کرونا ایران و اعلان جنگ سوم جهانی
سیدعلی خرم . استاد حقوق بینالملل
کرونا به سرعت آمد و با وجود قبولنشدن از سوی رهبران سیاسی جهان، همهجاگیر شد و جنگی را علیه بشریت آغاز کرد که به نوعی بتوان گفت شاید «نه از تاک نشانی ماند و نه از تاکنشان». هیچ حادثهای در جهان نتوانسته در عرض سه ماه، آنچنان تأثیرات شگرفی در جامعه، سیاست، امنیت، اقتصاد، شیوه حکمرانی، بهداشت، علم و تکنولوژی به وجود آورد. برخی به اشتباه، بحران مالی بینالمللی سال 2008 را با ظهور و بحران کرونا مقایسه کردهاند که شاید به تدریج متوجه شوند بحران کرونا چقدر عظیم و چه اندازه صاحب اراده و اقتدار است. کرونا اگر یک جهش ویروسی باشد، میآموزد که این آغاز راه است و بشر آینده چقدر در مقابل چنین جهشهایی زبون و ناتوان خواهد بود و باید بیش از پیش به ابزار علم و تکنولوژی مجهز و از خرافهپرستی دوری کند تا خود را از پیش برای چنین تقابلی آماده کند. اگر هم دستساخته بشر باشد، مهندسان و دانشمندان ژنتیکی که در الگوریتم ساختار ویروس آنفلوانزا دست بردند و به خیال خام خود، دشمن و رقیب را هدف قرار دادند، امروز بهخوبی فهمیدند که جامعه بشری یک پیکر است و به قول ضربالمثل فارسی، اگر چاه برای رقیب حفر کنی، خودت هم راه فراری نداری و در آن چاه سرنگون میشوی. بههرحال، کرونا در میان نگاههای ناباورانه همه رهبران جهان آمد و همه را درنوردید؛ هرکجا بخواهد کشت و کشتار راه میاندازد و ژستهای این کشورها اگر از علم و همیاری کمک نگیرند، تأثیری در مهار و کنترل آن ندارد.
در 75 سالی که از جنگ دوم جهانی گذشته است، همواره یک نگرانی مهم و دغدغه فراگیر استادان روابط بینالملل این بوده که به همان دلیل که جنگ اول و جنگ دوم جهانی رخ داد، هیچ دلیلی وجود ندارد که جنگ سوم جهانی نیز رخ ندهد. بسیاری از تحلیلگران و متخصصان به ارزیابی گوشه و زوایای چنین جنگی پرداختهاند و معتقدند این جنگ حتما بین دارندگان سلاحهای هستهای صورت میگیرد که بقیه جهان تحت پرچم آنها به دو اردوگاه تقسیم میشوند. اگرچه بهکارگیری سلاح هستهای در ابعاد کلاسیک آن در چنین جنگهایی غیرمحتمل خواهد بود، چون خودشان هم نابود میشوند، ولی احتمال استفاده از سلاحهای هستهای با اورانیوم رقیقشده وجود دارد که قدرت تخریب آنها با اینکه از سلاحهای بهکاررفته در هیروشیما و ناکازاکی مخربتر و قویتر خواهند بود، ولی باز هم قابل کنترل در ابعاد منطقهای است. هیچگاه تصور نمیشد همه کشورهای جهان از شرق و غرب در یک اردوگاه قرار گیرند و ویروسی ناشناخته یکتنه به آنان اعلان جنگ داده و با همه قدرتهای جهان به نبرد بپردازد و دارندگان سلاحهای هستهای، کوچکترین اراده و قدرتی برای مقابله با آن نداشته باشند. بهدرستی باید باور کرد هیچ حادثهای به اندازه بحران کرونا نتوانسته است بعد از جنگ دوم جهانی تا این اندازه بر ساختار جهان تأثیرگذار باشد. در مدت کوتاهی اقتصاد جهان را درهم پاشید، کشورهای ثروتمند به علامت فقر دستهای خود را بالا برده و محتاج طرح مارشال اروپایی که یادگار جنگ دوم جهانی است، شدند، بیکاری همه کشورهای جهان را در ابعاد وسیع دربر گرفته و دونالد ترامپ افتخارات زودگذر خود را در زمینه نرخ اشتغال، نقش بر آب میبیند. این جنگ سوم جهانی اثبات کرد سلاحهای هستهای و انواع جنگافزارهای ساخته بشر، هیچ کاربرد و جایگاهی در دفاع از کره زمین نخواهند داشت و فقط به درد ژستگرفتن درون خانواده کره زمین میخورد. بهتر است مردمان کره زمین با نگاه به آینده، در اندیشه سلاحهای دیگری باشند. کرونا به قدرتمندان روی کره زمین میآموزد قدرت مهیب آنها در مقابل یک ویروس ذرهبینی، بسیار ناتوان است؛ شاید اندیشه کنند و دست از ظلم، جنایت و خونریزی بردارند. دونالد ترامپ، رهبر بزرگترین قدرت جهان، نه آشی را که برای مردم آمریکا در حال پختن بود به پایان رساند و نه توانست با جنایتی که با تحریمهای متکبرانه خود در حق مردم ایران کرد، راه به جایی ببرد. اگر او در نیمه راه به نصایح رهبران جهان و رهبران دموکرات خود گوش دهد و تا دیر نشده از تحریمهای کشنده و مهلک دست بردارد و قدرت اقتصادی خود را به رخ مردم ایران نکشد، ممکن است جنگ کرونا، قدرت او و همه اقتدارگرایان کره زمین را به زبالهدان تاریخ بسپارد. جنگ کرونا در همین مدت کوتاه توانست درس عبرتی به دونالد ترامپ بدهد که زیر بار توافقهایی بینالمللی نظیر اجلاس پاریس نمیرفت و متکبرانه هیچ مسئولیتی را در قبال گرمترشدن کره زمین به اندازه دو تا 2/5 درجه نمیپذیرفت.
جنگ کرونا توانست کارخانهها و تأسیسات ترامپ را که دیاکسیدکربن تولید میکردند، از کار بیندازد و اگر این شرایط کرونایی تا آخر سال ادامه یابد، کره زمین امسال سالمترین هوای ممکن را بعد از جنگ دوم جهانی تجربه خواهد کرد که آثار شگرفی بر احیای محیط زیست آن خواهد داشت.
با اینکه سخن دراینباره فراوان است و ابعاد بسیاری دارد، ولی سیاستهای داخلی ایران را نیز نباید فراموش کرد. کشور ما وضعیت ویژهای دارد. قبل از اینکه مورد تهاجم کرونا قرار گیرد، از نظر اقتصادی زیر ضربات خصمانه دونالد ترامپ و تیم تندرو او قرار گرفته است؛ بنابراین در این جنگ سوم جهانی، بهسختی میتواند جایگاه خود را در جامعه جهانی پیدا کند. ایران قبل از بحران کرونا نیز بحرانهای متعدد دیگری را تجربه کرده در بدن ندارد؛ ازاینرو، دستش برای هر اقدامی مانند دیگر کشورها باز نیست. پس باید گامهای خود را بسیار حسابشده و محتاطانه بردارد. هنوز واکنش طبقات محروم و بیکاران در حوادث آبان و آذر گذشته و دیماه ۹۶ از یاد نرفتهاند که اکنون در پی تعطیلشدن کسبوکارها، چند برابر شده و اگر این خانهنشینی و بیکاری ادامه یابد و درمان نشود، بین خطر ویروس کرونا و ویروس گرسنگی، حتما به پیشواز ویروس کرونا رفته و همه سازوکارهای کشور و ازجمله وزارت بهداشت را زیر پا گذاشته و از خانهها بیرون میآیند تا به هر ترتیب شکم خود و خانوادهشان را سیر کنند؛ این را در ترافیک شهر و بازشدن مغازهها مشاهده خواهیم کرد. با اینکه بیکاری ناشی از جنگ
کرونا در تمام جهان به وقوع پیوسته، ولی دیگران بدون ترس از تحریمها، از اندوخته ارزی خود یا طرح مارشال برای سیرکردن شکم شهروندان خود به قیمت در خانه ماندن آنها استفاده میکنند و ایران این توانایی را خیلی کم دارد و مسئولان باید این حقیقت را بدانند. سخن پایانی اینکه ما هنوز در آغاز کار و مبارزه در این جنگ سوم جهانی بوده و همگان غافل از تأثیرات کرونا بر خود و جامعه خود هستند؛ تأثیراتی که در ماههای آینده بیشتر هویدا خواهند شد. اما تا همینجا نیز آثار این جنگ سوم جهانی علیه بشر روی کره زمین تا حدودی روشن شده و همه به تحلیل گامهای بعدی نشستهایم. شاید این جنگ سوم جهانی که برخلاف عرف و قاعده، همه کشورهای جهان بدون استثنا و همه قدرتهای رقیب را در یک اردوگاه قرار داده و همه ملل را بهطور مشابه مورد نوازش قرار میدهد، بتواند کمکی به همبستگی همه ملل جهان روی کره زمین کند. این همبستگی دو درس به ما میدهد؛ اول اینکه همه برای نجات کره زمین از مصرفهای بیرویه دست برداریم و دوم اینکه از جنگهای بین خانواده در جامعه جهانی پرهیز کنیم و از این پس به فکر جنگ چهارم جهانی باشیم که حریف ما یا دوباره یک ویروس خواهد بود یا
موجودات فضایی که برای تسلط بر زمین میآیند. آیا جنگسالاران و زورگویان روی کره زمین، به اندازه کافی قانع شدهاند؟ بعید است!
کرونا به سرعت آمد و با وجود قبولنشدن از سوی رهبران سیاسی جهان، همهجاگیر شد و جنگی را علیه بشریت آغاز کرد که به نوعی بتوان گفت شاید «نه از تاک نشانی ماند و نه از تاکنشان». هیچ حادثهای در جهان نتوانسته در عرض سه ماه، آنچنان تأثیرات شگرفی در جامعه، سیاست، امنیت، اقتصاد، شیوه حکمرانی، بهداشت، علم و تکنولوژی به وجود آورد. برخی به اشتباه، بحران مالی بینالمللی سال 2008 را با ظهور و بحران کرونا مقایسه کردهاند که شاید به تدریج متوجه شوند بحران کرونا چقدر عظیم و چه اندازه صاحب اراده و اقتدار است. کرونا اگر یک جهش ویروسی باشد، میآموزد که این آغاز راه است و بشر آینده چقدر در مقابل چنین جهشهایی زبون و ناتوان خواهد بود و باید بیش از پیش به ابزار علم و تکنولوژی مجهز و از خرافهپرستی دوری کند تا خود را از پیش برای چنین تقابلی آماده کند. اگر هم دستساخته بشر باشد، مهندسان و دانشمندان ژنتیکی که در الگوریتم ساختار ویروس آنفلوانزا دست بردند و به خیال خام خود، دشمن و رقیب را هدف قرار دادند، امروز بهخوبی فهمیدند که جامعه بشری یک پیکر است و به قول ضربالمثل فارسی، اگر چاه برای رقیب حفر کنی، خودت هم راه فراری نداری و در آن چاه سرنگون میشوی. بههرحال، کرونا در میان نگاههای ناباورانه همه رهبران جهان آمد و همه را درنوردید؛ هرکجا بخواهد کشت و کشتار راه میاندازد و ژستهای این کشورها اگر از علم و همیاری کمک نگیرند، تأثیری در مهار و کنترل آن ندارد.
در 75 سالی که از جنگ دوم جهانی گذشته است، همواره یک نگرانی مهم و دغدغه فراگیر استادان روابط بینالملل این بوده که به همان دلیل که جنگ اول و جنگ دوم جهانی رخ داد، هیچ دلیلی وجود ندارد که جنگ سوم جهانی نیز رخ ندهد. بسیاری از تحلیلگران و متخصصان به ارزیابی گوشه و زوایای چنین جنگی پرداختهاند و معتقدند این جنگ حتما بین دارندگان سلاحهای هستهای صورت میگیرد که بقیه جهان تحت پرچم آنها به دو اردوگاه تقسیم میشوند. اگرچه بهکارگیری سلاح هستهای در ابعاد کلاسیک آن در چنین جنگهایی غیرمحتمل خواهد بود، چون خودشان هم نابود میشوند، ولی احتمال استفاده از سلاحهای هستهای با اورانیوم رقیقشده وجود دارد که قدرت تخریب آنها با اینکه از سلاحهای بهکاررفته در هیروشیما و ناکازاکی مخربتر و قویتر خواهند بود، ولی باز هم قابل کنترل در ابعاد منطقهای است. هیچگاه تصور نمیشد همه کشورهای جهان از شرق و غرب در یک اردوگاه قرار گیرند و ویروسی ناشناخته یکتنه به آنان اعلان جنگ داده و با همه قدرتهای جهان به نبرد بپردازد و دارندگان سلاحهای هستهای، کوچکترین اراده و قدرتی برای مقابله با آن نداشته باشند. بهدرستی باید باور کرد هیچ حادثهای به اندازه بحران کرونا نتوانسته است بعد از جنگ دوم جهانی تا این اندازه بر ساختار جهان تأثیرگذار باشد. در مدت کوتاهی اقتصاد جهان را درهم پاشید، کشورهای ثروتمند به علامت فقر دستهای خود را بالا برده و محتاج طرح مارشال اروپایی که یادگار جنگ دوم جهانی است، شدند، بیکاری همه کشورهای جهان را در ابعاد وسیع دربر گرفته و دونالد ترامپ افتخارات زودگذر خود را در زمینه نرخ اشتغال، نقش بر آب میبیند. این جنگ سوم جهانی اثبات کرد سلاحهای هستهای و انواع جنگافزارهای ساخته بشر، هیچ کاربرد و جایگاهی در دفاع از کره زمین نخواهند داشت و فقط به درد ژستگرفتن درون خانواده کره زمین میخورد. بهتر است مردمان کره زمین با نگاه به آینده، در اندیشه سلاحهای دیگری باشند. کرونا به قدرتمندان روی کره زمین میآموزد قدرت مهیب آنها در مقابل یک ویروس ذرهبینی، بسیار ناتوان است؛ شاید اندیشه کنند و دست از ظلم، جنایت و خونریزی بردارند. دونالد ترامپ، رهبر بزرگترین قدرت جهان، نه آشی را که برای مردم آمریکا در حال پختن بود به پایان رساند و نه توانست با جنایتی که با تحریمهای متکبرانه خود در حق مردم ایران کرد، راه به جایی ببرد. اگر او در نیمه راه به نصایح رهبران جهان و رهبران دموکرات خود گوش دهد و تا دیر نشده از تحریمهای کشنده و مهلک دست بردارد و قدرت اقتصادی خود را به رخ مردم ایران نکشد، ممکن است جنگ کرونا، قدرت او و همه اقتدارگرایان کره زمین را به زبالهدان تاریخ بسپارد. جنگ کرونا در همین مدت کوتاه توانست درس عبرتی به دونالد ترامپ بدهد که زیر بار توافقهایی بینالمللی نظیر اجلاس پاریس نمیرفت و متکبرانه هیچ مسئولیتی را در قبال گرمترشدن کره زمین به اندازه دو تا 2/5 درجه نمیپذیرفت.
جنگ کرونا توانست کارخانهها و تأسیسات ترامپ را که دیاکسیدکربن تولید میکردند، از کار بیندازد و اگر این شرایط کرونایی تا آخر سال ادامه یابد، کره زمین امسال سالمترین هوای ممکن را بعد از جنگ دوم جهانی تجربه خواهد کرد که آثار شگرفی بر احیای محیط زیست آن خواهد داشت.
با اینکه سخن دراینباره فراوان است و ابعاد بسیاری دارد، ولی سیاستهای داخلی ایران را نیز نباید فراموش کرد. کشور ما وضعیت ویژهای دارد. قبل از اینکه مورد تهاجم کرونا قرار گیرد، از نظر اقتصادی زیر ضربات خصمانه دونالد ترامپ و تیم تندرو او قرار گرفته است؛ بنابراین در این جنگ سوم جهانی، بهسختی میتواند جایگاه خود را در جامعه جهانی پیدا کند. ایران قبل از بحران کرونا نیز بحرانهای متعدد دیگری را تجربه کرده در بدن ندارد؛ ازاینرو، دستش برای هر اقدامی مانند دیگر کشورها باز نیست. پس باید گامهای خود را بسیار حسابشده و محتاطانه بردارد. هنوز واکنش طبقات محروم و بیکاران در حوادث آبان و آذر گذشته و دیماه ۹۶ از یاد نرفتهاند که اکنون در پی تعطیلشدن کسبوکارها، چند برابر شده و اگر این خانهنشینی و بیکاری ادامه یابد و درمان نشود، بین خطر ویروس کرونا و ویروس گرسنگی، حتما به پیشواز ویروس کرونا رفته و همه سازوکارهای کشور و ازجمله وزارت بهداشت را زیر پا گذاشته و از خانهها بیرون میآیند تا به هر ترتیب شکم خود و خانوادهشان را سیر کنند؛ این را در ترافیک شهر و بازشدن مغازهها مشاهده خواهیم کرد. با اینکه بیکاری ناشی از جنگ
کرونا در تمام جهان به وقوع پیوسته، ولی دیگران بدون ترس از تحریمها، از اندوخته ارزی خود یا طرح مارشال برای سیرکردن شکم شهروندان خود به قیمت در خانه ماندن آنها استفاده میکنند و ایران این توانایی را خیلی کم دارد و مسئولان باید این حقیقت را بدانند. سخن پایانی اینکه ما هنوز در آغاز کار و مبارزه در این جنگ سوم جهانی بوده و همگان غافل از تأثیرات کرونا بر خود و جامعه خود هستند؛ تأثیراتی که در ماههای آینده بیشتر هویدا خواهند شد. اما تا همینجا نیز آثار این جنگ سوم جهانی علیه بشر روی کره زمین تا حدودی روشن شده و همه به تحلیل گامهای بعدی نشستهایم. شاید این جنگ سوم جهانی که برخلاف عرف و قاعده، همه کشورهای جهان بدون استثنا و همه قدرتهای رقیب را در یک اردوگاه قرار داده و همه ملل را بهطور مشابه مورد نوازش قرار میدهد، بتواند کمکی به همبستگی همه ملل جهان روی کره زمین کند. این همبستگی دو درس به ما میدهد؛ اول اینکه همه برای نجات کره زمین از مصرفهای بیرویه دست برداریم و دوم اینکه از جنگهای بین خانواده در جامعه جهانی پرهیز کنیم و از این پس به فکر جنگ چهارم جهانی باشیم که حریف ما یا دوباره یک ویروس خواهد بود یا
موجودات فضایی که برای تسلط بر زمین میآیند. آیا جنگسالاران و زورگویان روی کره زمین، به اندازه کافی قانع شدهاند؟ بعید است!