نگاهی به کابینه احتمالی دولت بایدن و ترامپ
ایران و آمریکای 2021
روحاله نخعی: نزدیکی ایام انتخابات، زمان مطرحشدن نامهای احتمالی اعضای کابینه آینده هر کدام از نامزدهاست. این دوره البته یکی از نامزدها رئیسجمهور مستقر است و در نتیجه مثل یک نامزد عادی، فهرستهای بلند گزینههای احتمالی در کار نیستند. اما از روی رابطه رئیسجمهور با اعضای کابینه فعلیاش و نیز نامهایی که به عنوان گزینههای احتمالی جایگزینی در صورت کنار رفتن هر کدام مطرح شدهاند، میتوان حدسوگمانهایی روی این نامها داشت. در کارزار جو بایدن اما هم نامهای اعضای کارزار و نمایندگان بایدن در فعالیتهای انتخاباتی مطرح است و هم گفتوگوهای پشتپردهای که به رسانههای آمریکا راه مییابند. با بررسی این گمانهزنیها، مروری داشتهایم بر چهرههایی که در کابینه احتمالی آینده ایالات متحده، متولیان سیاستهای دولت بعدی در قبال ایران خواهند شد.
ریاستجمهوری: جو بایدن
اولین نامی که باید در بررسی رابطه آینده دولت احتمالی بایدن با ایران بررسی شود، خود رئیسجمهور است. بایدن به عنوان معاون اول باراک اوباما، رئیسجمهور دموکرات پیشین، خود را تا حد زیادی میراثدار رئیس سابق خود میداند و در سیاست خارجی نیز تا حد زیادی مواضع مشابه او را دنبال خواهد کرد. این طبعا شامل یکی از پروژههای اصلی سیاست خارجی دولت اوباما، یعنی توافق هستهای ایران نیز خواهد شد. او در کارزارش، چه در مرحله مقدماتی و چه در مرحله اصلی، بارها رویکرد ترامپ دراینباره را هدف انتقاد قرار داده است و گفته به دنبال بازگشت به برجام خواهد بود. البته بسیاری از تحلیلگران آمریکایی و نیز ایرانی، در این میان گمانهزنی میکنند که توفیق اجباری خروج ترامپ از برجام باعث خواهد شد بایدن به دنبال امتیازگرفتن از ایران برای بازگشت به این توافق و مذاکره دوباره باشد. اما حتی در حالت وقوع چنین سناریویی، بایدن مانند اوباما از موضع رئیسجمهوری وارد گفتوگوها خواهد شد که واقعا تصمیم دارد به توافقی دست پیدا کند و این در تقابل با رویکرد درهم، مبهم و پرتناقض دولت ترامپ در قبال احتمال مذاکره با ایران، گزینهای واقعی پیشروی دیپلماتهای
ایرانی خواهد گذاشت. خالی از لطف نیست که اشاره شود رئیس دستگاه دیپلماسی ایران که لااقل از ژانویه ۲۰۲۱ تا خرداد ۱۴۰۰ مسئول تعامل با خارجیها خواهد بود، سابقه تعامل شخصی با بایدن دارد. اخیرا در شبکههای اجتماعی، ویدئویی از جلسه ظریف با خبرنگاران مربوط به سال ۹۴، یعنی در دوران اوباما منتشر شده است. در این جلسه از ظریف سؤال میشود آیا آشنایی و سابقه تعامل با اعضای دولت آمریکا دارد یا خیر. ظریف در پاسخ میگوید در دوران حضورش در سازمان ملل، با برخی سناتورها و مقامات دیدار و گفتوگوهای مکرر و آشناییهایی داشته است که آنها بعدتر وارد دولت شدهاند. یکی از آن مقامات، سناتور سابق و معاون اول رئیسجمهور آن زمان آمریکا، یعنی جو بایدن
معرفی میشود.
مشاور سیاست خارجی: جان کری
از لحاظ سمت، این گمانهزنی که پلیتیکو درباره آینده دولت بایدن منتشر کرده، شاید چندان جایگاه بالایی لااقل برای آمریکاییها نداشته باشد، اما برای ایران معنای شفافی دارد. گفتوگوهای درونی دموکراتها حاکی از آن است که جان کری ۷۶ساله، فرمانده آمریکایی مذاکرات برجام و وزیر خارجه اوباما که دیدارهای تاریخیاش با ظریف، دیدار رسمی مقامات ایران و آمریکا را از محال به روزمره تبدیل کرد، به عنوان گزینه احتمالی برای سمتی مشورتی در کنار جو بایدن در نظر گرفته شده است. کری حین و بعد از دوره صدارتش در وزارت خارجه، با جدیت از دستاورد دیپلماتیک توافق هستهای با ایران دفاع میکرد و حتی اخبار تماسهای او با مقامات ایران پس از پایان دولت اوباما تا جایی پیش رفت که ترامپ و تیمش او را به گفتوگوهای غیرقانونی با کشور خارجی و خیانت متهم کنند. با سابقهای که کری دارد، اگرچه سمتی بسیار متفاوت با جایگاه سابقش در ریاست دستگاه دیپلماسی برای او مطرح شده، اما در صورتی که خبر قرارگیری او بهطور رسمی در کنار بایدن اعلام شود، پژواک آن در ایران از خبر انتصاب هر وزیر خارجهای بلندتر خواهد بود.
وزارت خارجه: سوزان رایس، کریس مرفی، آنتونی بلینکن، ویلیام برنز و کریس کونز
بایدنی که از دولت اوباما میآید، نامهای زیادی از مقامات دولت اوباما را در میان گزینههای احتمالی کابینهاش دارد. در این میان، جدیترین گزینه برای وزارت خارجه او، سوزان رایس است. او که در دوران اوباما، ابتدا سفیر آمریکا در سازمان ملل و سپس مشاور امنیت ملی بود، از مهرههای اصلی سیاست خارجی دولتی بود که برجام را با ایران امضا کرد و از این نظر، انتصاب او معنای مشخصی دارد؛ مخصوصا اگر همزمان با انتصاب کری به عنوان مشاور در کنار بایدن باشد. درباره جدیبودن احتمال انتصاب رایس به این نکته باید توجه کرد که نام او در آخرین فهرست گزینههای معاوناولی بایدن نیز بود و حتی گفته میشد بایدن به لحاظ شخصی و سیاسی به او نزدیکتر از انتخاب نهایی یعنی کامالا هریس بود.
ویلیام برنز، دیگر نام مطرحشده در این زمینه نیز برای ایرانیها نامی آشناست. او از زمان دولت محمود احمدینژاد عضو تیمهای مذاکرهکننده با ایران بوده و کتاب او درباره دوران کاریاش از روایات مهم فرایند مذاکرات برجامی است که او تا اندکی مانده به موفقیت آن، بازنشستگی خود را به درخواست رئیسجمهور وقت به تعویق انداخته بود. سناتور کریس مرفی از کانتیکت، نام دیگری که برای این سمت مطرح شده، کسی است که اگر نامش را دیده باشید، احتمالا در پوشش خبری مکرر توییتها و حرفهایش در خبرگزاریهای ایرانی در نقد سیاست ترامپ در قبال ایران بوده است و نیز در خبر پرسروصدای دیدار او با محمدجواد ظریف که در آن درباره مسائل مختلفی از برجام تا جنگ یمن سخن به میان آمده بود. تونی بلینکن نیز از اعضای کارزار بایدن و منبع خبر پرتکرار وعده بازگشت بایدن در صورت پیروزی، به برجام است. سناتور کریس کونز، از ایالتی که سابقا بایدن سناتورش بود، یعنی دلور، دیگر گزینه این سمت خوانده میشود که مانند همکار همنامش منتقد سیاست ترامپ در قبال ایران بود و بعد از ترور سردار سلیمانی و متعاقب آن حمله ایران به پایگاه عینالاسد در عراق، انتقادهای تندی به تصمیمات
ترامپ و فقدان راهبرد در این زمینه وارد کرد.
وزارت خزانهداری: الیزابت وارن
سناتور چپگرای ماساچوست که هم به لحاظ شخصی و هم سیاسی اختلافاتی قدیمی با بایدن داشته است، حالا و با نزدیکشدن بایدن به چپها در طول کارزار سیاسی دو سال اخیر، گزینهای جدی برای تصدی این جایگاه خوانده میشود. اینکه کسی مثل وارن با مواضع اقتصادی سوسیالیستی خود در کابینه بایدن میانهرو، چگونه عمل خواهد کرد، سؤالی است که تحلیلگران آمریکایی بهدنبال پاسخ آن خواهند بود؛ اما نهاد متولی اجرای تحریمهای ایران، در صورت پیروزی بایدن و انتصاب وارن به جای استیو منوچین در اختیار کسی خواهد بود که آخرین بار در همین سال ۹۹ و در پی شیوع کرونا مخالفت خود را با تحریمهای ایالات متحده علیه ایران اعلام کرد. لائل برینارد، سارا بلوم راسکین و رافائل باستیک از دیگر گزینههای احتمالی این جایگاه هستند که چندان در بحث سیاست خارجی، سابقه موضعگیری ندارند.
مشاور امنیت ملی: آنتونی بلینکن
همان بلینکنی که بهعنوان گزینه وزارت خارجه مطرح است، بهعنوان گزینه اصلی مشاور امنیت ملی نیز مطرح شده است و جایگاه فعلی او در کارزار بایدن نیز این احتمال را دور از ذهن نمینماید. بهویژه که نامهای بزرگ دیگری برای وزارت خارجه مطرح هستند.
پیت بوتجج: سفیر آمریکا در سازمان ملل
بوتجج نیز مانند بسیاری از رقبایش در انتخابات مقدماتی دموکراتها برای ریاستجمهوری، منتقد اقدامات آمریکا در قبال ایران و برجام بود. او که خود سابقه نظامی دارد، علاوه بر نقدهایش به رویکرد ترامپ در قبال توافق هستهای، مشخصا تصمیم ترامپ برای ترور سردار سلیمانی در عراق را نیز به نقد کشید و معتقد بود ترامپ بررسیهای لازم را برای پیشنیازها و تبعات اقدام به ترور یک فرمانده نظامی خارجی انجام نداده بوده است.
رئیسجمهور: دونالد ترامپ
مواضع ترامپ در قبال ایران به همان اندازه که واضح است، مبهم است. او بهعنوان رئیسجمهور آمریکا، حدودا چهار سال و پیش از آن بهعنوان کاندیدا و نامزد، حدود یک سال درباره ایران حرف زده است؛ اما گستره گزینههای احتمالی که از حرفهای او برداشت شدهاند، از یک توافق تمامعیار که در آن همه امتیازها به ایران داده شود تا کلیدخوردن یک جنگ چندینساله با ایران متغیر بودهاند. او از طرفی به مسئولان دولت ایران فحاشی میکند و از طرفی روحانی را دوستداشتنی میخواند. از طرفی میگوید ایرانیها هستند که البته تا حدی هم با توصیه جان کری، نمیخواهند با آمریکا مذاکره کنند و از طرفی تأکید میکند که ایرانیها با تمام توان خواستار مذاکره با او هستند. رهبر و وزیر خارجه ایران را تحریم میکند اما از تلاش برای تعامل با ایران میگوید. ایران را بابت هر اقدامی به واکنش جدی تهدید میکند اما خودداریاش از اقدام نظامی در بزنگاههایی مثل ماجرای نفتکشها یا پهپاد آمریکایی و فقدان واکنشش در موقعیتهای مختلف از عوامل پایان حضور جان بولتون در سمت مشاور امنیت ملی او میشود.
بااینحال، تحلیلگران سناریوهایی پیشبینی کردهاند که اگر ترامپ پیروز انتخابات شود، در قبال ایران بررسی خواهند شد. بهطور خلاصه این سناریوها در این نگاه خلاصه میشوند: ایران، اروپا، چین، روسیه و بقیه کسانی که موضوع به آنها مربوط است، بخش زیادی از دولت ترامپ را با صبر گذراندهاند تا با خروج احتمالی ترامپ از دولت، با نفر بعدی کارشان با آمریکا را پی بگیرند. مطرحشدن گزینهای آشنا و باسابقه مشخص مثل بایدن این نگاه را تشدید کرده است اما حتی در اوایل دوران ترامپ نیز گفته میشد رویکرد اروپاییها با آمریکای ترامپ مثل رویکرد کشورها با بریتانیای دوران «پادشاه دیوانه» جرج سوم است: صبر کنیم تا برود.
همینجا باید اشاره کرد که همه شواهد تا اینجا حاکی از این هستند که این محاسبه، چندان هم بیجا نبوده است. رقیب ترامپ در نظرسنجیهای انتخاباتی با اختلاف زیادی از ترامپ پیش است و حتی اگر نتیجه نهایی، دو برابر آنچه در ۲۰۱۶ رخ داد با نظرسنجیهای فعلی فاصله داشته باشد، باز هم بایدن خواهد توانست پیروز شود. نیمه دیگر این لیست، یعنی لیست گزینههای بایدن تا حد زیادی کثرت و بزرگی نامهایش را مدیون همین تصویر است که بایدن از حالا در حال آمادهسازی کابینهاش است، تا حدی که خبر رسید کارزار بایدن ناچار شده به چهرههای دموکرات هشدار دهد فتیله رقابت برای کابینه را پایین بکشند تا شدت تلاشها در این زمینه، مزاحم کارزار ریاستجمهوری نشود.
درصورتیکه انتخابات برگزار شود و ترامپ «نرود»، همه ناچار به تعامل جدیتر با او خواهند شد و البته هیچکدام، شامل ایران، در زمینههای مختلف نمیتوانند چهار سال دیگر را در همین وضعیت تعلیق بگذرانند تا چه میشود. اروپاییها احتمالا مقاومت خود در مقابل رویکرد ترامپ در قبال ایران را از سطح فعلی هم بسیار کمتر خواهند کرد. دولتمردان ایران ممکن است تصمیم بگیرند با همین ترامپ تعامل یا تقابل جدیتری را پیش بگیرند و ممکن هم هست با ضربه ادامه کار ترامپ به برجام، دولت روحانی از معادله خارج شود و اینبار انتخابات ایران باشد که برای ادامه کار بقیه منتظرش شوند.
وزارت خارجه: مایک پمپئو، رابرت اوبرین، استیو منوچین، ریچارد گرنل، مارکو روبیو، تام کاتن، استیون بایگن
این فهرست طولانی البته تا حد زیادی محصول گمانهزنیها تا همین چند ماه پیش درباره کنارهگیری پمپئو از وزارت خارجه و ورود او به رقابت سنا برای ایالت کانزاس است. زمانی که میچ مککانل، رهبر جمهوریخواهان سنا با تمام توان به دنبال اقناع پمپئو بود و حتی خبر رسید که خود ترامپ هم با این کار موافق است، زمزمهها برای جایگزین احتمالی پمپئو هم تشدید شد.
در حال حاضر اما همه نشانهها حاکی از این هستند که در صورت ادامه کار ترامپ مشکلی برای ادامه حضور در وزارت خارجه ندارد. او از جمله نزدیکترین چهرهها به ترامپ است و در کارزار انتخاباتی نیز برخلاف روال معمول، در خدمت تلاش برای انتخاب دوباره ترامپ بوده است. تا جایی که حتی در یک سفر خارجی برای دیدار با مقامات اسرائیل، ویدئویی برای حمایت از ترامپ منتشر کند و بابت این کار به نقض قانون متهم شود. پمپئو که پیش از انتصاب به این سمت سابقهای در زمینه سیاست خارجی و دیپلماسی نداشته است، تماما تابع نگاه ترامپ در این زمینه است و در نتیجه، انتصاب او به معنای ادامه روند مطلوب ترامپ در قبال ایران خواهد بود.
در احتمال نهچندان بالای کناررفتن پمپئو، سه نام از اعضای فعلی دولت ترامپ، در میان گزینههای جانشینی او هستند. رابرت اوبرین، مشاور امنیت ملی فعلی ترامپ، به همخوانی رویکردش با رئیسجمهور شناخته شده است و از این لحاظ گزینه خوبی برای ترامپ خواهد بود، هرچند سابقه اندکش برای کسب تأییدیه در کنگره مشکلساز خواهد شد. استیو منوچین، نه به اندازه پمپئو اما همراه و همنظر ترامپ بوده است و از جمله معدود منصوبان اولیه ترامپ است که هنوز از دولت او خارج نشده. او به عنوان مجری تحریمها علیه ایران، دیگر گزینه جانشینی پمپئو به حساب میآید. استیون بایگن، از معاونان وزارت خارجه نیز از جمله نامهایی است که برای جانشینی پمپئو مطرح شده و مهمترین امتیاز او حفظ ثبات در روند کار وزارت خارجه به خاطر ارتقای او از سمتی در همین نهاد به تصدی بالاترین جایگاه است.
در میان گزینههای خارج از فهرست، سناتور تام کاتن از آرکانزا و سناتور روبیو از فلوریدا مطرح هستند. کاتن با مواضع تندوتیزی که علیه ایران و مشخصا مقامات ایران داشته است، در سال ۲۰۱۶ نیز گزینه ورود به کابینه ترامپ محسوب میشود. این سناتور جوان از جمله کسانی بود که در دوران اوباما به ایران پیام میداد نباید روی توافق با اوباما حساب کند، چون حزب او در صورت گرفتن قدرت، همهچیز را به هم خواهد زد. روبیو، به اندازه کاتن در موضعگیری علیه ایران فعال نبوده است اما او نیز کموبیش مواضعی همانند کاتن در قبال ایران دارد. ریچارد گرنل، گزینه احتمالی این جایگاه، سفیر سابق آمریکا در آلمان که مدتی در دولت ترامپ سمتی امنیتی هم داشت، در مخالفت با برجام و حمایت از تندی ترامپ علیه ایران وارد دعواهای توییتری با تحلیلگران و حتی در یک مورد با دیپلماتهای اروپایی هم شده است.
مشاور امنیت ملی: رابرت اوبرین
با توجه به اینکه جدیترین دلیل خروج احتمالی او از این سمت، رفتن پمپئو بوده است و نیز با توجه به رضایتی که خبر میرسد ترامپ از عملکرد او داشته است، بهخصوص بعد از تنشها و چالشهای متعدد ترامپ با سلف او، جان بولتون، به نظر میرسد در سناریو معمولی ادامه حضور پمپئو، اوبرین نیز در جای خود بماند.
وزارت خزانهداری: استیو منوچین
باز با همان دلایل مطرحشده درباره پمپئو و اوبرین، اگر ترامپ به دنبال بههمریختن کافه و گردوخاک در کابینه نرود، دلیل چندانی وجود ندارد که او از جایگاه فعلی خود کنار برود. مگر اینکه نتیجه مذاکرات او با رئیس دموکرات مجلس نمایندگان یعنی نانسی پلوسی، غضب ترامپ را به همراه داشته باشد.
سفیر سازمان ملل: کلی کرفت و دینا پاول
کلی کرفت تا حدودی همانند اوبرین، مدت زمان نهچندان زیادی را در این سمت گذرانده و آن را از کسی که مواضع و رویکردهای خود را داشته تحویل گرفته است. به همین لحاظ به نظر نمیرسد او نیز چندان نگران کرسی خود باشد. کرفت در پروژه آمریکا علیه ایران در سازمان ملل متحد و شورای امنیت این نهاد تا حدی پیش رفت که اروپاییها را تهدید به سرآمدن صبر آمریکا کند و احتمالا در ادامه کار دولت آینده ترامپ، در کنار دیگر اعضای تیم دیپلماسی ترامپ که همگی به جای گزینههای دارای مواضع جدیتر نشستهاند، پیگیر کار شود. اگر احتمالا به هر دلیل او از این سمت برود، شاید یکی از گزینههای جانشینی او دینا پاول، معاون سابق مشاور امنیت ملی ترامپ باشد که نامش، بعد از استعفای نیکی هیلی از نمایندگی آمریکا در سازمان ملل در کنار کرفت مطرح بود. او البته پیشتر در سمتهایی فعال بوده است که تعاملاتی غیرسیاسی در صحنه دیپلماسی داشته باشد و در این میان با ایران نیز طرف تعامل بوده است، اما به نظر نمیرسد پاول نامی باشد که انتصابش حاکی از تغییر در رویکرد دیپلماتیک دولت ترامپ شود.
روحاله نخعی: نزدیکی ایام انتخابات، زمان مطرحشدن نامهای احتمالی اعضای کابینه آینده هر کدام از نامزدهاست. این دوره البته یکی از نامزدها رئیسجمهور مستقر است و در نتیجه مثل یک نامزد عادی، فهرستهای بلند گزینههای احتمالی در کار نیستند. اما از روی رابطه رئیسجمهور با اعضای کابینه فعلیاش و نیز نامهایی که به عنوان گزینههای احتمالی جایگزینی در صورت کنار رفتن هر کدام مطرح شدهاند، میتوان حدسوگمانهایی روی این نامها داشت. در کارزار جو بایدن اما هم نامهای اعضای کارزار و نمایندگان بایدن در فعالیتهای انتخاباتی مطرح است و هم گفتوگوهای پشتپردهای که به رسانههای آمریکا راه مییابند. با بررسی این گمانهزنیها، مروری داشتهایم بر چهرههایی که در کابینه احتمالی آینده ایالات متحده، متولیان سیاستهای دولت بعدی در قبال ایران خواهند شد.
ریاستجمهوری: جو بایدن
اولین نامی که باید در بررسی رابطه آینده دولت احتمالی بایدن با ایران بررسی شود، خود رئیسجمهور است. بایدن به عنوان معاون اول باراک اوباما، رئیسجمهور دموکرات پیشین، خود را تا حد زیادی میراثدار رئیس سابق خود میداند و در سیاست خارجی نیز تا حد زیادی مواضع مشابه او را دنبال خواهد کرد. این طبعا شامل یکی از پروژههای اصلی سیاست خارجی دولت اوباما، یعنی توافق هستهای ایران نیز خواهد شد. او در کارزارش، چه در مرحله مقدماتی و چه در مرحله اصلی، بارها رویکرد ترامپ دراینباره را هدف انتقاد قرار داده است و گفته به دنبال بازگشت به برجام خواهد بود. البته بسیاری از تحلیلگران آمریکایی و نیز ایرانی، در این میان گمانهزنی میکنند که توفیق اجباری خروج ترامپ از برجام باعث خواهد شد بایدن به دنبال امتیازگرفتن از ایران برای بازگشت به این توافق و مذاکره دوباره باشد. اما حتی در حالت وقوع چنین سناریویی، بایدن مانند اوباما از موضع رئیسجمهوری وارد گفتوگوها خواهد شد که واقعا تصمیم دارد به توافقی دست پیدا کند و این در تقابل با رویکرد درهم، مبهم و پرتناقض دولت ترامپ در قبال احتمال مذاکره با ایران، گزینهای واقعی پیشروی دیپلماتهای
ایرانی خواهد گذاشت. خالی از لطف نیست که اشاره شود رئیس دستگاه دیپلماسی ایران که لااقل از ژانویه ۲۰۲۱ تا خرداد ۱۴۰۰ مسئول تعامل با خارجیها خواهد بود، سابقه تعامل شخصی با بایدن دارد. اخیرا در شبکههای اجتماعی، ویدئویی از جلسه ظریف با خبرنگاران مربوط به سال ۹۴، یعنی در دوران اوباما منتشر شده است. در این جلسه از ظریف سؤال میشود آیا آشنایی و سابقه تعامل با اعضای دولت آمریکا دارد یا خیر. ظریف در پاسخ میگوید در دوران حضورش در سازمان ملل، با برخی سناتورها و مقامات دیدار و گفتوگوهای مکرر و آشناییهایی داشته است که آنها بعدتر وارد دولت شدهاند. یکی از آن مقامات، سناتور سابق و معاون اول رئیسجمهور آن زمان آمریکا، یعنی جو بایدن
معرفی میشود.
مشاور سیاست خارجی: جان کری
از لحاظ سمت، این گمانهزنی که پلیتیکو درباره آینده دولت بایدن منتشر کرده، شاید چندان جایگاه بالایی لااقل برای آمریکاییها نداشته باشد، اما برای ایران معنای شفافی دارد. گفتوگوهای درونی دموکراتها حاکی از آن است که جان کری ۷۶ساله، فرمانده آمریکایی مذاکرات برجام و وزیر خارجه اوباما که دیدارهای تاریخیاش با ظریف، دیدار رسمی مقامات ایران و آمریکا را از محال به روزمره تبدیل کرد، به عنوان گزینه احتمالی برای سمتی مشورتی در کنار جو بایدن در نظر گرفته شده است. کری حین و بعد از دوره صدارتش در وزارت خارجه، با جدیت از دستاورد دیپلماتیک توافق هستهای با ایران دفاع میکرد و حتی اخبار تماسهای او با مقامات ایران پس از پایان دولت اوباما تا جایی پیش رفت که ترامپ و تیمش او را به گفتوگوهای غیرقانونی با کشور خارجی و خیانت متهم کنند. با سابقهای که کری دارد، اگرچه سمتی بسیار متفاوت با جایگاه سابقش در ریاست دستگاه دیپلماسی برای او مطرح شده، اما در صورتی که خبر قرارگیری او بهطور رسمی در کنار بایدن اعلام شود، پژواک آن در ایران از خبر انتصاب هر وزیر خارجهای بلندتر خواهد بود.
وزارت خارجه: سوزان رایس، کریس مرفی، آنتونی بلینکن، ویلیام برنز و کریس کونز
بایدنی که از دولت اوباما میآید، نامهای زیادی از مقامات دولت اوباما را در میان گزینههای احتمالی کابینهاش دارد. در این میان، جدیترین گزینه برای وزارت خارجه او، سوزان رایس است. او که در دوران اوباما، ابتدا سفیر آمریکا در سازمان ملل و سپس مشاور امنیت ملی بود، از مهرههای اصلی سیاست خارجی دولتی بود که برجام را با ایران امضا کرد و از این نظر، انتصاب او معنای مشخصی دارد؛ مخصوصا اگر همزمان با انتصاب کری به عنوان مشاور در کنار بایدن باشد. درباره جدیبودن احتمال انتصاب رایس به این نکته باید توجه کرد که نام او در آخرین فهرست گزینههای معاوناولی بایدن نیز بود و حتی گفته میشد بایدن به لحاظ شخصی و سیاسی به او نزدیکتر از انتخاب نهایی یعنی کامالا هریس بود.
ویلیام برنز، دیگر نام مطرحشده در این زمینه نیز برای ایرانیها نامی آشناست. او از زمان دولت محمود احمدینژاد عضو تیمهای مذاکرهکننده با ایران بوده و کتاب او درباره دوران کاریاش از روایات مهم فرایند مذاکرات برجامی است که او تا اندکی مانده به موفقیت آن، بازنشستگی خود را به درخواست رئیسجمهور وقت به تعویق انداخته بود. سناتور کریس مرفی از کانتیکت، نام دیگری که برای این سمت مطرح شده، کسی است که اگر نامش را دیده باشید، احتمالا در پوشش خبری مکرر توییتها و حرفهایش در خبرگزاریهای ایرانی در نقد سیاست ترامپ در قبال ایران بوده است و نیز در خبر پرسروصدای دیدار او با محمدجواد ظریف که در آن درباره مسائل مختلفی از برجام تا جنگ یمن سخن به میان آمده بود. تونی بلینکن نیز از اعضای کارزار بایدن و منبع خبر پرتکرار وعده بازگشت بایدن در صورت پیروزی، به برجام است. سناتور کریس کونز، از ایالتی که سابقا بایدن سناتورش بود، یعنی دلور، دیگر گزینه این سمت خوانده میشود که مانند همکار همنامش منتقد سیاست ترامپ در قبال ایران بود و بعد از ترور سردار سلیمانی و متعاقب آن حمله ایران به پایگاه عینالاسد در عراق، انتقادهای تندی به تصمیمات
ترامپ و فقدان راهبرد در این زمینه وارد کرد.
وزارت خزانهداری: الیزابت وارن
سناتور چپگرای ماساچوست که هم به لحاظ شخصی و هم سیاسی اختلافاتی قدیمی با بایدن داشته است، حالا و با نزدیکشدن بایدن به چپها در طول کارزار سیاسی دو سال اخیر، گزینهای جدی برای تصدی این جایگاه خوانده میشود. اینکه کسی مثل وارن با مواضع اقتصادی سوسیالیستی خود در کابینه بایدن میانهرو، چگونه عمل خواهد کرد، سؤالی است که تحلیلگران آمریکایی بهدنبال پاسخ آن خواهند بود؛ اما نهاد متولی اجرای تحریمهای ایران، در صورت پیروزی بایدن و انتصاب وارن به جای استیو منوچین در اختیار کسی خواهد بود که آخرین بار در همین سال ۹۹ و در پی شیوع کرونا مخالفت خود را با تحریمهای ایالات متحده علیه ایران اعلام کرد. لائل برینارد، سارا بلوم راسکین و رافائل باستیک از دیگر گزینههای احتمالی این جایگاه هستند که چندان در بحث سیاست خارجی، سابقه موضعگیری ندارند.
مشاور امنیت ملی: آنتونی بلینکن
همان بلینکنی که بهعنوان گزینه وزارت خارجه مطرح است، بهعنوان گزینه اصلی مشاور امنیت ملی نیز مطرح شده است و جایگاه فعلی او در کارزار بایدن نیز این احتمال را دور از ذهن نمینماید. بهویژه که نامهای بزرگ دیگری برای وزارت خارجه مطرح هستند.
پیت بوتجج: سفیر آمریکا در سازمان ملل
بوتجج نیز مانند بسیاری از رقبایش در انتخابات مقدماتی دموکراتها برای ریاستجمهوری، منتقد اقدامات آمریکا در قبال ایران و برجام بود. او که خود سابقه نظامی دارد، علاوه بر نقدهایش به رویکرد ترامپ در قبال توافق هستهای، مشخصا تصمیم ترامپ برای ترور سردار سلیمانی در عراق را نیز به نقد کشید و معتقد بود ترامپ بررسیهای لازم را برای پیشنیازها و تبعات اقدام به ترور یک فرمانده نظامی خارجی انجام نداده بوده است.
رئیسجمهور: دونالد ترامپ
مواضع ترامپ در قبال ایران به همان اندازه که واضح است، مبهم است. او بهعنوان رئیسجمهور آمریکا، حدودا چهار سال و پیش از آن بهعنوان کاندیدا و نامزد، حدود یک سال درباره ایران حرف زده است؛ اما گستره گزینههای احتمالی که از حرفهای او برداشت شدهاند، از یک توافق تمامعیار که در آن همه امتیازها به ایران داده شود تا کلیدخوردن یک جنگ چندینساله با ایران متغیر بودهاند. او از طرفی به مسئولان دولت ایران فحاشی میکند و از طرفی روحانی را دوستداشتنی میخواند. از طرفی میگوید ایرانیها هستند که البته تا حدی هم با توصیه جان کری، نمیخواهند با آمریکا مذاکره کنند و از طرفی تأکید میکند که ایرانیها با تمام توان خواستار مذاکره با او هستند. رهبر و وزیر خارجه ایران را تحریم میکند اما از تلاش برای تعامل با ایران میگوید. ایران را بابت هر اقدامی به واکنش جدی تهدید میکند اما خودداریاش از اقدام نظامی در بزنگاههایی مثل ماجرای نفتکشها یا پهپاد آمریکایی و فقدان واکنشش در موقعیتهای مختلف از عوامل پایان حضور جان بولتون در سمت مشاور امنیت ملی او میشود.
بااینحال، تحلیلگران سناریوهایی پیشبینی کردهاند که اگر ترامپ پیروز انتخابات شود، در قبال ایران بررسی خواهند شد. بهطور خلاصه این سناریوها در این نگاه خلاصه میشوند: ایران، اروپا، چین، روسیه و بقیه کسانی که موضوع به آنها مربوط است، بخش زیادی از دولت ترامپ را با صبر گذراندهاند تا با خروج احتمالی ترامپ از دولت، با نفر بعدی کارشان با آمریکا را پی بگیرند. مطرحشدن گزینهای آشنا و باسابقه مشخص مثل بایدن این نگاه را تشدید کرده است اما حتی در اوایل دوران ترامپ نیز گفته میشد رویکرد اروپاییها با آمریکای ترامپ مثل رویکرد کشورها با بریتانیای دوران «پادشاه دیوانه» جرج سوم است: صبر کنیم تا برود.
همینجا باید اشاره کرد که همه شواهد تا اینجا حاکی از این هستند که این محاسبه، چندان هم بیجا نبوده است. رقیب ترامپ در نظرسنجیهای انتخاباتی با اختلاف زیادی از ترامپ پیش است و حتی اگر نتیجه نهایی، دو برابر آنچه در ۲۰۱۶ رخ داد با نظرسنجیهای فعلی فاصله داشته باشد، باز هم بایدن خواهد توانست پیروز شود. نیمه دیگر این لیست، یعنی لیست گزینههای بایدن تا حد زیادی کثرت و بزرگی نامهایش را مدیون همین تصویر است که بایدن از حالا در حال آمادهسازی کابینهاش است، تا حدی که خبر رسید کارزار بایدن ناچار شده به چهرههای دموکرات هشدار دهد فتیله رقابت برای کابینه را پایین بکشند تا شدت تلاشها در این زمینه، مزاحم کارزار ریاستجمهوری نشود.
درصورتیکه انتخابات برگزار شود و ترامپ «نرود»، همه ناچار به تعامل جدیتر با او خواهند شد و البته هیچکدام، شامل ایران، در زمینههای مختلف نمیتوانند چهار سال دیگر را در همین وضعیت تعلیق بگذرانند تا چه میشود. اروپاییها احتمالا مقاومت خود در مقابل رویکرد ترامپ در قبال ایران را از سطح فعلی هم بسیار کمتر خواهند کرد. دولتمردان ایران ممکن است تصمیم بگیرند با همین ترامپ تعامل یا تقابل جدیتری را پیش بگیرند و ممکن هم هست با ضربه ادامه کار ترامپ به برجام، دولت روحانی از معادله خارج شود و اینبار انتخابات ایران باشد که برای ادامه کار بقیه منتظرش شوند.
وزارت خارجه: مایک پمپئو، رابرت اوبرین، استیو منوچین، ریچارد گرنل، مارکو روبیو، تام کاتن، استیون بایگن
این فهرست طولانی البته تا حد زیادی محصول گمانهزنیها تا همین چند ماه پیش درباره کنارهگیری پمپئو از وزارت خارجه و ورود او به رقابت سنا برای ایالت کانزاس است. زمانی که میچ مککانل، رهبر جمهوریخواهان سنا با تمام توان به دنبال اقناع پمپئو بود و حتی خبر رسید که خود ترامپ هم با این کار موافق است، زمزمهها برای جایگزین احتمالی پمپئو هم تشدید شد.
در حال حاضر اما همه نشانهها حاکی از این هستند که در صورت ادامه کار ترامپ مشکلی برای ادامه حضور در وزارت خارجه ندارد. او از جمله نزدیکترین چهرهها به ترامپ است و در کارزار انتخاباتی نیز برخلاف روال معمول، در خدمت تلاش برای انتخاب دوباره ترامپ بوده است. تا جایی که حتی در یک سفر خارجی برای دیدار با مقامات اسرائیل، ویدئویی برای حمایت از ترامپ منتشر کند و بابت این کار به نقض قانون متهم شود. پمپئو که پیش از انتصاب به این سمت سابقهای در زمینه سیاست خارجی و دیپلماسی نداشته است، تماما تابع نگاه ترامپ در این زمینه است و در نتیجه، انتصاب او به معنای ادامه روند مطلوب ترامپ در قبال ایران خواهد بود.
در احتمال نهچندان بالای کناررفتن پمپئو، سه نام از اعضای فعلی دولت ترامپ، در میان گزینههای جانشینی او هستند. رابرت اوبرین، مشاور امنیت ملی فعلی ترامپ، به همخوانی رویکردش با رئیسجمهور شناخته شده است و از این لحاظ گزینه خوبی برای ترامپ خواهد بود، هرچند سابقه اندکش برای کسب تأییدیه در کنگره مشکلساز خواهد شد. استیو منوچین، نه به اندازه پمپئو اما همراه و همنظر ترامپ بوده است و از جمله معدود منصوبان اولیه ترامپ است که هنوز از دولت او خارج نشده. او به عنوان مجری تحریمها علیه ایران، دیگر گزینه جانشینی پمپئو به حساب میآید. استیون بایگن، از معاونان وزارت خارجه نیز از جمله نامهایی است که برای جانشینی پمپئو مطرح شده و مهمترین امتیاز او حفظ ثبات در روند کار وزارت خارجه به خاطر ارتقای او از سمتی در همین نهاد به تصدی بالاترین جایگاه است.
در میان گزینههای خارج از فهرست، سناتور تام کاتن از آرکانزا و سناتور روبیو از فلوریدا مطرح هستند. کاتن با مواضع تندوتیزی که علیه ایران و مشخصا مقامات ایران داشته است، در سال ۲۰۱۶ نیز گزینه ورود به کابینه ترامپ محسوب میشود. این سناتور جوان از جمله کسانی بود که در دوران اوباما به ایران پیام میداد نباید روی توافق با اوباما حساب کند، چون حزب او در صورت گرفتن قدرت، همهچیز را به هم خواهد زد. روبیو، به اندازه کاتن در موضعگیری علیه ایران فعال نبوده است اما او نیز کموبیش مواضعی همانند کاتن در قبال ایران دارد. ریچارد گرنل، گزینه احتمالی این جایگاه، سفیر سابق آمریکا در آلمان که مدتی در دولت ترامپ سمتی امنیتی هم داشت، در مخالفت با برجام و حمایت از تندی ترامپ علیه ایران وارد دعواهای توییتری با تحلیلگران و حتی در یک مورد با دیپلماتهای اروپایی هم شده است.
مشاور امنیت ملی: رابرت اوبرین
با توجه به اینکه جدیترین دلیل خروج احتمالی او از این سمت، رفتن پمپئو بوده است و نیز با توجه به رضایتی که خبر میرسد ترامپ از عملکرد او داشته است، بهخصوص بعد از تنشها و چالشهای متعدد ترامپ با سلف او، جان بولتون، به نظر میرسد در سناریو معمولی ادامه حضور پمپئو، اوبرین نیز در جای خود بماند.
وزارت خزانهداری: استیو منوچین
باز با همان دلایل مطرحشده درباره پمپئو و اوبرین، اگر ترامپ به دنبال بههمریختن کافه و گردوخاک در کابینه نرود، دلیل چندانی وجود ندارد که او از جایگاه فعلی خود کنار برود. مگر اینکه نتیجه مذاکرات او با رئیس دموکرات مجلس نمایندگان یعنی نانسی پلوسی، غضب ترامپ را به همراه داشته باشد.
سفیر سازمان ملل: کلی کرفت و دینا پاول
کلی کرفت تا حدودی همانند اوبرین، مدت زمان نهچندان زیادی را در این سمت گذرانده و آن را از کسی که مواضع و رویکردهای خود را داشته تحویل گرفته است. به همین لحاظ به نظر نمیرسد او نیز چندان نگران کرسی خود باشد. کرفت در پروژه آمریکا علیه ایران در سازمان ملل متحد و شورای امنیت این نهاد تا حدی پیش رفت که اروپاییها را تهدید به سرآمدن صبر آمریکا کند و احتمالا در ادامه کار دولت آینده ترامپ، در کنار دیگر اعضای تیم دیپلماسی ترامپ که همگی به جای گزینههای دارای مواضع جدیتر نشستهاند، پیگیر کار شود. اگر احتمالا به هر دلیل او از این سمت برود، شاید یکی از گزینههای جانشینی او دینا پاول، معاون سابق مشاور امنیت ملی ترامپ باشد که نامش، بعد از استعفای نیکی هیلی از نمایندگی آمریکا در سازمان ملل در کنار کرفت مطرح بود. او البته پیشتر در سمتهایی فعال بوده است که تعاملاتی غیرسیاسی در صحنه دیپلماسی داشته باشد و در این میان با ایران نیز طرف تعامل بوده است، اما به نظر نمیرسد پاول نامی باشد که انتصابش حاکی از تغییر در رویکرد دیپلماتیک دولت ترامپ شود.