|

«شرق»در گفت‌وگو با وکیل بنی‌اعتماد، شکایت او از رسانه ملی را بررسی می‌کند

ای کاش این پرونده درس عبرت باشد

شرق: چندي پيش، پس از ماجراي انهدام هواپيماي مسافربري، محمدصادق کوشکي در برنامه جهان‌آرا که از شبکه افق پخش مي‌شود، اظهارات توهين‌آميزي درباره رخشان بني‌اعتماد و باران کوثري مطرح کرد که با واکنش‌هاي زيادي در جامعه و افکار عمومي روبه‌رو شد و نهايتا دادخواهي رخشان بني‌اعتماد را در پي داشت. در ادامه به مرور آنچه پس از اين اهانت رخ داد مي‌پردازيم.
ماجراي توهين محمدصادق کوشکي به رخشان بني‌اعتماد و باران کوثري
در برنامه جهان‌آرا راجع به سقوط هواپيما و جان‌باختگان و اتفاقات ناشي از آن به تفصيل حرف زده شد و طي آن صحبت‌ها کوشکي با کلماتي به دور از ادب و رعايت شأن يک هنرمند، اظهارنظر کرد.
اينکه چطور آنتن زنده سيما، در اختيار افرادي با افکاري این‌چنین قرار مي‌گيرد تا در آن به هنرمندان صاحب‌نام اهانت کنند، جاي سؤال دارد.
واکنش‌ها به توهين کوشکي به رخشان بني‌اعتماد و باران کوثري
اما اظهارات کوشکي اعتراض اصناف و نهادهاي مدني را در پي داشت. در بيانيه انجمن مستندسازان سينماي ايران در اعتراض به توهين محمدصادق کوشکي به رخشان بني‌اعتماد آمده:
جناب آقاي علي‌عسگري
رئيس سازمان صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران
اگر برنامه‌هاي تلويزيون و شبکه‌هاي اجتماعي را دنبال مي‌کنيد حتما از توهين آشکار و بي‌شرمانه به شأن يک بانوي ايراني و خانواده ايشان و تهديد علني جمع بزرگي از مردم، در يکي از برنامه‌هاي زنده شبکه افق توسط محمدصادق کوشکي، مهمان برنامه مطلع هستيد.
بخش‌هايي از اين برنامه دست‌به‌دست در شبکه‌هاي اجتماعي مي‌چرخد و عرق شرم بر پيشاني مردم سياهپوش کشور مي‌نشاند. آيا نمي‌شود پايان و نهايتي براي اين بي‌احترامي‌ها به شأن و حقوق مردم در صداوسيما متصور بود؟ بانو رخشان بني‌اعتماد از مفاخر فرهنگ و هنر اين سرزمين و از پيش‌کسوتان بنام انجمن مستندسازان سينماي ايران است.
ما هرچند به رويه جاري و ساري در برنامه‌سازي‌هاي جانب‌دارانه در شبکه مذکور عادت کرده و به آن وقعي نمي‌نهيم، اما اين اهانت آشکار به شأن يکي از اعضاي خود را برنمي‌تابيم و درخواست برخورد جدي با متخلفين و عذرخواهي رسمي جنابعالي از جامعه هنري و مردم ايران را داريم. سپس خانه سينما نسبت به اين اهانت واکنش نشان داد.
خانه سينما به درخواست رؤساي صنوف و جمع کثيري از اعضاي خود، در اين بيانيه اعتراض خود را به صداوسيما اعلام کرد.
متن بيانیه خانه سينما چنين بود:
سال‌هاست رسانه انحصاري ملي که مدعي ارتقاي فرهنگ و هنر و دانش اجتماعي و حقوق شهروندي است، نه‌تنها از انجام تکاليف ملي و اصلي‌اش جا مانده، بلکه هرازچندگاهي با خروج خود از مرز‌هاي اخلاق و انسانيت به بهانه دفاع از ارزش‌ها تداوم تخريبش را در شبکه‌هاي متعدد به رخ مي‌کشد و در مسير اين مأموريت، چه چهره‌هايي شاخص‌تر از هنرمندان جامعه براي آنکه هدف تخريب قرار گيرند؟
اهانت اخير و بي‌شرمانه صداوسيما به بانويي محترم از جمع کارگردانان سينماي ملي ايران و فرزند هنرمندش، پيش و بيش از آنکه خدشه‌اي به ساحت اعتبار و ارزش اين سرمايه فاخر فرهنگي و هنري کشور وارد کند، براي ما سينماگران و همه کساني که سينماي اجتماعي او را در تمام اين سال‌ها دنبال کرده‌اند، گواه گويايي‌ست بر تداوم عامدانه روند ايجاد تفرقه و تخريب توسط سازمان مذکور.
خانه سينما به درخواست رؤساي صنوف و جمع کثيري از اعضاي خود، طي اين بيانيه ضمن اعلام وظيفه اخلاقي، فرهنگي، حرفه‌اي و صنفي خود در حراست از حيثيت کليه اعضا به‌ويژه يکي از فاخرترين چهره‌هاي فيلم‌سازش و ضمن اظهار تأسف براي مديريت سازماني که ظاهرا بر محتواي توليدات رسانه‌اش هيچ نظارت هوشمندانه‌اي ندارد، به نمايندگي از جامعه اصناف سينمايي کشور به مردم ايران اعلام مي‌کند که همسو با مطالبات مدني و حق‌جويانه آنها، چشم بر روي اين‌گونه توهين‌ها و عملکرد‌هاي رسانه ملي نخواهد بست.
همچنين به همه همکاران خود پيشنهاد مي‌دهد که با خودداري از حضور در برنامه‌هاي به‌اصطلاح سينمايي و تحليلي اين رسانه، همدل و همراه در اين اعتراض حرفه‌اي مشارکت کنند تا اين رسانه گمان نبرد که به اتکاي قدرت و بودجه وافرش مي‌تواند هر تهمت و توهيني را نثار سينماي ايران و چهره‌هاي فرهنگي اين سرزمين کند.
کانون کارگردانان نيز در اعتراض به توهين محمدصادق کوشکي به رخشان بني‌اعتماد نوشت:
«کانون کارگردانان سينماي ايران هتک حرمت بزرگان و سرمايه‌هاي سينماي ايران سرکار خانم رخشان بني‌اعتماد و جناب آقاي مسعود کيميايي را شديدا محکوم مي‌کند و در برابر تخريب سينماگران سکوت نخواهد کرد.
کانون کارگردانان سينماي ايران با احترام به تمامي برنامه‌سازان سيما، رسما از تمامي کارگردانان سينما درخواست مي‌کند تا عذرخواهي رسمي سازمان صداوسيما در هيچ برنامه تلويزيوني به‌عنوان ميهمان و کارشناس شرکت نکنند».
واکنش ناصر فکوهي، جامعه‌شناس
در همين حال ناصر فکوهي، استاد دانشگاه تهران نيز در واکنش به سخنان توهين‌آميز محمدصادق کوشکي خطاب به رخشان بني‌اعتماد نوشت: اظهارنظري که خطاب به خانم رخشان بني‌اعتماد، بانوي محترم و فيلم‌ساز ايراني بيان شده و سرشار از اهانت است، اگر چنين اظهارنظري را حتي فردي عامي و از اقشاري که قرباني جامعه شده و درون لمپنيسم و اوباشي‌گري هم سقوط کرده در «چاله‌ميدان» سابق ايراد مي‌کرد، باعث تأسف بود؛ و وقتي خوانندگان، سوابق گوينده و جايي را که اظهارنظر انجام شده بررسي مي‌کنند، به حال خود و مملکت تأسف مي‌خورند.
چگونه مي‌توان پذيرفت که تريبون‌هاي رسمي کشور در اختيار چنين افرادي قرار بگيرد که اين اظهارات سخيف را درباره زنان و دختران اين کشور بيان کنند. آيا اين‌ها دفاع از ارزش است يا توهين و زير‌پا‌گذاشتن هر چيزي که ما در تاريخ چند هزار ساله خودمان به عنوان شرف، ارزش و احترام، ادب و اخلاق اسلامي و ايراني و سنتي داشته‌ايم؟ نياز به نظر يک کارشناس فرهنگي نيست؛ از هر يک از روستایيان يا افراد ساده و کوچه و خيابان که مي‌خواهيد بپرسيد ببینید دراين‌باره چه مي‌گويند؟ از‌اين‌رو هر‌چند خانم بني‌اعتماد با سابقه درخشان خود به دفاع نياز ندارد، بايد پشتيباني کامل خود و تأسف عميق خويش را از ضرباتي که به اين ترتيب به ارزش‌هاي انقلاب و اسلام و فرهنگ ايراني و بشري وارد مي‌شود، اظهار کنم. اين سخن‌ها را نبايد به حساب ارزش‌هاي جامعه ما گذاشت، بلکه بايد آنها را بدترين ضربات براي تخريب اخلاق در اين کشور دانست.
محمدصادق کوشکي کيست؟
با گوگل کردن نام او، همه اطلاعات، مربوط به همین ماجرای توهین کذایی است؛ حکایت آن‌کسی که با خدشه‌دار کردن هویت بزرگی، می‌خواهد خود را بزرگ کند.
محمدصادق کوشکي متولد شهر آباده فارس، استاد دانشگاه است. او فارغ‌التحصيل دکتراي انديشه سياسي از پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي است که در قامت مدرس و هر‌از‌گاهي کارشناس در تلويزيون نيز حضور دارد. کوشکي در سال ۱۳۶۹ وارد دانشگاه امام صادق‌(ع) شد. در رشته علوم سياسي و معارف اسلامي تا مقطع فوق‌ليسانس تحصيل کرد و به موازات آن در کلاس‌هاي دانشکده صداوسيما هم حضور داشت. او سپس دکتراي خود را از پژوهشگاه علوم انساني دريافت کرد.
کوشکي در سال ۱۳۷۷ مدير دفتر هنر و ادبيات مرکز اسناد انقلاب اسلامي شد و تا سال ۱۳۸۴ در اين مسئوليت حضور داشته است. کوشکي تأليف را از سال ۱۳۷۹ با کتاب «برگي از باغ» شروع کرد، سپس با کتاب تأملي در انديشه سياسي امام خميني‌(ره) ادامه داد و اکنون چند اثر علمي به نام او ثبت شده است.
اظهار‌نظر‌هاي کارشناسي ايشان از سال ۱۳۸۹ در واکنش به سخنان اسفنديار رحيم‌مشايي در باب مکتب ايراني شروع شد و با نقد دولت حسن روحاني ادامه يافت. او در سال ۱۳۹۳ در همايش دلواپسيم گفت: ما شهيد نداديم تا آمريکا کدخداي ما باشد، هزاران کودک ما يتيم نشدند تا کسي توان نظامي کشور را زير سؤال ببرد.
موضع‌گيري وکيل رخشان بني‌اعتماد
گفته مي‌شود پس از اظهارات کوشکي که عباراتی دو‌پهلو و توهين‌آميز نسبت به خانم رخشان بني‌اعتماد به کار برده بود، اين کارگردان سينما از شخص مورد نظر شکايت کرده است. در مصاحبه کوتاهي با امير رئيسيان، وکيل خانم بني‌اعتماد، از سرنوشت اين شکايت سؤال کرديم که در ادامه مي‌خوانيد:
از رئيسيان پرسيديم: «آيا شکايت شما به وکالت از خانم رخشان بني‌اعتماد به نتيجه‌اي رسيده است؟» که او به «شرق» گفت: «اين ماجرا زماني که اتفاق افتاد به صورت غافلگيرکننده‌اي واکنش‌هاي مردمي در حمايت از خانم بني‌اعتماد ديده شد. افکار عمومي و نظرات اقشار مختلف جامعه اعم از هنرمندان يا شخصيت‌هاي مرجع و محترم اجتماعي نشان داد که باوجود نيت اوليه فرد مورد نظر، اساسا به‌کار‌گرفتن اين ادبيات موجب تحقير مخاطب توهين، يعني خانم بني‌اعتماد، نشده است بلکه موجب بروز انتقادها و تذکرهاي بي‌شمار به گوينده شده و اين يعني داوري برحق مردم بهترين قضاوت را بدون تشريفات و تکلفات دادرسي انجام داد، مگر هدف قانون و حقوق چه چيزي بيش از تحقق عدالت و نشان‌دادن حق است؟ از‌قضا مردم به‌مثابه يک هيئت منصفه که وجدان اجتماعي را کشف مي‌کنند نظر خود را اعلام کردند. امروز تلقي عموم مردم اين است که اتفاقا اين‌گونه اظهارات نشان‌دهنده سطح نازل تسلط هيجاني و کلامي در يک شخصيت سياسي است که هم مدعي شناخت و دانش سياسي است و هم مدعي توجه به منافع ملي. چگونه مي‌شود نگران منافع ملي بود و تيشه به ريشه وحدت ملي زد؟ اين کارها هم به خود اين افراد لطمه وارد مي‌کند و هم جامعه‌اي را که ملتهب شده است، ناآرام‌تر مي‌کند.
به قول مولانا
بي‌ادب تنها نه خود را داشت بد/ بلکه آتش در همه آفاق زد
اينها را مردم مي‌بينند، مردمي که داور بي‌طرف و حقيقي هستند. در چنين وضعيتي فرهنگ و ادبيات و هنر ما به يک شخصيت فرهنگي مثل خانم بني‌اعتماد چه توصيه‌اي داشت؟ جواب اين بود که «بيا تا داوري‌ها را به پيشِ داور اندازيم».
اين شد که وقتي ديديم حکم در دست مردم است از حکم کاغذي بي‌نياز شديم.
در نتيجه در بحث حق شکايت شخصي خانم بني‌اعتماد و ادعاي ايشان به عنوان شاکي خصوصي بايد عرض کنم پس از اين ماجرا ما شکايت خود را تنظيم کرديم و آماده اقدام قضائي بوديم و ثبت مقدماتي هم انجام گرفت، ولي با توجه به مطالبي که عرض کردم ضرورت اين کار از بين رفت.
نهايتا در گفت‌وگويي که با خانم بني‌اعتماد صورت گرفت، ايشان از حق شخصي خود گذشت و بنا شد شکايت پيگيري نشود. البته دليل ديگر نيز اين بود که منافع ملي و تسلي اجتماعي در اين شرايط ملتهب، موضوعات مهم‌تري بودند؛ بنابراین صلاح نديدند که اين‌گونه رفتارها بيشتر از مصالح اجتماعي مورد توجه قرار گيرد».
اما اين سؤال پيش مي‌آيد که اگر رضايت خانم بني‌اعتماد جلب نمي‌شد، نتيجه اين شکايت چه مي‌توانست باشد؟ رئيسيان در پاسخ به اين پرسش به «شرق» گفت: «اول اينکه رضايت خانم بني‌اعتماد با اين عذرخواهي جلب نشد، بلکه اساسا گذشت کردند. تفاوت اين دو در اين است که رضايت از موضع سازش و توافق است، اما گذشت يک امر اخلاقي است که صرفا مبتني‌بر بزرگواري گذشت‌کننده است و هيچ ما‌بازايي هم ندارد. اما درباره اين‌گونه شکايت‌ها بايد عرض کنم در مواردي که تابه‌حال در آنها حضور داشته‌ام، حتي يک‌بار هم نديدم متهم در مرجع قضائي اظهارات خود را تکرار کند.
اغلب مدعي شده‌اند که منظورشان شاکي پرونده نبوده يا گفته‌اند منظورشان با برداشت عموم تفاوت دارد و جملاتشان را جور ديگري تفسير کرده‌اند يا در مواردي که هيچ دفاعي نتوانستند بکنند مدعي شده‌اند که خبرنگار در جملاتشان تغيير داده است که از‌قضا ديواري کوتاه‌تر از ديوار همان رسانه‌اي که ابزار قرار داده‌اند پيدا نکردند و اين امر براي رسانه‌ها يک نشانه است که انعکاس‌دهنده مطالب غيراخلاقي، غيرقانوني و غيرواقعي نباشند و اي‌کاش درس عبرت باشد که متأسفانه نيست. اما در هر حال تقريبا تمام اين افراد که در مقابل رسانه‌ها اسير فضا مي‌شوند و کار فکر‌نشده‌اي مي‌کنند، در مرحله دادرسي تلاش مي‌کنند ثابت کنند که چنين رفتاري را مرتکب نشده‌اند».

شرق: چندي پيش، پس از ماجراي انهدام هواپيماي مسافربري، محمدصادق کوشکي در برنامه جهان‌آرا که از شبکه افق پخش مي‌شود، اظهارات توهين‌آميزي درباره رخشان بني‌اعتماد و باران کوثري مطرح کرد که با واکنش‌هاي زيادي در جامعه و افکار عمومي روبه‌رو شد و نهايتا دادخواهي رخشان بني‌اعتماد را در پي داشت. در ادامه به مرور آنچه پس از اين اهانت رخ داد مي‌پردازيم.
ماجراي توهين محمدصادق کوشکي به رخشان بني‌اعتماد و باران کوثري
در برنامه جهان‌آرا راجع به سقوط هواپيما و جان‌باختگان و اتفاقات ناشي از آن به تفصيل حرف زده شد و طي آن صحبت‌ها کوشکي با کلماتي به دور از ادب و رعايت شأن يک هنرمند، اظهارنظر کرد.
اينکه چطور آنتن زنده سيما، در اختيار افرادي با افکاري این‌چنین قرار مي‌گيرد تا در آن به هنرمندان صاحب‌نام اهانت کنند، جاي سؤال دارد.
واکنش‌ها به توهين کوشکي به رخشان بني‌اعتماد و باران کوثري
اما اظهارات کوشکي اعتراض اصناف و نهادهاي مدني را در پي داشت. در بيانيه انجمن مستندسازان سينماي ايران در اعتراض به توهين محمدصادق کوشکي به رخشان بني‌اعتماد آمده:
جناب آقاي علي‌عسگري
رئيس سازمان صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران
اگر برنامه‌هاي تلويزيون و شبکه‌هاي اجتماعي را دنبال مي‌کنيد حتما از توهين آشکار و بي‌شرمانه به شأن يک بانوي ايراني و خانواده ايشان و تهديد علني جمع بزرگي از مردم، در يکي از برنامه‌هاي زنده شبکه افق توسط محمدصادق کوشکي، مهمان برنامه مطلع هستيد.
بخش‌هايي از اين برنامه دست‌به‌دست در شبکه‌هاي اجتماعي مي‌چرخد و عرق شرم بر پيشاني مردم سياهپوش کشور مي‌نشاند. آيا نمي‌شود پايان و نهايتي براي اين بي‌احترامي‌ها به شأن و حقوق مردم در صداوسيما متصور بود؟ بانو رخشان بني‌اعتماد از مفاخر فرهنگ و هنر اين سرزمين و از پيش‌کسوتان بنام انجمن مستندسازان سينماي ايران است.
ما هرچند به رويه جاري و ساري در برنامه‌سازي‌هاي جانب‌دارانه در شبکه مذکور عادت کرده و به آن وقعي نمي‌نهيم، اما اين اهانت آشکار به شأن يکي از اعضاي خود را برنمي‌تابيم و درخواست برخورد جدي با متخلفين و عذرخواهي رسمي جنابعالي از جامعه هنري و مردم ايران را داريم. سپس خانه سينما نسبت به اين اهانت واکنش نشان داد.
خانه سينما به درخواست رؤساي صنوف و جمع کثيري از اعضاي خود، در اين بيانيه اعتراض خود را به صداوسيما اعلام کرد.
متن بيانیه خانه سينما چنين بود:
سال‌هاست رسانه انحصاري ملي که مدعي ارتقاي فرهنگ و هنر و دانش اجتماعي و حقوق شهروندي است، نه‌تنها از انجام تکاليف ملي و اصلي‌اش جا مانده، بلکه هرازچندگاهي با خروج خود از مرز‌هاي اخلاق و انسانيت به بهانه دفاع از ارزش‌ها تداوم تخريبش را در شبکه‌هاي متعدد به رخ مي‌کشد و در مسير اين مأموريت، چه چهره‌هايي شاخص‌تر از هنرمندان جامعه براي آنکه هدف تخريب قرار گيرند؟
اهانت اخير و بي‌شرمانه صداوسيما به بانويي محترم از جمع کارگردانان سينماي ملي ايران و فرزند هنرمندش، پيش و بيش از آنکه خدشه‌اي به ساحت اعتبار و ارزش اين سرمايه فاخر فرهنگي و هنري کشور وارد کند، براي ما سينماگران و همه کساني که سينماي اجتماعي او را در تمام اين سال‌ها دنبال کرده‌اند، گواه گويايي‌ست بر تداوم عامدانه روند ايجاد تفرقه و تخريب توسط سازمان مذکور.
خانه سينما به درخواست رؤساي صنوف و جمع کثيري از اعضاي خود، طي اين بيانيه ضمن اعلام وظيفه اخلاقي، فرهنگي، حرفه‌اي و صنفي خود در حراست از حيثيت کليه اعضا به‌ويژه يکي از فاخرترين چهره‌هاي فيلم‌سازش و ضمن اظهار تأسف براي مديريت سازماني که ظاهرا بر محتواي توليدات رسانه‌اش هيچ نظارت هوشمندانه‌اي ندارد، به نمايندگي از جامعه اصناف سينمايي کشور به مردم ايران اعلام مي‌کند که همسو با مطالبات مدني و حق‌جويانه آنها، چشم بر روي اين‌گونه توهين‌ها و عملکرد‌هاي رسانه ملي نخواهد بست.
همچنين به همه همکاران خود پيشنهاد مي‌دهد که با خودداري از حضور در برنامه‌هاي به‌اصطلاح سينمايي و تحليلي اين رسانه، همدل و همراه در اين اعتراض حرفه‌اي مشارکت کنند تا اين رسانه گمان نبرد که به اتکاي قدرت و بودجه وافرش مي‌تواند هر تهمت و توهيني را نثار سينماي ايران و چهره‌هاي فرهنگي اين سرزمين کند.
کانون کارگردانان نيز در اعتراض به توهين محمدصادق کوشکي به رخشان بني‌اعتماد نوشت:
«کانون کارگردانان سينماي ايران هتک حرمت بزرگان و سرمايه‌هاي سينماي ايران سرکار خانم رخشان بني‌اعتماد و جناب آقاي مسعود کيميايي را شديدا محکوم مي‌کند و در برابر تخريب سينماگران سکوت نخواهد کرد.
کانون کارگردانان سينماي ايران با احترام به تمامي برنامه‌سازان سيما، رسما از تمامي کارگردانان سينما درخواست مي‌کند تا عذرخواهي رسمي سازمان صداوسيما در هيچ برنامه تلويزيوني به‌عنوان ميهمان و کارشناس شرکت نکنند».
واکنش ناصر فکوهي، جامعه‌شناس
در همين حال ناصر فکوهي، استاد دانشگاه تهران نيز در واکنش به سخنان توهين‌آميز محمدصادق کوشکي خطاب به رخشان بني‌اعتماد نوشت: اظهارنظري که خطاب به خانم رخشان بني‌اعتماد، بانوي محترم و فيلم‌ساز ايراني بيان شده و سرشار از اهانت است، اگر چنين اظهارنظري را حتي فردي عامي و از اقشاري که قرباني جامعه شده و درون لمپنيسم و اوباشي‌گري هم سقوط کرده در «چاله‌ميدان» سابق ايراد مي‌کرد، باعث تأسف بود؛ و وقتي خوانندگان، سوابق گوينده و جايي را که اظهارنظر انجام شده بررسي مي‌کنند، به حال خود و مملکت تأسف مي‌خورند.
چگونه مي‌توان پذيرفت که تريبون‌هاي رسمي کشور در اختيار چنين افرادي قرار بگيرد که اين اظهارات سخيف را درباره زنان و دختران اين کشور بيان کنند. آيا اين‌ها دفاع از ارزش است يا توهين و زير‌پا‌گذاشتن هر چيزي که ما در تاريخ چند هزار ساله خودمان به عنوان شرف، ارزش و احترام، ادب و اخلاق اسلامي و ايراني و سنتي داشته‌ايم؟ نياز به نظر يک کارشناس فرهنگي نيست؛ از هر يک از روستایيان يا افراد ساده و کوچه و خيابان که مي‌خواهيد بپرسيد ببینید دراين‌باره چه مي‌گويند؟ از‌اين‌رو هر‌چند خانم بني‌اعتماد با سابقه درخشان خود به دفاع نياز ندارد، بايد پشتيباني کامل خود و تأسف عميق خويش را از ضرباتي که به اين ترتيب به ارزش‌هاي انقلاب و اسلام و فرهنگ ايراني و بشري وارد مي‌شود، اظهار کنم. اين سخن‌ها را نبايد به حساب ارزش‌هاي جامعه ما گذاشت، بلکه بايد آنها را بدترين ضربات براي تخريب اخلاق در اين کشور دانست.
محمدصادق کوشکي کيست؟
با گوگل کردن نام او، همه اطلاعات، مربوط به همین ماجرای توهین کذایی است؛ حکایت آن‌کسی که با خدشه‌دار کردن هویت بزرگی، می‌خواهد خود را بزرگ کند.
محمدصادق کوشکي متولد شهر آباده فارس، استاد دانشگاه است. او فارغ‌التحصيل دکتراي انديشه سياسي از پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي است که در قامت مدرس و هر‌از‌گاهي کارشناس در تلويزيون نيز حضور دارد. کوشکي در سال ۱۳۶۹ وارد دانشگاه امام صادق‌(ع) شد. در رشته علوم سياسي و معارف اسلامي تا مقطع فوق‌ليسانس تحصيل کرد و به موازات آن در کلاس‌هاي دانشکده صداوسيما هم حضور داشت. او سپس دکتراي خود را از پژوهشگاه علوم انساني دريافت کرد.
کوشکي در سال ۱۳۷۷ مدير دفتر هنر و ادبيات مرکز اسناد انقلاب اسلامي شد و تا سال ۱۳۸۴ در اين مسئوليت حضور داشته است. کوشکي تأليف را از سال ۱۳۷۹ با کتاب «برگي از باغ» شروع کرد، سپس با کتاب تأملي در انديشه سياسي امام خميني‌(ره) ادامه داد و اکنون چند اثر علمي به نام او ثبت شده است.
اظهار‌نظر‌هاي کارشناسي ايشان از سال ۱۳۸۹ در واکنش به سخنان اسفنديار رحيم‌مشايي در باب مکتب ايراني شروع شد و با نقد دولت حسن روحاني ادامه يافت. او در سال ۱۳۹۳ در همايش دلواپسيم گفت: ما شهيد نداديم تا آمريکا کدخداي ما باشد، هزاران کودک ما يتيم نشدند تا کسي توان نظامي کشور را زير سؤال ببرد.
موضع‌گيري وکيل رخشان بني‌اعتماد
گفته مي‌شود پس از اظهارات کوشکي که عباراتی دو‌پهلو و توهين‌آميز نسبت به خانم رخشان بني‌اعتماد به کار برده بود، اين کارگردان سينما از شخص مورد نظر شکايت کرده است. در مصاحبه کوتاهي با امير رئيسيان، وکيل خانم بني‌اعتماد، از سرنوشت اين شکايت سؤال کرديم که در ادامه مي‌خوانيد:
از رئيسيان پرسيديم: «آيا شکايت شما به وکالت از خانم رخشان بني‌اعتماد به نتيجه‌اي رسيده است؟» که او به «شرق» گفت: «اين ماجرا زماني که اتفاق افتاد به صورت غافلگيرکننده‌اي واکنش‌هاي مردمي در حمايت از خانم بني‌اعتماد ديده شد. افکار عمومي و نظرات اقشار مختلف جامعه اعم از هنرمندان يا شخصيت‌هاي مرجع و محترم اجتماعي نشان داد که باوجود نيت اوليه فرد مورد نظر، اساسا به‌کار‌گرفتن اين ادبيات موجب تحقير مخاطب توهين، يعني خانم بني‌اعتماد، نشده است بلکه موجب بروز انتقادها و تذکرهاي بي‌شمار به گوينده شده و اين يعني داوري برحق مردم بهترين قضاوت را بدون تشريفات و تکلفات دادرسي انجام داد، مگر هدف قانون و حقوق چه چيزي بيش از تحقق عدالت و نشان‌دادن حق است؟ از‌قضا مردم به‌مثابه يک هيئت منصفه که وجدان اجتماعي را کشف مي‌کنند نظر خود را اعلام کردند. امروز تلقي عموم مردم اين است که اتفاقا اين‌گونه اظهارات نشان‌دهنده سطح نازل تسلط هيجاني و کلامي در يک شخصيت سياسي است که هم مدعي شناخت و دانش سياسي است و هم مدعي توجه به منافع ملي. چگونه مي‌شود نگران منافع ملي بود و تيشه به ريشه وحدت ملي زد؟ اين کارها هم به خود اين افراد لطمه وارد مي‌کند و هم جامعه‌اي را که ملتهب شده است، ناآرام‌تر مي‌کند.
به قول مولانا
بي‌ادب تنها نه خود را داشت بد/ بلکه آتش در همه آفاق زد
اينها را مردم مي‌بينند، مردمي که داور بي‌طرف و حقيقي هستند. در چنين وضعيتي فرهنگ و ادبيات و هنر ما به يک شخصيت فرهنگي مثل خانم بني‌اعتماد چه توصيه‌اي داشت؟ جواب اين بود که «بيا تا داوري‌ها را به پيشِ داور اندازيم».
اين شد که وقتي ديديم حکم در دست مردم است از حکم کاغذي بي‌نياز شديم.
در نتيجه در بحث حق شکايت شخصي خانم بني‌اعتماد و ادعاي ايشان به عنوان شاکي خصوصي بايد عرض کنم پس از اين ماجرا ما شکايت خود را تنظيم کرديم و آماده اقدام قضائي بوديم و ثبت مقدماتي هم انجام گرفت، ولي با توجه به مطالبي که عرض کردم ضرورت اين کار از بين رفت.
نهايتا در گفت‌وگويي که با خانم بني‌اعتماد صورت گرفت، ايشان از حق شخصي خود گذشت و بنا شد شکايت پيگيري نشود. البته دليل ديگر نيز اين بود که منافع ملي و تسلي اجتماعي در اين شرايط ملتهب، موضوعات مهم‌تري بودند؛ بنابراین صلاح نديدند که اين‌گونه رفتارها بيشتر از مصالح اجتماعي مورد توجه قرار گيرد».
اما اين سؤال پيش مي‌آيد که اگر رضايت خانم بني‌اعتماد جلب نمي‌شد، نتيجه اين شکايت چه مي‌توانست باشد؟ رئيسيان در پاسخ به اين پرسش به «شرق» گفت: «اول اينکه رضايت خانم بني‌اعتماد با اين عذرخواهي جلب نشد، بلکه اساسا گذشت کردند. تفاوت اين دو در اين است که رضايت از موضع سازش و توافق است، اما گذشت يک امر اخلاقي است که صرفا مبتني‌بر بزرگواري گذشت‌کننده است و هيچ ما‌بازايي هم ندارد. اما درباره اين‌گونه شکايت‌ها بايد عرض کنم در مواردي که تابه‌حال در آنها حضور داشته‌ام، حتي يک‌بار هم نديدم متهم در مرجع قضائي اظهارات خود را تکرار کند.
اغلب مدعي شده‌اند که منظورشان شاکي پرونده نبوده يا گفته‌اند منظورشان با برداشت عموم تفاوت دارد و جملاتشان را جور ديگري تفسير کرده‌اند يا در مواردي که هيچ دفاعي نتوانستند بکنند مدعي شده‌اند که خبرنگار در جملاتشان تغيير داده است که از‌قضا ديواري کوتاه‌تر از ديوار همان رسانه‌اي که ابزار قرار داده‌اند پيدا نکردند و اين امر براي رسانه‌ها يک نشانه است که انعکاس‌دهنده مطالب غيراخلاقي، غيرقانوني و غيرواقعي نباشند و اي‌کاش درس عبرت باشد که متأسفانه نيست. اما در هر حال تقريبا تمام اين افراد که در مقابل رسانه‌ها اسير فضا مي‌شوند و کار فکر‌نشده‌اي مي‌کنند، در مرحله دادرسي تلاش مي‌کنند ثابت کنند که چنين رفتاري را مرتکب نشده‌اند».

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها