|

گفت‌وگو با اکبر ترکان

بورسی‌شدن شستا پایان مدیریت آمرانه

شرق: زمانی که شرکتی قصد ورود به بورس را دارد، باید خود را با قوانین بورس همسان کند؛ یعنی باید حساب‌های خود را با قوانین بورس تنظیم کند، بر اساس قوانین بورس حسابرسی و بر اساس قواعد بورس مدیران خود را عزل و نصب کند. بورسی‌شدن موجب افزایش شفافیت در شرکت‌ها می‌شود. این شفافیت سلامت اقتصاد را به همراه دارد. اكبر تركان رئیس هیئت‌مدیره شستا می‌گوید: وقتی شرکتی بورسی می‌شود، مدیرانش بر اساس قاعده حکیم‌ فرموده جابه‌جا نمی‌شوند و نمی‌توان هر کاری که دلخواه مدیران است را انجام داد چون نظارت بورس بر این شرکت‌ها حاکم شده است. این دیگر اثر مثبت بورسی‌شدن است.
ورود شرکتی مثل شستا به بورس از منظر اقتصاد کلان چه تأثیری دارد؟

برای پاسخ به این سؤال باید ویژگی‌های اقتصاد ایران را بررسی کرد. یکی از ویژگی‌های اقتصاد ایران آن است که بنگاه‌های ایران «یک‌نسلی» محسوب می‌شوند. این یک‌نسلی‌بودن به آن معناست که در سپهر اقتصادی ایران کارآفرینانی فعال شدند که با راه‌اندازی یک واحد صنعتی یا بنگاه اقتصادی كار را شروع کردند اما اگر شما به شجره‌نامه این بنگاه‌ها ورود کنید، شاهد خواهید بود که بیش از یک نسل یا نهایتا دو نسل بیشتر نتوانستند فعالیت آن بنگاه مهم را ادامه دهند اما در کشورهای صنعتی یک بنگاه اقتصادی نسل‌ها اداره می‌شود و به بن‌بست نمی‌رسد و افراد تأثیرگذار در اقتصاد با سرمایه‌گذاری روی این بنگاه‌ها موجبات توسعه اقتصادی کشور خود را رقم زده‌اند اما در ایران اکثر فرزندان کارآفرینان در مسیر اصلی کارآفرین قرار نمی‌گیرند. البته این موضوع به تمامی فرزندان کارآفرینان تعمیم پیدا نمی‌كند اما غالبا این اتفاق رخ می‌دهد.
دلیل اصلی این اتفاق چیست؟
معمولا چون فرزندانِ کارآفرینان، نازپرورده محسوب می‌شوند و نتیجه تلاش‌های پدرانشان را در سر سفره می‌بینند، این اتفاق رخ می‌دهد. چنین فرزندانی یا پول و سرمایه گران‌قدر پدران را بر باد می‌دهند یا این سرمایه را از کشور خارج می‌کنند.
چنان‌که ما شاهد هستیم كه بسیاری از فرزندان و همسران کارآفرینانِ موفق و مؤثر، در خارج از کشور سکونت دارند. اتفاقا برای این قشر کلمه‌ای نیز ساخته شده است که به آنها «مزدا یا مزدک» می‌گویند.
مزدا یا مزدک به چه معناست؟
کلمه مزدک و مزدا مخفف مردان زن در آمریکا یا مردان زن در کاناداست. هرچند این کلمه طنز و شوخی است اما واقعیت نیز شبیه این کلمات است.افراد صاحب بنگاه‌های بزرگ اقتصادی خانواده خود را به خارج از کشور فرستاده‌اند و به همین دلیل است كه اکثر بنگاه‌های بزرگ ما یک‌نسلی می‌شوند، به نحوی که اگر بنگاه‌دار اصلی از دنیا برود، آن بنگاه تعطیل شده و سرمایه مهم و فراوانِ هزینه‌شده در بنگاه اقتصادی تبدیل به ارث و میراث می‌شود.
چگونه می‌توان حیات بنگاه‌ها را تضمین کرد؟
با ورود به «بورس». اگر بنگاه‌های اقتصادی بزرگ کشور وارد بورس شوند، حیات بنگاه اقتصادی تضمین می‌شود. در چنین شرایطی حتی اگر بنگاه‌دار اصلی دار فانی را وداع گفت، بنگاه اقتصادی همچنان به فعالیت خود ادامه خواهد داد و رشدش متوقف نخواهد شد. در این موارد ورثه به جای برداشتن ارث خود، سهام‌دار می‌شوند که این یکی از ارزشمندترین ویژگی‌های بورس محسوب می‌شود؛ در نتیجه بورسی‌شدن از تک‌نسلی‌شدن بنگاه‌های اقتصادی جلوگیری می‌کند.
آیا بورسی‌شدن ویژگی بارز دیگری نیز دارد؟
بله؛ از دیگر ویژگی‌های بورس تشکیل سرمایه از پس‌اندازهای کوچک است. در اقتصاد‌های تمام دنیا افراد سیاست‌گذار به دنبال جمع‌آوری پس‌انداز‌های کوچک برای تشکیل سرمایه‌ای بزرگ هستند تا بتوانند پروژه‌های بزرگ اقتصادی خود را توسعه دهند. این مهم در کشور ما اکنون توسط بانک‌های مختلف در حال اجراست. نحوه اجرای این طرح جمع‌آوری پس‌انداز‌های کوچک مردم است که به صورت تسهیلات بزرگ در اختیار بنگاه‌های بزرگ اقتصادی قرار می‌گیرد. اکنون وضعیت بانک‌های ما متأسفانه به گونه‌ای است که چشم‌بسته به دنبال سود هستند.
منظورتان از چشم‌بسته به دنبال سود بودن چیست؟
بر اساس قانون در ابتدا قرار بود بانک‌های فعال در جمهوری اسلامی ایران از طریق مشارکت، مضاربه و فروش اقساطی بر اساس عقود اسلامی فعالیت کنند اما امروز فعالیت بانک‌های ما بر اساس عقود اسلامی نیست بلکه تنها به فکر سود هستند.
تفاوت بازار سرمایه و بازار پول در چیست؟
بازار سرمایه ربوی نیست؛ البته قصد ندارم بازار پول را ربوی معرفی کنم اما عده‌ای در عملکرد بازار پول شک داشته و نمی‌توانند به این فرایند اعتماد کنند به همین دلیل تشکیک به ربوی‌بودن آن کردند. بازار سرمایه بهترین جایی است که افراد مختلف جامعه می‌توانند پس‌انداز‌های کوچک خود را به آنجا برده و سود حاصل از کسب‌وکار دریافت کنند نه از سود از کارمزدی که شبهه ربوی دارد بنابراین یکی از مزیت‌های اصلی ورود به بورس حمایت از بنگاه‌های اقتصادی با پس‌انداز‌های کوچک است.
ورود شرکت‌ها به بورس چگونه بر اقتصاد اثر سازنده دارد؟
در حال حاضر بیش از 95 درصد از بنگاه‌های اقتصادی ایران بنگاه‌های کوچک هستند؛ یعنی در مقیاس صنعتی نیستند بلکه کارگاهی هستند. در چنین شرایطی قیمت تمام‌شده محصولات کارگاه‌های کوچک گران‌تر از قیمت تمام‌شده بنگاه‌های بزرگ اقتصادی است. برای حل این اشکال بنگاه‌های کوچک باید به بنگاه‌های بزرگ تبدیل شوند. یکی از راه‌های این تبدیل، بورس است. بورس فرصتی است تا کارآفرینان پس از راه‌اندازی کارگاه، کارگاه خود را در بورس عرضه کرده و با تشکیل سرمایه، بنگاه کوچک خود را به بنگاه بزرگ اقتصادی تبدیل کنند. مسیری که توسعه اقتصادی کشور را تسریع می‌کند. همان‌گونه که مطلع هستید، سهم صنعت در تولید ناخالص کشور تنها 12 درصد است. این رقم در کشور‌های صنعتی بالای 30 درصد است. عدد 12 درصد فاصله زیاد کشور ما با صنعتی‌شدن را نشان می‌دهد. بورس فرصتی است تا ما با تبدیل بنگاه‌های کوچک اقتصادی به بنگاه‌های بزرگ مسیر توسعه را با سرعت بیشتری طی کنیم.
بورسی‌شدن چه تأثیری بر فعالیت شرکت‌ها دارد؟ آیا موجب شفافیت می‌شود؟
زمانی که شرکتی قصد ورود به بورس را دارد، باید خود را با قوانین بورس همسان کند؛ یعنی باید حساب‌های خود را با قوانین بورس تنظیم کند، بر اساس قوانین بورس حسابرسی و بر اساس قواعد بورس مدیران خود را عزل و نصب کند. بورسی‌شدن موجب افزایش شفافیت در شرکت‌ها می‌شود. این شفافیت سلامت اقتصاد را به همراه دارد. وقتی شرکتی بورسی می‌شود، مدیرانش بر اساس قاعده حکیم‌ فرموده جابه‌جا نمی‌شوند و نمی‌توان هرکاری که دلخواه مدیران است را انجام داد چون نظارت بورس بر این شرکت‌ها حاکم شده است. این دیگر اثر مثبت بورسی‌شدن است.
ارزیابی شما از بورسی‌شدن شستا چیست؟
با ورود شستا به بورس آینده این هلدینگ اقتصادی تأمین است چراکه مدیران این مجموعه در آینده مجبور هستند بر اساس قواعد بازار سرمایه و قواعدی که بورس بر آنها نظارت دارد، اداره شوند. با ورود شستا به بورس بخشی از سهام این مجموعه عرضه خواهد شد. این عرضه از 10 درصد آغاز خواهد شد و به مرور زمان افزایش پیدا خواهد کرد به این ترتیب شرکای جدید شستا به هیئت‌های مدیره ورود می‌کنند. وقتی یک مجموعه صددرصد به شستا تعلق دارد، مدیرانش توسط شستا انتخاب خواهند شد اما وقتی 40 درصد آن مجموعه در بورس عرضه شود، آن‌گاه سهام‌داران دیگر حق انتخاب مدیر دارند و این‌گونه است که مدیران دیگر منصوب یک دستگاه نخواهند بود. این مهم موجب دقت بیشتر در نظام تصمیم‌گیری شرکت‌ها خواهد شد و بازار سرمایه کشور نیز توسعه پیدا خواهد کرد چراکه شستا به بخش قابل توجهی از معاملات بورس تبدیل خواهد شد. بورسی‌شدن شستا این فرصت را به این مجموعه بزرگ اقتصادی می‌دهد تا از طریق بورس تشکیل سرمایه داده، منابع جدید را وارد مجموعه خود کرده و سرمایه‌گذاری خود را افزایش دهد. در این فرایند سازمان تأمین اجتماعی نیز ذی‌نفع است. زمانی که دولت قصد اجرای خصوصی‌سازی را داشت تصمیم بر آن شد تا 105 شرکت فروخته شوند. در گام نخست اقدامات لازم برای فروش این 105 شرکت انجام شد اما واقعیت آن است که ما نتوانستیم حتی یکی از این 105 شرکت را به فروش برسانیم. شاید این اتفاق از آن نشئت می‌گیرد که در نظام تصمیم‌گیری ایران درباره خصوصی‌سازی اتفاق نظر وجود ندارد. به عنوان مثال مجموعه‌ای تصمیم به واگذاری شرکتی می‌گیرد اما یک مجموعه دیگر با تحت تأثیر قراردادن سرمایه‌گذار مانع از انجام این مهم می‌شود یا دستگاه‌هایی به این ماجرا ورود کرده و سرمایه‌گذار را فاقد صلاحیت می‌دانند که در نتیجه ما نتوانستیم حتی یکی از آن 105 شرکت را به فروش برسانیم اما این مهم از طریق بورس ممکن است.
تأمین اجتماعی چه نفعی از بورسی‌شدن شستا می‌برد؟
از طریق بورسی‌شدن شستا منابع سازمان تأمین اجتماعی برای پرداخت حقوق بازنشستگان تأمین می‌شود. ما در سال باید ارقام قابل توجهی در اختیار سازمان تأمین اجتماعی قرار دهیم تا این سازمان بتواند حقوق بازنشستگان را پرداخت کند بنابراین برای این کار به پول نیاز داریم. بخشی از این پول را شستا باید به سهم خود تأمین کند که با ورود به بورس این اتفاق خواهد افتاد. از دیگر برکات بورسی‌شدن رهایی از دست ان‌قلت‌های خصوصی‌سازی است علاوه بر آنکه با این اقدام شستا ارتقای عمل نیز پیدا خواهد کرد چراکه باید پاسخ‌گوی عملکرد خود در بورس باشد. ورود به بورس یعنی ورود به اتاق شیشه‌ای چراکه همه حتی آن کسی که یک سهم دارد، مشغول تماشای عملکرد شماست و حق دارد تمامی موارد را بررسی کند بنابراین مدیران شستا به نحوی باید عمل کنند که توانایی پاسخ‌گویی به سؤالات سهام‌داران را داشته باشند.
ورود بنگاه‌ها به بورس، مدیریت آمرانه را متوقف و مدیریت پاسخ‌گو را حاکم می‌کند. مقصود از مدیریت آمرانه آن است که مدیر نه‌تنها خود را قائل به پاسخ‌گویی نمی‌داند بلکه وقتی به دلیل بی‌کفایتی عزل می‌شود دلیل جابه‌جایی را اختلاف نظر سیاسی با مجموعه مدیریت عنوان می‌کند. کمتر مدیری را در کشور می‌بینیم که در پرونده‌اش دلیل عزل را بی‌لیاقتی نوشته باشند در حالی که این اتفاق باید رخ دهد. چنین مدیرانی باید رسوا شوند تا نتوانند در مجموعه‌های دیگر لانه کرده و مشغول همان فعالیت‌های خاص خود شوند و بنگاه‌ها را بر خاك بنشانند.
بنابراین درج بی‌لیاقتی در پرونده مدیران بسیار حائز اهمیت است. اگر این اتفاق رخ دهد، ما شاهد ارتقای کیفی مدیران کشور خواهیم بود. ما باید عملکرد مدیران را با اعداد و ارقام و نه توصیفی در پرونده‌شان ثبت کنیم. با اعداد و ارقام مشخص می‌شود که آن مدیر فروش، سود، بهره‌وری و در سرمایه‌گذاری چه عملکردی داشته است. ان‌شاءالله به همت جناب آقای رضوانی‌فر مدیرعامل محترم شستا که این کوشش را کرده، شرکت در بورس پذیرفته شده و شستا آینده‌ای درخشان خواهد داشت.
جناب آقای رضوانی‌فر مدیرعامل محترم شستا برای عرضه این شرکت در بورس زحمت زیادی کشیده است. برای عرضه یک شرکت در بورس باید اقدامات زیادی در زمینه نظام حسابداری، مدیریت و نظام نگهداری حسابداری‌ها رخ دهد تا بورس راضی به پذیرش و عرضه شود که همكاران ما در شستا این کوشش را كردند و شستا در بورس پذیرفته شد. ان‌شاءالله به همت تیم مدیریتی و همكاران اجرائی در مجموعه شستا و هلدینگ‌های وابسته، شستا آینده‌ای درخشان خواهد داشت.

شرق: زمانی که شرکتی قصد ورود به بورس را دارد، باید خود را با قوانین بورس همسان کند؛ یعنی باید حساب‌های خود را با قوانین بورس تنظیم کند، بر اساس قوانین بورس حسابرسی و بر اساس قواعد بورس مدیران خود را عزل و نصب کند. بورسی‌شدن موجب افزایش شفافیت در شرکت‌ها می‌شود. این شفافیت سلامت اقتصاد را به همراه دارد. اكبر تركان رئیس هیئت‌مدیره شستا می‌گوید: وقتی شرکتی بورسی می‌شود، مدیرانش بر اساس قاعده حکیم‌ فرموده جابه‌جا نمی‌شوند و نمی‌توان هر کاری که دلخواه مدیران است را انجام داد چون نظارت بورس بر این شرکت‌ها حاکم شده است. این دیگر اثر مثبت بورسی‌شدن است.
ورود شرکتی مثل شستا به بورس از منظر اقتصاد کلان چه تأثیری دارد؟

برای پاسخ به این سؤال باید ویژگی‌های اقتصاد ایران را بررسی کرد. یکی از ویژگی‌های اقتصاد ایران آن است که بنگاه‌های ایران «یک‌نسلی» محسوب می‌شوند. این یک‌نسلی‌بودن به آن معناست که در سپهر اقتصادی ایران کارآفرینانی فعال شدند که با راه‌اندازی یک واحد صنعتی یا بنگاه اقتصادی كار را شروع کردند اما اگر شما به شجره‌نامه این بنگاه‌ها ورود کنید، شاهد خواهید بود که بیش از یک نسل یا نهایتا دو نسل بیشتر نتوانستند فعالیت آن بنگاه مهم را ادامه دهند اما در کشورهای صنعتی یک بنگاه اقتصادی نسل‌ها اداره می‌شود و به بن‌بست نمی‌رسد و افراد تأثیرگذار در اقتصاد با سرمایه‌گذاری روی این بنگاه‌ها موجبات توسعه اقتصادی کشور خود را رقم زده‌اند اما در ایران اکثر فرزندان کارآفرینان در مسیر اصلی کارآفرین قرار نمی‌گیرند. البته این موضوع به تمامی فرزندان کارآفرینان تعمیم پیدا نمی‌كند اما غالبا این اتفاق رخ می‌دهد.
دلیل اصلی این اتفاق چیست؟
معمولا چون فرزندانِ کارآفرینان، نازپرورده محسوب می‌شوند و نتیجه تلاش‌های پدرانشان را در سر سفره می‌بینند، این اتفاق رخ می‌دهد. چنین فرزندانی یا پول و سرمایه گران‌قدر پدران را بر باد می‌دهند یا این سرمایه را از کشور خارج می‌کنند.
چنان‌که ما شاهد هستیم كه بسیاری از فرزندان و همسران کارآفرینانِ موفق و مؤثر، در خارج از کشور سکونت دارند. اتفاقا برای این قشر کلمه‌ای نیز ساخته شده است که به آنها «مزدا یا مزدک» می‌گویند.
مزدا یا مزدک به چه معناست؟
کلمه مزدک و مزدا مخفف مردان زن در آمریکا یا مردان زن در کاناداست. هرچند این کلمه طنز و شوخی است اما واقعیت نیز شبیه این کلمات است.افراد صاحب بنگاه‌های بزرگ اقتصادی خانواده خود را به خارج از کشور فرستاده‌اند و به همین دلیل است كه اکثر بنگاه‌های بزرگ ما یک‌نسلی می‌شوند، به نحوی که اگر بنگاه‌دار اصلی از دنیا برود، آن بنگاه تعطیل شده و سرمایه مهم و فراوانِ هزینه‌شده در بنگاه اقتصادی تبدیل به ارث و میراث می‌شود.
چگونه می‌توان حیات بنگاه‌ها را تضمین کرد؟
با ورود به «بورس». اگر بنگاه‌های اقتصادی بزرگ کشور وارد بورس شوند، حیات بنگاه اقتصادی تضمین می‌شود. در چنین شرایطی حتی اگر بنگاه‌دار اصلی دار فانی را وداع گفت، بنگاه اقتصادی همچنان به فعالیت خود ادامه خواهد داد و رشدش متوقف نخواهد شد. در این موارد ورثه به جای برداشتن ارث خود، سهام‌دار می‌شوند که این یکی از ارزشمندترین ویژگی‌های بورس محسوب می‌شود؛ در نتیجه بورسی‌شدن از تک‌نسلی‌شدن بنگاه‌های اقتصادی جلوگیری می‌کند.
آیا بورسی‌شدن ویژگی بارز دیگری نیز دارد؟
بله؛ از دیگر ویژگی‌های بورس تشکیل سرمایه از پس‌اندازهای کوچک است. در اقتصاد‌های تمام دنیا افراد سیاست‌گذار به دنبال جمع‌آوری پس‌انداز‌های کوچک برای تشکیل سرمایه‌ای بزرگ هستند تا بتوانند پروژه‌های بزرگ اقتصادی خود را توسعه دهند. این مهم در کشور ما اکنون توسط بانک‌های مختلف در حال اجراست. نحوه اجرای این طرح جمع‌آوری پس‌انداز‌های کوچک مردم است که به صورت تسهیلات بزرگ در اختیار بنگاه‌های بزرگ اقتصادی قرار می‌گیرد. اکنون وضعیت بانک‌های ما متأسفانه به گونه‌ای است که چشم‌بسته به دنبال سود هستند.
منظورتان از چشم‌بسته به دنبال سود بودن چیست؟
بر اساس قانون در ابتدا قرار بود بانک‌های فعال در جمهوری اسلامی ایران از طریق مشارکت، مضاربه و فروش اقساطی بر اساس عقود اسلامی فعالیت کنند اما امروز فعالیت بانک‌های ما بر اساس عقود اسلامی نیست بلکه تنها به فکر سود هستند.
تفاوت بازار سرمایه و بازار پول در چیست؟
بازار سرمایه ربوی نیست؛ البته قصد ندارم بازار پول را ربوی معرفی کنم اما عده‌ای در عملکرد بازار پول شک داشته و نمی‌توانند به این فرایند اعتماد کنند به همین دلیل تشکیک به ربوی‌بودن آن کردند. بازار سرمایه بهترین جایی است که افراد مختلف جامعه می‌توانند پس‌انداز‌های کوچک خود را به آنجا برده و سود حاصل از کسب‌وکار دریافت کنند نه از سود از کارمزدی که شبهه ربوی دارد بنابراین یکی از مزیت‌های اصلی ورود به بورس حمایت از بنگاه‌های اقتصادی با پس‌انداز‌های کوچک است.
ورود شرکت‌ها به بورس چگونه بر اقتصاد اثر سازنده دارد؟
در حال حاضر بیش از 95 درصد از بنگاه‌های اقتصادی ایران بنگاه‌های کوچک هستند؛ یعنی در مقیاس صنعتی نیستند بلکه کارگاهی هستند. در چنین شرایطی قیمت تمام‌شده محصولات کارگاه‌های کوچک گران‌تر از قیمت تمام‌شده بنگاه‌های بزرگ اقتصادی است. برای حل این اشکال بنگاه‌های کوچک باید به بنگاه‌های بزرگ تبدیل شوند. یکی از راه‌های این تبدیل، بورس است. بورس فرصتی است تا کارآفرینان پس از راه‌اندازی کارگاه، کارگاه خود را در بورس عرضه کرده و با تشکیل سرمایه، بنگاه کوچک خود را به بنگاه بزرگ اقتصادی تبدیل کنند. مسیری که توسعه اقتصادی کشور را تسریع می‌کند. همان‌گونه که مطلع هستید، سهم صنعت در تولید ناخالص کشور تنها 12 درصد است. این رقم در کشور‌های صنعتی بالای 30 درصد است. عدد 12 درصد فاصله زیاد کشور ما با صنعتی‌شدن را نشان می‌دهد. بورس فرصتی است تا ما با تبدیل بنگاه‌های کوچک اقتصادی به بنگاه‌های بزرگ مسیر توسعه را با سرعت بیشتری طی کنیم.
بورسی‌شدن چه تأثیری بر فعالیت شرکت‌ها دارد؟ آیا موجب شفافیت می‌شود؟
زمانی که شرکتی قصد ورود به بورس را دارد، باید خود را با قوانین بورس همسان کند؛ یعنی باید حساب‌های خود را با قوانین بورس تنظیم کند، بر اساس قوانین بورس حسابرسی و بر اساس قواعد بورس مدیران خود را عزل و نصب کند. بورسی‌شدن موجب افزایش شفافیت در شرکت‌ها می‌شود. این شفافیت سلامت اقتصاد را به همراه دارد. وقتی شرکتی بورسی می‌شود، مدیرانش بر اساس قاعده حکیم‌ فرموده جابه‌جا نمی‌شوند و نمی‌توان هرکاری که دلخواه مدیران است را انجام داد چون نظارت بورس بر این شرکت‌ها حاکم شده است. این دیگر اثر مثبت بورسی‌شدن است.
ارزیابی شما از بورسی‌شدن شستا چیست؟
با ورود شستا به بورس آینده این هلدینگ اقتصادی تأمین است چراکه مدیران این مجموعه در آینده مجبور هستند بر اساس قواعد بازار سرمایه و قواعدی که بورس بر آنها نظارت دارد، اداره شوند. با ورود شستا به بورس بخشی از سهام این مجموعه عرضه خواهد شد. این عرضه از 10 درصد آغاز خواهد شد و به مرور زمان افزایش پیدا خواهد کرد به این ترتیب شرکای جدید شستا به هیئت‌های مدیره ورود می‌کنند. وقتی یک مجموعه صددرصد به شستا تعلق دارد، مدیرانش توسط شستا انتخاب خواهند شد اما وقتی 40 درصد آن مجموعه در بورس عرضه شود، آن‌گاه سهام‌داران دیگر حق انتخاب مدیر دارند و این‌گونه است که مدیران دیگر منصوب یک دستگاه نخواهند بود. این مهم موجب دقت بیشتر در نظام تصمیم‌گیری شرکت‌ها خواهد شد و بازار سرمایه کشور نیز توسعه پیدا خواهد کرد چراکه شستا به بخش قابل توجهی از معاملات بورس تبدیل خواهد شد. بورسی‌شدن شستا این فرصت را به این مجموعه بزرگ اقتصادی می‌دهد تا از طریق بورس تشکیل سرمایه داده، منابع جدید را وارد مجموعه خود کرده و سرمایه‌گذاری خود را افزایش دهد. در این فرایند سازمان تأمین اجتماعی نیز ذی‌نفع است. زمانی که دولت قصد اجرای خصوصی‌سازی را داشت تصمیم بر آن شد تا 105 شرکت فروخته شوند. در گام نخست اقدامات لازم برای فروش این 105 شرکت انجام شد اما واقعیت آن است که ما نتوانستیم حتی یکی از این 105 شرکت را به فروش برسانیم. شاید این اتفاق از آن نشئت می‌گیرد که در نظام تصمیم‌گیری ایران درباره خصوصی‌سازی اتفاق نظر وجود ندارد. به عنوان مثال مجموعه‌ای تصمیم به واگذاری شرکتی می‌گیرد اما یک مجموعه دیگر با تحت تأثیر قراردادن سرمایه‌گذار مانع از انجام این مهم می‌شود یا دستگاه‌هایی به این ماجرا ورود کرده و سرمایه‌گذار را فاقد صلاحیت می‌دانند که در نتیجه ما نتوانستیم حتی یکی از آن 105 شرکت را به فروش برسانیم اما این مهم از طریق بورس ممکن است.
تأمین اجتماعی چه نفعی از بورسی‌شدن شستا می‌برد؟
از طریق بورسی‌شدن شستا منابع سازمان تأمین اجتماعی برای پرداخت حقوق بازنشستگان تأمین می‌شود. ما در سال باید ارقام قابل توجهی در اختیار سازمان تأمین اجتماعی قرار دهیم تا این سازمان بتواند حقوق بازنشستگان را پرداخت کند بنابراین برای این کار به پول نیاز داریم. بخشی از این پول را شستا باید به سهم خود تأمین کند که با ورود به بورس این اتفاق خواهد افتاد. از دیگر برکات بورسی‌شدن رهایی از دست ان‌قلت‌های خصوصی‌سازی است علاوه بر آنکه با این اقدام شستا ارتقای عمل نیز پیدا خواهد کرد چراکه باید پاسخ‌گوی عملکرد خود در بورس باشد. ورود به بورس یعنی ورود به اتاق شیشه‌ای چراکه همه حتی آن کسی که یک سهم دارد، مشغول تماشای عملکرد شماست و حق دارد تمامی موارد را بررسی کند بنابراین مدیران شستا به نحوی باید عمل کنند که توانایی پاسخ‌گویی به سؤالات سهام‌داران را داشته باشند.
ورود بنگاه‌ها به بورس، مدیریت آمرانه را متوقف و مدیریت پاسخ‌گو را حاکم می‌کند. مقصود از مدیریت آمرانه آن است که مدیر نه‌تنها خود را قائل به پاسخ‌گویی نمی‌داند بلکه وقتی به دلیل بی‌کفایتی عزل می‌شود دلیل جابه‌جایی را اختلاف نظر سیاسی با مجموعه مدیریت عنوان می‌کند. کمتر مدیری را در کشور می‌بینیم که در پرونده‌اش دلیل عزل را بی‌لیاقتی نوشته باشند در حالی که این اتفاق باید رخ دهد. چنین مدیرانی باید رسوا شوند تا نتوانند در مجموعه‌های دیگر لانه کرده و مشغول همان فعالیت‌های خاص خود شوند و بنگاه‌ها را بر خاك بنشانند.
بنابراین درج بی‌لیاقتی در پرونده مدیران بسیار حائز اهمیت است. اگر این اتفاق رخ دهد، ما شاهد ارتقای کیفی مدیران کشور خواهیم بود. ما باید عملکرد مدیران را با اعداد و ارقام و نه توصیفی در پرونده‌شان ثبت کنیم. با اعداد و ارقام مشخص می‌شود که آن مدیر فروش، سود، بهره‌وری و در سرمایه‌گذاری چه عملکردی داشته است. ان‌شاءالله به همت جناب آقای رضوانی‌فر مدیرعامل محترم شستا که این کوشش را کرده، شرکت در بورس پذیرفته شده و شستا آینده‌ای درخشان خواهد داشت.
جناب آقای رضوانی‌فر مدیرعامل محترم شستا برای عرضه این شرکت در بورس زحمت زیادی کشیده است. برای عرضه یک شرکت در بورس باید اقدامات زیادی در زمینه نظام حسابداری، مدیریت و نظام نگهداری حسابداری‌ها رخ دهد تا بورس راضی به پذیرش و عرضه شود که همكاران ما در شستا این کوشش را كردند و شستا در بورس پذیرفته شد. ان‌شاءالله به همت تیم مدیریتی و همكاران اجرائی در مجموعه شستا و هلدینگ‌های وابسته، شستا آینده‌ای درخشان خواهد داشت.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها