مرگ غریبانه کادر درمان و چند پرسش
دیکر به سهرقمیشدن آمار مرگومیر کرونایی در ایران عادت کردهایم. حتی رسیدن روزانه این عدد به 200 کشته در روز هم تقریبا طبیعی شده و رویههای موجود در کشور همچنان مثل سابق است. دیگر از سختگیریهای فروردین خبری نیست و مسئولان تنها به اجباریشدن استفاده از ماسک تأکید دارند. اما معلوم نیست همین ماسک هم تا چه میزان ما را در برابر کرونا محافظت میکند. چیزی که مسلم است این است که فعلا آمار ابتلا و مرگومیر روزانه بهشدت ترسناک است و همه شهروندان این روزها با ترس مواجهه نزدیک با مرگ زندگی میکنند و روزگار میگذرانند. تأکید شدید مسئولان بر استفاده از ماسک و سرزنش شهروندانی که از ماسک استفاده نمیکنند؛ اگرچه در جای خودش برای تأکید بر وظایف شهروندی شهروندان لازم باشد اما به نظر میرسد در مقایسه با سایر اموری که دولت باید انجام میداد، بهگونهای شانه خالیکردن از زیر بار مسئولیت و واگذاری همه مسئولیتها بر عهده شهروندان است. ضمن اینکه هنوز کسی بهدرستی نمیداند ماسک تا چه میزان میتواند شما را در برابر کرونا محافظت کند. شاید آمار مرگ بالای کادر درمان در ایران شاهدی بر این مدعا باشد. وزارت بهداشت و مسئولانی که این روزها هرروز در رسانههای عمومی از لزوم استفاده مردم از ماسک سخن میگویند، چه پاسخی درباره آمار بالای مرگومیر کادر درمانی کشور دارند؟ آیا این آمار بالا هم به عدم استفاده از ماسک مرتبط است؟ هنوز گزارش رسمی از میزان دقیق مرگومیر در میان کادر درمان درگیر با کرونا منتشر نشده است اما از میان اخبار جستهوگریختهای که بهصورت غیرمتمرکز منتشر میشود، میتوان فهمید که عدد بالایی از کادر درمانی کشور درگیر کرونا شدهاند. گزارش سازمان عفو بینالملل ایران را در جمع 10 کشوری که بیشترین مرگومیر ناشی از کرونا را در میان کادر درمانی ثبت کرده، قرار داده است. اردیبهشتماه امسال و زمانی که هنوز موج دوم کرونا در ایران شروع نشده بود، نصرالله فتحیان از مرگ صد نفر در کادر درمانی کشور بر اثر کرونا خبر داده بود. اکنون پرسش اینجاست که مرگومیر بالای کادر درمان با چه مسئلهای قابل توجیه است؟ آنها هم از ماسک استفاده نکرده بودند یا اینکه زیرساختهای درمانی کشور چندان قابل توجه نیست؟ این روزها در شبکههای اجتماعی گزارشهای زیادی از کادر درمانی کشور دیده میشود که از کمبود امکانات در جریان مبارزه با کرونا حرف میزنند. برخی روایتها حتی از کمبود ماسک و دستکش در میان کادر درمان حکایت دارد. پیشبینیها بر این بود که احتمالا کرونا در تابستان فروکش میکند و کادر درمان فرصتی برای بازیابی توانش دارد تا پاییز و زمستان سختی را با کرونا و آنفلوانزا بگذراند. اما شروع موج دوم کرونا، عدم رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و بیتحرکی دولت در برابر موج دوم که سهمگینتر هم هست، موجب شده تا کادر درمانی کشور در وضعیت بغرنجی قرار بگیرد. استرس و فشاری کاری شدید که آنها را در موقعیتی فرسایشی قرار داده و مواجهه نزدیک با کرونا وضعیت را برای آنها سخت و سختتر کرده است.
دیکر به سهرقمیشدن آمار مرگومیر کرونایی در ایران عادت کردهایم. حتی رسیدن روزانه این عدد به 200 کشته در روز هم تقریبا طبیعی شده و رویههای موجود در کشور همچنان مثل سابق است. دیگر از سختگیریهای فروردین خبری نیست و مسئولان تنها به اجباریشدن استفاده از ماسک تأکید دارند. اما معلوم نیست همین ماسک هم تا چه میزان ما را در برابر کرونا محافظت میکند. چیزی که مسلم است این است که فعلا آمار ابتلا و مرگومیر روزانه بهشدت ترسناک است و همه شهروندان این روزها با ترس مواجهه نزدیک با مرگ زندگی میکنند و روزگار میگذرانند. تأکید شدید مسئولان بر استفاده از ماسک و سرزنش شهروندانی که از ماسک استفاده نمیکنند؛ اگرچه در جای خودش برای تأکید بر وظایف شهروندی شهروندان لازم باشد اما به نظر میرسد در مقایسه با سایر اموری که دولت باید انجام میداد، بهگونهای شانه خالیکردن از زیر بار مسئولیت و واگذاری همه مسئولیتها بر عهده شهروندان است. ضمن اینکه هنوز کسی بهدرستی نمیداند ماسک تا چه میزان میتواند شما را در برابر کرونا محافظت کند. شاید آمار مرگ بالای کادر درمان در ایران شاهدی بر این مدعا باشد. وزارت بهداشت و مسئولانی که این روزها هرروز در رسانههای عمومی از لزوم استفاده مردم از ماسک سخن میگویند، چه پاسخی درباره آمار بالای مرگومیر کادر درمانی کشور دارند؟ آیا این آمار بالا هم به عدم استفاده از ماسک مرتبط است؟ هنوز گزارش رسمی از میزان دقیق مرگومیر در میان کادر درمان درگیر با کرونا منتشر نشده است اما از میان اخبار جستهوگریختهای که بهصورت غیرمتمرکز منتشر میشود، میتوان فهمید که عدد بالایی از کادر درمانی کشور درگیر کرونا شدهاند. گزارش سازمان عفو بینالملل ایران را در جمع 10 کشوری که بیشترین مرگومیر ناشی از کرونا را در میان کادر درمانی ثبت کرده، قرار داده است. اردیبهشتماه امسال و زمانی که هنوز موج دوم کرونا در ایران شروع نشده بود، نصرالله فتحیان از مرگ صد نفر در کادر درمانی کشور بر اثر کرونا خبر داده بود. اکنون پرسش اینجاست که مرگومیر بالای کادر درمان با چه مسئلهای قابل توجیه است؟ آنها هم از ماسک استفاده نکرده بودند یا اینکه زیرساختهای درمانی کشور چندان قابل توجه نیست؟ این روزها در شبکههای اجتماعی گزارشهای زیادی از کادر درمانی کشور دیده میشود که از کمبود امکانات در جریان مبارزه با کرونا حرف میزنند. برخی روایتها حتی از کمبود ماسک و دستکش در میان کادر درمان حکایت دارد. پیشبینیها بر این بود که احتمالا کرونا در تابستان فروکش میکند و کادر درمان فرصتی برای بازیابی توانش دارد تا پاییز و زمستان سختی را با کرونا و آنفلوانزا بگذراند. اما شروع موج دوم کرونا، عدم رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و بیتحرکی دولت در برابر موج دوم که سهمگینتر هم هست، موجب شده تا کادر درمانی کشور در وضعیت بغرنجی قرار بگیرد. استرس و فشاری کاری شدید که آنها را در موقعیتی فرسایشی قرار داده و مواجهه نزدیک با کرونا وضعیت را برای آنها سخت و سختتر کرده است.