دورکاری ناشی از شیوع کرونا و اهمیت بهرهوری
مهدی کرامتفر . دانشآموخته اقتصاد
شیوع دور از انتظار بیماری کرونا در کشور چین و سپس سایر نقاط جهان، اتفاقی است که در چند ماه گذشته دنیا را متأثر کرده است. بنا بر آمار رسمی کرونا تاکنون (25 فروردین) در بیش از 200 کشور مشاهده شده، حدود دو میلیون نفر را مبتلا کرده و 110 هزار نفر را به کام مرگ فرستاده است. البته متوقفنشدن روند گسترش بیماری و وجود بیش از 50 هزار بیمار با وضعیت حاد و بحرانی گویای آن است که ارقام مرگومیر احتمالا از 200 هزار نفر عبور خواهد کرد. مرگ شمار زیادی انسان در نقاط مختلف، قطعا بزرگترین خسارت کرونا برای جهان خواهد بود؛ اما در کنار هزینههای انسانی، مواردی مانند توقف اجباری یا تبعی خطوط تولید، کاهش محسوس تجارت، توقف زنجیرههای تأمین جهانی، پدیدارشدن بیکاری ارادی و غیرارادی گسترده و کمنظیر، افت شدید سفرهای داخل و خارج از کشورها، توقف گسترده آموزش عمومی در تمام سطوح، تنها بخشی از اثرات اقتصادی گسترده بیماری در گستره جهانی است. اثراتی که با تداوم گسترش بیماری قطعا دامنه و ابعاد آنها افزایش خواهد یافت. بهرهوری یا خروجی حاصل از داشتههای یک اقتصاد نیز در این دوره قطعا شوک منفی بزرگی را متحمل خواهد شد و انتظار میرود در سطح ملی، شاخصهای بهرهوری در تمام نقاط دنیا کاهش یابد...
اما در درون کشورها این کاهش احتمالا همگن نخواهد بود و احتمالا بخشها یا شرکتهایی میتوانند در این شرایط سطح فعالیت و بهرهوری خود را افزایش دهند. شرکتهای خردهفروشی آنلاین یا تولیدکنندگان تجهیزات پزشکی و بهداشت فردی، از این دست هستند و شاخصهای بهرهوری خرد برای آنها قطعا افزایش خواهد یافت؛ اما برای سایر بنگاهها که هنوز در حال فعالیت هستند، چطور؟
در شرایط همهگیری بیماری، مقوله فاصلهگذاری اجتماعی بهسرعت رواج یافته و شمار زیادی از شرکتها بسته به ماهیت فعالیت خود، به اتخاذ شیوههای دورکاری کارکنان روی آوردهاند. این موضوع در کنار مزایایی که برای کنترل بیماری دارد، متضمن درنظرگرفتن ریسکهایی مانند افت بهرهوری در سطح خرد است. در واقع انتظار میرود بنگاههای خصوصی و دولتی که در شرایط بیماری هنوز برای کالاها و خدمات آنان تقاضا وجود دارد و میتوانند از طریق دورکاری فعالیت خود را تداوم ببخشند، بنا به دلایل مختلف کاهش بهرهوری نیروی کار را تجربه کنند. تحقیق انجامشده در سال 2019 توسط بافر (Buffer) شرکت مشاور در زمینه رسانههای اجتماعی، روی بیش از دوهزارو 400 نفر مانند برنامهنویسان که شغل آنان ماهیتا دورکاری است، نشان میدهد که کار در منزل در کنار تمامی مزایایی که برای آنان دارد، میتواند بنا به دلایلی مانند نامناسببودن محیط فیزیکی و کاهش تمرکز بهدلیل متغیرهای محیطی، موجب کاهش بهرهوری شود. همچنین بخشی از پاسخگویان، نبود ارتباطهای کاری مؤثر (17 درصد)، نبود محرکهای انگیزشی محل کار در خانه (13 درصد) و وقفههای طولانی یا پرتکرار برای استراحت (هشت
درصد) را از عوامل کاهشدهنده بهرهوری برای دورکاری عنوان کردهاند. به تمامی این موارد، مسئله کمکاری عامدانه نیز اضافه میشود و در مجموع انتظار بر کاهش محسوس بهرهوری نیروی کار در زمان دورکاری وجود دارد؛ اما برای حل این مشکل چه میتوان کرد؟ برای این پرسش هیچ پاسخ قطعیای وجود ندارد؛ اما به نظر میرسد استفاده از انواع ابزارهای کنترلی بهترین گزینهای است که میتواند تا حد زیادی مشکل را رفع کند. درباره ابزارهای کنترلی، مواردی مانند تعیین و هدفگذاری انتظارات کارفرما از نیروی کار براساس معیارهایی مانند حجم فعالیتهای روزانه یا خروجیهای مورد انتظار، تعیین ساعات دورکاری منطبق با ساعات کاری اداری و پایش حضور آنلاین کارکنان از طریق تماس تلفنی و در نهایت استفاده از نرمافزارهای پایش بهرهوری میتواند مناسب باشد. در میان این موارد، به نظر میرسد بنا به مزایایی مانند صرفهجویی در وقت کارفرما بهویژه هنگامی که تعداد کارکنان زیاد باشد، امکان استفاده از کارکنان در شیفتهای کاری متعدد یا انعطافپذیر، امکان کاهش اتلاف وقت کارکنان با روشهای زمانسنجی، امکان مستندسازی عملکرد گذشته کارکنان و امکان یافتن روشهای بهبود
بهرهوری با رصد عملکرد گذشته و رفع خطاها، استفاده از آخرین مورد یعنی نرمافزارهای پایش بهرهوری کارکنان نسبت به سایر روشهای سنتی اولویت دارد. هرچند ایرادهایی اورولگونه (جورج اورول) به ابزارهایی از این دست وارد میشود؛ اما باید توجه داشت که استفاده از این ابزار برای کارفرما، فقط ماهیت اقتصادی و افزایش بهرهوری دارد و جاسوسی از نیروی کار، عایدی چندانی برای کارفرمایان نخواهد داشت. همچنین امکان تفکیک فعالیتهای شخصی و کاری در بسیاری از ابزارهای موصوف وجود دارد که میتواند انتقاد پیشگفته را تا حد زیادی رفع کند. در نهایت باید توجه داشت که روندهای فعلی مشاغل به شکلی است که حتی پس از دوره اتمام بیماری نیز پدیده دورکاری همچنان رو به ازدیاد خواهد بود و کارفرمایان بهتدریج ناچار به کنترل بخشی از نیروی کار خود در خارج از محیط اصلی خواهند بود؛ بنابراین تمرکز بر ابزارهای دیجیتال برای نظارت بر آنان میتواند بهتدریج بهعنوان یک ضرورت و نه انتخاب، مورد توجه بنگاهها قرار گیرد.
شیوع دور از انتظار بیماری کرونا در کشور چین و سپس سایر نقاط جهان، اتفاقی است که در چند ماه گذشته دنیا را متأثر کرده است. بنا بر آمار رسمی کرونا تاکنون (25 فروردین) در بیش از 200 کشور مشاهده شده، حدود دو میلیون نفر را مبتلا کرده و 110 هزار نفر را به کام مرگ فرستاده است. البته متوقفنشدن روند گسترش بیماری و وجود بیش از 50 هزار بیمار با وضعیت حاد و بحرانی گویای آن است که ارقام مرگومیر احتمالا از 200 هزار نفر عبور خواهد کرد. مرگ شمار زیادی انسان در نقاط مختلف، قطعا بزرگترین خسارت کرونا برای جهان خواهد بود؛ اما در کنار هزینههای انسانی، مواردی مانند توقف اجباری یا تبعی خطوط تولید، کاهش محسوس تجارت، توقف زنجیرههای تأمین جهانی، پدیدارشدن بیکاری ارادی و غیرارادی گسترده و کمنظیر، افت شدید سفرهای داخل و خارج از کشورها، توقف گسترده آموزش عمومی در تمام سطوح، تنها بخشی از اثرات اقتصادی گسترده بیماری در گستره جهانی است. اثراتی که با تداوم گسترش بیماری قطعا دامنه و ابعاد آنها افزایش خواهد یافت. بهرهوری یا خروجی حاصل از داشتههای یک اقتصاد نیز در این دوره قطعا شوک منفی بزرگی را متحمل خواهد شد و انتظار میرود در سطح ملی، شاخصهای بهرهوری در تمام نقاط دنیا کاهش یابد...
اما در درون کشورها این کاهش احتمالا همگن نخواهد بود و احتمالا بخشها یا شرکتهایی میتوانند در این شرایط سطح فعالیت و بهرهوری خود را افزایش دهند. شرکتهای خردهفروشی آنلاین یا تولیدکنندگان تجهیزات پزشکی و بهداشت فردی، از این دست هستند و شاخصهای بهرهوری خرد برای آنها قطعا افزایش خواهد یافت؛ اما برای سایر بنگاهها که هنوز در حال فعالیت هستند، چطور؟
در شرایط همهگیری بیماری، مقوله فاصلهگذاری اجتماعی بهسرعت رواج یافته و شمار زیادی از شرکتها بسته به ماهیت فعالیت خود، به اتخاذ شیوههای دورکاری کارکنان روی آوردهاند. این موضوع در کنار مزایایی که برای کنترل بیماری دارد، متضمن درنظرگرفتن ریسکهایی مانند افت بهرهوری در سطح خرد است. در واقع انتظار میرود بنگاههای خصوصی و دولتی که در شرایط بیماری هنوز برای کالاها و خدمات آنان تقاضا وجود دارد و میتوانند از طریق دورکاری فعالیت خود را تداوم ببخشند، بنا به دلایل مختلف کاهش بهرهوری نیروی کار را تجربه کنند. تحقیق انجامشده در سال 2019 توسط بافر (Buffer) شرکت مشاور در زمینه رسانههای اجتماعی، روی بیش از دوهزارو 400 نفر مانند برنامهنویسان که شغل آنان ماهیتا دورکاری است، نشان میدهد که کار در منزل در کنار تمامی مزایایی که برای آنان دارد، میتواند بنا به دلایلی مانند نامناسببودن محیط فیزیکی و کاهش تمرکز بهدلیل متغیرهای محیطی، موجب کاهش بهرهوری شود. همچنین بخشی از پاسخگویان، نبود ارتباطهای کاری مؤثر (17 درصد)، نبود محرکهای انگیزشی محل کار در خانه (13 درصد) و وقفههای طولانی یا پرتکرار برای استراحت (هشت
درصد) را از عوامل کاهشدهنده بهرهوری برای دورکاری عنوان کردهاند. به تمامی این موارد، مسئله کمکاری عامدانه نیز اضافه میشود و در مجموع انتظار بر کاهش محسوس بهرهوری نیروی کار در زمان دورکاری وجود دارد؛ اما برای حل این مشکل چه میتوان کرد؟ برای این پرسش هیچ پاسخ قطعیای وجود ندارد؛ اما به نظر میرسد استفاده از انواع ابزارهای کنترلی بهترین گزینهای است که میتواند تا حد زیادی مشکل را رفع کند. درباره ابزارهای کنترلی، مواردی مانند تعیین و هدفگذاری انتظارات کارفرما از نیروی کار براساس معیارهایی مانند حجم فعالیتهای روزانه یا خروجیهای مورد انتظار، تعیین ساعات دورکاری منطبق با ساعات کاری اداری و پایش حضور آنلاین کارکنان از طریق تماس تلفنی و در نهایت استفاده از نرمافزارهای پایش بهرهوری میتواند مناسب باشد. در میان این موارد، به نظر میرسد بنا به مزایایی مانند صرفهجویی در وقت کارفرما بهویژه هنگامی که تعداد کارکنان زیاد باشد، امکان استفاده از کارکنان در شیفتهای کاری متعدد یا انعطافپذیر، امکان کاهش اتلاف وقت کارکنان با روشهای زمانسنجی، امکان مستندسازی عملکرد گذشته کارکنان و امکان یافتن روشهای بهبود
بهرهوری با رصد عملکرد گذشته و رفع خطاها، استفاده از آخرین مورد یعنی نرمافزارهای پایش بهرهوری کارکنان نسبت به سایر روشهای سنتی اولویت دارد. هرچند ایرادهایی اورولگونه (جورج اورول) به ابزارهایی از این دست وارد میشود؛ اما باید توجه داشت که استفاده از این ابزار برای کارفرما، فقط ماهیت اقتصادی و افزایش بهرهوری دارد و جاسوسی از نیروی کار، عایدی چندانی برای کارفرمایان نخواهد داشت. همچنین امکان تفکیک فعالیتهای شخصی و کاری در بسیاری از ابزارهای موصوف وجود دارد که میتواند انتقاد پیشگفته را تا حد زیادی رفع کند. در نهایت باید توجه داشت که روندهای فعلی مشاغل به شکلی است که حتی پس از دوره اتمام بیماری نیز پدیده دورکاری همچنان رو به ازدیاد خواهد بود و کارفرمایان بهتدریج ناچار به کنترل بخشی از نیروی کار خود در خارج از محیط اصلی خواهند بود؛ بنابراین تمرکز بر ابزارهای دیجیتال برای نظارت بر آنان میتواند بهتدریج بهعنوان یک ضرورت و نه انتخاب، مورد توجه بنگاهها قرار گیرد.