نگرانی تنش بین ایران وآمریکا
عبدالحمید نورزایی . پژوهشگر افغان
تنها کشوری که تاکنون بیشترین پایگاه نظامی را در خارج از سرزمین خویش داشته، ایالات متحده آمریکاست که در 140 کشور جهان حدود 700 پایگاه و ایستگاه نظامی دارد. قدرت بیبدیل نظامی و سیاسی آمریکا و تضاد منافع با دیگر کشورها باعث شده که برخی از کشورها و گروهها نسبت به نیروها و منافع آمریکا جبههای خصمانه داشته باشند و درصدد تضعیف یا فرسایش قدرت آمریکا باشند. ایران از جمله کشورهایی است که درصدد محدودکردن قدرت مانور آمریکا در خاورمیانه است، اما آمریکا نهتنها قدرتمندترین ارتش تاریخ بشری را دارد، بلکه قویترین اقتصاد جهان را نیز داراست و این قدرت اقتصادی و نظامی هربار دیگران را مجبور به تعامل با خود کرده. ایران و آمریکا در طول 40 سال ضربات سختی روانه همدیگر کردهاند؛ از انفجار مقر تفنگداران تا حمله به آرامکو و بمبهای کنارجادهای در راق و صدمه به نفتکشها موضوعاتی است که انگشت اتهام را به سوی ایران دراز کرده و از سویی آمریکا نیز انهدام ناوچههای جنگی و هواپیمای مسافربری ایران تا ترور فرمانده قدس را در کارنامه دارد، اما منافع ملی دو کشور ایجاب کرده است تا در اوج بحرانها هم مذاکرات پیداوپنهانی داشته باشند، اما
اکنون نمیتوان به لبخندهای طلایی دیپلماتهای دو کشور امید سابق را داشت، بهخصوص پس از ترور اخیر هر نوع مذاکره و نرمشی مبدل به غیرممکن شده است، همچنین مخالفت آمریکا با اعطای وام صندوق بینالمللی پول به ایران در شرایط تحریم میزان وخامت روابط بین ایران و آمریکا را وارد مرحله جدیدی کرده است. اکنون به علت تحریم و برنامه هستهای و تحولات عراق شرایط جنگی حاکم است و هر جنگی نهتنها باختی بزرگ برای دو کشور خواهد بود، بلکه چالشی فزاینده برای کل منطقه است. این روزها خبرهایی که از کاخ سفید درز کرده نشان میدهند وزیر خارجه آمریکا و رئیس سیا به همراه مشاور امنیت ملی ترامپ برنامهریزی حمله به واحدهای دریایی سپاه و نیروهای تحت حمایت ایران در عراق را داشتهاند که دونالد ترامپ به علت نوروز و گسترش کرونا با آن مخالفت میکند. شاید در همین راستا باشد که گشتزنی هواپیماهای پوسایدون (کنترل و شناسایی)، RC135 (نقشهبرداری و تجزیه راداری)، RC146 (اسکادران عملیات ویژه)، KC135 (تانکر سوخترسان) بر فراز خلیج فارس را شاهد هستیم و هنگام ورود ناو هواپیمابر آیزنهاور و هری ترومن بمبافکنهای B52 و 18F آمریکایی به پرواز درمیآیند و اسکادران
140 جنگ الکترونیک رزمایش برگزار میکند، همچنین انتقال سریع فرماندهی 300 هواپیمای نظامی از پایگاه العدید قطر به ایالت کارولینای جنوبی نیز در راستای حفظ قدرت فرماندهی در برابر ایران است. کارشناسان نظامی به یاد دارند که قبل از ترور سردار سلیمانی در کمتر از 24 ساعت 20 پرواز C17 آمریکا را به مقصد خاورمیانه ترک کردند و بعد از ترور نیز 39 پرواز C17 و 5C تکاوران و تجهیزات نظامی آنها را به خاورمیانه منتقل کرد که نشاندهنده برنامهریزی دقیق آمریکا برای رویارویی احتمالی با ایران است. ترور فرمانده سپاه قدس در عراق مانند بازکردن جعبه پاندورای خاورمیانه بود. اکنون ما با انبوهی از تجهیزات و تسلیحات در خاورمیانه مواجه هستیم و آسمان عراق و خلیج فارس مملو از پرواز تانکرهای سوخترسان و سوپرکینگ 350 (عملیات ویژه) و هواپیمای AC-130H (جنگ الکترونیک) است؛ از بمبافکنهای B52 در جزیره دیگو گارسیا گرفته تا چتربازان لشکر 101 هوابرد و کشتیهای جنگی دوزیست و ناوهای هواپیمابر همه آماده رسیدن به ساعت صفر جنگ هستند. سکوت و صبر استراتژیک ایران و حشدالشعبی در برابر حملات منظم هوایی اسرائیل و آمریکا باعث تراکم سنگین خشم ایران و متحدانش شده
است. هزارتوی عراق و سوریه تبدیل به پاشنه آشیل دو کشور شده، نیروهای نیابتی ایران با استعداد 120 هزار نیرو آمریکا را مجبور به تخلیه فوری شش پایگاه، سفارت و شرکتهای نفتی خود کردهاند و اگر جنگی بین نیروهای نیابتی ایران با نیروهای آمریکایی رخ بدهد، قطعا آتش این جنگ دامن ایران را خواهد گرفت. ایران اگر ضربهای نیابتی به آمریکا میزند، اما آمریکا درمقابل ضربهای آشکارا و مستقیم به ایران وارد خواهد کرد که در آن صورت پایگاههای آمریکا هدف موشکهای ایران خواهند شد و تنها برتری آمریکا برخورداری از فناوریهای فوقپیشرفته جنگ الکترونیک از یک سو و استفاده از نیروی هوایی قدرتمند خود از سوی دیگر است که توانایی آسیبزدن به مراکز کنترل و راداری ایران را خواهند داشت که عملیات موشکی ایران را با فرسایش سریع مواجهه خواهد کرد، اما در زمین عملیات ایران و نیروهای نیابتی آن با فراهمآوری آتش توپخانه و موشکهای گراد در عمق عراق و دیگر کشورها با سرعت و شدت تمام ادامه خواهد یافت و در پهنه آبهای نیلگون جنوب نیز اگرچه ناوهای هواپیمابر با لنگرانداختن در دریای عرب از گزند قایقهای تندرو ایرانی در امان هستند، اما موشکهای کروز قدر، نصر،
نور، ظفر و اژدر حوت و مینهای دریایی 52EM ایران مخرب خواهند بود، همچنین نیروی دریایی آمریکا باید انتظار هر نوع سورپرایزی را داشته باشد. ناوگان آمریکا و متحدان آن کشور از سواحل مدیترانه، دریای عرب و دریای سرخ میتواند هدف قرار بگیرد، همچنین نیروهای خارجی تحت زعامت و فرماندهی سپاه قدس در دیگر کشورها یک تهدید مستقیم و جدی علیه منافع آمریکا و متحدانش خواهند بود. در طرف ایرانی نیز جنگ دردناک خواهد بود. اما جنگ با ایران باعث فرسایش نیروهای آمریکایی خواهد شد، اما اهداف پالایشگاهی، نفتی و صنعتی ایران که ستون فقرات اقتصاد ایران است، از اهداف اصلی حمله بمبهای لیزری و کروزهای تام هاوک خواهند بود. شاید به این خاطر در پایتخت برخی از کشورهای عربی جشنی برپا شود، اما اگر مجتمعهای آبشیرینکن آنها و مراکز نفتی و نیروگاهی آنها توسط موشکهای سپاه مورد هدف قرار بگیرند وضعیتشان شکننده خواهد شد. اکنون که کلمات را به رقص کشیدیم و سایه جنگ را ترسیم کردیم، سؤالی هم پیش میآید؛ آیا ممکن است دو کشور وارد جنگ شوند؟
متأسفانه از نظر نگارنده پاسخ مثبت است!
ایران به ساعت صفر جنگ میرسد. کودتای 28 مرداد و تحریم ایران و ترور فرمانده نیروی قدس چهرهای شرور و منفی از آمریکا در اذهان مقامات ایران ترسیم کرده، همچنین ایران تن به شروط 12 گانه کاخ سفید برای مذاکره نخواهد داد و ایران ملزم به حفظ عمق استراتژیک خود در خاورمیانه است و این دکترین امنیتی ایران است. اما کاخ سفید نیز خود را ملزم به توقف برنامه هستهای و برنامههای امنیتی ایران میداند و بهترین زمان برای حمله به ایران از نظر تیم امنیتی ترامپ اکنون است. با توجه به اینکه بهای نفت بسیار پایین است و بورسهای جهانی بر اثر کرونا سقوط کرده، از لحاظ اقتصادی آمریکا و متحدانش از این جنگ حداقل آسیب را میبینند و قطعا قبل از انتخابات آمریکا نخواهد بود. کینه و خصم فروخورده یکبار برای همیشه باید به نقطه پایان خویش برسد؛ حال چه با جنگ و چه با مذاکره. فرسایش 40 ساله بین دو کشور بهگونهای است که حتی کشورهای منطقه و جهان از آن به ستوه آمدهاند و همه خواستار حل این خصومتهای 40 ساله هستند و آنچه که امروز در خاورمیانه شاهد هستیم چیزی نیست جز یک مارش نظامی که از پشتیبانی قاطع طرفین برخوردار است.
تنها کشوری که تاکنون بیشترین پایگاه نظامی را در خارج از سرزمین خویش داشته، ایالات متحده آمریکاست که در 140 کشور جهان حدود 700 پایگاه و ایستگاه نظامی دارد. قدرت بیبدیل نظامی و سیاسی آمریکا و تضاد منافع با دیگر کشورها باعث شده که برخی از کشورها و گروهها نسبت به نیروها و منافع آمریکا جبههای خصمانه داشته باشند و درصدد تضعیف یا فرسایش قدرت آمریکا باشند. ایران از جمله کشورهایی است که درصدد محدودکردن قدرت مانور آمریکا در خاورمیانه است، اما آمریکا نهتنها قدرتمندترین ارتش تاریخ بشری را دارد، بلکه قویترین اقتصاد جهان را نیز داراست و این قدرت اقتصادی و نظامی هربار دیگران را مجبور به تعامل با خود کرده. ایران و آمریکا در طول 40 سال ضربات سختی روانه همدیگر کردهاند؛ از انفجار مقر تفنگداران تا حمله به آرامکو و بمبهای کنارجادهای در راق و صدمه به نفتکشها موضوعاتی است که انگشت اتهام را به سوی ایران دراز کرده و از سویی آمریکا نیز انهدام ناوچههای جنگی و هواپیمای مسافربری ایران تا ترور فرمانده قدس را در کارنامه دارد، اما منافع ملی دو کشور ایجاب کرده است تا در اوج بحرانها هم مذاکرات پیداوپنهانی داشته باشند، اما
اکنون نمیتوان به لبخندهای طلایی دیپلماتهای دو کشور امید سابق را داشت، بهخصوص پس از ترور اخیر هر نوع مذاکره و نرمشی مبدل به غیرممکن شده است، همچنین مخالفت آمریکا با اعطای وام صندوق بینالمللی پول به ایران در شرایط تحریم میزان وخامت روابط بین ایران و آمریکا را وارد مرحله جدیدی کرده است. اکنون به علت تحریم و برنامه هستهای و تحولات عراق شرایط جنگی حاکم است و هر جنگی نهتنها باختی بزرگ برای دو کشور خواهد بود، بلکه چالشی فزاینده برای کل منطقه است. این روزها خبرهایی که از کاخ سفید درز کرده نشان میدهند وزیر خارجه آمریکا و رئیس سیا به همراه مشاور امنیت ملی ترامپ برنامهریزی حمله به واحدهای دریایی سپاه و نیروهای تحت حمایت ایران در عراق را داشتهاند که دونالد ترامپ به علت نوروز و گسترش کرونا با آن مخالفت میکند. شاید در همین راستا باشد که گشتزنی هواپیماهای پوسایدون (کنترل و شناسایی)، RC135 (نقشهبرداری و تجزیه راداری)، RC146 (اسکادران عملیات ویژه)، KC135 (تانکر سوخترسان) بر فراز خلیج فارس را شاهد هستیم و هنگام ورود ناو هواپیمابر آیزنهاور و هری ترومن بمبافکنهای B52 و 18F آمریکایی به پرواز درمیآیند و اسکادران
140 جنگ الکترونیک رزمایش برگزار میکند، همچنین انتقال سریع فرماندهی 300 هواپیمای نظامی از پایگاه العدید قطر به ایالت کارولینای جنوبی نیز در راستای حفظ قدرت فرماندهی در برابر ایران است. کارشناسان نظامی به یاد دارند که قبل از ترور سردار سلیمانی در کمتر از 24 ساعت 20 پرواز C17 آمریکا را به مقصد خاورمیانه ترک کردند و بعد از ترور نیز 39 پرواز C17 و 5C تکاوران و تجهیزات نظامی آنها را به خاورمیانه منتقل کرد که نشاندهنده برنامهریزی دقیق آمریکا برای رویارویی احتمالی با ایران است. ترور فرمانده سپاه قدس در عراق مانند بازکردن جعبه پاندورای خاورمیانه بود. اکنون ما با انبوهی از تجهیزات و تسلیحات در خاورمیانه مواجه هستیم و آسمان عراق و خلیج فارس مملو از پرواز تانکرهای سوخترسان و سوپرکینگ 350 (عملیات ویژه) و هواپیمای AC-130H (جنگ الکترونیک) است؛ از بمبافکنهای B52 در جزیره دیگو گارسیا گرفته تا چتربازان لشکر 101 هوابرد و کشتیهای جنگی دوزیست و ناوهای هواپیمابر همه آماده رسیدن به ساعت صفر جنگ هستند. سکوت و صبر استراتژیک ایران و حشدالشعبی در برابر حملات منظم هوایی اسرائیل و آمریکا باعث تراکم سنگین خشم ایران و متحدانش شده
است. هزارتوی عراق و سوریه تبدیل به پاشنه آشیل دو کشور شده، نیروهای نیابتی ایران با استعداد 120 هزار نیرو آمریکا را مجبور به تخلیه فوری شش پایگاه، سفارت و شرکتهای نفتی خود کردهاند و اگر جنگی بین نیروهای نیابتی ایران با نیروهای آمریکایی رخ بدهد، قطعا آتش این جنگ دامن ایران را خواهد گرفت. ایران اگر ضربهای نیابتی به آمریکا میزند، اما آمریکا درمقابل ضربهای آشکارا و مستقیم به ایران وارد خواهد کرد که در آن صورت پایگاههای آمریکا هدف موشکهای ایران خواهند شد و تنها برتری آمریکا برخورداری از فناوریهای فوقپیشرفته جنگ الکترونیک از یک سو و استفاده از نیروی هوایی قدرتمند خود از سوی دیگر است که توانایی آسیبزدن به مراکز کنترل و راداری ایران را خواهند داشت که عملیات موشکی ایران را با فرسایش سریع مواجهه خواهد کرد، اما در زمین عملیات ایران و نیروهای نیابتی آن با فراهمآوری آتش توپخانه و موشکهای گراد در عمق عراق و دیگر کشورها با سرعت و شدت تمام ادامه خواهد یافت و در پهنه آبهای نیلگون جنوب نیز اگرچه ناوهای هواپیمابر با لنگرانداختن در دریای عرب از گزند قایقهای تندرو ایرانی در امان هستند، اما موشکهای کروز قدر، نصر،
نور، ظفر و اژدر حوت و مینهای دریایی 52EM ایران مخرب خواهند بود، همچنین نیروی دریایی آمریکا باید انتظار هر نوع سورپرایزی را داشته باشد. ناوگان آمریکا و متحدان آن کشور از سواحل مدیترانه، دریای عرب و دریای سرخ میتواند هدف قرار بگیرد، همچنین نیروهای خارجی تحت زعامت و فرماندهی سپاه قدس در دیگر کشورها یک تهدید مستقیم و جدی علیه منافع آمریکا و متحدانش خواهند بود. در طرف ایرانی نیز جنگ دردناک خواهد بود. اما جنگ با ایران باعث فرسایش نیروهای آمریکایی خواهد شد، اما اهداف پالایشگاهی، نفتی و صنعتی ایران که ستون فقرات اقتصاد ایران است، از اهداف اصلی حمله بمبهای لیزری و کروزهای تام هاوک خواهند بود. شاید به این خاطر در پایتخت برخی از کشورهای عربی جشنی برپا شود، اما اگر مجتمعهای آبشیرینکن آنها و مراکز نفتی و نیروگاهی آنها توسط موشکهای سپاه مورد هدف قرار بگیرند وضعیتشان شکننده خواهد شد. اکنون که کلمات را به رقص کشیدیم و سایه جنگ را ترسیم کردیم، سؤالی هم پیش میآید؛ آیا ممکن است دو کشور وارد جنگ شوند؟
متأسفانه از نظر نگارنده پاسخ مثبت است!
ایران به ساعت صفر جنگ میرسد. کودتای 28 مرداد و تحریم ایران و ترور فرمانده نیروی قدس چهرهای شرور و منفی از آمریکا در اذهان مقامات ایران ترسیم کرده، همچنین ایران تن به شروط 12 گانه کاخ سفید برای مذاکره نخواهد داد و ایران ملزم به حفظ عمق استراتژیک خود در خاورمیانه است و این دکترین امنیتی ایران است. اما کاخ سفید نیز خود را ملزم به توقف برنامه هستهای و برنامههای امنیتی ایران میداند و بهترین زمان برای حمله به ایران از نظر تیم امنیتی ترامپ اکنون است. با توجه به اینکه بهای نفت بسیار پایین است و بورسهای جهانی بر اثر کرونا سقوط کرده، از لحاظ اقتصادی آمریکا و متحدانش از این جنگ حداقل آسیب را میبینند و قطعا قبل از انتخابات آمریکا نخواهد بود. کینه و خصم فروخورده یکبار برای همیشه باید به نقطه پایان خویش برسد؛ حال چه با جنگ و چه با مذاکره. فرسایش 40 ساله بین دو کشور بهگونهای است که حتی کشورهای منطقه و جهان از آن به ستوه آمدهاند و همه خواستار حل این خصومتهای 40 ساله هستند و آنچه که امروز در خاورمیانه شاهد هستیم چیزی نیست جز یک مارش نظامی که از پشتیبانی قاطع طرفین برخوردار است.