|

این‌همه تهدید برای چیست؟

فریدون مجلسی

تهدیدات مکرر آقای ترامپ حکایت از این دارد که او خودش هم در امکان عملیاتی‌شدن مکانیسم ماشه تردید دارد. در واقع او احساس می‌کند همان‌طور که قبلا هم دیگران گفته‌اند و حتی مشاور سابق او هم در کتاب خودش گفت، فعال‌کردن مکانیسم ماشه علیه ایران ممکن نیست. روشن است که اگر ماشه اجرا‌شدنی بود، احتیاجی به تهدید بیشتر نبود؛ زیرا ایران در مسیر تحریم‌های بین‌المللی چنان‌که در دوران احمدی‌نژاد بود و حتی به صورت جدی‌تر از آن، می‌افتد. اما الان آمریکا می‌داند که به این نتیجه نخواهد رسید؛ بنابراین رویه‌ای را در پیش گرفته که قدری هم رنگ تبلیغاتی دارد. ترامپ سعی دارد بگوید که در سیاست‌های خود در عرصه سیاست خارجی ناموفق نبوده و ایران را وارد دور جدیدی از تحریم کرده است. بزرگ‌ترین تحریم او احتمالا جلوگیری از حمل‌ونقل دریایی ایران از قبیل حمل بنزین‌ها و میعانات نفتی به ونزوئلا است. آنچه مسلم است، این است که ما در شرایطی فعلی با وجود بودن برجام، از سوی همه کشورها مورد تحریم‌های آمریکا قرار گرفته‌ایم. حتی چین و روسیه نیز همین رویکرد را داشته‌اند؛ بنابراین در موضوع فروش اسلحه هم وضع بدتری نخواهیم داشت. ضمن اینکه ایران در این مدت نیازی به آن اسلحه نداشته است. نکته حائز اهمیت دیگر این است که در این ماجرا آمریکا چقدر پیروز است و ما چه دستاوردی داریم.

این هم یک بحث اعتباری است. در واقع ایران وقتی پیروز خواهد بود که در عرصه بین‌المللی حضور داشته و در تجارت بین‌المللی سهیم باشد. اینکه واردات و صادرات آزاد داشته باشد و آمریکا قدری به عقب بنشیند و... اینها جای جشن و شادمانی دارد. احتمال ورود ترامپ به درگیری نظامی نیز چندان درخور‌توجه نیست؛ زیرا او در زمینه تحریم‌ها اقتصاد ایران را به این صورت که شاهدیم، به تورم و رکود کشانده است. آمریکا ارزش دلار را به نزدیک 30 هزار تومان رسانده و هیچ طوری هم نشده است؛ بنابراین همین راه را ادامه خواهد داد و تمایلی نیز به درگیری ندارد. آنها وارد درگیری نخواهند شد؛ چون همین حالا هم درون درگیری هستند و در عالم اقتصادی به ما خسارت می‌زنند؛ بنابراین دلیلی ندارد که بخواهند اقدام شدیدتری انجام دهند؛ به‌این‌خاطر که اساسا سیاست آنان، جنگ فرسایشی است. جنگ فرسایشی هم یعنی فرسودن جامعه از توانمندی‌های اقتصادی و... . مقایسه وضعیت فعلی ایران با مسقط و امارات که از ما 50 سال عقب‌تر بوده و الان 50 سال جلوتر افتاده‌اند، در حقیقت ثمره همین جنگ فرسایشی است. آنچه ما نیاز داریم، یافتن راهی است که وضعیت فعلی را بهبود داده و فشار این تحریم‌ها را که علیه مردم ایران است، بردارد. مردمی که اگرچه نقشی در جنگ قدرت ندارند؛ اما زیان و آسیب می‌بینند.

تهدیدات مکرر آقای ترامپ حکایت از این دارد که او خودش هم در امکان عملیاتی‌شدن مکانیسم ماشه تردید دارد. در واقع او احساس می‌کند همان‌طور که قبلا هم دیگران گفته‌اند و حتی مشاور سابق او هم در کتاب خودش گفت، فعال‌کردن مکانیسم ماشه علیه ایران ممکن نیست. روشن است که اگر ماشه اجرا‌شدنی بود، احتیاجی به تهدید بیشتر نبود؛ زیرا ایران در مسیر تحریم‌های بین‌المللی چنان‌که در دوران احمدی‌نژاد بود و حتی به صورت جدی‌تر از آن، می‌افتد. اما الان آمریکا می‌داند که به این نتیجه نخواهد رسید؛ بنابراین رویه‌ای را در پیش گرفته که قدری هم رنگ تبلیغاتی دارد. ترامپ سعی دارد بگوید که در سیاست‌های خود در عرصه سیاست خارجی ناموفق نبوده و ایران را وارد دور جدیدی از تحریم کرده است. بزرگ‌ترین تحریم او احتمالا جلوگیری از حمل‌ونقل دریایی ایران از قبیل حمل بنزین‌ها و میعانات نفتی به ونزوئلا است. آنچه مسلم است، این است که ما در شرایطی فعلی با وجود بودن برجام، از سوی همه کشورها مورد تحریم‌های آمریکا قرار گرفته‌ایم. حتی چین و روسیه نیز همین رویکرد را داشته‌اند؛ بنابراین در موضوع فروش اسلحه هم وضع بدتری نخواهیم داشت. ضمن اینکه ایران در این مدت نیازی به آن اسلحه نداشته است. نکته حائز اهمیت دیگر این است که در این ماجرا آمریکا چقدر پیروز است و ما چه دستاوردی داریم.

این هم یک بحث اعتباری است. در واقع ایران وقتی پیروز خواهد بود که در عرصه بین‌المللی حضور داشته و در تجارت بین‌المللی سهیم باشد. اینکه واردات و صادرات آزاد داشته باشد و آمریکا قدری به عقب بنشیند و... اینها جای جشن و شادمانی دارد. احتمال ورود ترامپ به درگیری نظامی نیز چندان درخور‌توجه نیست؛ زیرا او در زمینه تحریم‌ها اقتصاد ایران را به این صورت که شاهدیم، به تورم و رکود کشانده است. آمریکا ارزش دلار را به نزدیک 30 هزار تومان رسانده و هیچ طوری هم نشده است؛ بنابراین همین راه را ادامه خواهد داد و تمایلی نیز به درگیری ندارد. آنها وارد درگیری نخواهند شد؛ چون همین حالا هم درون درگیری هستند و در عالم اقتصادی به ما خسارت می‌زنند؛ بنابراین دلیلی ندارد که بخواهند اقدام شدیدتری انجام دهند؛ به‌این‌خاطر که اساسا سیاست آنان، جنگ فرسایشی است. جنگ فرسایشی هم یعنی فرسودن جامعه از توانمندی‌های اقتصادی و... . مقایسه وضعیت فعلی ایران با مسقط و امارات که از ما 50 سال عقب‌تر بوده و الان 50 سال جلوتر افتاده‌اند، در حقیقت ثمره همین جنگ فرسایشی است. آنچه ما نیاز داریم، یافتن راهی است که وضعیت فعلی را بهبود داده و فشار این تحریم‌ها را که علیه مردم ایران است، بردارد. مردمی که اگرچه نقشی در جنگ قدرت ندارند؛ اما زیان و آسیب می‌بینند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها