پنجاهمين نشست سالانه مجمع جهاني اقتصاد آغاز به كار كرد
«داووس» زير سايه بحرانهاي جهاني
زمانی که دعوتنامهها برای تعدادی از نخبگان تجاری، چهرههای آکادمیک و نیز سیاستگذاران برای شرکت در اولین اجلاس داووس در سال 1971 ارسال شد، «ریچارد نیکسون» رئیسجمهور ایالات متحده بود، «مائو زدونگ» بر چین حکومت میکرد و «تد هلث» هم در خانه شماره 10 خیابان داونینگاستریت سکونت داشت.
به نوشته روزنامه گاردين، سال جاري داووس وارد پنجاهمین سال شکلگیری خود میشود اما هیچ شخصیتی قرار نیست برای جشن و شادمانی به دهکده داووس در سوئیس برود. مجمع جهانی اقتصاد که برگزارکننده اصلی نشست سالانه داووس محسوب میشود خود را متعهد دانسته تا «مباحث و گفتوگوها در این اجلاس به بهبود اوضاع در جهان کمک کند» اما با گذشت نیمقرن از برگزاری اجلاس داووس نه تنها شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در جهان بهبود نیافته بلکه در بسیاری از موارد در مقایسه با دهه 70 میلادی وخیمتر شده است. در نیمقرن گذشته در حوزههای معدودی شاهد بهبود وضعیت زندگی بودیم. برای مثال، جمعیت افرادی که در وضعیت فقر زندگی میکنند کاهش قابل ملاحظهای داشته که مهمترین عامل آن رشد اقتصادی سریع چین و هند به عنوان پرجمعیتترین کشورهای جهان است. با وجود اینکه شکاف میان طبقه فقیر و غنی در پنج دهه گذشته رو به افزایش گذاشته اما نرخ نابرابری را نباید مترادف با فقر تفسیر کرد. همچنین استانداردهای زندگی هم با مقیاس درآمد هر فرد بهبود یافته و پیشرفت تکنولوژی هم کمک کرده تا امید به زندگی در اغلب نقاط جهان افزایش یابد.
در سال 1971 که اجلاس داووس آغاز به کار کرد، هیچ تلفن هوشمندی وجود نداشت. در آن روزها تصور اینکه روزی چین به عنوان یک ابرقدرت بتواند بیشترین سهم جهانی در تولید تلفن هوشمند را در اختیار داشته باشد، باورنكردني بود. چین تحت حاکمیت مائو اقتصادی روستایی داشت و چشماندازی درباره اصلاحاتی که منجر به صنعتیشدن چین و مهاجرت از روستاها به شهرهای بزرگ شد، وجود نداشت. کشورهای معدودی شامل ایالات متحده و متحدان غربیاش بیشترین سهم را در تولید ناخالص داخلی در جهان داشتند. اما امروز وضعیت جهان کاملا دگرگون شده است. در اوایل دهه 70 میلادی با وجود گذشت زمانی طولانی از پایان جنگ جهانی دوم هنوز هم شرایط مالی بینالمللی بهبود نیافته بود و سیستم ارزی «برتون وودز» مبتنی بر ارتباط بین دلار آمریکا و طلا، به دلیل وجود نشانههای تورمی در اقتصاد ایالات متحده و افزایش هزینههای جنگ ویتنام، وضعیتی نزولی داشت.
امروز و با وجود گذشت 50 سال، وضعیت اقتصاد جهان تغییر چندانی نکرده است. نشست 2020 داووس در شرایطی برگزار میشود که نشانههای بحرانی دیگر نمایان شده است. بیش از یک دهه از پایان بحران مالی سالهای 2007 تا 2009 میگذرد اما اقتصاد جهانی هنوز نتوانسته تبعات این بحران را به طور کامل سپری کند. رشد دستمزدها، سرمایهگذاریها و نرخ بهرهوری بسیار ناچیز بوده و بازارهای مالی جهانی به طرز خطرناکی ارزشی بیش از میزان واقعی خود یافتهاند. چرا وضعیت امروز جهان وخیمتر از سال 1971 است؟ اولین پاسخ به این سؤال، مشکلات اقتصادی ایجادشده پس از پایان سیستم ارزی «برتون وودز» است.
از نظر اقتصاددانانی نظير میلتون فریدمن، تورم امروز جهانی نتيجه اقدام دولتهای مختلف در چاپ اسکناس است تا از این طریق به تعهدات خود در پرداخت دستمزدها و هزینههای جاری عمل کنند و در پی این سیاست و با ایجاد کسری بودجه، نرخ بهره و نیز کارایی نیروی کار روندی نزولی را سپری کرده است. این روندی بود که از دهه 70 میلادی تا سالهای اخیر همچنان ادامه یافته بود. اما تهدید جدیتری برای جهان امروز هم وجود دارد و آن تغییرات اقلیمی و وخیمترشدن شرایط زندگی در جهان است. مجمع جهانی اقتصاد هر سال از کارشناسان و سیاستگذاران میخواهد عمدهترین تهدیدها و خطرات پیشرو در دهه آینده را اعلام کنند . تعجبی نبود که این بار با وجود افزایش عجیب میزان خشکسالیها، توفانها، آتشسوزیها و روند رو به افزایش آبشدن یخها در قطب و گرمشدن تدریجی کره زمین، برای نخستین بار تغییرات جوی در میان پنج تهدید عمده در دهه آینده قرار گرفت.
کلاوس شواب، بنیانگذار داووس و رئیس اجرائی مجمع جهانی اقتصاد، قبل از آغاز این نشست به تمام دعوتشدگان اعلام کرد که مهمترین موضوع بحث در نشست امسال تأکید بر این نکته است که تا سال 2050 باید میزان تولید گازهای گلخانهای در جهان به صفر برسد. موفقیت نشست امسال داووس در این مورد به موضعگیری ترامپ بستگی دارد. رئیسجمهور ایالات متحده قرار است امروز حضوری کوتاه در نشست داووس داشته باشد و حاضران میخواهند شاهد موضعگیری مثبت ترامپ در مورد تعهد کشورها به کاهش تولید گازهای گلخانهای باشند.
ترامپ پیش از این هم بارها مخالفت خود را با سیاست کاهش گازهای گلخانهای اعلام کرده بود و انتظار نمیرود رویه کاملا متفاوتي در پیش بگیرد. در همین حال کاخ سفید قصد دارد برنامهای بلندپروازانه برای نشست اقلیمی گلاسکو آماده کند که قرار است در پایان سال 2020 در اسکاتلند برگزار شود. گفته میشود ایالات متحده به عنوان بزرگترین اقتصاد جهان، میخواهد برای کاهش تولید گازهای گلخانهای تعهداتی بدهد و اعلام کند که میخواهد روند استفاده از انرژیهای مدرن تجدیدپذیر را شدت بخشد تا از این طریق به کشورهای فقیر هم کمک کند تا به سوی آیندهای بدون کربن حرکت کنند. چرا ایالات متحده چنین کاری میکند؟ به این دلیل که گرچه در زمان نگارش رمان 1984، بزرگترین تهدید جهانی، گسترش کمونیسم بود، اما امروز سرمایهداری تهدید بزرگتری است و این خطر وجود دارد که با ادامه روند فعلی، سرمایهداری خودش را نابود کند.
زمانی که دعوتنامهها برای تعدادی از نخبگان تجاری، چهرههای آکادمیک و نیز سیاستگذاران برای شرکت در اولین اجلاس داووس در سال 1971 ارسال شد، «ریچارد نیکسون» رئیسجمهور ایالات متحده بود، «مائو زدونگ» بر چین حکومت میکرد و «تد هلث» هم در خانه شماره 10 خیابان داونینگاستریت سکونت داشت.
به نوشته روزنامه گاردين، سال جاري داووس وارد پنجاهمین سال شکلگیری خود میشود اما هیچ شخصیتی قرار نیست برای جشن و شادمانی به دهکده داووس در سوئیس برود. مجمع جهانی اقتصاد که برگزارکننده اصلی نشست سالانه داووس محسوب میشود خود را متعهد دانسته تا «مباحث و گفتوگوها در این اجلاس به بهبود اوضاع در جهان کمک کند» اما با گذشت نیمقرن از برگزاری اجلاس داووس نه تنها شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در جهان بهبود نیافته بلکه در بسیاری از موارد در مقایسه با دهه 70 میلادی وخیمتر شده است. در نیمقرن گذشته در حوزههای معدودی شاهد بهبود وضعیت زندگی بودیم. برای مثال، جمعیت افرادی که در وضعیت فقر زندگی میکنند کاهش قابل ملاحظهای داشته که مهمترین عامل آن رشد اقتصادی سریع چین و هند به عنوان پرجمعیتترین کشورهای جهان است. با وجود اینکه شکاف میان طبقه فقیر و غنی در پنج دهه گذشته رو به افزایش گذاشته اما نرخ نابرابری را نباید مترادف با فقر تفسیر کرد. همچنین استانداردهای زندگی هم با مقیاس درآمد هر فرد بهبود یافته و پیشرفت تکنولوژی هم کمک کرده تا امید به زندگی در اغلب نقاط جهان افزایش یابد.
در سال 1971 که اجلاس داووس آغاز به کار کرد، هیچ تلفن هوشمندی وجود نداشت. در آن روزها تصور اینکه روزی چین به عنوان یک ابرقدرت بتواند بیشترین سهم جهانی در تولید تلفن هوشمند را در اختیار داشته باشد، باورنكردني بود. چین تحت حاکمیت مائو اقتصادی روستایی داشت و چشماندازی درباره اصلاحاتی که منجر به صنعتیشدن چین و مهاجرت از روستاها به شهرهای بزرگ شد، وجود نداشت. کشورهای معدودی شامل ایالات متحده و متحدان غربیاش بیشترین سهم را در تولید ناخالص داخلی در جهان داشتند. اما امروز وضعیت جهان کاملا دگرگون شده است. در اوایل دهه 70 میلادی با وجود گذشت زمانی طولانی از پایان جنگ جهانی دوم هنوز هم شرایط مالی بینالمللی بهبود نیافته بود و سیستم ارزی «برتون وودز» مبتنی بر ارتباط بین دلار آمریکا و طلا، به دلیل وجود نشانههای تورمی در اقتصاد ایالات متحده و افزایش هزینههای جنگ ویتنام، وضعیتی نزولی داشت.
امروز و با وجود گذشت 50 سال، وضعیت اقتصاد جهان تغییر چندانی نکرده است. نشست 2020 داووس در شرایطی برگزار میشود که نشانههای بحرانی دیگر نمایان شده است. بیش از یک دهه از پایان بحران مالی سالهای 2007 تا 2009 میگذرد اما اقتصاد جهانی هنوز نتوانسته تبعات این بحران را به طور کامل سپری کند. رشد دستمزدها، سرمایهگذاریها و نرخ بهرهوری بسیار ناچیز بوده و بازارهای مالی جهانی به طرز خطرناکی ارزشی بیش از میزان واقعی خود یافتهاند. چرا وضعیت امروز جهان وخیمتر از سال 1971 است؟ اولین پاسخ به این سؤال، مشکلات اقتصادی ایجادشده پس از پایان سیستم ارزی «برتون وودز» است.
از نظر اقتصاددانانی نظير میلتون فریدمن، تورم امروز جهانی نتيجه اقدام دولتهای مختلف در چاپ اسکناس است تا از این طریق به تعهدات خود در پرداخت دستمزدها و هزینههای جاری عمل کنند و در پی این سیاست و با ایجاد کسری بودجه، نرخ بهره و نیز کارایی نیروی کار روندی نزولی را سپری کرده است. این روندی بود که از دهه 70 میلادی تا سالهای اخیر همچنان ادامه یافته بود. اما تهدید جدیتری برای جهان امروز هم وجود دارد و آن تغییرات اقلیمی و وخیمترشدن شرایط زندگی در جهان است. مجمع جهانی اقتصاد هر سال از کارشناسان و سیاستگذاران میخواهد عمدهترین تهدیدها و خطرات پیشرو در دهه آینده را اعلام کنند . تعجبی نبود که این بار با وجود افزایش عجیب میزان خشکسالیها، توفانها، آتشسوزیها و روند رو به افزایش آبشدن یخها در قطب و گرمشدن تدریجی کره زمین، برای نخستین بار تغییرات جوی در میان پنج تهدید عمده در دهه آینده قرار گرفت.
کلاوس شواب، بنیانگذار داووس و رئیس اجرائی مجمع جهانی اقتصاد، قبل از آغاز این نشست به تمام دعوتشدگان اعلام کرد که مهمترین موضوع بحث در نشست امسال تأکید بر این نکته است که تا سال 2050 باید میزان تولید گازهای گلخانهای در جهان به صفر برسد. موفقیت نشست امسال داووس در این مورد به موضعگیری ترامپ بستگی دارد. رئیسجمهور ایالات متحده قرار است امروز حضوری کوتاه در نشست داووس داشته باشد و حاضران میخواهند شاهد موضعگیری مثبت ترامپ در مورد تعهد کشورها به کاهش تولید گازهای گلخانهای باشند.
ترامپ پیش از این هم بارها مخالفت خود را با سیاست کاهش گازهای گلخانهای اعلام کرده بود و انتظار نمیرود رویه کاملا متفاوتي در پیش بگیرد. در همین حال کاخ سفید قصد دارد برنامهای بلندپروازانه برای نشست اقلیمی گلاسکو آماده کند که قرار است در پایان سال 2020 در اسکاتلند برگزار شود. گفته میشود ایالات متحده به عنوان بزرگترین اقتصاد جهان، میخواهد برای کاهش تولید گازهای گلخانهای تعهداتی بدهد و اعلام کند که میخواهد روند استفاده از انرژیهای مدرن تجدیدپذیر را شدت بخشد تا از این طریق به کشورهای فقیر هم کمک کند تا به سوی آیندهای بدون کربن حرکت کنند. چرا ایالات متحده چنین کاری میکند؟ به این دلیل که گرچه در زمان نگارش رمان 1984، بزرگترین تهدید جهانی، گسترش کمونیسم بود، اما امروز سرمایهداری تهدید بزرگتری است و این خطر وجود دارد که با ادامه روند فعلی، سرمایهداری خودش را نابود کند.