نه مأیوس بود، نه خسته و نه دلسرد
بابک فرهادی. كارشناسارشد فيزيك و مروج علم
در دیماه که ماهی پر از غم و اندوه بود، جامعه ترویج علم ایران یکی از اعضای فعال و مؤثر خود را از دست داد. «حسن سالاری»، یکی از فعالان روزنامهنگاری علمی در سانحه اتوبوس درگذشت و همکارانش را در سوگ نشاند. او در مدت به نسبت کوتاه فعالیتهای خود، آثار زیاد و البته باکیفیتی پدید آورد که بسیاری از آنها در روزنامهنگاری علمی بیهمتا و ماندگارند. حسن سالاری، در مجموع بیش از 300 مقاله در روزنامهها و نشریاتی مانند همشهری، «شرق» و مجلات رشد منتشر و دهها کتاب تألیف و ترجمه کرده است. علاوه بر این کتابها و مجموعههای بسیاری زیر نظر او تدوین شده است که از جمله آنها میتوان به مجموعه دوجلدی «فرهنگنامه کلید دانش» اشاره کرد که برنده بیستوپنجمین دوره کتاب سال شد. به غیر از این بسیاری از آثار دیگر او نیز جوایزی را دریافت کردهاند. تولید تعداد زیاد و باکیفیت آثار نشان از آن داشت که او بهخوبی با مبانی و اصول روزنامهنگاری علمی آشنایی داشت. نکته جالب درباره آثار او آن بود که مخاطبان از آن استقبال میکردند و کتابهایش بارها و بارها تجدید چاپ میشد. علاوه بر آن کارشناسان نیز از آن تقدیر میکردند. در میان روزنامهنگاران
علمی ایران، از حسن سالاری بیش از دیگران تقدیر کرده بودند که تعداد زیاد جوایز (از جمله کتاب سال و جایزه انجمن ترویج علم ایران) گواهی بر این ادعاست. در ادامه با چند مورد از ویژگیهای حسن سالاری و آثار او که سببساز موفقیتهای چشمگیر او بودند، بیشتر آشنا میشویم.
-او بهخوبی با زبان آشنا بود و به ادبیات فارسی عشق میورزید. همین آشنایی با ادبیات فارسی موجب تقویت توانایی او در نگارش متون علمی به زبان ساده شده بود. او مقالههای خود را به زبان شیرین و پاکیزهای مینوشت و همین موضوع باعث میشد که خواندن کتابهای او لذتبخش شود. او بهخوبی با ادبیات ایران آشنایی داشت و یکی از دلمشغولیهایش خواندن متون ادبی جدید و قدیم بود. همین موضوع باعث میشد نوشتههایش خواندنی باشند. او سعی میکرد حتیالمقدور از کلمات فارسی استفاده کند، چون بر این باور بود که زبان فارسی، زبان زنده و پویایی است و توانایی انتقال مفاهیم را دارد و لزومی ندارد از واژگان بیگانه استفاده کنیم اما در این کار زیادهروی نمیکرد. او همیشه تلاش میکرد از واژگان رایج استفاده کند و از استفاده از کلمات فارسی اما نامأنوس و فراموششده خودداری میکرد.
-با دایره واژگان دانشآموزان در سنین مختلف آشنا بود و هر زمانی که میخواست برای یک گروه سنی خاص مقالهای بنویسد، اولین موضوعی که به آن توجه میکرد، دایره واژگان آن گروه بود. برای مثال در مقالههایی که برای دانشآموزان ابتدایی مینوشت، از عبارات و اصطلاحات ثقیل و غیرقابل درکی مانند «مجمعالجزایر» استفاده نمیکرد؛ چراکه بر این باور بود كه دانشآموز ابتدایی، از قبل با این اصطلاح آشنا نیست و استفاده از چنین مفهومی، ارتباط با مخاطب را دچار اخلال میکند.
-حسن سالاری بهخوبی با زبان انگلیسی آشنایی داشت. همین موضوع باعث شده بود بتواند به آسانی از منابع علمی استفاده کند. خودش تعریف میکرد زمانی که در دانشگاه همدان دانشجو بود، با دکتر «مرتضی عطری» (از استادان خوشنام «زیستشناسی») آشنا میشود. دکتر عطری که اشتیاق او را برای دانستن دیده بود، چیزهای بسیاری به او میآموزد از جمله اینکه به او توصیه میکند زبان انگلیسی را خوب بیاموزد. او هم مجدانه به این توصیه عمل میکند. تسلط او بر زبان انگلیسی موجب شده بود در مراجعه به متون علمی مشکلی نداشته باشد.
-یکی از مهمترین ویژگیهای آثار حسن سالاری آن بود که به ترجمه صرف کتابهای خارجی اکتفا نمیکرد. برای مثال اگر وجود برخی مطالب برای مخاطبان ایرانی ضرورتی نداشت، آن را حذف میکرد و معمولا برای آنکه کتاب برای مخاطبان ایرانی مناسبتر باشد، با توجه به تاریخ و جغرافیا و فرهنگ و تمدن ایران، مطالبی را به کتاب میافزود و بهنوعی کتاب را از نو تألیف میکرد. همین افزودنیها، کتابهای او را از دیگر کتابهای مشابه، متمایز میکرد.
-او سالها برای فراهمساختن محتوای آموزشی سودمند و مفید برای دانشآموزان ایران تلاش کرد که از جمله این تلاشها میتوان به راهاندازی پایگاه اینترنتی جزیره دانش نام برد که آثار علمی خود و همکارانش را در آن منتشر میکرد.
-در رسانههای مختلف کار میکرد و مطالبش را در قالبهای گوناگون منتشر میکرد؛ مثل کتاب، روزنامه، مجله سایت و شبکههای اجتماعی اما ارتباط رودررو با دانشآموزان را همیشه حفظ میکرد. او سالها بهعنوان معلم در دبیرستانها تدریس میکرد زیرا بر این باور بود کسی که بهعنوان مروج علم بهویژه برای نوجوانانوجوانان فعالیت میکند، باید شناخت کافی از مخاطبانش داشته باشد تا بتواند موضوعاتی مناسب آنان را انتخاب کند و با زبان و بیانی مناسب در اختیار آنان قرار دهد.
-یکی از مهمترین ملاکها و معیارهای او برای ارزیابی یک متن پیش از انتشار، اطمینان از درستی و نادرستی و اخبار علمی بود. پس از رواج اینترنت و گسترش رسانههای غیررسمی و آسانشدن انتشار اخبار در قالب سایت و وبلاگ، تعداد روزافزونی از خبرنگاران و گزارشگران جوان به انتشار اخبار در رسانههای جدید روی آوردند. همین موضوع باعث شد انتشار اخبار نادرست گسترش یابد، اما حسن سالاری همواره مراقب بود که در رسانه زیر نظر او، خبر یا گزارش نادرستی منتشر نشود. او منابع خبری معتبر را میشناخت و همیشه برای تهیه خبر و گزارش از این منابع استفاده و به همکاران جوانش سفارش میکرد پیش از انتشار هر خبری، با مراجعه به منابع معتبر، از درستی و نادرستی خبر مطمئن شوند، به همین دلیل هیچگاه خبر نامعتبر و نادرستی از رسانههای زیر نظر او منتشر نشد.
-همیشه همراه و همیار خبرنگاران و گزارشگران جوان بود. به همین دلیل بسیاری از خبرنگاران جوان مقالههای خود را پیش از انتشار نزد او میآوردند و او با چهره گشاده و آغوش باز از آنها استقبال میکرد.
-همیشه پیش از آنکه نویسنده باشد، دانشجو بود و هیچگاه از آموختن باز نایستاد. هیچوقت مانند بسیاری از همکارانش نویسنده تماموقت نبود بلکه نویسنده و دانشجوی نیمهوقت بود. بر این باور بود که مقالههای هر نویسنده و مترجم، خروجی فعالیتهای اوست و زمانی این خروجی کیفیت دارد که ورودی خوب و باکیفیت داشته باشیم و خروجی یک نویسنده، مطالعات او است. پس از آنکه نویسندهای، مطالعه را کنار گذاشت، خیلی زود چشمه تولیداتش خشک میشود.
-انتظار مزد و تشویق و جایزه از کسی نداشت. همین موضوع باعث شده بود که نامهربانیها (که امروزه در حق نویسندگان و فعالان فرهنگی بسیار است)، هیچگاه او را آزردهخاطر نسازد. او هیچگاه خسته و مأیوس نشده بود.
در دیماه که ماهی پر از غم و اندوه بود، جامعه ترویج علم ایران یکی از اعضای فعال و مؤثر خود را از دست داد. «حسن سالاری»، یکی از فعالان روزنامهنگاری علمی در سانحه اتوبوس درگذشت و همکارانش را در سوگ نشاند. او در مدت به نسبت کوتاه فعالیتهای خود، آثار زیاد و البته باکیفیتی پدید آورد که بسیاری از آنها در روزنامهنگاری علمی بیهمتا و ماندگارند. حسن سالاری، در مجموع بیش از 300 مقاله در روزنامهها و نشریاتی مانند همشهری، «شرق» و مجلات رشد منتشر و دهها کتاب تألیف و ترجمه کرده است. علاوه بر این کتابها و مجموعههای بسیاری زیر نظر او تدوین شده است که از جمله آنها میتوان به مجموعه دوجلدی «فرهنگنامه کلید دانش» اشاره کرد که برنده بیستوپنجمین دوره کتاب سال شد. به غیر از این بسیاری از آثار دیگر او نیز جوایزی را دریافت کردهاند. تولید تعداد زیاد و باکیفیت آثار نشان از آن داشت که او بهخوبی با مبانی و اصول روزنامهنگاری علمی آشنایی داشت. نکته جالب درباره آثار او آن بود که مخاطبان از آن استقبال میکردند و کتابهایش بارها و بارها تجدید چاپ میشد. علاوه بر آن کارشناسان نیز از آن تقدیر میکردند. در میان روزنامهنگاران
علمی ایران، از حسن سالاری بیش از دیگران تقدیر کرده بودند که تعداد زیاد جوایز (از جمله کتاب سال و جایزه انجمن ترویج علم ایران) گواهی بر این ادعاست. در ادامه با چند مورد از ویژگیهای حسن سالاری و آثار او که سببساز موفقیتهای چشمگیر او بودند، بیشتر آشنا میشویم.
-او بهخوبی با زبان آشنا بود و به ادبیات فارسی عشق میورزید. همین آشنایی با ادبیات فارسی موجب تقویت توانایی او در نگارش متون علمی به زبان ساده شده بود. او مقالههای خود را به زبان شیرین و پاکیزهای مینوشت و همین موضوع باعث میشد که خواندن کتابهای او لذتبخش شود. او بهخوبی با ادبیات ایران آشنایی داشت و یکی از دلمشغولیهایش خواندن متون ادبی جدید و قدیم بود. همین موضوع باعث میشد نوشتههایش خواندنی باشند. او سعی میکرد حتیالمقدور از کلمات فارسی استفاده کند، چون بر این باور بود که زبان فارسی، زبان زنده و پویایی است و توانایی انتقال مفاهیم را دارد و لزومی ندارد از واژگان بیگانه استفاده کنیم اما در این کار زیادهروی نمیکرد. او همیشه تلاش میکرد از واژگان رایج استفاده کند و از استفاده از کلمات فارسی اما نامأنوس و فراموششده خودداری میکرد.
-با دایره واژگان دانشآموزان در سنین مختلف آشنا بود و هر زمانی که میخواست برای یک گروه سنی خاص مقالهای بنویسد، اولین موضوعی که به آن توجه میکرد، دایره واژگان آن گروه بود. برای مثال در مقالههایی که برای دانشآموزان ابتدایی مینوشت، از عبارات و اصطلاحات ثقیل و غیرقابل درکی مانند «مجمعالجزایر» استفاده نمیکرد؛ چراکه بر این باور بود كه دانشآموز ابتدایی، از قبل با این اصطلاح آشنا نیست و استفاده از چنین مفهومی، ارتباط با مخاطب را دچار اخلال میکند.
-حسن سالاری بهخوبی با زبان انگلیسی آشنایی داشت. همین موضوع باعث شده بود بتواند به آسانی از منابع علمی استفاده کند. خودش تعریف میکرد زمانی که در دانشگاه همدان دانشجو بود، با دکتر «مرتضی عطری» (از استادان خوشنام «زیستشناسی») آشنا میشود. دکتر عطری که اشتیاق او را برای دانستن دیده بود، چیزهای بسیاری به او میآموزد از جمله اینکه به او توصیه میکند زبان انگلیسی را خوب بیاموزد. او هم مجدانه به این توصیه عمل میکند. تسلط او بر زبان انگلیسی موجب شده بود در مراجعه به متون علمی مشکلی نداشته باشد.
-یکی از مهمترین ویژگیهای آثار حسن سالاری آن بود که به ترجمه صرف کتابهای خارجی اکتفا نمیکرد. برای مثال اگر وجود برخی مطالب برای مخاطبان ایرانی ضرورتی نداشت، آن را حذف میکرد و معمولا برای آنکه کتاب برای مخاطبان ایرانی مناسبتر باشد، با توجه به تاریخ و جغرافیا و فرهنگ و تمدن ایران، مطالبی را به کتاب میافزود و بهنوعی کتاب را از نو تألیف میکرد. همین افزودنیها، کتابهای او را از دیگر کتابهای مشابه، متمایز میکرد.
-او سالها برای فراهمساختن محتوای آموزشی سودمند و مفید برای دانشآموزان ایران تلاش کرد که از جمله این تلاشها میتوان به راهاندازی پایگاه اینترنتی جزیره دانش نام برد که آثار علمی خود و همکارانش را در آن منتشر میکرد.
-در رسانههای مختلف کار میکرد و مطالبش را در قالبهای گوناگون منتشر میکرد؛ مثل کتاب، روزنامه، مجله سایت و شبکههای اجتماعی اما ارتباط رودررو با دانشآموزان را همیشه حفظ میکرد. او سالها بهعنوان معلم در دبیرستانها تدریس میکرد زیرا بر این باور بود کسی که بهعنوان مروج علم بهویژه برای نوجوانانوجوانان فعالیت میکند، باید شناخت کافی از مخاطبانش داشته باشد تا بتواند موضوعاتی مناسب آنان را انتخاب کند و با زبان و بیانی مناسب در اختیار آنان قرار دهد.
-یکی از مهمترین ملاکها و معیارهای او برای ارزیابی یک متن پیش از انتشار، اطمینان از درستی و نادرستی و اخبار علمی بود. پس از رواج اینترنت و گسترش رسانههای غیررسمی و آسانشدن انتشار اخبار در قالب سایت و وبلاگ، تعداد روزافزونی از خبرنگاران و گزارشگران جوان به انتشار اخبار در رسانههای جدید روی آوردند. همین موضوع باعث شد انتشار اخبار نادرست گسترش یابد، اما حسن سالاری همواره مراقب بود که در رسانه زیر نظر او، خبر یا گزارش نادرستی منتشر نشود. او منابع خبری معتبر را میشناخت و همیشه برای تهیه خبر و گزارش از این منابع استفاده و به همکاران جوانش سفارش میکرد پیش از انتشار هر خبری، با مراجعه به منابع معتبر، از درستی و نادرستی خبر مطمئن شوند، به همین دلیل هیچگاه خبر نامعتبر و نادرستی از رسانههای زیر نظر او منتشر نشد.
-همیشه همراه و همیار خبرنگاران و گزارشگران جوان بود. به همین دلیل بسیاری از خبرنگاران جوان مقالههای خود را پیش از انتشار نزد او میآوردند و او با چهره گشاده و آغوش باز از آنها استقبال میکرد.
-همیشه پیش از آنکه نویسنده باشد، دانشجو بود و هیچگاه از آموختن باز نایستاد. هیچوقت مانند بسیاری از همکارانش نویسنده تماموقت نبود بلکه نویسنده و دانشجوی نیمهوقت بود. بر این باور بود که مقالههای هر نویسنده و مترجم، خروجی فعالیتهای اوست و زمانی این خروجی کیفیت دارد که ورودی خوب و باکیفیت داشته باشیم و خروجی یک نویسنده، مطالعات او است. پس از آنکه نویسندهای، مطالعه را کنار گذاشت، خیلی زود چشمه تولیداتش خشک میشود.
-انتظار مزد و تشویق و جایزه از کسی نداشت. همین موضوع باعث شده بود که نامهربانیها (که امروزه در حق نویسندگان و فعالان فرهنگی بسیار است)، هیچگاه او را آزردهخاطر نسازد. او هیچگاه خسته و مأیوس نشده بود.