|

سناریوی بدبینانه‌تر

حملات هوایی ائتلاف بین‌المللی به رهبری واشنگتن و بمباران مداوم موصل به وسیله مسکو، توانست مقر فرماندهی داعش را هدف قرار داده و کاروان‌های نفت وابسته به این گروه را منهدم کند. این حملات چیزی نمانده بود به خود «ابوبکر البغدادی» برسد. جنگ با تروریسم به صورت مستقیم، داعش را هدف قرار می‌داد و پیشرفت‌های خوبی به دست آمد. هر چند داعش فرونپاشید و هنوز هم می‌تواند جنگ‌های خونینی را اینجا و آنجا به راه اندازد، اما ضرباتی سهمگین بر این گروه وارد شد.
اما داعش برای نجات از مخمصه‌ای که در آن افتاده بود، در بیروت دست به عملیات انتحاری زد و به دنبال آن ترور و وحشت را در پاریس پراکند. دست‌های خونین داعش حتی به کالیفرنیا در مرکز آمریکا نیز رسید و قبل از همه اینها نیز در صحرای سینا یک هواپیمای مسافربری روسیه را منفجر کرد. اینها نشان داد که جنگ با داعش هزینه‌بردار است. دولت‌های بزرگ دارای ناوگان‌های عظیم و نیروی دریایی و هوایی و جدید‌ترین تکنیک‌های جنگی و دقیق‌ترین موشک‌ها و سریع‌ترین هواپیماها هستند اما هنوز نتوانسته‌اند این گروه را شکست دهند. دولت‌های منطقه‌ای نیز که از همان ابتدا کاری از دستشان برنمی‌آمد. آزاد‌سازی شنگال یک استثنا بود که مثل کوبانی برای خود دلایل خاصی داشت. مراکز خلافت داعش در موصل و رقه هنوز پابرجاست و در برابر دو ائتلاف بزرگ بین‌المللی به همراه متحدان و شبه‌نظامیان منطقه‌ای‌شان مقاومت می‌کند. آیا واقعا داعش قدرت خارق‌العاده و نمادینی دارد که شکست نمی‌خورد یا این جنگ‌هایی که علیه این گروه شروع شده بی‌خاصیت بوده و تاکنون سودی نداشته است؟ آمریکایی‌ها که خود ائتلافی بزرگ را علیه داعش رهبری می‌کنند، این اواخر اعتراف کردند جنگ هوایی سودی ندارد و باید با یک جنگ زمینی توأم باشد تا مؤثر شود. رسانه‌های آمریکایی خواستار جنگ هستند اما نمایندگان کنگره از آن پرهیز می‌کنند و بنابراین مسئله جنگ زمینی را به کاخ سفید واگذار می‌کنند. کاخ سفید هم بدش نمی‌آید این مأموریت را به روسیه واگذار کند. اگر مسکو در باتلاق سوریه غرق شد چه بهتر و اگر نشد جایگاهش در خاورمیانه مستحکم‌تر خواهد شد و این البته آن چیزی نیست که آمریکا بخواهد. بنابراین در این وقت اضافی چه باید کرد؟
«جان کری»، وزیر خارجه آمریکا، راه‌حلی پیدا کرد: «باید به دنبال نیروهای زمینی بود» که به نیابت از آمریکا وارد جنگ شده و بتوانند بدون اینکه سودی به روسیه برساند، به جنگ خاتمه دهند. کری هرچند درباره هویت این نیروها حرفی نزد، اما فرانسه هویت‌شان را آشکار و اعلام کرد: «نیروهای سنی برای جنگ با داعشی که سنی است»، اما این نیروی سنی کیست؟ آیا ترکیه است که ارتش خود را فقط برای سرکوب کردها می‌خواهد؟ دشمن نخست آنکارا حزب «کارگران کردستان» و حامیانش است. از‌این‌رو، جنگ با داعش موجب می‌شود نیروهایش پراکنده شوند و ترکیه نتواند آن «منطقه امن» را که می‌خواهد تأسیس کند. ترکیه قصد دارد نگذارد کردهای سوریه در چنین فضایی پیشروی کنند. ترکیه حتی نمی‌خواهد اجازه دهد کردهای سوریه و عراق با یکدیگر ارتباط داشته باشند. همچنین ترکیه در آرزوی سقوط نظام حاکم بر دمشق و تصاحب چاه‌های نفت موصل و عربستان سعودی هم که درگیر جنگ در یمن است. ده‌ها هواپیمای این کشور به کمک آمریکا مأموریت دارند تا صدها تن بمب را بر سر مردم یمن بریزند. پس ائتلاف غربی به رهبری آمریکا نیروی زمینی را از کجا باید دست‌وپا کند؟ از بنگلادش، پاکستان یا مالزی؟
آیا به همین دلیل نیست که ریاض ائتلافی جدید مرکب از 34 کشور را اعلام کرد؟ اما سؤال مهم در اینجا این است آیا این ائتلاف جدید قصد دارد با ائتلافی که شامل مسکو، تهران، دمشق و بغداد می‌شود، همکاری کند؟ یا می‌خواهد رقیب آنها باشد؟ آیا روسیه و ترکیه می‌توانند در یک ائتلاف جای گیرند؟ ریاض، بغداد و دمشق چه؟ دراین‌میان عربستان سعودی و ایران چه؟ آیا این طرحی برای رهایی از داعش است یا مقدمه‌ای برای واردکردن منطقه به سناریویی بدبینانه‌تر؟ درآوردن منطقه از چاله یک جنگ شکست‌خورده و انداختن آن در یک چاه جنگی بس خطرناک‌تر؟

حملات هوایی ائتلاف بین‌المللی به رهبری واشنگتن و بمباران مداوم موصل به وسیله مسکو، توانست مقر فرماندهی داعش را هدف قرار داده و کاروان‌های نفت وابسته به این گروه را منهدم کند. این حملات چیزی نمانده بود به خود «ابوبکر البغدادی» برسد. جنگ با تروریسم به صورت مستقیم، داعش را هدف قرار می‌داد و پیشرفت‌های خوبی به دست آمد. هر چند داعش فرونپاشید و هنوز هم می‌تواند جنگ‌های خونینی را اینجا و آنجا به راه اندازد، اما ضرباتی سهمگین بر این گروه وارد شد.
اما داعش برای نجات از مخمصه‌ای که در آن افتاده بود، در بیروت دست به عملیات انتحاری زد و به دنبال آن ترور و وحشت را در پاریس پراکند. دست‌های خونین داعش حتی به کالیفرنیا در مرکز آمریکا نیز رسید و قبل از همه اینها نیز در صحرای سینا یک هواپیمای مسافربری روسیه را منفجر کرد. اینها نشان داد که جنگ با داعش هزینه‌بردار است. دولت‌های بزرگ دارای ناوگان‌های عظیم و نیروی دریایی و هوایی و جدید‌ترین تکنیک‌های جنگی و دقیق‌ترین موشک‌ها و سریع‌ترین هواپیماها هستند اما هنوز نتوانسته‌اند این گروه را شکست دهند. دولت‌های منطقه‌ای نیز که از همان ابتدا کاری از دستشان برنمی‌آمد. آزاد‌سازی شنگال یک استثنا بود که مثل کوبانی برای خود دلایل خاصی داشت. مراکز خلافت داعش در موصل و رقه هنوز پابرجاست و در برابر دو ائتلاف بزرگ بین‌المللی به همراه متحدان و شبه‌نظامیان منطقه‌ای‌شان مقاومت می‌کند. آیا واقعا داعش قدرت خارق‌العاده و نمادینی دارد که شکست نمی‌خورد یا این جنگ‌هایی که علیه این گروه شروع شده بی‌خاصیت بوده و تاکنون سودی نداشته است؟ آمریکایی‌ها که خود ائتلافی بزرگ را علیه داعش رهبری می‌کنند، این اواخر اعتراف کردند جنگ هوایی سودی ندارد و باید با یک جنگ زمینی توأم باشد تا مؤثر شود. رسانه‌های آمریکایی خواستار جنگ هستند اما نمایندگان کنگره از آن پرهیز می‌کنند و بنابراین مسئله جنگ زمینی را به کاخ سفید واگذار می‌کنند. کاخ سفید هم بدش نمی‌آید این مأموریت را به روسیه واگذار کند. اگر مسکو در باتلاق سوریه غرق شد چه بهتر و اگر نشد جایگاهش در خاورمیانه مستحکم‌تر خواهد شد و این البته آن چیزی نیست که آمریکا بخواهد. بنابراین در این وقت اضافی چه باید کرد؟
«جان کری»، وزیر خارجه آمریکا، راه‌حلی پیدا کرد: «باید به دنبال نیروهای زمینی بود» که به نیابت از آمریکا وارد جنگ شده و بتوانند بدون اینکه سودی به روسیه برساند، به جنگ خاتمه دهند. کری هرچند درباره هویت این نیروها حرفی نزد، اما فرانسه هویت‌شان را آشکار و اعلام کرد: «نیروهای سنی برای جنگ با داعشی که سنی است»، اما این نیروی سنی کیست؟ آیا ترکیه است که ارتش خود را فقط برای سرکوب کردها می‌خواهد؟ دشمن نخست آنکارا حزب «کارگران کردستان» و حامیانش است. از‌این‌رو، جنگ با داعش موجب می‌شود نیروهایش پراکنده شوند و ترکیه نتواند آن «منطقه امن» را که می‌خواهد تأسیس کند. ترکیه قصد دارد نگذارد کردهای سوریه در چنین فضایی پیشروی کنند. ترکیه حتی نمی‌خواهد اجازه دهد کردهای سوریه و عراق با یکدیگر ارتباط داشته باشند. همچنین ترکیه در آرزوی سقوط نظام حاکم بر دمشق و تصاحب چاه‌های نفت موصل و عربستان سعودی هم که درگیر جنگ در یمن است. ده‌ها هواپیمای این کشور به کمک آمریکا مأموریت دارند تا صدها تن بمب را بر سر مردم یمن بریزند. پس ائتلاف غربی به رهبری آمریکا نیروی زمینی را از کجا باید دست‌وپا کند؟ از بنگلادش، پاکستان یا مالزی؟
آیا به همین دلیل نیست که ریاض ائتلافی جدید مرکب از 34 کشور را اعلام کرد؟ اما سؤال مهم در اینجا این است آیا این ائتلاف جدید قصد دارد با ائتلافی که شامل مسکو، تهران، دمشق و بغداد می‌شود، همکاری کند؟ یا می‌خواهد رقیب آنها باشد؟ آیا روسیه و ترکیه می‌توانند در یک ائتلاف جای گیرند؟ ریاض، بغداد و دمشق چه؟ دراین‌میان عربستان سعودی و ایران چه؟ آیا این طرحی برای رهایی از داعش است یا مقدمه‌ای برای واردکردن منطقه به سناریویی بدبینانه‌تر؟ درآوردن منطقه از چاله یک جنگ شکست‌خورده و انداختن آن در یک چاه جنگی بس خطرناک‌تر؟

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها