قوت لايموت طنز
غلامرضا کيانيرشيد . طنزنويس و کاريکاتوريست
حسن توفيق از بنيانگذاران روزنامه توفيق و صاحبامتياز، مدير و کاريکاتوريست آن، يازدهم خردادماه در ساعت سه بعدازظهر بهعلت ايست قلبي در بيمارستان آسيا چشم از جهان فروبست. حسن توفيق متولد دهم اسفند 1305خورشيدي، بزرگشده محلههاي پاچنار و اميريه تهران است. تحصيلات ابتدايي را در دبستان مولوي و دوره اول متوسطه را در دارالفنون و دوره دوم متوسطه را در دبيرستان دارايي گذراند.
حسن توفيق در سالهاي متمادي از تلاش برای رشد و اعتلاي جامعه مطبوعاتي دريغ نکرد و در سالهاي انتشار توفيق براي توسعه هرچه بيشتر به آموزش و تربيت در زمينه طنز و کاريکاتور پرداخت. او همچنين اقدام به تأسيس نخستين کلاس آموزش کاريکاتور در ايران کرد. حسن توفيق که از وکلاي مبرز دادگستري و نويسنده و يک کاريکاتوريست هنرمند بود، صفحات «توفيق» بهترين معرف ذوق و قريحه سرشار آثار فکري و قلمي اوست. مرحوم «حسن توفيق» همراه با برادرانشان زندهياد «حسين توفيق» و دکتر «عباس توفيق» در کنار بسياري از نويسندگان و شعراي فکاهينويس کشور، مجله توفيق را اداره ميكرد. او براي ادامه انتشار اين نشريه طنز کوشش و زحمات فراواني متحمل شده بود که بدون شک از نظر صاحبان ذوق و قلم دور نمانده است. «حسن توفيق» بهعنوان يکي از معروفترين کاريکاتوريستهاي ايران شناخته ميشد که ساليان دراز کاريکاتورهاي روزنامه توفيق را تهيه ميكرد. در دوره جديد توفيق توانست امتياز روزنامه مزبور را به نام خودش بگيرد و در آن زمان خيلي از کارهاي روزنامه توفيق را از قبيل تهيه کاريکاتور، مطلب، رفع گلهگذاريهاي دستگاههاي مملکتي، امور مالي و اداري به عهده داشت. در
ايران چند دانشگاه غيررسمي داشتيم که اگر تأثير آنها از دانشکدههاي رسمي بيشتر نبوده، کمتر هم نبوده است. اين دانشگاههاي غيررسمي بدون آنکه از عرض و طول، بودجههاي کلان، رئيس و مرئوس هيئت و استاد و... برخوردار باشند، درکمال فروتني به تربيت نيروهاي توانمند پرداختهاند و فارغالتحصيلاني تحويل جامعه دادهاند که اگرچه در کارشان شاخص بودهاند، ولي مدرکي به آنان داده نشده است تا از مزاياي قانوني آن برخوردار شوند. يکي از اين دانشگاههاي ارزشمند «روزنامه توفيق» بود که با صفحات خوشرنگ و کلماتي طنز و متنوع به دست خوانندگانش ميرسيد و مزه ترش و شيرين آن آب دهان خوانندگان را جاري ميکرد. کاريکاتورهاي «حسن توفيق» روحيهها را تقويت ميكرد و حس زندگي و نيروي زيستي را در انسان بيدار ميكرد و همچون نوشابهاي روحافزا يا غذايي که در برهوتي خشک و خالي از لذت و لطايف زندگي، انسان را قوت لايموت ميداد. حسن توفيق و درواقع تمام برادران «توفيق»، جوانان را از سنين پايين به آموزش و همکاري با خود جلب ميكردند تا آنان با ارسال مطالب و اشعار طنز و براي کشيدن کاريکاتور همکاري کنند و به آنان ميزي هرچند کوچک در دفتر روزنامه ميدادند. حتي
در مواردي برادران توفيق برخي از اين جوانان را با کمک و هزينه خود رهسپار مدرسه و دانشگاه ميكردند. روزنامه «توفيق» هيچگاه نقشي را که در حيات فردي، حسي، رواني، اجتماعي و سياسي ما ايرانيان بازي کرده است، از دست نخواهد داد. خيلي از «توفيق»خوانان عقيده دارند که جايگاه توفيق هميشه محفوظ خواهد ماند.
حسن توفيق از بنيانگذاران روزنامه توفيق و صاحبامتياز، مدير و کاريکاتوريست آن، يازدهم خردادماه در ساعت سه بعدازظهر بهعلت ايست قلبي در بيمارستان آسيا چشم از جهان فروبست. حسن توفيق متولد دهم اسفند 1305خورشيدي، بزرگشده محلههاي پاچنار و اميريه تهران است. تحصيلات ابتدايي را در دبستان مولوي و دوره اول متوسطه را در دارالفنون و دوره دوم متوسطه را در دبيرستان دارايي گذراند.
حسن توفيق در سالهاي متمادي از تلاش برای رشد و اعتلاي جامعه مطبوعاتي دريغ نکرد و در سالهاي انتشار توفيق براي توسعه هرچه بيشتر به آموزش و تربيت در زمينه طنز و کاريکاتور پرداخت. او همچنين اقدام به تأسيس نخستين کلاس آموزش کاريکاتور در ايران کرد. حسن توفيق که از وکلاي مبرز دادگستري و نويسنده و يک کاريکاتوريست هنرمند بود، صفحات «توفيق» بهترين معرف ذوق و قريحه سرشار آثار فکري و قلمي اوست. مرحوم «حسن توفيق» همراه با برادرانشان زندهياد «حسين توفيق» و دکتر «عباس توفيق» در کنار بسياري از نويسندگان و شعراي فکاهينويس کشور، مجله توفيق را اداره ميكرد. او براي ادامه انتشار اين نشريه طنز کوشش و زحمات فراواني متحمل شده بود که بدون شک از نظر صاحبان ذوق و قلم دور نمانده است. «حسن توفيق» بهعنوان يکي از معروفترين کاريکاتوريستهاي ايران شناخته ميشد که ساليان دراز کاريکاتورهاي روزنامه توفيق را تهيه ميكرد. در دوره جديد توفيق توانست امتياز روزنامه مزبور را به نام خودش بگيرد و در آن زمان خيلي از کارهاي روزنامه توفيق را از قبيل تهيه کاريکاتور، مطلب، رفع گلهگذاريهاي دستگاههاي مملکتي، امور مالي و اداري به عهده داشت. در
ايران چند دانشگاه غيررسمي داشتيم که اگر تأثير آنها از دانشکدههاي رسمي بيشتر نبوده، کمتر هم نبوده است. اين دانشگاههاي غيررسمي بدون آنکه از عرض و طول، بودجههاي کلان، رئيس و مرئوس هيئت و استاد و... برخوردار باشند، درکمال فروتني به تربيت نيروهاي توانمند پرداختهاند و فارغالتحصيلاني تحويل جامعه دادهاند که اگرچه در کارشان شاخص بودهاند، ولي مدرکي به آنان داده نشده است تا از مزاياي قانوني آن برخوردار شوند. يکي از اين دانشگاههاي ارزشمند «روزنامه توفيق» بود که با صفحات خوشرنگ و کلماتي طنز و متنوع به دست خوانندگانش ميرسيد و مزه ترش و شيرين آن آب دهان خوانندگان را جاري ميکرد. کاريکاتورهاي «حسن توفيق» روحيهها را تقويت ميكرد و حس زندگي و نيروي زيستي را در انسان بيدار ميكرد و همچون نوشابهاي روحافزا يا غذايي که در برهوتي خشک و خالي از لذت و لطايف زندگي، انسان را قوت لايموت ميداد. حسن توفيق و درواقع تمام برادران «توفيق»، جوانان را از سنين پايين به آموزش و همکاري با خود جلب ميكردند تا آنان با ارسال مطالب و اشعار طنز و براي کشيدن کاريکاتور همکاري کنند و به آنان ميزي هرچند کوچک در دفتر روزنامه ميدادند. حتي
در مواردي برادران توفيق برخي از اين جوانان را با کمک و هزينه خود رهسپار مدرسه و دانشگاه ميكردند. روزنامه «توفيق» هيچگاه نقشي را که در حيات فردي، حسي، رواني، اجتماعي و سياسي ما ايرانيان بازي کرده است، از دست نخواهد داد. خيلي از «توفيق»خوانان عقيده دارند که جايگاه توفيق هميشه محفوظ خواهد ماند.