|

کافه‌داری در میدان فردوسی

سامان راد: چند سال پیش تصویری منتشر شده بود که در آن اتباع افغانستانی مقیم ایران را به یکی از چهار گروه کاری خاص هدایت می‌کرد. در آن تصویر عنوان شده بود اتباع افغانستانی در ایران فقط در یکی از مشاغل چهارگانه «کارگر کوره‌پزخانه‌ها»، «کارهای ساختمانی»، «کارگاه‌های ‌کشاورزی» و «سایر مشاغلی نظیر سوزاندن و امحای زباله» می‌توانند مشغول به کار شوند؛ موضوعی که در آن زمان واکنش‌های زیادی را به همراه داشت و حتی محمدکاظم کاظمی، شاعر افغانستانی مقیم ایران، هم در اعتراض به آن گفته بود «چون شاعری در هیچ گروهی از فهرست مشاغل نبود پس من چوپانی را انتخاب کردم». اما حالا چند سال پس از آن ماجرا به نظر نمی‌رسد هنوز در وضعیت اشتغال اتباع افغانستانی در ایران بهبود چندانی رخ داد باشد، زيرا همین چند ماه پیش منصور حاجی، مدیر کل اتباع و مهاجران خارجی استانداری تهران، گفته بود «بسیاری از افغانستانی‌های مقیم ایران از حالت کارگری خارج شدند و در حال تبدیل به کارفرما هستند و از اداره کار و دیگر نهادهای مرتبط خواسته بود تا جدی‌تر به این مسئله توجه کنند». با همه این مخاطرات اما حالا دو جوان افغانستانی در ایران کافه‌ای را اداره می‌کنند که به مرکزی برای تجمع جوانان افغانستانی مقیم ایران تبدیل شده است؛ کافه‌ای که راه‌اندازی‌اش برای گردانندگان آن با مشکلاتی فراوان همراه بود اما روشن‌بودن چراغش گرمی دل فاطمه و حامد و بسیاری از افغانستانی‌های مقیم ایران است. فاطمه جعفری که دوستانش او را فاتیما صدا می‌زنند، از نسل مهاجران افغانستانی است که در ایران متولد شده. با این حال، رسیدن اویی که همه 21 سال زندگی‌‌اش را در ایران پشت سر گذاشته به برگه‌ای که به او اجازه دهد در تهران مدیر یک کافه کوچک باشد، کار چندان آسانی نبود. فاطمه می‌گوید در جریان فرایند دریافت مجوز بارها به او یادآوری کردند که دادن این مجوز کار به او اجحاف در حق دختران ایرانی است که اکنون بی‌کار هستند. با این حال، فاطمه و جمعیت زیادی از افغانستانی‌هایی که در ایران زندگی و تحصیل کرده‌اند، چه آینده‌ای باید برای اشتغال داشته باشند؟ با همه این سختی‌ها اما کافه جای خودش را در مرکز شهر و میان مشتری‌ها باز کرده است. اگرچه این کافه مورد توجه جامعه افغانستانی‌های مقیم ایران است اما استقبال ایرانی‌ها از این کافه هم درخور توجه است. فاطمه می‌گوید در بیشتر ساعات روز در کافه‌اش از جمعیت قابل توجهی از ایرانی‌ها هم پذیرایی می‌کند و کافه برای آنها هم جذاب است. یکی از جذابیت‌هایش منوی غذای افغانستانی آنهاست؛ چیزی که موجب شده است بسیاری از ایرانی‌ها هم مشتری ثابت آنها شوند و بسیاری دیگر هم برای امتحان آن سری به آنها بزنند. با این حال، جاگرفتن محدود منوی غذاهای افغانستانی در میان سرویس‌های این کافه موضوعی نبود که به‌راحتی میسر شود. مثل همه مجوزهایی که فاطمه و حامد برای رسیدن به آن جنگیده بودند، در اینجا هم تلاش فراوانی کردند تا سرانجام بتوانند مجوزی برای سرو محدود چند غذای افغانستانی داشته باشند. فاطمه می‌گوید برای گرفتن این مجوز حمایت کافه‌های اطراف هم بسیار مؤثر بود و با حمایت آنها بود که حالا شما می‌توانید در یک بعدازظهر حوالی میدان فردوسی قابلی‌پلو بخورید. با این حال، نظارت‌هایی که بر کار آنها می‌شود، امکان افزایش این تعداد غذاها را نمی‌دهد. برای همین در منوی کافه فاطمه به جز شش گونه غذای افغانستانی چیزی دیگر دیده نمی‌شود و جایی برای سرو شیرینی و نوشیدنی‌های افغانستانی نیست. اگر به کافه فاطمه و حامد سر بزنید، می‌توانید قابلی‌پلو با گوشت مرغ، قابلی‌پلو با گوشت گوسفند، منتو با قورمه نخود، کیچرک هراتی و بولانی بخورید. کافه فاطمه و حامد کافه بسیار ساده‌ای است. در آن خبری از دکورهای پرهزینه کافه‌هایی که این روزها در مرکز شهر سبز می‌شوند، دیده نمی‌شود و بیشتر وسایل را خودشان ساخته‌اند. تلاش فاطمه و حامد این است که با مهارت خودشان تا جایی که می‌شود دکور کافه را ارزان‌قیمت تمام کنند تا از پس سایر هزینه‌های سنگین اجاره کافه بربیایند.

سامان راد: چند سال پیش تصویری منتشر شده بود که در آن اتباع افغانستانی مقیم ایران را به یکی از چهار گروه کاری خاص هدایت می‌کرد. در آن تصویر عنوان شده بود اتباع افغانستانی در ایران فقط در یکی از مشاغل چهارگانه «کارگر کوره‌پزخانه‌ها»، «کارهای ساختمانی»، «کارگاه‌های ‌کشاورزی» و «سایر مشاغلی نظیر سوزاندن و امحای زباله» می‌توانند مشغول به کار شوند؛ موضوعی که در آن زمان واکنش‌های زیادی را به همراه داشت و حتی محمدکاظم کاظمی، شاعر افغانستانی مقیم ایران، هم در اعتراض به آن گفته بود «چون شاعری در هیچ گروهی از فهرست مشاغل نبود پس من چوپانی را انتخاب کردم». اما حالا چند سال پس از آن ماجرا به نظر نمی‌رسد هنوز در وضعیت اشتغال اتباع افغانستانی در ایران بهبود چندانی رخ داد باشد، زيرا همین چند ماه پیش منصور حاجی، مدیر کل اتباع و مهاجران خارجی استانداری تهران، گفته بود «بسیاری از افغانستانی‌های مقیم ایران از حالت کارگری خارج شدند و در حال تبدیل به کارفرما هستند و از اداره کار و دیگر نهادهای مرتبط خواسته بود تا جدی‌تر به این مسئله توجه کنند». با همه این مخاطرات اما حالا دو جوان افغانستانی در ایران کافه‌ای را اداره می‌کنند که به مرکزی برای تجمع جوانان افغانستانی مقیم ایران تبدیل شده است؛ کافه‌ای که راه‌اندازی‌اش برای گردانندگان آن با مشکلاتی فراوان همراه بود اما روشن‌بودن چراغش گرمی دل فاطمه و حامد و بسیاری از افغانستانی‌های مقیم ایران است. فاطمه جعفری که دوستانش او را فاتیما صدا می‌زنند، از نسل مهاجران افغانستانی است که در ایران متولد شده. با این حال، رسیدن اویی که همه 21 سال زندگی‌‌اش را در ایران پشت سر گذاشته به برگه‌ای که به او اجازه دهد در تهران مدیر یک کافه کوچک باشد، کار چندان آسانی نبود. فاطمه می‌گوید در جریان فرایند دریافت مجوز بارها به او یادآوری کردند که دادن این مجوز کار به او اجحاف در حق دختران ایرانی است که اکنون بی‌کار هستند. با این حال، فاطمه و جمعیت زیادی از افغانستانی‌هایی که در ایران زندگی و تحصیل کرده‌اند، چه آینده‌ای باید برای اشتغال داشته باشند؟ با همه این سختی‌ها اما کافه جای خودش را در مرکز شهر و میان مشتری‌ها باز کرده است. اگرچه این کافه مورد توجه جامعه افغانستانی‌های مقیم ایران است اما استقبال ایرانی‌ها از این کافه هم درخور توجه است. فاطمه می‌گوید در بیشتر ساعات روز در کافه‌اش از جمعیت قابل توجهی از ایرانی‌ها هم پذیرایی می‌کند و کافه برای آنها هم جذاب است. یکی از جذابیت‌هایش منوی غذای افغانستانی آنهاست؛ چیزی که موجب شده است بسیاری از ایرانی‌ها هم مشتری ثابت آنها شوند و بسیاری دیگر هم برای امتحان آن سری به آنها بزنند. با این حال، جاگرفتن محدود منوی غذاهای افغانستانی در میان سرویس‌های این کافه موضوعی نبود که به‌راحتی میسر شود. مثل همه مجوزهایی که فاطمه و حامد برای رسیدن به آن جنگیده بودند، در اینجا هم تلاش فراوانی کردند تا سرانجام بتوانند مجوزی برای سرو محدود چند غذای افغانستانی داشته باشند. فاطمه می‌گوید برای گرفتن این مجوز حمایت کافه‌های اطراف هم بسیار مؤثر بود و با حمایت آنها بود که حالا شما می‌توانید در یک بعدازظهر حوالی میدان فردوسی قابلی‌پلو بخورید. با این حال، نظارت‌هایی که بر کار آنها می‌شود، امکان افزایش این تعداد غذاها را نمی‌دهد. برای همین در منوی کافه فاطمه به جز شش گونه غذای افغانستانی چیزی دیگر دیده نمی‌شود و جایی برای سرو شیرینی و نوشیدنی‌های افغانستانی نیست. اگر به کافه فاطمه و حامد سر بزنید، می‌توانید قابلی‌پلو با گوشت مرغ، قابلی‌پلو با گوشت گوسفند، منتو با قورمه نخود، کیچرک هراتی و بولانی بخورید. کافه فاطمه و حامد کافه بسیار ساده‌ای است. در آن خبری از دکورهای پرهزینه کافه‌هایی که این روزها در مرکز شهر سبز می‌شوند، دیده نمی‌شود و بیشتر وسایل را خودشان ساخته‌اند. تلاش فاطمه و حامد این است که با مهارت خودشان تا جایی که می‌شود دکور کافه را ارزان‌قیمت تمام کنند تا از پس سایر هزینه‌های سنگین اجاره کافه بربیایند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها