|

هوش چيست، تيزهوش چه كسي است؟

مهدی علی‌محمدی. کارشناس ارشد مدیریت آموزشی

تقريبا از حدود 300 سال پيش كه مدارس نوين در دنيا پا گرفتند و آموزش در زندگي مردم جنبه رسمي و مدرسه‌اي پيدا كرد، به‌تدريج واژه‌ها و اصطلاحاتي تخصصي مانند هوش، تفكر، خلاقيت، شناخت و... اهميت پيدا كردند كه براي هركدام از اين واژه‌ها نظريه‌ها و ديدگاه‌هاي متعدد علمي و آموزشي تعريف شد. با توجه به اهميت و پيچيدگي واژه هوش، در بين صاحب‌نظران تعريف واحدي وجود ندارد و فارغ از اين تعاريف علمي مي‌توان هوش را نوعي توانايي تلقي كرد كه به انسان در يادگيري حل مسئله و پرداختن به امور انتزاعي كمك مي‌كند، هوش فقط به درد درس‌خواندن نمي‌خورد و گره‌زدن آن به تحصيل و موفقيت‌هاي درسي موجب غفلت از كاركردهاي ديگر آن مي‌شود كه گاردنر از هوش‌هاي كلاني، موسيقيايي، منطقي، رياضي، فضايي، بدني، جنبشي طبيعت‌گرايانه، ميان‌فردي و درون‌فردي ياد مي‌كند. آشنايي با هوش‌هاي چندگانه يادگيري به انسان كمك مي‌كند تا براي يادگيري، دانستن و توانستن، شيوه مناسب خود را برگزيند كه در اين راستا در مؤسسات آموزشي خصوصي اقدامات درخور توجهي انجام شده است تا با پرورش تمام جنبه‌هاي رشد يك دانش‌آموزان، زمينه رشد و شكوفايي استعدادشان فراهم شود تا يادگيري و آموختن به فعاليتي دل‌نشین، لذت‌بخش و جذاب تبديل شود. در اينجا به بعضي از ويژگي‌هاي افراد تيزهوش اشاره مي‌شود تا با شناخت روحيات و خصوصيات آنان به آموزش و پرورش مطلوب آنها كمكي شده باشد.
1-كودكان داراي هوش بالا، اغلب نظم‌پذير نيستند. ممكن است اتاق كار و وسايل نامرتبي داشته باشند و جالب اينكه خود را به‌راحتي با شرايط بي‌نظمي تطبيق مي‌دهند. 2- گذراندن درس‌هاي مدرسه‌اي معمولا براي افراد تيزهوش بسيار راحت و آسان است و تقريبا بدون هيچ مشكلي اداره مي‌شوند و اين به معني اين نیست كه مدارس و والدين از جهش پايه‌اي بيش از حد استفاده كنند كه در آينده اين‌گونه دانش‌آموزان به علت عقب‌ماندن از انواع بازي‌ها، تعاملات اجتماعي و ارتباطي و... و نرسيدن به رشد فردي افراد موفقي نمی‌شوند. 3- اصرار بر سرعت يادگيري افراد تيزهوش، علاوه بر آسيبي كه ممكن است به رشد فردي آنان برساند، موجب كندشدن سرعت رشد طبيعي و تطابق اجتماعي آنها مي‌شود. 4- كودكان تيزهوش از شعر، ادبيات و ساير شاخه‌هاي هنري لذت مي‌برند‌ و اغلب در بخش‌هايی از اين هنرها سرآمد مي‌شوند، ‌از این رو بايد توجه داشته باشيم كه كودكاني را كه در دروس موفق‌اند ولي كوچك‌ترين نشانه‌اي از ابراز علاقه به هنرها در آنها ديده نمي‌شود، نمي‌توان تيزهوش ناميد. متأسفانه پدرها و مادرها براي ارضاي روح بلندپروازي خود، با تأكيد بر گذراندن عالي دروس، ديگر علايق آنان را سركوب مي‌كنند. با توجه به ويژگي‌هاي پيش‌گفته كودكان تيزهوش و فراهم‌كردن زمينه رشد انواع هوش آنها در مدارس بخش خصوصي و حتي در بعضي از مدارس دولتي شرايط مطلوبي پيش آمده است كه پاسخ‌گوي دغدغه‌هاي اولياي اين‌گونه دانش‌آموزان در يافتن محيطي مناسب براي پرورش استعدادهاي درخشان آنان است كه با تعامل و ارتباط دوسویه ميان مدرسه و والدين، همكاري تنگاتنگي كه موجب ارتقاي كمي و كيفي برنامه‌هاي علمي و تربيتي همه‌جانبه شده است و رضايت پدر و مادر، دانش‌آموز و مدرسه كنار هم فراهم شده است.

تقريبا از حدود 300 سال پيش كه مدارس نوين در دنيا پا گرفتند و آموزش در زندگي مردم جنبه رسمي و مدرسه‌اي پيدا كرد، به‌تدريج واژه‌ها و اصطلاحاتي تخصصي مانند هوش، تفكر، خلاقيت، شناخت و... اهميت پيدا كردند كه براي هركدام از اين واژه‌ها نظريه‌ها و ديدگاه‌هاي متعدد علمي و آموزشي تعريف شد. با توجه به اهميت و پيچيدگي واژه هوش، در بين صاحب‌نظران تعريف واحدي وجود ندارد و فارغ از اين تعاريف علمي مي‌توان هوش را نوعي توانايي تلقي كرد كه به انسان در يادگيري حل مسئله و پرداختن به امور انتزاعي كمك مي‌كند، هوش فقط به درد درس‌خواندن نمي‌خورد و گره‌زدن آن به تحصيل و موفقيت‌هاي درسي موجب غفلت از كاركردهاي ديگر آن مي‌شود كه گاردنر از هوش‌هاي كلاني، موسيقيايي، منطقي، رياضي، فضايي، بدني، جنبشي طبيعت‌گرايانه، ميان‌فردي و درون‌فردي ياد مي‌كند. آشنايي با هوش‌هاي چندگانه يادگيري به انسان كمك مي‌كند تا براي يادگيري، دانستن و توانستن، شيوه مناسب خود را برگزيند كه در اين راستا در مؤسسات آموزشي خصوصي اقدامات درخور توجهي انجام شده است تا با پرورش تمام جنبه‌هاي رشد يك دانش‌آموزان، زمينه رشد و شكوفايي استعدادشان فراهم شود تا يادگيري و آموختن به فعاليتي دل‌نشین، لذت‌بخش و جذاب تبديل شود. در اينجا به بعضي از ويژگي‌هاي افراد تيزهوش اشاره مي‌شود تا با شناخت روحيات و خصوصيات آنان به آموزش و پرورش مطلوب آنها كمكي شده باشد.
1-كودكان داراي هوش بالا، اغلب نظم‌پذير نيستند. ممكن است اتاق كار و وسايل نامرتبي داشته باشند و جالب اينكه خود را به‌راحتي با شرايط بي‌نظمي تطبيق مي‌دهند. 2- گذراندن درس‌هاي مدرسه‌اي معمولا براي افراد تيزهوش بسيار راحت و آسان است و تقريبا بدون هيچ مشكلي اداره مي‌شوند و اين به معني اين نیست كه مدارس و والدين از جهش پايه‌اي بيش از حد استفاده كنند كه در آينده اين‌گونه دانش‌آموزان به علت عقب‌ماندن از انواع بازي‌ها، تعاملات اجتماعي و ارتباطي و... و نرسيدن به رشد فردي افراد موفقي نمی‌شوند. 3- اصرار بر سرعت يادگيري افراد تيزهوش، علاوه بر آسيبي كه ممكن است به رشد فردي آنان برساند، موجب كندشدن سرعت رشد طبيعي و تطابق اجتماعي آنها مي‌شود. 4- كودكان تيزهوش از شعر، ادبيات و ساير شاخه‌هاي هنري لذت مي‌برند‌ و اغلب در بخش‌هايی از اين هنرها سرآمد مي‌شوند، ‌از این رو بايد توجه داشته باشيم كه كودكاني را كه در دروس موفق‌اند ولي كوچك‌ترين نشانه‌اي از ابراز علاقه به هنرها در آنها ديده نمي‌شود، نمي‌توان تيزهوش ناميد. متأسفانه پدرها و مادرها براي ارضاي روح بلندپروازي خود، با تأكيد بر گذراندن عالي دروس، ديگر علايق آنان را سركوب مي‌كنند. با توجه به ويژگي‌هاي پيش‌گفته كودكان تيزهوش و فراهم‌كردن زمينه رشد انواع هوش آنها در مدارس بخش خصوصي و حتي در بعضي از مدارس دولتي شرايط مطلوبي پيش آمده است كه پاسخ‌گوي دغدغه‌هاي اولياي اين‌گونه دانش‌آموزان در يافتن محيطي مناسب براي پرورش استعدادهاي درخشان آنان است كه با تعامل و ارتباط دوسویه ميان مدرسه و والدين، همكاري تنگاتنگي كه موجب ارتقاي كمي و كيفي برنامه‌هاي علمي و تربيتي همه‌جانبه شده است و رضايت پدر و مادر، دانش‌آموز و مدرسه كنار هم فراهم شده است.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها