شفافیت کامیاب
گفتوگوی «شرق» با محسن هاشمی، رئیس شورای اسلامی شهر تهران
محسن هاشمی دوسال پیش به عنوان سرلیست امید با رأی بیسابقه 1.7 میلیون نفری به شورا راه یافت و به تازگی برای سومین سال به ریاست شورای پنجم رسید.وی که همواره نقدهای تند و تیزی بر کندی پیشرفت پروژه های عمرانی بخصوص در توسعه مترو داشته، این بار در گفتوگو با «شرق» شورای پنجم را در نظارت و ایجاد شفافیت کامیاب میداند.
با پایان دومین سال مدیریت اصلاحطلبان بر شهر و شهرداری تهران، چه ارزیابیاي از این دوره دارید؟
در مجموع باید عملکرد مدیریت شهری در این دوره را نه عالی و بدون نقص، بلکه قابل قبول ارزیابی کرد. شورای پنجم در چارچوب اختیارات قانونی و محدودیتهای خود و همچنین شرایط خاص حاکم بر اقتصاد کشور که مدیریت شهری را با یک تورم رکودی مواجه کرده است، تلاش کرد به وظایف خود عمل کند و در مجموع کارنامهای دارد که برایند نقاط قوت و ضعف آن، مثبت است.
مهمترین کامیابیها و توفیقات و مهمترین ناکامیهای این دوره را چه میدانید؟
شورای پنجم در برخی حوزهها دستاوردهای خوبی داشته است؛ از جمله در حوزه صیانت از باغها که با همکاری دو کمیسیون شهرسازی و محیط زیست، مصوبه برجباغها را لغو كرد و طرح خانهباغ را به تصویب شورای شهر و شورایعالی شهرسازی رساند که گام مهمی در حفظ باغهای را باقیمانده تهران و جلوگیری از تبدیلشدن آنها به مجتمعهای تجاری، اداری و مسکونی بود، در حوزه شفافیت و جلوگیری از رانت هم گامهای خوبی در شورای پنجم برداشته شد و با ایجاد دسترسی به اطلاعات برای شهروندان و همچنین منوطکردن واگذاری املاک شهرداری به صورت ترجیحی به مصوبه شورا، بخش قابل توجهی از رانتهای موجود حذف شد. اگر بخواهیم به ناکامیهای شورا اشاره کنیم، باید بر حوزه حملونقل عمومی تأکید کنیم که متأسفانه در دهه اخیر افزایشی در ظرفیت حملونقل عمومی مشاهده نمیشود و خطوط مترو و اتوبوس در همان سطح ابتدای دهه 90 فعالیت میکنند، ما نیاز داریم که حدود هزارو 300 واگن مترو و شش هزار اتوبوس به دوبرابر این میزان افزایش یابد تا سیستم حملونقل عمومی بتواند سهم خود را در ترافیک شهر تهران برعهده بگیرد. در بخش نوسازی بافتهای فرسوده نیز تغییر چشمگیری در حوزه مدیریت شهری در
دو سال گذشته مشاهده نشد که نیاز به پیگیری بیشتری دارد.
مهمترین نقد اصلاحطلبان بر شورای شهر در دورههای دوم تا چهارم این بود که در وظیفه نظارتی خود ناموفق بوده و با شهردار وقت همسو بوده و بیشتر نقش راهبازکن را داشته، شورای پنجم در نظارت و ارزیابی و نیز قانونگذاری و سیاستگذاری شهری چه تحولات مثبتی داشته، با چه روشها و ابزارهايی نظارت خود را افزایش داده و مهمترین مصوبات سیاستی این دوره چه بوده است؟
بخشی از نظارت نیازمند ابزار نظارتی است. یکی از مواردي که هم من و هم سایر اعضا بر آن تأکید داشتیم، لزوم روشنشدن مکانیسم نظارتی شوراست، مجلس شورای اسلامی نسبت به دولت، برای وظایف نظارتی خود ابزار مناسبی نظیر رأی اعتماد، سؤال و استیضاح وزیر و کنترل هزینهکرد دستگاههای دولتی از طریق دیوان محاسبات را در اختیار دارد که شورای شهر نسبت به بدنه شهرداری فاقد این ابزار است و بنابراین نمیتواند وظیفه نظارتی خود را به نحو مناسب و بهنگامی انجام دهد و عمدتا نظارت موردی و براساس گزارشهای دریافتی صورت میگیرد؛ البته با مصوباتی که شورای پنجم داشت بخش قابل توجهی از زمینههای رانت و تخلف کاهش یافت و در نظرسنجیهای علمی صورتگرفته نیز احساس فساد در شهرداری از نظر شهروندان 30 درصد در این دوره کاهش یافته است. سیستمیکردن شوراهای معماری، لغو مصوبه برجباغها و نظارت بر واگذاری املاک از جمله این اقدامات بوده است.
ارزیابی و تصور عمومی مردم این است که فعالیتهای مدیریت شهری در این دوره رو به افول گذاشته یا دستکم به نظر نمیآید؛ این ارزیابی را چقدر درست میدانید؟ چه موانعی برای اجرای طرحها و پروژههای توسعه شهری وجود دارد؟
با شما موافقم که در دوره اخیر شتابی که در پروژههای عمرانی وجود داشت به چشم نمیخورد. این موضوع سه علت دارد؛ نخست اینکه وضعیت اقتصادی کشور و شرایط تحریم و کاهش ارزش پول ملی و تورم ناشی از آن به نحوی است که در کل ایران، پروژههای عمرانی به رکود رسیدهاند و امکان تأمین منابع مالی برای اجرای این پروژهها مانند گذشته وجود ندارد. علت دوم، شرایط پروژههای عمرانی شهر تهران است. در دوره گذشته، در تبلیغات عنوان شد که مثلا دو خط بزرگ متروی تهران، یعنی خطوط 6 و 7 به اتمام رسیده و قابل بهرهبرداری است درحالیکه حفر تونل حدود 25 درصد از هزینه احداث یک خط است و 25 درصد نیز هزینه احداث ایستگاهها و سازههای تکمیلی است که آن نیز بهطور ناقص انجام شده بود. نیم دیگر هزینه مترو تأمین تجهیزات است که در شرایط فعلی و با کاهش ارزش پول ملی، این سهم حتی بیشتر از نصف است و در این حوزه عملا اتفاقی نیفتاد و واگنهای جدیدی برای خطوط 6 و 7 تأمین نشد یا تجهیزات ثابت این خطوط مانند پستبرق، هواساز و هواکش تا حد زیادی ناقص بود و عملا باید بیش از هزینهای که در گذشته برای این خطوط شده بود، هزینه صرف تکمیل آن بشود و افکار عمومی هم تصور
میکند این خطوط در گذشته ساخته و هزینه آن تأمین شده است و مسئله سوم، تغییر سیاست راهبردی مدیریت شهری است. مهمترین پروژههای تهران در گذشته ساخت بزرگراهها، تونلها و پلهای مرتبط بوده است که در چارچوب سیاست خودرو محوری است که ما نیازمند تغییر این سیاست هستیم بنابراین به جای ساخت بزرگراههای جدید سعی در تکمیل پروژههای نیمهتمام و تمرکز بر توسعه و تجهیز سیستم حملونقل عمومی داریم.
مهمترین شعارهای لیست امید در انتخابات شورای پنجم، بهبود حکمرانی شهری یعنی شفافیت، مقابله با فساد، مدیریت مشارکتمحور، کاهش نابرابری شهری و... بود، چقدر در تحقق این برنامه و شعارها موفق بودید؟ چه موانعی برای تحقق آن وجود دارد؟
مهمترین عامل موفقیت در این حوزه، مشارکت عمومی در حوزه مقابله با فساد است. کمتر کشوری در دنیا بهاندازه ایران، دستگاه نظارتی دارد به نحوی که ما شاهد حضور بیش از 23 دستگاه نظارتی، اعم از کنترلی، قضائی، اطلاعاتی و انتظامی در کشور هستیم اما باز هم با بیشترین تخلفات و مفاسد مالی مواجهیم. علت آن در ضعف مشارکت عمومی در مبارزه با فساد است و جوامع موفق در مبارزه با فساد، بیشترین استفاده را از مشارکت عمومی از طریق دسترسی آزاد به اطلاعات و روشنگری رسانهها دارند. در شورای پنجم ما تلاش داریم ضمن آنکه با مصوبات، زمینههای فساد را کاهش دهیم، از طریق مشارکت شهروندان با رانت و تخلفات مقابله کنیم و شورا نیز بهعنوان نهاد عالی مدیریت شهری، در مواقع لزوم وظایف خود را انجام دهد.
تعامل و رابطه شورا و شهرداری با دولت و مجلس چگونه و در چه سطحی است؟ این تعامل چه دستاورد و نتیجهای برای توسعه شهر تهران داشته است؟
رابطه مدیريت شهری با دولت و مجلس به لحاظ تفاهم فکری و نزدیکی دیدگاهها و رویکردها مناسب است و در سطوح بالا نیز دستورات خوبی از ریاستجمهوري، معاون اول، وزرا و هیئترئیسه مجلس صادر شده، اما برای تبدیلشدن این دستورات به نتایج عملی نیازمند پیگیری و رویکردهای اجرائی و عملگرایانه است که در این بخش شهرداری در حد انتظار ظاهر نشده و هنوز بسیاری از دستورات، سهمیههای ارزی و مصوبات به نتیجه عینی نرسیده است که امیدواریم در این دو سال باقیمانده برسد.
محسن هاشمی دوسال پیش به عنوان سرلیست امید با رأی بیسابقه 1.7 میلیون نفری به شورا راه یافت و به تازگی برای سومین سال به ریاست شورای پنجم رسید.وی که همواره نقدهای تند و تیزی بر کندی پیشرفت پروژه های عمرانی بخصوص در توسعه مترو داشته، این بار در گفتوگو با «شرق» شورای پنجم را در نظارت و ایجاد شفافیت کامیاب میداند.
با پایان دومین سال مدیریت اصلاحطلبان بر شهر و شهرداری تهران، چه ارزیابیاي از این دوره دارید؟
در مجموع باید عملکرد مدیریت شهری در این دوره را نه عالی و بدون نقص، بلکه قابل قبول ارزیابی کرد. شورای پنجم در چارچوب اختیارات قانونی و محدودیتهای خود و همچنین شرایط خاص حاکم بر اقتصاد کشور که مدیریت شهری را با یک تورم رکودی مواجه کرده است، تلاش کرد به وظایف خود عمل کند و در مجموع کارنامهای دارد که برایند نقاط قوت و ضعف آن، مثبت است.
مهمترین کامیابیها و توفیقات و مهمترین ناکامیهای این دوره را چه میدانید؟
شورای پنجم در برخی حوزهها دستاوردهای خوبی داشته است؛ از جمله در حوزه صیانت از باغها که با همکاری دو کمیسیون شهرسازی و محیط زیست، مصوبه برجباغها را لغو كرد و طرح خانهباغ را به تصویب شورای شهر و شورایعالی شهرسازی رساند که گام مهمی در حفظ باغهای را باقیمانده تهران و جلوگیری از تبدیلشدن آنها به مجتمعهای تجاری، اداری و مسکونی بود، در حوزه شفافیت و جلوگیری از رانت هم گامهای خوبی در شورای پنجم برداشته شد و با ایجاد دسترسی به اطلاعات برای شهروندان و همچنین منوطکردن واگذاری املاک شهرداری به صورت ترجیحی به مصوبه شورا، بخش قابل توجهی از رانتهای موجود حذف شد. اگر بخواهیم به ناکامیهای شورا اشاره کنیم، باید بر حوزه حملونقل عمومی تأکید کنیم که متأسفانه در دهه اخیر افزایشی در ظرفیت حملونقل عمومی مشاهده نمیشود و خطوط مترو و اتوبوس در همان سطح ابتدای دهه 90 فعالیت میکنند، ما نیاز داریم که حدود هزارو 300 واگن مترو و شش هزار اتوبوس به دوبرابر این میزان افزایش یابد تا سیستم حملونقل عمومی بتواند سهم خود را در ترافیک شهر تهران برعهده بگیرد. در بخش نوسازی بافتهای فرسوده نیز تغییر چشمگیری در حوزه مدیریت شهری در
دو سال گذشته مشاهده نشد که نیاز به پیگیری بیشتری دارد.
مهمترین نقد اصلاحطلبان بر شورای شهر در دورههای دوم تا چهارم این بود که در وظیفه نظارتی خود ناموفق بوده و با شهردار وقت همسو بوده و بیشتر نقش راهبازکن را داشته، شورای پنجم در نظارت و ارزیابی و نیز قانونگذاری و سیاستگذاری شهری چه تحولات مثبتی داشته، با چه روشها و ابزارهايی نظارت خود را افزایش داده و مهمترین مصوبات سیاستی این دوره چه بوده است؟
بخشی از نظارت نیازمند ابزار نظارتی است. یکی از مواردي که هم من و هم سایر اعضا بر آن تأکید داشتیم، لزوم روشنشدن مکانیسم نظارتی شوراست، مجلس شورای اسلامی نسبت به دولت، برای وظایف نظارتی خود ابزار مناسبی نظیر رأی اعتماد، سؤال و استیضاح وزیر و کنترل هزینهکرد دستگاههای دولتی از طریق دیوان محاسبات را در اختیار دارد که شورای شهر نسبت به بدنه شهرداری فاقد این ابزار است و بنابراین نمیتواند وظیفه نظارتی خود را به نحو مناسب و بهنگامی انجام دهد و عمدتا نظارت موردی و براساس گزارشهای دریافتی صورت میگیرد؛ البته با مصوباتی که شورای پنجم داشت بخش قابل توجهی از زمینههای رانت و تخلف کاهش یافت و در نظرسنجیهای علمی صورتگرفته نیز احساس فساد در شهرداری از نظر شهروندان 30 درصد در این دوره کاهش یافته است. سیستمیکردن شوراهای معماری، لغو مصوبه برجباغها و نظارت بر واگذاری املاک از جمله این اقدامات بوده است.
ارزیابی و تصور عمومی مردم این است که فعالیتهای مدیریت شهری در این دوره رو به افول گذاشته یا دستکم به نظر نمیآید؛ این ارزیابی را چقدر درست میدانید؟ چه موانعی برای اجرای طرحها و پروژههای توسعه شهری وجود دارد؟
با شما موافقم که در دوره اخیر شتابی که در پروژههای عمرانی وجود داشت به چشم نمیخورد. این موضوع سه علت دارد؛ نخست اینکه وضعیت اقتصادی کشور و شرایط تحریم و کاهش ارزش پول ملی و تورم ناشی از آن به نحوی است که در کل ایران، پروژههای عمرانی به رکود رسیدهاند و امکان تأمین منابع مالی برای اجرای این پروژهها مانند گذشته وجود ندارد. علت دوم، شرایط پروژههای عمرانی شهر تهران است. در دوره گذشته، در تبلیغات عنوان شد که مثلا دو خط بزرگ متروی تهران، یعنی خطوط 6 و 7 به اتمام رسیده و قابل بهرهبرداری است درحالیکه حفر تونل حدود 25 درصد از هزینه احداث یک خط است و 25 درصد نیز هزینه احداث ایستگاهها و سازههای تکمیلی است که آن نیز بهطور ناقص انجام شده بود. نیم دیگر هزینه مترو تأمین تجهیزات است که در شرایط فعلی و با کاهش ارزش پول ملی، این سهم حتی بیشتر از نصف است و در این حوزه عملا اتفاقی نیفتاد و واگنهای جدیدی برای خطوط 6 و 7 تأمین نشد یا تجهیزات ثابت این خطوط مانند پستبرق، هواساز و هواکش تا حد زیادی ناقص بود و عملا باید بیش از هزینهای که در گذشته برای این خطوط شده بود، هزینه صرف تکمیل آن بشود و افکار عمومی هم تصور
میکند این خطوط در گذشته ساخته و هزینه آن تأمین شده است و مسئله سوم، تغییر سیاست راهبردی مدیریت شهری است. مهمترین پروژههای تهران در گذشته ساخت بزرگراهها، تونلها و پلهای مرتبط بوده است که در چارچوب سیاست خودرو محوری است که ما نیازمند تغییر این سیاست هستیم بنابراین به جای ساخت بزرگراههای جدید سعی در تکمیل پروژههای نیمهتمام و تمرکز بر توسعه و تجهیز سیستم حملونقل عمومی داریم.
مهمترین شعارهای لیست امید در انتخابات شورای پنجم، بهبود حکمرانی شهری یعنی شفافیت، مقابله با فساد، مدیریت مشارکتمحور، کاهش نابرابری شهری و... بود، چقدر در تحقق این برنامه و شعارها موفق بودید؟ چه موانعی برای تحقق آن وجود دارد؟
مهمترین عامل موفقیت در این حوزه، مشارکت عمومی در حوزه مقابله با فساد است. کمتر کشوری در دنیا بهاندازه ایران، دستگاه نظارتی دارد به نحوی که ما شاهد حضور بیش از 23 دستگاه نظارتی، اعم از کنترلی، قضائی، اطلاعاتی و انتظامی در کشور هستیم اما باز هم با بیشترین تخلفات و مفاسد مالی مواجهیم. علت آن در ضعف مشارکت عمومی در مبارزه با فساد است و جوامع موفق در مبارزه با فساد، بیشترین استفاده را از مشارکت عمومی از طریق دسترسی آزاد به اطلاعات و روشنگری رسانهها دارند. در شورای پنجم ما تلاش داریم ضمن آنکه با مصوبات، زمینههای فساد را کاهش دهیم، از طریق مشارکت شهروندان با رانت و تخلفات مقابله کنیم و شورا نیز بهعنوان نهاد عالی مدیریت شهری، در مواقع لزوم وظایف خود را انجام دهد.
تعامل و رابطه شورا و شهرداری با دولت و مجلس چگونه و در چه سطحی است؟ این تعامل چه دستاورد و نتیجهای برای توسعه شهر تهران داشته است؟
رابطه مدیريت شهری با دولت و مجلس به لحاظ تفاهم فکری و نزدیکی دیدگاهها و رویکردها مناسب است و در سطوح بالا نیز دستورات خوبی از ریاستجمهوري، معاون اول، وزرا و هیئترئیسه مجلس صادر شده، اما برای تبدیلشدن این دستورات به نتایج عملی نیازمند پیگیری و رویکردهای اجرائی و عملگرایانه است که در این بخش شهرداری در حد انتظار ظاهر نشده و هنوز بسیاری از دستورات، سهمیههای ارزی و مصوبات به نتیجه عینی نرسیده است که امیدواریم در این دو سال باقیمانده برسد.