خطابههای تقیزاده درباره مشروطیت
سیدحسن تقیزاده (1257 ـ 1348) از رهبران انقلاب مشروطه و از شخصیتهای برجسته علمی و فرهنگی تاریخ معاصر ایران است. در میان رجال سیاسی عصر مشروطه تقیزاده از موقعیت ویژهای برخوردار است؛ نقش او در برپایی قیام مشروطه، هواداری او از مردمسالاری و مخالفت با سلطنت رضاخان پهلوی، سپس پیوستن او به نظام حکومتی رضاشاه و ماجرای تجدید قرارداد نفت ایران و انگلیس در سال 1933 (1312 شمسی) و ادامه فعالیت دیپلماتیک و سیاسی او در دوره سلطنت محمدرضاشاه پهلوی این موقعیت ویژه را به او بخشیده است. تقیزاده از رجال سیاسی بحثبرانگیز دوران قاجار و پهلوی است و نظرات او موافقان و مخالفان زیادی دارد. تاکنون آثار زیادی درباره تقیزاده انتشار یافته اما جنبههایی از زندگی سیاسی او همچنان کمتر شناخته شده و موضوع مجادلات سیاسی است. کتاب «مشروطیت از زبان تقیزاده» که به تازگی منتشر شده، مشتمل بر سه سخنرانی تقیزاده درباره مشاهدات او از مشروطیت (تا پایان استبداد صغیر) است. تقیزاده در سه خطابهای که در این کتاب آورده شده، به انتقادهایی که از او به دلیل تحصن در سفارت انگلیس شده، بهویژه به احمد کسروی در کتاب «تاریخ مشروطه ایران» پاسخ میدهد.
سپس یادآور میشود که بسیاری از مطالب کتاب کسروی درست نیست چون کسروی شخصا شاهد این حوادث نبوده و آنها را از زبان دیگران شنیده است. همچنین وی به کسانی که به او اتهام هواداری از انگلیس میزنند، پاسخ میدهد. ماجرای سخنرانی تقیزاده در باشگاه مهرگان، نگاه کوتاهی به زندگانی سیاسی تقیزاده، تقیزاده از نگاه دیگران و پاسخ تقیزاده به اتهامات از مباحث مطروحه در این کتاب هستند. این سخنرانیها در واقع مشاهدات شخصی تقیزاده از جریان انقلاب مشروطه است و از آنجا که تقیزاده هیچ اثر مکتوبی درباره تاریخ انقلاب مشروطه ایران ننوشته این اثر میتواند آگاهیهای سودمندی درباره تاریخ مشروطیت به دست دهد.
تقیزاده پس از پیروزی آزادیخواهان و افتتاح دوره یکم مجلس شورای ملی، به نمایندگی از سوی طبقه اصناف تبریز انتخاب شد. از همان آغاز کار مجلس، توجه همگان را به خود جلب کرد و در مدت کوتاهی، رهبری جناح اقلیت روشنفکر، تجددخواه و تندرو مجلس را به دست گرفت که طرفدار تغییرات و اصلاحات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بود و انتقادهای تندی از نظام استبدادی به عمل میآورد. تواناییهایی که تقیزاده در این دوره از خود بروز داد، موجب شد تا در کنار افرادی همچون جواد سعدالدوله و میرزا حسنخان مشیرالدوله (حسن پیرنیا) عضو هیئتی شود که از طرف مجلس، مأمور تدوین متمم قانون اساسی مشروطه شد. بر پایه همین متمم بود که حکومت مشروطه تعریف و تفکیک قوای سهگانه و حقوق ملت مسجل شد و در جریان گفتوگوهای همین هیئت بود که دیدگاههای تهیهکنندگان متمم قانون اساسی در باب مرز میان شرع و عرف آشکار شد. نطقهای تند و پرشور او در مجلس، از سویی باعث اشتهار او شد و نظر روزنامهها و نیز مأموران سفارتخانههای خارجی ذینفع در ایران را به سوی وی جلب کرد و از سوی دیگر خشم و کینه محمدعلیشاه و درباریان و استبدادخواهان را برانگیخت. در جریان بهتوپبستن مجلس و
برقراری استبداد صغیر، محمدعلیشاه شخصا دستور داد که تقیزاده را دستگیر کنند؛ اما تقیزاده و گروهی دیگر به دام مأموران محمدعلیشاه نیفتادند. جمعی که تقیزاده و علیاکبر دهخدا از جمله آنان بودند از بیم جان به سفارت بریتانیا در تهران پناهنده شدند. این عمل از جانب مخالفان و منتقدان تقیزاده یکی از نقاط ضعف سیاسی و حتی وابستگی او به خارجیان تعبیر شده است. متن مکاتبات تقیزاده با عینالدوله هنگام محاصره تبریز در زمان استبداد صغیر نشان میدهد تقیزاده در عقاید ملیگرایانهاش بسیار سرسخت بوده و فریب وعدههای عینالدوله را نخورده است. متن این مکاتبات در بخش پیوست این کتاب آورده شده است. همچنین در بخش پیوستهای کتاب، چهار مقاله و چهار دیدگاه درباره تقیزاده از باستانیپاریزی، همایونکاتوزیان، مهدی محقق و الزا ایچرنسکا آورده شده است.
تقیزاده عوامل مؤثر در انقلاب مشروطه ایران را استبداد و ضعف عمومی دولت در ایران و نقش شخصیتهای سیاسی و روحانی میدانست. او بیشترین اهمیت را به ملکمخان، طالبوف، سیدجمالالدین اسدآبادی، آیتالله بهبهانی و آیتالله طباطبایی داده و نقش اندکی برای برخی دیگر قائل است. تقیزاده مردی ادیب و سخنور بود و اطلاعات وسیعی درباره تاریخ اسلام و سایر ادیان داشت و مقالات متعدد او گواهی بر این مدعاست. ضمن اینکه چون سالیان درازی را در اروپا به سر برده بود، با فرهنگ و تمدن غرب کاملا آشنا و علاقهمند به آن بود؛ به گونهای که یکی از هواداران سرسخت تجدد در ایران به شمار میرفت. الگوی فکری او در این زمینه، نظام حکومتی بریتانیا بود. مخالفت او با «مشروعه» شیخ فضلالله نوری نیز از همین بابت بود. تقیزاده در اثر مطالعات بسیار و امکانات مساعدی که برای مطالعه داشته و نیز به مناسبت اقامت طولانی در اروپا و تسلط بر زبانهای انگلیسی، آلمانی و ترکی و آشنایی با زبانهای عربی و فرانسه، از حیث علمی یکی از دانشمندان برجسته بود و در عالم ادب و فرهنگ به مقام شایستهای دست یافت. کارهای علمی و فرهنگی تقیزاده طیف گسترده و متنوعی را دربر میگیرد؛
تحقیق، تألیف، روزنامهنگاری، تدریس، کتابشناسی، ایراد خطابه و سخنرانی، پشتیبانی از فعالیتهای علمی و فرهنگی به لحاظ مقام و موقعیت سیاسی، مشارکت در تأسیس و سازماندهی نهادهای علمی و فرهنگی و مشاوره و رایزنی در این زمینهها. بخش عمدهای از نوشتهها و یادداشتهای تقیزاده، اعم از نوشتههای فارسی و خارجی به کوشش ایرج افشار به چاپ رسیده است. تحقیق احوال کنونی ایران (محاکمات تاریخی)، دورههای مجله کاوه، تاریخ از پرویز تا چنگیز، مقدمه دیوان ناصرخسرو، ایران و جنگ فرنگستان، مانی، مقدمه تعلیم عمومی، گاهشماری در ایران قدیم و مقدمه انقلاب مشروطیت از آثار پرارزش تقیزاده به حساب میآیند. کتاب «مشروطیت از زبان تقیزاده» به کوشش محمد تربتیسنجابی، روزنامهنگار قدیمی و همعصر تقیزاده تنظیم شده است که در سالهای روزنامهنگاری خود مصاحبههای متعددی با سیاستمدارانی چون تقیزاده، امیرعباس هویدا، بدیعالزمان فروزانفر و ثریا اسفندیاریبختیاری همسر دوم محمدرضاشاه داشته و آثاری مانند کودتاسازان، پنج گلوله برای شاه، سه مرد در برابر تاریخ و ۶۶۶ روز با مصدق را تألیف کرده است.
سیدحسن تقیزاده (1257 ـ 1348) از رهبران انقلاب مشروطه و از شخصیتهای برجسته علمی و فرهنگی تاریخ معاصر ایران است. در میان رجال سیاسی عصر مشروطه تقیزاده از موقعیت ویژهای برخوردار است؛ نقش او در برپایی قیام مشروطه، هواداری او از مردمسالاری و مخالفت با سلطنت رضاخان پهلوی، سپس پیوستن او به نظام حکومتی رضاشاه و ماجرای تجدید قرارداد نفت ایران و انگلیس در سال 1933 (1312 شمسی) و ادامه فعالیت دیپلماتیک و سیاسی او در دوره سلطنت محمدرضاشاه پهلوی این موقعیت ویژه را به او بخشیده است. تقیزاده از رجال سیاسی بحثبرانگیز دوران قاجار و پهلوی است و نظرات او موافقان و مخالفان زیادی دارد. تاکنون آثار زیادی درباره تقیزاده انتشار یافته اما جنبههایی از زندگی سیاسی او همچنان کمتر شناخته شده و موضوع مجادلات سیاسی است. کتاب «مشروطیت از زبان تقیزاده» که به تازگی منتشر شده، مشتمل بر سه سخنرانی تقیزاده درباره مشاهدات او از مشروطیت (تا پایان استبداد صغیر) است. تقیزاده در سه خطابهای که در این کتاب آورده شده، به انتقادهایی که از او به دلیل تحصن در سفارت انگلیس شده، بهویژه به احمد کسروی در کتاب «تاریخ مشروطه ایران» پاسخ میدهد.
سپس یادآور میشود که بسیاری از مطالب کتاب کسروی درست نیست چون کسروی شخصا شاهد این حوادث نبوده و آنها را از زبان دیگران شنیده است. همچنین وی به کسانی که به او اتهام هواداری از انگلیس میزنند، پاسخ میدهد. ماجرای سخنرانی تقیزاده در باشگاه مهرگان، نگاه کوتاهی به زندگانی سیاسی تقیزاده، تقیزاده از نگاه دیگران و پاسخ تقیزاده به اتهامات از مباحث مطروحه در این کتاب هستند. این سخنرانیها در واقع مشاهدات شخصی تقیزاده از جریان انقلاب مشروطه است و از آنجا که تقیزاده هیچ اثر مکتوبی درباره تاریخ انقلاب مشروطه ایران ننوشته این اثر میتواند آگاهیهای سودمندی درباره تاریخ مشروطیت به دست دهد.
تقیزاده پس از پیروزی آزادیخواهان و افتتاح دوره یکم مجلس شورای ملی، به نمایندگی از سوی طبقه اصناف تبریز انتخاب شد. از همان آغاز کار مجلس، توجه همگان را به خود جلب کرد و در مدت کوتاهی، رهبری جناح اقلیت روشنفکر، تجددخواه و تندرو مجلس را به دست گرفت که طرفدار تغییرات و اصلاحات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بود و انتقادهای تندی از نظام استبدادی به عمل میآورد. تواناییهایی که تقیزاده در این دوره از خود بروز داد، موجب شد تا در کنار افرادی همچون جواد سعدالدوله و میرزا حسنخان مشیرالدوله (حسن پیرنیا) عضو هیئتی شود که از طرف مجلس، مأمور تدوین متمم قانون اساسی مشروطه شد. بر پایه همین متمم بود که حکومت مشروطه تعریف و تفکیک قوای سهگانه و حقوق ملت مسجل شد و در جریان گفتوگوهای همین هیئت بود که دیدگاههای تهیهکنندگان متمم قانون اساسی در باب مرز میان شرع و عرف آشکار شد. نطقهای تند و پرشور او در مجلس، از سویی باعث اشتهار او شد و نظر روزنامهها و نیز مأموران سفارتخانههای خارجی ذینفع در ایران را به سوی وی جلب کرد و از سوی دیگر خشم و کینه محمدعلیشاه و درباریان و استبدادخواهان را برانگیخت. در جریان بهتوپبستن مجلس و
برقراری استبداد صغیر، محمدعلیشاه شخصا دستور داد که تقیزاده را دستگیر کنند؛ اما تقیزاده و گروهی دیگر به دام مأموران محمدعلیشاه نیفتادند. جمعی که تقیزاده و علیاکبر دهخدا از جمله آنان بودند از بیم جان به سفارت بریتانیا در تهران پناهنده شدند. این عمل از جانب مخالفان و منتقدان تقیزاده یکی از نقاط ضعف سیاسی و حتی وابستگی او به خارجیان تعبیر شده است. متن مکاتبات تقیزاده با عینالدوله هنگام محاصره تبریز در زمان استبداد صغیر نشان میدهد تقیزاده در عقاید ملیگرایانهاش بسیار سرسخت بوده و فریب وعدههای عینالدوله را نخورده است. متن این مکاتبات در بخش پیوست این کتاب آورده شده است. همچنین در بخش پیوستهای کتاب، چهار مقاله و چهار دیدگاه درباره تقیزاده از باستانیپاریزی، همایونکاتوزیان، مهدی محقق و الزا ایچرنسکا آورده شده است.
تقیزاده عوامل مؤثر در انقلاب مشروطه ایران را استبداد و ضعف عمومی دولت در ایران و نقش شخصیتهای سیاسی و روحانی میدانست. او بیشترین اهمیت را به ملکمخان، طالبوف، سیدجمالالدین اسدآبادی، آیتالله بهبهانی و آیتالله طباطبایی داده و نقش اندکی برای برخی دیگر قائل است. تقیزاده مردی ادیب و سخنور بود و اطلاعات وسیعی درباره تاریخ اسلام و سایر ادیان داشت و مقالات متعدد او گواهی بر این مدعاست. ضمن اینکه چون سالیان درازی را در اروپا به سر برده بود، با فرهنگ و تمدن غرب کاملا آشنا و علاقهمند به آن بود؛ به گونهای که یکی از هواداران سرسخت تجدد در ایران به شمار میرفت. الگوی فکری او در این زمینه، نظام حکومتی بریتانیا بود. مخالفت او با «مشروعه» شیخ فضلالله نوری نیز از همین بابت بود. تقیزاده در اثر مطالعات بسیار و امکانات مساعدی که برای مطالعه داشته و نیز به مناسبت اقامت طولانی در اروپا و تسلط بر زبانهای انگلیسی، آلمانی و ترکی و آشنایی با زبانهای عربی و فرانسه، از حیث علمی یکی از دانشمندان برجسته بود و در عالم ادب و فرهنگ به مقام شایستهای دست یافت. کارهای علمی و فرهنگی تقیزاده طیف گسترده و متنوعی را دربر میگیرد؛
تحقیق، تألیف، روزنامهنگاری، تدریس، کتابشناسی، ایراد خطابه و سخنرانی، پشتیبانی از فعالیتهای علمی و فرهنگی به لحاظ مقام و موقعیت سیاسی، مشارکت در تأسیس و سازماندهی نهادهای علمی و فرهنگی و مشاوره و رایزنی در این زمینهها. بخش عمدهای از نوشتهها و یادداشتهای تقیزاده، اعم از نوشتههای فارسی و خارجی به کوشش ایرج افشار به چاپ رسیده است. تحقیق احوال کنونی ایران (محاکمات تاریخی)، دورههای مجله کاوه، تاریخ از پرویز تا چنگیز، مقدمه دیوان ناصرخسرو، ایران و جنگ فرنگستان، مانی، مقدمه تعلیم عمومی، گاهشماری در ایران قدیم و مقدمه انقلاب مشروطیت از آثار پرارزش تقیزاده به حساب میآیند. کتاب «مشروطیت از زبان تقیزاده» به کوشش محمد تربتیسنجابی، روزنامهنگار قدیمی و همعصر تقیزاده تنظیم شده است که در سالهای روزنامهنگاری خود مصاحبههای متعددی با سیاستمدارانی چون تقیزاده، امیرعباس هویدا، بدیعالزمان فروزانفر و ثریا اسفندیاریبختیاری همسر دوم محمدرضاشاه داشته و آثاری مانند کودتاسازان، پنج گلوله برای شاه، سه مرد در برابر تاریخ و ۶۶۶ روز با مصدق را تألیف کرده است.