نخستوزیران ایران بعد از مشروطه
جنبش مشروطه با خواست مشروطکردن قدرت حاکمیت، تأسیس آزادی و حکومت قانون آغاز شد. این جنبش در مرحله اول با امضای فرمان مشروطه به دست مظفرالدینشاه قاجار در 14 مرداد ۱۲۸۵ آغاز شد و تا دوره محمدعلیشاه قاجار برای تبدیل حکومت استبدادی به حکومت مشروطه ادامه یافت و منجر به تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب نخستین قانون اساسی کشور ایران شد. یکی از دلایل اهمیت دوره مشروطیت بهعنوان یک دوره تاریخی جریانساز به تغییر دستگاه سیاسی گذشته و تشکیل ساختار منظم حکومتی و اداری بازمیگردد و تدوین قانون اساسی اولیه نیز در ایجاد این نظم اداری تأثیر چشمگیری داشت. در ایران تا پیش از انقلاب مشروطه، مقام نخستوزیری را صدراعظم مینامیدند. در دوره قاجار صدراعظم خود بهجای عنوان اعتمادالدوله در دوره صفویه به کار گرفته میشد. در دوره قاجار عزل و نصب صدراعظم منحصر به تصمیم شاه و عزل و نصب سایر وزرا به حکم شاه و تعیین صدراعظم بود، مردم از حکومت ملی محروم بودند و تمام اقتدارهای دولتی در شخص سلطان تمرکز یافته بود. در کشور قانون وجود نداشت و علاوهبر قوه مجریه، اقتدار قوای مقننه و قضائیه نیز در اختیار پادشاه بود. با وقوع انقلاب مشروطه، مظفرالدینشاه، عینالدوله صدراعظم عصر استبداد، را عزل و مقام صدارت را به میرزا نصراللهخان مشیرالدوله، وزیر امور خارجه سپرد و فرمان مشروطیت را صادر کرد و امر صریح در تأسیس مجلس منتخبان ملت داد. اولین نخستوزیر نصرالله مشیرالدوله در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ همزمان با فرمان مشروطیت به مقام نخستوزیری رسید و در ۲۶ اسفند ۱۲۸۵ پس از هفت ماه و دوازده روز استعفا داد. از آن زمان تا پایان نظام پادشاهی مشروطه، در ایران 75 نخستوزیر به قدرت رسیدند. بلندترین زمان نخستوزیری با نزدیک به ۱۳ سال در اختیار امیرعباس هویداست. او در بهمن ۱۳۴۳ بهعنوان نخستوزیر انتخاب و جانشین حسنعلی منصور و در نیمه مرداد سال ۱۳۵۶ برکنار شد. کتاب مصور «نخستوزیران ایران» (1285-1357) در 1327 صفحه شرح نخستوزیران ایران از زمان اولین نخستوزیر مشروطه تا آخرین نخستوزیر ایران در زمان محمدرضا شاه پهلوی، شاپور بختیار است. این کتاب تاریخ سیاسی معاصر ایران است که در 72 سال تاریخ ایران را بازگو میکند و علاوهبر معرفی نخستوزیران به شرح رویدادهای سیاسی و اجتماعی مهم این دوران میپردازد. این قسمت از تاریخ از صدور فرمان مشروطیت آغاز میشود و در 22 بهمن ماه 1357 با لغو نظام پادشاهی مشروطه پایان میپذیرد. نویسنده کتاب دکتر باقر عاقلی (1392-1308 ) نویسنده، پژوهشگر و تاریخنگار معاصر ایران است که صدها مقاله و تألیف کتابهایی در حوزههای تاریخی و سیاسی بهویژه برای دایرهالمعارفهای بزرگ از او به جا مانده است. تاکنون بیش از ۲۵ عنوان کتاب از عاقلی چاپ و منتشر شده است ازجمله: از رؤیای پادشاهی تا زندان رضاشاهی، تیمورتاش در صحنه سیاست ایران، خاطرات حاج عزالممالک اردلان، خاطرات مسعود انصاری، خاندانهای حکومتگر ایران، داور و عدلیه، ذکاءالملک فروغی، رضاشاه و قشون متحدالشکل، نخستوزیران ایران، شرح حال رجال سیاسی و نظامی ایران (سه جلد)، میرزا احمدخان قوامالسلطنه، فروغی و شهریور ۱۳۲۰، زندگینامه تیمورتاش، زندگینامه نصرتالدوله فیروز، زندگی و خاطرات محمدساعد مراغهای، زندگی و خاطرات دکتر احمد متیندفتری و روزشمار تاریخ معاصر ایران. عاقلی در مقدمهای که بر کتاب نخستوزیران ایران نوشته چکیدهای از تاریخ انقلاب مشروطه و تا پایان حکومت پهلوی به دست میدهد. او علل و ریشههای مختلفی را زمینهساز وقوع مشروطه میداند: دیکتاتوری مطلق شاه و ظلم و ستم و شقاوت شاهزادگان بلافصل و اقدامات خودسرانه و جابرانه ولایات و حکام و عوامل حکومت؛ فشار بیحدوحصر به مردم و وصول مالیاتهای سنگین بدون توجه به درآمد کشاورزان و کارگران؛ نبودن مراجع دادرسی و عدالتخانه برای رسیدگی به شکواییه مردم از مأموران دولتی و ثروتمندان؛ بذل و بخشش بیحساب بیتالمال به دولتمردان و شاهزادگان از طرف پادشاه؛ اخذ تیول، وظیفه، مستمری، مداخل و باج از مردم. البته عواملی که به انقلاب مشروطه دامن زد فقط عوامل داخلی نبود و شرایط جهانی و قدرتهای امپراتوری در اطراف ایران نیز در این رویداد نقش مهمی داشتند. سرعت سیر تمدن در اروپا که با جریان اطلاعات به داخل کشور منتقل میشد، نیز مردم را به فکر چارهاندیشی انداخت. در آن زمان روزنامههای انتقادی و پیشرو که در خارج از ایران منتشر میشدند و مخفیانه به ایران وارد و توزیع میشد در آگاهی مردم تأثیر بسزایی داشت. اولین عکسالعمل مردم در برابر حکومت، واقعه رژی و تحریم تنباکو بود که به زعامت روحانیون به نتیجه رسید و شاه و حکومت در مقابل مردم عقبنشینی کردند. ناصرالدینشاه در سفر خود به اروپا امتیازات زیادی به دولت انگلستان داد که عبارت بودند از تأسیس تلگراف، تأسیس بانک، حفر معادن و بهرهبرداری از آنها، برقراری لاتاری و بالاخره دادن امتیاز تنباکو. شورش مردم در تهران و شهرستانها با انتشار و توزیع فتوای میرزای شیرازی آغاز شد و مردم آنچنان در مقابل حکومت ایستادگی کردند که شاه ناچار قرارداد رژی و لاتاری را فسخ و 500 هزار تومان غرامت آن را با استقراض از بانک شاهی و با گروگذاشتن گمرکات جنوب پرداخت کرد. با رویکارآمدن مظفرالدین شاه وضعیت حکومتداری تغییری نکرد. در آبان 1284 و در ماجرای احتکار و افزایش قیمت قند از سوی بازرگانان به خاطر جنگ ژاپن و روس، حاکم تهران سعی کرد توجه افکار عمومی را با توبیخ و فلککردن سه تاجر سرشناس قند منحرف کند. در نتیجه این رویداد کل بازار بسته شد و تجار خواستار برکناری حاکم تهران شدند. این اعتراضات بهسرعت تمام کشور را فراگرفت. این رویارویی راه را برای دو اعتراض عمده هموار کرد که به نوبه خود به تدوین قانون اساسی انجامید. در خرداد 1385 سیدعبدالله بهبهانی و سیدمحمد طباطبایی در پیشاپیش هزار طلبه دینی به قم پناهنده شدند. در قم شیخ فضلالله نوری دیگر مجتهد ارشد نیز به آن دو پیوست. در همان هفته گروهی از بازرگانان تهران که برخی در انجمنهای مخفی فعال بودند، به محل تابستانی سفارت بریتانیا در شمال تهران عزیمت کردند. سرانجام کمیته برگزارکننده از شاه نه فقط عدالتخانه بلکه تدوین یک قانون اساسی توسط مجلس ملی را درخواست کرد. دربار در مواجهه با یک اعتصاب عمومی، سیل تلگرام از ولایات، تهدید به مداخله نظامی از سوی جمعیتهای مهاجر باکو و تفلیس، و بهعنوان یک ضربه سرنوشتساز تهدید قزاقها به فرار، عقبنشینی کرد. سه هفته پس از پناهندگی نخستین گروه معترضان به سفارت بریتانیا، مظفرالدینشاه با صدور یک فرمان، برگزاری انتخابات سراسری برای گزینش مجلس مؤسسان را اعلام کرد. 14 مرداد از آن زمان بهعنوان سالروز انقلاب مشروطه گرامی داشته میشود.
جنبش مشروطه با خواست مشروطکردن قدرت حاکمیت، تأسیس آزادی و حکومت قانون آغاز شد. این جنبش در مرحله اول با امضای فرمان مشروطه به دست مظفرالدینشاه قاجار در 14 مرداد ۱۲۸۵ آغاز شد و تا دوره محمدعلیشاه قاجار برای تبدیل حکومت استبدادی به حکومت مشروطه ادامه یافت و منجر به تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب نخستین قانون اساسی کشور ایران شد. یکی از دلایل اهمیت دوره مشروطیت بهعنوان یک دوره تاریخی جریانساز به تغییر دستگاه سیاسی گذشته و تشکیل ساختار منظم حکومتی و اداری بازمیگردد و تدوین قانون اساسی اولیه نیز در ایجاد این نظم اداری تأثیر چشمگیری داشت. در ایران تا پیش از انقلاب مشروطه، مقام نخستوزیری را صدراعظم مینامیدند. در دوره قاجار صدراعظم خود بهجای عنوان اعتمادالدوله در دوره صفویه به کار گرفته میشد. در دوره قاجار عزل و نصب صدراعظم منحصر به تصمیم شاه و عزل و نصب سایر وزرا به حکم شاه و تعیین صدراعظم بود، مردم از حکومت ملی محروم بودند و تمام اقتدارهای دولتی در شخص سلطان تمرکز یافته بود. در کشور قانون وجود نداشت و علاوهبر قوه مجریه، اقتدار قوای مقننه و قضائیه نیز در اختیار پادشاه بود. با وقوع انقلاب مشروطه، مظفرالدینشاه، عینالدوله صدراعظم عصر استبداد، را عزل و مقام صدارت را به میرزا نصراللهخان مشیرالدوله، وزیر امور خارجه سپرد و فرمان مشروطیت را صادر کرد و امر صریح در تأسیس مجلس منتخبان ملت داد. اولین نخستوزیر نصرالله مشیرالدوله در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ همزمان با فرمان مشروطیت به مقام نخستوزیری رسید و در ۲۶ اسفند ۱۲۸۵ پس از هفت ماه و دوازده روز استعفا داد. از آن زمان تا پایان نظام پادشاهی مشروطه، در ایران 75 نخستوزیر به قدرت رسیدند. بلندترین زمان نخستوزیری با نزدیک به ۱۳ سال در اختیار امیرعباس هویداست. او در بهمن ۱۳۴۳ بهعنوان نخستوزیر انتخاب و جانشین حسنعلی منصور و در نیمه مرداد سال ۱۳۵۶ برکنار شد. کتاب مصور «نخستوزیران ایران» (1285-1357) در 1327 صفحه شرح نخستوزیران ایران از زمان اولین نخستوزیر مشروطه تا آخرین نخستوزیر ایران در زمان محمدرضا شاه پهلوی، شاپور بختیار است. این کتاب تاریخ سیاسی معاصر ایران است که در 72 سال تاریخ ایران را بازگو میکند و علاوهبر معرفی نخستوزیران به شرح رویدادهای سیاسی و اجتماعی مهم این دوران میپردازد. این قسمت از تاریخ از صدور فرمان مشروطیت آغاز میشود و در 22 بهمن ماه 1357 با لغو نظام پادشاهی مشروطه پایان میپذیرد. نویسنده کتاب دکتر باقر عاقلی (1392-1308 ) نویسنده، پژوهشگر و تاریخنگار معاصر ایران است که صدها مقاله و تألیف کتابهایی در حوزههای تاریخی و سیاسی بهویژه برای دایرهالمعارفهای بزرگ از او به جا مانده است. تاکنون بیش از ۲۵ عنوان کتاب از عاقلی چاپ و منتشر شده است ازجمله: از رؤیای پادشاهی تا زندان رضاشاهی، تیمورتاش در صحنه سیاست ایران، خاطرات حاج عزالممالک اردلان، خاطرات مسعود انصاری، خاندانهای حکومتگر ایران، داور و عدلیه، ذکاءالملک فروغی، رضاشاه و قشون متحدالشکل، نخستوزیران ایران، شرح حال رجال سیاسی و نظامی ایران (سه جلد)، میرزا احمدخان قوامالسلطنه، فروغی و شهریور ۱۳۲۰، زندگینامه تیمورتاش، زندگینامه نصرتالدوله فیروز، زندگی و خاطرات محمدساعد مراغهای، زندگی و خاطرات دکتر احمد متیندفتری و روزشمار تاریخ معاصر ایران. عاقلی در مقدمهای که بر کتاب نخستوزیران ایران نوشته چکیدهای از تاریخ انقلاب مشروطه و تا پایان حکومت پهلوی به دست میدهد. او علل و ریشههای مختلفی را زمینهساز وقوع مشروطه میداند: دیکتاتوری مطلق شاه و ظلم و ستم و شقاوت شاهزادگان بلافصل و اقدامات خودسرانه و جابرانه ولایات و حکام و عوامل حکومت؛ فشار بیحدوحصر به مردم و وصول مالیاتهای سنگین بدون توجه به درآمد کشاورزان و کارگران؛ نبودن مراجع دادرسی و عدالتخانه برای رسیدگی به شکواییه مردم از مأموران دولتی و ثروتمندان؛ بذل و بخشش بیحساب بیتالمال به دولتمردان و شاهزادگان از طرف پادشاه؛ اخذ تیول، وظیفه، مستمری، مداخل و باج از مردم. البته عواملی که به انقلاب مشروطه دامن زد فقط عوامل داخلی نبود و شرایط جهانی و قدرتهای امپراتوری در اطراف ایران نیز در این رویداد نقش مهمی داشتند. سرعت سیر تمدن در اروپا که با جریان اطلاعات به داخل کشور منتقل میشد، نیز مردم را به فکر چارهاندیشی انداخت. در آن زمان روزنامههای انتقادی و پیشرو که در خارج از ایران منتشر میشدند و مخفیانه به ایران وارد و توزیع میشد در آگاهی مردم تأثیر بسزایی داشت. اولین عکسالعمل مردم در برابر حکومت، واقعه رژی و تحریم تنباکو بود که به زعامت روحانیون به نتیجه رسید و شاه و حکومت در مقابل مردم عقبنشینی کردند. ناصرالدینشاه در سفر خود به اروپا امتیازات زیادی به دولت انگلستان داد که عبارت بودند از تأسیس تلگراف، تأسیس بانک، حفر معادن و بهرهبرداری از آنها، برقراری لاتاری و بالاخره دادن امتیاز تنباکو. شورش مردم در تهران و شهرستانها با انتشار و توزیع فتوای میرزای شیرازی آغاز شد و مردم آنچنان در مقابل حکومت ایستادگی کردند که شاه ناچار قرارداد رژی و لاتاری را فسخ و 500 هزار تومان غرامت آن را با استقراض از بانک شاهی و با گروگذاشتن گمرکات جنوب پرداخت کرد. با رویکارآمدن مظفرالدین شاه وضعیت حکومتداری تغییری نکرد. در آبان 1284 و در ماجرای احتکار و افزایش قیمت قند از سوی بازرگانان به خاطر جنگ ژاپن و روس، حاکم تهران سعی کرد توجه افکار عمومی را با توبیخ و فلککردن سه تاجر سرشناس قند منحرف کند. در نتیجه این رویداد کل بازار بسته شد و تجار خواستار برکناری حاکم تهران شدند. این اعتراضات بهسرعت تمام کشور را فراگرفت. این رویارویی راه را برای دو اعتراض عمده هموار کرد که به نوبه خود به تدوین قانون اساسی انجامید. در خرداد 1385 سیدعبدالله بهبهانی و سیدمحمد طباطبایی در پیشاپیش هزار طلبه دینی به قم پناهنده شدند. در قم شیخ فضلالله نوری دیگر مجتهد ارشد نیز به آن دو پیوست. در همان هفته گروهی از بازرگانان تهران که برخی در انجمنهای مخفی فعال بودند، به محل تابستانی سفارت بریتانیا در شمال تهران عزیمت کردند. سرانجام کمیته برگزارکننده از شاه نه فقط عدالتخانه بلکه تدوین یک قانون اساسی توسط مجلس ملی را درخواست کرد. دربار در مواجهه با یک اعتصاب عمومی، سیل تلگرام از ولایات، تهدید به مداخله نظامی از سوی جمعیتهای مهاجر باکو و تفلیس، و بهعنوان یک ضربه سرنوشتساز تهدید قزاقها به فرار، عقبنشینی کرد. سه هفته پس از پناهندگی نخستین گروه معترضان به سفارت بریتانیا، مظفرالدینشاه با صدور یک فرمان، برگزاری انتخابات سراسری برای گزینش مجلس مؤسسان را اعلام کرد. 14 مرداد از آن زمان بهعنوان سالروز انقلاب مشروطه گرامی داشته میشود.