|

کرونا و اقناع اجتماعي

کوروش احمدي .‌ کارشناس روابط بين‌الملل

اقناع و جلب همکاري جامعه لازمه و پيش‌شرط مهار هر بحراني است؛ به‌ويژه بحران‌هايي که داراي ابعاد اجتماعي قوي هستند. تنها در‌صورتي‌که اين مهم حاصل شود، جامعه در عمل در مسير همکاري و همسویي با مسئولين براي مهار بحران‌ها قرار مي‌گيرد. در غير اين صورت، اين خطر وجود دارد که جامعه آگاهانه يا ناخودآگاه و قطعا بر خلاف منافع همگان به مانعي در مسير حل بحران‌ها تبديل شود. تخصص، اعتبار، حسن شهرت و باورپذيري سخنان و اعمال مجريان در کنار شفافيت و صداقت آنها به نوبه خود پيش‌شرط اقناع اجتماعي است.

درباره ويروس کرونا که فعلا مهم‌ترين مشکل کشور است، يک امر محرز است و آن اينکه هنوز فاصله قابل‌توجهي با اقناع اجتماعي درباره عملکرد مسئولان داريم. مي‌توان درباره اين گزاره و علل آن صدها صفحه سياه کرد و هزاران ساعت سخن گفت اما نمي‌توان در اصل آن ترديد کرد.
مقامات سياسي و بهداشتي چين باوجود پرده‌پوشي بسيار در قضيه ويروس سارس در 2003، اين‌بار در مجموع عملکرد پذیرفتنی‌ای در مواجهه با کرونا داشته و توانسته‌اند اعتماد جامعه خود و جامعه بين‌المللي را جلب کنند. برخورد اوليه آنها با دکتر لي ونليانگ که در چت‌هايي با همکاران خود از وجود بيماري مرموزي سخن گفته بود و اقدام مقامات در واداشتن او به امضای متني داير بر انجام «رفتارهاي غيرقانوني» به‌سرعت کنار گذاشته شد. (واکنش مردم چين به مرگ اين دکتر وظيفه‌شناس در هفتم فوريه بر اثر کرونا به قيامي ديجيتال در حمايت از او تعبير شده است). بااين‌حال مقامات در 31 دسامبر و درحالي به وجود بيماري اذعان کردند که هنوز شمار مبتلايان از 59 نفر فراتر نرفته بود. توجه جدي به بيماري باوجود اينکه در آن مقطع هنوز مشخص نبود که اين ويروس نوپديد قابليت سرايت از انسان به انسان دارد، درجه‌اي از شفافيت را به نمايش گذاشت که با معيارهاي چيني بي‌سابقه بود. مقامات چين از 20 ژانويه به‌طور روزانه آمار فوتي‌ها و ابتلاهاي جديد را اعلام کرده، با ايجاد يک بانک اطلاعاتي، اطلاعات مبتلايان، خويشان آنها و ترددهاي آنها را ثبت کردند و همکاري تنگاتنگي را با سازمان بهداشت جهاني (WHO) داشته‌اند.
در شرايطي که تا 23 ژانويه فقط 17 نفر در ووهان از کرونا مرده و 570 نفر مبتلا بودند، دولت چين قرنطينه سخت‌گيرانه و تعطيلي کامل ووهان و استان ووپي را اعلام کرد و کار در اغلب ديگر نقاط چين نيز به حالت نيمه‌تعطيل درآمد. اعلام وضعيت اضطراري بهداشتي بين‌المللي (PHEIC) توسط WHO به اين سازمان امکان داد تا مطابق قطع‌نامه‌ها و پروتکل‌هاي موجود اختيارات بيشتري براي اعمال نظر در کشورها به دست آورد و آنها را به همکاري بيشتر با سازمان ملزم کند. مقامات چين اکنون پاداش شفافيت و قاطعيت در مبارزه با کرونا را گرفته‌اند. از سه، چهار روز قبل سير نزولي شمار مبتلايان آغاز شده و WHO نيز دو روز قبل تأييد کرد که منحني ابتلا در چين سير نزولي يافته و 23 فوريه از 24 استان از 31 استان چين مورد جديد ابتلا گزارش نشده‌ است. در استان هووبي که کانون بحران است، شمار روزانه مبتلايان از 630 در 22 فوريه به 398 نفر در روز بعد کاهش يافته است. با‌اين‌حال و باوجود پذیرفتنی‌بودن نسبي عملکرد مقامات در مورد کرونا، حزب کمونيست در 13 فوريه عالي‌ترين مقامات استان ووپي و شهر ووهان را برکنار کرد.
چين توانست به‌اين‌ترتيب اعتماد عمومي در داخل و خارج را جلب کند و در مسير حل بحران قرار گيرد. تجارب چين اکنون بايد درس‌آموز ديگر کشورها باشد. جو جامعه ما حکايت از آن ندارد که ما در چنين مسيري قرار داريم. در شرايطي که کلمه‌به‌کلمه اظهارات سخنگويان بهداشتي ما زير ذره‌بين قرار دارد، متأسفانه مطالبي از سوی آنها مطرح مي‌شود که به اقناع جامعه کمک نمي‌کند. درحالي‌که بسياري از کشورها، از جمله همين تاجيکستان، از اواخر ژانويه ورود افرادي که در 14 روز قبل به چين سفر کرده بودند، ممنوع و اتباع خود را مشمول قرنطينه اجباري 14 روزه کردند، وزير محترم بهداشت خبر داد که ناقل بيماري به ايران يک بازرگان ايراني بوده که به‌طور غيرمستقيم از چين وارد کشور شده بود. سخن ايشان درباره اينکه «مردم فهيم، شريف و باشخصيت» خود مي‌دانند چگونه عمل کنند، نمونه ديگري از سخنان اعتمادزدا است. اظهارات آقاي دکتر حريرچي، رئيس کميته بحران، مبني بر اينکه «قرنطينه براي قبل از جنگ جهاني اول براي طاعون و وبا است و چيني‌ها نيز درحال‌حاضر از قرنطينه‌اي که شده راضي نيستند»، آشکارا نادرست و غيرکارشناسي است. اظهارات ايشان مبني بر اينکه مردم عادي نياز به ماسک ندارند نيز با توصيه‌هاي WHO و تجربه ديگر کشورها مغاير است. بر اساس اين توصيه‌ها ماسک نه براي محافظت فردي بلکه عمدتا براي کاهش امکان سرايت ويروس از مبتلايان به ديگران در دوره 14 روزه کمون لازم است. همچنين اينکه دکتر جهانپور، سخنگوي وزارت بهداشت، گفته‌اند اعتقادي به لزوم تعطيلي مدارس ندارند اما سينماها، تئاترها، کنسرت‌ها و ... خوب است تعطيل باشند و سکوت درباره اجتماعات مذهبي، قابل درک و باورپذير نيست؛ خاصه آنکه دولت چين بازگشايي مدارس بعد از تعطيلات سال نو را منتفي اعلام کرده و برنامه آموزش آنلاين براي 180 ميليون دانش‌آموز چيني تدارک ديده است. اينکه مردم به مسافرت بروند يا نروند امر جداگانه‌اي است که وزارت بهداشت بايد براي آن دستورالعمل داشته باشد. عدم دريافت به‌موقع کيت‌هاي تشخيصي از WHO شايد به دليل تأکيد مؤکد مقامات بر مشاهده‌نشدن کرونا در ايران، عدم پيش‌بيني امکانات لازم از قبل و ارسال بخشي از امکانات به چين که باوجود توصيه مقامات به استفاده از آنها در داخل يافت نمي‌شوند و... نمونه‌هاي ديگري است که سد راه اقناع اجتماعي است.

اقناع و جلب همکاري جامعه لازمه و پيش‌شرط مهار هر بحراني است؛ به‌ويژه بحران‌هايي که داراي ابعاد اجتماعي قوي هستند. تنها در‌صورتي‌که اين مهم حاصل شود، جامعه در عمل در مسير همکاري و همسویي با مسئولين براي مهار بحران‌ها قرار مي‌گيرد. در غير اين صورت، اين خطر وجود دارد که جامعه آگاهانه يا ناخودآگاه و قطعا بر خلاف منافع همگان به مانعي در مسير حل بحران‌ها تبديل شود. تخصص، اعتبار، حسن شهرت و باورپذيري سخنان و اعمال مجريان در کنار شفافيت و صداقت آنها به نوبه خود پيش‌شرط اقناع اجتماعي است.

درباره ويروس کرونا که فعلا مهم‌ترين مشکل کشور است، يک امر محرز است و آن اينکه هنوز فاصله قابل‌توجهي با اقناع اجتماعي درباره عملکرد مسئولان داريم. مي‌توان درباره اين گزاره و علل آن صدها صفحه سياه کرد و هزاران ساعت سخن گفت اما نمي‌توان در اصل آن ترديد کرد.
مقامات سياسي و بهداشتي چين باوجود پرده‌پوشي بسيار در قضيه ويروس سارس در 2003، اين‌بار در مجموع عملکرد پذیرفتنی‌ای در مواجهه با کرونا داشته و توانسته‌اند اعتماد جامعه خود و جامعه بين‌المللي را جلب کنند. برخورد اوليه آنها با دکتر لي ونليانگ که در چت‌هايي با همکاران خود از وجود بيماري مرموزي سخن گفته بود و اقدام مقامات در واداشتن او به امضای متني داير بر انجام «رفتارهاي غيرقانوني» به‌سرعت کنار گذاشته شد. (واکنش مردم چين به مرگ اين دکتر وظيفه‌شناس در هفتم فوريه بر اثر کرونا به قيامي ديجيتال در حمايت از او تعبير شده است). بااين‌حال مقامات در 31 دسامبر و درحالي به وجود بيماري اذعان کردند که هنوز شمار مبتلايان از 59 نفر فراتر نرفته بود. توجه جدي به بيماري باوجود اينکه در آن مقطع هنوز مشخص نبود که اين ويروس نوپديد قابليت سرايت از انسان به انسان دارد، درجه‌اي از شفافيت را به نمايش گذاشت که با معيارهاي چيني بي‌سابقه بود. مقامات چين از 20 ژانويه به‌طور روزانه آمار فوتي‌ها و ابتلاهاي جديد را اعلام کرده، با ايجاد يک بانک اطلاعاتي، اطلاعات مبتلايان، خويشان آنها و ترددهاي آنها را ثبت کردند و همکاري تنگاتنگي را با سازمان بهداشت جهاني (WHO) داشته‌اند.
در شرايطي که تا 23 ژانويه فقط 17 نفر در ووهان از کرونا مرده و 570 نفر مبتلا بودند، دولت چين قرنطينه سخت‌گيرانه و تعطيلي کامل ووهان و استان ووپي را اعلام کرد و کار در اغلب ديگر نقاط چين نيز به حالت نيمه‌تعطيل درآمد. اعلام وضعيت اضطراري بهداشتي بين‌المللي (PHEIC) توسط WHO به اين سازمان امکان داد تا مطابق قطع‌نامه‌ها و پروتکل‌هاي موجود اختيارات بيشتري براي اعمال نظر در کشورها به دست آورد و آنها را به همکاري بيشتر با سازمان ملزم کند. مقامات چين اکنون پاداش شفافيت و قاطعيت در مبارزه با کرونا را گرفته‌اند. از سه، چهار روز قبل سير نزولي شمار مبتلايان آغاز شده و WHO نيز دو روز قبل تأييد کرد که منحني ابتلا در چين سير نزولي يافته و 23 فوريه از 24 استان از 31 استان چين مورد جديد ابتلا گزارش نشده‌ است. در استان هووبي که کانون بحران است، شمار روزانه مبتلايان از 630 در 22 فوريه به 398 نفر در روز بعد کاهش يافته است. با‌اين‌حال و باوجود پذیرفتنی‌بودن نسبي عملکرد مقامات در مورد کرونا، حزب کمونيست در 13 فوريه عالي‌ترين مقامات استان ووپي و شهر ووهان را برکنار کرد.
چين توانست به‌اين‌ترتيب اعتماد عمومي در داخل و خارج را جلب کند و در مسير حل بحران قرار گيرد. تجارب چين اکنون بايد درس‌آموز ديگر کشورها باشد. جو جامعه ما حکايت از آن ندارد که ما در چنين مسيري قرار داريم. در شرايطي که کلمه‌به‌کلمه اظهارات سخنگويان بهداشتي ما زير ذره‌بين قرار دارد، متأسفانه مطالبي از سوی آنها مطرح مي‌شود که به اقناع جامعه کمک نمي‌کند. درحالي‌که بسياري از کشورها، از جمله همين تاجيکستان، از اواخر ژانويه ورود افرادي که در 14 روز قبل به چين سفر کرده بودند، ممنوع و اتباع خود را مشمول قرنطينه اجباري 14 روزه کردند، وزير محترم بهداشت خبر داد که ناقل بيماري به ايران يک بازرگان ايراني بوده که به‌طور غيرمستقيم از چين وارد کشور شده بود. سخن ايشان درباره اينکه «مردم فهيم، شريف و باشخصيت» خود مي‌دانند چگونه عمل کنند، نمونه ديگري از سخنان اعتمادزدا است. اظهارات آقاي دکتر حريرچي، رئيس کميته بحران، مبني بر اينکه «قرنطينه براي قبل از جنگ جهاني اول براي طاعون و وبا است و چيني‌ها نيز درحال‌حاضر از قرنطينه‌اي که شده راضي نيستند»، آشکارا نادرست و غيرکارشناسي است. اظهارات ايشان مبني بر اينکه مردم عادي نياز به ماسک ندارند نيز با توصيه‌هاي WHO و تجربه ديگر کشورها مغاير است. بر اساس اين توصيه‌ها ماسک نه براي محافظت فردي بلکه عمدتا براي کاهش امکان سرايت ويروس از مبتلايان به ديگران در دوره 14 روزه کمون لازم است. همچنين اينکه دکتر جهانپور، سخنگوي وزارت بهداشت، گفته‌اند اعتقادي به لزوم تعطيلي مدارس ندارند اما سينماها، تئاترها، کنسرت‌ها و ... خوب است تعطيل باشند و سکوت درباره اجتماعات مذهبي، قابل درک و باورپذير نيست؛ خاصه آنکه دولت چين بازگشايي مدارس بعد از تعطيلات سال نو را منتفي اعلام کرده و برنامه آموزش آنلاين براي 180 ميليون دانش‌آموز چيني تدارک ديده است. اينکه مردم به مسافرت بروند يا نروند امر جداگانه‌اي است که وزارت بهداشت بايد براي آن دستورالعمل داشته باشد. عدم دريافت به‌موقع کيت‌هاي تشخيصي از WHO شايد به دليل تأکيد مؤکد مقامات بر مشاهده‌نشدن کرونا در ايران، عدم پيش‌بيني امکانات لازم از قبل و ارسال بخشي از امکانات به چين که باوجود توصيه مقامات به استفاده از آنها در داخل يافت نمي‌شوند و... نمونه‌هاي ديگري است که سد راه اقناع اجتماعي است.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها