مروری بر خطبههای آیتالله هاشمیرفسنجانی در روز قدس
جمعههای فلسطین
شرق: آخرین جمعه ماه مبارک رمضان با نام «فلسطین» گره خورده است. بعد از پیروزی انقلاب، امام خمینی از مردم خواست در چنین روزی در حمایت از فلسطین و مخالفت با سیاستهای رژیم صهیونیستی، مراسمی برگزار کنند و آن را «روز قدس» نامید. از آن پس بود که هر سال پیش از خطبههای نماز جمعه در تمام شهرهای ایران راهپیمایی برگزار میشد. بنا به سنتی نانوشته، از همان ابتدای پیروزی انقلاب مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی در این روز خطیب نماز جمعه تهران بود. او تا سال 88 که آخرین نماز جمعه خود را خواند، در خطبه اول خود به مسئله فلسطین پرداخت و آن را واکاوی کرد.
البته این رویه که آیتالله هاشمیرفسنجانی هر سال نماز جمعه روز قدس را اقامه کند، به علاقه شخصی او به ماجرای فلسطین نیز برمیگشت. او در سال 1342 کتاب «القضیه الفلسطینیه» را که «اکرم زعیتر» سفیر آن زمان اردن در ایران نوشته بود، با عنوان «سرگذشت فلسطین» به فارسی ترجمه کرده بود. کتابی که در آن زمان مورد توجه بسیار قرار گرفت و حتی «محمد مصدق» نیز برای آن یادداشت نوشت. مصدق بعد از خواندن کتاب نوشت: «حیفم آمد که این کتاب در گوشهای بماند و مورد استفاده قرار نگیرد».
روایت مرحوم هاشمیرفسنجانی نیز از انتشار کتاب جالب است. او دراینباره گفته بود: «مقدمه را خودم نوشتم که خیلی تند بود؛ چون آن موقع مسئله استعمار جزء مهمترین مسئله مبارزان بود. برای مجوز دچار مشکلی نشد. هرچند در آن زمان گرفتن مجوز هم چندان رسم نبود و سخت نمیگرفتند. به اداره فرهنگ رفتم. رئیس اداره آدم خوبی بود، کتاب را که دید خوشحال شد، فکر نمیکرد که سیاسی میشود. هرچند بعدها بیشتر حساسیت ساواک بهخاطر مقدمه کتاب بود. نویسنده کتاب اکرم زعیتر، سفیر اردن در ایران بود و دانشمندی مورد احترام شناخته میشد. از اکرم زعیتر در اسناد ساواک با احترام یاد شده و گاه با لفظ استاد».کتاب «سرگذشت فلسطین» پرفروش شد، آیتالله هاشمی دراینباره گفته بود: «چاپ اول آن فورا تمام شد. البته چون نشریه «مکتب تشیع» را منتشر میکردم، در سراسر کشور نماینده داشتم. برای این کار بودجه نداشتم. قبض پیشفروش تهیه کردم که قیمت آن پنج تومان بود و برای سراسر کشور هم فرستادم. مقداری از قبضها فروخته شد و پولش برای ما آمد. بعد از پیشفروش با دو تومان تفاوت قیمت هفت تومان میفروختیم. خوشبختانه در تیراژهای آن روز مقدار زیادی فروش رفت و ما توانستیم
هزینه آن را جبران کنیم. فوری به چاپ دوم رسیدیم. این دفعه پیشفروش نداشتیم. کتابفروشیها هم فوری به ما پول نمیدادند. مشکل پیدا کردم در همین زمان با آقای اکرم زعیتر آشنا شده بودم. حاج مصطفی رهنما ۳۰۰ نسخه از این کتاب را فروخت. حاج مصطفی قبل از من به قضیه فلسطین پرداخته بود؛ منتها در حوزه نبود، در تهران بود. آن ۳۰۰ نسخه را به سفارتخانهها و افرادی که به ایشان مراجعه میکردند میداد. فکر میکردم پولش را از اتحادیه عرب گرفت. اتحادیه عرب آن موقع ملجأ مبارزات فلسطین بود. واقعا فعال بودند و بین آنها تفرقه نبود. هنوز مصر و دیگر کشورها در میدان بودند. آقای اکرم زعیتر در قبال پول کتاب از من رسید گرفت. البته همین که بین سفارتخانههای عربی توزیع شد، برای ما مشکلساز بود. کشورهای عربی آن موقع مخالف سیاست ضد فلسطینی شاه بودند. در مقابل ترویج آنان رژیم حساستر شد یعنی جزء عواملی بود که آنها برای برخورد با کتاب تحریک شدند».
روایت خطبههای روز قدس
بعد از پیروزی انقلاب، مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی هر ساله در روز قدس، از تریبون نماز جمعه به آخرین مواضع و تحلیلهای خود درباره فلسطین پرداخت که در ادامه برخی از این خطبهها را مرور میکنیم:
9 مرداد 60/ خرید اجباری اسلحه
هاشمیرفسنجانی در آن روز گفت: آمریکا، اسرائیل، شاه و همپالگیهای دیگرش در منطقه میدانند قضیه چیست و برای چه مقاومت میشود. حالا ما فرض میکنیم آمریکا به هدف نهاییاش نرسد - که انشاءالله نمیرسد - و این کشور بزرگ یهود تشکیل نشود - که نخواهد شد، چون مردم بیدار شدهاند - اما ببینید در همین حد چه کردند و چه اهدافی را تعقیب میکنند. اگر در وجود فلسطین دولت کوچک اسرائیل را حتی در هزار کیلومتر بپذیریم، همه عواقبی را که گفتم، در پی دارد. کشور نیرومندی مثل یک قلعه نظامی و مجهز به مدرنترین اسلحههای دنیا بعد از آمریکا و اگر لازم شد همانی که آمریکا دارد، هر وقت هم لازم نشد، قدری عقبتر؛ با کشورهای مجاور چه میکند؟ همه کشورها در حال وحشتاند، هر روز خطر جنگ و تجاوز هست و بهمحض اینکه غافل شوند و فکر کنند که از این به بعد صلح خواهد بود، تجاوزی مثل تجاوز لبنان پیش میآید. کشورهای اسلامی باید یادشان باشد که اینجا محل خطر است و این خطر تمامی ندارد. بعد چه میکنند؟ معلوم است که باید اسلحه بخرند؛ اسلحه را چه کسی میفروشد؟آن اسلحهای که بتوان در جنگ با اسرائیل استفاده کرد، چه اسلحهای میتواند باشد؟ غیر از آن
است که آمریکا و بعد فرانسه و انگلستان و در این طرف شوروی، فروشنده اسلحه هستند؟ انحصار اسلحه در اینجاست و خرید این اسلحه هم اجباری است؛ یعنی ما هر چه پول پیدا میکنیم، با ناز و کرشمه آنها و التماس و دریوزگی دولتهای بهاصطلاح اسلامی باید اسلحه خریده شود. همراه اسلحه هم که کارشناس نمیفرستند تا کسانی را اینجا تربیت کنند. سالهای سال کار دارد تا عربستان خودش آواکسهای آمریکایی را اداره کند و نخواهد کرد. تانکها، موشکها و اسلحههای پیچیده دیگر هم همینطور است. هر وقت یک قدم پیش رفتیم و یاد گرفتیم، (برای آنها کاری ندارد) یک قدم جلو میروند و پیچیدهترش میکنند. اسلحه پیچیدهتری به اسرائیل میدهند تا ما مجبور شویم اینها را کنار بزنیم و از نو اسلحه جدیدی وارد کنیم. پول و دلار و نفت میدهیم، التماس میکنیم و وابستگی و نوکری و ذلت میخریم؛ چرا؟
19 بهمن 75/ بازمانده
آیتالله هاشمیرفسنجانی در کتاب خاطرات سال 75 خود، درباره روز قدس آن سال چنین نوشته است: «برای راهپیمایی روز قدس و اقامه جمعه به دانشگاه تهران رفتم. حضور مردم وسیع و بیشتر از هر سال است. از طرف آقای ناطق [نوری] و دفترش و ستاد نماز جمعه، خواستند که بعد از صحبت ایشان که قبل از خطبهها صحبت میکنند، اسمی از ایشان ببرم و بُردم. سال گذشته، اسم نبردم، ایشان گله کرد. یک خطبه راجع به فلسطین و خطبه دوم را درباره پیروزی انقلاب و اعجاز انقلاب در پیروزی و دفاع و سازندگی ایراد کردم». او همچنین در خطبه اول نماز جمعه آن سال به فیلم «بازمانده»، ساخته مرحوم بابک داد که درباره مسئله فلسطین است هم اشاره میکند: شما میدانید که مسئله اول کشورها امروز، مسئله تروریسم است، خوب بهعنوان یک حرکت منفوری است که واقعا ترور هم به عنوان یک چیز منفوری به شمار میرود. ولی اینجا یک مغالطه عجیبی اتفاق افتاده که من نمیدانم چرا بقیه کشورها مخصوصا عربها به شکلی آن را برای ملتشان افشا نمیکنند. اصلا بانی ترور در 10 سال اخیر اسرائیلیها بودند و اصلا پیروزی اسرائیل در فلسطین با ترور همراه بوده است. اصلا حربه تضعیف مسلمانان ترور بوده است. حتی
ترورهای معمولی که ازطریق «سیا» و سایر جاها، شخصیتهای پیشتاز انقلابهای اسلامی ترور میشدند، خیلی هم معلوم بود که آنها سازماندهی کردند. شما این حوادثی را که اخیرا خوشبختانه فیلمی هم ساخته شده از اول تصمیم دولت اسرائیل را ببیند، همین یک فیلم همهچیز را به ما نشان میدهد، این فیلمی (بازمانده) را که صداوسیما پخش میکند، قبلا در سینماها نمایش داده شد. یک گوشهای از هزاران واقعیت آن روزهاست. محور سیاست یهودیها و صهیونیستها این بود که مسلمانها را بترسانند تا فرار کنند و جای آنها را بگیرند تا دوباره قدم بعدی را بردارند. همه این را میدانستند، اصلا روشن بود که فلانجا زمین خوبی دارد یا فلانجا آب خوبی دارد یا هوای خوبی دارد و فلان نقطه دارای موقعیت استراتژیکی است، یک چنین برنامهای درست میکردند و حملهای میکردند.
2 دی 79/ انتقاد از اربکان
مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی در خطبههای آن روز گفت: «اسرائیل با حمایتهای بیدریغ، قدرتی فوقالعاده نظامی در منطقه ما شده است که این یک تهدید جدی برای کشورهای منطقه، بهخصوص کشورهای اسلامی است. در نتیجه بسیاری از کشورها مجبورند بخش عمده درآمدشان را صرف امور نظامی کنند که این هم عمدتا به جیب اسلحه فروشهای غربی و شرقی میرود. استعمار هم همین را میخواهد. یعنی یک وابستگی جدی نظامی برای کشورهای منطقه وجود دارد و نمیتوانند از این نجات پیدا کنند. کم است کشوری که بتواند مثل ایران با یک برنامه ضربتی خودش را از لحاظ دفاعی مستقل کند. ما میبینیم که این اتفاق، فقط در ایران افتاد، حتی در دولت بزرگی مثل ترکیه هم نیست که این اواخر ارتباطات نظامی خود را با اسرائیل تقویت کرد. آقای اربکان یک نخستوزیر مسلمان و رهبر یک حزب اسلامی بود و طبعا ما توقعات بیشتری داشتیم، همان موقع که بحث قراردادهای نظامی با اسرائیل مطرح شد، با آقایان بحث کردم و گفتم: چرا شما اینکار را میکنید؟ گفتند: آمریکا به ما گفته که اگر میخواهید هواپیماها و سلاح غربی خودتان را بهروز کنید، این کار را فقط اسرائیل میتواند بکند. ما خودمان
نمیآییم، گفتم: ما این کار را در ایران کردیم، بیایید با ما انجام دهید. ادله واهی آوردند که نمیشود. وابستگی اقتصادی که روشن است اکثرا دارند و اسرائیل این را دارد تشدید میکند. بهخاطر همین مسابقات و رقابتهایی که هست، وابستگی سیاسی بدتر از همه اینها شده است، بسیاری از دولتها نگران حاکمیت خودشان هستند و اگر بخواهند بهاسرائیل دهنکجی کنند، صدمه میبینند. از لحاظ فرهنگی هم میبینید که رسانههای فرهنگی دنیا چقدر تحت تأثیر صهیونیسم و عوامل اسرائیل قرار دارند که با عوامل دیگر هماهنگاند. چنین پایگاه چندمنظورهای در حساسترین نقطه، درجاییکه خاستگاه عمدهترین انبیا در تاریخ بوده و حساسترین حوادث تاریخ در اینجا اتفاق افتاده، به وجود آمده است.
23 آذر 80/ فریب نخورید
مرحوم هاشمی در خطبههای آن روز گفت: آمریکا اعلام میکند ما طرفدار دولت مستقل فلسطینی با مرکزیت بیتالمقدس در کرانه باختری هستیم، ولی در عمل میبینید که چه میشود. اروپا میگوید همین را تأیید میکنیم، نیچل میآید و طرحی میدهد. همه اینها آثار موقتی دارد، ولی یک ماه و دو ماه که گذشته، همه از حرفهایی که زدند، پشیمان شدند. از این طرف هم دولتهایی که باور کردند، پشیمان شدند. این هم جواب نمیدهد و آخرین کارشان این است که از خود دولت خودگردان استفاده کنند که این کار خیلی تلخ است.به خودگردان لیست میدهند و میگویند مثلا این 200 نفر را بازداشت کنید و تحویل دهید. خدا نکند سران خودگردان این فریب بزرگ را بخورند که البته یک مقدار خوردند. آنها حتی به بازداشت هم قانع نیستند و چیزهای دیگری میخواهند. بدترین چیزی که اتفاق میافتد، تفرقه و خودزنی است. کسانی که 50 سال جهاد میکنند، سوابق خود را با یک کار اشتباه تباه میکنند. نمیخواهیم در تاریخ مبارزات فلسطین این اتفاق بیفتد، ولی این هم دور از ذهن نیست که اتفاق بیفتد.
30 آبان 82/ نمیگوییم یهودیها را به دریا میریزیم
هاشمی در سخنرانی آن روز خود گفت: به نظر میرسد اسرائیل آینده ندارد؛ هرقدر مسائل برای افکار عمومی واضحتر شود، همین کارهایی که خود اینها ریاکارانه آزادی و امثال اینها را مطرح میکنند، اسرائیل ضعیفتر میشود... البته ما مثل آنهایی نیستیم که بگوییم یهودیها را به دریا میریزیم. بههرحال یهودیها به اسرائیل آمدهاند و ما نظرمان را گفتیم. هر انسانی که در فلسطین هست، باید باشد. البته آوارگان هم باید به حساب بیایند و به همه فلسطینیها یک رأی داده شود که حکومتشان را انتخاب کنند و یهودی و مسلمان در کنار هم با مسیحیها زندگی کنند. این کار هم میتواند دنیا را آرام کند و هم میتواند یک نمایش خوب از هماهنگی ادیان آسمانی باشد و مصداق دعوت قرآن که میفرماید: «تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم». نقطه مشترک الهیبودن این سه دین بزرگ را بگیریم و در فلسطین همکاری ادیان آسمانی را نمایش بدهیم و این مصیبتها را تمام کنیم.
6 آبان84/ دیوار حائل
او در آن روز گفت: مسئله بعدی دیوار حائل است. رژیمی که کارش را با شعار از نیل تا فرات آغاز کرده، باید هرچه دیوار در راهش است، خراب کند و روی رودخانه پل بزند و شاهراه بسازد و راه را برای رسیدن به فرات هموار کند. چگونه میتواند در آن مسیر باشد و دور خود دیوار بکشد؟! دیواری که هزینهاش از دیوار چین هم بیشتر است. دیواری که در درون کار خود با اینکه بهعنوان امنیت طراحی شد، ضدامنیتی شد. آنقدر نارضایتی به وجود آورد که اسرائیل نمیتواند پاسخگو باشد. چقدر اراضی مردم مصادره و چقدر نخلها و زیتونها از زمین کنده و چقدر خانههای مردم خراب شد. چقدر بین روستاها که دو طرف دیوار واقع شدند، فاصله انداخته است! چه مقدار از اراضی کم کرانه باختری که واقعا هر وجب از آن نیاز مردم است، تصرف شد! همه اینها برای ملت فلسطین و حامیان آن، انگیزه مقاومت و مجاهدت درست میکند؛ چون اگر ظلمها میتوانست اینها را خاموش کند، تابهحال کرده بود. اینها انگیزههای جدیدی است که در حال خلقشـدن است. جالــب اینکه دوبـاره طرحی را برای احداث دیوار دیگری در مرز فلسطین و اردن دادند. الان اسرائیلیها معترضاند که این دیوار دیگر با شرایط جدید مبارزه
جوابگو نیست؛ چون فلسطینیها با امکاناتی که دارند، از دیوار عبور میکنند و آن طرف دیوار را میزنند. به علاوه الان مبارزه مخصوص این طرف دیوار نیست. یکونیم میلیون فلسطینی عصبانی، مظلوم و امیدوار در داخل اراضی اشغالی سال 48 هستند و نمیتوان این انسانها را نادیده گرفت و ارتباطات باقی است. بههرحال اسرائیل یک کشور توریستی شده و بخش زیادی از امکانات اسرائیل از توریسم جهانی به دست میآید و نمیتواند جلوی ورود و خروج مسافر را بگیرد و کنترل کند. ارتباطات اینقدر وسیع و همهجانبه است که دیوار فقط میتواند انگیزهها را بالا ببرد و وحشت از افرادی را که در پشت دیوار محاصره میشوند، زیاد میشود. این هم مشکل دیگری است.
5 مهر87 / غزه
مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی در آخرین نمازجمعهای که در روز قدس اقامه کرد، چنین گفت: ملت فلسطین حقیقتا کوتاهی نکرد. انسان وقتی تاریخ مقاومت فلسطینیها را میخواند، واقعا به گریه میآید. خیلی خوب مقاومت و ایثار کردند. اکنون هم میبینید که دهها هزار فلسطینی در این مدت در زندانها شهید شدهاند، بیش از پنج میلیون آواره هستند و در غزه هم چه جنایتی که نمیگذرد!
فلسطینیها را باید خیلی تقدیس کرد. اسرائیلیها با این جنایاتی که کردند و فلسطینیها با این مقاومت، ریشه اکثر نهضتهای اسلامی را در شرق و غرب عالم ایجاد کردند؛ یعنی نهضت مقاومت فلسطینیها الهامبخش بود، ازجمله در ایران.عرض کردم که اولین کار امام در مسائل خارجی نهضت، واردکردن مسئله فلسطین به راهکار خود بود و ما میدانیم که چقدر از این مسئله استفاده کردیم! ما و همه دنیای اسلام و جهان سوم از فلسطینیها درس مقاومت گرفتهایم. اسرائیلیها هرچند ظلم میکنند، ولی باعث میشود شعلههای نور مقاومت به همهجا سر بکشد و امروز بهتر از گذشته این الهامبخشی ادامه دارد.
آنچه شما در لبنان در این سالها دیدید، کانون اصلیاش فلسطین بود. من پیش از انقلاب در لبنان بودم و میدیدم برای دفاع از فلسطین، زندهیاد آقا موسی صدر توانستند حرکت محرومان را شکل بدهند و امروز نمونه آن حزبالله است که در سالهای اخیر معجزهای آفرید و اسرائیل را در جنگ اول فراری داد و در جنگ دوم مستأصل کرد.ریشه این مقاومت در فلسطین است. البته افکار اسلامی و ملی این مقاومت را تغذیه میکند، ولی فلسطینیها این شعله فروزان را نگه داشتند. شاید این تقدیر الهی است که جریان مقاومت در همه دنیا زنده باشد و کسانی که میخواهند راه حق و مبارزه با استکبار را انتخاب کنند، از این مشعل نورانی استفاده کنند. مقاومت فلسطینیها به قیمت تحمل آوارگیها جهانی شد و این ارزش دارد. این حرکت ضدظلم این ارزش را دارد که چهره کریه استکبار و صهیونیسم را به دنیا نشان دهد، سازمان ملل و آمریکا را مفتضح و شعارهای آنها را بیرمق کند و اروپا آسیب جدی ببیند و فرانسه و انگلیس سرافکنده باشند و اعرابی که به مبارزات ملت فلسطین کمک نکردند، امروز آسیب ببینند و در دنیای اسلام ضرورت توجه و بازگشت به اسلام و جهاد اسلامی ریشه بدواند. اینها آثار کمی نیست.
شرق: آخرین جمعه ماه مبارک رمضان با نام «فلسطین» گره خورده است. بعد از پیروزی انقلاب، امام خمینی از مردم خواست در چنین روزی در حمایت از فلسطین و مخالفت با سیاستهای رژیم صهیونیستی، مراسمی برگزار کنند و آن را «روز قدس» نامید. از آن پس بود که هر سال پیش از خطبههای نماز جمعه در تمام شهرهای ایران راهپیمایی برگزار میشد. بنا به سنتی نانوشته، از همان ابتدای پیروزی انقلاب مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی در این روز خطیب نماز جمعه تهران بود. او تا سال 88 که آخرین نماز جمعه خود را خواند، در خطبه اول خود به مسئله فلسطین پرداخت و آن را واکاوی کرد.
البته این رویه که آیتالله هاشمیرفسنجانی هر سال نماز جمعه روز قدس را اقامه کند، به علاقه شخصی او به ماجرای فلسطین نیز برمیگشت. او در سال 1342 کتاب «القضیه الفلسطینیه» را که «اکرم زعیتر» سفیر آن زمان اردن در ایران نوشته بود، با عنوان «سرگذشت فلسطین» به فارسی ترجمه کرده بود. کتابی که در آن زمان مورد توجه بسیار قرار گرفت و حتی «محمد مصدق» نیز برای آن یادداشت نوشت. مصدق بعد از خواندن کتاب نوشت: «حیفم آمد که این کتاب در گوشهای بماند و مورد استفاده قرار نگیرد».
روایت مرحوم هاشمیرفسنجانی نیز از انتشار کتاب جالب است. او دراینباره گفته بود: «مقدمه را خودم نوشتم که خیلی تند بود؛ چون آن موقع مسئله استعمار جزء مهمترین مسئله مبارزان بود. برای مجوز دچار مشکلی نشد. هرچند در آن زمان گرفتن مجوز هم چندان رسم نبود و سخت نمیگرفتند. به اداره فرهنگ رفتم. رئیس اداره آدم خوبی بود، کتاب را که دید خوشحال شد، فکر نمیکرد که سیاسی میشود. هرچند بعدها بیشتر حساسیت ساواک بهخاطر مقدمه کتاب بود. نویسنده کتاب اکرم زعیتر، سفیر اردن در ایران بود و دانشمندی مورد احترام شناخته میشد. از اکرم زعیتر در اسناد ساواک با احترام یاد شده و گاه با لفظ استاد».کتاب «سرگذشت فلسطین» پرفروش شد، آیتالله هاشمی دراینباره گفته بود: «چاپ اول آن فورا تمام شد. البته چون نشریه «مکتب تشیع» را منتشر میکردم، در سراسر کشور نماینده داشتم. برای این کار بودجه نداشتم. قبض پیشفروش تهیه کردم که قیمت آن پنج تومان بود و برای سراسر کشور هم فرستادم. مقداری از قبضها فروخته شد و پولش برای ما آمد. بعد از پیشفروش با دو تومان تفاوت قیمت هفت تومان میفروختیم. خوشبختانه در تیراژهای آن روز مقدار زیادی فروش رفت و ما توانستیم
هزینه آن را جبران کنیم. فوری به چاپ دوم رسیدیم. این دفعه پیشفروش نداشتیم. کتابفروشیها هم فوری به ما پول نمیدادند. مشکل پیدا کردم در همین زمان با آقای اکرم زعیتر آشنا شده بودم. حاج مصطفی رهنما ۳۰۰ نسخه از این کتاب را فروخت. حاج مصطفی قبل از من به قضیه فلسطین پرداخته بود؛ منتها در حوزه نبود، در تهران بود. آن ۳۰۰ نسخه را به سفارتخانهها و افرادی که به ایشان مراجعه میکردند میداد. فکر میکردم پولش را از اتحادیه عرب گرفت. اتحادیه عرب آن موقع ملجأ مبارزات فلسطین بود. واقعا فعال بودند و بین آنها تفرقه نبود. هنوز مصر و دیگر کشورها در میدان بودند. آقای اکرم زعیتر در قبال پول کتاب از من رسید گرفت. البته همین که بین سفارتخانههای عربی توزیع شد، برای ما مشکلساز بود. کشورهای عربی آن موقع مخالف سیاست ضد فلسطینی شاه بودند. در مقابل ترویج آنان رژیم حساستر شد یعنی جزء عواملی بود که آنها برای برخورد با کتاب تحریک شدند».
روایت خطبههای روز قدس
بعد از پیروزی انقلاب، مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی هر ساله در روز قدس، از تریبون نماز جمعه به آخرین مواضع و تحلیلهای خود درباره فلسطین پرداخت که در ادامه برخی از این خطبهها را مرور میکنیم:
9 مرداد 60/ خرید اجباری اسلحه
هاشمیرفسنجانی در آن روز گفت: آمریکا، اسرائیل، شاه و همپالگیهای دیگرش در منطقه میدانند قضیه چیست و برای چه مقاومت میشود. حالا ما فرض میکنیم آمریکا به هدف نهاییاش نرسد - که انشاءالله نمیرسد - و این کشور بزرگ یهود تشکیل نشود - که نخواهد شد، چون مردم بیدار شدهاند - اما ببینید در همین حد چه کردند و چه اهدافی را تعقیب میکنند. اگر در وجود فلسطین دولت کوچک اسرائیل را حتی در هزار کیلومتر بپذیریم، همه عواقبی را که گفتم، در پی دارد. کشور نیرومندی مثل یک قلعه نظامی و مجهز به مدرنترین اسلحههای دنیا بعد از آمریکا و اگر لازم شد همانی که آمریکا دارد، هر وقت هم لازم نشد، قدری عقبتر؛ با کشورهای مجاور چه میکند؟ همه کشورها در حال وحشتاند، هر روز خطر جنگ و تجاوز هست و بهمحض اینکه غافل شوند و فکر کنند که از این به بعد صلح خواهد بود، تجاوزی مثل تجاوز لبنان پیش میآید. کشورهای اسلامی باید یادشان باشد که اینجا محل خطر است و این خطر تمامی ندارد. بعد چه میکنند؟ معلوم است که باید اسلحه بخرند؛ اسلحه را چه کسی میفروشد؟آن اسلحهای که بتوان در جنگ با اسرائیل استفاده کرد، چه اسلحهای میتواند باشد؟ غیر از آن
است که آمریکا و بعد فرانسه و انگلستان و در این طرف شوروی، فروشنده اسلحه هستند؟ انحصار اسلحه در اینجاست و خرید این اسلحه هم اجباری است؛ یعنی ما هر چه پول پیدا میکنیم، با ناز و کرشمه آنها و التماس و دریوزگی دولتهای بهاصطلاح اسلامی باید اسلحه خریده شود. همراه اسلحه هم که کارشناس نمیفرستند تا کسانی را اینجا تربیت کنند. سالهای سال کار دارد تا عربستان خودش آواکسهای آمریکایی را اداره کند و نخواهد کرد. تانکها، موشکها و اسلحههای پیچیده دیگر هم همینطور است. هر وقت یک قدم پیش رفتیم و یاد گرفتیم، (برای آنها کاری ندارد) یک قدم جلو میروند و پیچیدهترش میکنند. اسلحه پیچیدهتری به اسرائیل میدهند تا ما مجبور شویم اینها را کنار بزنیم و از نو اسلحه جدیدی وارد کنیم. پول و دلار و نفت میدهیم، التماس میکنیم و وابستگی و نوکری و ذلت میخریم؛ چرا؟
19 بهمن 75/ بازمانده
آیتالله هاشمیرفسنجانی در کتاب خاطرات سال 75 خود، درباره روز قدس آن سال چنین نوشته است: «برای راهپیمایی روز قدس و اقامه جمعه به دانشگاه تهران رفتم. حضور مردم وسیع و بیشتر از هر سال است. از طرف آقای ناطق [نوری] و دفترش و ستاد نماز جمعه، خواستند که بعد از صحبت ایشان که قبل از خطبهها صحبت میکنند، اسمی از ایشان ببرم و بُردم. سال گذشته، اسم نبردم، ایشان گله کرد. یک خطبه راجع به فلسطین و خطبه دوم را درباره پیروزی انقلاب و اعجاز انقلاب در پیروزی و دفاع و سازندگی ایراد کردم». او همچنین در خطبه اول نماز جمعه آن سال به فیلم «بازمانده»، ساخته مرحوم بابک داد که درباره مسئله فلسطین است هم اشاره میکند: شما میدانید که مسئله اول کشورها امروز، مسئله تروریسم است، خوب بهعنوان یک حرکت منفوری است که واقعا ترور هم به عنوان یک چیز منفوری به شمار میرود. ولی اینجا یک مغالطه عجیبی اتفاق افتاده که من نمیدانم چرا بقیه کشورها مخصوصا عربها به شکلی آن را برای ملتشان افشا نمیکنند. اصلا بانی ترور در 10 سال اخیر اسرائیلیها بودند و اصلا پیروزی اسرائیل در فلسطین با ترور همراه بوده است. اصلا حربه تضعیف مسلمانان ترور بوده است. حتی
ترورهای معمولی که ازطریق «سیا» و سایر جاها، شخصیتهای پیشتاز انقلابهای اسلامی ترور میشدند، خیلی هم معلوم بود که آنها سازماندهی کردند. شما این حوادثی را که اخیرا خوشبختانه فیلمی هم ساخته شده از اول تصمیم دولت اسرائیل را ببیند، همین یک فیلم همهچیز را به ما نشان میدهد، این فیلمی (بازمانده) را که صداوسیما پخش میکند، قبلا در سینماها نمایش داده شد. یک گوشهای از هزاران واقعیت آن روزهاست. محور سیاست یهودیها و صهیونیستها این بود که مسلمانها را بترسانند تا فرار کنند و جای آنها را بگیرند تا دوباره قدم بعدی را بردارند. همه این را میدانستند، اصلا روشن بود که فلانجا زمین خوبی دارد یا فلانجا آب خوبی دارد یا هوای خوبی دارد و فلان نقطه دارای موقعیت استراتژیکی است، یک چنین برنامهای درست میکردند و حملهای میکردند.
2 دی 79/ انتقاد از اربکان
مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی در خطبههای آن روز گفت: «اسرائیل با حمایتهای بیدریغ، قدرتی فوقالعاده نظامی در منطقه ما شده است که این یک تهدید جدی برای کشورهای منطقه، بهخصوص کشورهای اسلامی است. در نتیجه بسیاری از کشورها مجبورند بخش عمده درآمدشان را صرف امور نظامی کنند که این هم عمدتا به جیب اسلحه فروشهای غربی و شرقی میرود. استعمار هم همین را میخواهد. یعنی یک وابستگی جدی نظامی برای کشورهای منطقه وجود دارد و نمیتوانند از این نجات پیدا کنند. کم است کشوری که بتواند مثل ایران با یک برنامه ضربتی خودش را از لحاظ دفاعی مستقل کند. ما میبینیم که این اتفاق، فقط در ایران افتاد، حتی در دولت بزرگی مثل ترکیه هم نیست که این اواخر ارتباطات نظامی خود را با اسرائیل تقویت کرد. آقای اربکان یک نخستوزیر مسلمان و رهبر یک حزب اسلامی بود و طبعا ما توقعات بیشتری داشتیم، همان موقع که بحث قراردادهای نظامی با اسرائیل مطرح شد، با آقایان بحث کردم و گفتم: چرا شما اینکار را میکنید؟ گفتند: آمریکا به ما گفته که اگر میخواهید هواپیماها و سلاح غربی خودتان را بهروز کنید، این کار را فقط اسرائیل میتواند بکند. ما خودمان
نمیآییم، گفتم: ما این کار را در ایران کردیم، بیایید با ما انجام دهید. ادله واهی آوردند که نمیشود. وابستگی اقتصادی که روشن است اکثرا دارند و اسرائیل این را دارد تشدید میکند. بهخاطر همین مسابقات و رقابتهایی که هست، وابستگی سیاسی بدتر از همه اینها شده است، بسیاری از دولتها نگران حاکمیت خودشان هستند و اگر بخواهند بهاسرائیل دهنکجی کنند، صدمه میبینند. از لحاظ فرهنگی هم میبینید که رسانههای فرهنگی دنیا چقدر تحت تأثیر صهیونیسم و عوامل اسرائیل قرار دارند که با عوامل دیگر هماهنگاند. چنین پایگاه چندمنظورهای در حساسترین نقطه، درجاییکه خاستگاه عمدهترین انبیا در تاریخ بوده و حساسترین حوادث تاریخ در اینجا اتفاق افتاده، به وجود آمده است.
23 آذر 80/ فریب نخورید
مرحوم هاشمی در خطبههای آن روز گفت: آمریکا اعلام میکند ما طرفدار دولت مستقل فلسطینی با مرکزیت بیتالمقدس در کرانه باختری هستیم، ولی در عمل میبینید که چه میشود. اروپا میگوید همین را تأیید میکنیم، نیچل میآید و طرحی میدهد. همه اینها آثار موقتی دارد، ولی یک ماه و دو ماه که گذشته، همه از حرفهایی که زدند، پشیمان شدند. از این طرف هم دولتهایی که باور کردند، پشیمان شدند. این هم جواب نمیدهد و آخرین کارشان این است که از خود دولت خودگردان استفاده کنند که این کار خیلی تلخ است.به خودگردان لیست میدهند و میگویند مثلا این 200 نفر را بازداشت کنید و تحویل دهید. خدا نکند سران خودگردان این فریب بزرگ را بخورند که البته یک مقدار خوردند. آنها حتی به بازداشت هم قانع نیستند و چیزهای دیگری میخواهند. بدترین چیزی که اتفاق میافتد، تفرقه و خودزنی است. کسانی که 50 سال جهاد میکنند، سوابق خود را با یک کار اشتباه تباه میکنند. نمیخواهیم در تاریخ مبارزات فلسطین این اتفاق بیفتد، ولی این هم دور از ذهن نیست که اتفاق بیفتد.
30 آبان 82/ نمیگوییم یهودیها را به دریا میریزیم
هاشمی در سخنرانی آن روز خود گفت: به نظر میرسد اسرائیل آینده ندارد؛ هرقدر مسائل برای افکار عمومی واضحتر شود، همین کارهایی که خود اینها ریاکارانه آزادی و امثال اینها را مطرح میکنند، اسرائیل ضعیفتر میشود... البته ما مثل آنهایی نیستیم که بگوییم یهودیها را به دریا میریزیم. بههرحال یهودیها به اسرائیل آمدهاند و ما نظرمان را گفتیم. هر انسانی که در فلسطین هست، باید باشد. البته آوارگان هم باید به حساب بیایند و به همه فلسطینیها یک رأی داده شود که حکومتشان را انتخاب کنند و یهودی و مسلمان در کنار هم با مسیحیها زندگی کنند. این کار هم میتواند دنیا را آرام کند و هم میتواند یک نمایش خوب از هماهنگی ادیان آسمانی باشد و مصداق دعوت قرآن که میفرماید: «تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم». نقطه مشترک الهیبودن این سه دین بزرگ را بگیریم و در فلسطین همکاری ادیان آسمانی را نمایش بدهیم و این مصیبتها را تمام کنیم.
6 آبان84/ دیوار حائل
او در آن روز گفت: مسئله بعدی دیوار حائل است. رژیمی که کارش را با شعار از نیل تا فرات آغاز کرده، باید هرچه دیوار در راهش است، خراب کند و روی رودخانه پل بزند و شاهراه بسازد و راه را برای رسیدن به فرات هموار کند. چگونه میتواند در آن مسیر باشد و دور خود دیوار بکشد؟! دیواری که هزینهاش از دیوار چین هم بیشتر است. دیواری که در درون کار خود با اینکه بهعنوان امنیت طراحی شد، ضدامنیتی شد. آنقدر نارضایتی به وجود آورد که اسرائیل نمیتواند پاسخگو باشد. چقدر اراضی مردم مصادره و چقدر نخلها و زیتونها از زمین کنده و چقدر خانههای مردم خراب شد. چقدر بین روستاها که دو طرف دیوار واقع شدند، فاصله انداخته است! چه مقدار از اراضی کم کرانه باختری که واقعا هر وجب از آن نیاز مردم است، تصرف شد! همه اینها برای ملت فلسطین و حامیان آن، انگیزه مقاومت و مجاهدت درست میکند؛ چون اگر ظلمها میتوانست اینها را خاموش کند، تابهحال کرده بود. اینها انگیزههای جدیدی است که در حال خلقشـدن است. جالــب اینکه دوبـاره طرحی را برای احداث دیوار دیگری در مرز فلسطین و اردن دادند. الان اسرائیلیها معترضاند که این دیوار دیگر با شرایط جدید مبارزه
جوابگو نیست؛ چون فلسطینیها با امکاناتی که دارند، از دیوار عبور میکنند و آن طرف دیوار را میزنند. به علاوه الان مبارزه مخصوص این طرف دیوار نیست. یکونیم میلیون فلسطینی عصبانی، مظلوم و امیدوار در داخل اراضی اشغالی سال 48 هستند و نمیتوان این انسانها را نادیده گرفت و ارتباطات باقی است. بههرحال اسرائیل یک کشور توریستی شده و بخش زیادی از امکانات اسرائیل از توریسم جهانی به دست میآید و نمیتواند جلوی ورود و خروج مسافر را بگیرد و کنترل کند. ارتباطات اینقدر وسیع و همهجانبه است که دیوار فقط میتواند انگیزهها را بالا ببرد و وحشت از افرادی را که در پشت دیوار محاصره میشوند، زیاد میشود. این هم مشکل دیگری است.
5 مهر87 / غزه
مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی در آخرین نمازجمعهای که در روز قدس اقامه کرد، چنین گفت: ملت فلسطین حقیقتا کوتاهی نکرد. انسان وقتی تاریخ مقاومت فلسطینیها را میخواند، واقعا به گریه میآید. خیلی خوب مقاومت و ایثار کردند. اکنون هم میبینید که دهها هزار فلسطینی در این مدت در زندانها شهید شدهاند، بیش از پنج میلیون آواره هستند و در غزه هم چه جنایتی که نمیگذرد!
فلسطینیها را باید خیلی تقدیس کرد. اسرائیلیها با این جنایاتی که کردند و فلسطینیها با این مقاومت، ریشه اکثر نهضتهای اسلامی را در شرق و غرب عالم ایجاد کردند؛ یعنی نهضت مقاومت فلسطینیها الهامبخش بود، ازجمله در ایران.عرض کردم که اولین کار امام در مسائل خارجی نهضت، واردکردن مسئله فلسطین به راهکار خود بود و ما میدانیم که چقدر از این مسئله استفاده کردیم! ما و همه دنیای اسلام و جهان سوم از فلسطینیها درس مقاومت گرفتهایم. اسرائیلیها هرچند ظلم میکنند، ولی باعث میشود شعلههای نور مقاومت به همهجا سر بکشد و امروز بهتر از گذشته این الهامبخشی ادامه دارد.
آنچه شما در لبنان در این سالها دیدید، کانون اصلیاش فلسطین بود. من پیش از انقلاب در لبنان بودم و میدیدم برای دفاع از فلسطین، زندهیاد آقا موسی صدر توانستند حرکت محرومان را شکل بدهند و امروز نمونه آن حزبالله است که در سالهای اخیر معجزهای آفرید و اسرائیل را در جنگ اول فراری داد و در جنگ دوم مستأصل کرد.ریشه این مقاومت در فلسطین است. البته افکار اسلامی و ملی این مقاومت را تغذیه میکند، ولی فلسطینیها این شعله فروزان را نگه داشتند. شاید این تقدیر الهی است که جریان مقاومت در همه دنیا زنده باشد و کسانی که میخواهند راه حق و مبارزه با استکبار را انتخاب کنند، از این مشعل نورانی استفاده کنند. مقاومت فلسطینیها به قیمت تحمل آوارگیها جهانی شد و این ارزش دارد. این حرکت ضدظلم این ارزش را دارد که چهره کریه استکبار و صهیونیسم را به دنیا نشان دهد، سازمان ملل و آمریکا را مفتضح و شعارهای آنها را بیرمق کند و اروپا آسیب جدی ببیند و فرانسه و انگلیس سرافکنده باشند و اعرابی که به مبارزات ملت فلسطین کمک نکردند، امروز آسیب ببینند و در دنیای اسلام ضرورت توجه و بازگشت به اسلام و جهاد اسلامی ریشه بدواند. اینها آثار کمی نیست.