|

باقي‌ماندن آقاي کرملين بر مدار قدرت

احمد وخشيته. دانشيار دانشگاه ملي اوراسيا

اين روزها که همه‌ افکار عمومي متمرکز بر کرونا است، کمتر رويداد بين‌المللي شانس آن را دارد که توجه رسانه‌ها را به خود جلب و بازتاب بين‌المللي پيدا کند؛ اما در ميانه‌ هياهوي اين ويروس تازه از راه رسيده و آمار روزانه‌ مبتلايان و سياست‌گذاري‌هاي پيشگيري از آن در سراسر جهان، چند ده متر آن طرف‌تر از ميدان سرخ، در دوماي دولتي روسيه طرحي مطرح شد که به موجب آن «ولاديمير پوتين»، رئيس‌جمهوري اين کشور، مي‌تواند براي دو مرتبه‌ متوالي ديگر نيز نامزد رياست‌جمهوري در اين کشور شود.

با اين حساب مرد نخست کرملين که تاکنون چهار دوره به طور رسمي سکان قدرت را در دست داشته، از اين شانس برخوردار می‌شود که تا سال ۲۰۳۶ نيز در صدر قدرت باقي بماند؛ تا در تاريخ روسيه اين رکورد ثبت شود که فردي ۳۲ سال در مقام رئيس‌جمهور بوده است.
چرا دوما قانون را براي باقي‌ماندن پوتين تغيير داد؟
به نظر مي‌رسد سرگي نوروف که از اعضاي حزب روسيه واحد است، به طور رسمي براي نخستين‌بار اصلاح قانون اساسي براي ابقاي پوتين در مقام رياست‌جمهوري را پيشنهاد داده است. «روسيه واحد» نزديک‌ترين حزب به ساختار قدرت محسوب مي‌شود؛ جريانی سياسي به رياست ديميتري مدودف و نزديک به پوتين که در انتخابات‌ها به صورت يک جنبش مردمي همواره از او طرفداري مي‌کند.
نهايتا اين طرح چهارشنبه‌ هفته گذشته با پيشنهاد نمايندگان اين حزب به تصويب دوما رسيد و پس از آن به دنبال موافقت پارلمان‌هاي محلي و منطقه‌اي با اين لايحه، پوتين به‌عنوان رئيس‌جمهور کنوني، اصلاحيه قانون اساسي را امضا کرد و آن را براي تصويب نهايي به دادگاه قانون اساسي روسيه فرستاد. از‌اين‌رو در صورت تأييد نهايي آن از سوی اين دادگاه، همه‌پرسي اصلاحيه قانون اساسي بايد برگزار شود؛ انتخاباتي که با ظهور ويروس کرونا اين سؤال را به وجود آورده که آيا در پايان ماه آوريل برگزار خواهد شد يا خير؟
در‌اين‌ميان اين سؤال اساسي نيز وجود دارد که چرا حزب نزديک به پوتين اين اصلاحيه را مطرح کرد. به نظر مي‌رسد که مهم‌ترين دليل اين جريان اين است که پس از فروپاشي شوروي، روسيه‌ جديد هنوز به آن ميزان از ثبات نرسيده که از آسيب مصون باشد؛ از‌اين‌رو با استناد به روند شکل‌گيري امنيت داخلي پس از سا‌ل‌هاي ۲۰۰۰ تاکنون از يک سو و توسعه‌ اقتصادي و نقش‌آفريني فعال روسيه در حوزه بين‌الملل در دوران پوتين از سوي ديگر، ‌همچنان برخي معتقد هستند که تداوم حضور پوتين به‌عنوان سکان‌دار قدرت، شرط تثبيت ثبات است. البته در‌این‌باره پوتين نيز به دوران وجود تنش در آمريکا و حضور چهار دوره متوالي روزولت، بدون هيچ‌گونه ممانعت اشاره دارد و معتقد است که اکنون ثبات روسيه بايد در اولويت قرار بگيرد و پس از او اين روند به مرحله عادي برخواهد گشت.
مخالفان با #پوتين_تا_۲۰۳۶
به نظر مي‌رسد پاشنه‌آشيل محبوبيت پوتين در نوجوانان و جواناني وجود دارد که ميان سال‌هاي ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ متولد شده‌اند؛ افرادي که امروز در بازه‌ سني 20 تا 30 سال قرار دارند؛ کساني که از يک سو هرج‌ومرج و سال‌هاي بحراني پس از فروپاشي را به خاطر ندارند و از سوي ديگر سطح رفاه زندگي خويش را با اروپاي غربي مقايسه مي‌کنند؛ روندي که احتمال مي‌رود تا انتخابات سال‌هاي ۲۰۲۴ و ۲۰۳۰ بر تعداد آن افزوده ‌شود؛ چراکه جوانان امروز، افراد دهه سي تا چهل سال آن ايام را تشکيل خواهند داد و از سوي ديگر جمعيت جوان تازه‌اي به دامنه‌ شهرونداني که حق رأي دارند، افزوده مي‌شود. صفر‌شدن کنتور رياست‌جمهوري پوتين، شايد براي اين طيف بي‌معنا باشد. همچنين برخي منتقدان نيز بر اين باور هستند که اگرچه پوتين در سال‌هاي پس از به‌قدرت‌رسيدنش به واسطه‌ شعار ديکتاتوري قانون، امنيت و توسعه را به طرز شگرفي توسعه داد؛‌ اما در روند کادرسازي براي انتقال قدرت و چرخش نخبگان موفق نبوده است.
با‌وجود‌این، عموما ميان‌سالان و سالخورده‌هاي روسي، پوتين را قهرماني مي‌دانند که بر بلبشوي دوران پسافروپاشي پيروز شد و هويت ملي را در کشور احيا کرد. آنها نبود پوتين را به معناي روي‌کار‌آمدن مدودفي ديگر مي‌دانند و به دلیل همين واهمه به دنبال فردي مقتدر هستند که جز پوتين نمي‌يابند. به‌هرحال اين نکته نيز تأمل‌برانگیز است که پوتين در انتخابات سال ۲۰۲۴، يک مرد ۷۲‌ساله و در ۲۰۳۰، ۷۸‌ساله خواهد بود و در پايان رياست‌جمهوري خويش ۸۴ سال خواهد داشت. در‌اين‌ميان اين پرسش به وجود مي‌آيد که آيا او همين ميزان توان مديريتي و مهم‌تر از آن مقبوليت مردمي را که شرط موفقيت هر سياست‌مداري است، خواهد داشت؟
پس از ايام نوروز، در ستون «در حوالي ميدان سرخ» بيشتر به فرصت‌ها و چالش‌هاي باقي‌ماندن پوتين در قدرت خواهم پرداخت.

اين روزها که همه‌ افکار عمومي متمرکز بر کرونا است، کمتر رويداد بين‌المللي شانس آن را دارد که توجه رسانه‌ها را به خود جلب و بازتاب بين‌المللي پيدا کند؛ اما در ميانه‌ هياهوي اين ويروس تازه از راه رسيده و آمار روزانه‌ مبتلايان و سياست‌گذاري‌هاي پيشگيري از آن در سراسر جهان، چند ده متر آن طرف‌تر از ميدان سرخ، در دوماي دولتي روسيه طرحي مطرح شد که به موجب آن «ولاديمير پوتين»، رئيس‌جمهوري اين کشور، مي‌تواند براي دو مرتبه‌ متوالي ديگر نيز نامزد رياست‌جمهوري در اين کشور شود.

با اين حساب مرد نخست کرملين که تاکنون چهار دوره به طور رسمي سکان قدرت را در دست داشته، از اين شانس برخوردار می‌شود که تا سال ۲۰۳۶ نيز در صدر قدرت باقي بماند؛ تا در تاريخ روسيه اين رکورد ثبت شود که فردي ۳۲ سال در مقام رئيس‌جمهور بوده است.
چرا دوما قانون را براي باقي‌ماندن پوتين تغيير داد؟
به نظر مي‌رسد سرگي نوروف که از اعضاي حزب روسيه واحد است، به طور رسمي براي نخستين‌بار اصلاح قانون اساسي براي ابقاي پوتين در مقام رياست‌جمهوري را پيشنهاد داده است. «روسيه واحد» نزديک‌ترين حزب به ساختار قدرت محسوب مي‌شود؛ جريانی سياسي به رياست ديميتري مدودف و نزديک به پوتين که در انتخابات‌ها به صورت يک جنبش مردمي همواره از او طرفداري مي‌کند.
نهايتا اين طرح چهارشنبه‌ هفته گذشته با پيشنهاد نمايندگان اين حزب به تصويب دوما رسيد و پس از آن به دنبال موافقت پارلمان‌هاي محلي و منطقه‌اي با اين لايحه، پوتين به‌عنوان رئيس‌جمهور کنوني، اصلاحيه قانون اساسي را امضا کرد و آن را براي تصويب نهايي به دادگاه قانون اساسي روسيه فرستاد. از‌اين‌رو در صورت تأييد نهايي آن از سوی اين دادگاه، همه‌پرسي اصلاحيه قانون اساسي بايد برگزار شود؛ انتخاباتي که با ظهور ويروس کرونا اين سؤال را به وجود آورده که آيا در پايان ماه آوريل برگزار خواهد شد يا خير؟
در‌اين‌ميان اين سؤال اساسي نيز وجود دارد که چرا حزب نزديک به پوتين اين اصلاحيه را مطرح کرد. به نظر مي‌رسد که مهم‌ترين دليل اين جريان اين است که پس از فروپاشي شوروي، روسيه‌ جديد هنوز به آن ميزان از ثبات نرسيده که از آسيب مصون باشد؛ از‌اين‌رو با استناد به روند شکل‌گيري امنيت داخلي پس از سا‌ل‌هاي ۲۰۰۰ تاکنون از يک سو و توسعه‌ اقتصادي و نقش‌آفريني فعال روسيه در حوزه بين‌الملل در دوران پوتين از سوي ديگر، ‌همچنان برخي معتقد هستند که تداوم حضور پوتين به‌عنوان سکان‌دار قدرت، شرط تثبيت ثبات است. البته در‌این‌باره پوتين نيز به دوران وجود تنش در آمريکا و حضور چهار دوره متوالي روزولت، بدون هيچ‌گونه ممانعت اشاره دارد و معتقد است که اکنون ثبات روسيه بايد در اولويت قرار بگيرد و پس از او اين روند به مرحله عادي برخواهد گشت.
مخالفان با #پوتين_تا_۲۰۳۶
به نظر مي‌رسد پاشنه‌آشيل محبوبيت پوتين در نوجوانان و جواناني وجود دارد که ميان سال‌هاي ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ متولد شده‌اند؛ افرادي که امروز در بازه‌ سني 20 تا 30 سال قرار دارند؛ کساني که از يک سو هرج‌ومرج و سال‌هاي بحراني پس از فروپاشي را به خاطر ندارند و از سوي ديگر سطح رفاه زندگي خويش را با اروپاي غربي مقايسه مي‌کنند؛ روندي که احتمال مي‌رود تا انتخابات سال‌هاي ۲۰۲۴ و ۲۰۳۰ بر تعداد آن افزوده ‌شود؛ چراکه جوانان امروز، افراد دهه سي تا چهل سال آن ايام را تشکيل خواهند داد و از سوي ديگر جمعيت جوان تازه‌اي به دامنه‌ شهرونداني که حق رأي دارند، افزوده مي‌شود. صفر‌شدن کنتور رياست‌جمهوري پوتين، شايد براي اين طيف بي‌معنا باشد. همچنين برخي منتقدان نيز بر اين باور هستند که اگرچه پوتين در سال‌هاي پس از به‌قدرت‌رسيدنش به واسطه‌ شعار ديکتاتوري قانون، امنيت و توسعه را به طرز شگرفي توسعه داد؛‌ اما در روند کادرسازي براي انتقال قدرت و چرخش نخبگان موفق نبوده است.
با‌وجود‌این، عموما ميان‌سالان و سالخورده‌هاي روسي، پوتين را قهرماني مي‌دانند که بر بلبشوي دوران پسافروپاشي پيروز شد و هويت ملي را در کشور احيا کرد. آنها نبود پوتين را به معناي روي‌کار‌آمدن مدودفي ديگر مي‌دانند و به دلیل همين واهمه به دنبال فردي مقتدر هستند که جز پوتين نمي‌يابند. به‌هرحال اين نکته نيز تأمل‌برانگیز است که پوتين در انتخابات سال ۲۰۲۴، يک مرد ۷۲‌ساله و در ۲۰۳۰، ۷۸‌ساله خواهد بود و در پايان رياست‌جمهوري خويش ۸۴ سال خواهد داشت. در‌اين‌ميان اين پرسش به وجود مي‌آيد که آيا او همين ميزان توان مديريتي و مهم‌تر از آن مقبوليت مردمي را که شرط موفقيت هر سياست‌مداري است، خواهد داشت؟
پس از ايام نوروز، در ستون «در حوالي ميدان سرخ» بيشتر به فرصت‌ها و چالش‌هاي باقي‌ماندن پوتين در قدرت خواهم پرداخت.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها