|

زنان بیشترین آسیب را از ویروس کرونا می‌بینند

قربانیان خط مقدم

عاطفه مرادی: تعداد مبتلایان به کرونا همچنان رو به افزایش است و تهدیدهای ناشی از آن در تمامی حوزه‌ها به‌سرعت در حال خودنمایی هستند. این روزها نمی‌توان تأثیراتی را که کووید- 19 بر بخش‌های مختلف جامعه اعم از زنان، جوانان، کارگران و کارفرمایان گذاشته نادیده گرفت؛ باید آنها را دید و به یک پرسش اساسی پاسخ داد: کرونا در حال ازبین‌بردن تمامی نظم حاکم بر جامعه است و بار جدیدی بر گروهی از جامعه شده؛ اما آیا کشورها می‌توانند بعد از کرونا به همان جایی برگردند که بودند یا تلاش خواهند کرد جامعه بهتری بسازند؟
هفته گذشته سازمان ملل گزارشی را با عنوان «مسئولیت مشترک، همبستگی جهانی: پاسخی به تأثیرات سیاسی- اقتصادی کووید - 19» منتشر کرد و در آن به جزئیات تأثیراتی پرداخت که بخش‌های مختلف جامعه ناخواسته به دلیل این همه‌گیری جهانی تجربه می‌کنند. از آنجایی که تعداد مبتلایان به ویروس کرونا همچنان رو به افزایش است، نگرانی‌ها هم درباره تأثیرات فعلی و طولانی‌مدت این بیماری افزایش یافته؛ به‌ویژه تأثیراتی که چنین بیماری‌ای می‌تواند بر بخش‌های مختلف جامعه از جمله زنان، جوانان، کارگران مهاجر و بسیاری از کارفرمایان در سراسر جهان داشته باشد. یکی از این بخش‌ها که در دوران شیوع ویروس کرونا بیشترین فشار را تحمل می‌کند، زنان هستند؛ زنانی که اکثریت جامعه درمانی را در جهان تشکیل می‌دهند.
باری جدید بر شانه‌های زنان
در مرکز این فشارها، جمعیتی است که بیشترین سهم را تحمل می‌کند: زنان. در گزارش سازمان ملل دراین‌باره آمده است: «این حقیقت که زنان حدود 70 درصد جمعیت کادر درمان جهان را تشکیل می‌دهند باعث شده تا آنها در ابتلا به ویروس کرونا در خطر بیشتری باشند. بحران فعلی باعث شده است دستاوردهایی را که زنان در مسئله برابری جنسیتی در حوزه کاری به دست آورده بودند، تقریبا از دست بدهند و فقر، آسیب‌پذیری در برابر خشونت و مشارکت برابر زنان در نیروی کار بیش از گذشته تهدید شود». اما این مسئله که زنان تقریبا سه‌چهارم کادر درمان را تشکیل می‌دهند، باعث نشده تا آنها از احترامی که باید، برخوردار شوند. بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی که مارس سال گذشته منتشر شد، با وجود این نقش حیاتی زنان در صنعت درمان، آنها همچنان با انواع سوءاستفاده‌ها و نادیده گرفته‌شدن‌ها در جامعه روبه‌رو هستند. از جمله این مسائل می‌توان به محدود‌کردن زنان در سطوح پایین‌تر کادر درمان، پرداخت حقوق کمتر و برساخت‌های جنسیت‌زده و حتی مزاحمت‌های جنسی اشاره کرد. هم‌زمان آن‌طور که در گزارش سازمان ملل اشاره شده، با توجه به فعالیت گسترده زنان در حوزه بهداشت و درمان، توانایی زنان برای رسیدگی به مسائلی مانند رسیدگی به کودکان در دوره‌های بروز یک همه‌گیری بسیار تحت‌تأثیر قرار می‌گیرد. این در حالی است که اغلب مردان با توجه به استریوتایپ‌های موجود حاضر نیستند حتی در شرایط بروز بحرانی جهانی مانند ویروس کرونا مشارکت بیشتری در ایفای نقش زنان، به‌ویژه در حوزه خانواده داشته باشند.
بر اساس آمارهای موجود، درحال‌حاضر میلیون‌ها نفر از زنانی که در سیستم بهداشت و درمان کشورهای جهان فعال هستند، حداقل یک فرزند زیر 14 سال دارند و احتمالا با این مشکل مواجه‌اند که سر کار حاضر شوند یا به فرزند خود برسند. در گزارش ماه آوریل سازمان ملل دراین‌باره توضیح داده شده است: «از آنجایی که بیشتر زنان در اماکنی مشغول به کار هستند که خدمات مناسبی برای مراقبت از فرزندان به آنها ارائه نمی‌شود، می‌توان این‌چنین تحلیل کرد که میلیون‌ها عضو کلیدی خانواده درمان جهان درحال‌حاضر با چالش‌هایی درباره وضعیت فرزندان خود مواجه هستند که همین مسئله توانایی آنها برای یاری‌رساندن به بیماران را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد».
در چنین شرایطی که پیش‌بینی‌ها حاکی از ادامه روند شیوع کرونا حداقل طی شش ماه آینده است، انتظار می‌رود کشورهای مختلف در برنامه بلندمدت خود نگاه ویژه‌ای به زنان مشغول در سیستم درمان داشته باشند. اولین گام برای تهیه مقدمات برنامه‌ریزی مناسب، جمع‌آوری اطلاعات کادر درمان مبتنی‌بر جنسیت آنها و بررسی این موضوع است که زنان ناعادلانه سهم بیشتری از این همه‌گیری را به دوش نکشند. علاوه‌براین دولت‌ها باید در نظر بگیرند که در برنامه‌های آتی حمایت اجتماعی و دستورالعمل‌های اقتصادی اورژانسی خود، زنان حوزه درمان را با نگاهی عادلانه در نظر بگیرند. دستیابی به نگاهی عادلانه نسبت به زنان که نه نقش اجتماعی آنها را محدود کند و نه بحران‌های خاص این گروه را نادیده بگیرد نیازمند تقویت ارتباط با گروه‌های حامی زنان است؛ گروه‌هایی که می‌توانند برنامه‌های کوتاه و بلندمدت دولت برای این گروه از جامعه را بررسی کنند. فقدان فعالیت چنین گروه‌هایی در کشورهایی مانند ایران بار دیگر می‌تواند نه‌تنها برای سیاست‌گذاران، بلکه برای جمعیتی بزرگ از فعالان حوزه بهداشت و درمان کشور پیامدهای مخرب داشته باشد. جدای از آنکه زنان در ایران در قیاس با مردان نقش کمتری در اتخاذ تصمیم‌گیری‌های این‌چنینی دارند، فعال‌نبودن هسته‌های غیردولتی زنان، می‌تواند در طولانی‌مدت دلسردی کادر درمان را در پی داشته باشد؛ کادر درمانی که انتظار دارد دست‌کم در شرایط این‌چنینی زحماتش دیده شود و نه‌تنها با صدور پیام‌های احساسی، بلکه به صورت عملی به نیازهای آنها پاسخ داده شود.
بر اساس گزارش سازمان ملل، مسئله دیگری که زنان را به بخش مهمی از جامعه در مبارزه با همه‌گیری‌ها و در زمان فعلی، ویروس کرونا تبدیل می‌کند، اقدامات داوطلبانه این بخش از جامعه است. زنان علاوه‌بر کادر درمان، اکثریت را در سازمان‌های مردم‌نهاد و داوطلبانه دارند. آنها با منابع محدود خود در این سازمان‌ها معمولا در خط مقدم واکنش‌های اجتماعی، به‌ویژه واکنش‌های حمایت‌گرایانه فعال هستند. سازمان‌های حمایت از زنان در چنین شرایطی نه‌تنها به کمک آنهایی می‌روند که از نظر اقتصادی از اوضاع پیش‌آمده متضرر شده‌اند، بلکه هم‌زمان به وظایف پیشین خود وفادارند؛ در اینجاست که این گروه‌ها می‌توانند آمار واقعی‌تری درباره میزان خشونت خانگی هم‌زمان با اجرای طرح‌های قرنطینه یا تشدید فشار بر خانواده‌ها ارائه دهند و هم‌زمان آموزش‌های بهداشتی را تا هسته اصلی؛ یعنی خانواده‌ها کانالیزه کنند. در ایران، جامعه، متأسفانه در کمترین حالت از این موهبت برخوردار شده است. الناز محمدی، فعال حوزه زنان، دراین‌باره به «شرق» می‌گوید: معاونت زنان و سازمان بهزیستی به‌عنوان دو متولی حوزه زنان در دولت، بیشتر از آنکه به دنبال همکاری با سمن‌ها باشند، آنها را رقیب خود می‌دانند.
در همین حال، آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، در تازه‌ترین اظهاراتش نسبت به وضعیت زنان در دوران قرنطینه هشدار داده و از دولت‌ها خواسته است با حمایت مالی از سازمان‌های فرادولتی، خشونت علیه زنان را در این دوران جدی بگیرند. در یک ماه گذشته خشونت علیه زنان در کشورهای مختلف به‌شدت افزایش یافته است. در ایران هم سازمان اورژانس اجتماعی این مسئله را تأیید می‌کند که تماس با این مرکز که مشخصا به کودک‌آزاری و همسرآزاری اختصاص دارد، از ابتدای اسفند چندین‌برابر شده است. محمدی درباره نقشی که دولت می‌تواند در این زمینه ایفا کند، توضیح می‌دهد: دولت می‌تواند از معاونت زنان و بهزیستی که شناخت دقیقی از سمن‌های فعال حوزه زنان دارند، بخواهد تا جلسه‌ای با این سازمان‌ها برگزار و از ظرفیت آنها برای پاسخ به شرایط پیش‌آمده استفاده کنند. افزایش تعداد کارشناسان پاسخ‌گوی اورژانس اجتماعی، افزایش تعداد خانه‌های امن، به‌ویژه در شهرستان‌ها و ارائه طرح‌های پژوهشی به این سمن‌ها از سوی متولیان دولتی از جمله گام‌هایی است که دولت در کوتاه و بلندمدت می‌تواند برای حل تأثیرات اجتماعی کرونا در ایران بردارد.
در چنین شرایطی شاید انتظار سازمان ملل از کشورها برای ارائه بودجه به این سازمان‌های حمایت از زنان، زیاده‌خواهی به نظر برسد، اما نگاهی به پیامدهای طولانی‌مدتی که کرونا می‌تواند برای یک جامعه داشته باشد نشان می‌دهد حالا که زنان نقش محوری را در این میان بازی می‌کنند و باید از آنها حمایت شود. جوامع اکنون این فرصت را دارند تا به یک سؤال مهم پاسخ دهند: آیا آنها می‌خواهند بعد از کرونا به همان جایی برگردند که بودند یا تلاش خواهند کرد، جامعه بهتری بسازند؟
در هر تصمیمی که کشورها می‌خواهند برای اوضاع فعلی و آتی خود بگیرند باید بر این موضوع تمرکز کنند که جامعه‌ای عادلانه‌تر و جامع‌تر بسازند؛ جوامعی که نشان داده‌اند در پاسخ‌گویی به بحران‌های بزرگ کارآمدتر هستند. حقیقت آن است که سیاست‌مداران باید بپذیرند ساخت چنین جامعه‌ای اگر تا پیش از این یک گزینه بود، اکنون یک ضرورت است، چراکه شیوع کرونا ضعف‌هایی را در ساختار اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تشدید کرده که عملا بازسازی آنها غیرممکن است و آمادگی جوامع برای بحران‌های عمیق‌تر و جدیدتر تنها به یک مسئله گره خورده است: ساخت جامعه‌ا‌ی مستحکم‌تر. در این میان مردم تمامی کشورهای جهان نیاز به دلیل جدیدی برای اعتماد دوباره به حکومت‌های خود دارند. پس از پیروزی بر کرونا کشورها باید کودکانی را سروسامان دهند که کووید- 19 دسترسی آنها به آموزش را مختل کرد؛ صاحبان مشاغلی که میلیاردها ضرر کردند و زنانی که اگر با دهه‌ها تلاش به موقعیت برابر رسیده‌اند آن را از دست داده‌اند و اگر هم پیش از کرونا از آن بهره‌مند نبوده‌اند، چندین پله عقب‌گرد داشته‌اند. سازمان ملل توصیه کرده است برای استفاده از این فرصت پیش‌آمده، دولت‌ها باید فضای گفت‌وگو را به‌ویژه بین نهادهای مدنی و مقامات ملی تقویت کنند. در اینجا هم زنان و جوانان کلیدهایی خواهند بود که قادرند قفل تصلب موجود را باز کنند.

عاطفه مرادی: تعداد مبتلایان به کرونا همچنان رو به افزایش است و تهدیدهای ناشی از آن در تمامی حوزه‌ها به‌سرعت در حال خودنمایی هستند. این روزها نمی‌توان تأثیراتی را که کووید- 19 بر بخش‌های مختلف جامعه اعم از زنان، جوانان، کارگران و کارفرمایان گذاشته نادیده گرفت؛ باید آنها را دید و به یک پرسش اساسی پاسخ داد: کرونا در حال ازبین‌بردن تمامی نظم حاکم بر جامعه است و بار جدیدی بر گروهی از جامعه شده؛ اما آیا کشورها می‌توانند بعد از کرونا به همان جایی برگردند که بودند یا تلاش خواهند کرد جامعه بهتری بسازند؟
هفته گذشته سازمان ملل گزارشی را با عنوان «مسئولیت مشترک، همبستگی جهانی: پاسخی به تأثیرات سیاسی- اقتصادی کووید - 19» منتشر کرد و در آن به جزئیات تأثیراتی پرداخت که بخش‌های مختلف جامعه ناخواسته به دلیل این همه‌گیری جهانی تجربه می‌کنند. از آنجایی که تعداد مبتلایان به ویروس کرونا همچنان رو به افزایش است، نگرانی‌ها هم درباره تأثیرات فعلی و طولانی‌مدت این بیماری افزایش یافته؛ به‌ویژه تأثیراتی که چنین بیماری‌ای می‌تواند بر بخش‌های مختلف جامعه از جمله زنان، جوانان، کارگران مهاجر و بسیاری از کارفرمایان در سراسر جهان داشته باشد. یکی از این بخش‌ها که در دوران شیوع ویروس کرونا بیشترین فشار را تحمل می‌کند، زنان هستند؛ زنانی که اکثریت جامعه درمانی را در جهان تشکیل می‌دهند.
باری جدید بر شانه‌های زنان
در مرکز این فشارها، جمعیتی است که بیشترین سهم را تحمل می‌کند: زنان. در گزارش سازمان ملل دراین‌باره آمده است: «این حقیقت که زنان حدود 70 درصد جمعیت کادر درمان جهان را تشکیل می‌دهند باعث شده تا آنها در ابتلا به ویروس کرونا در خطر بیشتری باشند. بحران فعلی باعث شده است دستاوردهایی را که زنان در مسئله برابری جنسیتی در حوزه کاری به دست آورده بودند، تقریبا از دست بدهند و فقر، آسیب‌پذیری در برابر خشونت و مشارکت برابر زنان در نیروی کار بیش از گذشته تهدید شود». اما این مسئله که زنان تقریبا سه‌چهارم کادر درمان را تشکیل می‌دهند، باعث نشده تا آنها از احترامی که باید، برخوردار شوند. بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی که مارس سال گذشته منتشر شد، با وجود این نقش حیاتی زنان در صنعت درمان، آنها همچنان با انواع سوءاستفاده‌ها و نادیده گرفته‌شدن‌ها در جامعه روبه‌رو هستند. از جمله این مسائل می‌توان به محدود‌کردن زنان در سطوح پایین‌تر کادر درمان، پرداخت حقوق کمتر و برساخت‌های جنسیت‌زده و حتی مزاحمت‌های جنسی اشاره کرد. هم‌زمان آن‌طور که در گزارش سازمان ملل اشاره شده، با توجه به فعالیت گسترده زنان در حوزه بهداشت و درمان، توانایی زنان برای رسیدگی به مسائلی مانند رسیدگی به کودکان در دوره‌های بروز یک همه‌گیری بسیار تحت‌تأثیر قرار می‌گیرد. این در حالی است که اغلب مردان با توجه به استریوتایپ‌های موجود حاضر نیستند حتی در شرایط بروز بحرانی جهانی مانند ویروس کرونا مشارکت بیشتری در ایفای نقش زنان، به‌ویژه در حوزه خانواده داشته باشند.
بر اساس آمارهای موجود، درحال‌حاضر میلیون‌ها نفر از زنانی که در سیستم بهداشت و درمان کشورهای جهان فعال هستند، حداقل یک فرزند زیر 14 سال دارند و احتمالا با این مشکل مواجه‌اند که سر کار حاضر شوند یا به فرزند خود برسند. در گزارش ماه آوریل سازمان ملل دراین‌باره توضیح داده شده است: «از آنجایی که بیشتر زنان در اماکنی مشغول به کار هستند که خدمات مناسبی برای مراقبت از فرزندان به آنها ارائه نمی‌شود، می‌توان این‌چنین تحلیل کرد که میلیون‌ها عضو کلیدی خانواده درمان جهان درحال‌حاضر با چالش‌هایی درباره وضعیت فرزندان خود مواجه هستند که همین مسئله توانایی آنها برای یاری‌رساندن به بیماران را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد».
در چنین شرایطی که پیش‌بینی‌ها حاکی از ادامه روند شیوع کرونا حداقل طی شش ماه آینده است، انتظار می‌رود کشورهای مختلف در برنامه بلندمدت خود نگاه ویژه‌ای به زنان مشغول در سیستم درمان داشته باشند. اولین گام برای تهیه مقدمات برنامه‌ریزی مناسب، جمع‌آوری اطلاعات کادر درمان مبتنی‌بر جنسیت آنها و بررسی این موضوع است که زنان ناعادلانه سهم بیشتری از این همه‌گیری را به دوش نکشند. علاوه‌براین دولت‌ها باید در نظر بگیرند که در برنامه‌های آتی حمایت اجتماعی و دستورالعمل‌های اقتصادی اورژانسی خود، زنان حوزه درمان را با نگاهی عادلانه در نظر بگیرند. دستیابی به نگاهی عادلانه نسبت به زنان که نه نقش اجتماعی آنها را محدود کند و نه بحران‌های خاص این گروه را نادیده بگیرد نیازمند تقویت ارتباط با گروه‌های حامی زنان است؛ گروه‌هایی که می‌توانند برنامه‌های کوتاه و بلندمدت دولت برای این گروه از جامعه را بررسی کنند. فقدان فعالیت چنین گروه‌هایی در کشورهایی مانند ایران بار دیگر می‌تواند نه‌تنها برای سیاست‌گذاران، بلکه برای جمعیتی بزرگ از فعالان حوزه بهداشت و درمان کشور پیامدهای مخرب داشته باشد. جدای از آنکه زنان در ایران در قیاس با مردان نقش کمتری در اتخاذ تصمیم‌گیری‌های این‌چنینی دارند، فعال‌نبودن هسته‌های غیردولتی زنان، می‌تواند در طولانی‌مدت دلسردی کادر درمان را در پی داشته باشد؛ کادر درمانی که انتظار دارد دست‌کم در شرایط این‌چنینی زحماتش دیده شود و نه‌تنها با صدور پیام‌های احساسی، بلکه به صورت عملی به نیازهای آنها پاسخ داده شود.
بر اساس گزارش سازمان ملل، مسئله دیگری که زنان را به بخش مهمی از جامعه در مبارزه با همه‌گیری‌ها و در زمان فعلی، ویروس کرونا تبدیل می‌کند، اقدامات داوطلبانه این بخش از جامعه است. زنان علاوه‌بر کادر درمان، اکثریت را در سازمان‌های مردم‌نهاد و داوطلبانه دارند. آنها با منابع محدود خود در این سازمان‌ها معمولا در خط مقدم واکنش‌های اجتماعی، به‌ویژه واکنش‌های حمایت‌گرایانه فعال هستند. سازمان‌های حمایت از زنان در چنین شرایطی نه‌تنها به کمک آنهایی می‌روند که از نظر اقتصادی از اوضاع پیش‌آمده متضرر شده‌اند، بلکه هم‌زمان به وظایف پیشین خود وفادارند؛ در اینجاست که این گروه‌ها می‌توانند آمار واقعی‌تری درباره میزان خشونت خانگی هم‌زمان با اجرای طرح‌های قرنطینه یا تشدید فشار بر خانواده‌ها ارائه دهند و هم‌زمان آموزش‌های بهداشتی را تا هسته اصلی؛ یعنی خانواده‌ها کانالیزه کنند. در ایران، جامعه، متأسفانه در کمترین حالت از این موهبت برخوردار شده است. الناز محمدی، فعال حوزه زنان، دراین‌باره به «شرق» می‌گوید: معاونت زنان و سازمان بهزیستی به‌عنوان دو متولی حوزه زنان در دولت، بیشتر از آنکه به دنبال همکاری با سمن‌ها باشند، آنها را رقیب خود می‌دانند.
در همین حال، آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، در تازه‌ترین اظهاراتش نسبت به وضعیت زنان در دوران قرنطینه هشدار داده و از دولت‌ها خواسته است با حمایت مالی از سازمان‌های فرادولتی، خشونت علیه زنان را در این دوران جدی بگیرند. در یک ماه گذشته خشونت علیه زنان در کشورهای مختلف به‌شدت افزایش یافته است. در ایران هم سازمان اورژانس اجتماعی این مسئله را تأیید می‌کند که تماس با این مرکز که مشخصا به کودک‌آزاری و همسرآزاری اختصاص دارد، از ابتدای اسفند چندین‌برابر شده است. محمدی درباره نقشی که دولت می‌تواند در این زمینه ایفا کند، توضیح می‌دهد: دولت می‌تواند از معاونت زنان و بهزیستی که شناخت دقیقی از سمن‌های فعال حوزه زنان دارند، بخواهد تا جلسه‌ای با این سازمان‌ها برگزار و از ظرفیت آنها برای پاسخ به شرایط پیش‌آمده استفاده کنند. افزایش تعداد کارشناسان پاسخ‌گوی اورژانس اجتماعی، افزایش تعداد خانه‌های امن، به‌ویژه در شهرستان‌ها و ارائه طرح‌های پژوهشی به این سمن‌ها از سوی متولیان دولتی از جمله گام‌هایی است که دولت در کوتاه و بلندمدت می‌تواند برای حل تأثیرات اجتماعی کرونا در ایران بردارد.
در چنین شرایطی شاید انتظار سازمان ملل از کشورها برای ارائه بودجه به این سازمان‌های حمایت از زنان، زیاده‌خواهی به نظر برسد، اما نگاهی به پیامدهای طولانی‌مدتی که کرونا می‌تواند برای یک جامعه داشته باشد نشان می‌دهد حالا که زنان نقش محوری را در این میان بازی می‌کنند و باید از آنها حمایت شود. جوامع اکنون این فرصت را دارند تا به یک سؤال مهم پاسخ دهند: آیا آنها می‌خواهند بعد از کرونا به همان جایی برگردند که بودند یا تلاش خواهند کرد، جامعه بهتری بسازند؟
در هر تصمیمی که کشورها می‌خواهند برای اوضاع فعلی و آتی خود بگیرند باید بر این موضوع تمرکز کنند که جامعه‌ای عادلانه‌تر و جامع‌تر بسازند؛ جوامعی که نشان داده‌اند در پاسخ‌گویی به بحران‌های بزرگ کارآمدتر هستند. حقیقت آن است که سیاست‌مداران باید بپذیرند ساخت چنین جامعه‌ای اگر تا پیش از این یک گزینه بود، اکنون یک ضرورت است، چراکه شیوع کرونا ضعف‌هایی را در ساختار اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تشدید کرده که عملا بازسازی آنها غیرممکن است و آمادگی جوامع برای بحران‌های عمیق‌تر و جدیدتر تنها به یک مسئله گره خورده است: ساخت جامعه‌ا‌ی مستحکم‌تر. در این میان مردم تمامی کشورهای جهان نیاز به دلیل جدیدی برای اعتماد دوباره به حکومت‌های خود دارند. پس از پیروزی بر کرونا کشورها باید کودکانی را سروسامان دهند که کووید- 19 دسترسی آنها به آموزش را مختل کرد؛ صاحبان مشاغلی که میلیاردها ضرر کردند و زنانی که اگر با دهه‌ها تلاش به موقعیت برابر رسیده‌اند آن را از دست داده‌اند و اگر هم پیش از کرونا از آن بهره‌مند نبوده‌اند، چندین پله عقب‌گرد داشته‌اند. سازمان ملل توصیه کرده است برای استفاده از این فرصت پیش‌آمده، دولت‌ها باید فضای گفت‌وگو را به‌ویژه بین نهادهای مدنی و مقامات ملی تقویت کنند. در اینجا هم زنان و جوانان کلیدهایی خواهند بود که قادرند قفل تصلب موجود را باز کنند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها