در سوگ شهداي بويينگ 737
يزدان سيف، معاون وزير صمت: خبر بسيار غمانگيز بود؛ غمانگيزتر از آنچه فکرش را ميکردم. اطلاعيه ستاد کل نيروهاي مسلح در گروهي که عضو هستم، به اشتراک گذاشته شده بود. باورم نميشد؛ بهت سراسر وجودم را فرا گرفته بود. داخل ماشين نشستهام؛ اشکهايم جاري است؛ غصه و اندوه شهادت عدهاي از عزيزترين و شايستهترين ايرانيان. «ناخودآگاه به ياد تراژدي رستم و سهراب ميافتم/ اگر تندبادي برآيد ز کنج، به خاک افکند نارسيده ترنج» يک به يک سرنشينان اين پرواز سرمايههاي عظيم نخبگي و نور ديده و چشم و چراغ خانواده و ايران سرافراز بودند. چگونه باور کنم که بهواسطه اشتباه انساني، ديگر بين ما نيستند؟ فقط توسل به آيات سوره بقره اندکي التيامبخش است. آري آزمايش سختي است؛ آن جانهاي جان که جان شريف و پربرکت خود را به جانآفرين تسليم کردند و به برکت عنايت خداوند متعال در بهشت برين متنعماند و بشارت به صابران اين مصائب، قول حقي است که خداي متعال به بازماندگان داده است. حال غصه بزرگتر، لطمه به سرمايههاي اجتماعي بازيافته از برکت خون شهيدحاج قاسم سليماني است. چگونه به کساني که در سه روز گذشته سعي در متقاعدكردن آنان در چارچوب نظام مبتني بر
صداقت و راستگويي و شفافيت داشتم، پاسخ دهم. درونم آشوبي است که نميدانم چگونه بر آن غلبه کنم. زيرنويس شبکه خبر از مصاحبه سردار حاجيزاده تا دقايقي ديگر خبر ميدهد. صحبتهاي او اندکي آرامم كرد ولي اتفاقي ديرهنگام بود. کاش دو روز پيش از آن در ميان آشوب شهادت مظلومانه اين عزيزان و در اوج افتخار اصابت موشکها اعلام ميشد که شليک سهوي صورت گرفته و در دست بررسي است تا اميد همه مردم به مدافعانشان با اشتباه سهوي آنها اينچنين آسيب نبيند. آري هر کاري در زمان خودش معنا دارد. شايد حکمت خداي متعال در اينکه براي عبادات، زمان گذاشته، آموزش همين عمل بهموقع است که انجام قضاي عمل ديگر فقط رفع تکليف است و نورانيت و فضيلتي ندارد. حال چه کنيم براي اين آسيب، همه سهيماند در بازگشت اين اعتماد به جامعه، در پذيرش اشتباه سربازان وطن، در التيام خانوادههاي دردمند و در... .
۱- شهداي اين حادثه را ميتوان شهيدان شرارتهاي آمريکا عليه ملت سرافراز و بزرگ ايران ناميد و شايسته است به گونهاي تجليل شوند که از شهداي حوادث مشابه و قبل از آن. ۲- صداوسيما و اصحاب رسانه به دور از هدايتهاي احتمالي در ايفاي رسالت اطلاعرساني خود در بيان بيطرفانه این اتفاق کوشش کنند تا بتوانند همانند چند روز پيش اعتماد عمومي را جلب کنند. يقينا عمل صادقانه در پرتو عنايات خداي متعال برکت ملک و مملکت است. 3- همه مردمي که در تشييع شهداي ترور ناجوانمردانه مقاومت شرکت کردند و خانواده شهداي جبهه مقاومت از خانواده سردار رشيد اسلام شهيد قاسم سليماني تا همه سرداران اين جبهه بايد بدانند شهداي شرارت آمريکا و خانواده ايشان در راستاي پاسداشت همين مقاومت به عزا نشستهاند؛ پس تکريم و دلجويي از آنان وظيفه همه آحاد جامعه است.
يزدان سيف، معاون وزير صمت: خبر بسيار غمانگيز بود؛ غمانگيزتر از آنچه فکرش را ميکردم. اطلاعيه ستاد کل نيروهاي مسلح در گروهي که عضو هستم، به اشتراک گذاشته شده بود. باورم نميشد؛ بهت سراسر وجودم را فرا گرفته بود. داخل ماشين نشستهام؛ اشکهايم جاري است؛ غصه و اندوه شهادت عدهاي از عزيزترين و شايستهترين ايرانيان. «ناخودآگاه به ياد تراژدي رستم و سهراب ميافتم/ اگر تندبادي برآيد ز کنج، به خاک افکند نارسيده ترنج» يک به يک سرنشينان اين پرواز سرمايههاي عظيم نخبگي و نور ديده و چشم و چراغ خانواده و ايران سرافراز بودند. چگونه باور کنم که بهواسطه اشتباه انساني، ديگر بين ما نيستند؟ فقط توسل به آيات سوره بقره اندکي التيامبخش است. آري آزمايش سختي است؛ آن جانهاي جان که جان شريف و پربرکت خود را به جانآفرين تسليم کردند و به برکت عنايت خداوند متعال در بهشت برين متنعماند و بشارت به صابران اين مصائب، قول حقي است که خداي متعال به بازماندگان داده است. حال غصه بزرگتر، لطمه به سرمايههاي اجتماعي بازيافته از برکت خون شهيدحاج قاسم سليماني است. چگونه به کساني که در سه روز گذشته سعي در متقاعدكردن آنان در چارچوب نظام مبتني بر
صداقت و راستگويي و شفافيت داشتم، پاسخ دهم. درونم آشوبي است که نميدانم چگونه بر آن غلبه کنم. زيرنويس شبکه خبر از مصاحبه سردار حاجيزاده تا دقايقي ديگر خبر ميدهد. صحبتهاي او اندکي آرامم كرد ولي اتفاقي ديرهنگام بود. کاش دو روز پيش از آن در ميان آشوب شهادت مظلومانه اين عزيزان و در اوج افتخار اصابت موشکها اعلام ميشد که شليک سهوي صورت گرفته و در دست بررسي است تا اميد همه مردم به مدافعانشان با اشتباه سهوي آنها اينچنين آسيب نبيند. آري هر کاري در زمان خودش معنا دارد. شايد حکمت خداي متعال در اينکه براي عبادات، زمان گذاشته، آموزش همين عمل بهموقع است که انجام قضاي عمل ديگر فقط رفع تکليف است و نورانيت و فضيلتي ندارد. حال چه کنيم براي اين آسيب، همه سهيماند در بازگشت اين اعتماد به جامعه، در پذيرش اشتباه سربازان وطن، در التيام خانوادههاي دردمند و در... .
۱- شهداي اين حادثه را ميتوان شهيدان شرارتهاي آمريکا عليه ملت سرافراز و بزرگ ايران ناميد و شايسته است به گونهاي تجليل شوند که از شهداي حوادث مشابه و قبل از آن. ۲- صداوسيما و اصحاب رسانه به دور از هدايتهاي احتمالي در ايفاي رسالت اطلاعرساني خود در بيان بيطرفانه این اتفاق کوشش کنند تا بتوانند همانند چند روز پيش اعتماد عمومي را جلب کنند. يقينا عمل صادقانه در پرتو عنايات خداي متعال برکت ملک و مملکت است. 3- همه مردمي که در تشييع شهداي ترور ناجوانمردانه مقاومت شرکت کردند و خانواده شهداي جبهه مقاومت از خانواده سردار رشيد اسلام شهيد قاسم سليماني تا همه سرداران اين جبهه بايد بدانند شهداي شرارت آمريکا و خانواده ايشان در راستاي پاسداشت همين مقاومت به عزا نشستهاند؛ پس تکريم و دلجويي از آنان وظيفه همه آحاد جامعه است.