نگاهی به موسیقی 3
در ادامه سلسلهنوشتار «نگاهی به موسیقی» به موسیقی مقامی پرداخته خواهد شد. هرچند در روزگار معاصر مفهوم «موسیقی مقامی» را با «موسیقی نواحی» یا «قومی» در یک راستا میدانند. موسیقی ایرانی، به دو دسته موسیقی دستگاهی و موسیقی قومی تقسیم میشود. موسیقی دستگاهی، به علت کلاسیکبودنش، از زمانهای دور تاکنون مورد پژوهش قرارگرفته اما موسیقی قومی از چنان توجهی بیبهره مانده است. با اینکه تعدادی از مدهای موسیقی اقوام، مانند: دشتی، دشتستانی، شوشتری، بهبهانی، سهگاه، قرائی و نمونههای دیگر در فهرست «ردیف» قابل شناسایی هستند اما هنوز بهواقع یک دستهبندی کلی -چه از نظر جغرافیایی و چه از نظر مدال- در این حوزه از موسیقی انجام نشده است. مدهای موسیقی اقوام با تنوع فراوان، که پایههای خود را از زبانها و گویشها و فرهنگهای متفاوت اقوام اخذ میکنند، تفاوتهای ماهوی متعدد دارند. باید گفت موسیقی مقامی فعلی و موسیقی دستگاهی کنونی، در احساس و اندیشه یکسان هستند، یکی در لباس عامیانه و روستایی و یکی بهصورت رسمی و معتبر و آنچه در موسیقی نواحی مختلف ایران و موسیقی دستگاهی ردیف مشاهده میشود، هرچند در ارتباط با موسیقی مقامی
قرنهای سوم تا یازدهم هجریاند اما در نحوه بیان و اصالت، گویی همچنان «موسیقی پس از مقامی» است. مصداق مقام در موسیقی قومی، فهرست ملودیهایی است که هر قومی در موسیقی خود اجرا میکند. مدهایی که ملودیها بر پایه آنها اجرا میشوند، در بسیاری از موارد ناشناختهاند و حتی میتوان گفت که در سه، چهار دهه گذشته تعداد قابلتوجهی از آنها، یا زیر تأثیر فرهنگ غالب دگرگون شده یا به عللی برای همیشه از بین رفتهاند. «مقام» نوعی طبقهبندی موسیقایی است که ادوار مختلف تاریخ و همچنین دوران معاصر، برای طبقهبندی موسیقی ایرانی، ترکی، آذربایجانی و عربی به کار میرود. تعریف مقام از جنبه تاریخی آن است که عبدالقادر آن را معادل «پرده» و «شدود» و «گوشه» میداند اما باید بدانیم که تعریف تاریخی مقام و گوشه [و شدود و دستان و...] با آنچه امروز مقام و گوشه خوانده میشود، متفاوت است. توضیح تفاوت مقام و گوشه، با ارائه اسناد و شواهد تاریخی و نمونههای اجرائی درحالحاضر پرسشی است که مطمئنا به پژوهشی بنیادی نیاز دارد. اگرچه مشترکاتی بین مقامهای موسیقی اقوام وجود دارد بااینحال ماهیت و تقسیمبندی آن تطابقی با یکدیگر ندارند. ایجاد مقام یا
پردههای موسیقی را به باربد نسبت میدهند و در گذشته، برخی برخلاف موسیقیدانان و ریاضیدانان، مقامات را منسوب به پیغمبران میدانستند؛ چنانچه حضرت آدم در مقام «راست» و حضرت موسی در «عشاق» و حضرت یوسف در مقام «عراق» مناجات میکردهاند. برای مقامها مختلف بار احساسی مختلفی نیز قائل میشدهاند؛ «عشاق»؟، «بوسلیک» و «نوا» را با قدرت و شجاعت مرتبط میدانستند، «راست»، «اصفهان»، «نوروز» و «عراق» را دارای حالتی لطیف و فرحافزا، «حسینی» و «حجاز» را صاحب شوقوذوق و «بزرگ»، «کوچک»، «زنگوله» و «رهاوی» را دارای حس اندوه و سستی میدانستند. اما اصطلاح موسیقی مقامی امروزه در ایران با دو برداشت و برای دو نوع موسیقی به کار میرود. در برداشت اول، موسیقی مقامی رپرتوار بهاصطلاح رسمی موسیقی ایران تا پیش از تغییر سیستم این نوع موسیقی به شکل دستگاهی است. این نوع رپرتوار تا اواسط حکومت خاندان صفوی در ایران که بهطور تقریبی مقارن با میانه قرن دهم و یازدهم هجری است، در برخی زمینهها با موسیقی ترک و عرب دارای وجوه مشترک نیز بوده است. بنا بر اسناد موجود عبدالرحمن جامی(قرن9) با تأثیرپذیری از عبدالقادر مراغهای(قرن9) از ادوار گوناگونی
سخن به میان آورده که گویا تعداد این ادوار ۹۱ عدد بوده و هریک 12 مقام شناختهشده، شش آواز و 24 شعبه داشته است. این همان موسیقیای است که امروزه در ایران به فراموشی سپرده شده است و جریان اصلی آن در کشورهای تاجیکستان، عراق و سوریه است.
برداشت دوم از موسیقی مقامی بر بستر مبانی اول استوار است و در ارتباط با بخشی از رپرتوار موسیقی ایران در دوره معاصر است. در این برداشت موسیقی مقامی همان موسیقی نواحی مختلف ایران است. آنچه بعضی به آن موسیقی محلی (موسیقی فولکلور) میگویند. بهعبارتدیگر این نوع موسیقی، موسیقی معاصری است که باوجود جدیدبودن، پیشینهای غنی و تاریخی دارد و نزد اقوام و ایلات مختلف در مرزها و نقاط جغرافیایی مختلف رواج داشته و البته از حوزه موسیقی دستگاهی خارج است. مانند نغمههای موسیقی تربتجام که بهصورت سینهبهسینه و نسلبهنسل به زبانی شفاهی تا امروز تداوم و انتقال یافته است و در حال نفسهای واپسین است. نغمههایی که از جان هنرمند برمیخیزد و نوای سازش با تاروپود دل عجین میشود. اکنون تنها راه نجات موسیقی مقامی(نواحی) از خطر انقراض، رجوع به استادان این هنر است: «باید از تتمه استادان قدیمی که اکنون زندهاند، بهره جست و همان مقامهایی را که به آنها رسیده است، به جوانهای علاقهمند به موسیقی مقامی آموخت.
در ادامه سلسلهنوشتار «نگاهی به موسیقی» به موسیقی مقامی پرداخته خواهد شد. هرچند در روزگار معاصر مفهوم «موسیقی مقامی» را با «موسیقی نواحی» یا «قومی» در یک راستا میدانند. موسیقی ایرانی، به دو دسته موسیقی دستگاهی و موسیقی قومی تقسیم میشود. موسیقی دستگاهی، به علت کلاسیکبودنش، از زمانهای دور تاکنون مورد پژوهش قرارگرفته اما موسیقی قومی از چنان توجهی بیبهره مانده است. با اینکه تعدادی از مدهای موسیقی اقوام، مانند: دشتی، دشتستانی، شوشتری، بهبهانی، سهگاه، قرائی و نمونههای دیگر در فهرست «ردیف» قابل شناسایی هستند اما هنوز بهواقع یک دستهبندی کلی -چه از نظر جغرافیایی و چه از نظر مدال- در این حوزه از موسیقی انجام نشده است. مدهای موسیقی اقوام با تنوع فراوان، که پایههای خود را از زبانها و گویشها و فرهنگهای متفاوت اقوام اخذ میکنند، تفاوتهای ماهوی متعدد دارند. باید گفت موسیقی مقامی فعلی و موسیقی دستگاهی کنونی، در احساس و اندیشه یکسان هستند، یکی در لباس عامیانه و روستایی و یکی بهصورت رسمی و معتبر و آنچه در موسیقی نواحی مختلف ایران و موسیقی دستگاهی ردیف مشاهده میشود، هرچند در ارتباط با موسیقی مقامی
قرنهای سوم تا یازدهم هجریاند اما در نحوه بیان و اصالت، گویی همچنان «موسیقی پس از مقامی» است. مصداق مقام در موسیقی قومی، فهرست ملودیهایی است که هر قومی در موسیقی خود اجرا میکند. مدهایی که ملودیها بر پایه آنها اجرا میشوند، در بسیاری از موارد ناشناختهاند و حتی میتوان گفت که در سه، چهار دهه گذشته تعداد قابلتوجهی از آنها، یا زیر تأثیر فرهنگ غالب دگرگون شده یا به عللی برای همیشه از بین رفتهاند. «مقام» نوعی طبقهبندی موسیقایی است که ادوار مختلف تاریخ و همچنین دوران معاصر، برای طبقهبندی موسیقی ایرانی، ترکی، آذربایجانی و عربی به کار میرود. تعریف مقام از جنبه تاریخی آن است که عبدالقادر آن را معادل «پرده» و «شدود» و «گوشه» میداند اما باید بدانیم که تعریف تاریخی مقام و گوشه [و شدود و دستان و...] با آنچه امروز مقام و گوشه خوانده میشود، متفاوت است. توضیح تفاوت مقام و گوشه، با ارائه اسناد و شواهد تاریخی و نمونههای اجرائی درحالحاضر پرسشی است که مطمئنا به پژوهشی بنیادی نیاز دارد. اگرچه مشترکاتی بین مقامهای موسیقی اقوام وجود دارد بااینحال ماهیت و تقسیمبندی آن تطابقی با یکدیگر ندارند. ایجاد مقام یا
پردههای موسیقی را به باربد نسبت میدهند و در گذشته، برخی برخلاف موسیقیدانان و ریاضیدانان، مقامات را منسوب به پیغمبران میدانستند؛ چنانچه حضرت آدم در مقام «راست» و حضرت موسی در «عشاق» و حضرت یوسف در مقام «عراق» مناجات میکردهاند. برای مقامها مختلف بار احساسی مختلفی نیز قائل میشدهاند؛ «عشاق»؟، «بوسلیک» و «نوا» را با قدرت و شجاعت مرتبط میدانستند، «راست»، «اصفهان»، «نوروز» و «عراق» را دارای حالتی لطیف و فرحافزا، «حسینی» و «حجاز» را صاحب شوقوذوق و «بزرگ»، «کوچک»، «زنگوله» و «رهاوی» را دارای حس اندوه و سستی میدانستند. اما اصطلاح موسیقی مقامی امروزه در ایران با دو برداشت و برای دو نوع موسیقی به کار میرود. در برداشت اول، موسیقی مقامی رپرتوار بهاصطلاح رسمی موسیقی ایران تا پیش از تغییر سیستم این نوع موسیقی به شکل دستگاهی است. این نوع رپرتوار تا اواسط حکومت خاندان صفوی در ایران که بهطور تقریبی مقارن با میانه قرن دهم و یازدهم هجری است، در برخی زمینهها با موسیقی ترک و عرب دارای وجوه مشترک نیز بوده است. بنا بر اسناد موجود عبدالرحمن جامی(قرن9) با تأثیرپذیری از عبدالقادر مراغهای(قرن9) از ادوار گوناگونی
سخن به میان آورده که گویا تعداد این ادوار ۹۱ عدد بوده و هریک 12 مقام شناختهشده، شش آواز و 24 شعبه داشته است. این همان موسیقیای است که امروزه در ایران به فراموشی سپرده شده است و جریان اصلی آن در کشورهای تاجیکستان، عراق و سوریه است.
برداشت دوم از موسیقی مقامی بر بستر مبانی اول استوار است و در ارتباط با بخشی از رپرتوار موسیقی ایران در دوره معاصر است. در این برداشت موسیقی مقامی همان موسیقی نواحی مختلف ایران است. آنچه بعضی به آن موسیقی محلی (موسیقی فولکلور) میگویند. بهعبارتدیگر این نوع موسیقی، موسیقی معاصری است که باوجود جدیدبودن، پیشینهای غنی و تاریخی دارد و نزد اقوام و ایلات مختلف در مرزها و نقاط جغرافیایی مختلف رواج داشته و البته از حوزه موسیقی دستگاهی خارج است. مانند نغمههای موسیقی تربتجام که بهصورت سینهبهسینه و نسلبهنسل به زبانی شفاهی تا امروز تداوم و انتقال یافته است و در حال نفسهای واپسین است. نغمههایی که از جان هنرمند برمیخیزد و نوای سازش با تاروپود دل عجین میشود. اکنون تنها راه نجات موسیقی مقامی(نواحی) از خطر انقراض، رجوع به استادان این هنر است: «باید از تتمه استادان قدیمی که اکنون زندهاند، بهره جست و همان مقامهایی را که به آنها رسیده است، به جوانهای علاقهمند به موسیقی مقامی آموخت.