|

قاب مناظره آمریکایی

محمدجواد لسانی- ‌کارشناس رسانه

‌نخستین مناظره تلویزیونی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا و جو بایدن، نامزد حزب دموکرات، برگزار شد. این در حالی است که این دو رقیب قرار است کمتر از دو ماه دیگر در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا محک بخورند و یکی از آن دو نفر برنده میدان شود.‌ این مناظره برای نامزدهای انتخابات سال ۲۰۲۰ میلادی در وقت پربیننده‌ای پخش شد. ساعت ۲۱ در ایالت اوهایو مخاطبان شاهد آغاز این برنامه شدند تا این دو رقیب، در شش بخش ۱۵دقیقه‌ای به نبرد فکری با هم بپردازند. ‌برای این برنامه حساس، خبرنگار کهنه‌کار و پیش‌کسوتی انتخاب شد تا تنور رقابت را داغ‌تر کند و تعداد بینندگان برنامه را لحظه به لحظه بالا ببرد. این مناظره، در شش محور طراحی شده بود تا دو نامزد در ابتدا از پیشینه خود دفاع کنند. همچنین درباره دیوان عالی آمریکا، نوع مبارزه با ویروس کرونا، راه‌های بالندگی اقتصاد، شیوه برخورد با اعتراضات نژادی در شهرها و تضمین سلامت انتخابات، نظرات خود را شفاف مطرح کنند.‌ آنچه در بالا گفته شد محتوای مناظره آمریکایی بود. باید دید شکل طراحی این مناظره چگونه بود؟ مسئله‌ای که به‌طور معمول در مناظراتی چنین با اهمیت در ایران، کمتر به آن توجه می‌شود و چیزی که بیشتر به چشم می‌خورد، ساکن‌بودن و کوچک‌شدن کاندیداهاست که در پشت میزهای خود فرو رفته‌اند و بسان اجزای دیگر صحنه جای گرفته‌اند. البته در مناظره ۹۶ نکته خوبی مشاهده شد که هر نامزد ریاست‌جمهوری به سمت یک تریبون فاصله‌دار حرکت می‌کرد تا در آنجا برنامه خود را بیان کند اما این کافی نبود. طراحی صحنه آن‌قدر مهم است که اگر دست‌کم گرفته شود، اشتباهات مضحکی در روند برنامه پدید می‌آورد و نتیجه‌ای جز عصبانی‌کردن بینندگان ندارد. به عنوان نمونه می‌توان به دو شاخص تعیین‌کننده اشاره کرد؛ نخست، شیوه نورپردازی و دوم رنگ برای دکور برنامه. این دو عامل برای جذابیت برنامه نقشی اساسی ایفا می‌کنند. اما ‌ این دو عامل مهم آن‌چنان که شایسته باشد در دوره پیش دیده نشد. در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری کشور در سال ۱۳۹۶ در رسانه ملی اتفاقات، بیشتر خام‌دستانه بود. امید می‌رود که دیگر برای این دوره تکرار نشود. متأسفانه آنچه در آن سال مشاهده شد، فضای یکدست سفید و تقریبا کودک‌پسند بود با خطوط و چراغ‌هایی که روشن می‌شدند تا مشاهده‌گر را به یاد مسابقه‌های سرگرمی یا جشن تولد نوزاد بیندازند! و بیشتر از خود افراد این وسایل اضافی انباشته شده بودند که چشم را مشغول خود می‌کردند.‌ اشتباه اصلی و بنیادی یک تهیه‌کننده تلویزیونی برای یک مناظره آنجاست که به جای تأکید بر شخصیت‌های دعوت‌شده، تمرکزش روی آکسسوارها یا همان اسباب کار باشد؛ یعنی به جای آنکه نامزد‌ها رودرروی هم بایستند و یک رقابت نفس‌گیر را رقم بزنند، آنها را در پشت سنگرهای چهارگوش خود پنهان کنند تا از دور صدایی بلند کنند یا به نوعی سنگ‌پرانی کنند! در‌حالی‌که برای یک مناظره بیش از هر چیزی تمرکز بر «فرهنگ ارتباط انسانی» است که اهمیت پیدا می‌کند. به عبارت روشن هر کدام از شخصیت‌ها باید مطالعه قبلی شوند که با چه برنامه‌ و بستر فکری تعریف‌شده‌ای می‌خواهند از خود دفاع کنند. وظیفه محیط استودیو این است که این مجال تصویری را برای هرکدام‌شان رنگ‌آمیزی و میزانسن یا زبان حرکتی برایشان تعریف کند.‌ نبود افراد متخصص در جایگاه درست خود، نداشتن خلاقیت در کنار تخصص و فقدان روحیه کار تیمی و همچنین ریخت و پاش بیهوده به جای توجه به هزینه لازم، می‌تواند برنامه‌ساز را از هدف تعیین‌شده دور و به فاجعه‌های معمول چنین برنامه‌هایی نزدیک کند.یادآوری یک تاریخچه برای تبیین این ضرورت لازم است؛ نخستین مناظره رسمی در سطح انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در سال ۱۹۶۰ میلادی به وقوع پیوست که 60سالی از آن ماجرا می‌گذرد. مناظره‌ای که در رسانه‌ها به‌طور زنده پخش شد؛ در یک طرف، ریچارد نیکسون قرار داشت که شناخته‌شده برای مردم بود و طرف دیگر، جان اف‌ کندی دیده می‌شد که مردم شناخت لازم را از او نداشتند. در این مناظره فنی، چیزی که از صدا پیشی گرفت، تصویر و زبان بدن بود که به سلطنت صدا خاتمه داد و توانست تأثیر اصلی خود را بر بینندگان تلویزیونی بر جا گذارد. این نکته مدرن، هنوز در سیمای وطنی به شکل کامل جا نیفتاده است. قضیه مناظره سال ۶۰ آن‌چنان پیچیده نبود؛ یک سوی کار، ریچارد نیکسون، معاون رئیس‌جمهور وقت، با اعتمادبه‌نفس کامل همراه یک تیم حرفه‌ای از مشاوران رسانه‌ای‌اش، مقابل یک سناتور جوان، کم‌تجربه و تقریبا گمنام از ایالت ماساچوست ایستاده بود؛ یعنی جان اف کندی. به نظر می‌رسد که اگر کندی این شانس را پیدا نمی‌کرد که مردم او را در این مناظره ببینند، شاید هرگز در انتخابات به پیروزی نمی‌رسید زیرا در استودیو، چهره او بود که حرف می‌زد و همراهی حساب‌شده دست و سرش که توانست بر آن رقیب کهنه‌کار غلبه کند و همه‌چیز را تغییر دهد درحالی‌که نیکسون می‌خواست همه چیز را از روی کاغذ به مخاطبانش دیکته کند.

در انتخابات ایران هم یک‌بار این نکته تصویری در سبک حرف‌زدن و شادابی چهره سبب شد فردی در دهه 70 خورشیدی به پیروزی برسد زیرا زبان رسانه را خوب بلد بود؛ چنانچه بسیاری از جوانان به متفاوت‌بودن چهره و بیان او رأی دادند. ‌پس می‌توان صریحا به اصحاب رسانه خاطرنشان کرد که اهمیت «دیده‌شدن» را دست‌کم نگیرند. زیرا در جهان امروز بیش از خواندن یا گوش‌دادن، روان‌شناسی چشم و شیوه موقعیت سوژه است که حرف اول را می‌زند و می‌تواند بر آرایِ افکار عمومی تأثیر بگذارد. تفکیک عناصر یک چیدمان تلویزیونی به این شرح است که خوب است در این دوره به آن توجه اساسی کرد؛ نخست، پس‌زمینه یا دیواری است که پشت‌سر نامزدها قرار می‌گیرد. دوم، سطح بزرگی که همه چیز روی آن چیده می‌شود؛ یعنی تمام جزئیات و سازه‌ها و افراد صحنه روی آن هستند. در نهایت همه اشیای داخل فضا، از میز جلوی مناظره‌کننده‌ها، تا هر شیء طراحی‌شده دیگر که جلوی روی آنها و مخاطبان قرار گرفته است. اگر به مناظره ترامپ و بایدن توجه کنید، سطح قرارگرفتن این دو بالاتر از جایگاه مجری برنامه بود؛ این درسی است برای رسانه ملی که نامزدها بیش از اجراکننده در نقطه دید بیننده‌ها قرار گیرند و محور اصلی نوع پوشش، حرکت بدن و نوع واکنش در سکوت نامزدهاست که به برنامه جذابیت می‌بخشد. مسئله‌ای که در رسانه ملی خوب است به نحو عالی حل شود، این است که طراحان صحنه، دید یا بینش تلویزیونی خود را بالا ببرند و تنها از نگاه محدود خود به ماجرا ننگرند بلکه به این توجه کنند که در این دوره برنامه‌ها تا چه میزان می‌توانند ابداع و خلاقیت به خرج دهند تا یک مخاطب در خانه یا محل کارش جذب این برنامه شود و دچار خستگی نشود. مردم علاوه بر اینکه می‌خواهند نظرات یک رئیس‌جمهور را بشنوند باید به نوع حرکت، ظاهر، پوشش، لباس و حتی نحوه عکس‌العمل‌های آن توجه کنند. نه اینکه آنها را پشت میزی ببینند که تقریبا تا گردنشان را پوشانده است.با امید به اینکه بینندگان تلویزیونی شاهد ترقی و خلاقیت بیشتری در مناظره‌های جدید باشند و اختلاف سطحی با مناظرات خارج از مرزها حس نکنند.

‌نخستین مناظره تلویزیونی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا و جو بایدن، نامزد حزب دموکرات، برگزار شد. این در حالی است که این دو رقیب قرار است کمتر از دو ماه دیگر در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا محک بخورند و یکی از آن دو نفر برنده میدان شود.‌ این مناظره برای نامزدهای انتخابات سال ۲۰۲۰ میلادی در وقت پربیننده‌ای پخش شد. ساعت ۲۱ در ایالت اوهایو مخاطبان شاهد آغاز این برنامه شدند تا این دو رقیب، در شش بخش ۱۵دقیقه‌ای به نبرد فکری با هم بپردازند. ‌برای این برنامه حساس، خبرنگار کهنه‌کار و پیش‌کسوتی انتخاب شد تا تنور رقابت را داغ‌تر کند و تعداد بینندگان برنامه را لحظه به لحظه بالا ببرد. این مناظره، در شش محور طراحی شده بود تا دو نامزد در ابتدا از پیشینه خود دفاع کنند. همچنین درباره دیوان عالی آمریکا، نوع مبارزه با ویروس کرونا، راه‌های بالندگی اقتصاد، شیوه برخورد با اعتراضات نژادی در شهرها و تضمین سلامت انتخابات، نظرات خود را شفاف مطرح کنند.‌ آنچه در بالا گفته شد محتوای مناظره آمریکایی بود. باید دید شکل طراحی این مناظره چگونه بود؟ مسئله‌ای که به‌طور معمول در مناظراتی چنین با اهمیت در ایران، کمتر به آن توجه می‌شود و چیزی که بیشتر به چشم می‌خورد، ساکن‌بودن و کوچک‌شدن کاندیداهاست که در پشت میزهای خود فرو رفته‌اند و بسان اجزای دیگر صحنه جای گرفته‌اند. البته در مناظره ۹۶ نکته خوبی مشاهده شد که هر نامزد ریاست‌جمهوری به سمت یک تریبون فاصله‌دار حرکت می‌کرد تا در آنجا برنامه خود را بیان کند اما این کافی نبود. طراحی صحنه آن‌قدر مهم است که اگر دست‌کم گرفته شود، اشتباهات مضحکی در روند برنامه پدید می‌آورد و نتیجه‌ای جز عصبانی‌کردن بینندگان ندارد. به عنوان نمونه می‌توان به دو شاخص تعیین‌کننده اشاره کرد؛ نخست، شیوه نورپردازی و دوم رنگ برای دکور برنامه. این دو عامل برای جذابیت برنامه نقشی اساسی ایفا می‌کنند. اما ‌ این دو عامل مهم آن‌چنان که شایسته باشد در دوره پیش دیده نشد. در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری کشور در سال ۱۳۹۶ در رسانه ملی اتفاقات، بیشتر خام‌دستانه بود. امید می‌رود که دیگر برای این دوره تکرار نشود. متأسفانه آنچه در آن سال مشاهده شد، فضای یکدست سفید و تقریبا کودک‌پسند بود با خطوط و چراغ‌هایی که روشن می‌شدند تا مشاهده‌گر را به یاد مسابقه‌های سرگرمی یا جشن تولد نوزاد بیندازند! و بیشتر از خود افراد این وسایل اضافی انباشته شده بودند که چشم را مشغول خود می‌کردند.‌ اشتباه اصلی و بنیادی یک تهیه‌کننده تلویزیونی برای یک مناظره آنجاست که به جای تأکید بر شخصیت‌های دعوت‌شده، تمرکزش روی آکسسوارها یا همان اسباب کار باشد؛ یعنی به جای آنکه نامزد‌ها رودرروی هم بایستند و یک رقابت نفس‌گیر را رقم بزنند، آنها را در پشت سنگرهای چهارگوش خود پنهان کنند تا از دور صدایی بلند کنند یا به نوعی سنگ‌پرانی کنند! در‌حالی‌که برای یک مناظره بیش از هر چیزی تمرکز بر «فرهنگ ارتباط انسانی» است که اهمیت پیدا می‌کند. به عبارت روشن هر کدام از شخصیت‌ها باید مطالعه قبلی شوند که با چه برنامه‌ و بستر فکری تعریف‌شده‌ای می‌خواهند از خود دفاع کنند. وظیفه محیط استودیو این است که این مجال تصویری را برای هرکدام‌شان رنگ‌آمیزی و میزانسن یا زبان حرکتی برایشان تعریف کند.‌ نبود افراد متخصص در جایگاه درست خود، نداشتن خلاقیت در کنار تخصص و فقدان روحیه کار تیمی و همچنین ریخت و پاش بیهوده به جای توجه به هزینه لازم، می‌تواند برنامه‌ساز را از هدف تعیین‌شده دور و به فاجعه‌های معمول چنین برنامه‌هایی نزدیک کند.یادآوری یک تاریخچه برای تبیین این ضرورت لازم است؛ نخستین مناظره رسمی در سطح انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در سال ۱۹۶۰ میلادی به وقوع پیوست که 60سالی از آن ماجرا می‌گذرد. مناظره‌ای که در رسانه‌ها به‌طور زنده پخش شد؛ در یک طرف، ریچارد نیکسون قرار داشت که شناخته‌شده برای مردم بود و طرف دیگر، جان اف‌ کندی دیده می‌شد که مردم شناخت لازم را از او نداشتند. در این مناظره فنی، چیزی که از صدا پیشی گرفت، تصویر و زبان بدن بود که به سلطنت صدا خاتمه داد و توانست تأثیر اصلی خود را بر بینندگان تلویزیونی بر جا گذارد. این نکته مدرن، هنوز در سیمای وطنی به شکل کامل جا نیفتاده است. قضیه مناظره سال ۶۰ آن‌چنان پیچیده نبود؛ یک سوی کار، ریچارد نیکسون، معاون رئیس‌جمهور وقت، با اعتمادبه‌نفس کامل همراه یک تیم حرفه‌ای از مشاوران رسانه‌ای‌اش، مقابل یک سناتور جوان، کم‌تجربه و تقریبا گمنام از ایالت ماساچوست ایستاده بود؛ یعنی جان اف کندی. به نظر می‌رسد که اگر کندی این شانس را پیدا نمی‌کرد که مردم او را در این مناظره ببینند، شاید هرگز در انتخابات به پیروزی نمی‌رسید زیرا در استودیو، چهره او بود که حرف می‌زد و همراهی حساب‌شده دست و سرش که توانست بر آن رقیب کهنه‌کار غلبه کند و همه‌چیز را تغییر دهد درحالی‌که نیکسون می‌خواست همه چیز را از روی کاغذ به مخاطبانش دیکته کند.

در انتخابات ایران هم یک‌بار این نکته تصویری در سبک حرف‌زدن و شادابی چهره سبب شد فردی در دهه 70 خورشیدی به پیروزی برسد زیرا زبان رسانه را خوب بلد بود؛ چنانچه بسیاری از جوانان به متفاوت‌بودن چهره و بیان او رأی دادند. ‌پس می‌توان صریحا به اصحاب رسانه خاطرنشان کرد که اهمیت «دیده‌شدن» را دست‌کم نگیرند. زیرا در جهان امروز بیش از خواندن یا گوش‌دادن، روان‌شناسی چشم و شیوه موقعیت سوژه است که حرف اول را می‌زند و می‌تواند بر آرایِ افکار عمومی تأثیر بگذارد. تفکیک عناصر یک چیدمان تلویزیونی به این شرح است که خوب است در این دوره به آن توجه اساسی کرد؛ نخست، پس‌زمینه یا دیواری است که پشت‌سر نامزدها قرار می‌گیرد. دوم، سطح بزرگی که همه چیز روی آن چیده می‌شود؛ یعنی تمام جزئیات و سازه‌ها و افراد صحنه روی آن هستند. در نهایت همه اشیای داخل فضا، از میز جلوی مناظره‌کننده‌ها، تا هر شیء طراحی‌شده دیگر که جلوی روی آنها و مخاطبان قرار گرفته است. اگر به مناظره ترامپ و بایدن توجه کنید، سطح قرارگرفتن این دو بالاتر از جایگاه مجری برنامه بود؛ این درسی است برای رسانه ملی که نامزدها بیش از اجراکننده در نقطه دید بیننده‌ها قرار گیرند و محور اصلی نوع پوشش، حرکت بدن و نوع واکنش در سکوت نامزدهاست که به برنامه جذابیت می‌بخشد. مسئله‌ای که در رسانه ملی خوب است به نحو عالی حل شود، این است که طراحان صحنه، دید یا بینش تلویزیونی خود را بالا ببرند و تنها از نگاه محدود خود به ماجرا ننگرند بلکه به این توجه کنند که در این دوره برنامه‌ها تا چه میزان می‌توانند ابداع و خلاقیت به خرج دهند تا یک مخاطب در خانه یا محل کارش جذب این برنامه شود و دچار خستگی نشود. مردم علاوه بر اینکه می‌خواهند نظرات یک رئیس‌جمهور را بشنوند باید به نوع حرکت، ظاهر، پوشش، لباس و حتی نحوه عکس‌العمل‌های آن توجه کنند. نه اینکه آنها را پشت میزی ببینند که تقریبا تا گردنشان را پوشانده است.با امید به اینکه بینندگان تلویزیونی شاهد ترقی و خلاقیت بیشتری در مناظره‌های جدید باشند و اختلاف سطحی با مناظرات خارج از مرزها حس نکنند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها