«کاجو»؛ صدایی که زیر آب مانده است...
یونس زینالدینی فعال فرهنگی اجتماعی در قصرقند
رودخانه کاجو یکی از بزرگترین رودخانههای جنوب شرق کشور در استان سیستانوبلوچستان است که از منطقهای در شمال شهرستان قصرقند به همین نام «کاجو» سرچشمه میگیرد و پس از طی مسیر ۳۰۰ کیلومتری به سد زیردان میریزد که برای تأمین آب آشامیدنی و کشاورزی منطقه دشتیاری ساخته شده است. شغل اصلی ساکنان بیش از ۳۰ روستای «کاجو» که در مسیر این رود خروشان زندگی میکنند، کشاورزی و دامداری است. اهالی «کاجو» پس از هر بارش، مصیبت پرتکراری را تجربه میکنند.
متأسفانه این ۳۰ روستا فاقد راه و جاده ارتباطی با مرکز شهرستان قصرقند هستند و با طغیان رودخانه «کاجو»، عبورومرور برای مردم سخت و گاهی ناممکن میشود و با وجود انعکاس این مشکلات در شبکههای اجتماعی، صدای مردمش به جایی نمیرسد و قصه پرغصه «کاجو» تکرار میشود. از دیماه سال گذشته و همزمان با سیل بزرگ و بیسابقه بلوچستان، وضعیت اهالی کاجو بهندرت نقل رسانههای رسمی بوده است. مدیران استانی و گاهی معاونان وزارتی بهظاهر برای بازدید به این منطقه آمدهاند، قولهایی هم به مردم نجیب و کمتوقع داده شده؛ اما هنوز صدای کاجو زیر آب مانده است.
بعد از آخرین بارش فصلی موسوم به مونسون که دو روز پیش اتفاق افتاد و بیشترین خسارت را به بخش کشاورزی و زیرساختهای شهرستان قصرقند وارد کرد، باز هم قصه پرغصه مردم کاجو تکرار شد.
۳۰ روستا بدون هیچ راه ارتباطی در منطقهای کوهستانی و صعبالعبور اسیر شدهاند. این مردم برای تأمین مواد غذایی باید از گردنهها و کورهراهها با پای پیاده گذر کنند تا بتوانند اندک آذوقهای را از شهر به دوش بکشند و برای خانوادهشان ببرند.
بارشهای موسمی تا پایان مرداد ادامه دارد. مادران باردار، نیش عقرب، بیمارانی که نیاز به خدمات پزشکی دارند و قوت لایموت؛ هیچکدام تاکنون نتوانسته صدای زیرآبمانده این مردم را به جایی برساند.
تصاویری از حمل و انتقال بیماران که پتوپیچ شدهاند و بر دوش مردم محلی از رود و آب گذر داده میشوند، در فضای رسانه خبرساز شده؛ اما آنچه این مردم را امیدوار به بهبود شرایطشان کند، تاکنون اتفاق نیفتاده است.
کاجو از سرچشمه تا ورودش به دشتیاری و دریای مکران سرشار از پتانسیل و ظرفیتهای انکارناپذیر است؛ اما سهم مردمانِ آبریزش در بالادست مصیبت و رنج و در پاییندست خسارت و خُسران است.
شاید لازم است برای شنیدهشدن صدای این مردم معدن گرانبهایی در آن کشف کرد تا کاروان ماشینآلات سنگین به بهانه استخراج آن راهی برای مردمش بسازند.
رودخانه کاجو یکی از بزرگترین رودخانههای جنوب شرق کشور در استان سیستانوبلوچستان است که از منطقهای در شمال شهرستان قصرقند به همین نام «کاجو» سرچشمه میگیرد و پس از طی مسیر ۳۰۰ کیلومتری به سد زیردان میریزد که برای تأمین آب آشامیدنی و کشاورزی منطقه دشتیاری ساخته شده است. شغل اصلی ساکنان بیش از ۳۰ روستای «کاجو» که در مسیر این رود خروشان زندگی میکنند، کشاورزی و دامداری است. اهالی «کاجو» پس از هر بارش، مصیبت پرتکراری را تجربه میکنند.
متأسفانه این ۳۰ روستا فاقد راه و جاده ارتباطی با مرکز شهرستان قصرقند هستند و با طغیان رودخانه «کاجو»، عبورومرور برای مردم سخت و گاهی ناممکن میشود و با وجود انعکاس این مشکلات در شبکههای اجتماعی، صدای مردمش به جایی نمیرسد و قصه پرغصه «کاجو» تکرار میشود. از دیماه سال گذشته و همزمان با سیل بزرگ و بیسابقه بلوچستان، وضعیت اهالی کاجو بهندرت نقل رسانههای رسمی بوده است. مدیران استانی و گاهی معاونان وزارتی بهظاهر برای بازدید به این منطقه آمدهاند، قولهایی هم به مردم نجیب و کمتوقع داده شده؛ اما هنوز صدای کاجو زیر آب مانده است.
بعد از آخرین بارش فصلی موسوم به مونسون که دو روز پیش اتفاق افتاد و بیشترین خسارت را به بخش کشاورزی و زیرساختهای شهرستان قصرقند وارد کرد، باز هم قصه پرغصه مردم کاجو تکرار شد.
۳۰ روستا بدون هیچ راه ارتباطی در منطقهای کوهستانی و صعبالعبور اسیر شدهاند. این مردم برای تأمین مواد غذایی باید از گردنهها و کورهراهها با پای پیاده گذر کنند تا بتوانند اندک آذوقهای را از شهر به دوش بکشند و برای خانوادهشان ببرند.
بارشهای موسمی تا پایان مرداد ادامه دارد. مادران باردار، نیش عقرب، بیمارانی که نیاز به خدمات پزشکی دارند و قوت لایموت؛ هیچکدام تاکنون نتوانسته صدای زیرآبمانده این مردم را به جایی برساند.
تصاویری از حمل و انتقال بیماران که پتوپیچ شدهاند و بر دوش مردم محلی از رود و آب گذر داده میشوند، در فضای رسانه خبرساز شده؛ اما آنچه این مردم را امیدوار به بهبود شرایطشان کند، تاکنون اتفاق نیفتاده است.
کاجو از سرچشمه تا ورودش به دشتیاری و دریای مکران سرشار از پتانسیل و ظرفیتهای انکارناپذیر است؛ اما سهم مردمانِ آبریزش در بالادست مصیبت و رنج و در پاییندست خسارت و خُسران است.
شاید لازم است برای شنیدهشدن صدای این مردم معدن گرانبهایی در آن کشف کرد تا کاروان ماشینآلات سنگین به بهانه استخراج آن راهی برای مردمش بسازند.