آئینه دیروز
دنیای اقتصاد
کرونا و سیاست در ایران و جهان
محمود صدری: ... نظام سیاسی ایران طبق معیارهای متعارف جهان امروز، متمرکز و غیردموکراتیک است؛ اما در عالم واقع، ایران سرزمین تکثر سیاسی شدید و پراکندگی قدرت سیاسی است. فرمانها از موضع اقتدار و مانند روسیه و چین صادر میشود، اما در مقام اجرا مانند ایتالیا و فرانسه، در گرداب تفاوت سلیقهها و بلکه تعارض منافع گرفتار میشود و مانند انگلستان با عرف و سنت مواجه میشود. آنچه این تفاوتها و تعارضها را کماثر و تحملپذیر، و مواجهه با بحرانها را ممکن ساخته، فرهنگ تعاون اجتماعی ایرانیان است. در ماجرای بحران کرونا، سهم فداکاری جامعه پزشکی و بسیج خودجوش اجتماعی در حوزههای اطلاعرسانی و امداد فردی در مهار بحران حتما بیش از سهم سیاستگذاریهای حکومت بوده است. اگر ایران به امکانات پزشکی بیشتری دسترسی داشت، احتمالا نسبت مرگ افراد کرونایی، به نسبتهایی مشابه آلمان و ژاپن میرسید. این وضع، از جنبه ملی و فرهنگی امیدوارکننده و از جنبه حکمرانی، دلسردکننده یا دستکم درخور نقد جدی است. زمان گفتوگوی بیشتر درباره این موضوع، پس از برطرفشدن بحران کرونا است که خدا کند زیاد طول نکشد.
اعتماد
روزنامهها در آستانه نابودي
بهروز بهزادي: ... در دولت مهرورز چيزي كه دريغ شد مهر به مطبوعات خصوصي بود و شرايط بهگونهاي شد كه روزنامهها از هر خبر و نظري كه با استقبال و توجه مردم روبهرو شود خالي شدند، تيراژهايي كه بر اثر ورود فضاي مجازي آسيب ديده بودند، بيشتر و بيشتر پايين آمدند و در كنار آن بنيه اقتصادي مطبوعات بخش خصوصي بدتر و بدتر شد. در دولت اميد گرچه اميدي شكل گرفت ولي نگاه دولت همچنان به بخش دولتي باقي ماند. مطبوعات بخش خصوصي گرچه اندك يارانهاي ميگرفتند ولي يارانههاي پنهان براي رسانههاي دولتي و حكومتي بود. و امروز كه رسانههاي كاغذي غريبانه هر يك چند صفحه اينترنتي منتشر ميكنند و جمهوري اسلامي ايران تنها كشوري است كه براي جلوگيري از كرونا چاپخانه تعطيل ميكند، زيانش نصيب رسانههاي كاغذي بخش خصوصي ميشود و در صورت ادامه اين وضع اين رسانهها با ضربههايي كه از گرانشدن كاغذ خوردهاند چون برگ خزان بر زمين ميريزند و آنچه ميماند رسانههاي دولتي از نوع كاغذي و غيركاغذي است كه شيشه شير «بودجه» دولتي يا حكومتي در دهان دارند. در اين ميان با خيل روزنامهنگاراني كه قهرا بيكار ميشوند چه بايد كرد؟
جوان
کرونا، چالش مناسکی شرق چالش تمدنی غرب
عبدالله گنجی: ... غرب خودشیفته و خودستا با چالشی مواجه شد که خود آن را بدتر از جنگ جهانی دوم میداند. چالش دوم تمدنی غرب چالش لیبرالدموکراسی-کنترل اجتماعی است (البته غربگرایان ایرانی نیز در این چالش باید پاسخگو باشند). رادیکالدموکراسیخواهان همیشه میگویند: به حکومت چه ربطی دارد مردم کجا میروند؟ چه میکنند؟ و... اکنون باید به این سؤال پاسخ گویند که به حکومت چه ربطی دارد که مردم از خانه خارج شوند یا نشوند؟ به حکومت چه ربطی دارد مردم مسافرت بروند یا نروند؟ اصلا مردم دوست دارند بمیرند به حکومت چه ربطی دارد؟ پاسخ این سؤالات برای مدعیان دموکراسی آسان نخواهد بود. چالش سوم که مرتبط با چالش دوم است، گسترش قدرت دولت-ملتها در غرب و عقبنشینی حوزه عمومی است. دولتها مقتدرانه و بیرحم عمل میکنند و خود را گسترش میدهند و دولتهای حداقلی به چالش کشیده شده و دولتهای حداکثری که در همه شئونات وارد میشوند، در حال شکلگیری هستند. چالش چهارم غرب چالش ضربات به منطقهگرایی است. سوزاندن پرچم اتحادیه اروپا از سوی مردم ایتالیا پدیدهای منحصربهفرد است، چراکه از بیتوجهی اتحادیه احساس تنهایی و حقارت میکنند. فلان عضو
اتحادیه محموله ماسک فلان عضو را راهزنی میکند و غرب مدعی جهان، مسائل خود را نمیتواند جمع کند.
همشهری
رفع تحریمهای ایران در عصر کرونا
اردشیر سنایی: ... شیوع بیماری کرونا تقریبا در تمام کشورهای دنیا، اثرات قابلملاحظهای بر مناسبات داخلی و بینالمللی گذاشته و خواهد گذاشت؛ بهگونهای که میتوان کرونا را نقطه عطفی در تاریخ روابط بینالملل دانست و از جهان قبل و بعد از کرونا سخن گفت... به نظر میرسد بحران کرونا زمینه لازم برای تغییرات عمده در مسائل و موضوعات بینالمللی و فرصتی برای رفع تحریمهای ایران را به وجود آورده است؛ مخصوصا اگر ابعاد این بیماری بهویژه در ایالات متحده شدت بیشتری یابد، احتمال زمینه فشار بر دولت آن کشور را نیز بیشتر فراهم خواهد کرد. لیکن بخشی از این فشارها بر ایالات متحده باید توسط ایران سازماندهی و مدیریت شود و اینجاست که دیپلماسی عمومی، دیپلماسی رسانهای، تلاش برای اجماعسازی از طریق شبکههای اجتماعی و فضای مجازی و برقراری ارتباط و نفوذ در افکار عمومی جهانی، کنشهای لازم در سازمانهای منطقهای و سازمانهای بینالمللی، ارتباط با شخصیتهای مهم و تأثیرگذار سیاسی، بینالمللی، فرهنگی و حتی ورزشی و هنری در کشورهای مختلف و فعالیتهای دیگر میتواند در صورت تداوم و اثربخشبودن نتیجه ملموسی را برجای گذارد.
دنیای اقتصاد
کرونا و سیاست در ایران و جهان
محمود صدری: ... نظام سیاسی ایران طبق معیارهای متعارف جهان امروز، متمرکز و غیردموکراتیک است؛ اما در عالم واقع، ایران سرزمین تکثر سیاسی شدید و پراکندگی قدرت سیاسی است. فرمانها از موضع اقتدار و مانند روسیه و چین صادر میشود، اما در مقام اجرا مانند ایتالیا و فرانسه، در گرداب تفاوت سلیقهها و بلکه تعارض منافع گرفتار میشود و مانند انگلستان با عرف و سنت مواجه میشود. آنچه این تفاوتها و تعارضها را کماثر و تحملپذیر، و مواجهه با بحرانها را ممکن ساخته، فرهنگ تعاون اجتماعی ایرانیان است. در ماجرای بحران کرونا، سهم فداکاری جامعه پزشکی و بسیج خودجوش اجتماعی در حوزههای اطلاعرسانی و امداد فردی در مهار بحران حتما بیش از سهم سیاستگذاریهای حکومت بوده است. اگر ایران به امکانات پزشکی بیشتری دسترسی داشت، احتمالا نسبت مرگ افراد کرونایی، به نسبتهایی مشابه آلمان و ژاپن میرسید. این وضع، از جنبه ملی و فرهنگی امیدوارکننده و از جنبه حکمرانی، دلسردکننده یا دستکم درخور نقد جدی است. زمان گفتوگوی بیشتر درباره این موضوع، پس از برطرفشدن بحران کرونا است که خدا کند زیاد طول نکشد.
اعتماد
روزنامهها در آستانه نابودي
بهروز بهزادي: ... در دولت مهرورز چيزي كه دريغ شد مهر به مطبوعات خصوصي بود و شرايط بهگونهاي شد كه روزنامهها از هر خبر و نظري كه با استقبال و توجه مردم روبهرو شود خالي شدند، تيراژهايي كه بر اثر ورود فضاي مجازي آسيب ديده بودند، بيشتر و بيشتر پايين آمدند و در كنار آن بنيه اقتصادي مطبوعات بخش خصوصي بدتر و بدتر شد. در دولت اميد گرچه اميدي شكل گرفت ولي نگاه دولت همچنان به بخش دولتي باقي ماند. مطبوعات بخش خصوصي گرچه اندك يارانهاي ميگرفتند ولي يارانههاي پنهان براي رسانههاي دولتي و حكومتي بود. و امروز كه رسانههاي كاغذي غريبانه هر يك چند صفحه اينترنتي منتشر ميكنند و جمهوري اسلامي ايران تنها كشوري است كه براي جلوگيري از كرونا چاپخانه تعطيل ميكند، زيانش نصيب رسانههاي كاغذي بخش خصوصي ميشود و در صورت ادامه اين وضع اين رسانهها با ضربههايي كه از گرانشدن كاغذ خوردهاند چون برگ خزان بر زمين ميريزند و آنچه ميماند رسانههاي دولتي از نوع كاغذي و غيركاغذي است كه شيشه شير «بودجه» دولتي يا حكومتي در دهان دارند. در اين ميان با خيل روزنامهنگاراني كه قهرا بيكار ميشوند چه بايد كرد؟
جوان
کرونا، چالش مناسکی شرق چالش تمدنی غرب
عبدالله گنجی: ... غرب خودشیفته و خودستا با چالشی مواجه شد که خود آن را بدتر از جنگ جهانی دوم میداند. چالش دوم تمدنی غرب چالش لیبرالدموکراسی-کنترل اجتماعی است (البته غربگرایان ایرانی نیز در این چالش باید پاسخگو باشند). رادیکالدموکراسیخواهان همیشه میگویند: به حکومت چه ربطی دارد مردم کجا میروند؟ چه میکنند؟ و... اکنون باید به این سؤال پاسخ گویند که به حکومت چه ربطی دارد که مردم از خانه خارج شوند یا نشوند؟ به حکومت چه ربطی دارد مردم مسافرت بروند یا نروند؟ اصلا مردم دوست دارند بمیرند به حکومت چه ربطی دارد؟ پاسخ این سؤالات برای مدعیان دموکراسی آسان نخواهد بود. چالش سوم که مرتبط با چالش دوم است، گسترش قدرت دولت-ملتها در غرب و عقبنشینی حوزه عمومی است. دولتها مقتدرانه و بیرحم عمل میکنند و خود را گسترش میدهند و دولتهای حداقلی به چالش کشیده شده و دولتهای حداکثری که در همه شئونات وارد میشوند، در حال شکلگیری هستند. چالش چهارم غرب چالش ضربات به منطقهگرایی است. سوزاندن پرچم اتحادیه اروپا از سوی مردم ایتالیا پدیدهای منحصربهفرد است، چراکه از بیتوجهی اتحادیه احساس تنهایی و حقارت میکنند. فلان عضو
اتحادیه محموله ماسک فلان عضو را راهزنی میکند و غرب مدعی جهان، مسائل خود را نمیتواند جمع کند.
همشهری
رفع تحریمهای ایران در عصر کرونا
اردشیر سنایی: ... شیوع بیماری کرونا تقریبا در تمام کشورهای دنیا، اثرات قابلملاحظهای بر مناسبات داخلی و بینالمللی گذاشته و خواهد گذاشت؛ بهگونهای که میتوان کرونا را نقطه عطفی در تاریخ روابط بینالملل دانست و از جهان قبل و بعد از کرونا سخن گفت... به نظر میرسد بحران کرونا زمینه لازم برای تغییرات عمده در مسائل و موضوعات بینالمللی و فرصتی برای رفع تحریمهای ایران را به وجود آورده است؛ مخصوصا اگر ابعاد این بیماری بهویژه در ایالات متحده شدت بیشتری یابد، احتمال زمینه فشار بر دولت آن کشور را نیز بیشتر فراهم خواهد کرد. لیکن بخشی از این فشارها بر ایالات متحده باید توسط ایران سازماندهی و مدیریت شود و اینجاست که دیپلماسی عمومی، دیپلماسی رسانهای، تلاش برای اجماعسازی از طریق شبکههای اجتماعی و فضای مجازی و برقراری ارتباط و نفوذ در افکار عمومی جهانی، کنشهای لازم در سازمانهای منطقهای و سازمانهای بینالمللی، ارتباط با شخصیتهای مهم و تأثیرگذار سیاسی، بینالمللی، فرهنگی و حتی ورزشی و هنری در کشورهای مختلف و فعالیتهای دیگر میتواند در صورت تداوم و اثربخشبودن نتیجه ملموسی را برجای گذارد.