خبر
يادداشتي بر فيلم «پدران»
متوسطبودن!
ياسمن خليليفرد: سالم صلواتي در نخستين تجربه ساخت فيلم بلندش کوشيده است تا اثري سالم و تميز بسازد. «پدران» شايد فيلم شريفي باشد، اما ضعفهاي متعدد در فرم، ساختار و منطق روايي اثر مانع از آن ميشود که بتوان آن را فيلمي خوشساخت و خلاقانه به شمار آورد. اساسيترين مشکل فيلم کمادعاي «پدران» از فيلمنامه و حفرههاي کوچک و بزرگ آن است. فيلمنامه سوژهاي تکراري و دستچندم دارد و پيرنگ اصلياش آنقدر پرجان نيست که بتواند براي جلوبردن يک فيلم بلند کافي باشد. شايد اگر همين طرح در قالب يک تلهفيلم ساخته ميشد، حاصل جذابتري را بر جا ميگذاشت. «پدران» بيشتر به يک اتود خام از الگوي درامهاي اجتماعي- معمايي رايج در سالهاي اخير شبيه است که نويسنده در روايتش کوچکترين خلاقيتي به خرج نداده و پيچيدگيهاي فيلمنامههايي از اين دست نيز در متن آن به چشم نميخورد. همين مسئله کار را از جايي به بعد از ريتم مياندازد. گره دراماتيک اثر سست بنا شده و همين مسئله فيلم را در ميانههاي راه لو ميدهد. در واقع قابل حدسبودن عامل تصادف پس از گشودهشدن رمز موبايل شخصيت درگذشته (که بسيار هم سادهانگارانه اتفاق ميافتد) و ديدن ويديوهاي
گوشي او، درام را کاملا هدر ميدهد. فيلمساز تسلطي بر بخشهاي معمايي کارش نداشته و به جاي گشودن پلهبهپله گرههاي درام دچار نوعي شتابزدگي در افشاي اطلاعات داستان به مخاطب شده است. تعليق در فيلمي مثل «پدران» بايد پررنگ باشد و تدريجا اوج بگيرد و در مقاطع مختلفي در داستان منجر به بروز غافلگيريهايي شود، اما اين تعليق هرگز در فيلم اتفاق نميافتد چه برسد به آنکه بخواهد به آستانه اوج برسد و وجههاي درونيتر پيدا کند؛ به بياني ديگر، با آنکه فيلم عملا با بروز يک حادثه هولناک و مرگ مشکوک يک جوان آغاز ميشود، اما روند پيشرفت آن هرگز اهميت اين آغاز تکاندهنده را به مخاطب القا نميکند و اين بزرگترين اشکال فيلمنامه است. همانطور که در ابتدا نوشتم، «پدران» فيلم کمملاتي است. همين شاخوبرگنيافتگي، عدم پرداخت بيشتر به داستانِ اصلي و نداشتن داستانهاي فرعي دغدغهمند منجر به آن ميشود که رکودي مطلق بر فضاي اثر حاکم شود. تنها تعليقهايي که بعضا در روند پيشروي داستان ديده ميشوند به تلاشهاي دو پدر مربوط است که سعي در پيداکردن مقصران حادثه دارند. شايد عناصري مانند اجرا، بازيها، فضاسازي يا پردازش حرفهايتر صحنههاي
مختلف فيلم ميتوانست ضعفهاي فيلمنامه و کاستيهاي آن را تا حدودي از نظر مخاطب دور نگه دارد، اما کار از جنبههاي ذکرشده نيز دچار سادگي و کمبضاعتيهايي است که نميتوانند ميان فيلمنامه و تماشاگر فاصله مثبتي ايجاد کنند و درنهايت خودشان به عنوان عناصري متوسط در درام باقي ميمانند. اين متوسطبودن درواقع ويژگي اصلي «پدران» است؛ فيلمي که محترم است و هولناک نيست، اما تا قابل قبولبودن نيز راهي دراز در پيش دارد. محدوديت در روايتپردازي و نبود جاذبه دراماتيک در متن فيلمنامه کار را به توليدات استاني تلويزيون شبيه کرده است ضمن آنکه موقعيت مکاني و جغرافيايي نيز بهطور خاص، نقش و تأثيري بر داستان نگذاشتهاند و توجيه مشخصي براي آنکه مثلاً روايت فيلم در شهرستان بخصوصي شکل بگيرد، وجود ندارد. بازيگران فيلم بازيهاي متوسط اما بهاندازهاي دارند. فيلم بازي بدي ندارد اما هيچيک از بازيهاي آن نيز چشمگير و غافلگيرکننده هم نيستند. «پدران» ميتوانست يک درام جذاب با گرههاي دراماتيک و تعليقهاي متقاعدکننده باشد، ولي جدا از ضعف منطق روايي ساختارش نيز ارتباطي با ژانر انتخابياش ندارد. حرکتهاي دوربين نميتوانند اضطراب و تنش را
القا کنند و تدوين کمکي به بهترشدن ضرباهنگ اثر نميکند. ايده فيلم درگيرکننده نيست و همه اينها آسيبهاي مهم فيلم جديد سالم صلواتي هستند.
نمایشگاه گروهی دیزاین
گروه هنر: نمایشگاه گروهی دیزاین (میز، صندلی و روشنایی) در تاریخ ۱۴ الی ۱۹ بهمنماه در مجتمع نمایشگاهی ایرانمال در بخش جانبی نمایشگاه هدکس توسط انجمن صنفی مبلمان و دکوراسیون برگزار شد. پس از انتشار فراخوان عمومی، حدود ۱۸۰ اثر توسط دبیرخانه نمایشگاه دریافت شد که با رأی هیئت انتخاب متشکل از عبدالرضا محسنی، رضا نجفیان، علیرضا امتیاز، حمیدرضا نکویی، امیرعباس کاشف و ندا اکبری، نمایشگاهگردان مجموعه، حدود ۶۰ اثر برای ارائه در نمایشگاه گزینش شدند. این نمایشگاه در تلاش است تا با گردآوری مجموعهای از آثار طراحان ایرانی و تداوم آن در سالهای پیشرو، بستری مناسب برای ارتقای کیفیت طراحی و ساخت آثار تولیدشده توسط طراحان ایرانی و فراهمکردن زمینههای صادرات آنها ايجاد كند.
در این مجموعه آثاری از سعید نورکیهانی، مجید کریمی، علی علوی، هاشم بابایی، فرزان شاماسبلو، مجید مختاری، تورج صابریوند، فرناز بهرامعلی، فریبا بهرامی، انسیه غفاریپور، محمدرضا اخوان، رامین کدخدایی، حمیدرضا سیرجانی، نیما اکبری، پیام آقایی، عابد مزینانی، مریم کهن، مرضیه کمالی و جمعی از طراحان جوان ایرانی به چشم میخورد.
يادداشتي بر فيلم «پدران»
متوسطبودن!
ياسمن خليليفرد: سالم صلواتي در نخستين تجربه ساخت فيلم بلندش کوشيده است تا اثري سالم و تميز بسازد. «پدران» شايد فيلم شريفي باشد، اما ضعفهاي متعدد در فرم، ساختار و منطق روايي اثر مانع از آن ميشود که بتوان آن را فيلمي خوشساخت و خلاقانه به شمار آورد. اساسيترين مشکل فيلم کمادعاي «پدران» از فيلمنامه و حفرههاي کوچک و بزرگ آن است. فيلمنامه سوژهاي تکراري و دستچندم دارد و پيرنگ اصلياش آنقدر پرجان نيست که بتواند براي جلوبردن يک فيلم بلند کافي باشد. شايد اگر همين طرح در قالب يک تلهفيلم ساخته ميشد، حاصل جذابتري را بر جا ميگذاشت. «پدران» بيشتر به يک اتود خام از الگوي درامهاي اجتماعي- معمايي رايج در سالهاي اخير شبيه است که نويسنده در روايتش کوچکترين خلاقيتي به خرج نداده و پيچيدگيهاي فيلمنامههايي از اين دست نيز در متن آن به چشم نميخورد. همين مسئله کار را از جايي به بعد از ريتم مياندازد. گره دراماتيک اثر سست بنا شده و همين مسئله فيلم را در ميانههاي راه لو ميدهد. در واقع قابل حدسبودن عامل تصادف پس از گشودهشدن رمز موبايل شخصيت درگذشته (که بسيار هم سادهانگارانه اتفاق ميافتد) و ديدن ويديوهاي
گوشي او، درام را کاملا هدر ميدهد. فيلمساز تسلطي بر بخشهاي معمايي کارش نداشته و به جاي گشودن پلهبهپله گرههاي درام دچار نوعي شتابزدگي در افشاي اطلاعات داستان به مخاطب شده است. تعليق در فيلمي مثل «پدران» بايد پررنگ باشد و تدريجا اوج بگيرد و در مقاطع مختلفي در داستان منجر به بروز غافلگيريهايي شود، اما اين تعليق هرگز در فيلم اتفاق نميافتد چه برسد به آنکه بخواهد به آستانه اوج برسد و وجههاي درونيتر پيدا کند؛ به بياني ديگر، با آنکه فيلم عملا با بروز يک حادثه هولناک و مرگ مشکوک يک جوان آغاز ميشود، اما روند پيشرفت آن هرگز اهميت اين آغاز تکاندهنده را به مخاطب القا نميکند و اين بزرگترين اشکال فيلمنامه است. همانطور که در ابتدا نوشتم، «پدران» فيلم کمملاتي است. همين شاخوبرگنيافتگي، عدم پرداخت بيشتر به داستانِ اصلي و نداشتن داستانهاي فرعي دغدغهمند منجر به آن ميشود که رکودي مطلق بر فضاي اثر حاکم شود. تنها تعليقهايي که بعضا در روند پيشروي داستان ديده ميشوند به تلاشهاي دو پدر مربوط است که سعي در پيداکردن مقصران حادثه دارند. شايد عناصري مانند اجرا، بازيها، فضاسازي يا پردازش حرفهايتر صحنههاي
مختلف فيلم ميتوانست ضعفهاي فيلمنامه و کاستيهاي آن را تا حدودي از نظر مخاطب دور نگه دارد، اما کار از جنبههاي ذکرشده نيز دچار سادگي و کمبضاعتيهايي است که نميتوانند ميان فيلمنامه و تماشاگر فاصله مثبتي ايجاد کنند و درنهايت خودشان به عنوان عناصري متوسط در درام باقي ميمانند. اين متوسطبودن درواقع ويژگي اصلي «پدران» است؛ فيلمي که محترم است و هولناک نيست، اما تا قابل قبولبودن نيز راهي دراز در پيش دارد. محدوديت در روايتپردازي و نبود جاذبه دراماتيک در متن فيلمنامه کار را به توليدات استاني تلويزيون شبيه کرده است ضمن آنکه موقعيت مکاني و جغرافيايي نيز بهطور خاص، نقش و تأثيري بر داستان نگذاشتهاند و توجيه مشخصي براي آنکه مثلاً روايت فيلم در شهرستان بخصوصي شکل بگيرد، وجود ندارد. بازيگران فيلم بازيهاي متوسط اما بهاندازهاي دارند. فيلم بازي بدي ندارد اما هيچيک از بازيهاي آن نيز چشمگير و غافلگيرکننده هم نيستند. «پدران» ميتوانست يک درام جذاب با گرههاي دراماتيک و تعليقهاي متقاعدکننده باشد، ولي جدا از ضعف منطق روايي ساختارش نيز ارتباطي با ژانر انتخابياش ندارد. حرکتهاي دوربين نميتوانند اضطراب و تنش را
القا کنند و تدوين کمکي به بهترشدن ضرباهنگ اثر نميکند. ايده فيلم درگيرکننده نيست و همه اينها آسيبهاي مهم فيلم جديد سالم صلواتي هستند.
نمایشگاه گروهی دیزاین
گروه هنر: نمایشگاه گروهی دیزاین (میز، صندلی و روشنایی) در تاریخ ۱۴ الی ۱۹ بهمنماه در مجتمع نمایشگاهی ایرانمال در بخش جانبی نمایشگاه هدکس توسط انجمن صنفی مبلمان و دکوراسیون برگزار شد. پس از انتشار فراخوان عمومی، حدود ۱۸۰ اثر توسط دبیرخانه نمایشگاه دریافت شد که با رأی هیئت انتخاب متشکل از عبدالرضا محسنی، رضا نجفیان، علیرضا امتیاز، حمیدرضا نکویی، امیرعباس کاشف و ندا اکبری، نمایشگاهگردان مجموعه، حدود ۶۰ اثر برای ارائه در نمایشگاه گزینش شدند. این نمایشگاه در تلاش است تا با گردآوری مجموعهای از آثار طراحان ایرانی و تداوم آن در سالهای پیشرو، بستری مناسب برای ارتقای کیفیت طراحی و ساخت آثار تولیدشده توسط طراحان ایرانی و فراهمکردن زمینههای صادرات آنها ايجاد كند.
در این مجموعه آثاری از سعید نورکیهانی، مجید کریمی، علی علوی، هاشم بابایی، فرزان شاماسبلو، مجید مختاری، تورج صابریوند، فرناز بهرامعلی، فریبا بهرامی، انسیه غفاریپور، محمدرضا اخوان، رامین کدخدایی، حمیدرضا سیرجانی، نیما اکبری، پیام آقایی، عابد مزینانی، مریم کهن، مرضیه کمالی و جمعی از طراحان جوان ایرانی به چشم میخورد.