|

یادی از «مرزهای بیکران فضا»

رقیه علی‌نژاد

مرحوم «سیروس برزو» سال‌ها در ایران معلم بود و روزنامه‌نگار. وی این مشاغل را بسیار عاشقانه دوست داشت و بدون ‌هیچ چشمداشتی در این حوزه‌ها فعالیت می‌کرد. برای مثال خودش تعریف می‌کرد که در آغاز عصر فضا، مردم بسیار مشتاق دانستن و کسب اطلاعات و اخبار پیشرفت‌های فضایی بودند، اما در آن زمان هیچ منبع یا مسیری برای دسترسی به این اخبار نبود و فقط محدودی از خبرنگاران کوشا و باتجربه می‌توانستند با مراجعه به نشریاتی که بسیار دیر وارد کشور می‌شد، اخبار و گزارش‌هایی را برای رسانه‌های ایران و مخاطبان تنظیم کنند. اما از آن طرف بسیاری از خبرنگاران که متوجه بازار داغ اخبار فضایی و در عین حال کمبود عرضه در این میدان شده بودند، به تولید خبرهای غیرواقعی، خیالی و دروغین روی آوردند. بسیاری از روزنامه‌نگاران، با رؤیاپردازی، تصوراتی را که در ذهن داشتند به عنوان خبر و گزارش به خورد مخاطبان می‌دادند. مرحوم «برزو» نقل می‌کرد حتی بودند گزارشگرانی که تصویری از مأموران آتش‌نشانی در لباس آتش‌نشانی را به عنوان فضانورد در لباس فضانوردی منتشر می‌کردند و بودند خبرنگارانی که با خیال‌پردازی به پایگاه ناسا سفر می‌کردند و از قول رئیس و مدیر ناسا، مصاحبه‌های خیالی منتشر می‌کردند. یکی از خبرنگاران در گزارشش نوشته بود پس از آنکه به دفتر مدیر ناسا رفتم، از من پرسید: اهل کجایی؟ گفتم اهل ایران. گفت احسنت بر تو. تو از کشور «ابن‌سینا» و «ابوریحان» و «رازی» و «سعدی» و «حافظ» آمدی. دانشمندان ایران در قرن‌های گذشته، از پیشگامان علم بودند و ما علم امروزمان را مدیون دانشمندان بزرگ شما هستیم. شما هم اگر امروز تلاش کنید می‌توانید در فناوری فضایی به پای ما برسید یا حتی از ما هم سبقت بگیرید! «برزو» می‌گفت در ابتدای عصر فضا، وضعیت این گونه بود ولی تا سال‌ها بعد هم تغییری در این وضعیت ایجاد نشد. کمتر رسانه‌ای به موضوعات علمی می‌پرداخت و معدود نشریاتی هم که به موضوعات علمی می‌پرداختند، در کارشان به موضوع صحت و دقت اخبار علمی، چندان پایبند نبودند. اکنون می‌توان دانست چرا «کیهان علمی» که «سیروس برزو» سردبیرش بود، با چنان استقبالی مواجه شد. اما وی که اشتهای سیری‌ناپذیری برای فعالیت در حوزه روزنامه‌نگاری علمی داشت، تصمیم گرفت نشریه‌ای اختصاصا در حوزه فضانوردی منتشر کند و این گونه بود که در آبان‌ماه 1369 ماهنامه «مرزهای بیکران فضا» متولد شد. «مرزهای بیکران فضا» هم به لحاظ شکل و هم به لحاظ محتوا، تحولی را نه فقط در روزنامه‌نگاری علمی، بلکه در روزنامه‌نگاری به معنای عام آن ایجاد کرد. این نشریه، نوآوری بی‌نظیری در تاریخ مطبوعات ایران به شمار می‌رفت. این ماهنامه، نخستین رسانه مکتوب در طول تاریخ مطبوعات ایران بود که نه‌تنها حروفچینی و صفحه‌آرایی آن با رایانه انجام می‌شد، بلکه عکس‌ها اسکن می‌شد و صفحه‌هایش را به صورت فیلم به لیتوگرافی تحویل می‌دادند. در زمانه‌ای که همه کارهای فنی نشریات با دست انجام می‌شد، انجام کارهای فنی با استفاده از کامپیوتر (که در آن زمان پدیده تازه‌ای بود)، موجب شد که مرزهای بیکران، مجله‌ای بسیار شکیل و زیبا باشد و کمتر کسی بتواند در برابر وسوسه خواندنش مقاومت کند. البته این تنها برتری مرزهای بیکران فضا نبود. این نشریه به لحاظ محتوا نیز نوآوری‌های شگفت‌انگیزی در آستین داشت. در سال‌هایی که هنوز خبری از اینترنت و ایمیل نبود، این نشریه با مصاحبه‌های اختصاصی با فضانوردان، گزارش‌های اختصاصی از پرتاب‌های فضایی، ویژه‌نامه‌ها و ضمیمه‌های جذاب، مطالب متنوع و دست ‌اول و... خوانندگانش را شگفت‌زده می‌کرد. یکی از عناوین برجسته این ماهنامه، «آسمان شب» بود که برای نخستین‌بار در ایران با استفاده از یک نرم‌افزار رایانه‌ای تهیه می‌شد و به علاقه‌مندان آماتور اخترشناسی امکان می‌داد اجرام آسمانی را به دقت ردیابی کنند. جوانان علاقه‌مند هم با راهنمایی استاد «توفیق حیدرزاده»، (که به راستی عاشق اخترشناسی بود و بعدها با آغاز انتشار ماهنامه نجوم، سردبیری آن را بر عهده گرفت) بخش نجومی مجله را راه‌اندازی و اداره کردند. به این ترتیب، این نشریه یک‌تنه توانست اخترشناسی، نجوم و به‌ویژه فناوری فضایی و تاریخ فضانوردی را در سطحی وسیع بین نوجوانان و جوانان ایرانی گسترش دهد و این گونه بود که مرزهای تازه‌ای در روزنامه‌نگاری علمی ایران گشوده شد و حتی امروزه، پس از گذشت چند دهه از انتشار آن، بسیاری از علاقه‌مند به علم (از استادان دانشگاه تا روزنامه‌نگاران علم و مخاطبان عادی علم و...) با نقل خاطرات شیرین خواندن آن نشریه که در روزگار قحطی اخبار و مقاله‌های علمی، تحفه‌ای بی‌مانند بود، کام جانشان را شیرین می‌کنند. اما دیری نگذشت که به گفته خودش، مرزهای بیکران فضا با بادهای سرد نامهربانی، کم‌کم افسرده و پژمرده شد و مشتاقان اخترشناسی و فناوری فضایی را تنها گذاشت. هرچند آقای «برزو» خوش نداشت درباره دلایل این توقف انتشار حرفی بزند، اما می‌توان حدس زد که مشکلات مالی، یکی از دلایل اصلی به‌پایان‌رسیدن این ماهنامه بود؛ به‌ویژه آنکه «سیروس» برزو نمی‌خواست با کاهش هزینه‌ها، نشریه ارزشمندش را با کیفیتی نازل عرضه کند و این گونه بود که «برزو» به جوان‌مرگی «مرزهای بیکران فضا» رضایت داد. «برزو» که از تعطیلی مرزهای بیکران فضا، بسیار غمگین و اندوهناک بود، با دست خالی به روسیه مهاجرت کرد و در این مهاجرت، به‌جز آن کامپیوتری که خروارها خاطره را در خود «ذخیره» کرده بود، چیزی به همراه نداشت. اما آن گونه که خود می‌گفت به لطف حق، پاداش اخلاص عملش از انتشار ماهنامه را گرفت و در آن دیار ارتباط خود را با فضانوردان و کارشناسان فضانوردی گسترش داد و از دانش و تجربه آنان بسیار آموخت و نتیجه و حاصل نشست و برخاست‌های دائمی خود با آنان را مرتب به شکل مقاله و گزارش و مصاحبه در رسانه‌های ایران منتشر می‌کرد. «برزو» پس از حدود 20 سال اقامت در روسیه، بار دیگر به وطن برگشت. دیگر نیاز به گفتن ندارد که «برزو» پس از بازگشت به وطن، همیشه رؤیای انتشار دوباره «مرزهای بیکران فضا» را در سر داشت، اما هیچ‌گاه تشویق دوستان و همکاران برای ادامه راه ناتمام مرزهای بیکران، وی را وادار به انتشار نشریه‌ای بی‌کیفیت نکرد. او همیشه می‌خواست انتشار دوباره این ماهنامه، نویدبخش طلوعی دیگر در آسمان روزنامه‌نگاری علمی ایران باشد و به همین دلیل هیچ‌گاه تا پایان عمر پرثمرش، موفق به انجام آن نشد.
مرحوم «سیروس برزو» سال‌ها در ایران معلم بود و روزنامه‌نگار. وی این مشاغل را بسیار عاشقانه دوست داشت و بدون ‌هیچ چشمداشتی در این حوزه‌ها فعالیت می‌کرد. برای مثال خودش تعریف می‌کرد که در آغاز عصر فضا، مردم بسیار مشتاق دانستن و کسب اطلاعات و اخبار پیشرفت‌های فضایی بودند، اما در آن زمان هیچ منبع یا مسیری برای دسترسی به این اخبار نبود و فقط محدودی از خبرنگاران کوشا و باتجربه می‌توانستند با مراجعه به نشریاتی که بسیار دیر وارد کشور می‌شد، اخبار و گزارش‌هایی را برای رسانه‌های ایران و مخاطبان تنظیم کنند. اما از آن طرف بسیاری از خبرنگاران که متوجه بازار داغ اخبار فضایی و در عین حال کمبود عرضه در این میدان شده بودند، به تولید خبرهای غیرواقعی، خیالی و دروغین روی آوردند. بسیاری از روزنامه‌نگاران، با رؤیاپردازی، تصوراتی را که در ذهن داشتند به عنوان خبر و گزارش به خورد مخاطبان می‌دادند. مرحوم «برزو» نقل می‌کرد حتی بودند گزارشگرانی که تصویری از مأموران آتش‌نشانی در لباس آتش‌نشانی را به عنوان فضانورد در لباس فضانوردی منتشر می‌کردند و بودند خبرنگارانی که با خیال‌پردازی به پایگاه ناسا سفر می‌کردند و از قول رئیس و مدیر ناسا، مصاحبه‌های خیالی منتشر می‌کردند. یکی از خبرنگاران در گزارشش نوشته بود پس از آنکه به دفتر مدیر ناسا رفتم، از من پرسید: اهل کجایی؟ گفتم اهل ایران. گفت احسنت بر تو. تو از کشور «ابن‌سینا» و «ابوریحان» و «رازی» و «سعدی» و «حافظ» آمدی. دانشمندان ایران در قرن‌های گذشته، از پیشگامان علم بودند و ما علم امروزمان را مدیون دانشمندان بزرگ شما هستیم. شما هم اگر امروز تلاش کنید می‌توانید در فناوری فضایی به پای ما برسید یا حتی از ما هم سبقت بگیرید! «برزو» می‌گفت در ابتدای عصر فضا، وضعیت این گونه بود ولی تا سال‌ها بعد هم تغییری در این وضعیت ایجاد نشد. کمتر رسانه‌ای به موضوعات علمی می‌پرداخت و معدود نشریاتی هم که به موضوعات علمی می‌پرداختند، در کارشان به موضوع صحت و دقت اخبار علمی، چندان پایبند نبودند. اکنون می‌توان دانست چرا «کیهان علمی» که «سیروس برزو» سردبیرش بود، با چنان استقبالی مواجه شد. اما وی که اشتهای سیری‌ناپذیری برای فعالیت در حوزه روزنامه‌نگاری علمی داشت، تصمیم گرفت نشریه‌ای اختصاصا در حوزه فضانوردی منتشر کند و این گونه بود که در آبان‌ماه 1369 ماهنامه «مرزهای بیکران فضا» متولد شد. «مرزهای بیکران فضا» هم به لحاظ شکل و هم به لحاظ محتوا، تحولی را نه فقط در روزنامه‌نگاری علمی، بلکه در روزنامه‌نگاری به معنای عام آن ایجاد کرد. این نشریه، نوآوری بی‌نظیری در تاریخ مطبوعات ایران به شمار می‌رفت. این ماهنامه، نخستین رسانه مکتوب در طول تاریخ مطبوعات ایران بود که نه‌تنها حروفچینی و صفحه‌آرایی آن با رایانه انجام می‌شد، بلکه عکس‌ها اسکن می‌شد و صفحه‌هایش را به صورت فیلم به لیتوگرافی تحویل می‌دادند. در زمانه‌ای که همه کارهای فنی نشریات با دست انجام می‌شد، انجام کارهای فنی با استفاده از کامپیوتر (که در آن زمان پدیده تازه‌ای بود)، موجب شد که مرزهای بیکران، مجله‌ای بسیار شکیل و زیبا باشد و کمتر کسی بتواند در برابر وسوسه خواندنش مقاومت کند. البته این تنها برتری مرزهای بیکران فضا نبود. این نشریه به لحاظ محتوا نیز نوآوری‌های شگفت‌انگیزی در آستین داشت. در سال‌هایی که هنوز خبری از اینترنت و ایمیل نبود، این نشریه با مصاحبه‌های اختصاصی با فضانوردان، گزارش‌های اختصاصی از پرتاب‌های فضایی، ویژه‌نامه‌ها و ضمیمه‌های جذاب، مطالب متنوع و دست ‌اول و... خوانندگانش را شگفت‌زده می‌کرد. یکی از عناوین برجسته این ماهنامه، «آسمان شب» بود که برای نخستین‌بار در ایران با استفاده از یک نرم‌افزار رایانه‌ای تهیه می‌شد و به علاقه‌مندان آماتور اخترشناسی امکان می‌داد اجرام آسمانی را به دقت ردیابی کنند. جوانان علاقه‌مند هم با راهنمایی استاد «توفیق حیدرزاده»، (که به راستی عاشق اخترشناسی بود و بعدها با آغاز انتشار ماهنامه نجوم، سردبیری آن را بر عهده گرفت) بخش نجومی مجله را راه‌اندازی و اداره کردند. به این ترتیب، این نشریه یک‌تنه توانست اخترشناسی، نجوم و به‌ویژه فناوری فضایی و تاریخ فضانوردی را در سطحی وسیع بین نوجوانان و جوانان ایرانی گسترش دهد و این گونه بود که مرزهای تازه‌ای در روزنامه‌نگاری علمی ایران گشوده شد و حتی امروزه، پس از گذشت چند دهه از انتشار آن، بسیاری از علاقه‌مند به علم (از استادان دانشگاه تا روزنامه‌نگاران علم و مخاطبان عادی علم و...) با نقل خاطرات شیرین خواندن آن نشریه که در روزگار قحطی اخبار و مقاله‌های علمی، تحفه‌ای بی‌مانند بود، کام جانشان را شیرین می‌کنند. اما دیری نگذشت که به گفته خودش، مرزهای بیکران فضا با بادهای سرد نامهربانی، کم‌کم افسرده و پژمرده شد و مشتاقان اخترشناسی و فناوری فضایی را تنها گذاشت. هرچند آقای «برزو» خوش نداشت درباره دلایل این توقف انتشار حرفی بزند، اما می‌توان حدس زد که مشکلات مالی، یکی از دلایل اصلی به‌پایان‌رسیدن این ماهنامه بود؛ به‌ویژه آنکه «سیروس» برزو نمی‌خواست با کاهش هزینه‌ها، نشریه ارزشمندش را با کیفیتی نازل عرضه کند و این گونه بود که «برزو» به جوان‌مرگی «مرزهای بیکران فضا» رضایت داد. «برزو» که از تعطیلی مرزهای بیکران فضا، بسیار غمگین و اندوهناک بود، با دست خالی به روسیه مهاجرت کرد و در این مهاجرت، به‌جز آن کامپیوتری که خروارها خاطره را در خود «ذخیره» کرده بود، چیزی به همراه نداشت. اما آن گونه که خود می‌گفت به لطف حق، پاداش اخلاص عملش از انتشار ماهنامه را گرفت و در آن دیار ارتباط خود را با فضانوردان و کارشناسان فضانوردی گسترش داد و از دانش و تجربه آنان بسیار آموخت و نتیجه و حاصل نشست و برخاست‌های دائمی خود با آنان را مرتب به شکل مقاله و گزارش و مصاحبه در رسانه‌های ایران منتشر می‌کرد. «برزو» پس از حدود 20 سال اقامت در روسیه، بار دیگر به وطن برگشت. دیگر نیاز به گفتن ندارد که «برزو» پس از بازگشت به وطن، همیشه رؤیای انتشار دوباره «مرزهای بیکران فضا» را در سر داشت، اما هیچ‌گاه تشویق دوستان و همکاران برای ادامه راه ناتمام مرزهای بیکران، وی را وادار به انتشار نشریه‌ای بی‌کیفیت نکرد. او همیشه می‌خواست انتشار دوباره این ماهنامه، نویدبخش طلوعی دیگر در آسمان روزنامه‌نگاری علمی ایران باشد و به همین دلیل هیچ‌گاه تا پایان عمر پرثمرش، موفق به انجام آن نشد.
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها