|

کرونا؛ تسریع انقلاب چهارم صنعتی

کیومرث اشتریان . استاد دانشگاه تهران

درباره کرونا و جهان پس از آن سخن بسیار گفته شده است. در این یادداشت کوتاه از منظر خود به سه عنصر اشاره می‌کنم: نخست آنکه کرونا سبب می‌شود ‌ انقلاب چهارم صنعتی در جهان و از جمله در ایران گسترش یافته و روند آن سرعت بگیرد. این گسترش از جمله نظام حکمرانی ما را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد. انقلاب‌های سه‌گانه صنعتی پیش از این اولا در نقاط خاصی از جهان (عمدتا در اروپا) متمرکز بوده‌اند. ثانیا، مبتنی بر یک تکنولوژی بوده‌اند و بنابراین به شکلی تدریجی زندگی بشر را دگرگون کرده‌اند. ثالثا، فاصله ابداع یک تکنولوژی تا گسترش آن (فاصله ابتکار- نوآوری) در سطح اجتماع گاه سال‌ها به طول می‌انجامیده است.

انقلاب چهارم صنعتی در هر سه این موارد متفاوت است. این انقلاب به بیانی مختصر عبارت است از تضارب و هم‌افزایی چندین تکنولوژی
(آی-تی، بلاکچین، واقعیت مجازی، نانو، بایو، پرینت سه‌بعدی، کلان‌داده تحلیلی و...) و پدیدارشدن نظام‌های سایبر-فیزیک
(Cyber-Physical Systems). این نظام‌ها فعالیت‌ها و فرایندهای فیزیکی را در قالب شبکه‌های مجازی یکپارچه می‌کنند. به بیان ساده، فعالیت‌های فیزیکی را به فعالیت‌های مجازی تبدیل می‌کنند و دگرگونی عظیمی را در خدمات آموزشی، بهداشتی، کسب‌وکار و ... پدید می‌آورند که از آن به گسست (Disruption) تعبیر می‌شود؛ گسستی تاریخی که از جمله مهم‌ترین رخدادهای زندگی بشری است. اما در این میان کسب‌وکارهای سنتی، حکمرانی سنتی و مهم‌تر از همه ذهنیت‌های سنتی که از هرگونه تغییر واهمه دارند، آماده ورود به چنین نظامی نبودند. «کرونا» همه این مقاومت‌های سنتی را در جای‌جای جهان به هم ریخت و سبب شد تا «جامعه‌پذیری مجازی» تسهیل شود. کرونا، «فاصله ابتکار- نوآوری» را کوتاه کرد و با خود انقلاب چهارم صنعتی را به خانه‌ها آورد و انسان‌ها را در قرنطینه محبوس کرد تا مؤدبِ به آداب مجازی کند. به‌تدریج مردم از خانه‌ها خارج می‌شوند اما با آموخته‌هایی مهم؛ آموزش مجازی، خرید مجازی، هویت مجازی، کنسرت مجازی، مجلس ترحیم! مجازی، جلسات اداری مجازی و ده‌ها فعالیت دیگر «از روی حقیقت آلوده مجاز» شدند. از این میان «مجلس ترحیم» از همه جالب‌تر است که به مثابه سنتی‌ترین فعالیت اجتماعی بشر به مجاز آلوده شد. یادآور می‌شوم اصلی‌ترین استراتژی رسوخ در بازار مجازی، آلوده‌شدن مردم به خدمات اجتماعی مجازی است و این مهم به مدد کرونا رخ داد. از همین روست که می‌توان ادعا کرد که کرونا روند انقلاب چهارم صنعتی را به طرز شگفت‌آوری تسریع کرد. مردم، چشم بیمار انقلاب صنعتی را در کرونا دیدند و خود بیمار این انقلاب شدند.
تأثیر دوم کرونا در سیاست‌گذاری امنیت ملی است. یک تغییر اساسی در سیاست‌گذاری امنیت ملی کشورها اتفاق خواهد افتاد. اگر تا پیش از این فقط در مقالات تخصصی علوم سیاسی و روابط بین‌الملل یا مراکز پژوهشی و تحقیق و توسعه درباره جنگ‌های بیولوژیک سخن گفته می‌شد، امروزه بیش از پیش جنگ بیولوژیک به گفتمان مسلط محافل سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری تبدیل می‌شود. گذار از «پژوهش» به «دستور کار سیاست‌گذاری» هنر کرونا بود. حال، این دستور کار می‌خواهد سلاح بیولوژیک به‌مثابه ابزار تهاجمی باشد یا ابزار بازدارندگی. این پدیده سبب خواهد شد که در دستور کار سیاست تسلیحاتی جهان تجدیدنظر اساسی رخ دهد.
کشورها به دنبال سلاح‌های بیولوژیک خواهند رفت و هزینه‌های زیادی برای تحقیق و توسعه در این امر صرف خواهد شد؛ هرچند ممکن است بسیاری از کشورها به روی خود نیاورند. تغییرات در هزینه‌های نظامی، شرکت‌های نظامی و کارتل‌های نظامی تأمین‌کننده اسلحه و مهمات اجتناب‌ناپذیر است. به یک دلیل ساده؛ گفتمان سیاستی. کرونا اثر گفتمانی خود را بر سیاست‌گذاری نظامی و اشتغال صنایع نظامی می‌گذارد. در همین راستا باب دیپلماسی سلامت جلوه و چهره دیگری خواهد گرفت و از حصار سنتی همکاری‌های فنی-دانشی کشورها برای افزایش سلامت و مبارزه با بیماری‌ها فراتر خواهد رفت. دیپلماسی سلامت با مفهوم مبارزه قدرت، بازدارندگی، ائتلاف سیاسی سلامت، صلح سلامت و مفاهیمی از این دست پیوند خواهد خورد. تأثیر سوم این ویروس، تقویت بومی‌گرایی اقتصاد است. دولت‌ها و کشورها متوجه شدند که باید حدی از خودبسندگی اقتصادی را داشته باشند. چرخه بین‌المللی اقتصادی نباید جای پایه‌های اصلی خودبسندگی اقتصادی را بگیرد. این خودبسندگی صرفا به تولید محصولات مایحتاج اساسی محدود نمی‌شود بلکه فعالیت‌های اقتصادی پایه را هم در بر می‌گیرد. به‌بیان‌دیگر چرخه کسب‌وکار «پایه» داخلی باید از چرخه جهانی مصون باشد. مثال ساده، سوپرمارکت‌های خُرد سر کوچه‌هاست که از آسیب‌های بین‌المللی‌ای که فروشگاه‌های زنجیره‌‌ای را از پای درمی‌آورد، مصون هستند و نقشی بی‌بدیل در آرامش توزیع محلی ایفا می‌کنند.

درباره کرونا و جهان پس از آن سخن بسیار گفته شده است. در این یادداشت کوتاه از منظر خود به سه عنصر اشاره می‌کنم: نخست آنکه کرونا سبب می‌شود ‌ انقلاب چهارم صنعتی در جهان و از جمله در ایران گسترش یافته و روند آن سرعت بگیرد. این گسترش از جمله نظام حکمرانی ما را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد. انقلاب‌های سه‌گانه صنعتی پیش از این اولا در نقاط خاصی از جهان (عمدتا در اروپا) متمرکز بوده‌اند. ثانیا، مبتنی بر یک تکنولوژی بوده‌اند و بنابراین به شکلی تدریجی زندگی بشر را دگرگون کرده‌اند. ثالثا، فاصله ابداع یک تکنولوژی تا گسترش آن (فاصله ابتکار- نوآوری) در سطح اجتماع گاه سال‌ها به طول می‌انجامیده است.

انقلاب چهارم صنعتی در هر سه این موارد متفاوت است. این انقلاب به بیانی مختصر عبارت است از تضارب و هم‌افزایی چندین تکنولوژی
(آی-تی، بلاکچین، واقعیت مجازی، نانو، بایو، پرینت سه‌بعدی، کلان‌داده تحلیلی و...) و پدیدارشدن نظام‌های سایبر-فیزیک
(Cyber-Physical Systems). این نظام‌ها فعالیت‌ها و فرایندهای فیزیکی را در قالب شبکه‌های مجازی یکپارچه می‌کنند. به بیان ساده، فعالیت‌های فیزیکی را به فعالیت‌های مجازی تبدیل می‌کنند و دگرگونی عظیمی را در خدمات آموزشی، بهداشتی، کسب‌وکار و ... پدید می‌آورند که از آن به گسست (Disruption) تعبیر می‌شود؛ گسستی تاریخی که از جمله مهم‌ترین رخدادهای زندگی بشری است. اما در این میان کسب‌وکارهای سنتی، حکمرانی سنتی و مهم‌تر از همه ذهنیت‌های سنتی که از هرگونه تغییر واهمه دارند، آماده ورود به چنین نظامی نبودند. «کرونا» همه این مقاومت‌های سنتی را در جای‌جای جهان به هم ریخت و سبب شد تا «جامعه‌پذیری مجازی» تسهیل شود. کرونا، «فاصله ابتکار- نوآوری» را کوتاه کرد و با خود انقلاب چهارم صنعتی را به خانه‌ها آورد و انسان‌ها را در قرنطینه محبوس کرد تا مؤدبِ به آداب مجازی کند. به‌تدریج مردم از خانه‌ها خارج می‌شوند اما با آموخته‌هایی مهم؛ آموزش مجازی، خرید مجازی، هویت مجازی، کنسرت مجازی، مجلس ترحیم! مجازی، جلسات اداری مجازی و ده‌ها فعالیت دیگر «از روی حقیقت آلوده مجاز» شدند. از این میان «مجلس ترحیم» از همه جالب‌تر است که به مثابه سنتی‌ترین فعالیت اجتماعی بشر به مجاز آلوده شد. یادآور می‌شوم اصلی‌ترین استراتژی رسوخ در بازار مجازی، آلوده‌شدن مردم به خدمات اجتماعی مجازی است و این مهم به مدد کرونا رخ داد. از همین روست که می‌توان ادعا کرد که کرونا روند انقلاب چهارم صنعتی را به طرز شگفت‌آوری تسریع کرد. مردم، چشم بیمار انقلاب صنعتی را در کرونا دیدند و خود بیمار این انقلاب شدند.
تأثیر دوم کرونا در سیاست‌گذاری امنیت ملی است. یک تغییر اساسی در سیاست‌گذاری امنیت ملی کشورها اتفاق خواهد افتاد. اگر تا پیش از این فقط در مقالات تخصصی علوم سیاسی و روابط بین‌الملل یا مراکز پژوهشی و تحقیق و توسعه درباره جنگ‌های بیولوژیک سخن گفته می‌شد، امروزه بیش از پیش جنگ بیولوژیک به گفتمان مسلط محافل سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری تبدیل می‌شود. گذار از «پژوهش» به «دستور کار سیاست‌گذاری» هنر کرونا بود. حال، این دستور کار می‌خواهد سلاح بیولوژیک به‌مثابه ابزار تهاجمی باشد یا ابزار بازدارندگی. این پدیده سبب خواهد شد که در دستور کار سیاست تسلیحاتی جهان تجدیدنظر اساسی رخ دهد.
کشورها به دنبال سلاح‌های بیولوژیک خواهند رفت و هزینه‌های زیادی برای تحقیق و توسعه در این امر صرف خواهد شد؛ هرچند ممکن است بسیاری از کشورها به روی خود نیاورند. تغییرات در هزینه‌های نظامی، شرکت‌های نظامی و کارتل‌های نظامی تأمین‌کننده اسلحه و مهمات اجتناب‌ناپذیر است. به یک دلیل ساده؛ گفتمان سیاستی. کرونا اثر گفتمانی خود را بر سیاست‌گذاری نظامی و اشتغال صنایع نظامی می‌گذارد. در همین راستا باب دیپلماسی سلامت جلوه و چهره دیگری خواهد گرفت و از حصار سنتی همکاری‌های فنی-دانشی کشورها برای افزایش سلامت و مبارزه با بیماری‌ها فراتر خواهد رفت. دیپلماسی سلامت با مفهوم مبارزه قدرت، بازدارندگی، ائتلاف سیاسی سلامت، صلح سلامت و مفاهیمی از این دست پیوند خواهد خورد. تأثیر سوم این ویروس، تقویت بومی‌گرایی اقتصاد است. دولت‌ها و کشورها متوجه شدند که باید حدی از خودبسندگی اقتصادی را داشته باشند. چرخه بین‌المللی اقتصادی نباید جای پایه‌های اصلی خودبسندگی اقتصادی را بگیرد. این خودبسندگی صرفا به تولید محصولات مایحتاج اساسی محدود نمی‌شود بلکه فعالیت‌های اقتصادی پایه را هم در بر می‌گیرد. به‌بیان‌دیگر چرخه کسب‌وکار «پایه» داخلی باید از چرخه جهانی مصون باشد. مثال ساده، سوپرمارکت‌های خُرد سر کوچه‌هاست که از آسیب‌های بین‌المللی‌ای که فروشگاه‌های زنجیره‌‌ای را از پای درمی‌آورد، مصون هستند و نقشی بی‌بدیل در آرامش توزیع محلی ایفا می‌کنند.