|

درباره «من بلد نيستم»

سيدمصطفي هاشمي‌طبا

رياست محترم جمهور در بياناتشان در مجمع بانک مرکزي ايران - «نقل به مضمون» - گفتند وقتي روابط خارجي و بين‌المللي کشور کاهش یافته است، وضع اقتصادي مختل مي‌شود و من هم بلد نيستم در اين شرايط اقتصاد را بدون ارتباط با بيرون از ايران رونق دهم. البته که اين حرف در جاي خود درست است، اما در محتواي آن بايد ملاحظاتي را رعايت کرد.

اول؛ قرار نيست رئيس‌جمهور به‌‌ویژه در شرايط بحران اقتصاددان باشد، بلکه بايد بتواند در شرايط عادي يا بحران، راه درست را از ميان توصيه‌ها و مشاوره‌ها تشخيص دهد. هرچند شرايط عادي ايران هم کلا چالشی است؛ چالش بهمن نقدينگي، چالش زيست‌محيطي، چالش فرهنگي و... .
دوم، قرار نيست وضعیت اقتصادي کشور در شرايط عادي و تحريم يکسان باشد و بگوييم تحريم‌ها هيچ اثري ندارد؛ حرفي که آقاي احمدي‌نژاد زد و قطع‌نامه‌ها را کاغذپاره خواند و آقاي روحاني هم در عمل، زمان تحريم و زمان غيرتحريم را يکسان ديد و سياست‌گذاري يکساني در هر دو حالت در دستگاه اجرائي داشت. در 14 سال صدارت اين دو رئيس‌جمهور بيش از 14 ميليارد دلار اتومبيل خارجي، وارد کشور شده است.
سوم، قرار نيست و ممکن هم نيست که در هنگامه تحريم‌ها، اقتصاد پررونق و شکوفا باشد، اما روش اجرائي دولت در شش سال گذشته نشان داده که باور آن براي رئيس‌جمهور مشکل است و ايشان به داشتن اقتصاد شکوفا تظاهر مي‌کند و بدون واقع‌بيني ‌به مردم اميد مي‌دهد و با همان ادبيات ‌ صاحبان برخی تريبون‌ها‌ و حتي جناح مخالف دولت، به مردم وعده معيشت بهتر داده، درحالي‌که اين امر ذاتا غيرممکن است.
چهارم، برخي کشورها که حتي تحريم هم نبوده‌اند، سياست‌هاي رياضت اقتصادي در پيش گرفته‌اند مثل يونان. حال چگونه مي‌شود کشوري که درگير تحريم و مسائل منطقه‌اي است، رياضت اقتصادي را ذنب لايغفر بشمارد و همه مسئولان حتي از به‌کار‌بردن اين واژه خودداري کنند و اصلا رياضت اقتصادي را مطرح نکنند و رئيس‌جمهور پيشگام اين انديشه باشد.
پنجم، رياست جمهور و نوعا دولتمردان کشور در يکي از موفقيت‌آميزترين اقدامات براي کشور با مذاکرات طولاني و بسيار مشکل با 1+5 معاهده برجام را امضا کردند، اين يعني ايران برخلاف تبليغات استکباري در پي مراودات بين‌المللي است و البته پس از آن علاوه بر لغو قطع‌نامه‌هاي ضد ايراني شوراي امنيت، گشايش بسياري در اقتصاد حاصل شد و رئيس‌جمهور هم به آن دل بست و وعده‌هاي مشابه ديگري داد، اما غافل از آنکه ترامپ همه را پس مي‌زند و تحريم‌ها عملا با فشار آمريکا برمي‌گردد و مخالفان دولت مشکل را برجام معرفي مي‌کنند، در‌حالي‌که مشکل، خروج آمريکا از برجام بود و نه خود برجام. متأسفانه دولت و حاکميت پس از اين تحريم‌ها باز هم شرايط را عادي جلوه دادند و مخالفان دولت هم به‌جاي حمله به ترامپ که عهدشکن بود، رئيس‌جمهور خودمان را آماج حمله قرار دادند.
ششم، برخلاف نظر رياست‌جمهوري مي‌توان بدون مراودات بين‌المللي اقتصاد داخلي را سامان داد اما اين اقتصاد با اقتصادي که مراودات لازم بين‌المللي را داشته باشد، تفاوت‌هاي اساسي دارد و اين را بايد بسيار صريح به مردم گفت. اتفاقا در ابلاغيه مقام معظم رهبري به‌عنوان اقتصاد مقاومتي، اشارات مهمي به روابط بين‌المللي شده است.

مي‌توان اقتصاد محدود داخلي داشت اما در اين ‌صورت حداقل در يک بازه زماني 10‌ساله بايد همه و همه به‌شدت صرفه‌جوي کرده و از امکاناتي مانند برق، آب و گاز کمترين استفاده را بکنند. استفاده از تکنولوژي‌هاي پزشکي مانند سي‌تي‌اسکن، ام‌آر‌آي، داروهاي پيچيده امراض خاص را به حداقل ممکن در حد استفاده نادر برسانند، نقدينگي‌هاي موجود در بانک‌ها را منجمد و غيرقابل استفاده کنند، حمل‌ونقل هوايي را به حد توقف برسانند و در حمل‌ونقل داخلي محدوديت بسيار ايجاد کنند. در شرايط ارتباط محدود با خارج، مواد غذايي بايد با سهميه‌بندي به‌صورت حداقل به دست مردم رسانده شود و برعکس به هر ترتيب که شده کشاورزي را با محصول بيشتر و آب کمتر سامان داد، قطعات و مواد اوليه همه صنايع را داخلي کرده و هم‌زمان سيستم‌هاي پژوهشي و نوآوري را در زمينه‌هاي مختلف فعال کرد که طبعا هزينه‌هاي آن‌ را دولت پرداخت مي‌کند تا کار کشور پيش برود. البته با توجه به اندازه اقتصاد ايران، بهره‌مندي مردم از امکانات مادي نه در حد کره شمالي که بسيار بهتر از آن خواهد بود، اما به‌هيچ‌وجه نمي‌توان کيفيت زندگي در حد کشورهاي سابقا هم‌تراز ما يعني مالزي و ترکيه را تجربه کرد.
بالطبع رئيس‌جمهور نه آمادگي و نه انگيزه و نه دانش دست‌زدن به چنين کاري را دارد و البته ضوابط شرعي موجود، مانع بزرگي در شکل‌گيري اين‌چنيني جامعه خواهد بود.
هفتم، در هنگامه قطع ارتباطات بين‌المللي و نپذيرفتن FATF‌ و قطع روابط بانکي، مراودات بين‌المللي بانکي قطع مي‌شود. طبعا درآمد دولت که نمي‌تواند نفت بفروشد و خريد رسمي انجام دهد و همچنین صادرات، دچار مشکل و وقفه مي‌شود و کاهش بسياری مي‌يابد، بنابراين بايد هزينه‌ها را متناسبا کم کند و حقوق و مزاياي کارکنان دولت کاهش مي‌يابد. يارانه‌ها نيز قطع مي‌شود و کمبود کالا در کشور به‌ وجود مي‌آيد و تورم فوق‌العاده‌اي به جامعه تحميل مي‌شود. البته در صورت مقاومت مي‌توان گفت پس از 10 ‌سال تا حدودي شرايط بهتر مي‌شود، اما معلوم نيست در اين 10 سال چه اتفاقات اجتماعي، سياسي و... به کشور تحميل مي‌شود.
هشتم، نوعا اقتصاد رياضتي که در برخي کشورها تجربه شده، بدون قطع مراودات خارجي بوده و باعث نارضايتي و اعتصاب‌ها و احيانا شورش داخلي شده است. قطع مراودات بين‌المللي اعم از عامدانه يا به‌ صورت تحميلي، آثار اقتصاد رياضتي مصطلح در فرهنگ اقتصاد اروپايي و کتاب‌هاي دانشگاهي را به صورت تواني تشديد مي‌کند و آثار بسيار خسارت‌باري در کشور - به‌خصوص با سبک زندگي موجود- برجاي مي‌گذارد.
مي‌خواهم مثالی فني در‌اين‌باره بزنم. اگر ميله فولادي را تحت کشش قرار دهيم، اين ميله مقاومت مي‌کند؛ اگر بيشتر به آن نيرو وارد کنيم، اندکي طول آن افزايش پيدا مي‌کند و اگر اين نيرو را همچنان اضافه کنيم، به نقطه تسليم مي‌رسد و پاره مي‌شود. آزمايش ميله فولادي با دست نمي‌تواند انجام شود، اما هرکس مي‌تواند يک کش ساده را به دست بگيرد و آن را به طرفين باز کند. در ابتدا به‌راحتي طول کش افزوده مي‌شود، ولي به‌تدريج و با افزايش فشار به نقطه تسليم مي‌رسد و پاره مي‌شود.
علي‌الاصول جوامع هم تابع اين قانون هستند و اگر فشاري به آن جامعه وارد مي‌شود، نبايد اجازه داد به نقطه تسليم برسد.
درحالي‌که آمريکا بزرگ‌ترين و ظالمانه‌ترين تحريم‌ها را به ايران تحميل كرده، بايد تلاش کرد به هر ترتيب راه‌هاي تشديد تحريم‌ها و قطع مراودات بين‌المللي بسته شود؛ همان‌طور که تاکنون سياست‌هاي عاقلانه‌اي در اين رهگذر اتخاذ شده است، اما گر قرار باشد با تصويب‌نکردن لوايحي مانند FATF همه روزنه‌هاي بانکي را با کشور مسدود کنيم، دچار خودتحريمي هم شده‌ايم که بايد به‌شدت از آن اجتناب کرد؛ يعني علاوه بر اقتصاد رياضتي، بايد از هر روزنه‌اي به خارج استفاده کرد و به‌هيچ‌وجه آنها را مسدود نکرد.
در اينجا به آقاي رئيس‌جمهور عرض مي‌کنم البته شما همان‌طور که اعلام کرديد بلد نيستيد با قطع مراودات خارجي اقتصاد را شکوفا کنيد و با قطع‌نکردن هم چندان اميدي به شکوفايي نيست، ولي اطمينان داشته باشيد کساني که ادعاي بلدبودن شکوفايي اقتصاد هنگام قطع روابط خارجي را دارند، در ادعاي خود يا صادق نيستند يا آگاه نیستند. آنها امروز بدون احساس مسئوليت در قبال مردم و انقلاب حرف مي‌زنند و فردا در هنگامه بروز کاستي‌ها، خود را پشت ديگران با گفتار بزرگان پنهان مي‌کنند. به آقاي رئيس‌جمهور عرض مي‌کنم تحريم‌ها جدي هستند، پس مناسب است برنامه رياضت اقتصادي را در دستور کار قرار دهند و واضح و روشن با همه ازجمله مجلس و مردم صحبت کنند و آمادگي براي رياضت اقتصادي را فراهم آورند. الان اگر اين روش، يعني هزينه حداکثري و عادي مندرج در لايحه بودجه 99، همراه درآمدهاي نزولي ادامه يابد، چاره‌اي جز سازش و تسليم باقي نمي‌ماند.

رياست محترم جمهور در بياناتشان در مجمع بانک مرکزي ايران - «نقل به مضمون» - گفتند وقتي روابط خارجي و بين‌المللي کشور کاهش یافته است، وضع اقتصادي مختل مي‌شود و من هم بلد نيستم در اين شرايط اقتصاد را بدون ارتباط با بيرون از ايران رونق دهم. البته که اين حرف در جاي خود درست است، اما در محتواي آن بايد ملاحظاتي را رعايت کرد.

اول؛ قرار نيست رئيس‌جمهور به‌‌ویژه در شرايط بحران اقتصاددان باشد، بلکه بايد بتواند در شرايط عادي يا بحران، راه درست را از ميان توصيه‌ها و مشاوره‌ها تشخيص دهد. هرچند شرايط عادي ايران هم کلا چالشی است؛ چالش بهمن نقدينگي، چالش زيست‌محيطي، چالش فرهنگي و... .
دوم، قرار نيست وضعیت اقتصادي کشور در شرايط عادي و تحريم يکسان باشد و بگوييم تحريم‌ها هيچ اثري ندارد؛ حرفي که آقاي احمدي‌نژاد زد و قطع‌نامه‌ها را کاغذپاره خواند و آقاي روحاني هم در عمل، زمان تحريم و زمان غيرتحريم را يکسان ديد و سياست‌گذاري يکساني در هر دو حالت در دستگاه اجرائي داشت. در 14 سال صدارت اين دو رئيس‌جمهور بيش از 14 ميليارد دلار اتومبيل خارجي، وارد کشور شده است.
سوم، قرار نيست و ممکن هم نيست که در هنگامه تحريم‌ها، اقتصاد پررونق و شکوفا باشد، اما روش اجرائي دولت در شش سال گذشته نشان داده که باور آن براي رئيس‌جمهور مشکل است و ايشان به داشتن اقتصاد شکوفا تظاهر مي‌کند و بدون واقع‌بيني ‌به مردم اميد مي‌دهد و با همان ادبيات ‌ صاحبان برخی تريبون‌ها‌ و حتي جناح مخالف دولت، به مردم وعده معيشت بهتر داده، درحالي‌که اين امر ذاتا غيرممکن است.
چهارم، برخي کشورها که حتي تحريم هم نبوده‌اند، سياست‌هاي رياضت اقتصادي در پيش گرفته‌اند مثل يونان. حال چگونه مي‌شود کشوري که درگير تحريم و مسائل منطقه‌اي است، رياضت اقتصادي را ذنب لايغفر بشمارد و همه مسئولان حتي از به‌کار‌بردن اين واژه خودداري کنند و اصلا رياضت اقتصادي را مطرح نکنند و رئيس‌جمهور پيشگام اين انديشه باشد.
پنجم، رياست جمهور و نوعا دولتمردان کشور در يکي از موفقيت‌آميزترين اقدامات براي کشور با مذاکرات طولاني و بسيار مشکل با 1+5 معاهده برجام را امضا کردند، اين يعني ايران برخلاف تبليغات استکباري در پي مراودات بين‌المللي است و البته پس از آن علاوه بر لغو قطع‌نامه‌هاي ضد ايراني شوراي امنيت، گشايش بسياري در اقتصاد حاصل شد و رئيس‌جمهور هم به آن دل بست و وعده‌هاي مشابه ديگري داد، اما غافل از آنکه ترامپ همه را پس مي‌زند و تحريم‌ها عملا با فشار آمريکا برمي‌گردد و مخالفان دولت مشکل را برجام معرفي مي‌کنند، در‌حالي‌که مشکل، خروج آمريکا از برجام بود و نه خود برجام. متأسفانه دولت و حاکميت پس از اين تحريم‌ها باز هم شرايط را عادي جلوه دادند و مخالفان دولت هم به‌جاي حمله به ترامپ که عهدشکن بود، رئيس‌جمهور خودمان را آماج حمله قرار دادند.
ششم، برخلاف نظر رياست‌جمهوري مي‌توان بدون مراودات بين‌المللي اقتصاد داخلي را سامان داد اما اين اقتصاد با اقتصادي که مراودات لازم بين‌المللي را داشته باشد، تفاوت‌هاي اساسي دارد و اين را بايد بسيار صريح به مردم گفت. اتفاقا در ابلاغيه مقام معظم رهبري به‌عنوان اقتصاد مقاومتي، اشارات مهمي به روابط بين‌المللي شده است.

مي‌توان اقتصاد محدود داخلي داشت اما در اين ‌صورت حداقل در يک بازه زماني 10‌ساله بايد همه و همه به‌شدت صرفه‌جوي کرده و از امکاناتي مانند برق، آب و گاز کمترين استفاده را بکنند. استفاده از تکنولوژي‌هاي پزشکي مانند سي‌تي‌اسکن، ام‌آر‌آي، داروهاي پيچيده امراض خاص را به حداقل ممکن در حد استفاده نادر برسانند، نقدينگي‌هاي موجود در بانک‌ها را منجمد و غيرقابل استفاده کنند، حمل‌ونقل هوايي را به حد توقف برسانند و در حمل‌ونقل داخلي محدوديت بسيار ايجاد کنند. در شرايط ارتباط محدود با خارج، مواد غذايي بايد با سهميه‌بندي به‌صورت حداقل به دست مردم رسانده شود و برعکس به هر ترتيب که شده کشاورزي را با محصول بيشتر و آب کمتر سامان داد، قطعات و مواد اوليه همه صنايع را داخلي کرده و هم‌زمان سيستم‌هاي پژوهشي و نوآوري را در زمينه‌هاي مختلف فعال کرد که طبعا هزينه‌هاي آن‌ را دولت پرداخت مي‌کند تا کار کشور پيش برود. البته با توجه به اندازه اقتصاد ايران، بهره‌مندي مردم از امکانات مادي نه در حد کره شمالي که بسيار بهتر از آن خواهد بود، اما به‌هيچ‌وجه نمي‌توان کيفيت زندگي در حد کشورهاي سابقا هم‌تراز ما يعني مالزي و ترکيه را تجربه کرد.
بالطبع رئيس‌جمهور نه آمادگي و نه انگيزه و نه دانش دست‌زدن به چنين کاري را دارد و البته ضوابط شرعي موجود، مانع بزرگي در شکل‌گيري اين‌چنيني جامعه خواهد بود.
هفتم، در هنگامه قطع ارتباطات بين‌المللي و نپذيرفتن FATF‌ و قطع روابط بانکي، مراودات بين‌المللي بانکي قطع مي‌شود. طبعا درآمد دولت که نمي‌تواند نفت بفروشد و خريد رسمي انجام دهد و همچنین صادرات، دچار مشکل و وقفه مي‌شود و کاهش بسياری مي‌يابد، بنابراين بايد هزينه‌ها را متناسبا کم کند و حقوق و مزاياي کارکنان دولت کاهش مي‌يابد. يارانه‌ها نيز قطع مي‌شود و کمبود کالا در کشور به‌ وجود مي‌آيد و تورم فوق‌العاده‌اي به جامعه تحميل مي‌شود. البته در صورت مقاومت مي‌توان گفت پس از 10 ‌سال تا حدودي شرايط بهتر مي‌شود، اما معلوم نيست در اين 10 سال چه اتفاقات اجتماعي، سياسي و... به کشور تحميل مي‌شود.
هشتم، نوعا اقتصاد رياضتي که در برخي کشورها تجربه شده، بدون قطع مراودات خارجي بوده و باعث نارضايتي و اعتصاب‌ها و احيانا شورش داخلي شده است. قطع مراودات بين‌المللي اعم از عامدانه يا به‌ صورت تحميلي، آثار اقتصاد رياضتي مصطلح در فرهنگ اقتصاد اروپايي و کتاب‌هاي دانشگاهي را به صورت تواني تشديد مي‌کند و آثار بسيار خسارت‌باري در کشور - به‌خصوص با سبک زندگي موجود- برجاي مي‌گذارد.
مي‌خواهم مثالی فني در‌اين‌باره بزنم. اگر ميله فولادي را تحت کشش قرار دهيم، اين ميله مقاومت مي‌کند؛ اگر بيشتر به آن نيرو وارد کنيم، اندکي طول آن افزايش پيدا مي‌کند و اگر اين نيرو را همچنان اضافه کنيم، به نقطه تسليم مي‌رسد و پاره مي‌شود. آزمايش ميله فولادي با دست نمي‌تواند انجام شود، اما هرکس مي‌تواند يک کش ساده را به دست بگيرد و آن را به طرفين باز کند. در ابتدا به‌راحتي طول کش افزوده مي‌شود، ولي به‌تدريج و با افزايش فشار به نقطه تسليم مي‌رسد و پاره مي‌شود.
علي‌الاصول جوامع هم تابع اين قانون هستند و اگر فشاري به آن جامعه وارد مي‌شود، نبايد اجازه داد به نقطه تسليم برسد.
درحالي‌که آمريکا بزرگ‌ترين و ظالمانه‌ترين تحريم‌ها را به ايران تحميل كرده، بايد تلاش کرد به هر ترتيب راه‌هاي تشديد تحريم‌ها و قطع مراودات بين‌المللي بسته شود؛ همان‌طور که تاکنون سياست‌هاي عاقلانه‌اي در اين رهگذر اتخاذ شده است، اما گر قرار باشد با تصويب‌نکردن لوايحي مانند FATF همه روزنه‌هاي بانکي را با کشور مسدود کنيم، دچار خودتحريمي هم شده‌ايم که بايد به‌شدت از آن اجتناب کرد؛ يعني علاوه بر اقتصاد رياضتي، بايد از هر روزنه‌اي به خارج استفاده کرد و به‌هيچ‌وجه آنها را مسدود نکرد.
در اينجا به آقاي رئيس‌جمهور عرض مي‌کنم البته شما همان‌طور که اعلام کرديد بلد نيستيد با قطع مراودات خارجي اقتصاد را شکوفا کنيد و با قطع‌نکردن هم چندان اميدي به شکوفايي نيست، ولي اطمينان داشته باشيد کساني که ادعاي بلدبودن شکوفايي اقتصاد هنگام قطع روابط خارجي را دارند، در ادعاي خود يا صادق نيستند يا آگاه نیستند. آنها امروز بدون احساس مسئوليت در قبال مردم و انقلاب حرف مي‌زنند و فردا در هنگامه بروز کاستي‌ها، خود را پشت ديگران با گفتار بزرگان پنهان مي‌کنند. به آقاي رئيس‌جمهور عرض مي‌کنم تحريم‌ها جدي هستند، پس مناسب است برنامه رياضت اقتصادي را در دستور کار قرار دهند و واضح و روشن با همه ازجمله مجلس و مردم صحبت کنند و آمادگي براي رياضت اقتصادي را فراهم آورند. الان اگر اين روش، يعني هزينه حداکثري و عادي مندرج در لايحه بودجه 99، همراه درآمدهاي نزولي ادامه يابد، چاره‌اي جز سازش و تسليم باقي نمي‌ماند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها