|

۱۴ خرداد، پيوند امام و ملت

تورج فرهادي ‌. شهردار منطقه ۶ تهران

«اين انقلاب بي نام خميني در هيچ جاي جهان شناخته‌شده نيست»؛ اين دقيق‌ترين و رساترين توصيفي است که رهبر معظم انقلاب از عمق تأثيرگذاري يکي از برترين چهره‌هاي جهان بيان کرده‌اند. شخصيتي استثنائي و تاريخ‌ساز که اين روز‌ها در آستانه سالگرد ارتحال ملکوتي ایشان قرار داريم. امام خميني(ره) شخصيتي کم‌نظير، عارفي پاک‌باخته، فيلسوفي ژرف‌نگر، فقيهي دانشمند و سياست‌مداري بزرگ بود که توانست اسلام را به عنوان ضلعي از اضلاع قدرت در نظام بين‌الملل معرفي کند. امام خميني در جامعه‌اي ظهور کرد که حاکمان آن، دين‌ستيزي و استبداد را تلفيق کرده و تلاش جدي و گسترده‌اي کرده بودند که با حاکميت ناسيوناليسم افراطي که بيش از ايران، خاندان پهلوي در مرکز توجه آن قرار داشت، رگه‌ها و ريشه‌هاي پيونددهنده هويت ايراني و اسلامي را قطع کنند. در چنين فضايي و درست پس از تصويب لايحه انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي که با اعتراض علما و روحانیون همراه بود، نقش تاريخي و دامنه تأثيرگذاري امام (ره) نمايان شد. امام خميني که بعد از رحلت آيت‌الله بروجردي نافذترين مرجع ديني محسوب مي‌شد، با احساس خطر نسبت به اسلام و ارزش‌هاي اسلامي در سخنراني کوبنده‌اي اين تصميم نادرست رژيم را محکوم کرد و رژيم شاه که آگاهي‌بخشي امام و نفوذ و اثرگذاري کلام نوراني او را خطري بزرگ براي حاکميت خود تلقي مي‌کرد، در اقدامي از سر استيصال و درماندگي امام را تبعيد کرد. برخلاف تحليل‌ها، امام و سخنان و آرمان‌هاي ایشان، نه در تضاد با ملي‌گرايي و ايران‌گرايي که در تقابل با سوءاستفاده و مصادره حس ميهن‌پرستي از سوي شاه و خانواده او بود که در پوشش آن هر صداي مخالفي را سرکوب مي‌کرد و در تحليلي نادرست احساس مي‌کرد با دورکردن امام از جامعه و مردم مي‌تواند حوزه‌هاي علميه و روحانيت را به عنوان عالي‌ترين نماد عرصه عمومي و جامعه مدني در انزوا قرار دهد.

طبعا اين تحليل هم مانند بسياري از تفسير‌هاي پيشين اشتباه بود. به هر ترتيب نهضت اسلامي که از خرداد سال ۴۲ آغاز شده بود، در بهمن ۵۷ به پيروزي رسيد و نهضت اسلامي به نظام اسلامي ارتقا پيدا کرد و امروز جمهوري اسلامي، به مثابه ميراث گران‌بها و ثمره مجاهدت‌ها و شهادت‌هاي فرزندان ايران در يکي از تاريخي‌ترين و حساس‌ترين مقاطع تاريخ ايران توانسته است در هجوم دسيسه‌ها، يورش دشمني‌ها و در خروش التهاب‌ها، کشتي انقلاب را به زعامت مقام معظم رهبري هدايت و رهبري کند. امروز و در آستانه رحلت معمار کبير انقلاب که با اتکا به مردم و اتکال به خداوند تبارک و تعالي توانست ملت‌هاي مسلمان منطقه و جهان را با الهام‌بخشي از انقلاب ايران نسبت به خطر استعمار و استبداد آگاه کرده و جهان اسلام را به بلوکي قدرتمند در محاسبات اقتصادي، سياسي و نظامي جهان بدل کند، جمهوري اسلامي نه يک کلمه کم، نه يک کلمه زياد، به عنوان راهبرد و دکترين اصلي نظام و معيار وفاق ملي ملت ايران راه را بر تفسير‌ها و تحليل‌هاي معارض و متعارض از اين مدل حکومتي سد مي‌کند و ذيل اين گفتمان فکري و گفتار نظري، استقلال سياسي و اقتصادي، حمايت از ملت‌هاي ستمديده و جريان مقاومت در منطقه و جهان، توجه به توليد داخلي و اقتصاد ملي، مبارزه با فساد و توجه به معيشت مردم اهميت پيدا مي‌کند. بديهي است مردم در نظام جمهوري اسلامي عاملي مشروعيت‌بخش و استراتژيک به شمار مي‌آيد که اعتماد متقابل حاکميت و جامعه را به عنصري اساسي و قدرت‌آفرين بدل کرده و همه اين شاخص‌ها برآمده و برکشيده از افکار و آرای امام راحلي است که در مکتب او جوانان غيوري برخاستند که هشت سال از تماميت ارضي کشور دفاع کردند. در آستانه سالگرد رحلت امام، ابعاد وجودي، سياسي و فقهي اين شخصيت کم‌نظير جهان اسلام نيازمند بازخواني دوباره است. بازخواني و بازفهمي که از درون مکتب و گفتمان امام (ره) و مفسر بزرگ آن رهبري معظم انقلاب، مي‌تواند راهکار‌ها و سازوکار‌هايي استخراج کند که با نگاه آزادي‌خواهانه‌‌، استقلال‌طلبانه و عدالت‌گرايانه مبتني بر آموزه‌ها و انگاره‌هاي ديني بسياري از مشکلات و بحران‌هاي کنوني را با رمز وحدت برطرف کند.

«اين انقلاب بي نام خميني در هيچ جاي جهان شناخته‌شده نيست»؛ اين دقيق‌ترين و رساترين توصيفي است که رهبر معظم انقلاب از عمق تأثيرگذاري يکي از برترين چهره‌هاي جهان بيان کرده‌اند. شخصيتي استثنائي و تاريخ‌ساز که اين روز‌ها در آستانه سالگرد ارتحال ملکوتي ایشان قرار داريم. امام خميني(ره) شخصيتي کم‌نظير، عارفي پاک‌باخته، فيلسوفي ژرف‌نگر، فقيهي دانشمند و سياست‌مداري بزرگ بود که توانست اسلام را به عنوان ضلعي از اضلاع قدرت در نظام بين‌الملل معرفي کند. امام خميني در جامعه‌اي ظهور کرد که حاکمان آن، دين‌ستيزي و استبداد را تلفيق کرده و تلاش جدي و گسترده‌اي کرده بودند که با حاکميت ناسيوناليسم افراطي که بيش از ايران، خاندان پهلوي در مرکز توجه آن قرار داشت، رگه‌ها و ريشه‌هاي پيونددهنده هويت ايراني و اسلامي را قطع کنند. در چنين فضايي و درست پس از تصويب لايحه انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي که با اعتراض علما و روحانیون همراه بود، نقش تاريخي و دامنه تأثيرگذاري امام (ره) نمايان شد. امام خميني که بعد از رحلت آيت‌الله بروجردي نافذترين مرجع ديني محسوب مي‌شد، با احساس خطر نسبت به اسلام و ارزش‌هاي اسلامي در سخنراني کوبنده‌اي اين تصميم نادرست رژيم را محکوم کرد و رژيم شاه که آگاهي‌بخشي امام و نفوذ و اثرگذاري کلام نوراني او را خطري بزرگ براي حاکميت خود تلقي مي‌کرد، در اقدامي از سر استيصال و درماندگي امام را تبعيد کرد. برخلاف تحليل‌ها، امام و سخنان و آرمان‌هاي ایشان، نه در تضاد با ملي‌گرايي و ايران‌گرايي که در تقابل با سوءاستفاده و مصادره حس ميهن‌پرستي از سوي شاه و خانواده او بود که در پوشش آن هر صداي مخالفي را سرکوب مي‌کرد و در تحليلي نادرست احساس مي‌کرد با دورکردن امام از جامعه و مردم مي‌تواند حوزه‌هاي علميه و روحانيت را به عنوان عالي‌ترين نماد عرصه عمومي و جامعه مدني در انزوا قرار دهد.

طبعا اين تحليل هم مانند بسياري از تفسير‌هاي پيشين اشتباه بود. به هر ترتيب نهضت اسلامي که از خرداد سال ۴۲ آغاز شده بود، در بهمن ۵۷ به پيروزي رسيد و نهضت اسلامي به نظام اسلامي ارتقا پيدا کرد و امروز جمهوري اسلامي، به مثابه ميراث گران‌بها و ثمره مجاهدت‌ها و شهادت‌هاي فرزندان ايران در يکي از تاريخي‌ترين و حساس‌ترين مقاطع تاريخ ايران توانسته است در هجوم دسيسه‌ها، يورش دشمني‌ها و در خروش التهاب‌ها، کشتي انقلاب را به زعامت مقام معظم رهبري هدايت و رهبري کند. امروز و در آستانه رحلت معمار کبير انقلاب که با اتکا به مردم و اتکال به خداوند تبارک و تعالي توانست ملت‌هاي مسلمان منطقه و جهان را با الهام‌بخشي از انقلاب ايران نسبت به خطر استعمار و استبداد آگاه کرده و جهان اسلام را به بلوکي قدرتمند در محاسبات اقتصادي، سياسي و نظامي جهان بدل کند، جمهوري اسلامي نه يک کلمه کم، نه يک کلمه زياد، به عنوان راهبرد و دکترين اصلي نظام و معيار وفاق ملي ملت ايران راه را بر تفسير‌ها و تحليل‌هاي معارض و متعارض از اين مدل حکومتي سد مي‌کند و ذيل اين گفتمان فکري و گفتار نظري، استقلال سياسي و اقتصادي، حمايت از ملت‌هاي ستمديده و جريان مقاومت در منطقه و جهان، توجه به توليد داخلي و اقتصاد ملي، مبارزه با فساد و توجه به معيشت مردم اهميت پيدا مي‌کند. بديهي است مردم در نظام جمهوري اسلامي عاملي مشروعيت‌بخش و استراتژيک به شمار مي‌آيد که اعتماد متقابل حاکميت و جامعه را به عنصري اساسي و قدرت‌آفرين بدل کرده و همه اين شاخص‌ها برآمده و برکشيده از افکار و آرای امام راحلي است که در مکتب او جوانان غيوري برخاستند که هشت سال از تماميت ارضي کشور دفاع کردند. در آستانه سالگرد رحلت امام، ابعاد وجودي، سياسي و فقهي اين شخصيت کم‌نظير جهان اسلام نيازمند بازخواني دوباره است. بازخواني و بازفهمي که از درون مکتب و گفتمان امام (ره) و مفسر بزرگ آن رهبري معظم انقلاب، مي‌تواند راهکار‌ها و سازوکار‌هايي استخراج کند که با نگاه آزادي‌خواهانه‌‌، استقلال‌طلبانه و عدالت‌گرايانه مبتني بر آموزه‌ها و انگاره‌هاي ديني بسياري از مشکلات و بحران‌هاي کنوني را با رمز وحدت برطرف کند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها