زندان زیر سایه کرونا
صالح نقرهکار . وکیل دادگستری
1. در کنار نگرانیهای بشردوستانه محلی، منطقهای، ملی و جهانی، کانون توجه مدافعان حقوق انسانی به اقشار آسیبپذیر اقتصادی، مشاغل روزمزد، خانوادههای فاقد سرپرست، کودکان کار و زبالهگردها، خدماتدهنگان عمومی مانند پاکبانها، زندانیان و اقشار شاغل در زندانها معطوف شده است. در برنامه اقدام وضعیت اضطرار، ملاحظهگری اوضاع هر قشر قابل توجه است. اصل کرامت انسانی و صیانت از حق حیات از یک طرف و نظامات عمومی و مصالح اجتماعی از طرف دیگر زمینه اتخاذ رویکرد و کارکرد متمایز از روزمره را ایجاب میکند. حق سلامت و حیات جامعه در اولویت است، لاجرم باید سایر حقوق را ذیل آن تعریف کرده و همه ملاحظات را به پای آن قربانی کرد.
2. قوه قضا هم جزئی از حکمرانی است. اصل حاکم بر عمل حکمرانی «تناسب» است؛ یعنی متناسب با مقتضیات و شرایط تصمیم بهنگام گرفته شود. این خصلت حکمرانی باعث میشود عمل منعطف و قرین با خیر عمومی داشته باشد و کاراتر، پذیراتر، تسهیلکنندهتر و توانمندتر در حل مسائل جامعه شناخته شود. هرقدر حکمرانی این انعطاف و توانایی را بیشتر داشته باشد، ظهور شایستهتر و مقتدرتر خواهد داشت. آزمون بزرگ کرونا دقیقا حکمرانیهای جهان را در مظان آزمون علنی قرار داده است. در این راستا رفتار هریک با زندانیان سوژه تحقیق و قیاس پردلالتی دارد.
3. زندانیان فقط باید متحمل مجازات حبس شوند نه بیشتر. وقتی کرونا وضعیت حیات این قشر را تهدید میکند، انتظار این است که تصمیمهای اضطراری برای اولویتبخشی به حق حیات گرفته شود. مرگ یک زندانی هم قابل قبول نیست، مسئولیت جان او با حکمرانی است؛ نباید از آن غفلت شود با این توجیه که مجرم باید تاوان ببیند.
4. زندانیان جزء آسیبپذیرترین اقشار هستند، زیرا جسم آنها به نام قانون و حکم مرجع قضائی در وضعیت سلب آزادی بدون اراده آنها قرار گرفته است. جان همه زندانیان عزیز است و ایشان هم انسان هستند، حتی اگر خطاکار باشند. بهویژه زندانیان سیاسی و عقیدتی که اختلاف نظر جدی درباره جرم آنها بین جامعه وجود دارد.
5. راهکار قوه قضا در این شرایط با تسریع در آزادی و اعطای مرخصی به زندانیان بهمنظور پیشگیری از سلب حق حیات، براساس اصول بشردوستانه کرامت انسانی قلمداد میشود، هرچند ناکافی است. محیط زندانها فضایی بسته و ناامن در مقابل این ویروس برای محکومان، بازداشتیها و حتی پرسنل ایجاد میکند. علت ناآرامی در برخی زندانها و دغدغه خانوادهها را کاملا میتوان درک کرد.
6. حساسیت درباره همه زندانیان به دیدهای برابریخواهانه و منهای تبعیض است؛ البته درباره زندانیان سیاسی، وکلا، فعالان مدنی و محیط زیستی، زندانیهای خارجی و دوتابعیتی حساسیتهای نهادهای بینالمللی و سایر کشورها هم مدخلیت دارد. زنان زندانی و اطفال کانون اصلاح و تربیت نیز باید با نگاه تبعیض مثبت بهدلیل آسیبپذیری مورد توجه جدیتری قرار بگیرند؛ آزادکردن توأم با وثیقه آنها و تسریع در اقدام تسهیلی سزاوار است. داروی تلخ زندان را باید به شهد حسن تدبیر بهنگام تسکیندهنده تجویز کرد تا کشور به ناروا در مظان اتهام نقض حق حیات قرار نگیرد.
7. در مجموع اقدامات و بخشنامههای اخیر قوه قضائیه از درک درست از شرایط خطیر ناظر بر کاهش آلام و خسارات ناشی از بیماری کرونا حکایت دارد. مرخصی 54 هزار زندانی و آزادی مشروط هزارو 440 مددجو به استناد گفته سخنگوی قضا مثبت است. دستورالعمل کاهش ورودی افراد به زندانها با عدم صدور قرارهای تأمین منجر به بازداشت جز در موارد ضروری، بهرهمندی از تأسیسات ارفاقی مندرج در قانون آیین دادرسی کیفری و قانون مجازات اسلامی از قبیل اعمال مجازاتهای جایگزین حبس، تعویق اجرای مجازات، تعلیق تعقیب و تعلیق مجازات، تعویق معرفی جدید محکومان به زندانها تا پایان فروردین 99 و جداسازی بیماران زمینهدار، ارائه اقلام حفاظتکننده محیط و ضدعفونیکنندهها و ارائه تجهیزات بهداشتی؛ همه تصمیمهای سزاواری است و جای قدرشناسی دارد.
8. با همه این تدابیر، کانون بحران کثرت تجمع انسانی موجود در زندانهاست که هنوز هم نگرانیها را نکاهیده است. در چنین برههای آنچه مهم است، سرعت عمل و ابتکار در اتخاذ تدبیر بهنگام است. به نظر میرسد فقط محکومان خطرناک باید ضمن رعایت استانداردهای لازم در زندانها باقی بمانند و سایرین با تدابیر تأمینی و مراقبتی، آزاد و مشمول مرخصی شوند.
بهویژه آن دسته زندانیان واجد جنبه عمومی غیرخطرناک برای سلامت و امنیت جامعه که شاکی خصوصی ندارند، مورد تسهیل ویژه قرار گیرند. حتما مجرمان سیاسی در خط مقدم آزادی و اعطای مرخصی هستند. این تدبیر واجد جنبه تسکینی برای افکار عمومی نیز هست.
9. باید دقت بهنگام کنیم که اوضاع عادی نیست و پیشبینیناپذیر است. نقطه بدون بازگشت دور نیست. هر امکان و فرصتی در چارچوب منافع ملی باید مغتنم شمرده شود. تصمیمها باید با کمترین ریسک و بیشترین عایدی اتخاذ شود. جان زندانیان را مهمتر از آنچه تاکنون پنداشتهایم شیرین و عزیز بپنداریم. به چشمان منتظر خانواده آنها و به ترازوی بارگاه عدالت توجه کنیم. ضمن قدرشناسی از تلاشهایی که تاکنون انجام شده، بدون هیچ ملاحظهای هشدارها باید جدی گرفته شده و نگذاریم دیرتر شود.
1. در کنار نگرانیهای بشردوستانه محلی، منطقهای، ملی و جهانی، کانون توجه مدافعان حقوق انسانی به اقشار آسیبپذیر اقتصادی، مشاغل روزمزد، خانوادههای فاقد سرپرست، کودکان کار و زبالهگردها، خدماتدهنگان عمومی مانند پاکبانها، زندانیان و اقشار شاغل در زندانها معطوف شده است. در برنامه اقدام وضعیت اضطرار، ملاحظهگری اوضاع هر قشر قابل توجه است. اصل کرامت انسانی و صیانت از حق حیات از یک طرف و نظامات عمومی و مصالح اجتماعی از طرف دیگر زمینه اتخاذ رویکرد و کارکرد متمایز از روزمره را ایجاب میکند. حق سلامت و حیات جامعه در اولویت است، لاجرم باید سایر حقوق را ذیل آن تعریف کرده و همه ملاحظات را به پای آن قربانی کرد.
2. قوه قضا هم جزئی از حکمرانی است. اصل حاکم بر عمل حکمرانی «تناسب» است؛ یعنی متناسب با مقتضیات و شرایط تصمیم بهنگام گرفته شود. این خصلت حکمرانی باعث میشود عمل منعطف و قرین با خیر عمومی داشته باشد و کاراتر، پذیراتر، تسهیلکنندهتر و توانمندتر در حل مسائل جامعه شناخته شود. هرقدر حکمرانی این انعطاف و توانایی را بیشتر داشته باشد، ظهور شایستهتر و مقتدرتر خواهد داشت. آزمون بزرگ کرونا دقیقا حکمرانیهای جهان را در مظان آزمون علنی قرار داده است. در این راستا رفتار هریک با زندانیان سوژه تحقیق و قیاس پردلالتی دارد.
3. زندانیان فقط باید متحمل مجازات حبس شوند نه بیشتر. وقتی کرونا وضعیت حیات این قشر را تهدید میکند، انتظار این است که تصمیمهای اضطراری برای اولویتبخشی به حق حیات گرفته شود. مرگ یک زندانی هم قابل قبول نیست، مسئولیت جان او با حکمرانی است؛ نباید از آن غفلت شود با این توجیه که مجرم باید تاوان ببیند.
4. زندانیان جزء آسیبپذیرترین اقشار هستند، زیرا جسم آنها به نام قانون و حکم مرجع قضائی در وضعیت سلب آزادی بدون اراده آنها قرار گرفته است. جان همه زندانیان عزیز است و ایشان هم انسان هستند، حتی اگر خطاکار باشند. بهویژه زندانیان سیاسی و عقیدتی که اختلاف نظر جدی درباره جرم آنها بین جامعه وجود دارد.
5. راهکار قوه قضا در این شرایط با تسریع در آزادی و اعطای مرخصی به زندانیان بهمنظور پیشگیری از سلب حق حیات، براساس اصول بشردوستانه کرامت انسانی قلمداد میشود، هرچند ناکافی است. محیط زندانها فضایی بسته و ناامن در مقابل این ویروس برای محکومان، بازداشتیها و حتی پرسنل ایجاد میکند. علت ناآرامی در برخی زندانها و دغدغه خانوادهها را کاملا میتوان درک کرد.
6. حساسیت درباره همه زندانیان به دیدهای برابریخواهانه و منهای تبعیض است؛ البته درباره زندانیان سیاسی، وکلا، فعالان مدنی و محیط زیستی، زندانیهای خارجی و دوتابعیتی حساسیتهای نهادهای بینالمللی و سایر کشورها هم مدخلیت دارد. زنان زندانی و اطفال کانون اصلاح و تربیت نیز باید با نگاه تبعیض مثبت بهدلیل آسیبپذیری مورد توجه جدیتری قرار بگیرند؛ آزادکردن توأم با وثیقه آنها و تسریع در اقدام تسهیلی سزاوار است. داروی تلخ زندان را باید به شهد حسن تدبیر بهنگام تسکیندهنده تجویز کرد تا کشور به ناروا در مظان اتهام نقض حق حیات قرار نگیرد.
7. در مجموع اقدامات و بخشنامههای اخیر قوه قضائیه از درک درست از شرایط خطیر ناظر بر کاهش آلام و خسارات ناشی از بیماری کرونا حکایت دارد. مرخصی 54 هزار زندانی و آزادی مشروط هزارو 440 مددجو به استناد گفته سخنگوی قضا مثبت است. دستورالعمل کاهش ورودی افراد به زندانها با عدم صدور قرارهای تأمین منجر به بازداشت جز در موارد ضروری، بهرهمندی از تأسیسات ارفاقی مندرج در قانون آیین دادرسی کیفری و قانون مجازات اسلامی از قبیل اعمال مجازاتهای جایگزین حبس، تعویق اجرای مجازات، تعلیق تعقیب و تعلیق مجازات، تعویق معرفی جدید محکومان به زندانها تا پایان فروردین 99 و جداسازی بیماران زمینهدار، ارائه اقلام حفاظتکننده محیط و ضدعفونیکنندهها و ارائه تجهیزات بهداشتی؛ همه تصمیمهای سزاواری است و جای قدرشناسی دارد.
8. با همه این تدابیر، کانون بحران کثرت تجمع انسانی موجود در زندانهاست که هنوز هم نگرانیها را نکاهیده است. در چنین برههای آنچه مهم است، سرعت عمل و ابتکار در اتخاذ تدبیر بهنگام است. به نظر میرسد فقط محکومان خطرناک باید ضمن رعایت استانداردهای لازم در زندانها باقی بمانند و سایرین با تدابیر تأمینی و مراقبتی، آزاد و مشمول مرخصی شوند.
بهویژه آن دسته زندانیان واجد جنبه عمومی غیرخطرناک برای سلامت و امنیت جامعه که شاکی خصوصی ندارند، مورد تسهیل ویژه قرار گیرند. حتما مجرمان سیاسی در خط مقدم آزادی و اعطای مرخصی هستند. این تدبیر واجد جنبه تسکینی برای افکار عمومی نیز هست.
9. باید دقت بهنگام کنیم که اوضاع عادی نیست و پیشبینیناپذیر است. نقطه بدون بازگشت دور نیست. هر امکان و فرصتی در چارچوب منافع ملی باید مغتنم شمرده شود. تصمیمها باید با کمترین ریسک و بیشترین عایدی اتخاذ شود. جان زندانیان را مهمتر از آنچه تاکنون پنداشتهایم شیرین و عزیز بپنداریم. به چشمان منتظر خانواده آنها و به ترازوی بارگاه عدالت توجه کنیم. ضمن قدرشناسی از تلاشهایی که تاکنون انجام شده، بدون هیچ ملاحظهای هشدارها باید جدی گرفته شده و نگذاریم دیرتر شود.