طرحهاي ضربتي دوران کرونا عليه اقشار ضعيف
شرق: روزگار سخت اقشار فرودست و گروههاي ناديدهگرفتهشده، در دوران همهگيري ويروس کرونا سختتر هم شده است؛ اگرچه مدام از مردم خواسته ميشود در خانه بمانند، اما کارگران روزمزد، کارکنان خدماتي بيمارستانها، رفتگران شهري و دهها گروه و صنف ديگر براي زندهماندن راهي جز کارکردن، آنهم بدون دسترسي به حداقلهاي موردنياز براي پيشگيري از کرونا ندارند. کودکان کار و خيابان، زبالهگردها و بيخانمانها هم در اين بين اگرچه ويروس را در يکقدمي خود ميبينند، اما ترس ديگري هم دارند؛ دستگيري و افتادن در مسير پيچيده طرحهاي ضربتي «جمعآوري و ساماندهي». گزارش پيشرو از شرايط سخت گروههاي کمتر ديدهشده در شرايط بغرنج کرونايي و همچنين طرح در حال اجراي استانداري تهران با عنوان «جمعآوري کودکان کار و خيابان» و انتقادها به آن ميگويد.
از تعهد تا رد مرز
اواخر هفته پيش استانداري تهران از طرحي سخن گفت که پيش از اين هم با انتقادات فراواني روبهرو شده بود؛ طرح ضربتي جمعآوري کودکان کار و خيابان. اگرچه در انتشار اين خبر، روي «تيم پزشکي براي جلوگيري از شيوع کرونا در ميان کودکان کار مستقر ميشود» تأکيد شده بود، اما فعالان حوزه حقوق کودک اين طرح را ادامه طرحهاي شکستخورده پيشين دانستند و پرداخت به چنين موضوعي، آن هم در شرايط سخت کنوني جامعه را اجحاف در حق کودکان محروم دانستند. ماجرا از آنجا آغاز شد که «انوشيروان محسنيبندپي»، استاندار تهران، در جلسه ساماندهي کودکان کار در توضيح اين طرح گفت: «طبق توافقنامهاي که پيش از اين با بهزيستي منعقد شده، ساماندهي کودکان کار بايد به شکل ضربتي و با سرعت بيشتري در اين شرايط انجام شود». او درباره جزئيات اين طرح هم گفت: «طبق اين توافقنامه، کودکاني که جمعآوري ميشوند، اگر حضور آنها براي بار اول باشد، با مراجعه و تعهد خانوادهها تحويل داده ميشوند. در مورد کودکاني که براي دومينبار و با وجود تعهد جمعآوري ميشوند، ظرف مدت هشت روز بايد تعيينتکليف شوند و اگر کودکان ايراني بودند، تحويل مراکز بهزيستي شوند و اگر از اتباع بودند،
تمهيدات و تسهيلات لازم براي خروج آنها از مرز فراهم شود». بر اساس گزارش پايگاه اطلاعرساني استانداري تهران، محسنيبندپي با بيان اينکه اين اقدام به کمک قوه قضائيه اجرائي ميشود، گفت: «براي حفظ سلامت کودکان و جلوگيري از شيوع کرونا در ميان آنها، تيم پزشکي برای معاينه کودکان مستقر ميشود». اين توضيحات و تأکيد صريح استاندار تهران مبنيبر رد مرز کودکان اتباع خارجي نشان از شرايط مشابه اين طرح با طرحهای پرانتقاد پيشين داشت که البته در ادامه هم انتقادات نسبت به اين طرح بالا گرفت.
چرخه شکستخورده جمعآوري کودکان ۳۵ بار شکست خورده است
درباره طرح تازه استانداري تهران، «شري نجفي»، مديرعامل انجمن ياري کودکان در معرض خطر، از شکستخوردن مداوم اين طرح در سالهاي گذشته به «شرق» ميگويد و اجراي چنين طرحهايي، آن هم در شرايط سخت کرونايي را ظلم به حقوق کودکان ميداند. او در توضيح اين موضوع ميگويد: «کار کودکان نماد بارز يک سيستم ناتوان از حل مشکلات جامعه است؛ يعني هرچه در عرصههاي مختلف حمايتي رفاهي کشور ضعف وجود داشته باشد، خانوادههاي بيشتري به دليل تهيدستي، از کودکان براي امرار معاش استفاده ميکنند و وقتي سيستمي نهاد مهم کودکي را مهمترين جايگاه براي پيشرفت و موفقيت يک جامعه تشخيص ندهد، شاهد بيعدالتي و تبعيض فراوان نسبت به کودکان خواهيم بود که نتيجهاش طرحهاي شکستخورده، بيپايه و آزاردهندهاي به نام جمعآوري کودکان کار، رد مرز و قرنطينه و ... خواهد شد بدون درک عواقب بعدي آن و اصولي که از منظر حقوق کودکان بايد در نظر داشت». آنطور که اين فعال حوزه حقوق کودکان ميگويد: «در طي اين سالها از جانب مسئولان دولتي، هيچگونه فضاي حمايتي باکيفيت با درنظرگرفتن آثار مخرب بعدي، براي کودکان متصور و اجرا نشده. در طرح جمعآوري کودکان کار ظاهر مبلمان
شهري در اولويت قرار ميگيرد و به همين دليل اين چرخه بالاي ۳۵ بار تکرار ميشود». در توضيح استاندار تهران به طور شفاف از رد مرز کودکان خارجي سخن به ميان آمده است که نجفي دراينباره ميگوید: «در طرح رد مرز، اين انسانهاي کوچک بيگناه که بهخاطر فقر و جنگ، شيره جانشان توسط مافياي سرمايه کشيده ميشود، بدون توجه به اصل کنوانسيون حقوق کودکان که متعهد به اجراي آن هستيم، اين وجه انساني حقوق کودکان ناديده گرفته ميشود و مسئولان با صداي بلند و بدون خجالت اعلام ميکنند که اين کودکان را رد مرز ميکنند!» او ميگويد که نميشود از اين طرح انتظار نتايج درستي داشت: «در گيرودار نگرانيهاي جامعه مدني بهخاطر وضعيت اين کودکان، باز هم چوب حراج به زندگي کودکان بيپناه زده ميشود و به نام قرنطينه در يک مکان فشرده نامعلوم و مبهم و بدون درنظرگرفتن کرامت اين انسانهاي کوچک، با تصميمات عجولانه و بدون کارشناسي، فاجعهاي ديگر را رقم ميزنند. وقتي که زندگي متوسط مردم در شيب فقر و تنگدستي قرار گرفته و در اين شرايط بيماري همهگير، حتي به لحاظ امکانات بهداشتي در مضيقه قرار گرفتهاند، چطور ميتوان انتظار داشت که کودکان بيپناه که صدايي
ندارند در قرنطينه مورد حمايت اصولي و درست واقع شوند؟»
فرافکني مسئولان بهجاي حفاظت از جان کودکان کار
انجمن حمايت از حقوق کودکان ايران که پيش از اين و با آغاز بحران کرونا پيشنهاداتي را درباره لزوم مراقبت از کودکان و همچنين کودکان کار و خيابان مطرح کرده بود، بلافاصله به طرح جديد واکنش نشان داد و چنين طرحهايي را فرافکني مسئولان بهجاي حفاظت از جان کودکان کار دانست. اين انجمن در بيانيهاي نوشت: «اوضاع امروز کشور که به دليل درگيرشدن با کرونا شرايطي بحراني را تجربه ميکند، براي کودکاني که جز در خيابانها و از سر ناديده گرفتهشدن، ديده نميشوند و براي کودکاني که در ميان زبالهها تنها کودکي را فراموش نميکنند؛ بلکه زندگيکردن را هم از ياد ميبرند، دشوارتر و خطرناکتر است. آنچه اين شرايط را سختتر ميکند، ضربههايي است که سياستگذاران با جهتگيريها و اقداماتشان بر پيکر نحيف جامعه محروم وارد ميکنند. درحاليکه نابرابري و بيعدالتي پيشازاين زخم خود را بر صورت بخش بزرگي از جامعه زده و آنها را به حاشيه رانده است». در ادامه بيانيه انجمن آمده است: «بسياري از آسيبهاي اجتماعي در شرايط کنوني، بحرانيتر از قبل خود را نشان ميدهند. کار کودکان و بهويژه کار کودکان در مشاغلي سخت و زيانآور مثل دستفروشي و زبالهگردي
از اين دست آسيبهاست. کودکاني که به اجبار فقر و نابرابري که سازوکارهاي کلان اقتصادي بر آنها و خانوادهشان تحميل کرده است، ناچار به کار هستند. کودکاني که شغل و زندگيشان آلوده سهلانگاري و بيمسئوليتي نهادها و سازمانهايي است که درکي از شرايط آنها ندارند و امروز در چنين اوضاع آشفتهاي به جاي آنکه براي حفظ جان و سلامتي اين کودکان اقدامي کنند، يکي مثل نماينده مجلس آنها را عامل انتشار ويروس مينامد و ديگري مانند استانداري تهران تجربه دهها بار آزمودهشده جمعآوري ضربتي را راه چاره ميداند». اين انجمن که از ابتدا پيشنهاد طرحي را داده بود که کودکان کار و خيابان در محلي شبيه به کمپ جمع شوند و در آنجا از آنها مراقبت شود، در ادامه و در توضيح اين طرح پيشنهادي نوشت: «در اين طرح محلي براي اسکان اين کودکان، از سوی نهادهاي مرتبط تأمين و در اين دوره با همکاري سازمانهاي مردمنهاد، خدمات بهداشتي، درماني، معيشتي و آموزشي لازم به آنان ارائه ميشود. در جريان گفتوگوهاي انجامشده با مسئولان حوزه اجتماعي شهرداري، از اين پيشنهاد حمايت شد و اقدامات اوليهاي نيز انجام شد». اين طرح البته پذيرفته نشد و در عمل همين طرح ضربتي به
مرحله اجرائي رسيد که در بيانيه انجمن هم به آن اشاره شده است: «امروز، استانداري تهران وارد ماجرا شده و گويا قرار است تجربه بيسرانجام طرح ساماندهي که در خرداد سال جاری براي چندمين بار آغاز شد و يک ماه بعد خود اجراکنندگان آن را متوقف کردند، تکرار شود. استاندار تهران، در موضعي که ناشي از درکنکردن شرايط اجتماعي و وضعيت کودکان کار و برآمده از نگاه پليسي-امنيتي و مواجهه سخت با مردم محروم است، با اعلام «جمعآوري کودکان کار» در واقع سه حالت فراروي آنان قرار ميدهد؛ يا بازگشت به خانواده بدون هيچگونه حمايت يا سلب حضانت از خانوادههايي که کودک آنها براي بار دوم دستگير ميشود؛ يعني سلب حضانت به واسطه فقر يا رد مرز کودکان مهاجر». انجمن حمايت از حقوق کودکان ايران در پايان اين اقدامات را به واسطه جاريبودن اصول پيماننامه حقوق کودکان در کشور که در حکم قانون داخلي محسوب ميشود، نهفقط غيرقانوني؛ بلکه غيراخلاقي و غيرانساني دانست.
علاوهبراين ادامه پيداکردن اين طرح با واکنش اعتراضي بسياري از فعالان اجتماعي و فعالان حقوق کودک در ايران هم مواجه شد که صدها نفر هم در نامهاي به وزير کشور خواستار پاياندادن به اين طرح شدند. در نامه اين کنشگران اجتماعي به وزير کشور آمده است: «درخواست ما از شما و ديگر مسئولان دولتي اين است که به جاي اقدامات قهري و دستگيري کودکان به بهانه جلوگيري از شيوع بيماري، منافع عاليه کودکان را فارغ از تابعيت در اولويت قرار دهيد و ترتيبي اتخاذ کنيد تا از زيرساخت موجود دولتي و عمومي براي دريافت داوطلبانه خدمات پزشکي، بهداشتي و اسکان با کمک نهادهاي مدني متناسب با شرايط کودکان استفاده شود. بديهي است که هر اقدامي بايد با رعايت مصالح و توجه به اصول کنوانسيون حقوق کودک انجام شود و طراحي آن با مشارکت و تأييد نهادهاي مدني مستقل و اجراي آن با نظارت مستمر ايشان باشد و آنچه «شرايط اضطراري» خوانده ميشود، نبايد دستمايه اجراي بيدردسر طرحهاي شکستخورده دستگيري و استرداد کودکان قرار گيرد».
زحمتکشان ديدهنشده در دوران کرونا
کمتوجهي يا برخوردهاي به عقیده کارشناسان نادرست با گروههاي کمبرخوردار، به کودکان کار و خيابان ختم نميشود و اين روزها افراد و گروههاي ديگري هم در ايران شرايط سختي را پشت سر ميگذارند. اگرچه در خدمت صادقانه پزشکان، پرستاران و کادر درماني شکي نيست و اين روزها ايرانيان سلامت جامعه را مديون زحمات اين افراد ميدانند؛ اما خط اول مقابله فقط به کادر درمان خلاصه نميشود. کارکنان آرامستانها و افراد درگير با مراحل کفنودفن جانباختگان ويروس کرونا، رانندگان اورژانس، نيروهاي پشتيباني و خدماتي بيمارستانها و دهها گروه ديگر هم اين روزها از نزديک و در خط اول مبارزه با کرونا هستند. «ستار» پرستار بيمارستان بقيهالله تهران که در سه هفته گذشته دائما در اين بيمارستان مشغول به کار بوده، از زحمات کارکنان خدماتي اين بيمارستان به «شرق» ميگويد: «الان ديگر همه ميدانيم که تعدادي پزشک و کادر درمان در اين کار شريف جان خود را از دست دادند؛ اما درباره پرسنل نظافت هم چيزي شنيديم؟ ولي واقعا زحمت ميکشند و خيلي هم تلفات داشتند». آنطور که اين پرستار با تجربه ميگويد در بيمارستانهاي مختلف روزانه چند نفري از کادر پشتيباني و
نيروهاي خدماتي به کرونا مبتلا ميشوند: «ما خودمان گروههايي داريم که فقط پرستارها يا نهايتا کادر درماني هستيم. هر روز خبر ميآيد که در فلان بيمارستان اين تعداد از کادر نظافت يا پشتيباني يا حتي راننده ويروس را گرفتند. اينها افراد زحمتکشي هستند که حقوق و شرايط کاري خوبي هم ندارند».
مشابه اين توضيحات را کارکنان آرامستانهاي کشور هم مطرح ميکند و ميگويند در شرايطي که ابزار و تجهيزات ايمني به اندازه کافي وجود ندارد، افرادي کادر دشوار و خطرناک را همچنان ادامه ميدهند و حتي در اين راه جان ميدهند؛ گروههايي که براي رهايي جامعه از اين روزهاي سخت مشغول مبارزه و حتي جاندادن هستند.
شرق: روزگار سخت اقشار فرودست و گروههاي ناديدهگرفتهشده، در دوران همهگيري ويروس کرونا سختتر هم شده است؛ اگرچه مدام از مردم خواسته ميشود در خانه بمانند، اما کارگران روزمزد، کارکنان خدماتي بيمارستانها، رفتگران شهري و دهها گروه و صنف ديگر براي زندهماندن راهي جز کارکردن، آنهم بدون دسترسي به حداقلهاي موردنياز براي پيشگيري از کرونا ندارند. کودکان کار و خيابان، زبالهگردها و بيخانمانها هم در اين بين اگرچه ويروس را در يکقدمي خود ميبينند، اما ترس ديگري هم دارند؛ دستگيري و افتادن در مسير پيچيده طرحهاي ضربتي «جمعآوري و ساماندهي». گزارش پيشرو از شرايط سخت گروههاي کمتر ديدهشده در شرايط بغرنج کرونايي و همچنين طرح در حال اجراي استانداري تهران با عنوان «جمعآوري کودکان کار و خيابان» و انتقادها به آن ميگويد.
از تعهد تا رد مرز
اواخر هفته پيش استانداري تهران از طرحي سخن گفت که پيش از اين هم با انتقادات فراواني روبهرو شده بود؛ طرح ضربتي جمعآوري کودکان کار و خيابان. اگرچه در انتشار اين خبر، روي «تيم پزشکي براي جلوگيري از شيوع کرونا در ميان کودکان کار مستقر ميشود» تأکيد شده بود، اما فعالان حوزه حقوق کودک اين طرح را ادامه طرحهاي شکستخورده پيشين دانستند و پرداخت به چنين موضوعي، آن هم در شرايط سخت کنوني جامعه را اجحاف در حق کودکان محروم دانستند. ماجرا از آنجا آغاز شد که «انوشيروان محسنيبندپي»، استاندار تهران، در جلسه ساماندهي کودکان کار در توضيح اين طرح گفت: «طبق توافقنامهاي که پيش از اين با بهزيستي منعقد شده، ساماندهي کودکان کار بايد به شکل ضربتي و با سرعت بيشتري در اين شرايط انجام شود». او درباره جزئيات اين طرح هم گفت: «طبق اين توافقنامه، کودکاني که جمعآوري ميشوند، اگر حضور آنها براي بار اول باشد، با مراجعه و تعهد خانوادهها تحويل داده ميشوند. در مورد کودکاني که براي دومينبار و با وجود تعهد جمعآوري ميشوند، ظرف مدت هشت روز بايد تعيينتکليف شوند و اگر کودکان ايراني بودند، تحويل مراکز بهزيستي شوند و اگر از اتباع بودند،
تمهيدات و تسهيلات لازم براي خروج آنها از مرز فراهم شود». بر اساس گزارش پايگاه اطلاعرساني استانداري تهران، محسنيبندپي با بيان اينکه اين اقدام به کمک قوه قضائيه اجرائي ميشود، گفت: «براي حفظ سلامت کودکان و جلوگيري از شيوع کرونا در ميان آنها، تيم پزشکي برای معاينه کودکان مستقر ميشود». اين توضيحات و تأکيد صريح استاندار تهران مبنيبر رد مرز کودکان اتباع خارجي نشان از شرايط مشابه اين طرح با طرحهای پرانتقاد پيشين داشت که البته در ادامه هم انتقادات نسبت به اين طرح بالا گرفت.
چرخه شکستخورده جمعآوري کودکان ۳۵ بار شکست خورده است
درباره طرح تازه استانداري تهران، «شري نجفي»، مديرعامل انجمن ياري کودکان در معرض خطر، از شکستخوردن مداوم اين طرح در سالهاي گذشته به «شرق» ميگويد و اجراي چنين طرحهايي، آن هم در شرايط سخت کرونايي را ظلم به حقوق کودکان ميداند. او در توضيح اين موضوع ميگويد: «کار کودکان نماد بارز يک سيستم ناتوان از حل مشکلات جامعه است؛ يعني هرچه در عرصههاي مختلف حمايتي رفاهي کشور ضعف وجود داشته باشد، خانوادههاي بيشتري به دليل تهيدستي، از کودکان براي امرار معاش استفاده ميکنند و وقتي سيستمي نهاد مهم کودکي را مهمترين جايگاه براي پيشرفت و موفقيت يک جامعه تشخيص ندهد، شاهد بيعدالتي و تبعيض فراوان نسبت به کودکان خواهيم بود که نتيجهاش طرحهاي شکستخورده، بيپايه و آزاردهندهاي به نام جمعآوري کودکان کار، رد مرز و قرنطينه و ... خواهد شد بدون درک عواقب بعدي آن و اصولي که از منظر حقوق کودکان بايد در نظر داشت». آنطور که اين فعال حوزه حقوق کودکان ميگويد: «در طي اين سالها از جانب مسئولان دولتي، هيچگونه فضاي حمايتي باکيفيت با درنظرگرفتن آثار مخرب بعدي، براي کودکان متصور و اجرا نشده. در طرح جمعآوري کودکان کار ظاهر مبلمان
شهري در اولويت قرار ميگيرد و به همين دليل اين چرخه بالاي ۳۵ بار تکرار ميشود». در توضيح استاندار تهران به طور شفاف از رد مرز کودکان خارجي سخن به ميان آمده است که نجفي دراينباره ميگوید: «در طرح رد مرز، اين انسانهاي کوچک بيگناه که بهخاطر فقر و جنگ، شيره جانشان توسط مافياي سرمايه کشيده ميشود، بدون توجه به اصل کنوانسيون حقوق کودکان که متعهد به اجراي آن هستيم، اين وجه انساني حقوق کودکان ناديده گرفته ميشود و مسئولان با صداي بلند و بدون خجالت اعلام ميکنند که اين کودکان را رد مرز ميکنند!» او ميگويد که نميشود از اين طرح انتظار نتايج درستي داشت: «در گيرودار نگرانيهاي جامعه مدني بهخاطر وضعيت اين کودکان، باز هم چوب حراج به زندگي کودکان بيپناه زده ميشود و به نام قرنطينه در يک مکان فشرده نامعلوم و مبهم و بدون درنظرگرفتن کرامت اين انسانهاي کوچک، با تصميمات عجولانه و بدون کارشناسي، فاجعهاي ديگر را رقم ميزنند. وقتي که زندگي متوسط مردم در شيب فقر و تنگدستي قرار گرفته و در اين شرايط بيماري همهگير، حتي به لحاظ امکانات بهداشتي در مضيقه قرار گرفتهاند، چطور ميتوان انتظار داشت که کودکان بيپناه که صدايي
ندارند در قرنطينه مورد حمايت اصولي و درست واقع شوند؟»
فرافکني مسئولان بهجاي حفاظت از جان کودکان کار
انجمن حمايت از حقوق کودکان ايران که پيش از اين و با آغاز بحران کرونا پيشنهاداتي را درباره لزوم مراقبت از کودکان و همچنين کودکان کار و خيابان مطرح کرده بود، بلافاصله به طرح جديد واکنش نشان داد و چنين طرحهايي را فرافکني مسئولان بهجاي حفاظت از جان کودکان کار دانست. اين انجمن در بيانيهاي نوشت: «اوضاع امروز کشور که به دليل درگيرشدن با کرونا شرايطي بحراني را تجربه ميکند، براي کودکاني که جز در خيابانها و از سر ناديده گرفتهشدن، ديده نميشوند و براي کودکاني که در ميان زبالهها تنها کودکي را فراموش نميکنند؛ بلکه زندگيکردن را هم از ياد ميبرند، دشوارتر و خطرناکتر است. آنچه اين شرايط را سختتر ميکند، ضربههايي است که سياستگذاران با جهتگيريها و اقداماتشان بر پيکر نحيف جامعه محروم وارد ميکنند. درحاليکه نابرابري و بيعدالتي پيشازاين زخم خود را بر صورت بخش بزرگي از جامعه زده و آنها را به حاشيه رانده است». در ادامه بيانيه انجمن آمده است: «بسياري از آسيبهاي اجتماعي در شرايط کنوني، بحرانيتر از قبل خود را نشان ميدهند. کار کودکان و بهويژه کار کودکان در مشاغلي سخت و زيانآور مثل دستفروشي و زبالهگردي
از اين دست آسيبهاست. کودکاني که به اجبار فقر و نابرابري که سازوکارهاي کلان اقتصادي بر آنها و خانوادهشان تحميل کرده است، ناچار به کار هستند. کودکاني که شغل و زندگيشان آلوده سهلانگاري و بيمسئوليتي نهادها و سازمانهايي است که درکي از شرايط آنها ندارند و امروز در چنين اوضاع آشفتهاي به جاي آنکه براي حفظ جان و سلامتي اين کودکان اقدامي کنند، يکي مثل نماينده مجلس آنها را عامل انتشار ويروس مينامد و ديگري مانند استانداري تهران تجربه دهها بار آزمودهشده جمعآوري ضربتي را راه چاره ميداند». اين انجمن که از ابتدا پيشنهاد طرحي را داده بود که کودکان کار و خيابان در محلي شبيه به کمپ جمع شوند و در آنجا از آنها مراقبت شود، در ادامه و در توضيح اين طرح پيشنهادي نوشت: «در اين طرح محلي براي اسکان اين کودکان، از سوی نهادهاي مرتبط تأمين و در اين دوره با همکاري سازمانهاي مردمنهاد، خدمات بهداشتي، درماني، معيشتي و آموزشي لازم به آنان ارائه ميشود. در جريان گفتوگوهاي انجامشده با مسئولان حوزه اجتماعي شهرداري، از اين پيشنهاد حمايت شد و اقدامات اوليهاي نيز انجام شد». اين طرح البته پذيرفته نشد و در عمل همين طرح ضربتي به
مرحله اجرائي رسيد که در بيانيه انجمن هم به آن اشاره شده است: «امروز، استانداري تهران وارد ماجرا شده و گويا قرار است تجربه بيسرانجام طرح ساماندهي که در خرداد سال جاری براي چندمين بار آغاز شد و يک ماه بعد خود اجراکنندگان آن را متوقف کردند، تکرار شود. استاندار تهران، در موضعي که ناشي از درکنکردن شرايط اجتماعي و وضعيت کودکان کار و برآمده از نگاه پليسي-امنيتي و مواجهه سخت با مردم محروم است، با اعلام «جمعآوري کودکان کار» در واقع سه حالت فراروي آنان قرار ميدهد؛ يا بازگشت به خانواده بدون هيچگونه حمايت يا سلب حضانت از خانوادههايي که کودک آنها براي بار دوم دستگير ميشود؛ يعني سلب حضانت به واسطه فقر يا رد مرز کودکان مهاجر». انجمن حمايت از حقوق کودکان ايران در پايان اين اقدامات را به واسطه جاريبودن اصول پيماننامه حقوق کودکان در کشور که در حکم قانون داخلي محسوب ميشود، نهفقط غيرقانوني؛ بلکه غيراخلاقي و غيرانساني دانست.
علاوهبراين ادامه پيداکردن اين طرح با واکنش اعتراضي بسياري از فعالان اجتماعي و فعالان حقوق کودک در ايران هم مواجه شد که صدها نفر هم در نامهاي به وزير کشور خواستار پاياندادن به اين طرح شدند. در نامه اين کنشگران اجتماعي به وزير کشور آمده است: «درخواست ما از شما و ديگر مسئولان دولتي اين است که به جاي اقدامات قهري و دستگيري کودکان به بهانه جلوگيري از شيوع بيماري، منافع عاليه کودکان را فارغ از تابعيت در اولويت قرار دهيد و ترتيبي اتخاذ کنيد تا از زيرساخت موجود دولتي و عمومي براي دريافت داوطلبانه خدمات پزشکي، بهداشتي و اسکان با کمک نهادهاي مدني متناسب با شرايط کودکان استفاده شود. بديهي است که هر اقدامي بايد با رعايت مصالح و توجه به اصول کنوانسيون حقوق کودک انجام شود و طراحي آن با مشارکت و تأييد نهادهاي مدني مستقل و اجراي آن با نظارت مستمر ايشان باشد و آنچه «شرايط اضطراري» خوانده ميشود، نبايد دستمايه اجراي بيدردسر طرحهاي شکستخورده دستگيري و استرداد کودکان قرار گيرد».
زحمتکشان ديدهنشده در دوران کرونا
کمتوجهي يا برخوردهاي به عقیده کارشناسان نادرست با گروههاي کمبرخوردار، به کودکان کار و خيابان ختم نميشود و اين روزها افراد و گروههاي ديگري هم در ايران شرايط سختي را پشت سر ميگذارند. اگرچه در خدمت صادقانه پزشکان، پرستاران و کادر درماني شکي نيست و اين روزها ايرانيان سلامت جامعه را مديون زحمات اين افراد ميدانند؛ اما خط اول مقابله فقط به کادر درمان خلاصه نميشود. کارکنان آرامستانها و افراد درگير با مراحل کفنودفن جانباختگان ويروس کرونا، رانندگان اورژانس، نيروهاي پشتيباني و خدماتي بيمارستانها و دهها گروه ديگر هم اين روزها از نزديک و در خط اول مبارزه با کرونا هستند. «ستار» پرستار بيمارستان بقيهالله تهران که در سه هفته گذشته دائما در اين بيمارستان مشغول به کار بوده، از زحمات کارکنان خدماتي اين بيمارستان به «شرق» ميگويد: «الان ديگر همه ميدانيم که تعدادي پزشک و کادر درمان در اين کار شريف جان خود را از دست دادند؛ اما درباره پرسنل نظافت هم چيزي شنيديم؟ ولي واقعا زحمت ميکشند و خيلي هم تلفات داشتند». آنطور که اين پرستار با تجربه ميگويد در بيمارستانهاي مختلف روزانه چند نفري از کادر پشتيباني و
نيروهاي خدماتي به کرونا مبتلا ميشوند: «ما خودمان گروههايي داريم که فقط پرستارها يا نهايتا کادر درماني هستيم. هر روز خبر ميآيد که در فلان بيمارستان اين تعداد از کادر نظافت يا پشتيباني يا حتي راننده ويروس را گرفتند. اينها افراد زحمتکشي هستند که حقوق و شرايط کاري خوبي هم ندارند».
مشابه اين توضيحات را کارکنان آرامستانهاي کشور هم مطرح ميکند و ميگويند در شرايطي که ابزار و تجهيزات ايمني به اندازه کافي وجود ندارد، افرادي کادر دشوار و خطرناک را همچنان ادامه ميدهند و حتي در اين راه جان ميدهند؛ گروههايي که براي رهايي جامعه از اين روزهاي سخت مشغول مبارزه و حتي جاندادن هستند.