عرضه را باید با «خودتنظیمی» اصلاح کرد
تولیدکنندگانی هستند که در بورس کالا حضور دارند اما قاعده را رعایت نمیکنند، آنها باید کف عرضه را برای فروش محصول اعمال کنند اما نمیکنند. میثم باقری، کارشناس بورس کالا و عضو هیئتمدیره کارگزاری بانک مسکن، دراینباره میگوید که مشکل اصلی همیشه از طرف عرضه است و آن را باید اصلاح کرد. او میگوید بازار به یک مارپیچ بزرگ برخورد کرده و نمیداند باید از بازار داخل حمایت کند یا صادرات. باقری میگوید تعادلبخشی در کشور ما برای اینکه هم بازار داخل را داشته باشیم و هم بهدنبال ارز از صادرات باشیم کار بسیار دشواری است و باید از مکانیسیم خودتنظیمی، استفاده کنیم.
چرا برخی تولیدکنندگان کف عرضه را در معاملات رعایت نمیکنند؟ چه انگیزهای وجود دارد؟
ستاد تنظیم بازار توسط کمیتههای تخصصی، کف عرضه هر تولیدکنندهای را مشخص میکند که براساس آن تولیدکننده ملزم میشود همان مقدار را در بورس کالا عرضه کند، البته بالاتر از آن مقدار را هم میتواند عرضه کند اما حتما باید کف رعایت شود. با توجه به شرایط بازار، باید کف عرضه و تعرفهها توسط یک نهاد تنظیم شود. بههرحال تولیدکننده، محصول خود را یا در داخل به فروش میرساند یا به خارج از کشور صادر میکند، وقتی بازار داخل دچار مشکل است، برای بهتعادلرساندن آن باید بهاصطلاح با کف عرضه بازی کرد تا عرضه محصول زیاد شود. از طرف دیگر، در بحث صادرات نیز باید تعرفه موقت گذاشت تا بازار داخل به تعادل برسد. تقریبا تمام مکانیسمهایی که در این زمینه وجود دارد تا بورس کالا بهعنوان تنظیمکننده بازار عمل کند این است که در تقاضا محدودیت ایجاد شود. وقتی کف عرضه مشخص است و از آن هم استقبالی نمیشود، بورس کالا مجبور میشود روی تقاضا بازی کند، مثلا برای شمش محدودیت معامله بگذارد یا پیشپرداخت را بالا ببرد. اینها روشهایی است که باعث میشود عرضه و تقاضا محدودتر شود ولی باید این را به یاد داشته باشیم که مشکل اصلی همیشه از طرف عرضه است و آن
را باید اصلاح کرد، بعد از آن است که میتوان سیاستهای عرضه و تقاضا را در راستای تنظیم بازار انجام داد. این یک مشکل ساختاری است که باید به آن توجه شود.
چه اتفاقی در پشت پرده افتاده است که تولیدکنندگان کف عرضه را رعایت نمیکنند؟
برخی تولیدکنندگان عنوان میکنند که در بخش تولید مشکل دارند و نمیتوانند کف عرضه را رعایت کنند. پیشنهاد من این است که محصول را بهصورت سلف موازی عرضه کند، به این معنی که محصول را در آینده تحویل دهند تا مشکل تولید حل شود. اکنون بازار با یک مارپیچ بزرگ روبهرو شده و آن این است که اکنون آیا باید از بازار داخل حمایت شود یا صادرات. اگر از صادرات حمایت نشود و صادراتی صورت نگیرد، عملا ارز وارد کشور نمیشود و اگر تولیدکننده را نیز مجبور کنیم که بهدلیل بالارفتن قیمت محصولات در داخل، محصول خود را در داخل عرضه کند، کار اشتباهی صورت گرفته است. تعادلبخشی در کشور ما برای اینکه هم بازار داخل را داشته باشیم و هم بهدنبال ارز از صادرات باشیم، کار بسیار دشواری است. وزیر صمت قبل، توجه بیشتری به بازار داخل داشت تا بتواند آن را مدیریت کند تا قیمتها افزایش نیابد، اما شاید دیدگاه افراد جدیدی که وارد این وزارتخانه شدهاند این باشد که به صادرات بها دهند. بههرحال ایجاد تعادل بسیار مشکل است و بههمیندلیل باید رصد شود. مثلا وقتی بازار داخل به هم ریخته میشود بتوانند از طریق سیاستهای خود اعلام کنند که کف عرضه در یک هفته 20 درصد
افزایش یابد و صادرات کاهش پیدا کند. وقتی تعرفه افزایش پیدا کند، تولیدکننده به این نتیجه میرسد که باید در بازار داخل فعالیت کند که به آن «مکانیسیم خودتنظیمی» میگویند. این یک ضعف بزرگ ساختاری است که به نظر من باید ستاد تنظیم بازار و بورس کالا و نهادهایی که در این زمینه فعالیت دارند بتوانند با تصمیمهای درست بازار را سریع به تعادل برسانند، چون همیشه فشار روی تقاضاست. وقتی قیمتها تغییر میکند، بورس کالا بهشدت تحت فشار قرار میگیرد که خیلی از این افزایش قیمتها بهدلیل بالارفتن قیمت دلار است. این امکان وجود دارد که بورس کالا با تنظیمکردن بازار، این افزایش قیمت را به تأخیر بیندازد تا افزایش قیمت دلار تأثیر زیادی بر بازار نگذارد. باز هم باید به این نکته توجه کرد که سیاستهای عرضه دست بورس کالا نیست.
تولیدکنندگانی هستند که در بورس کالا حضور دارند اما قاعده را رعایت نمیکنند، آنها باید کف عرضه را برای فروش محصول اعمال کنند اما نمیکنند. میثم باقری، کارشناس بورس کالا و عضو هیئتمدیره کارگزاری بانک مسکن، دراینباره میگوید که مشکل اصلی همیشه از طرف عرضه است و آن را باید اصلاح کرد. او میگوید بازار به یک مارپیچ بزرگ برخورد کرده و نمیداند باید از بازار داخل حمایت کند یا صادرات. باقری میگوید تعادلبخشی در کشور ما برای اینکه هم بازار داخل را داشته باشیم و هم بهدنبال ارز از صادرات باشیم کار بسیار دشواری است و باید از مکانیسیم خودتنظیمی، استفاده کنیم.
چرا برخی تولیدکنندگان کف عرضه را در معاملات رعایت نمیکنند؟ چه انگیزهای وجود دارد؟
ستاد تنظیم بازار توسط کمیتههای تخصصی، کف عرضه هر تولیدکنندهای را مشخص میکند که براساس آن تولیدکننده ملزم میشود همان مقدار را در بورس کالا عرضه کند، البته بالاتر از آن مقدار را هم میتواند عرضه کند اما حتما باید کف رعایت شود. با توجه به شرایط بازار، باید کف عرضه و تعرفهها توسط یک نهاد تنظیم شود. بههرحال تولیدکننده، محصول خود را یا در داخل به فروش میرساند یا به خارج از کشور صادر میکند، وقتی بازار داخل دچار مشکل است، برای بهتعادلرساندن آن باید بهاصطلاح با کف عرضه بازی کرد تا عرضه محصول زیاد شود. از طرف دیگر، در بحث صادرات نیز باید تعرفه موقت گذاشت تا بازار داخل به تعادل برسد. تقریبا تمام مکانیسمهایی که در این زمینه وجود دارد تا بورس کالا بهعنوان تنظیمکننده بازار عمل کند این است که در تقاضا محدودیت ایجاد شود. وقتی کف عرضه مشخص است و از آن هم استقبالی نمیشود، بورس کالا مجبور میشود روی تقاضا بازی کند، مثلا برای شمش محدودیت معامله بگذارد یا پیشپرداخت را بالا ببرد. اینها روشهایی است که باعث میشود عرضه و تقاضا محدودتر شود ولی باید این را به یاد داشته باشیم که مشکل اصلی همیشه از طرف عرضه است و آن
را باید اصلاح کرد، بعد از آن است که میتوان سیاستهای عرضه و تقاضا را در راستای تنظیم بازار انجام داد. این یک مشکل ساختاری است که باید به آن توجه شود.
چه اتفاقی در پشت پرده افتاده است که تولیدکنندگان کف عرضه را رعایت نمیکنند؟
برخی تولیدکنندگان عنوان میکنند که در بخش تولید مشکل دارند و نمیتوانند کف عرضه را رعایت کنند. پیشنهاد من این است که محصول را بهصورت سلف موازی عرضه کند، به این معنی که محصول را در آینده تحویل دهند تا مشکل تولید حل شود. اکنون بازار با یک مارپیچ بزرگ روبهرو شده و آن این است که اکنون آیا باید از بازار داخل حمایت شود یا صادرات. اگر از صادرات حمایت نشود و صادراتی صورت نگیرد، عملا ارز وارد کشور نمیشود و اگر تولیدکننده را نیز مجبور کنیم که بهدلیل بالارفتن قیمت محصولات در داخل، محصول خود را در داخل عرضه کند، کار اشتباهی صورت گرفته است. تعادلبخشی در کشور ما برای اینکه هم بازار داخل را داشته باشیم و هم بهدنبال ارز از صادرات باشیم، کار بسیار دشواری است. وزیر صمت قبل، توجه بیشتری به بازار داخل داشت تا بتواند آن را مدیریت کند تا قیمتها افزایش نیابد، اما شاید دیدگاه افراد جدیدی که وارد این وزارتخانه شدهاند این باشد که به صادرات بها دهند. بههرحال ایجاد تعادل بسیار مشکل است و بههمیندلیل باید رصد شود. مثلا وقتی بازار داخل به هم ریخته میشود بتوانند از طریق سیاستهای خود اعلام کنند که کف عرضه در یک هفته 20 درصد
افزایش یابد و صادرات کاهش پیدا کند. وقتی تعرفه افزایش پیدا کند، تولیدکننده به این نتیجه میرسد که باید در بازار داخل فعالیت کند که به آن «مکانیسیم خودتنظیمی» میگویند. این یک ضعف بزرگ ساختاری است که به نظر من باید ستاد تنظیم بازار و بورس کالا و نهادهایی که در این زمینه فعالیت دارند بتوانند با تصمیمهای درست بازار را سریع به تعادل برسانند، چون همیشه فشار روی تقاضاست. وقتی قیمتها تغییر میکند، بورس کالا بهشدت تحت فشار قرار میگیرد که خیلی از این افزایش قیمتها بهدلیل بالارفتن قیمت دلار است. این امکان وجود دارد که بورس کالا با تنظیمکردن بازار، این افزایش قیمت را به تأخیر بیندازد تا افزایش قیمت دلار تأثیر زیادی بر بازار نگذارد. باز هم باید به این نکته توجه کرد که سیاستهای عرضه دست بورس کالا نیست.