ربع پایانی قرن بیستم
محمد شهاب . پژوهشگر اقتصادی
ربع پایانی قرن بیستم، شروع زمانی است که سطح نقدینگی از سطح تولید در کشورهای توسعهیافته روند افزایشی خود را آغاز میکند. یک دهه قبل از این اتفاق یعنی از 1970 سطح تأمین مالی در بنگاههای کشورهای توسعهیافته از سطح تولید این کشورها پیشی میگیرد. هماکنون نسبت سطح نقدینگی به سطح تولید کشورهای توسعهیافته 120 درصد و سطح تأمین مالی بنگاهها به سطح تولید کشورهای توسعهیافته 200 درصد را نیز رد کرده است. چگونه است که تأمین مالی خود به میزان صد درصد، از اصل تولید پیشی گرفته است؟ بهخوبی مشخص است علاوه بر تأمین مالی که از سوی بانکها انجام میشود، مسیرهای حمایتی بلاعوض دیگر برای بنگاهها وجود دارد. تأمین مالی بلاعوض، بهدنبال سهمخواهی از بخشی از درآمد ملی که تولید ایجاد میکند نیست و این دقیقا علت آن میشود که امکان پیشیگرفتن سطح تأمین مالی از سطح تولید فراهم شود. اسم این حمایت یا تأمین مالی، سیاست پولی است. سیاست مالی اگر از طریق تأمین مالی از طریق کسری بودجه نباشد، محدود به درآمد ملی است که در جامعه تولید شده است؛ بنابراین امکان پیشیگرفتن سطح تأمین مالی از سطح تولید فراهم نمیشود. آنچه امکان پیشیگرفتن سطح تأمین مالی از سطح تولید را فراهم میکند، اختیاراتی است که بانک مرکزی میتواند داشته باشد و انجام دهد. دولتها میتوانند آمارهای کسری بودجه خود یا آمارهای سیاست پولی خود را افزایش دهند، ولی در عوض اقتصادی با درآمد سرانه بالا توأم با کاهش سطح قیمتها و ثبات قیمتها ایجاد کنند. سود همواره انگیزه برای فعالیت را در جوامع و افراد ایجاد میکند. زمانی که برای ایدههای جدید و تکنولوژیهای جدید وعدههای حمایت و درآمد داده میشود، فعالیتهای خدماتی و تولیدی آغاز میشود. لزوما همه فعالیتها در نگاه هزینه و فایده اقتصادی یا حسابداری سودآور نیستند، ولی درآمد وعده دادهشده حمایتی را دریافت میکنند. یکی دیگر از تفاوتهای حمایت منطبق با وام با حمایت مبتنی بر سیاست پولی با ماهیت بلاعوض این است که خلاقیت محدود به اوامر وامدهنده برای حرکت در مسیری که شروعش را مخترع یا خلاق یا کارآفرین آغاز کرده است، میشود، ولی در حالت دوم خلاقیت تا انتها در اختیار خود صاحب خلاقیت باقی میماند.
ربع پایانی قرن بیستم، شروع زمانی است که سطح نقدینگی از سطح تولید در کشورهای توسعهیافته روند افزایشی خود را آغاز میکند. یک دهه قبل از این اتفاق یعنی از 1970 سطح تأمین مالی در بنگاههای کشورهای توسعهیافته از سطح تولید این کشورها پیشی میگیرد. هماکنون نسبت سطح نقدینگی به سطح تولید کشورهای توسعهیافته 120 درصد و سطح تأمین مالی بنگاهها به سطح تولید کشورهای توسعهیافته 200 درصد را نیز رد کرده است. چگونه است که تأمین مالی خود به میزان صد درصد، از اصل تولید پیشی گرفته است؟ بهخوبی مشخص است علاوه بر تأمین مالی که از سوی بانکها انجام میشود، مسیرهای حمایتی بلاعوض دیگر برای بنگاهها وجود دارد. تأمین مالی بلاعوض، بهدنبال سهمخواهی از بخشی از درآمد ملی که تولید ایجاد میکند نیست و این دقیقا علت آن میشود که امکان پیشیگرفتن سطح تأمین مالی از سطح تولید فراهم شود. اسم این حمایت یا تأمین مالی، سیاست پولی است. سیاست مالی اگر از طریق تأمین مالی از طریق کسری بودجه نباشد، محدود به درآمد ملی است که در جامعه تولید شده است؛ بنابراین امکان پیشیگرفتن سطح تأمین مالی از سطح تولید فراهم نمیشود. آنچه امکان پیشیگرفتن سطح تأمین مالی از سطح تولید را فراهم میکند، اختیاراتی است که بانک مرکزی میتواند داشته باشد و انجام دهد. دولتها میتوانند آمارهای کسری بودجه خود یا آمارهای سیاست پولی خود را افزایش دهند، ولی در عوض اقتصادی با درآمد سرانه بالا توأم با کاهش سطح قیمتها و ثبات قیمتها ایجاد کنند. سود همواره انگیزه برای فعالیت را در جوامع و افراد ایجاد میکند. زمانی که برای ایدههای جدید و تکنولوژیهای جدید وعدههای حمایت و درآمد داده میشود، فعالیتهای خدماتی و تولیدی آغاز میشود. لزوما همه فعالیتها در نگاه هزینه و فایده اقتصادی یا حسابداری سودآور نیستند، ولی درآمد وعده دادهشده حمایتی را دریافت میکنند. یکی دیگر از تفاوتهای حمایت منطبق با وام با حمایت مبتنی بر سیاست پولی با ماهیت بلاعوض این است که خلاقیت محدود به اوامر وامدهنده برای حرکت در مسیری که شروعش را مخترع یا خلاق یا کارآفرین آغاز کرده است، میشود، ولی در حالت دوم خلاقیت تا انتها در اختیار خود صاحب خلاقیت باقی میماند.