|

نقش فناوری در آزادسازی خرمشهر

مصطفی روستایی* . فریدون علی‌مازندرانی**. حسن فتاحی

نزدیک به سی‌وپنج سال از پایان آخرین جنگ کلاسیک ایران و ایرانیان گذشته است. جنگی میان دو همسایه که بخشی از تاریخ‌شان به هم گره خورده است و هنوز هم می‌توان در کشوری که امروز عراق نام دارد و محصول فروپاشی امپراتوری عثمانی است، ردپای تمدن ایران را در تاریخ و بناهای عراق دید. چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام. نبردی خونین و طولانی میان ایران و عراق درگرفت که لقب طولانی‌ترین جنگ کلاسیک قرن بیستم را به خود اختصاص داد. جنگ ایران و عراق از یک منظر کاملا نامتعارف بود. نامتعارف نه به معنای اینکه ایران با یکی از دو ابرقدرت آن زمان، ایالات‌متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی وارد جنگ مستقیم شده بود یا مثل ژاپن مورد حمله سلاح‌های هسته‌ای قرار گرفته بود؛ غیرمتعارف از نظر شرایط حاکم بر جنگ. ارتش ایران، زمانی ارتش عراق را بسیار کمتر از آن می‌دید که دشمنی جدی به‌حساب آورد؛ هرچند هرگز جانب احتیاط را از دست نمی‌داد و به گواه تاریخ معاصر همواره از نواحی غربی احساس خطر می‌کرد، اما با تحولات تاریخی‌ای که در ایران رخ داد، دشمنی که قدرت نظامی‌اش را بسیار کمتر از خود می‌پنداشتیم، در برهه کوتاهی بخش‌هایی از خاک کشورمان را اشغال کرد و جنگی را رقم زد؛ آن هم درست در برهه‌ای که ایران دچار ناپایداری‌های سیاسی بود و ارتش نای نفس‌کشیدن نداشت، چه برسد به جنگی طولانی. تقریبا تمام جوانان امروز جنگ و صحنه‌های خوب و بد آن را ندیده‌اند و صرفا بخش‌های گلچین‌شده با روایتی دست‌چین‌شده از آن را شنیده‌اند، اما شنیدن کِی بود مانند دیدن. تمام قسمت‌های غربی کشورمان اشغال یا پاره‌پاره شده بود. آبادان، قطب صنعتی ایران، محاصره سختی را از سر گذراند. مهران و نفت‌شهر از دست‌مان به در شد و خرمشهر زیبا اشغال شد. زمانی که خرمشهر با وجود آن‌همه فداکاری و بذل جان و ریخته شدن خون‌ها بر زمین، به چنگ دشمن افتاد، جنگ حالتی حیثیتی به خود گرفت. وای اگر خرمشهر به آغوش میهن بازنگردد! دشمن با یاری دیگران، پای پیشرفته‌ترین فناوری روز جهان را که امکان دسترسی به آن را داشت، به میان کشید. اینجا بود که آبرو و شرف ما نیز در گرو توان و قابلیت‌مان در بهره‌گیری از فناوری، آن‌هم فناوری مدرن قرار گرفت. دشمن ما برخوردار از پیشرفته‌ترین ادوات نظامی‌ای بود که می‌توانست با تکیه بر دلارهای نفتی‌اش و نیز کمک دیگر همسایگان عربی و هم‌پیمانان غیرعربی تهیه کند و پای کار آورد. تلاش ارتش ایران هم برای دستیابی به آن حد از تجهیزات روز دنیا کاملا حیاتی بود. برخی از تجهیزات نظامی ایران قدیمی، اما خوب بودند. نقطه قوت ارتش هم اراده راسخ برای دفاع از کیان ایران بود و مهارت نیروهای متخصص که پیش‌تر و در زمان صلح، سخت‌گیرانه آموزش دیده بودند. بخش مهمی از آفند و پدافند ما و نیز ارتش عراق بسته به نیروی هوایی و حضور مؤثر در آسمان بود. بخشی هم که شامل نیروهای عمل‌کننده سطحی بود باز هم سهم فراوانی بر دوش می‌کشیدند. نیروی زمینی و سازمان هواییِ آن موسوم به هوانیروز در تمام طول جنگ با تمام توان و شرايطی بسیار دشوار در مقابل دشمنی ورزیده در حال جنگ بود که او هم در سازمان هوانیروزِ خود بهره‌مند از فناوری بود و سخت می‌جنگید. به عبارتی دقیق‌تر هر آنچه در جنگ داشتیم، از جنگنده پیشرفته تامکت گرفته تا سلاح انفرادی سربازان پیاده، همگی متکی بر فناوری و صنعت بودند. در طرف مقابل یعنی ارتش عراق هم همین شرایط حاکم بود. خوب است همین‌جا و در مقدمه مقاله این نکته مهم را یادآور شویم. متأسفانه یکی از آفات مطالعات جنگ ایران و عراق دست‌کم انگاشتن ارتش عراق است. بسیاری از فیلم‌ها و کتاب‌ها این‌گونه وانمود کرده‌اند که ارتش عراق، ارتشی کم‌توان و فاقد نیروی متخصص بود. این نگاه بسیار آسیب‌زاست و صدالبته به دور از حقیقت. ارتش عراق یکی از قدرتمندترین ارتش‌های منطقه و اعراب بود. زرهی ارتش عراق زبانزد بود و سربازانش آموزش‌دیده. اگر ایرانی‌ها عملیات منحصربه‌فرد «ایچ-۳» را در کارنامه خود دارند که از بی‌نظیرترین عملیات هوایی دنیا به شمار می‌رود و اگر دو خلبان نامور ایرانی، «محمود اسکندری» و «عباس دوران»، توانستند حلقه پدافندی بغداد را بشکنند، در مقابل عراقی‌ها هم با هر آنچه داشتند سرسختانه می‌جنگیدند و عملیات موفقی همچون بمباران نیروگاه نکا را اجرا کردند؛ بنابراین خوب است خوانندگان جوان این مقاله که آشنایی چندانی با مطالعات جنگ ایران و عراق ندارند، بدانند که ایرانی‌ها با دشمنی نیرومند و قوی مواجه بودند؛ هم در زمین و هم در آسمان.
نگاهی به توان نظامی دو طرف در آغاز جنگ
وقتی جنگ شروع شد ارتش ایران انسجام لازم را نداشت، اما در نقطه مقابل ارتش عراق خود را آماده کرده بود. حال که سال‌ها از پایان جنگ گذشته است، مسلم شده که گزارش‌هایی از تحرکات ارتش عراق پیش از آغاز رسمی درگیری در آخرین روز شهریور سال 59 وجود داشت، اما دو سال بعد از آغار جنگ و تا مقطع بعد از آزادسازی خرمشهر برگ برنده به نفع ایران ورق خورد. درباره چرایی این اتفاق دلایل زیادی وجود دارد و کتاب‌ها و مقاله‌های متنوعی نوشته‌اند، اما به باور نویسندگان این مقاله یکی از مهم‌ترین دلایل پیروزی‌های ایران از آغاز جنگ و تا بازپس‌گیری خرمشهر فناوری موجود در ارتش ایران بود. هیچ‌یک از دو کشور ایران و عراق در آن مقطع از سازندگان و تولیدکنندگان تجهیزات نظامی سنگین و نیمه‌سنگین نبودند و بخش قابل‌توجه آن خریدهای نظامی دو کشور بود. عراقی‌ها بیشتر از شوروی تسلیحات خریده بودند و ایرانی‌ها تا پیش از سال ۱۹۷۹ میلادی از غرب. حتی شاید بتوان رویارویی دو کشور را از منظر فناوری، رویارویی صنعت غربی و شرقی دانست. کارشناسان و صنعتگران غربی و شرقی نظاره‌گر عملکرد تجهیزات در زمین و دریا و آسمان دو کشور درگیر جنگ بودند. دو کشور با امکانات تسلیحاتی‌ای که داشتند وارد کارزار جنگ شدند. این نکته را نباید از قلم انداخت که ایرانی‌ها در تمام طول جنگ تحریم تسلیحاتی بودند و امکان خرید تجهیزاتی همچون جنگنده را نداشتند، اما عراقی‌ها طی هشت سال خریدهای قابل‌توجهی داشتند که از جمله آن انواع رادارها و جنگنده‌ها و سامانه‌های آفندی و پدافندی است. در آغاز جنگ زرهی عراق بسیار قوی ظاهر شد و شش ماه اول جنگ بار اصلی بر شانه‌های نیروی هوایی ایران بود. اف‌-14‌ها از آسمان محافظت می‌کردند، فانتوم‌ها و تایگرها به عراق و حتی عمق استراتژیک آن حمله می‌کردند و بالگردهای رزمی هوانیروز به مقابله با تانک‌های عراقی مشغول بودند. به‌هرروی در آغاز جنگ در تعداد و تنوع تسلیحات دو طرف تفاوت‌های آن‌چنان معنادار و برجسته‌ای وجود نداشت. این‌گونه نبود که یکی از طرفین از یک‌چیز مثلا تانک یا جنگنده بیست یا سی برابر طرف دیگر داشته باشد. عراقی‌ها جنگ را با امید به اینکه خیلی زود کل استان خوزستان را اشغال خواهند کرد، شروع کردند، اما در این هدف ناکام ماندند و این ناکامی تا پایان جنگ ادامه داشت. خرمشهر آزاد شد و حصر آبادان شکست. در طرف مقابل هم ایرانی‌ها نتوانستند تا پایان جنگ بغداد را تصرف کنند. امروز که جنگ بیش از سه دهه است که تمام شده تئوری‌های زیادی مطرح است، اما اگر در همان زمان ایرانی‌ها تعداد جنگنده‌هایشان سه یا چهار برابر بود یا اگر توان موشکی بومی مدرن چشمگیری داشتند، روند جنگ به‌گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد.
نقش فناوری در مقاومت 34روزه خرمشهر
در تاریخ جنگ ایران و عراق، یکی از مهم‌ترین رویدادها مقاومت 34روزه این شهر است. در این مقاومت 34روزه، بار اصلی بر دوش تکاوران نیروی دریایی ارتش بود که فرمانده‌شان ناخدا «هوشنگ صمدی» بود. افراد دیگر و نیروهای مردمی هم بودند که در این مقاومت پرافتخار حضور داشتند، اما تنها نیرویی که کارآزموده بود و از تجهیزات مبتنی بر فناوری بهره می‌جست، تکاوران بودند. بی‌هیچ شکی نیروهای تکاور در کنار ورزیدگی فردی به‌شدت به تجهیزات متکی هستند و اگر تاریخ این 34 روز را بخوانید درمی‌یابید تک‌تک تکاوران مدافع خرمشهر با ادوات سبک و نیمه‌سنگین به دفاع پرداختند. از تفنگ و تیربار گرفته تا انواع خمپاره‌انداز و ماشین‌های زرهی حامل توپ. مقاومت 34روزه باعث شد تا نیروهای مسلح ایران فرصت بازیابی داشته باشند و این در حالی بود که اگر استقامت 34روزه نبود کار جنگ برای ایرانی‌ها بسیار دشوار می‌شد. در این 34 روز در یک‌سو تکاوران کاربلد و نیروهای مردمی و داوطلب بودند که جان شریفشان را به میدان دفاع آورده بودند و در سوی دیگر تجهیزاتی که در اختیار ناخدا «صمدی» و تکاورانش بود. ارتش عراق بسیار قدرتمند و پرتوان ظاهر شده بود. تعداد نیروهایش بیش از ده برابر نیروهای ناخدا «صمدی بود»، اما آنچه خرمشهر را 34 روز نگه داشت فهم عمیق و مبتنی بر دانش نظامی ناخدا بود و تجهیزاتی که خوب می‌دانست چگونه از آن استفاده کند، ولو یک تیربار نیمه‌سنگین ساده.
سقوط خرمشهر از نگاهی دیگر
بالاخره خرمشهر در اولین پاییز آغاز جنگ سقوط کرد و گویی قلب ایران بود که به درد آمده بود. برای سقوط خرمشهر کتاب‌ها و مقالات زیادی وجود دارد، ولی نگاه فناورانه به این رویداد تلخ بدین قرار است: ارتش عراق با بهره‌گیری از آتش سنگین توپخانه، بمباران‌های بی‌وقفه و نیز تعدد نیروی نظامی توانست مقاومت 34روزه نیروهای مردمی، گردان دژ نیروی زمینی و تکاوران دریایی را بشکند و بعد از 34 روز مقاومت خیابان به خیابان و خانه به خانه خرمشهر سقوط کرد. در گاه‌شماری یورش ارتش عراق به خرمشهر، مقاومت 34روزه، سقوط، استقرار عراقی‌ها و نیز عملیات باز‌پس‌گیری، همه‌جا ردپای فناوری طرفین به چشم می‌خورد. چه نیروهای زمینی و زرهی و توپخانه، چه هوانیروز و بالگردهایش و موشک‌هایشان، چه جنگنده‌های شکاری و بمب‌افکن و رهگیر. عراقی‌ها بعد از اشغال خرمشهر دست به احداث استحکامات زدند و در صدر آن پلی را روی اروند ساختند که امکان تردد و پشتیبانی وجود داشت. ایرانی‌ها هم در عملیات بازپس‌گیری دقیقا این پل را هدف قرار دادند که شرح آن در ادامه خواهد آمد.
نقش بی‌بدیل نیروی هوایی در آزادسازی خرمشهر
در عملیات بازگرداندن خرمشهر به آغوش میهن نیروی هوایی و هوانیروز ارتش اگرنه بار اصلی جنگ، اما مهم‌ترین بخش آن را بر دوش داشتند. برای یگان‌های پروازی نیروی هوایی که شامل شکاری‌-بمب‌افکن‌ها، هواپیماهای ترابری و نیز پدافند ضدهوایی بود، شب و روز تفاوتی نداشت. بی‌هیچ تردیدی انجام این حجم بالا از عملیات آفندی و پدافندی، بدون بهره‌گیری از فناوری‌های مدرن آن روز که مهندسان و تکنیسین‌ها در پشت جبهه، در پایگاه‌های نیروی هوایی و هوانیروز برای سامانه‌های پروازی انجام می‌دادند، امکان‌پذیر نبود. جنگنده بمب‌افکن‌های فانتوم اف-چهار با کوبیدن مواضع دشمن او را زمین‌گیر کرده بودند. شکاری-رهگیر تامکت اف-14 که در زمان خودش از برترین فناوری برخوردار بود و شاهکار صنعت به شمار می‌رفت با شکار فراوان و بی‌وقفه جنگنده‌های دشمن امانش را بریده بودند. یگان‌های ترابری هوایی در این میان ارتباط بسیار خطرناک اما حیاتی را برقرار کرده بودند. اجازه دهید قبل از اینکه با موشکافی بیشتر به اهمیت فناوری بپردازیم، به عملیات آزادسازی خرمشهر با دوربین آمار و ارقام نگاهی بیندازیم. آمار بسیار خلاصه‌ای که گویای بزرگی و گستردگی این عملیات است که متکی بر استفاده شگرف و کم‌نظیر از فناوری پیشرفته در آن برهه تاریخی است. در این عملیات نیروی هوایی نزدیک به هزار سورتی پرواز مراقبت مسلحانه و اسکرامبل را توسط جنگنده‌های تامکت و فانتوم و تایگر انجام داد. ۱۳۰ سورتی پرواز مأموریت بمباران مناطق و یگان‌های دشمن توسط شکاری‌های بمب‌افکن فانتوم و تایگر اجرا شد. روی‌هم‌رفته بیش از ۳۸۰٬۰۰۰ پوند مهمات جنگی، معادل ۲۰۰ تن بمب بر سر دشمن فروریخت که اگر به این مقدار مهماتی همچون موشک‌های فینیکس، اسپارو، سایدوایندر، هاوک و نیز دیگر گلوله‌های مختلف توپخانه را هم اضافه کنیم، مقدار مهمات فروریخته بر سر دشمن بالغ ‌بر دو برابر خواهد شد. ۲۲ سورتی پرواز عکسبرداری هوایی در این عملیات صورت گرفته است. بیش از ۲۵۰۰ سورتی پرواز انواع دیگر پرنده‌های ترابری، سوخت‌رسانی و انتقال فرماندهان را هم باید به شاهکارهای این عملیات افزود. در این فاز از نبرد هشت‌ساله بیش از ۵۵ جنگنده و بالگرد نظامی دشمن هدف موشک‌های هوا به هوا و پدافند زمین به هوا قرار گرفتند. در مقابل نیروی هوایی ارتش چهار فروند فانتوم از دست داد و سه فروند دیگر آسیب جدی دیدند. نیروی هوایی در این عملیات چهار خلبان شهید تقدیم کرد و سه خلبان دیگر به اسارت درآمدند. اجازه دهید کمی بیشتر و با نگاهی فناورانه به عملیات آزادسازی خرمشهر از آسمان نگاه کنیم. نیروی زمینی عراق خرمشهر را به مدت ۵۷۶ روز در اشغال خود داشت. بعد از مقاومت 34روزه تکاوران نیروی دریایی ارتش و دیگر نیروهای کمکی، خرمشهر سقوط کرده و حالا در آستانه آزادسازی بود. مهم‌ترین و اصلی‌ترین عاملی که توانست خرمشهر را به آغوش میهن بازگرداند دو پرواز بسیار حیاتی بود. یکی پرواز فوتوفانتوم یا فانتوم شناسایی بود و دیگری پرواز فانتومی که توانست پل شناور عراقی‌ها روی رودخانه اروند را منهدم کند. بیایید به همین چند خط بالا با دوربین فناوری نگاه کنیم. فوتوفانتوم جنگنده‌ای است که روي آن چندین دوربین عکاسی ویژه نصب کرده‌اند و کار آن عکسبرداری از مواضع دشمن است. بدون داشتن تصاویر از مواضع دشمن امکان بمباران آن یا وجود ندارد یا بسیار دشوار است. گام اول در آسمان عکسبرداری است. تجهیزات عکسبرداری همگی ابزارهایی اپتیکی و غیراپتیکی متکی بر دیگر تکنیک‌های عکسبرداری‌اند که محصول فناوری است. فوتوفانتوم جنگنده‌ای است که باید خیلی سریع وارد عمل شود، با سرعت بالا پرواز کند و در سرعت بالا عکاسی کند. چنین جنگنده‌ای با فناوری آن روز نیازمند انواع سامانه‌های اختلال و پاد-اخلال است تا از گزند سامانه‌های موشکی دشمن در امان باشد. بعد از تهیه تصاویر لازم، نوبت به تفسیر و برنامه‌ریزی می‌رسد. فرایند تفسیر تصاویر هوایی خود علمی گسترده است و نیازمند آموزش و مهارت. بعد از این مرحله هم نوبت به بمباران می‌رسد. فضایی را تصور کنید که از زمین و آسمان گلوله می‌بارد. آسمان پر است از انواع موشک‌ها و گلوله‌ها. امواج الکترومغناطیسی در طول‌موج‌های متعدد در تمام بیسیم‌ها شنیده می‌شود. فضا تب‌آلود است و ترسناک. حال باید فانتوم اف‌-چهار به خلبانی «محمود اسکندری» و کابین عقب او از میان آتش و دود پل عراقی‌ها را منهدم کنند؛ پلی روی رودخانه اروند. خوب است همین‌جا به‌سان پژوهشگران راستین نصب این پل توسط عراقی‌ها را هم نمونه‌ای از مهارت مهندسی ارتش عراق بدانیم. نه نصب این پل کاری بدوی بود و نه انهدام آن کاری آسان. البته برای نویسندگان مشخص نیست که آیا نصب پل شناور روی اروند کار واحدهای مهندسی خود عراق بود یا مشاوران خارجی آن را به سرانجام رسانده بودند. به‌هرحال سرهنگ خلبان «محمود اسکندری» و کابین عقبش خلبان «علی‌اکبر زمانی» با پروازی به‌یادماندنی پل را منهدم کردند و ارتباط لشکر یازدهم عراق با پشتیبانی‌اش قطع شد. در مهارت ستودنی خلبانان ایرانی شکی نیست، اما یادمان باشد جنگنده فانتوم که در زمان خود شاهکار صنعت بود، نقشی محوری داشت. چه‌بسا اگر به‌جای فانتوم جنگنده‌ای هم‌رده از شوروی بود، امکان چنین عملیاتی وجود نداشت. فانتوم با آن طراحی عالی، موشک‌هایی که حمل می‌کند و قابلیتی که در اختیار خلبان می‌گذارد، عامل مهمی در موفقیت است. به زبان ساده فناوری صنعتی و خلبان زبده مکمل هم شدند تا ایرانی‌ها خرمشهر را باز پس گیرند و عراق با شکستی سنگین و برجای گذاشتن ۲۰٬۰۰۰ اسیر و هزاران کشته و مجروح، قافیه را به فناوری و مهارت ببازد. گوشه‌ای دیگری از کار را تامکت‌ها بر عهده داشتند. تامکت در تمام دوره جنگ هشت‌ساله برای عراقی‌ها کابوسی تلخ بود که دقیقا از فناوری آن سرچشمه می‌گرفت. تامکت جنگنده‌ای مافوق صوت است و توانایی پرواز در ارتفاع بالا را دارد که مزیتی مهم است. بال‌های متغیر و طراحی آیرودیناميکی آن امکان انواع مانورها را می‌دهد. از برترین نقاط قوت این رهگیر تراز اول رادار آن است. اساسا رادار جنگنده نقش بسیار مهمی را در پیروزی‌های هوایی آن ایفا می‌کند و رادار اف-14 در نوع خود عالی است. این رادار آن‌چنان عالی و قدرتمند است که تمام دوره جنگ از تامکت و رادارش به‌عنوان پرنده‌ای که توان پوشش نقاط کور راداری را دارد، استفاده می‌کردند. آمار پیروزی‌های تامکت در جنگ بسیار بالاست و چندین خلبان ایرانی شکارهایی بیش از ده مورد را دارند که اگر بخشی از آن مهارت خلبان و اقبال آنها در روبه‌رو شدن با جنگنده دشمن بوده، بخش دیگر آن به رادار آن ربط دارد که در دماغه آن نصب شده است. نقطه قوت دیگر تامکت‌های ایرانی موشک‌های دوربرد فینیکس است. موشک فینیکس سلاحی مرگبار بود برای نیروی هوایی عراق. سامانه موشکی فینیکس چندین سطح از جنگنده‌های متداول آن زمانِ نیروی هوایی عراق پیشرفته‌تر بود و همین عامل قوت سبب شد تا در آسمان اقتدار از آن ایران باشد و در زمین خرمشهر آزاد شود. در بخش دیگر نیروی هوایی هواپیماهای ترابری بودند. هواپیمایی همچون سی-۱۳۰ با توان تاکتیکی بالایی که دارد و با تحرک‌پذیری عالی در شرایط آب و هوایی متفاوت امکان جابه‌جایی نیروها را فراهم آورد. به زبان ساده فرایند انتقال نیرو از نقطه‌ای به نقطه دیگر در زمان جنگ و در حین انجام عملیات اهمیتی حیاتی دارد. آنچه هواپیمای نسبتا پهن‌پیکر سی-۱۳۰ را متمایز کرده، فناوری خوب آن زمان در ساخت آن است؛ هواپیمایی که جان‌سخت است و پرقدرت. هیچ‌کدام از هواپیماهای هم‌رده عراقی به‌اندازه سی-۱۳۰ خوش‌پرواز نبودند. بخش دیگری از اقتدار آسمان ایران را باید برگرفته از هواپیماهای سوخت‌رسان بدانیم. شاید باورش سخت باشد، اما فرایند بسیار تکنیکی سوخت‌گیری در آسمان تأثیر مهمی در پیروزی نبردهای هوایی و پیروزی روی زمین دارد. سوخت‌گیری در آسمان از تانکر سوخت‌رسان کار آسانی نیست. هواپیمای سوخت‌رسان در بالا و جنگنده خواهان دریافت سوخت زیر بال آن قرار می‌گیرد و هر دو با سرعتی نسبتا بالا در حال پرواز هستند. کوچک‌ترین خطا می‌تواند منجر به حادثه شود. در این میان همه‌چیز بستگی به فناوری به کار رفته دارد؛ از اتاق کنترل سوخت‌رسان گرفته تا جنس آلیاژ به کار رفته در میله سوخت‌رسان. اگر بنا باشد جنگنده به فناوری دریافت سوخت در آسمان، چه در روز و چه در شب مجهز نباشد و اگر بنا باشد فرود بیاید و روی زمین سوخت‌گیری كرده و دوباره پرواز کند، در همین فاصله هواپیماهای دشمن می‌توانند به‌راحتی بمباران کنند و بازگردند. به زبان دیگر نداشتن یک فناوری منجر به تلفات بسیار می‌شود. فارغ از فضای احساسی شکل‌گرفته درباره جنگ، نقش فناوری آن‌چنان پررنگ است که بدون آن آزادسازی خرمشهر امکان‌پذیر نبود.
نقش مهم نیروی دریایی در آزادسازی خرمشهر
نیروی دریایی همچون نیروی هوایی به‌شدت متکی بر فناوری است. ایران به سبب اینکه در شمال دریای کاسپین را دارد و در جنوب علاوه بر اروند دریای مهم عمان و خلیج‌فارس را شامل می‌شود، همواره به نیروی دریایی نیازمند بوده و همیشه هم نیروی دریایی از بخش‌های مهم ارتش ایران در طول تاریخ به شمار می‌رفت. در جنگ ایران و عراق هم ایرانی‌ها با تکیه بر برتری فناورانه نیروی دریایی ایران و نیز نیروی هوایی کشورمان، نیروی دریایی عراق را که بسیار کم‌توان بود، خیلی زود منهدم کردند. جا دارد همین‌جا از تکاوران نیروی دریایی ارتش یاد کنیم که با تکیه بر مهارت‌های تکاوری و فناوری دریایی دو اسکله مهم البکر و الامیه را نابود کردند. فرایند انهدام اسکله‌ها کاری تکنیکی است. به نقش نیروی دریایی از منظر فناوری در عملیات آزادسازی خرمشهر بازگردیم. در این عملیات نیروی دریایی با هواناوها -كه به رده‌ای از هواپیما و بالگردهایی گفته می‌شود که توانایی فرود و برخاستن و انجام دیگر اقدامات رزمی روی آب را دارند- حضور داشت. داشتن هواپیمای رزمی یا شناسایی یا بالگرد نجات یا بالگرد رزمی روی آب، در روشنایی روز و تاریکی شب نشان از نیازمندی‌های ویژه می‌دهد. از دستگاه‌های ناوبری روی آب تا چراغ‌هایی مختص شب و دوربین دید در شب. اگر این تجهیزات نباشند و اگر نیروی متخصص که بتواند از این تجهیزات استفاده کند، تربیت نشده باشد، عملیات نظامی موفق هم وجود خارجی ندارد. در اهمیت نیروی دریایی و ضرورت فناوری‌های نوین آن همین بس که در تمام دوره جنگ و حتی تا همین امروز، شاهرگ اقتصادی کشورمان نفت است و صادرات آن. زمان جنگ عراقی‌ها با خرید جنگنده‌های غربی همچون سوپراتاندارد و میراژ و نیز موشک‌های اگزوسه که مخصوص شکار نفت‌کش‌هاي ایرانی بود، سعی در مختل کردن صادرات نفت ایران داشتند. اساسا نفت عامل مهمی در طی جنگ به شمار می‌رفت و حمله به تأسیسات نفتی در اولویت هر دو کشور بود. نیروی هوایی بخش مهمی از کار را بر عهده داشت که حراست از آسمان کشور در جزایر و دریاها بود، اما نیروی دریایی با تکیه بر شناورها، قایق‌ها، ادوات رزمی که در اختیار داشت و نیز گستره‌ای از پرنده‌های هوادریا نقش ‌بسزایی در امنیت و اقتدار دریا و صادرات نفت داشت. اگر هواناوی مناسب نداشتیم نمی‌توانستیم از نفت‌کش‌ها مراقبت کنیم و انهدام نفت‌کش یعنی بریده شدن شریان اقتصاد.
نقش کلیدی نیروی زمینی در آزادسازی خرمشهر
در عملیات آزادسازی خرمشهر نیروی زمینی یا بهتر بگوییم نیروهای عمل‌کننده روی زمین در کنار دیگر نیروهای نظامی کشور، با بیشترین تعداد نیرو حضور داشت. احتمالا اولین تصویری که از نیروی زمینی در ذهن افراد شکل می‌گیرد سربازی است با یک کوله و یک تفنگ یا سربازانی که در یک صف به‌سوی جنگ می‌روند، اما این تصویر بسیار ناقص است. نیروی زمینی یعنی یک تیم کاری بزرگ شبکه‌گون با انواع تجهیزات کششی و خود-کششی. وقتی از زمین حرف می‌زنیم یعنی جنگیدن در اقلیم‌های متفاوت با ویژگی فیزیکی متفاوت از جمله بیابان و دشت و جلگه و نیزار و ساحل و کوه. از راه رفتن روی زمین گرفته تا جابه‌جایی ادوات سنگین توپخانه، همه و همه نیازمند فناوری است. از پوتین سربازان گرفته تا دوربین دید در شب همگی گوشه‌هایی از فناوری‌اي هستند که نیروی زمینی به‌شدت به آن وابسته است. در آزادسازی خرمشهر توپخانه ایران نقش بسیار مهمی را ایفا کرد و خوش درخشید. هماهنگ‌سازی تنوع بالایی از تجهیزات و نفرات در نیروی زمینی کار آسانی نیست، اما ایرانی‌ها موفق شدند خرمشهر را با تکیه بر برنامه‌ریزی دقیق آزاد کنند.
نقش دیگر بخش‌های متکی بر فناوری
عملیات آزادسازی خرمشهر چیزی کمتر از یک ماه به درازا کشید. در کنار تمام واحدهای رزمی نام‌برده در بالا که فناوری‌محور بودند، بخش‌های دیگری هم بودند که حضوری مؤثر و ضروری داشتند و فناوری و دانش نقش کلیدی داشت. یکی از بخش‌های بسیار مهم در جنگ و نیز در این عملیات گسترده واحدهای پزشکی و پزشکان و گروه‌های درمانی بودند. فرایند انتقال مجروحان جنگی کاری پیچیده است. نیروها با جراحات کم یا زیاد از صحنه نبرد خارج و با ادوات زمینی یا هوایی به بیمارستان‌ها منتقل می‌شوند. شاید باورش سخت باشد، اما توان یک کشور در تولید تجهیزات پزشکی نظیر گاز استریل و انواع سرم شست‌وشوی زخم و ابزارهای جراحی و نخ بخیه و صدها چیز دیگر تأثیر مستقیم در سرنوشت جنگ و سرنوشت نیروهای مجروح دارد. اگر به فیلم‌های جنگی برجای‌مانده از جنگ اول و دوم جهانی نگاه کنید حتی پیشرفت فناوری را در تولید برانکار خواهید دید. توانایی یک کشور در مخابرات و تجهیزات الکترونیکی بی‌اندازه در سرنوشت جنگ تأثیر دارد. به‌ویژه امروزه جنگ‌ها به سمت جنگ الکترونیک رفته و تا مغز استخوان متکی بر فناوری است. تهیه غذای نیروها و وسایل بهداشتی مناسب با شرایط جنگی تأثیر مستقیم بر سرنوشت جنگ و کشور دارد. درواقع هر آنچه می‌بینیم، از بند پوتین گرفته تا سامانه راداری و کامپیوتری جنگنده‌ها همگی جلوه‌های فناوری است که در جنگ کاربرد دارد و در آزادسازی خرمشهر می‌توان مثال‌های بسیاری برای آن پیدا کرد.
پشت‌صحنه جنگ‌های امروزی
از نبرد غرورآفرین و سرنوشت‌ساز آزادسازی خرمشهر سال‌های زیادی گذشته است. جوانانی که آن روز مشغول جنگ بودند، امروز در پیری به سر می‌برند و نوزادانی که آن روز به دنیا آمده‌اند، نیروی جوان امروز کشور هستند. عوامل متعددی دست‌به‌دست هم داد تا خرمشهر آزاد شود و در این مقاله به اهمیت فناوری اشاره کردیم، اما نکته‌ای را نباید از یاد برد. جنگ‌های امروزی بیش از زمان آزادسازی خرمشهر فناوری‌محور شده‌اند. آن زمان اینترنت وجود نداشت، رمزنگاری کوانتومی کاربردی نبود، تجهیزات اپتیکی و لیزری و راداری این‌گونه پیشرفت نکرده بودند. این خاصیت جنگ است که با تمام ویرانی‌ها و بدی‌ها برای کسانی که نگاه استراتژیک و دانش‌محور دارند، پیشرفت صنعتی در پی دارد. جنگ جهانی دوم باعث توسعه اخترشناسی رادیویی شد و جنگ‌های دیگر فناوری ساخت جنگنده را ارتقا داد. جنگ‌های آینده را گاه‌گاهی جنگ الکترونیک می‌نامند و جنگ امواج و اینترنت. در پشت‌صحنه جنگ‌های امروزی تعداد قابل‌توجهی پژوهشگر نشسته‌اند و دستاوردهای علمی آنها گاهی در صلح و گاهی در جنگ متجلی می‌شود. جنگ‌های آینده جنگ فناوری است و برنده کسی است که از مرحله «فن-آوری» به «فناوری برسد».
درس‌هایی از آزادسازی خرمشهر
در مجموع نبرد آزادسازی خرمشهر همان‌گونه که از دیدگاه شجاعت و دلاوری و فداکاری و ایثار و نیز ابداع روش‌های هوشمندانه و خلاقانه جنگی در جهان بی‌نظیر است، به همان اندازه هم از بابت استفاده از فناوری‌های مدرن در دسترس و به‌کارگیری جنگ‌افزارها و سامانه‌های پیشرفته همچون سامانه موشکی پدافند هاوک و جنگنده تامکت بررسی‌پذیر است. بدون قابلیت‌های فانتوم‌ها و تایگرها، بدون وجود بالگردهای کبرا، ۲۱۴ و شینوک، بدون توپخانه و ادوات زرهی نیروهای سطحی، بدون امکانات راداری و مخابراتی، بدون ظرفیت‌های پروازی بالای یگان‌های ترابری، بدون یگان‌های واکنش سریع با تجهیزات مناسب و بدون بسیاری امکانات دیگر که همگی به فناوری بسته هستند، خرمشهر آزاد نمی‌شد. یکی از مهم‌ترین درس‌هایی که می‌توانیم از آزادسازی خرمشهر بگیریم اهمیت سرمایه‌گذاری روی فناوری است. جنگ با تمام بدی‌هایی که در تمدن بشر دارد برای کشورها همواره آزمون قابلیت‌های نیروی انسانی، توان محاسبات استراتژیک و نشان‌دهنده پتانسیل فناوری بوده است. جنگ آزمایشگاه بزرگی است که در آن همه‌چیز به بوته آزمون گذاشته می‌شود؛ از مسائل روان‌شناختی جامعه تا تولید قطعات مورد نیاز و تعمیر و مونتاژ و بسیاری کارهای دیگر. همان‌طور که بالا اشاره کردیم، وقتی به فناوری خوب دسترسی داشته باشیم برگ برنده با ماست. خسارتمان کمتر است و توان انهدام بیشتر. از سوی دیگر جنگ با اقتصاد و انرژی گره خورده است و یعنی فناوری در رابطه مستقیم با برتری اقتصادی و انرژی است. این موضوع صرفا مختص زمان جنگ نیست و در هر حالی چنین است. در حقیقت صرف هزینه برای فناوری سرمایه‌گذاری مطمئن است و بسیار سودآور. چه در زمان جنگ و چه در زمان صلح. لازم است اینجا به موردی مهم هم اشاره کنیم. تکنیسین‌هایی که یکی از حلقه‌های مهم به‌کارگیری فناوری هستند و در تمام جنگ و نیز عملیات آزادسازی خرمشهر وجودشان ضروری بود. جنگ آزمایشگاهی بزرگ است با انواع تجهیزات روی زمین و هوا و دریا. اهمیت تکنیسین‌ها را شاید بتوان در نیروی هوایی بهتر از هر جای دیگر مشاهده کرد. جنگنده‌هایی که خلبانان ایرانی با آن پرواز می‌کردند و عملیات نظامی غرورآفرینی را به سرانجام رساندند، سه نوع جنگنده آمریکایی اف-چهار، اف-پنج و شاهکار صنعت دهه هفتاد میلادی سوپرجنگنده شکاری-رهگیر اف-14 تامکت بود. در تمام هشت سال جنگ آنچه از بیرون به نظر می‌رسید عملیات غرورآفرین خلبانان بود، اما آنچه دیده نمی‌شد آماده‌سازی، بازآماد یا اورهال و تعمیرات جنگنده‌های آسیب‌دیده بود. آن‌هم با فشار کاری بالا در زمان جنگ. اگر تکنیسین‌ها نبودند نیروی هوایی ایران با داشتن زبده‌ترین خلبانان، در شرایط تحریم، زمین‌گیر بود و امکان مقابله با نیروی هوایی عراق را نداشت و ناگفته پیداست چه خساراتی به زیرساخت‌ها و شهرهای ایران وارد می‌آمد. حال می‌خواهیم با توجه به اهمیت فناوری در آزادسازی خرمشهر به یک سؤال مهم پاسخ دهیم. سؤالی که شاید پاسخ آن موتور محرک نسل جوان ایرانی باشد که خودشان و پدرانشان جنگ را ندیده‌اند. فناوری لازم را از کجا باید به دست آوریم. پاسخ ساده است با داشتن برنامه مدون و اصولی و سرمایه‌گذاری در آموزش کشور؛ از مهدکودک گرفته تا انستیتوهای پژوهشی. اگر بنا باشد به نسل‌های آینده این پیام را برسانیم که خرمشهر چگونه آزاد شد، باید به آنها بگوییم دو عامل نیروی انسانی متخصص و میهن‌دوست و فناوری خرمشهر را آزاد کرد. نسل آینده باید بداند از مهم‌ترین میراث خرمشهر علم و دانش و فناوری است. خرمشهر آزاد شد و نشان داد دانایی توانایی به دنبال دارد و برای دانا شدن باید زمان و هزینه صرف کرد. اجازه دهید جمله پایانی این مقاله را این‌طور بگوییم. بدون نیروی کار بامهارت و آموزش‌دیده چه به لحاظ فناوری و چه به لحاظ پایبندی به منافع ملی کشور و چه به لحاظ فرماندهی استراتژیک، خرمشهر آزاد نمی‌شد. نبرد آزادسازی خرمشهر یک شاهکار کم‌مانند ایرانی در ترکیب فنون جنگی و فناوری بود. سزاوار است نسل‌های بعد ایران در کتاب‌های درسی خود داستان آزادسازی خرمشهر را از منظر نیروی انسانی کارآمد و فناوری روزآمد بخوانند و بدانند. با گذشت بیش از 30 سال از جنگ و با توجه به گستردگی و طولانی بودن نبرد هشت ساله کشورمان با عراق، ممکن است در تاریخ‌ها و نام افراد و زمان رویدادها اختلاف‌نظرهایی پیش آید، اما آنچه برای نویسندگان این مقاله حائز اهمیت است و بر آن تأکید دارند، خدشه‌ناپذیری اهمیت «فناوری و آموزش» است. مهم‌ترین میراث جنگ هشت‌ساله برای نسل بعد که در آن دلیرمردان و شیرزنان کشورمان با نثار مال و جان، در هر لباسی که بودند،
گام‌برداشتن کشور در صنعت و فناوری و آموزش نیروی متخصص و میهن‌دوست است.
یادمان
نویسندگان به رسم ادب و با کمال احترام و افتخار این مقاله را به نیابت از تمام قهرمانان و شهدا و جانبازان و اسرای عملیات آزادسازی خرمشهر به دو سرباز همیشه جاودانه در دفتر عشق به میهن تقدیم ‌می‌کنند: سرهنگ خلبان «محمود اسکندری» و سرلشکر خلبان شهید «علیرضا حرّاف».
* و ** سرهنگ خلبان شکاری (اف‌-14) بازنشسته نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران

نزدیک به سی‌وپنج سال از پایان آخرین جنگ کلاسیک ایران و ایرانیان گذشته است. جنگی میان دو همسایه که بخشی از تاریخ‌شان به هم گره خورده است و هنوز هم می‌توان در کشوری که امروز عراق نام دارد و محصول فروپاشی امپراتوری عثمانی است، ردپای تمدن ایران را در تاریخ و بناهای عراق دید. چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام. نبردی خونین و طولانی میان ایران و عراق درگرفت که لقب طولانی‌ترین جنگ کلاسیک قرن بیستم را به خود اختصاص داد. جنگ ایران و عراق از یک منظر کاملا نامتعارف بود. نامتعارف نه به معنای اینکه ایران با یکی از دو ابرقدرت آن زمان، ایالات‌متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی وارد جنگ مستقیم شده بود یا مثل ژاپن مورد حمله سلاح‌های هسته‌ای قرار گرفته بود؛ غیرمتعارف از نظر شرایط حاکم بر جنگ. ارتش ایران، زمانی ارتش عراق را بسیار کمتر از آن می‌دید که دشمنی جدی به‌حساب آورد؛ هرچند هرگز جانب احتیاط را از دست نمی‌داد و به گواه تاریخ معاصر همواره از نواحی غربی احساس خطر می‌کرد، اما با تحولات تاریخی‌ای که در ایران رخ داد، دشمنی که قدرت نظامی‌اش را بسیار کمتر از خود می‌پنداشتیم، در برهه کوتاهی بخش‌هایی از خاک کشورمان را اشغال کرد و جنگی را رقم زد؛ آن هم درست در برهه‌ای که ایران دچار ناپایداری‌های سیاسی بود و ارتش نای نفس‌کشیدن نداشت، چه برسد به جنگی طولانی. تقریبا تمام جوانان امروز جنگ و صحنه‌های خوب و بد آن را ندیده‌اند و صرفا بخش‌های گلچین‌شده با روایتی دست‌چین‌شده از آن را شنیده‌اند، اما شنیدن کِی بود مانند دیدن. تمام قسمت‌های غربی کشورمان اشغال یا پاره‌پاره شده بود. آبادان، قطب صنعتی ایران، محاصره سختی را از سر گذراند. مهران و نفت‌شهر از دست‌مان به در شد و خرمشهر زیبا اشغال شد. زمانی که خرمشهر با وجود آن‌همه فداکاری و بذل جان و ریخته شدن خون‌ها بر زمین، به چنگ دشمن افتاد، جنگ حالتی حیثیتی به خود گرفت. وای اگر خرمشهر به آغوش میهن بازنگردد! دشمن با یاری دیگران، پای پیشرفته‌ترین فناوری روز جهان را که امکان دسترسی به آن را داشت، به میان کشید. اینجا بود که آبرو و شرف ما نیز در گرو توان و قابلیت‌مان در بهره‌گیری از فناوری، آن‌هم فناوری مدرن قرار گرفت. دشمن ما برخوردار از پیشرفته‌ترین ادوات نظامی‌ای بود که می‌توانست با تکیه بر دلارهای نفتی‌اش و نیز کمک دیگر همسایگان عربی و هم‌پیمانان غیرعربی تهیه کند و پای کار آورد. تلاش ارتش ایران هم برای دستیابی به آن حد از تجهیزات روز دنیا کاملا حیاتی بود. برخی از تجهیزات نظامی ایران قدیمی، اما خوب بودند. نقطه قوت ارتش هم اراده راسخ برای دفاع از کیان ایران بود و مهارت نیروهای متخصص که پیش‌تر و در زمان صلح، سخت‌گیرانه آموزش دیده بودند. بخش مهمی از آفند و پدافند ما و نیز ارتش عراق بسته به نیروی هوایی و حضور مؤثر در آسمان بود. بخشی هم که شامل نیروهای عمل‌کننده سطحی بود باز هم سهم فراوانی بر دوش می‌کشیدند. نیروی زمینی و سازمان هواییِ آن موسوم به هوانیروز در تمام طول جنگ با تمام توان و شرايطی بسیار دشوار در مقابل دشمنی ورزیده در حال جنگ بود که او هم در سازمان هوانیروزِ خود بهره‌مند از فناوری بود و سخت می‌جنگید. به عبارتی دقیق‌تر هر آنچه در جنگ داشتیم، از جنگنده پیشرفته تامکت گرفته تا سلاح انفرادی سربازان پیاده، همگی متکی بر فناوری و صنعت بودند. در طرف مقابل یعنی ارتش عراق هم همین شرایط حاکم بود. خوب است همین‌جا و در مقدمه مقاله این نکته مهم را یادآور شویم. متأسفانه یکی از آفات مطالعات جنگ ایران و عراق دست‌کم انگاشتن ارتش عراق است. بسیاری از فیلم‌ها و کتاب‌ها این‌گونه وانمود کرده‌اند که ارتش عراق، ارتشی کم‌توان و فاقد نیروی متخصص بود. این نگاه بسیار آسیب‌زاست و صدالبته به دور از حقیقت. ارتش عراق یکی از قدرتمندترین ارتش‌های منطقه و اعراب بود. زرهی ارتش عراق زبانزد بود و سربازانش آموزش‌دیده. اگر ایرانی‌ها عملیات منحصربه‌فرد «ایچ-۳» را در کارنامه خود دارند که از بی‌نظیرترین عملیات هوایی دنیا به شمار می‌رود و اگر دو خلبان نامور ایرانی، «محمود اسکندری» و «عباس دوران»، توانستند حلقه پدافندی بغداد را بشکنند، در مقابل عراقی‌ها هم با هر آنچه داشتند سرسختانه می‌جنگیدند و عملیات موفقی همچون بمباران نیروگاه نکا را اجرا کردند؛ بنابراین خوب است خوانندگان جوان این مقاله که آشنایی چندانی با مطالعات جنگ ایران و عراق ندارند، بدانند که ایرانی‌ها با دشمنی نیرومند و قوی مواجه بودند؛ هم در زمین و هم در آسمان.
نگاهی به توان نظامی دو طرف در آغاز جنگ
وقتی جنگ شروع شد ارتش ایران انسجام لازم را نداشت، اما در نقطه مقابل ارتش عراق خود را آماده کرده بود. حال که سال‌ها از پایان جنگ گذشته است، مسلم شده که گزارش‌هایی از تحرکات ارتش عراق پیش از آغاز رسمی درگیری در آخرین روز شهریور سال 59 وجود داشت، اما دو سال بعد از آغار جنگ و تا مقطع بعد از آزادسازی خرمشهر برگ برنده به نفع ایران ورق خورد. درباره چرایی این اتفاق دلایل زیادی وجود دارد و کتاب‌ها و مقاله‌های متنوعی نوشته‌اند، اما به باور نویسندگان این مقاله یکی از مهم‌ترین دلایل پیروزی‌های ایران از آغاز جنگ و تا بازپس‌گیری خرمشهر فناوری موجود در ارتش ایران بود. هیچ‌یک از دو کشور ایران و عراق در آن مقطع از سازندگان و تولیدکنندگان تجهیزات نظامی سنگین و نیمه‌سنگین نبودند و بخش قابل‌توجه آن خریدهای نظامی دو کشور بود. عراقی‌ها بیشتر از شوروی تسلیحات خریده بودند و ایرانی‌ها تا پیش از سال ۱۹۷۹ میلادی از غرب. حتی شاید بتوان رویارویی دو کشور را از منظر فناوری، رویارویی صنعت غربی و شرقی دانست. کارشناسان و صنعتگران غربی و شرقی نظاره‌گر عملکرد تجهیزات در زمین و دریا و آسمان دو کشور درگیر جنگ بودند. دو کشور با امکانات تسلیحاتی‌ای که داشتند وارد کارزار جنگ شدند. این نکته را نباید از قلم انداخت که ایرانی‌ها در تمام طول جنگ تحریم تسلیحاتی بودند و امکان خرید تجهیزاتی همچون جنگنده را نداشتند، اما عراقی‌ها طی هشت سال خریدهای قابل‌توجهی داشتند که از جمله آن انواع رادارها و جنگنده‌ها و سامانه‌های آفندی و پدافندی است. در آغاز جنگ زرهی عراق بسیار قوی ظاهر شد و شش ماه اول جنگ بار اصلی بر شانه‌های نیروی هوایی ایران بود. اف‌-14‌ها از آسمان محافظت می‌کردند، فانتوم‌ها و تایگرها به عراق و حتی عمق استراتژیک آن حمله می‌کردند و بالگردهای رزمی هوانیروز به مقابله با تانک‌های عراقی مشغول بودند. به‌هرروی در آغاز جنگ در تعداد و تنوع تسلیحات دو طرف تفاوت‌های آن‌چنان معنادار و برجسته‌ای وجود نداشت. این‌گونه نبود که یکی از طرفین از یک‌چیز مثلا تانک یا جنگنده بیست یا سی برابر طرف دیگر داشته باشد. عراقی‌ها جنگ را با امید به اینکه خیلی زود کل استان خوزستان را اشغال خواهند کرد، شروع کردند، اما در این هدف ناکام ماندند و این ناکامی تا پایان جنگ ادامه داشت. خرمشهر آزاد شد و حصر آبادان شکست. در طرف مقابل هم ایرانی‌ها نتوانستند تا پایان جنگ بغداد را تصرف کنند. امروز که جنگ بیش از سه دهه است که تمام شده تئوری‌های زیادی مطرح است، اما اگر در همان زمان ایرانی‌ها تعداد جنگنده‌هایشان سه یا چهار برابر بود یا اگر توان موشکی بومی مدرن چشمگیری داشتند، روند جنگ به‌گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد.
نقش فناوری در مقاومت 34روزه خرمشهر
در تاریخ جنگ ایران و عراق، یکی از مهم‌ترین رویدادها مقاومت 34روزه این شهر است. در این مقاومت 34روزه، بار اصلی بر دوش تکاوران نیروی دریایی ارتش بود که فرمانده‌شان ناخدا «هوشنگ صمدی» بود. افراد دیگر و نیروهای مردمی هم بودند که در این مقاومت پرافتخار حضور داشتند، اما تنها نیرویی که کارآزموده بود و از تجهیزات مبتنی بر فناوری بهره می‌جست، تکاوران بودند. بی‌هیچ شکی نیروهای تکاور در کنار ورزیدگی فردی به‌شدت به تجهیزات متکی هستند و اگر تاریخ این 34 روز را بخوانید درمی‌یابید تک‌تک تکاوران مدافع خرمشهر با ادوات سبک و نیمه‌سنگین به دفاع پرداختند. از تفنگ و تیربار گرفته تا انواع خمپاره‌انداز و ماشین‌های زرهی حامل توپ. مقاومت 34روزه باعث شد تا نیروهای مسلح ایران فرصت بازیابی داشته باشند و این در حالی بود که اگر استقامت 34روزه نبود کار جنگ برای ایرانی‌ها بسیار دشوار می‌شد. در این 34 روز در یک‌سو تکاوران کاربلد و نیروهای مردمی و داوطلب بودند که جان شریفشان را به میدان دفاع آورده بودند و در سوی دیگر تجهیزاتی که در اختیار ناخدا «صمدی» و تکاورانش بود. ارتش عراق بسیار قدرتمند و پرتوان ظاهر شده بود. تعداد نیروهایش بیش از ده برابر نیروهای ناخدا «صمدی بود»، اما آنچه خرمشهر را 34 روز نگه داشت فهم عمیق و مبتنی بر دانش نظامی ناخدا بود و تجهیزاتی که خوب می‌دانست چگونه از آن استفاده کند، ولو یک تیربار نیمه‌سنگین ساده.
سقوط خرمشهر از نگاهی دیگر
بالاخره خرمشهر در اولین پاییز آغاز جنگ سقوط کرد و گویی قلب ایران بود که به درد آمده بود. برای سقوط خرمشهر کتاب‌ها و مقالات زیادی وجود دارد، ولی نگاه فناورانه به این رویداد تلخ بدین قرار است: ارتش عراق با بهره‌گیری از آتش سنگین توپخانه، بمباران‌های بی‌وقفه و نیز تعدد نیروی نظامی توانست مقاومت 34روزه نیروهای مردمی، گردان دژ نیروی زمینی و تکاوران دریایی را بشکند و بعد از 34 روز مقاومت خیابان به خیابان و خانه به خانه خرمشهر سقوط کرد. در گاه‌شماری یورش ارتش عراق به خرمشهر، مقاومت 34روزه، سقوط، استقرار عراقی‌ها و نیز عملیات باز‌پس‌گیری، همه‌جا ردپای فناوری طرفین به چشم می‌خورد. چه نیروهای زمینی و زرهی و توپخانه، چه هوانیروز و بالگردهایش و موشک‌هایشان، چه جنگنده‌های شکاری و بمب‌افکن و رهگیر. عراقی‌ها بعد از اشغال خرمشهر دست به احداث استحکامات زدند و در صدر آن پلی را روی اروند ساختند که امکان تردد و پشتیبانی وجود داشت. ایرانی‌ها هم در عملیات بازپس‌گیری دقیقا این پل را هدف قرار دادند که شرح آن در ادامه خواهد آمد.
نقش بی‌بدیل نیروی هوایی در آزادسازی خرمشهر
در عملیات بازگرداندن خرمشهر به آغوش میهن نیروی هوایی و هوانیروز ارتش اگرنه بار اصلی جنگ، اما مهم‌ترین بخش آن را بر دوش داشتند. برای یگان‌های پروازی نیروی هوایی که شامل شکاری‌-بمب‌افکن‌ها، هواپیماهای ترابری و نیز پدافند ضدهوایی بود، شب و روز تفاوتی نداشت. بی‌هیچ تردیدی انجام این حجم بالا از عملیات آفندی و پدافندی، بدون بهره‌گیری از فناوری‌های مدرن آن روز که مهندسان و تکنیسین‌ها در پشت جبهه، در پایگاه‌های نیروی هوایی و هوانیروز برای سامانه‌های پروازی انجام می‌دادند، امکان‌پذیر نبود. جنگنده بمب‌افکن‌های فانتوم اف-چهار با کوبیدن مواضع دشمن او را زمین‌گیر کرده بودند. شکاری-رهگیر تامکت اف-14 که در زمان خودش از برترین فناوری برخوردار بود و شاهکار صنعت به شمار می‌رفت با شکار فراوان و بی‌وقفه جنگنده‌های دشمن امانش را بریده بودند. یگان‌های ترابری هوایی در این میان ارتباط بسیار خطرناک اما حیاتی را برقرار کرده بودند. اجازه دهید قبل از اینکه با موشکافی بیشتر به اهمیت فناوری بپردازیم، به عملیات آزادسازی خرمشهر با دوربین آمار و ارقام نگاهی بیندازیم. آمار بسیار خلاصه‌ای که گویای بزرگی و گستردگی این عملیات است که متکی بر استفاده شگرف و کم‌نظیر از فناوری پیشرفته در آن برهه تاریخی است. در این عملیات نیروی هوایی نزدیک به هزار سورتی پرواز مراقبت مسلحانه و اسکرامبل را توسط جنگنده‌های تامکت و فانتوم و تایگر انجام داد. ۱۳۰ سورتی پرواز مأموریت بمباران مناطق و یگان‌های دشمن توسط شکاری‌های بمب‌افکن فانتوم و تایگر اجرا شد. روی‌هم‌رفته بیش از ۳۸۰٬۰۰۰ پوند مهمات جنگی، معادل ۲۰۰ تن بمب بر سر دشمن فروریخت که اگر به این مقدار مهماتی همچون موشک‌های فینیکس، اسپارو، سایدوایندر، هاوک و نیز دیگر گلوله‌های مختلف توپخانه را هم اضافه کنیم، مقدار مهمات فروریخته بر سر دشمن بالغ ‌بر دو برابر خواهد شد. ۲۲ سورتی پرواز عکسبرداری هوایی در این عملیات صورت گرفته است. بیش از ۲۵۰۰ سورتی پرواز انواع دیگر پرنده‌های ترابری، سوخت‌رسانی و انتقال فرماندهان را هم باید به شاهکارهای این عملیات افزود. در این فاز از نبرد هشت‌ساله بیش از ۵۵ جنگنده و بالگرد نظامی دشمن هدف موشک‌های هوا به هوا و پدافند زمین به هوا قرار گرفتند. در مقابل نیروی هوایی ارتش چهار فروند فانتوم از دست داد و سه فروند دیگر آسیب جدی دیدند. نیروی هوایی در این عملیات چهار خلبان شهید تقدیم کرد و سه خلبان دیگر به اسارت درآمدند. اجازه دهید کمی بیشتر و با نگاهی فناورانه به عملیات آزادسازی خرمشهر از آسمان نگاه کنیم. نیروی زمینی عراق خرمشهر را به مدت ۵۷۶ روز در اشغال خود داشت. بعد از مقاومت 34روزه تکاوران نیروی دریایی ارتش و دیگر نیروهای کمکی، خرمشهر سقوط کرده و حالا در آستانه آزادسازی بود. مهم‌ترین و اصلی‌ترین عاملی که توانست خرمشهر را به آغوش میهن بازگرداند دو پرواز بسیار حیاتی بود. یکی پرواز فوتوفانتوم یا فانتوم شناسایی بود و دیگری پرواز فانتومی که توانست پل شناور عراقی‌ها روی رودخانه اروند را منهدم کند. بیایید به همین چند خط بالا با دوربین فناوری نگاه کنیم. فوتوفانتوم جنگنده‌ای است که روي آن چندین دوربین عکاسی ویژه نصب کرده‌اند و کار آن عکسبرداری از مواضع دشمن است. بدون داشتن تصاویر از مواضع دشمن امکان بمباران آن یا وجود ندارد یا بسیار دشوار است. گام اول در آسمان عکسبرداری است. تجهیزات عکسبرداری همگی ابزارهایی اپتیکی و غیراپتیکی متکی بر دیگر تکنیک‌های عکسبرداری‌اند که محصول فناوری است. فوتوفانتوم جنگنده‌ای است که باید خیلی سریع وارد عمل شود، با سرعت بالا پرواز کند و در سرعت بالا عکاسی کند. چنین جنگنده‌ای با فناوری آن روز نیازمند انواع سامانه‌های اختلال و پاد-اخلال است تا از گزند سامانه‌های موشکی دشمن در امان باشد. بعد از تهیه تصاویر لازم، نوبت به تفسیر و برنامه‌ریزی می‌رسد. فرایند تفسیر تصاویر هوایی خود علمی گسترده است و نیازمند آموزش و مهارت. بعد از این مرحله هم نوبت به بمباران می‌رسد. فضایی را تصور کنید که از زمین و آسمان گلوله می‌بارد. آسمان پر است از انواع موشک‌ها و گلوله‌ها. امواج الکترومغناطیسی در طول‌موج‌های متعدد در تمام بیسیم‌ها شنیده می‌شود. فضا تب‌آلود است و ترسناک. حال باید فانتوم اف‌-چهار به خلبانی «محمود اسکندری» و کابین عقب او از میان آتش و دود پل عراقی‌ها را منهدم کنند؛ پلی روی رودخانه اروند. خوب است همین‌جا به‌سان پژوهشگران راستین نصب این پل توسط عراقی‌ها را هم نمونه‌ای از مهارت مهندسی ارتش عراق بدانیم. نه نصب این پل کاری بدوی بود و نه انهدام آن کاری آسان. البته برای نویسندگان مشخص نیست که آیا نصب پل شناور روی اروند کار واحدهای مهندسی خود عراق بود یا مشاوران خارجی آن را به سرانجام رسانده بودند. به‌هرحال سرهنگ خلبان «محمود اسکندری» و کابین عقبش خلبان «علی‌اکبر زمانی» با پروازی به‌یادماندنی پل را منهدم کردند و ارتباط لشکر یازدهم عراق با پشتیبانی‌اش قطع شد. در مهارت ستودنی خلبانان ایرانی شکی نیست، اما یادمان باشد جنگنده فانتوم که در زمان خود شاهکار صنعت بود، نقشی محوری داشت. چه‌بسا اگر به‌جای فانتوم جنگنده‌ای هم‌رده از شوروی بود، امکان چنین عملیاتی وجود نداشت. فانتوم با آن طراحی عالی، موشک‌هایی که حمل می‌کند و قابلیتی که در اختیار خلبان می‌گذارد، عامل مهمی در موفقیت است. به زبان ساده فناوری صنعتی و خلبان زبده مکمل هم شدند تا ایرانی‌ها خرمشهر را باز پس گیرند و عراق با شکستی سنگین و برجای گذاشتن ۲۰٬۰۰۰ اسیر و هزاران کشته و مجروح، قافیه را به فناوری و مهارت ببازد. گوشه‌ای دیگری از کار را تامکت‌ها بر عهده داشتند. تامکت در تمام دوره جنگ هشت‌ساله برای عراقی‌ها کابوسی تلخ بود که دقیقا از فناوری آن سرچشمه می‌گرفت. تامکت جنگنده‌ای مافوق صوت است و توانایی پرواز در ارتفاع بالا را دارد که مزیتی مهم است. بال‌های متغیر و طراحی آیرودیناميکی آن امکان انواع مانورها را می‌دهد. از برترین نقاط قوت این رهگیر تراز اول رادار آن است. اساسا رادار جنگنده نقش بسیار مهمی را در پیروزی‌های هوایی آن ایفا می‌کند و رادار اف-14 در نوع خود عالی است. این رادار آن‌چنان عالی و قدرتمند است که تمام دوره جنگ از تامکت و رادارش به‌عنوان پرنده‌ای که توان پوشش نقاط کور راداری را دارد، استفاده می‌کردند. آمار پیروزی‌های تامکت در جنگ بسیار بالاست و چندین خلبان ایرانی شکارهایی بیش از ده مورد را دارند که اگر بخشی از آن مهارت خلبان و اقبال آنها در روبه‌رو شدن با جنگنده دشمن بوده، بخش دیگر آن به رادار آن ربط دارد که در دماغه آن نصب شده است. نقطه قوت دیگر تامکت‌های ایرانی موشک‌های دوربرد فینیکس است. موشک فینیکس سلاحی مرگبار بود برای نیروی هوایی عراق. سامانه موشکی فینیکس چندین سطح از جنگنده‌های متداول آن زمانِ نیروی هوایی عراق پیشرفته‌تر بود و همین عامل قوت سبب شد تا در آسمان اقتدار از آن ایران باشد و در زمین خرمشهر آزاد شود. در بخش دیگر نیروی هوایی هواپیماهای ترابری بودند. هواپیمایی همچون سی-۱۳۰ با توان تاکتیکی بالایی که دارد و با تحرک‌پذیری عالی در شرایط آب و هوایی متفاوت امکان جابه‌جایی نیروها را فراهم آورد. به زبان ساده فرایند انتقال نیرو از نقطه‌ای به نقطه دیگر در زمان جنگ و در حین انجام عملیات اهمیتی حیاتی دارد. آنچه هواپیمای نسبتا پهن‌پیکر سی-۱۳۰ را متمایز کرده، فناوری خوب آن زمان در ساخت آن است؛ هواپیمایی که جان‌سخت است و پرقدرت. هیچ‌کدام از هواپیماهای هم‌رده عراقی به‌اندازه سی-۱۳۰ خوش‌پرواز نبودند. بخش دیگری از اقتدار آسمان ایران را باید برگرفته از هواپیماهای سوخت‌رسان بدانیم. شاید باورش سخت باشد، اما فرایند بسیار تکنیکی سوخت‌گیری در آسمان تأثیر مهمی در پیروزی نبردهای هوایی و پیروزی روی زمین دارد. سوخت‌گیری در آسمان از تانکر سوخت‌رسان کار آسانی نیست. هواپیمای سوخت‌رسان در بالا و جنگنده خواهان دریافت سوخت زیر بال آن قرار می‌گیرد و هر دو با سرعتی نسبتا بالا در حال پرواز هستند. کوچک‌ترین خطا می‌تواند منجر به حادثه شود. در این میان همه‌چیز بستگی به فناوری به کار رفته دارد؛ از اتاق کنترل سوخت‌رسان گرفته تا جنس آلیاژ به کار رفته در میله سوخت‌رسان. اگر بنا باشد جنگنده به فناوری دریافت سوخت در آسمان، چه در روز و چه در شب مجهز نباشد و اگر بنا باشد فرود بیاید و روی زمین سوخت‌گیری كرده و دوباره پرواز کند، در همین فاصله هواپیماهای دشمن می‌توانند به‌راحتی بمباران کنند و بازگردند. به زبان دیگر نداشتن یک فناوری منجر به تلفات بسیار می‌شود. فارغ از فضای احساسی شکل‌گرفته درباره جنگ، نقش فناوری آن‌چنان پررنگ است که بدون آن آزادسازی خرمشهر امکان‌پذیر نبود.
نقش مهم نیروی دریایی در آزادسازی خرمشهر
نیروی دریایی همچون نیروی هوایی به‌شدت متکی بر فناوری است. ایران به سبب اینکه در شمال دریای کاسپین را دارد و در جنوب علاوه بر اروند دریای مهم عمان و خلیج‌فارس را شامل می‌شود، همواره به نیروی دریایی نیازمند بوده و همیشه هم نیروی دریایی از بخش‌های مهم ارتش ایران در طول تاریخ به شمار می‌رفت. در جنگ ایران و عراق هم ایرانی‌ها با تکیه بر برتری فناورانه نیروی دریایی ایران و نیز نیروی هوایی کشورمان، نیروی دریایی عراق را که بسیار کم‌توان بود، خیلی زود منهدم کردند. جا دارد همین‌جا از تکاوران نیروی دریایی ارتش یاد کنیم که با تکیه بر مهارت‌های تکاوری و فناوری دریایی دو اسکله مهم البکر و الامیه را نابود کردند. فرایند انهدام اسکله‌ها کاری تکنیکی است. به نقش نیروی دریایی از منظر فناوری در عملیات آزادسازی خرمشهر بازگردیم. در این عملیات نیروی دریایی با هواناوها -كه به رده‌ای از هواپیما و بالگردهایی گفته می‌شود که توانایی فرود و برخاستن و انجام دیگر اقدامات رزمی روی آب را دارند- حضور داشت. داشتن هواپیمای رزمی یا شناسایی یا بالگرد نجات یا بالگرد رزمی روی آب، در روشنایی روز و تاریکی شب نشان از نیازمندی‌های ویژه می‌دهد. از دستگاه‌های ناوبری روی آب تا چراغ‌هایی مختص شب و دوربین دید در شب. اگر این تجهیزات نباشند و اگر نیروی متخصص که بتواند از این تجهیزات استفاده کند، تربیت نشده باشد، عملیات نظامی موفق هم وجود خارجی ندارد. در اهمیت نیروی دریایی و ضرورت فناوری‌های نوین آن همین بس که در تمام دوره جنگ و حتی تا همین امروز، شاهرگ اقتصادی کشورمان نفت است و صادرات آن. زمان جنگ عراقی‌ها با خرید جنگنده‌های غربی همچون سوپراتاندارد و میراژ و نیز موشک‌های اگزوسه که مخصوص شکار نفت‌کش‌هاي ایرانی بود، سعی در مختل کردن صادرات نفت ایران داشتند. اساسا نفت عامل مهمی در طی جنگ به شمار می‌رفت و حمله به تأسیسات نفتی در اولویت هر دو کشور بود. نیروی هوایی بخش مهمی از کار را بر عهده داشت که حراست از آسمان کشور در جزایر و دریاها بود، اما نیروی دریایی با تکیه بر شناورها، قایق‌ها، ادوات رزمی که در اختیار داشت و نیز گستره‌ای از پرنده‌های هوادریا نقش ‌بسزایی در امنیت و اقتدار دریا و صادرات نفت داشت. اگر هواناوی مناسب نداشتیم نمی‌توانستیم از نفت‌کش‌ها مراقبت کنیم و انهدام نفت‌کش یعنی بریده شدن شریان اقتصاد.
نقش کلیدی نیروی زمینی در آزادسازی خرمشهر
در عملیات آزادسازی خرمشهر نیروی زمینی یا بهتر بگوییم نیروهای عمل‌کننده روی زمین در کنار دیگر نیروهای نظامی کشور، با بیشترین تعداد نیرو حضور داشت. احتمالا اولین تصویری که از نیروی زمینی در ذهن افراد شکل می‌گیرد سربازی است با یک کوله و یک تفنگ یا سربازانی که در یک صف به‌سوی جنگ می‌روند، اما این تصویر بسیار ناقص است. نیروی زمینی یعنی یک تیم کاری بزرگ شبکه‌گون با انواع تجهیزات کششی و خود-کششی. وقتی از زمین حرف می‌زنیم یعنی جنگیدن در اقلیم‌های متفاوت با ویژگی فیزیکی متفاوت از جمله بیابان و دشت و جلگه و نیزار و ساحل و کوه. از راه رفتن روی زمین گرفته تا جابه‌جایی ادوات سنگین توپخانه، همه و همه نیازمند فناوری است. از پوتین سربازان گرفته تا دوربین دید در شب همگی گوشه‌هایی از فناوری‌اي هستند که نیروی زمینی به‌شدت به آن وابسته است. در آزادسازی خرمشهر توپخانه ایران نقش بسیار مهمی را ایفا کرد و خوش درخشید. هماهنگ‌سازی تنوع بالایی از تجهیزات و نفرات در نیروی زمینی کار آسانی نیست، اما ایرانی‌ها موفق شدند خرمشهر را با تکیه بر برنامه‌ریزی دقیق آزاد کنند.
نقش دیگر بخش‌های متکی بر فناوری
عملیات آزادسازی خرمشهر چیزی کمتر از یک ماه به درازا کشید. در کنار تمام واحدهای رزمی نام‌برده در بالا که فناوری‌محور بودند، بخش‌های دیگری هم بودند که حضوری مؤثر و ضروری داشتند و فناوری و دانش نقش کلیدی داشت. یکی از بخش‌های بسیار مهم در جنگ و نیز در این عملیات گسترده واحدهای پزشکی و پزشکان و گروه‌های درمانی بودند. فرایند انتقال مجروحان جنگی کاری پیچیده است. نیروها با جراحات کم یا زیاد از صحنه نبرد خارج و با ادوات زمینی یا هوایی به بیمارستان‌ها منتقل می‌شوند. شاید باورش سخت باشد، اما توان یک کشور در تولید تجهیزات پزشکی نظیر گاز استریل و انواع سرم شست‌وشوی زخم و ابزارهای جراحی و نخ بخیه و صدها چیز دیگر تأثیر مستقیم در سرنوشت جنگ و سرنوشت نیروهای مجروح دارد. اگر به فیلم‌های جنگی برجای‌مانده از جنگ اول و دوم جهانی نگاه کنید حتی پیشرفت فناوری را در تولید برانکار خواهید دید. توانایی یک کشور در مخابرات و تجهیزات الکترونیکی بی‌اندازه در سرنوشت جنگ تأثیر دارد. به‌ویژه امروزه جنگ‌ها به سمت جنگ الکترونیک رفته و تا مغز استخوان متکی بر فناوری است. تهیه غذای نیروها و وسایل بهداشتی مناسب با شرایط جنگی تأثیر مستقیم بر سرنوشت جنگ و کشور دارد. درواقع هر آنچه می‌بینیم، از بند پوتین گرفته تا سامانه راداری و کامپیوتری جنگنده‌ها همگی جلوه‌های فناوری است که در جنگ کاربرد دارد و در آزادسازی خرمشهر می‌توان مثال‌های بسیاری برای آن پیدا کرد.
پشت‌صحنه جنگ‌های امروزی
از نبرد غرورآفرین و سرنوشت‌ساز آزادسازی خرمشهر سال‌های زیادی گذشته است. جوانانی که آن روز مشغول جنگ بودند، امروز در پیری به سر می‌برند و نوزادانی که آن روز به دنیا آمده‌اند، نیروی جوان امروز کشور هستند. عوامل متعددی دست‌به‌دست هم داد تا خرمشهر آزاد شود و در این مقاله به اهمیت فناوری اشاره کردیم، اما نکته‌ای را نباید از یاد برد. جنگ‌های امروزی بیش از زمان آزادسازی خرمشهر فناوری‌محور شده‌اند. آن زمان اینترنت وجود نداشت، رمزنگاری کوانتومی کاربردی نبود، تجهیزات اپتیکی و لیزری و راداری این‌گونه پیشرفت نکرده بودند. این خاصیت جنگ است که با تمام ویرانی‌ها و بدی‌ها برای کسانی که نگاه استراتژیک و دانش‌محور دارند، پیشرفت صنعتی در پی دارد. جنگ جهانی دوم باعث توسعه اخترشناسی رادیویی شد و جنگ‌های دیگر فناوری ساخت جنگنده را ارتقا داد. جنگ‌های آینده را گاه‌گاهی جنگ الکترونیک می‌نامند و جنگ امواج و اینترنت. در پشت‌صحنه جنگ‌های امروزی تعداد قابل‌توجهی پژوهشگر نشسته‌اند و دستاوردهای علمی آنها گاهی در صلح و گاهی در جنگ متجلی می‌شود. جنگ‌های آینده جنگ فناوری است و برنده کسی است که از مرحله «فن-آوری» به «فناوری برسد».
درس‌هایی از آزادسازی خرمشهر
در مجموع نبرد آزادسازی خرمشهر همان‌گونه که از دیدگاه شجاعت و دلاوری و فداکاری و ایثار و نیز ابداع روش‌های هوشمندانه و خلاقانه جنگی در جهان بی‌نظیر است، به همان اندازه هم از بابت استفاده از فناوری‌های مدرن در دسترس و به‌کارگیری جنگ‌افزارها و سامانه‌های پیشرفته همچون سامانه موشکی پدافند هاوک و جنگنده تامکت بررسی‌پذیر است. بدون قابلیت‌های فانتوم‌ها و تایگرها، بدون وجود بالگردهای کبرا، ۲۱۴ و شینوک، بدون توپخانه و ادوات زرهی نیروهای سطحی، بدون امکانات راداری و مخابراتی، بدون ظرفیت‌های پروازی بالای یگان‌های ترابری، بدون یگان‌های واکنش سریع با تجهیزات مناسب و بدون بسیاری امکانات دیگر که همگی به فناوری بسته هستند، خرمشهر آزاد نمی‌شد. یکی از مهم‌ترین درس‌هایی که می‌توانیم از آزادسازی خرمشهر بگیریم اهمیت سرمایه‌گذاری روی فناوری است. جنگ با تمام بدی‌هایی که در تمدن بشر دارد برای کشورها همواره آزمون قابلیت‌های نیروی انسانی، توان محاسبات استراتژیک و نشان‌دهنده پتانسیل فناوری بوده است. جنگ آزمایشگاه بزرگی است که در آن همه‌چیز به بوته آزمون گذاشته می‌شود؛ از مسائل روان‌شناختی جامعه تا تولید قطعات مورد نیاز و تعمیر و مونتاژ و بسیاری کارهای دیگر. همان‌طور که بالا اشاره کردیم، وقتی به فناوری خوب دسترسی داشته باشیم برگ برنده با ماست. خسارتمان کمتر است و توان انهدام بیشتر. از سوی دیگر جنگ با اقتصاد و انرژی گره خورده است و یعنی فناوری در رابطه مستقیم با برتری اقتصادی و انرژی است. این موضوع صرفا مختص زمان جنگ نیست و در هر حالی چنین است. در حقیقت صرف هزینه برای فناوری سرمایه‌گذاری مطمئن است و بسیار سودآور. چه در زمان جنگ و چه در زمان صلح. لازم است اینجا به موردی مهم هم اشاره کنیم. تکنیسین‌هایی که یکی از حلقه‌های مهم به‌کارگیری فناوری هستند و در تمام جنگ و نیز عملیات آزادسازی خرمشهر وجودشان ضروری بود. جنگ آزمایشگاهی بزرگ است با انواع تجهیزات روی زمین و هوا و دریا. اهمیت تکنیسین‌ها را شاید بتوان در نیروی هوایی بهتر از هر جای دیگر مشاهده کرد. جنگنده‌هایی که خلبانان ایرانی با آن پرواز می‌کردند و عملیات نظامی غرورآفرینی را به سرانجام رساندند، سه نوع جنگنده آمریکایی اف-چهار، اف-پنج و شاهکار صنعت دهه هفتاد میلادی سوپرجنگنده شکاری-رهگیر اف-14 تامکت بود. در تمام هشت سال جنگ آنچه از بیرون به نظر می‌رسید عملیات غرورآفرین خلبانان بود، اما آنچه دیده نمی‌شد آماده‌سازی، بازآماد یا اورهال و تعمیرات جنگنده‌های آسیب‌دیده بود. آن‌هم با فشار کاری بالا در زمان جنگ. اگر تکنیسین‌ها نبودند نیروی هوایی ایران با داشتن زبده‌ترین خلبانان، در شرایط تحریم، زمین‌گیر بود و امکان مقابله با نیروی هوایی عراق را نداشت و ناگفته پیداست چه خساراتی به زیرساخت‌ها و شهرهای ایران وارد می‌آمد. حال می‌خواهیم با توجه به اهمیت فناوری در آزادسازی خرمشهر به یک سؤال مهم پاسخ دهیم. سؤالی که شاید پاسخ آن موتور محرک نسل جوان ایرانی باشد که خودشان و پدرانشان جنگ را ندیده‌اند. فناوری لازم را از کجا باید به دست آوریم. پاسخ ساده است با داشتن برنامه مدون و اصولی و سرمایه‌گذاری در آموزش کشور؛ از مهدکودک گرفته تا انستیتوهای پژوهشی. اگر بنا باشد به نسل‌های آینده این پیام را برسانیم که خرمشهر چگونه آزاد شد، باید به آنها بگوییم دو عامل نیروی انسانی متخصص و میهن‌دوست و فناوری خرمشهر را آزاد کرد. نسل آینده باید بداند از مهم‌ترین میراث خرمشهر علم و دانش و فناوری است. خرمشهر آزاد شد و نشان داد دانایی توانایی به دنبال دارد و برای دانا شدن باید زمان و هزینه صرف کرد. اجازه دهید جمله پایانی این مقاله را این‌طور بگوییم. بدون نیروی کار بامهارت و آموزش‌دیده چه به لحاظ فناوری و چه به لحاظ پایبندی به منافع ملی کشور و چه به لحاظ فرماندهی استراتژیک، خرمشهر آزاد نمی‌شد. نبرد آزادسازی خرمشهر یک شاهکار کم‌مانند ایرانی در ترکیب فنون جنگی و فناوری بود. سزاوار است نسل‌های بعد ایران در کتاب‌های درسی خود داستان آزادسازی خرمشهر را از منظر نیروی انسانی کارآمد و فناوری روزآمد بخوانند و بدانند. با گذشت بیش از 30 سال از جنگ و با توجه به گستردگی و طولانی بودن نبرد هشت ساله کشورمان با عراق، ممکن است در تاریخ‌ها و نام افراد و زمان رویدادها اختلاف‌نظرهایی پیش آید، اما آنچه برای نویسندگان این مقاله حائز اهمیت است و بر آن تأکید دارند، خدشه‌ناپذیری اهمیت «فناوری و آموزش» است. مهم‌ترین میراث جنگ هشت‌ساله برای نسل بعد که در آن دلیرمردان و شیرزنان کشورمان با نثار مال و جان، در هر لباسی که بودند،
گام‌برداشتن کشور در صنعت و فناوری و آموزش نیروی متخصص و میهن‌دوست است.
یادمان
نویسندگان به رسم ادب و با کمال احترام و افتخار این مقاله را به نیابت از تمام قهرمانان و شهدا و جانبازان و اسرای عملیات آزادسازی خرمشهر به دو سرباز همیشه جاودانه در دفتر عشق به میهن تقدیم ‌می‌کنند: سرهنگ خلبان «محمود اسکندری» و سرلشکر خلبان شهید «علیرضا حرّاف».
* و ** سرهنگ خلبان شکاری (اف‌-14) بازنشسته نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها