آيا دانشورزى ارزشى هم دارد؟
نگار كرميان
«فكر مىكنم توانايى انجام هر كارى ارزشمند است. چه نتيجه آن چيز خوب يا بدى باشد بستگى به شيوه استفاده از آن دارد، ولى اين توانايى ارزشمند است. يك بار در هاوايى مرا به ديدن يك معبد بودايى بردند. در آن معبد مردى گفت: مىخواهم چيزى به تو بگويم كه هیچگاه فراموش نخواهى كرد. سپس وى گفت: به هر انسانى كليد دروازههاى بهشت داده شده است. همين كليد دروازههاى جهنم را نيز مىگشايد. در مورد دانشورزى هم همينطور است. دانشورزى به نحوى كليد دروازههاى بهشت است و همان كليد دروازههاى جهنم را مىگشايد و ما هيچ دستورالعملى نداريم كه بدانيم كداميك چه دروازهاى است. آيا بايد اين كليد را به دور بيندازيم و هیچگاه راهى براى ورود به دروازههاى بهشت نداشته باشيم؟ يا اينكه با اين مسئله دستوپنجه نرم كنيم كه بهترين روش استفاده از كليد كدام است؟ البته اين موضوع هم يك مسئله بسيار جدى است، ولى من فكر مىكنم كه ما نمىتوانيم ارزش اين كليد دروازههاى بهشت را انكار كنيم. همه مسائل عمده روابط ميان جامعه و دانشورزى در همين قسمت نهفته است. هنگامى كه به يك دانشورز گفته مىشود كه او بايد در مورد تأثیرش بر اجتماع مسئوليت بيشترى به عهده بگيرد،
اين كاربردهاى دانشورزى است كه به آن اشاره مىرود. اگر در مورد توسعه انرژى هستهاى كار مىكنيد، بايد تشخيص دهيد كه اين انرژى مىتواند به شيوهاى زیانبخش به كار گرفته شود. بنابراين انتظار مىرود كه در اینگونه بحثها توسط يك دانشورز، اين مهمترين موضوع خواهد بود. ولى من بيش از اين در موردش صحبت نخواهم كرد. فكر مىكنم اگر بگوييم كه اينها مسائل مربوط به دانشورزى هستند، يك اغراق است. آنها بسيار بيشتر مسائل انسانى هستند. اين واقعيت كه چگونه از اين توانايى استفاده كنيم آشكار است، ولى چگونه آن را مهار كنيم آشكار نيست. چيزى است كه آنقدرها دانشورزانه نيست و چيزى نيست كه دانشورزان چيز زيادى دربارهاش بدانند». آنچه خوانديد بخشهايي از كتاب «معني همه اينها چيست؟» نوشته «ريچارد فاينمن» با ترجمه دكتر «محمدرضا توكلي صابري» است. در این کتاب، «ريچارد فاينمن»، فيزيكدان بزرگ آمريكايى، انديشههاى خود را در مورد زندگى، مذهب، سياست و موضوعات ديگر بيان مىكند. «فاينمن» سهم مهمى را در پيشرفت فيزيك قرن بيستم دارد. ديدگاه نمادشكن او به زندگى و بسيارى از ماجراجويىهای كنجكاوانهاش جايگاه مهمى را برايش به ارمغان آورد. شرح
دستاوردهاى دانشورزانه و آموزشى بیشمارش نمىتواند کاملا وجود اين دانشورز را توضيح دهد. شخصيت زنده و چندوجهى «فاينمن» در آثارش مىدرخشد. او پيوسته در مورد جهان اطرافش كنجكاو بود. كتاب «معنى همه اينها چيست؟» مجموعه سه سخنرانى «ريچارد فاينمن» در دانشگاه واشنگتن در سياتل است. او سعى دارد براى مخاطبان عمومى خود تضاد ميان دانشورزى و مسيحيت، صلح و جنگ، شبهدانشورزى و نقش سياستمداران را توضيح دهد. او در اولين سخنرانى در مورد ماهيت دانشورزى و وجود شك و عدم حتميت در آن تأکید مىكند. در دومين سخنرانى روى تأثیر ديدگاههاى دانشورزانه بر مسائل سياسى، بهويژه مسئله دشمنان ملى و مسائل مذهبى گفتوگو مىكند و در سومين سخنرانى شرح مىدهد كه جامعه چگونه به يك شخص دانشورز مىنگرد و اينكه اكتشافات دانشورزانه در آينده ممكن است چه مشكلات اجتماعىاي ايجاد كنند.
***
«ريچارد فاينمن» در سال ١٩١٨ در محله بروكلين، نيويورك، به دنيا آمد و دكتراى خود را در سال ١٩۴٢ از دانشگاه پرينستون دريافت كرد. او در جنگ جهانى دوم با وجود جوانى، نقش مهمى در پروژه منهتن، براى توليد بمب اتمى، در آزمايشگاههاى لوسآلاموس بازى كرد. پس از آن او در دانشگاه كورنل و در انستيتوى تكنولوژى كاليفرنيا به تدريس پرداخت. در سال ١٩۶۵ «فاينمن» به خاطر پژوهشهايش در زمينه الكتروديناميك كوانتوم به همراه «سين ايترو توماناگا» و «جوليان شوينگر» جايزه نوبل را در فيزيك دريافت كرد. دكتر «فاينمن» جايزه نوبل را به خاطر حل موفقيتآميز مشكلات نظريه الكتروديناميك كوانتوم دريافت كرد. او همچنين يك نظريه رياضى ارائه داد كه پديده ابرسيالى را در هليوم مايع توضيح مىدهد. به اين ترتيب با «مورى»-«گلمن» پژوهشهاى بنياديني در زمينه برهمكنشهاى ضعيف مانند تلاشى بتا انجام داد. در سالهاى بعد «فاينمن» با ارائه مدل فرايند تصادم پروتون پرانرژی نقشى كليدى در ايجاد نظريه كواركها بازى كرد. علاوه بر اين دستاوردها دكتر «فاينمن» روشهاى بنيادين جديد محاسبه و نمادگان را وارد فيزيك كرد-مهمتر از همه نمودارهاى همهجا حاضر «فاينمن» كه شايد بيش
از هر صورتگرايى در تاريخ دانشورزى معاصر، شيوه تصور و محاسبه فرايندهاى بنيادى فيزيك را تغيير داده است. «فاينمن» بهطور قابل ملاحظهاى آموزگار تأثیرگذاری بود. از همه اين جوايز، او بهويژه به مدال اورستد براى آموزش افتخار مىكرد كه در سال ١٩٧٢ دريافت كرد. سخنرانىهاى «فاينمن» درباره فيزيك، كه ابتدا در سال ١٩۶٣ منتشر شد، توسط منتقد ساينتيفيكآمريكن چنين توصيف شده است: «دشوار، ولى مغذى و خوشطعم. پس از ٢۵ سال اين كتاب راهنمايى براى آموزگاران و براى بهترين دانشجويان مبتدى است». براى افزايش فهم فيزيك در ميان مردم عادى، دكتر «فاينمن» خصوصيات قوانين فيزيكى و نظريه عجيب نور و ماده را نوشت. او تعداد مقالاتى در سطح پيشرفته منتشر كرد كه مرجع اساسى و كتاب درسى براى پژوهشگران و دانشجويان شده است. «ريچارد فاينمن» يك مرد اجتماعى سازنده بود. پژوهشهاى او در كميسيون چالنجر به خوبى معروف است، بهويژه نمايش مشهور او از حساسيت حلقه لاستيكى نسبت به سرما كه آزمايشى عالى بود و به چيزى بيش از يك ليوان آب يخ نياز نداشت. دكتر «فاينمن» كمتر براى كوششهايش در كميته مواد درسى ايالت كاليفرنيا در سالهاى ١٩۶٠ شناخته شده است كه در آن به
كيفيت پايين كتابهاى درسى اعتراض داشت. شرح دستاوردهاى دانشورزانه و آموزشى بيشمار «ريچارد فاينمن» نمىتواند بهطور كافى وجود اين مرد را توضيح دهد. همانطور كه هر خواننده حتى نوشتههاى تخصصى او مىداند، شخصيت زنده و چندوجهى «فاينمن» در آثارش مىدرخشد. علاوه بر آنكه او يك فيزيكدان بود، در زمانهاى مختلف او تعميركار راديو، قفلبازكن، هنرمند، رقصنده، نوازنده طبل و حتى كاشف رمز هيروگليف مايايى بود. او كه پيوسته در مورد جهان اطرافش كنجكاو بود، نمونهاى از يك تجربهگرا بود. «ريچارد فاينمن» در ١۵ فوريه ١٩٨٨ در لسآنجلس درگذشت.
«فكر مىكنم توانايى انجام هر كارى ارزشمند است. چه نتيجه آن چيز خوب يا بدى باشد بستگى به شيوه استفاده از آن دارد، ولى اين توانايى ارزشمند است. يك بار در هاوايى مرا به ديدن يك معبد بودايى بردند. در آن معبد مردى گفت: مىخواهم چيزى به تو بگويم كه هیچگاه فراموش نخواهى كرد. سپس وى گفت: به هر انسانى كليد دروازههاى بهشت داده شده است. همين كليد دروازههاى جهنم را نيز مىگشايد. در مورد دانشورزى هم همينطور است. دانشورزى به نحوى كليد دروازههاى بهشت است و همان كليد دروازههاى جهنم را مىگشايد و ما هيچ دستورالعملى نداريم كه بدانيم كداميك چه دروازهاى است. آيا بايد اين كليد را به دور بيندازيم و هیچگاه راهى براى ورود به دروازههاى بهشت نداشته باشيم؟ يا اينكه با اين مسئله دستوپنجه نرم كنيم كه بهترين روش استفاده از كليد كدام است؟ البته اين موضوع هم يك مسئله بسيار جدى است، ولى من فكر مىكنم كه ما نمىتوانيم ارزش اين كليد دروازههاى بهشت را انكار كنيم. همه مسائل عمده روابط ميان جامعه و دانشورزى در همين قسمت نهفته است. هنگامى كه به يك دانشورز گفته مىشود كه او بايد در مورد تأثیرش بر اجتماع مسئوليت بيشترى به عهده بگيرد،
اين كاربردهاى دانشورزى است كه به آن اشاره مىرود. اگر در مورد توسعه انرژى هستهاى كار مىكنيد، بايد تشخيص دهيد كه اين انرژى مىتواند به شيوهاى زیانبخش به كار گرفته شود. بنابراين انتظار مىرود كه در اینگونه بحثها توسط يك دانشورز، اين مهمترين موضوع خواهد بود. ولى من بيش از اين در موردش صحبت نخواهم كرد. فكر مىكنم اگر بگوييم كه اينها مسائل مربوط به دانشورزى هستند، يك اغراق است. آنها بسيار بيشتر مسائل انسانى هستند. اين واقعيت كه چگونه از اين توانايى استفاده كنيم آشكار است، ولى چگونه آن را مهار كنيم آشكار نيست. چيزى است كه آنقدرها دانشورزانه نيست و چيزى نيست كه دانشورزان چيز زيادى دربارهاش بدانند». آنچه خوانديد بخشهايي از كتاب «معني همه اينها چيست؟» نوشته «ريچارد فاينمن» با ترجمه دكتر «محمدرضا توكلي صابري» است. در این کتاب، «ريچارد فاينمن»، فيزيكدان بزرگ آمريكايى، انديشههاى خود را در مورد زندگى، مذهب، سياست و موضوعات ديگر بيان مىكند. «فاينمن» سهم مهمى را در پيشرفت فيزيك قرن بيستم دارد. ديدگاه نمادشكن او به زندگى و بسيارى از ماجراجويىهای كنجكاوانهاش جايگاه مهمى را برايش به ارمغان آورد. شرح
دستاوردهاى دانشورزانه و آموزشى بیشمارش نمىتواند کاملا وجود اين دانشورز را توضيح دهد. شخصيت زنده و چندوجهى «فاينمن» در آثارش مىدرخشد. او پيوسته در مورد جهان اطرافش كنجكاو بود. كتاب «معنى همه اينها چيست؟» مجموعه سه سخنرانى «ريچارد فاينمن» در دانشگاه واشنگتن در سياتل است. او سعى دارد براى مخاطبان عمومى خود تضاد ميان دانشورزى و مسيحيت، صلح و جنگ، شبهدانشورزى و نقش سياستمداران را توضيح دهد. او در اولين سخنرانى در مورد ماهيت دانشورزى و وجود شك و عدم حتميت در آن تأکید مىكند. در دومين سخنرانى روى تأثیر ديدگاههاى دانشورزانه بر مسائل سياسى، بهويژه مسئله دشمنان ملى و مسائل مذهبى گفتوگو مىكند و در سومين سخنرانى شرح مىدهد كه جامعه چگونه به يك شخص دانشورز مىنگرد و اينكه اكتشافات دانشورزانه در آينده ممكن است چه مشكلات اجتماعىاي ايجاد كنند.
***
«ريچارد فاينمن» در سال ١٩١٨ در محله بروكلين، نيويورك، به دنيا آمد و دكتراى خود را در سال ١٩۴٢ از دانشگاه پرينستون دريافت كرد. او در جنگ جهانى دوم با وجود جوانى، نقش مهمى در پروژه منهتن، براى توليد بمب اتمى، در آزمايشگاههاى لوسآلاموس بازى كرد. پس از آن او در دانشگاه كورنل و در انستيتوى تكنولوژى كاليفرنيا به تدريس پرداخت. در سال ١٩۶۵ «فاينمن» به خاطر پژوهشهايش در زمينه الكتروديناميك كوانتوم به همراه «سين ايترو توماناگا» و «جوليان شوينگر» جايزه نوبل را در فيزيك دريافت كرد. دكتر «فاينمن» جايزه نوبل را به خاطر حل موفقيتآميز مشكلات نظريه الكتروديناميك كوانتوم دريافت كرد. او همچنين يك نظريه رياضى ارائه داد كه پديده ابرسيالى را در هليوم مايع توضيح مىدهد. به اين ترتيب با «مورى»-«گلمن» پژوهشهاى بنياديني در زمينه برهمكنشهاى ضعيف مانند تلاشى بتا انجام داد. در سالهاى بعد «فاينمن» با ارائه مدل فرايند تصادم پروتون پرانرژی نقشى كليدى در ايجاد نظريه كواركها بازى كرد. علاوه بر اين دستاوردها دكتر «فاينمن» روشهاى بنيادين جديد محاسبه و نمادگان را وارد فيزيك كرد-مهمتر از همه نمودارهاى همهجا حاضر «فاينمن» كه شايد بيش
از هر صورتگرايى در تاريخ دانشورزى معاصر، شيوه تصور و محاسبه فرايندهاى بنيادى فيزيك را تغيير داده است. «فاينمن» بهطور قابل ملاحظهاى آموزگار تأثیرگذاری بود. از همه اين جوايز، او بهويژه به مدال اورستد براى آموزش افتخار مىكرد كه در سال ١٩٧٢ دريافت كرد. سخنرانىهاى «فاينمن» درباره فيزيك، كه ابتدا در سال ١٩۶٣ منتشر شد، توسط منتقد ساينتيفيكآمريكن چنين توصيف شده است: «دشوار، ولى مغذى و خوشطعم. پس از ٢۵ سال اين كتاب راهنمايى براى آموزگاران و براى بهترين دانشجويان مبتدى است». براى افزايش فهم فيزيك در ميان مردم عادى، دكتر «فاينمن» خصوصيات قوانين فيزيكى و نظريه عجيب نور و ماده را نوشت. او تعداد مقالاتى در سطح پيشرفته منتشر كرد كه مرجع اساسى و كتاب درسى براى پژوهشگران و دانشجويان شده است. «ريچارد فاينمن» يك مرد اجتماعى سازنده بود. پژوهشهاى او در كميسيون چالنجر به خوبى معروف است، بهويژه نمايش مشهور او از حساسيت حلقه لاستيكى نسبت به سرما كه آزمايشى عالى بود و به چيزى بيش از يك ليوان آب يخ نياز نداشت. دكتر «فاينمن» كمتر براى كوششهايش در كميته مواد درسى ايالت كاليفرنيا در سالهاى ١٩۶٠ شناخته شده است كه در آن به
كيفيت پايين كتابهاى درسى اعتراض داشت. شرح دستاوردهاى دانشورزانه و آموزشى بيشمار «ريچارد فاينمن» نمىتواند بهطور كافى وجود اين مرد را توضيح دهد. همانطور كه هر خواننده حتى نوشتههاى تخصصى او مىداند، شخصيت زنده و چندوجهى «فاينمن» در آثارش مىدرخشد. علاوه بر آنكه او يك فيزيكدان بود، در زمانهاى مختلف او تعميركار راديو، قفلبازكن، هنرمند، رقصنده، نوازنده طبل و حتى كاشف رمز هيروگليف مايايى بود. او كه پيوسته در مورد جهان اطرافش كنجكاو بود، نمونهاى از يك تجربهگرا بود. «ريچارد فاينمن» در ١۵ فوريه ١٩٨٨ در لسآنجلس درگذشت.