حال همديگر را بدتر نکنيم!
حبيبالله معظمي . کارشناس فرهنگی
حجم رويدادهاي ناگوار ماههاي اخير، نهتنها فرصت دمي سرور را از ما گرفته، بلکه ذهن درگيرشده ما را هم از اسارت اين تلخيها لحظهاي رهايي نيست. سواي رويدادهايي که در عرصه حاکميتي و قدرت و خارج از اختيار عموم مردم در حوزههاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و... در اين ماهها رخ داده و در ميان آنها تلخکامیها کم نبوده، مدتي است در بخش غيرحاکميتي، مدني، صنفي، فرهنگي و هنري ما از سوي چهرهها اتفاقات بدکننده حال عمومي جامعه بروز کرده که ذهن مردم را بهشدت درگير ميکند.مردم ما اين روزها شرايط سختي را ميگذرانند و گذران زندگي و کار و حرفهشان طاقتفرسا شده است. اين شرايط سخت مادي، معيشتي و زيستي بهگونهاي شده که شايد دعوت به کمک به نيازمندان و تهيدستان مانند گذشته چندان پرشور اجابت نشود؛ چون اقتصاد لاغر و نحيف شده است. اما اين دست مردم ما نيست. تنها کاري که در اين حوزه مردم ميتوانند انجام دهند، تحملکردن است، چراکه تصميم با تصميمسازان است؛ اما ذهنسازان جامعه در اينجا که ميتوانند به کمک بیايند، آنجا که نگاه مردم به اهالي فرهنگ، فکر، هنر، ورزش و سلبريتيهاست که بدون درگيري با يکديگر با محصولات و توليداتشان و بيان و
رفتارشان اين شرايط را قابل تحملتر کنند و نشان دهند که اگر آن شرايط سخت مادي را داريم، دستکم ذهن و خاطر و سرگرميها بهگونهاي خواهد بود که آن شرايط سخت اقتصادي قابل تحملتر شود و بدون تأثيرپذيري از اين شرايط، درگيري ذهني جديدي اضافه نمیشود.ما در شرايط سخت بيش از شرايط عادي به کمک هم نياز داريم و اين کمک نميتواند صرفا مادي و اقتصادي باشد، بلکه تجلي آن در همدلي، همدردي، همشنوايي، همراهي با همديگر و تحمل اوقات است که در اين ميان نگاهها به چهرههاست؛ اين چهرهها ميتوانند بهگونهاي رفتار و بيان کنند که بر تنش مادي و معيشتي مردم، تنش فکري و ذهني افزوده نشود.اگر مردم، صنوف و جامعه مدني را به تصميمگيريها کلانِ خوبکننده حال مردم راهي نيست، اهالي فرهنگ و هنر و ورزش و بهطورکلي کساني که عهدهدار ذهن مردم و سرگرمي و اوقات فراغت آنها به شمار ميآيند، دستکم در ميان خود ميتوانند بهگونهاي رفتار کنند که آن اتفاقات تلخ و شرايط سخت قابل تحمل شود. اين همان نياز مردم است که از اين چهرهها انتظار ميرود تأمينش کنند.
تنها راه در اين ميان احترام و سکوت چهرهها بهخاطر مردم است. همديگر را و سخن يکديگر را بهخاطر مردم تحمل کنيم و با واکنشهاي خود شرايط سخت را با تشديد درگيري ذهني مردم، سختتر نکنيم. مردم ذهن بسیار مشغولي دارند.
اکنون بياييم در برابر «هنر تحريمها» که براي ما نسخهاش را پيچيدهاند، هنر خوبکردن حال همديگر را اجرا کنيم.
حجم رويدادهاي ناگوار ماههاي اخير، نهتنها فرصت دمي سرور را از ما گرفته، بلکه ذهن درگيرشده ما را هم از اسارت اين تلخيها لحظهاي رهايي نيست. سواي رويدادهايي که در عرصه حاکميتي و قدرت و خارج از اختيار عموم مردم در حوزههاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و... در اين ماهها رخ داده و در ميان آنها تلخکامیها کم نبوده، مدتي است در بخش غيرحاکميتي، مدني، صنفي، فرهنگي و هنري ما از سوي چهرهها اتفاقات بدکننده حال عمومي جامعه بروز کرده که ذهن مردم را بهشدت درگير ميکند.مردم ما اين روزها شرايط سختي را ميگذرانند و گذران زندگي و کار و حرفهشان طاقتفرسا شده است. اين شرايط سخت مادي، معيشتي و زيستي بهگونهاي شده که شايد دعوت به کمک به نيازمندان و تهيدستان مانند گذشته چندان پرشور اجابت نشود؛ چون اقتصاد لاغر و نحيف شده است. اما اين دست مردم ما نيست. تنها کاري که در اين حوزه مردم ميتوانند انجام دهند، تحملکردن است، چراکه تصميم با تصميمسازان است؛ اما ذهنسازان جامعه در اينجا که ميتوانند به کمک بیايند، آنجا که نگاه مردم به اهالي فرهنگ، فکر، هنر، ورزش و سلبريتيهاست که بدون درگيري با يکديگر با محصولات و توليداتشان و بيان و
رفتارشان اين شرايط را قابل تحملتر کنند و نشان دهند که اگر آن شرايط سخت مادي را داريم، دستکم ذهن و خاطر و سرگرميها بهگونهاي خواهد بود که آن شرايط سخت اقتصادي قابل تحملتر شود و بدون تأثيرپذيري از اين شرايط، درگيري ذهني جديدي اضافه نمیشود.ما در شرايط سخت بيش از شرايط عادي به کمک هم نياز داريم و اين کمک نميتواند صرفا مادي و اقتصادي باشد، بلکه تجلي آن در همدلي، همدردي، همشنوايي، همراهي با همديگر و تحمل اوقات است که در اين ميان نگاهها به چهرههاست؛ اين چهرهها ميتوانند بهگونهاي رفتار و بيان کنند که بر تنش مادي و معيشتي مردم، تنش فکري و ذهني افزوده نشود.اگر مردم، صنوف و جامعه مدني را به تصميمگيريها کلانِ خوبکننده حال مردم راهي نيست، اهالي فرهنگ و هنر و ورزش و بهطورکلي کساني که عهدهدار ذهن مردم و سرگرمي و اوقات فراغت آنها به شمار ميآيند، دستکم در ميان خود ميتوانند بهگونهاي رفتار کنند که آن اتفاقات تلخ و شرايط سخت قابل تحمل شود. اين همان نياز مردم است که از اين چهرهها انتظار ميرود تأمينش کنند.
تنها راه در اين ميان احترام و سکوت چهرهها بهخاطر مردم است. همديگر را و سخن يکديگر را بهخاطر مردم تحمل کنيم و با واکنشهاي خود شرايط سخت را با تشديد درگيري ذهني مردم، سختتر نکنيم. مردم ذهن بسیار مشغولي دارند.
اکنون بياييم در برابر «هنر تحريمها» که براي ما نسخهاش را پيچيدهاند، هنر خوبکردن حال همديگر را اجرا کنيم.