آینه
اعتماد
خطاب به روزنامهنگاران
علیاکبر قاضیزاده:روزنامهنگاران ما جزو طبقات بسيار ضعيف اين كشور هستند. بدون اغراق ميگويم، حتي كارگران فصلي هم، بههرحال در فصل كارشان ميتوانند زندگي خود را بگذرانند. متاسفم از گفتن اين نكته اما مجموع دستمزد بچههاي مطبوعات ما، چنين فرصتي را فراهم نميكند، مگر اينكه عاشق باشند. نميدانم اين قياس چقدر رواست، اما وقتي من وارد كيهان شدم، صدوپنجاه تومان حقوق ميگرفتم، حالا اما صدوپنجاه تومان بهاي يك نخ سيگار هم نميشود. بعد از انقلاب با فوقليسانس از آمريكا برگشتم و در خبرگزاري جمهوري اسلامي با حقوق 4 هزار و 250 تومان مشغول كار شدم. آن روزها اجاره خانه هفتاد- هشتادمتري، پنج يا شش هزار تومان بود. من پيشنهاد چنين زندگي را به روزنامهنگاران نميدهم، اما عرضم خطاب به روزنامهنگاران اين است كه اگر عاشق اين كار هستيد، بايستيد. بايستيد و به اين توجه كنيد كه مردم به كار شما نياز دارند. باز هم اين پيشنهاد ظالمانه است، اما خودتان را تقويت كنيد. خودتان را تقويت و ثابت كنيد. كاري كنيد كه مردم به روزنامه نياز داشته باشند...
کیهان
چرا رهبر انقلاب بهجای آمار دادن مثال زدند؟
رهبر انقلاب اسلامی در بخشی از سخنرانی تلویزیونی هفته گذشته به مناسبت نیمه شعبان به مشارکتهای مردمی در مقابله با کرونا اشاره کرده و آنها را بسیار زیبا و دارای صحنههای جالب و شگفتانگیز توصیف کردند و در ادامه به صورت ریز و مشخص، هفت مورد از این مشارکتها را معرفی کردند؛ طرح «هر محلّه یک قربانی» در سبزوار، تولید ماسک در خانه توسط یک مادر شهید یزدی، خانمهای نهاوندی که زمان جنگ نان میپختند و حالا دستبهکار مهار کرونا شدهاند، ضدعفونی اماکن و منازل از سوی طلاب در خوزستان، تلاش معتمدین محلی در شیراز برای کمک به مستاجران، فعالیت میدانی رئیس حوزه علمیه تبریز و یک نامزد نمایندگی مجلس که رای نیاورده اما ستادش را تعطیل نکرده و آن را تبدیل به ستاد مقابله با کرونا کرده است.ظاهر ماجرا ساده به نظر میرسد؛ رهبر انقلاب برای تقدیر از مشارکتهای مردمی و تشویق دیگران به اینگونه اقدامات، چند مورد مشخص را ذکر کردهاند، اما این موضوع بهظاهر ساده از چند منظر قابلتامل و درسآموز است. ایشان میتوانستند بصورت کلی چند آمار بیان کنند (به احتمال قریببهیقین آماری کلی و تقریبی از مشارکتهای مردمی در اختیار ایشان است) و مثلاً
بگویند چندصد یا چند هزار گروه مردمی و داوطلب در سراسر کشور مشغول هستند تا با کرونا و عوارض آن در حوزههای مختلف مقابله کنند. شاید عدهای گمان کنند اینگونه ورود به ماجرا بهتر نیز هست چراکه چندصد یا هزار مورد، دهانپرکنتر از چند مورد است!اما اگر از منظر روانشناختی و رسانهای به ماجرا نگاه کنید، به هوشمندی و برخورد تخصصی رهبر انقلاب پی میبرید. آمار و اعداد هرقدر برای مدیریت لازم و ضروری هستند، برای اثرگذاری روانی و احساسی پایشان لنگ و حتی گاهی مضر نیز هستند...
جوان
کرونا و خلعسلاح دشمن در جنگ روانی
روزهای آغازین اسفند ۱۳۹۸ در شرایطی که مردم ایران دوران سخت مبارزه با ویروس کرونا را پشتسر میگذاشتند، در کنار مصائب و آلام کرونا که در زمان آمادهشدن ظرفیتهای ملی برای مقابله با آن روند نگرانکنندهای داشت، رسانههای بیگانه با محوریت غربشیفتگان و دشمنان ملت ایران، ترور روانی مردم را از طریق شبکههای رسانهای و فضای مجازی با شدت دنبال میکردند. این رسانهها در قالب «تروریسم رسانهای» مسئله کرونا در ایران را موضوعی بحرانی و غیرقابلکنترل قلمداد کرده و با سانسور اقدامات مثبت کادر درمانی و نهادهای حاکمیتی و نهادهای مردمی، امید مردم را نشانه گرفته و به یأسآفرینی و بحراننمایی مشغول بودند. البته برخی رسانهها و فعالان داخلی نیز همصدا با رسانههای دشمن، اقدامات مثبت را سانسور کرده و بر روند ناامیدسازی رسانههای بیگانه و ضدانقلاب میافزودند. یک بررسی آماری درباره میزان تبلیغاتی که دو شبکه آمریکایی صدای آمریکا و دویچهوله آلمان علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، در ماه اسفند به زبان فارسی و در چارچوب یک جنگ روانی منتشر کردهاند، نشان میدهد مجموع مطالب این دو شبکه از مطالبی که به ۱۵ زبان مختلف جهان منتشر
کردهاند، بیشتر است. شبکه آمریکایی VOA درحالیکه به زبانهای انگلیسی، اردو، دری، چینی، پشتو، کردی، خِمِری، پرتغالی و اندونزیایی جمعاً ۱۶۷۷ پست گذاشته بود، به زبان فارسی به تنهایی ۱۸۱۲ پست اختصاص داده بود...
اعتماد
خطاب به روزنامهنگاران
علیاکبر قاضیزاده:روزنامهنگاران ما جزو طبقات بسيار ضعيف اين كشور هستند. بدون اغراق ميگويم، حتي كارگران فصلي هم، بههرحال در فصل كارشان ميتوانند زندگي خود را بگذرانند. متاسفم از گفتن اين نكته اما مجموع دستمزد بچههاي مطبوعات ما، چنين فرصتي را فراهم نميكند، مگر اينكه عاشق باشند. نميدانم اين قياس چقدر رواست، اما وقتي من وارد كيهان شدم، صدوپنجاه تومان حقوق ميگرفتم، حالا اما صدوپنجاه تومان بهاي يك نخ سيگار هم نميشود. بعد از انقلاب با فوقليسانس از آمريكا برگشتم و در خبرگزاري جمهوري اسلامي با حقوق 4 هزار و 250 تومان مشغول كار شدم. آن روزها اجاره خانه هفتاد- هشتادمتري، پنج يا شش هزار تومان بود. من پيشنهاد چنين زندگي را به روزنامهنگاران نميدهم، اما عرضم خطاب به روزنامهنگاران اين است كه اگر عاشق اين كار هستيد، بايستيد. بايستيد و به اين توجه كنيد كه مردم به كار شما نياز دارند. باز هم اين پيشنهاد ظالمانه است، اما خودتان را تقويت كنيد. خودتان را تقويت و ثابت كنيد. كاري كنيد كه مردم به روزنامه نياز داشته باشند...
کیهان
چرا رهبر انقلاب بهجای آمار دادن مثال زدند؟
رهبر انقلاب اسلامی در بخشی از سخنرانی تلویزیونی هفته گذشته به مناسبت نیمه شعبان به مشارکتهای مردمی در مقابله با کرونا اشاره کرده و آنها را بسیار زیبا و دارای صحنههای جالب و شگفتانگیز توصیف کردند و در ادامه به صورت ریز و مشخص، هفت مورد از این مشارکتها را معرفی کردند؛ طرح «هر محلّه یک قربانی» در سبزوار، تولید ماسک در خانه توسط یک مادر شهید یزدی، خانمهای نهاوندی که زمان جنگ نان میپختند و حالا دستبهکار مهار کرونا شدهاند، ضدعفونی اماکن و منازل از سوی طلاب در خوزستان، تلاش معتمدین محلی در شیراز برای کمک به مستاجران، فعالیت میدانی رئیس حوزه علمیه تبریز و یک نامزد نمایندگی مجلس که رای نیاورده اما ستادش را تعطیل نکرده و آن را تبدیل به ستاد مقابله با کرونا کرده است.ظاهر ماجرا ساده به نظر میرسد؛ رهبر انقلاب برای تقدیر از مشارکتهای مردمی و تشویق دیگران به اینگونه اقدامات، چند مورد مشخص را ذکر کردهاند، اما این موضوع بهظاهر ساده از چند منظر قابلتامل و درسآموز است. ایشان میتوانستند بصورت کلی چند آمار بیان کنند (به احتمال قریببهیقین آماری کلی و تقریبی از مشارکتهای مردمی در اختیار ایشان است) و مثلاً
بگویند چندصد یا چند هزار گروه مردمی و داوطلب در سراسر کشور مشغول هستند تا با کرونا و عوارض آن در حوزههای مختلف مقابله کنند. شاید عدهای گمان کنند اینگونه ورود به ماجرا بهتر نیز هست چراکه چندصد یا هزار مورد، دهانپرکنتر از چند مورد است!اما اگر از منظر روانشناختی و رسانهای به ماجرا نگاه کنید، به هوشمندی و برخورد تخصصی رهبر انقلاب پی میبرید. آمار و اعداد هرقدر برای مدیریت لازم و ضروری هستند، برای اثرگذاری روانی و احساسی پایشان لنگ و حتی گاهی مضر نیز هستند...
جوان
کرونا و خلعسلاح دشمن در جنگ روانی
روزهای آغازین اسفند ۱۳۹۸ در شرایطی که مردم ایران دوران سخت مبارزه با ویروس کرونا را پشتسر میگذاشتند، در کنار مصائب و آلام کرونا که در زمان آمادهشدن ظرفیتهای ملی برای مقابله با آن روند نگرانکنندهای داشت، رسانههای بیگانه با محوریت غربشیفتگان و دشمنان ملت ایران، ترور روانی مردم را از طریق شبکههای رسانهای و فضای مجازی با شدت دنبال میکردند. این رسانهها در قالب «تروریسم رسانهای» مسئله کرونا در ایران را موضوعی بحرانی و غیرقابلکنترل قلمداد کرده و با سانسور اقدامات مثبت کادر درمانی و نهادهای حاکمیتی و نهادهای مردمی، امید مردم را نشانه گرفته و به یأسآفرینی و بحراننمایی مشغول بودند. البته برخی رسانهها و فعالان داخلی نیز همصدا با رسانههای دشمن، اقدامات مثبت را سانسور کرده و بر روند ناامیدسازی رسانههای بیگانه و ضدانقلاب میافزودند. یک بررسی آماری درباره میزان تبلیغاتی که دو شبکه آمریکایی صدای آمریکا و دویچهوله آلمان علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، در ماه اسفند به زبان فارسی و در چارچوب یک جنگ روانی منتشر کردهاند، نشان میدهد مجموع مطالب این دو شبکه از مطالبی که به ۱۵ زبان مختلف جهان منتشر
کردهاند، بیشتر است. شبکه آمریکایی VOA درحالیکه به زبانهای انگلیسی، اردو، دری، چینی، پشتو، کردی، خِمِری، پرتغالی و اندونزیایی جمعاً ۱۶۷۷ پست گذاشته بود، به زبان فارسی به تنهایی ۱۸۱۲ پست اختصاص داده بود...