انتشار مقاله شهردار تهران در گاردین علیه تحریمها
پیروز حناچی، شهردار تهران با انتشار مقالهای که در آن وضعیت و شرایط کشور در موضوع مقابله با بیماری کرونا را شرح داده است، از تحریمهای آمریکا علیه ایران که شرایط را برای مردم ایران سختتر کرده، انتقاد کرد. مقاله حناچی در روزنامه بریتانیایی گاردین با این تیتر «تحریمها مبارزه ایران علیه ویروس کرونا را فلج کرده است» منتشر شده است. ترجمه متن کامل این مقاله در ادامه آمده است:برای بسیاری از ما مدیران شهری در ایران یورش ویروس کرونا بر یک واقعیت مهم زندگی تأکید کرده است: هیچ شهر، قصبه و ملتی نمیتواند نسبت به بحرانهای جهانی حتی در گوشه و کنارهای دوردست دنیا بیتفاوت باشد.در واقع، درحالیکه معیار حکومتداری خوب در طول یک قرن گذشته این بوده است که «جهانی فکر کنیم، محلی عمل کنیم»، امروز ما باید هم محلی و هم جهانی فکر کنیم و هم عمل کنیم.متأسفانه، کوتهفکری که در سالهای گذشته بر سیاست کشورهای مختلف حاکم بوده، از بین نرفته است. در عوض، کسانی که بهشدت به دنبال دستیابی به «منافع ملی» به دقت تعریفشده با هر قیمتی هستند، در حال افزایش است. این رویکرد عواقب بسیاری به دنبال دارد.در ایران، مدیران شهری با یک بحران بیسابقه
بهداشت عمومی روبهرو هستند. ارقام نشان میدهد که 3هزار و160 نفر تا دوم آوریل از این بیماری فوت کردهاند و بیش از 50 هزار مورد ابتلا به کرونا گزارش شده است. میزان ابتلا هنوز کند نشده و بسیاری از مبتلایان در تهران هستند؛ شهری که من شهردار آن هستم.
بدون تردید مواردی وجود دارد که ما میتوانیم مانند همه کشورهای دنیا متفاوت عمل کنیم. اما ما تحت شدیدترین رژیم تحریم تاریخ عمل میکنیم. تحریم ایالات متحده نهتنها شرکتها و اشخاص آمریکایی را از انجام تجارت قانونی با همتایان ایرانی منع میکند، بلکه با توجه به اینکه این تحریمها فرامرزی است، همه کشورها و شرکتها نیز برای خودداری از انجام فعالیتهای قانونی با ایرانیان، حتی در زمینه فروش دارو مورد ارعاب قرار میگیرند.در نتیجه، توانایی من و همکارانم در فراهمکردن زیرساختهای بهداشتی، لجستیکی و سایر موارد ضروری برای مبارزه با این بیماری بهشدت کاهش یافته است. ما هر روز این خسران را تجربه میکنیم؛ درحالیکه میتوانستیم از مرگ افراد جلوگیری کنیم.
این رفتار ناعادلانه با ایران از طریق سیاستهای یک کشور -ایالات متحده- حاصل شده است؛ کشوری که به نظر میرسد دولت حاکم آن منافع ملی را در اولویت قرار نمیدهد بلکه در عوض منافع حزب حاکم را بر منافع ملی ترجیح میدهد. نتیجه چنین سیاستها و رفتارهای غیرمسئولانه محدود به ایران نیست. آنها همچنین به مردم آمریکا آسیب رساندهاند.
در واقع، امتناع دولت دونالد ترامپ از متوقفکردن جنگ اقتصادی خود علیه ایران مستقیما مانع تلاشهای ما برای مقابله با ویروس میشود که هیچ مرزی نمیشناسد. آیا این با منافع ملی ایالات متحده سازگار است که پاندمیک ویروس کرونا دائمی شود؟
برای مقابله بهتر با این بحرانهای جهانی جدید، لازم است سیاستمداران بدانند كه مسیر پیگیری منافع ملی جدا یا مغایر با منافع جهانی و پاسخگویی بینالمللی نیست.
موضوعی که از اهمیت مشابه برخوردار است، این است که باید بدانیم تا زمانی که اجماع عمومی در سیاست بینالملل فعالانه به سمت کاهش بیعدالتی و نابرابری فراتر از مرزهای ملی و نژادی حرکت نکند، بحرانهای جهانی همچنان به شکلی انعطافناپذیر هر کشوری در جهان را به خطر میاندازد.
ادامه این شرایط برای جهان امکانپذیر نیست. اگر رهبران جهانی نتوانند از این فرصت برای پذیرش تغییر استفاده کنند، همه ما همچنان در برابر بیماریهای واگیردار، فاجعه زیستمحیطی، گرمشدن کره زمین، تروریسم، افراطگرایی شدید و سایر تهدیدهای مشترک بسیار آسیبپذیر خواهیم بود.
پیروز حناچی، شهردار تهران با انتشار مقالهای که در آن وضعیت و شرایط کشور در موضوع مقابله با بیماری کرونا را شرح داده است، از تحریمهای آمریکا علیه ایران که شرایط را برای مردم ایران سختتر کرده، انتقاد کرد. مقاله حناچی در روزنامه بریتانیایی گاردین با این تیتر «تحریمها مبارزه ایران علیه ویروس کرونا را فلج کرده است» منتشر شده است. ترجمه متن کامل این مقاله در ادامه آمده است:برای بسیاری از ما مدیران شهری در ایران یورش ویروس کرونا بر یک واقعیت مهم زندگی تأکید کرده است: هیچ شهر، قصبه و ملتی نمیتواند نسبت به بحرانهای جهانی حتی در گوشه و کنارهای دوردست دنیا بیتفاوت باشد.در واقع، درحالیکه معیار حکومتداری خوب در طول یک قرن گذشته این بوده است که «جهانی فکر کنیم، محلی عمل کنیم»، امروز ما باید هم محلی و هم جهانی فکر کنیم و هم عمل کنیم.متأسفانه، کوتهفکری که در سالهای گذشته بر سیاست کشورهای مختلف حاکم بوده، از بین نرفته است. در عوض، کسانی که بهشدت به دنبال دستیابی به «منافع ملی» به دقت تعریفشده با هر قیمتی هستند، در حال افزایش است. این رویکرد عواقب بسیاری به دنبال دارد.در ایران، مدیران شهری با یک بحران بیسابقه
بهداشت عمومی روبهرو هستند. ارقام نشان میدهد که 3هزار و160 نفر تا دوم آوریل از این بیماری فوت کردهاند و بیش از 50 هزار مورد ابتلا به کرونا گزارش شده است. میزان ابتلا هنوز کند نشده و بسیاری از مبتلایان در تهران هستند؛ شهری که من شهردار آن هستم.
بدون تردید مواردی وجود دارد که ما میتوانیم مانند همه کشورهای دنیا متفاوت عمل کنیم. اما ما تحت شدیدترین رژیم تحریم تاریخ عمل میکنیم. تحریم ایالات متحده نهتنها شرکتها و اشخاص آمریکایی را از انجام تجارت قانونی با همتایان ایرانی منع میکند، بلکه با توجه به اینکه این تحریمها فرامرزی است، همه کشورها و شرکتها نیز برای خودداری از انجام فعالیتهای قانونی با ایرانیان، حتی در زمینه فروش دارو مورد ارعاب قرار میگیرند.در نتیجه، توانایی من و همکارانم در فراهمکردن زیرساختهای بهداشتی، لجستیکی و سایر موارد ضروری برای مبارزه با این بیماری بهشدت کاهش یافته است. ما هر روز این خسران را تجربه میکنیم؛ درحالیکه میتوانستیم از مرگ افراد جلوگیری کنیم.
این رفتار ناعادلانه با ایران از طریق سیاستهای یک کشور -ایالات متحده- حاصل شده است؛ کشوری که به نظر میرسد دولت حاکم آن منافع ملی را در اولویت قرار نمیدهد بلکه در عوض منافع حزب حاکم را بر منافع ملی ترجیح میدهد. نتیجه چنین سیاستها و رفتارهای غیرمسئولانه محدود به ایران نیست. آنها همچنین به مردم آمریکا آسیب رساندهاند.
در واقع، امتناع دولت دونالد ترامپ از متوقفکردن جنگ اقتصادی خود علیه ایران مستقیما مانع تلاشهای ما برای مقابله با ویروس میشود که هیچ مرزی نمیشناسد. آیا این با منافع ملی ایالات متحده سازگار است که پاندمیک ویروس کرونا دائمی شود؟
برای مقابله بهتر با این بحرانهای جهانی جدید، لازم است سیاستمداران بدانند كه مسیر پیگیری منافع ملی جدا یا مغایر با منافع جهانی و پاسخگویی بینالمللی نیست.
موضوعی که از اهمیت مشابه برخوردار است، این است که باید بدانیم تا زمانی که اجماع عمومی در سیاست بینالملل فعالانه به سمت کاهش بیعدالتی و نابرابری فراتر از مرزهای ملی و نژادی حرکت نکند، بحرانهای جهانی همچنان به شکلی انعطافناپذیر هر کشوری در جهان را به خطر میاندازد.
ادامه این شرایط برای جهان امکانپذیر نیست. اگر رهبران جهانی نتوانند از این فرصت برای پذیرش تغییر استفاده کنند، همه ما همچنان در برابر بیماریهای واگیردار، فاجعه زیستمحیطی، گرمشدن کره زمین، تروریسم، افراطگرایی شدید و سایر تهدیدهای مشترک بسیار آسیبپذیر خواهیم بود.