|

تبادل‌نظر دکتر نیلی و دکتر نمکی درباره کرونا

کوروش احمدی- دیپلمات

دکتر مسعود نیلی اخیرا در یادداشتی در «دنیای اقتصاد»، دکتر نمکی، وزیر محترم بهداشت را خطاب قرار داد و سؤالاتی درباره سیاست‌های جاری در حوزه مقابله با ویروس کرونا مطرح کرد. امید می‌رفت که طرح این سؤال‌ها مقدمه‌ای برای روشن‌شدن برخی ابهام‌ها در این حوزه باشد. دکتر نیلی در یادداشت خود اظهار تعجب می‌کند که چطور محدودیت‌ تردد در نوروز فقط دو هفته به درازا کشید. ایشان از «تحلیل آماری اپیدمیولوژیک» در پس توصیه متخصصان بهداشتی برای توقف محدودیت‌ها می‌پرسد و از دکتر نمکی «به‌عنوان فردی که مسئولیتی سنگین در حفظ جان مردم دارد»، می‌خواهد که یک «تحلیل سیاستی آماری‌ از وضعیت بیماری کرونا در سطح کشور و چرایی مناسب‌بودن رفع محدودیت‌ها در این مقطع زمانی که در الگویی کاملا مغایر با تجربه بسیار محدود اخیر جهانی...»، قرار دارد، ارائه کند. ایشان در نهایت بر حق مردم به اطلاع‌داشتن از «تصمیمات مستقیما مرتبط با سلامتی‌شان» به‌عنوان «اصیل‌ترین حق‌الناس» تأکید می‌کنند.

پاسخ دکتر نمکی کمک چندانی به رفع ابهام‌ها نکرده است. ایشان ضمن مروری بر سیر امور، «الگوی مدیریت بیماری کرونا در ایران را «منحصر به سرزمین عزیزمان» دانسته و وعده داده‌اند که «در آینده به‌عنوان مدل ملی موفق به استحضار عزیزان خواهیم رساند». ایشان «فاصله‌گذاری هوشمند» را به‌عنوان «یکی از علمی‌ترین اسناد‌ در این زمینه در جهان» معرفی کرده و اضافه می‌کند که «با شیوه‌های علمی مدیریت بیماری» و کمک مردم «در اکثر استان‌ها به آستانه مهار و کنترل نزدیک شدیم». ایشان می‌پذیرند که با توجه به نبود واکسن و دارو «رعایت فاصله فیزیکی و عدم تجمعات و تراکم جمعیتی تأثیرگذارترین مؤلفه مؤثر بر کاهش موارد ابتلاست» و درباره لغو تدریجی محدودیت‌ها به «عدم امکان جبران خسارت‌های وارده از خزانه‌» ‌اشاره می‌کند و از الزام خود و همکاران به ارائه راهکاری که «به‌تدریج روزنه‌ای به اقتصاد تاریک کشور» بگشاید و «تأثیر آن بر نظام سلامت هم سهمگین نباشد»، می‌گوید.
درباره این دو یادداشت چند نکته درخورتوجه است:
1- دکتر نیلی درباره دلیل ناهمخوانی کامل الگوی ایرانی مبارزه با کرونا با الگوی جهانی می‌پرسد. واقعیت این است که شرایط تهران و دیگر شهرهای ایران از نظر تردد اصلا قابل مقایسه با اغلب شهرهای بزرگ دنیا که عملا به شهر ارواح تبدیل شده‌اند، نیست. با‌این‌حال منحنی ابتلا و فوتی‌های ناشی از کرونا در ایران به‌شدت نزولی است، درحالی‌که همین منحنی در دیگر کشورها باوجود قرنطینه پلیسی شدید یا هنوز صعودی است یا مسطح شده یا اگر هم نزولی است، شیب آن هنوز بسیار اندک است. مثلا ابتلا در ایران که در 10 فروردین سه‌هزارو 186 نفر اعلام شده، در 30 فروردین به هزارو 343 کاهش یافته است. دکتر نمکی توضیحی درباره علت تفاوت الگوی ایرانی با الگوی دیگر کشورها نداده‌اند.

2- آیا علت تفاوت در الگوی ابتلا، شمار بسیار کمتر تست کرونا در ایران و در نتیجه امکان کمتر برای بیماریابی است؟ آیا در ایران فقط از بیمارانی که در شرایط حاد هستند، تست گرفته می‌شود؟ آیا این یکی از دلایل تفاوت الگو در ایران مثلا با آلمان است که در آن روزانه بیش از 110 هزار تست گرفته می‌شود.
3- تفاوت مهم دیگر الگوی ایرانی مبارزه با کرونا با الگوی جهانی، اندک‌بودن اطلاعات تخصصی، تفصیلی و فنی راجع به کرونا در ایران در سپهر عمومی است. درحالی‌که در بسیاری از کشورها هر شهروند می‌تواند حتی از طریق کد پستی به اطلاعات دقیقی درباره میزان ابتلا و موارد فوت بر اثر کرونا در محله خود دست یابد، چرا در ایران حتی آمار استان‌ها نیز اعلام نمی‌شود. اعلام اینکه علت مثلا ترس از جابه‌جایی جمعیت به استان‌های کم‌ابتلا است، نه باورپذیر است و نه با الگوی واکنش مردم در دیگر کشورها سازگار. در ایران آمار مبتلایان و نسبت مرگ به ابتلا به تفکیک گروه‌های جمعیتی نیز اعلام نمی‌شود.
4- دکتر نمکی در یادداشت خود می‌گوید: دغدغه اقتصاد «ما را بر آن داشت تا راهی میانه برگزینیم». مسئله این است که متخصصین بهداشت باید صرفا بر حوزه تخصص خود متمرکز باشند و نظرات تخصصی خود را ارائه کنند. اینکه نهایتا با توجه به شرایط سیاسی و اقتصادی چه تصمیمی گرفته شود، بر عهده مقامات عالیه است. درباره رابطه اقتصاد و سلامت، دکتر نمکی به‌درستی می‌گوید: «هیچ پدیده‌ای مخرب‌تر از تطویل دوره بیماری بر مؤلفه‌های اقتصادی» نیست. این دقیقا نظری است که اکثریت قریب به اتفاق اقتصاددانان اروپایی و آمریکایی ابراز کرده‌اند. به باور آنها خسارات قرنطینه شدید پلیسی در مدتی کوتاه‌تر برای اقتصاد بسیار کمتر از تدابیر نرم و ادامه حضور ویروس در مدتی طولانی‌تر است. (ر. ک. ایرنا، 22 فروردین 99)درحالی‌که که از خودگذشتگی کادر درمانی و کادر پشتیبان درمان سبب دلگرمی و امید مردم است، شفافیت بیشتر در نحوه برنامه‌ریزی برای مهار ویروس، امکان مشارکت عملی مردم و کارشناسان حوزه‌های مختلف و اعتماد بیشتر آنها را فراهم می‌کند و می‌تواند به کاهش دوره درگیری با ویروس کمک کند.

دکتر مسعود نیلی اخیرا در یادداشتی در «دنیای اقتصاد»، دکتر نمکی، وزیر محترم بهداشت را خطاب قرار داد و سؤالاتی درباره سیاست‌های جاری در حوزه مقابله با ویروس کرونا مطرح کرد. امید می‌رفت که طرح این سؤال‌ها مقدمه‌ای برای روشن‌شدن برخی ابهام‌ها در این حوزه باشد. دکتر نیلی در یادداشت خود اظهار تعجب می‌کند که چطور محدودیت‌ تردد در نوروز فقط دو هفته به درازا کشید. ایشان از «تحلیل آماری اپیدمیولوژیک» در پس توصیه متخصصان بهداشتی برای توقف محدودیت‌ها می‌پرسد و از دکتر نمکی «به‌عنوان فردی که مسئولیتی سنگین در حفظ جان مردم دارد»، می‌خواهد که یک «تحلیل سیاستی آماری‌ از وضعیت بیماری کرونا در سطح کشور و چرایی مناسب‌بودن رفع محدودیت‌ها در این مقطع زمانی که در الگویی کاملا مغایر با تجربه بسیار محدود اخیر جهانی...»، قرار دارد، ارائه کند. ایشان در نهایت بر حق مردم به اطلاع‌داشتن از «تصمیمات مستقیما مرتبط با سلامتی‌شان» به‌عنوان «اصیل‌ترین حق‌الناس» تأکید می‌کنند.

پاسخ دکتر نمکی کمک چندانی به رفع ابهام‌ها نکرده است. ایشان ضمن مروری بر سیر امور، «الگوی مدیریت بیماری کرونا در ایران را «منحصر به سرزمین عزیزمان» دانسته و وعده داده‌اند که «در آینده به‌عنوان مدل ملی موفق به استحضار عزیزان خواهیم رساند». ایشان «فاصله‌گذاری هوشمند» را به‌عنوان «یکی از علمی‌ترین اسناد‌ در این زمینه در جهان» معرفی کرده و اضافه می‌کند که «با شیوه‌های علمی مدیریت بیماری» و کمک مردم «در اکثر استان‌ها به آستانه مهار و کنترل نزدیک شدیم». ایشان می‌پذیرند که با توجه به نبود واکسن و دارو «رعایت فاصله فیزیکی و عدم تجمعات و تراکم جمعیتی تأثیرگذارترین مؤلفه مؤثر بر کاهش موارد ابتلاست» و درباره لغو تدریجی محدودیت‌ها به «عدم امکان جبران خسارت‌های وارده از خزانه‌» ‌اشاره می‌کند و از الزام خود و همکاران به ارائه راهکاری که «به‌تدریج روزنه‌ای به اقتصاد تاریک کشور» بگشاید و «تأثیر آن بر نظام سلامت هم سهمگین نباشد»، می‌گوید.
درباره این دو یادداشت چند نکته درخورتوجه است:
1- دکتر نیلی درباره دلیل ناهمخوانی کامل الگوی ایرانی مبارزه با کرونا با الگوی جهانی می‌پرسد. واقعیت این است که شرایط تهران و دیگر شهرهای ایران از نظر تردد اصلا قابل مقایسه با اغلب شهرهای بزرگ دنیا که عملا به شهر ارواح تبدیل شده‌اند، نیست. با‌این‌حال منحنی ابتلا و فوتی‌های ناشی از کرونا در ایران به‌شدت نزولی است، درحالی‌که همین منحنی در دیگر کشورها باوجود قرنطینه پلیسی شدید یا هنوز صعودی است یا مسطح شده یا اگر هم نزولی است، شیب آن هنوز بسیار اندک است. مثلا ابتلا در ایران که در 10 فروردین سه‌هزارو 186 نفر اعلام شده، در 30 فروردین به هزارو 343 کاهش یافته است. دکتر نمکی توضیحی درباره علت تفاوت الگوی ایرانی با الگوی دیگر کشورها نداده‌اند.

2- آیا علت تفاوت در الگوی ابتلا، شمار بسیار کمتر تست کرونا در ایران و در نتیجه امکان کمتر برای بیماریابی است؟ آیا در ایران فقط از بیمارانی که در شرایط حاد هستند، تست گرفته می‌شود؟ آیا این یکی از دلایل تفاوت الگو در ایران مثلا با آلمان است که در آن روزانه بیش از 110 هزار تست گرفته می‌شود.
3- تفاوت مهم دیگر الگوی ایرانی مبارزه با کرونا با الگوی جهانی، اندک‌بودن اطلاعات تخصصی، تفصیلی و فنی راجع به کرونا در ایران در سپهر عمومی است. درحالی‌که در بسیاری از کشورها هر شهروند می‌تواند حتی از طریق کد پستی به اطلاعات دقیقی درباره میزان ابتلا و موارد فوت بر اثر کرونا در محله خود دست یابد، چرا در ایران حتی آمار استان‌ها نیز اعلام نمی‌شود. اعلام اینکه علت مثلا ترس از جابه‌جایی جمعیت به استان‌های کم‌ابتلا است، نه باورپذیر است و نه با الگوی واکنش مردم در دیگر کشورها سازگار. در ایران آمار مبتلایان و نسبت مرگ به ابتلا به تفکیک گروه‌های جمعیتی نیز اعلام نمی‌شود.
4- دکتر نمکی در یادداشت خود می‌گوید: دغدغه اقتصاد «ما را بر آن داشت تا راهی میانه برگزینیم». مسئله این است که متخصصین بهداشت باید صرفا بر حوزه تخصص خود متمرکز باشند و نظرات تخصصی خود را ارائه کنند. اینکه نهایتا با توجه به شرایط سیاسی و اقتصادی چه تصمیمی گرفته شود، بر عهده مقامات عالیه است. درباره رابطه اقتصاد و سلامت، دکتر نمکی به‌درستی می‌گوید: «هیچ پدیده‌ای مخرب‌تر از تطویل دوره بیماری بر مؤلفه‌های اقتصادی» نیست. این دقیقا نظری است که اکثریت قریب به اتفاق اقتصاددانان اروپایی و آمریکایی ابراز کرده‌اند. به باور آنها خسارات قرنطینه شدید پلیسی در مدتی کوتاه‌تر برای اقتصاد بسیار کمتر از تدابیر نرم و ادامه حضور ویروس در مدتی طولانی‌تر است. (ر. ک. ایرنا، 22 فروردین 99)درحالی‌که که از خودگذشتگی کادر درمانی و کادر پشتیبان درمان سبب دلگرمی و امید مردم است، شفافیت بیشتر در نحوه برنامه‌ریزی برای مهار ویروس، امکان مشارکت عملی مردم و کارشناسان حوزه‌های مختلف و اعتماد بیشتر آنها را فراهم می‌کند و می‌تواند به کاهش دوره درگیری با ویروس کمک کند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها