|

کرونا در ساحت پزشکان اولویت‌های پزشکی در سطوح بالای قدرت

عبدالرضا ناصرمقدسی . متخصص مغز و اعصاب

کسانی که در دانشگاه علوم پزشکی شیراز درس خوانده‌اند، می‌دانند در دوران پزشکی عمومی چه فشار سختی بر دانشجویان وارد می‌شود. همه چیز بر دوش دانشجو بوده و همین موضوع فارغ‌التحصیلان شیراز را کارکشته می‌کند. یکی از بخش‌هایی که هنوز برای من بعد از گذشت 16 سال خاطره‌اش مثل کابوس می‌ماند بخش جراحی مغز و اعصاب (نروسرجری) بیمارستان نمازی است. آوازه سخت‌بودن این بخش آن‌قدر زیاد بود که من از همان روزهای اول ورود به دانشگاه متوجه شدم بخشی به نام نوروسرجری نمازی وجود دارد که خدا به اکسترن یا اینترنی که وارد آن می‌شود رحم کند. از بخت خوب یا بد من هم در دوره اکسترنی و هم در انترنی بر اساس برنامه‌ریزی گروه مجبور به گذراندن این بخش شدم. اورژانس نوروسرجری خیلی شلوغ بود. یادم هست تازه حدود ساعت یک یا دو شب کمی وقت آزاد پیدا می‌کردیم. وقتی که البته می‌توانستیم با خیال راحت از اینکه دیگر بیماری نمی‌آید به بیماران قبلی رسیده و کارهای باقی‌مانده از قبیل ‌زدن بخیه و تعویض پانسمان را انجام دهیم. حدود چهار یا پنج صبح هم واقعا دیگر وقتمان آزاد می‌شد. این ساعت، ساعت استراحت بود. از اورژانس خارج می‌شدیم و در بوفه روبه‌روی اورژانس یک چایی یا آش سبزی می‌خوردیم اما همیشه چشم‌مان به درِ اورژانس بود که نکند بیمار جدیدی بیاید که در این صورت چای و آش را نیمه‌کاره رها می‌کردیم و به سمت اورژانس می‌دویدیم. باید بگویم با وجود سختی بسیار، آن دو ماه نوروسرجری بیمارستان نمازی یکی از بهترین بخش‌هایی بود که من در دوران تحصیلم گذراندم. احساس می‌کنم همان سخت‌گیری‌ها ما را برای چنین روزهایی آماده کرد. کرونا همه کادر درمان را به‌شدت درگیر کرده است. با اینکه من متخصص مغز و اعصاب هستم اما هر روز بیشتر از روز قبل با تبعات کرونا درگیر می‌شوم. نه تنها بیماران من هم مثل سایر افراد می‌توانند دچار بیماری کووید-19 شوند بلکه اینکه در چنین شرایطی چه کارهایی باید برای بیمارانم انجام دهم تا ریسک ابتلای آنها را به حداقل برسانم مهم‌ترین دغدغه ذهنی من شده است. بدتر از همه اینکه بعضی از متخصصان امر اعتقاد دارند ما حالا حالاها درگیر این ویروس هستیم و به‌جز تصمیم‌های کوتاه‌مدت باید استراتژی‌های بلندمدتی را نیز برای مقابله با آن اتخاذ کنیم. ما پزشکان و سایر فعالان کادر درمان به‌شدت با این سؤال‌ها مواجه بوده و درگیر حفظ سلامت افراد هستیم. اما گاهی هم -البته اگر فرصت کنیم- از شرایط اورژانسی خود خارج شده و سعی می‌کنیم به چیزهای دیگر و تبعات دیگر کرونا هم سری بزنیم؛ درست مانند همان روزهای اینترنی و اکسترنیِ بخش نوروسرجری که گاهی برای خوردن چایی از اورژانس خارج می‌شدیم. یکی از مواردی که این روزها بیش از پیش مطرح است، تقابل بین کادر درمان و سیاست‌مداران است؛ تقابلی که خود را در نهایت در مباحث فلسفی امثال ژیژک و آگامبن یا تحلیل‌های تحلیلگران بزرگی همچون توماس فریدمن نشان می‌دهد. همه هم می‌خواهند در نهایت جهان پساکرونا را توصیف کنند. شاید بخش مهمی از ویژگی‌های این جهان پساکرونا را تقابل بین پزشکان و سیاست‌مداران و اولویت‌های آنها مشخص کند. شاید برای اولین بار باشد که پزشکان و متخصصان درمان، تا این میزان در تعیین اولویت‌های سیاسی یک جامعه، قدرت کسب کرده و حرفشان خریدار پیدا کرده است. برای پزشکان اولویت حفظ سلامت و بهبود بیمارانشان است. حالا که کرونا آمده و کل جامعه را درگیر کرده است، متخصصان کادر درمان این اولویت‌ها را به­ کل جامعه تعمیم داده‌اند و وقتی پای کل جامعه در میان باشد، مشخص است سیاست‌مداران تا چه اندازه تحت فشار قرار می‌گیرند. اولویت‌های پزشکان هیچ‌گاه اولویت‌های آنان نبوده است. در یادداشت بعدی بیشتر در مورد این اولویت‌ها صحبت می‌کنیم و می‌بینیم پزشکی در این روزها چه بلایی بر سر سیاست‌مداران آورده و در عین حال، چه امیدهای تازه‌ای را برای جوامع ترسیم کرده است.

کسانی که در دانشگاه علوم پزشکی شیراز درس خوانده‌اند، می‌دانند در دوران پزشکی عمومی چه فشار سختی بر دانشجویان وارد می‌شود. همه چیز بر دوش دانشجو بوده و همین موضوع فارغ‌التحصیلان شیراز را کارکشته می‌کند. یکی از بخش‌هایی که هنوز برای من بعد از گذشت 16 سال خاطره‌اش مثل کابوس می‌ماند بخش جراحی مغز و اعصاب (نروسرجری) بیمارستان نمازی است. آوازه سخت‌بودن این بخش آن‌قدر زیاد بود که من از همان روزهای اول ورود به دانشگاه متوجه شدم بخشی به نام نوروسرجری نمازی وجود دارد که خدا به اکسترن یا اینترنی که وارد آن می‌شود رحم کند. از بخت خوب یا بد من هم در دوره اکسترنی و هم در انترنی بر اساس برنامه‌ریزی گروه مجبور به گذراندن این بخش شدم. اورژانس نوروسرجری خیلی شلوغ بود. یادم هست تازه حدود ساعت یک یا دو شب کمی وقت آزاد پیدا می‌کردیم. وقتی که البته می‌توانستیم با خیال راحت از اینکه دیگر بیماری نمی‌آید به بیماران قبلی رسیده و کارهای باقی‌مانده از قبیل ‌زدن بخیه و تعویض پانسمان را انجام دهیم. حدود چهار یا پنج صبح هم واقعا دیگر وقتمان آزاد می‌شد. این ساعت، ساعت استراحت بود. از اورژانس خارج می‌شدیم و در بوفه روبه‌روی اورژانس یک چایی یا آش سبزی می‌خوردیم اما همیشه چشم‌مان به درِ اورژانس بود که نکند بیمار جدیدی بیاید که در این صورت چای و آش را نیمه‌کاره رها می‌کردیم و به سمت اورژانس می‌دویدیم. باید بگویم با وجود سختی بسیار، آن دو ماه نوروسرجری بیمارستان نمازی یکی از بهترین بخش‌هایی بود که من در دوران تحصیلم گذراندم. احساس می‌کنم همان سخت‌گیری‌ها ما را برای چنین روزهایی آماده کرد. کرونا همه کادر درمان را به‌شدت درگیر کرده است. با اینکه من متخصص مغز و اعصاب هستم اما هر روز بیشتر از روز قبل با تبعات کرونا درگیر می‌شوم. نه تنها بیماران من هم مثل سایر افراد می‌توانند دچار بیماری کووید-19 شوند بلکه اینکه در چنین شرایطی چه کارهایی باید برای بیمارانم انجام دهم تا ریسک ابتلای آنها را به حداقل برسانم مهم‌ترین دغدغه ذهنی من شده است. بدتر از همه اینکه بعضی از متخصصان امر اعتقاد دارند ما حالا حالاها درگیر این ویروس هستیم و به‌جز تصمیم‌های کوتاه‌مدت باید استراتژی‌های بلندمدتی را نیز برای مقابله با آن اتخاذ کنیم. ما پزشکان و سایر فعالان کادر درمان به‌شدت با این سؤال‌ها مواجه بوده و درگیر حفظ سلامت افراد هستیم. اما گاهی هم -البته اگر فرصت کنیم- از شرایط اورژانسی خود خارج شده و سعی می‌کنیم به چیزهای دیگر و تبعات دیگر کرونا هم سری بزنیم؛ درست مانند همان روزهای اینترنی و اکسترنیِ بخش نوروسرجری که گاهی برای خوردن چایی از اورژانس خارج می‌شدیم. یکی از مواردی که این روزها بیش از پیش مطرح است، تقابل بین کادر درمان و سیاست‌مداران است؛ تقابلی که خود را در نهایت در مباحث فلسفی امثال ژیژک و آگامبن یا تحلیل‌های تحلیلگران بزرگی همچون توماس فریدمن نشان می‌دهد. همه هم می‌خواهند در نهایت جهان پساکرونا را توصیف کنند. شاید بخش مهمی از ویژگی‌های این جهان پساکرونا را تقابل بین پزشکان و سیاست‌مداران و اولویت‌های آنها مشخص کند. شاید برای اولین بار باشد که پزشکان و متخصصان درمان، تا این میزان در تعیین اولویت‌های سیاسی یک جامعه، قدرت کسب کرده و حرفشان خریدار پیدا کرده است. برای پزشکان اولویت حفظ سلامت و بهبود بیمارانشان است. حالا که کرونا آمده و کل جامعه را درگیر کرده است، متخصصان کادر درمان این اولویت‌ها را به­ کل جامعه تعمیم داده‌اند و وقتی پای کل جامعه در میان باشد، مشخص است سیاست‌مداران تا چه اندازه تحت فشار قرار می‌گیرند. اولویت‌های پزشکان هیچ‌گاه اولویت‌های آنان نبوده است. در یادداشت بعدی بیشتر در مورد این اولویت‌ها صحبت می‌کنیم و می‌بینیم پزشکی در این روزها چه بلایی بر سر سیاست‌مداران آورده و در عین حال، چه امیدهای تازه‌ای را برای جوامع ترسیم کرده است.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها