آینه
دنیای اقتصاد
سه رويکرد حل کسري بودجه
حميد آذرمند: ... در شرايطي که دولت با کسري بودجه بسيار عمده مواجه است، صرف نظر از جزئيات، سه رويکرد کلي يا ترکيبي از آنها ميتواند اتخاذ شود. شيوه اول رفع کسري بودجه دولت از طريق ايجاد بدهيهاي جديد و انتشار اوراق، سهلالوصول است و سازوکار شفافي دارد. در ضمن اين مزيت را دارد که به بانک مرکزي امکان اعمال سياست پولي و کنترل نرخ سود از طريق عمليات بازار باز را ميدهد. در مقابل، نقطهضعف اين شيوه آن است که در شرايط فعلي که دولت از اساس با يک ناکارآيي مالي و کسري بودجه ساختاري مواجه است... شيوه دوم، جبران کسري بودجه از طريق پوليکردن کسري و تأمين مالي مستقيم از طريق منابع بانک مرکزي است. اين شيوه اگرچه بسيار سريع و سهل است، ولي منجر به جهش نقدينگي در ماههاي آينده و متعاقب آن افزايش نرخ تورم و بيثباتي بازارها و تضعيف بيش از پيش ظرفيتهاي رشد اقتصادي خواهد شد. شيوه سوم، حل کسري بودجه دولت از طريق تندادن به اصلاحات ساختاري بودجه است. اصلاحات ساختاري بودجه، مفهومي جز تغيير رفتار دولت (بخش عمومي) و بازتعريف نقش دولت در اقتصاد ندارد. روشن است که لايحه بودجه ۱۳۹۹ واجد چنين رويکرد اصلاحي نيست و همچنان بسياري از
رويههاي نادرست سالهاي قبل تداوم دارد.
کیهان
راز بهشهادترساندن سليماني
سعدلله زارعي: ... سردار سليماني در هر موقعيت، ظرفيتسازي کرده است. امروز سليماني نيست ولي بهطور قطع آثار راهبردي او تا دهها سال بعد و شايد تا صد سال بعد باقي است و واقعا «سليمانيها» هستند اما نه به اين معنا هر فرد از نظر ظرفيت لزوما يک «قاسم سليماني» است... سردار سليماني هيچگاه از «ارتش اسلامي» حرف نزد و مدعي آن نيز نشد اما امروز در عمل اين ارتش اسلامي وجود دارد و در صورتي که هر گوشه جهان اسلام از سوي غرب و عوامل آن با بحران امنيتي مواجه شود، ميتواند با سرعت، آمادگي و هزينه بسيار کم وارد عمل شده و مشکل را برطرف نمايد. به نظر ميآيد آنچه سردار سليماني را به تهديدي بزرگ براي غرب تبديل کرد، بهگونهايکه «هزينه بسيار بالاي» ترور او را پذيرا شد، همين جنبه ظرفيتسازي او بود. به هم پيوستگي مجاهدان راه خدا در يمن، در فلسطين، در لبنان، در سوريه، در عراق، در ايران، در افغانستان و در پاکستان زنگ خطر را براي غرب و عوامل آن به صدا درآورده است و شهادت سردار سليماني اصل اين موضوع را منتفي نميکند.
اعتماد
سه وجه مهم ماجرا
عباس عبدي: اتفاق تأسفبار سقوط هواپيما سه وجه برجسته اصلي و چند وجه محدودتر و فرعي داشت كه بايد ميان آنها تمايز قائل شد. وجه اول كه برجستهتر مينمود، ساقطشدن يك هواپيما به وسيله يك موشك پدافندي است. دراينباره پرسشهاي فراواني مطرح است؛ اينكه چرا كل آسمان ايران در آن لحظات بسته نشده است؟ يا اينكه چرا اين هواپيما از طرف رادار شناسايي نشده؟ درحاليكه آن ساعت نقطه پيك ترافيك هوايي تهران است. حتي ممكن است فرضيههاي خرابكاري خارجي در وقوع اين حادثه را مورد بحث قرار داد بهويژه آنكه شواهد و قرائن (بدون اظهارنظر درباره اعتبار يا دقت آنها) در اين زمينه وجود دارد كه امكان بررسي آنها هست. وجه دوم اين رويداد تلخ و در ادامه آن، نحوه برخورد با خانوادههاي دغدار بود كه بايد توجه صددرصدي به آنان ميشد... چه اشكالي داشت كه همه آنها دعوت شوند و در جريان رسيدگيها قرار گيرند، نماينده داشته باشند، از آنان استمالت شود؟... با وجود اين مسئله مهمتر و كليديتر در اين رويداد براي مردم ما و تا حدي مردم جهان، پنهانكاري آگاهانه رخ داده و حتي بيان صريح و خلاف واقع مقامات رسمي بر تكذيب برخورد موشك بود. حتي ميتوانستند اعلام كنند
كه تا رسيدگي كارشناسي صورت نگيرد، ما هيچ اظهارنظر سلبي و ايجابي نميكنيم. هرچند اين اظهارنظر هم كافي نبود، بلكه از مواضع فعلي كمتر ضرر داشت، ...گرچه هر سه مسئله مهم است، ولي سومي اهميت تعيينكننده و بيشتري دارد و به نوعي دو مورد ديگر نيز ريشه در وجود همين مشكل سوم دارند.
دنیای اقتصاد
سه رويکرد حل کسري بودجه
حميد آذرمند: ... در شرايطي که دولت با کسري بودجه بسيار عمده مواجه است، صرف نظر از جزئيات، سه رويکرد کلي يا ترکيبي از آنها ميتواند اتخاذ شود. شيوه اول رفع کسري بودجه دولت از طريق ايجاد بدهيهاي جديد و انتشار اوراق، سهلالوصول است و سازوکار شفافي دارد. در ضمن اين مزيت را دارد که به بانک مرکزي امکان اعمال سياست پولي و کنترل نرخ سود از طريق عمليات بازار باز را ميدهد. در مقابل، نقطهضعف اين شيوه آن است که در شرايط فعلي که دولت از اساس با يک ناکارآيي مالي و کسري بودجه ساختاري مواجه است... شيوه دوم، جبران کسري بودجه از طريق پوليکردن کسري و تأمين مالي مستقيم از طريق منابع بانک مرکزي است. اين شيوه اگرچه بسيار سريع و سهل است، ولي منجر به جهش نقدينگي در ماههاي آينده و متعاقب آن افزايش نرخ تورم و بيثباتي بازارها و تضعيف بيش از پيش ظرفيتهاي رشد اقتصادي خواهد شد. شيوه سوم، حل کسري بودجه دولت از طريق تندادن به اصلاحات ساختاري بودجه است. اصلاحات ساختاري بودجه، مفهومي جز تغيير رفتار دولت (بخش عمومي) و بازتعريف نقش دولت در اقتصاد ندارد. روشن است که لايحه بودجه ۱۳۹۹ واجد چنين رويکرد اصلاحي نيست و همچنان بسياري از
رويههاي نادرست سالهاي قبل تداوم دارد.
کیهان
راز بهشهادترساندن سليماني
سعدلله زارعي: ... سردار سليماني در هر موقعيت، ظرفيتسازي کرده است. امروز سليماني نيست ولي بهطور قطع آثار راهبردي او تا دهها سال بعد و شايد تا صد سال بعد باقي است و واقعا «سليمانيها» هستند اما نه به اين معنا هر فرد از نظر ظرفيت لزوما يک «قاسم سليماني» است... سردار سليماني هيچگاه از «ارتش اسلامي» حرف نزد و مدعي آن نيز نشد اما امروز در عمل اين ارتش اسلامي وجود دارد و در صورتي که هر گوشه جهان اسلام از سوي غرب و عوامل آن با بحران امنيتي مواجه شود، ميتواند با سرعت، آمادگي و هزينه بسيار کم وارد عمل شده و مشکل را برطرف نمايد. به نظر ميآيد آنچه سردار سليماني را به تهديدي بزرگ براي غرب تبديل کرد، بهگونهايکه «هزينه بسيار بالاي» ترور او را پذيرا شد، همين جنبه ظرفيتسازي او بود. به هم پيوستگي مجاهدان راه خدا در يمن، در فلسطين، در لبنان، در سوريه، در عراق، در ايران، در افغانستان و در پاکستان زنگ خطر را براي غرب و عوامل آن به صدا درآورده است و شهادت سردار سليماني اصل اين موضوع را منتفي نميکند.
اعتماد
سه وجه مهم ماجرا
عباس عبدي: اتفاق تأسفبار سقوط هواپيما سه وجه برجسته اصلي و چند وجه محدودتر و فرعي داشت كه بايد ميان آنها تمايز قائل شد. وجه اول كه برجستهتر مينمود، ساقطشدن يك هواپيما به وسيله يك موشك پدافندي است. دراينباره پرسشهاي فراواني مطرح است؛ اينكه چرا كل آسمان ايران در آن لحظات بسته نشده است؟ يا اينكه چرا اين هواپيما از طرف رادار شناسايي نشده؟ درحاليكه آن ساعت نقطه پيك ترافيك هوايي تهران است. حتي ممكن است فرضيههاي خرابكاري خارجي در وقوع اين حادثه را مورد بحث قرار داد بهويژه آنكه شواهد و قرائن (بدون اظهارنظر درباره اعتبار يا دقت آنها) در اين زمينه وجود دارد كه امكان بررسي آنها هست. وجه دوم اين رويداد تلخ و در ادامه آن، نحوه برخورد با خانوادههاي دغدار بود كه بايد توجه صددرصدي به آنان ميشد... چه اشكالي داشت كه همه آنها دعوت شوند و در جريان رسيدگيها قرار گيرند، نماينده داشته باشند، از آنان استمالت شود؟... با وجود اين مسئله مهمتر و كليديتر در اين رويداد براي مردم ما و تا حدي مردم جهان، پنهانكاري آگاهانه رخ داده و حتي بيان صريح و خلاف واقع مقامات رسمي بر تكذيب برخورد موشك بود. حتي ميتوانستند اعلام كنند
كه تا رسيدگي كارشناسي صورت نگيرد، ما هيچ اظهارنظر سلبي و ايجابي نميكنيم. هرچند اين اظهارنظر هم كافي نبود، بلكه از مواضع فعلي كمتر ضرر داشت، ...گرچه هر سه مسئله مهم است، ولي سومي اهميت تعيينكننده و بيشتري دارد و به نوعي دو مورد ديگر نيز ريشه در وجود همين مشكل سوم دارند.