اعترافات عامل گروگانگیری در شیرینیفروشی
شرق: مردی که بعدازظهر روز شنبه در غرب تهران دست به گروگانگیری مسلحانه زده بود، دیروز در دادسرای جنایی تهران بازجویی شد و انگیزهاش را از این کار شرح داد. به گزارش خبرنگار ما، این مرد 37 ساله که ابوالفضل نام دارد، ساعت 15:30 روز شنبه وارد یک شیرینیفروشی نزدیک میدان آزادی شد و درحالیکه دو قبضه کلت کمری در دست داشت، دختر شیرینیفروش را گروگان گرفت.
این مرد گروگان را چهار ساعت نزد خود نگه داشت تا اینکه بالاخره مذاکرات پلیسی نتیجه داد و او با رهاکردن دختر جوان خودش را تسلیم کرد. ابوالفضل دیروز در دادسرای جنایی تهران تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: من ساکن قائمشهر هستم. یک سال و 9 ماه قبل با این دختر که 19 سال دارد در یک میهمانی آشنا و به او علاقهمند شدم. بعد از آن ارتباط ما شروع شد.
من بهحدی عاشق این دختر بودم که با وجود داشتن همسر و یک فرزند به رابطهام ادامه دادم و بعد از مدتی نیز همسرم را طلاق دادم، اما پس از مدتی فهمیدم پدر این دختر مردی بدهکار است که خودش را از دست طلبکاران پنهان کرده، بههمیندلیل دختر جوان را نزد خودم بردم تا با هم زندگی کنیم.
البته مادرش در جریان این موضوع قرار داشت. متهم ادامه داد: مدتی که گذشت، باخبر شدیم پدر دختر در رشت دستگیر شده است. ظاهرا یکی از طلبکاران او را پیدا کرده بود. من برای آزادی آن مرد 30 میلیون تومان پرداختم. از طرفی برای اینکه عشقم را به این دختر ثابت کنم، نیمی از باغی را که داشتم به نام او کردم، اما مرداد امسال بود که دختر جوان و برادرش ناپدید شدند. پس از آن خیلی ناراحت شدم.
تمام زندگیام از دست رفته بود. احساس حماقت میکردم. من بهخاطر یک دختر خانواده خودم را متلاشی کرده بودم و عشقم نیز نتیجهای تلخ داشت. تصمیم گرفتم هرطور که شده او را پیدا کنم.
مرد 37 ساله در ادامه اعترافاتش گفت: مدتها به جستوجو ادامه دادم تا اینکه به طریقی فهمیدم برادر دختر به تهران آمده است. خودم راهی تهران شدم و باز هم به جستوجو ادامه دادم تا اینکه فهمیدم آنها در خانهای حوالی میدان منیریه زندگی میکنند. بعد از آن مطلع شدم دختر جوان در یک شیرینیفروشی مشغول به کار است. به هر ترتیبی که بود، شیرینیفروشی را پیدا کردم و درحالیکه سلاح خریده بودم، روزهای پنجشنبه و جمعه به آنجا رفتم، اما دختر را ندیدم. روز شنبه دوباره به همانجا سرکشی کردم و دیدم او پشت دخل است. داخل رفتم و با او مشاجره کردم. مردی که در آنجا حضور داشت گفت به پلیس 110 تلفن میزند.
همانموقع بود که من سلاحم را درآوردم. من قصد گروگانگیری نداشتم، بلکه میخواستم خودم را بکشم، البته قبل از آن باید جواب سؤالاتم را میگرفتم.
این مرد ادامه داد: من لیسانس ریاضیات کاربردی دارم و زندگی خوبی داشتم، اما عشق به این دختر همهچیز را از من گرفت. حالا هم چیزی برای ازدستدادن ندارم و به محض اینکه بتوانم، خودم را میکشم. من تا قبل از این هیچ سابقهای نداشتم. پدر دختر جوان که در دادسرا حضور داشت، حاضر به صحبت نشد و فقط گفت اظهارات متهم دروغ است.
بنا بر این گزارش، مرد جوان درحالحاضر در بازداشت بهسر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد.
شرق: مردی که بعدازظهر روز شنبه در غرب تهران دست به گروگانگیری مسلحانه زده بود، دیروز در دادسرای جنایی تهران بازجویی شد و انگیزهاش را از این کار شرح داد. به گزارش خبرنگار ما، این مرد 37 ساله که ابوالفضل نام دارد، ساعت 15:30 روز شنبه وارد یک شیرینیفروشی نزدیک میدان آزادی شد و درحالیکه دو قبضه کلت کمری در دست داشت، دختر شیرینیفروش را گروگان گرفت.
این مرد گروگان را چهار ساعت نزد خود نگه داشت تا اینکه بالاخره مذاکرات پلیسی نتیجه داد و او با رهاکردن دختر جوان خودش را تسلیم کرد. ابوالفضل دیروز در دادسرای جنایی تهران تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: من ساکن قائمشهر هستم. یک سال و 9 ماه قبل با این دختر که 19 سال دارد در یک میهمانی آشنا و به او علاقهمند شدم. بعد از آن ارتباط ما شروع شد.
من بهحدی عاشق این دختر بودم که با وجود داشتن همسر و یک فرزند به رابطهام ادامه دادم و بعد از مدتی نیز همسرم را طلاق دادم، اما پس از مدتی فهمیدم پدر این دختر مردی بدهکار است که خودش را از دست طلبکاران پنهان کرده، بههمیندلیل دختر جوان را نزد خودم بردم تا با هم زندگی کنیم.
البته مادرش در جریان این موضوع قرار داشت. متهم ادامه داد: مدتی که گذشت، باخبر شدیم پدر دختر در رشت دستگیر شده است. ظاهرا یکی از طلبکاران او را پیدا کرده بود. من برای آزادی آن مرد 30 میلیون تومان پرداختم. از طرفی برای اینکه عشقم را به این دختر ثابت کنم، نیمی از باغی را که داشتم به نام او کردم، اما مرداد امسال بود که دختر جوان و برادرش ناپدید شدند. پس از آن خیلی ناراحت شدم.
تمام زندگیام از دست رفته بود. احساس حماقت میکردم. من بهخاطر یک دختر خانواده خودم را متلاشی کرده بودم و عشقم نیز نتیجهای تلخ داشت. تصمیم گرفتم هرطور که شده او را پیدا کنم.
مرد 37 ساله در ادامه اعترافاتش گفت: مدتها به جستوجو ادامه دادم تا اینکه به طریقی فهمیدم برادر دختر به تهران آمده است. خودم راهی تهران شدم و باز هم به جستوجو ادامه دادم تا اینکه فهمیدم آنها در خانهای حوالی میدان منیریه زندگی میکنند. بعد از آن مطلع شدم دختر جوان در یک شیرینیفروشی مشغول به کار است. به هر ترتیبی که بود، شیرینیفروشی را پیدا کردم و درحالیکه سلاح خریده بودم، روزهای پنجشنبه و جمعه به آنجا رفتم، اما دختر را ندیدم. روز شنبه دوباره به همانجا سرکشی کردم و دیدم او پشت دخل است. داخل رفتم و با او مشاجره کردم. مردی که در آنجا حضور داشت گفت به پلیس 110 تلفن میزند.
همانموقع بود که من سلاحم را درآوردم. من قصد گروگانگیری نداشتم، بلکه میخواستم خودم را بکشم، البته قبل از آن باید جواب سؤالاتم را میگرفتم.
این مرد ادامه داد: من لیسانس ریاضیات کاربردی دارم و زندگی خوبی داشتم، اما عشق به این دختر همهچیز را از من گرفت. حالا هم چیزی برای ازدستدادن ندارم و به محض اینکه بتوانم، خودم را میکشم. من تا قبل از این هیچ سابقهای نداشتم. پدر دختر جوان که در دادسرا حضور داشت، حاضر به صحبت نشد و فقط گفت اظهارات متهم دروغ است.
بنا بر این گزارش، مرد جوان درحالحاضر در بازداشت بهسر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد.