در شهری برای همه، جایگاه رسانه کجاست؟
حسین گنجی. معاون مرکز ارتباطات و امور بینالملل شهرداری تهران
سالهاست متخصصان و پژوهشگران شهری در ایران، با بررسی مدلهای موفق مدیریت شهری و با نیمنگاهی به تجربیات کلانشهرهای پیشرو، به این باور رسیدهاند که مدیریت یک کلانشهر در واقع بیش از هر چیز نیاز به مدیریت باز و جلب مشارکت عمومی برای رسیدن به اهداف تعیینشده خود دارد و چه هدفی در یک شهر بالاتر از اینکه شهروندان آن شهر از مدیریت شهر رضایت داشته باشند.
امروز همه پذیرفتهاند تهران بهعنوان یک کلانشهر با انبوهی از مسائل و چالشها، نیاز به خرد جمعی و اعتنای اجتماعی همه شهروندان و ذینفعان برای حل مسائل خود دارد تا بتواند شهری امن و آرام برای کار و زندگی باشد. در این مسیر، حلقه واسط مدیریت شهری با شهروندان و ذینفعان چگونه ایجاد میشود؟
رسانهها بهعنوان وجدان بیدار و روایتگران متخصص مسائل و چالشهای اجتماعی، سالها بود احساسی از شفافیت و آزادی عمل را در مجموعههای تحت مدیریت شهرداری تهران نداشتند. عمده گزارشها و روایتهایی که از مدیریت شهری به بیرون درز میکرد، به پنهانکاریها، کمبودها و کاستیها و فضاسازیهای تصنعی و عمدتا در مسائل سیاسی و غیرتخصصی در حوزه شهری محدود میشد و در این فضا، شکل پرداخت به سوژههای شهری عموما سیاستزده، جناحی و غیرمرتبط با مسائل مردم و شهر بود. متأسفانه رگههایی از این رویکرد همچنان در فضای ارتباطی شهر دیده میشود؛ فارغ از اینکه تهران بهعنوان یک کلانشهر، نیاز به بازوهای رسانهای مستقل و جلب مشارکت آنها برای رصد کیفیت خدمترسانی تخصصی به مردم، انعکاس نیازهای شهری و اجتماعی شهروندان و بازیکردن بهعنوان راویان صادق و متخصص در حوزه شهری دارد. حالا با رویکرد جدید شهرداری تهران در دو سال اخیر در استقرار مجموعه برنامهها و اهداف ذیل شعار «تهران شهری برای همه»، جایگاه رسانهها، این حلقههای قدرتمند وصل کجاست؟
برای رسیدن به پاسخ این پرسش، چند واقعیت افزوده باید بررسی شود. شهرداری تهران در دو سال اخیر برای اولینبار در تاریخ فعالیت خود، حرکت در مسیر شفافیت را به نفع رسانهها و عموم جامعه آغاز کرد. سامانه قراردادها و شفافیت در واقع اقدامی بود که رسانهها سالها در انتظار آن بودند و اگر در دههها و سالهای قبل سعی در پیبردن به برخی قراردادها، مزایدهها و مناقصههای شهرداری داشتند، باید به شکل غیررسمی و ناامن به این اطلاعات دست پیدا میکردند. حالا با استقرار سامانه قراردادها و شفافیت، این راه بهراحتی برای رسانهها بهعنوان وجدان بیدار جامعه ایران باز است. از سوی دیگر، شهرداری تهران با رویکرد «شهری برای همه» گوش شنوایی در مواجهه با رسانهها دارد. برای بسط این واقعیت، چند مصداق در سالهای اخیر میتواند بهروشنی بر این رویکرد صحه بگذارد. از حدود دو سال پیش، انتقادهای رسانهها از تخریب خانههای تاریخی بالا گرفت. رسانهها سهم خودروهای شخصی در آلودگی هوای تهران را با جلب نظرات متخصصان مطرح میکردند. رسانهها از نبود زیرساختهای کافی برای دوچرخهسواری در شهر انتقاد میکردند. توجه بیش از حد به اتوبانسازی بهجای توسعه
مترو، همواره موضوع گلایه رسانهها از مدیریت شهری بود. بیتوجهی به نوسازی ناوگان تاکسیرانی و کمبود اتوبوس در حملونقل عمومی، همیشه جای گله داشت و تحقق شهرداری شیشهای جزء سرفصلهایی بود که متخصصان در زمین رسانهها سعی داشتند به گوش مدیران شهری برسانند. از طرف دیگر، توسعه شهر هوشمند، توسعه پیادهراهها و میدانگاهها، لغو قوانینی مانند تراکمفروشی در شهر و جذب درآمدهای ناپایدار، توجه به انسان و نیازهای آن در شهر بهجای خودرو و توجه به محیط زیست شکننده تهران از مسائلی بودند که رسانهها آنها را فریاد میزنند.
در واقع بخش زیادی از عملکرد امروز مدیریت شهری در دو سال اخیر، مدیون پل ارتباطی محکمی است که رسانهها در دو سال اخیر میان خود، مردم، متخصصان و مدیریت شهری ایجاد کردند. امروز شهرداری تهران از این ظرفیت بهعنوان یکی از بسترهای اصلی تصمیمگیری و برنامهریزی بهره میبرد. خرید و مرمت خانههای تاریخی، جلوگیری از تراکمفروشی، تسریع در فرایند پروژهها و ایجاد ایستگاههای متروی تهران، توجه به حملونقل عمومی، محدودکردن خودروهای شخصی با طرحهایی مانند طرح کاهش، تأکید و توجه به شفافیت و بسیاری از پروژههای موفق در سالهای اخیر، در واقع پاسخی بوده به نیازهای شهروندان که از طریق پل ارتباطی مردم، رسانهها و مدیران شهری محقق شده است.
شهرداری تهران در دوره جدید انتقاد را سیاهنمایی، گزارشهای مردمی را غیرواقعی، بررسی تخصصی در حوزه شهری را سیاستزدگی و توجه رسانهها به موضوعات شهری را مزاحمت نمیداند و عملکرد این نهاد در سالهای اخیر بازتابی است از آنچه رسانهها از دغدغههای اجتماعی ارائه دادهاند. در واقع این نگاه و این جلب مشارکت شهرداری تهران از رسانههای کشور، اتفاقی است که میتواند تهران را چند قدم به «شهری برای همه» نزدیکتر کند.
تهران ، شهری برای همه از همین منظر است که بیشترین نسبت را با رسانهها و به تبع آن با عموم شهروندان پیدا میکند، چرا که برای تحققش، مدیریت شهری به خوبی مطلع است که بدون مداخله و همراهی شهروندانش نمیتواند در مسیر بهبود و ارتقای سطح کیفی زندگی شهری قدم بردارد و مدیران شهری بدون همراهی و مداخله دلسوزانه و مسئولانه شهروندان نمیتوانند به اهداف ترسیم شده و رفع معضلات بسیط شهر تهران دست پیدا کنند. تهران، شهری برای همه از یک سو ایجاد مسئولیت دارد برای مدیران که شهر را برای یک گروه یا یک بخش از جامعه تلقی نکند و در تصمیمات و برنامهریزیها عموم جامعه و گروهها و بخشهای مختلف را در نظر بگیرند و از سوی دیگر مسئولیتی برای شهروندان و مخاطبین این شهر در بر دارد که این شهر شماست و باید در بهبود و ارتقای آن همه نقش داشته باشند و با نگاه دلسوزانه مسائل آن را پیگیری کرده و در راستای بهبود آن حضور فعالانه داشته باشند.
سالهاست متخصصان و پژوهشگران شهری در ایران، با بررسی مدلهای موفق مدیریت شهری و با نیمنگاهی به تجربیات کلانشهرهای پیشرو، به این باور رسیدهاند که مدیریت یک کلانشهر در واقع بیش از هر چیز نیاز به مدیریت باز و جلب مشارکت عمومی برای رسیدن به اهداف تعیینشده خود دارد و چه هدفی در یک شهر بالاتر از اینکه شهروندان آن شهر از مدیریت شهر رضایت داشته باشند.
امروز همه پذیرفتهاند تهران بهعنوان یک کلانشهر با انبوهی از مسائل و چالشها، نیاز به خرد جمعی و اعتنای اجتماعی همه شهروندان و ذینفعان برای حل مسائل خود دارد تا بتواند شهری امن و آرام برای کار و زندگی باشد. در این مسیر، حلقه واسط مدیریت شهری با شهروندان و ذینفعان چگونه ایجاد میشود؟
رسانهها بهعنوان وجدان بیدار و روایتگران متخصص مسائل و چالشهای اجتماعی، سالها بود احساسی از شفافیت و آزادی عمل را در مجموعههای تحت مدیریت شهرداری تهران نداشتند. عمده گزارشها و روایتهایی که از مدیریت شهری به بیرون درز میکرد، به پنهانکاریها، کمبودها و کاستیها و فضاسازیهای تصنعی و عمدتا در مسائل سیاسی و غیرتخصصی در حوزه شهری محدود میشد و در این فضا، شکل پرداخت به سوژههای شهری عموما سیاستزده، جناحی و غیرمرتبط با مسائل مردم و شهر بود. متأسفانه رگههایی از این رویکرد همچنان در فضای ارتباطی شهر دیده میشود؛ فارغ از اینکه تهران بهعنوان یک کلانشهر، نیاز به بازوهای رسانهای مستقل و جلب مشارکت آنها برای رصد کیفیت خدمترسانی تخصصی به مردم، انعکاس نیازهای شهری و اجتماعی شهروندان و بازیکردن بهعنوان راویان صادق و متخصص در حوزه شهری دارد. حالا با رویکرد جدید شهرداری تهران در دو سال اخیر در استقرار مجموعه برنامهها و اهداف ذیل شعار «تهران شهری برای همه»، جایگاه رسانهها، این حلقههای قدرتمند وصل کجاست؟
برای رسیدن به پاسخ این پرسش، چند واقعیت افزوده باید بررسی شود. شهرداری تهران در دو سال اخیر برای اولینبار در تاریخ فعالیت خود، حرکت در مسیر شفافیت را به نفع رسانهها و عموم جامعه آغاز کرد. سامانه قراردادها و شفافیت در واقع اقدامی بود که رسانهها سالها در انتظار آن بودند و اگر در دههها و سالهای قبل سعی در پیبردن به برخی قراردادها، مزایدهها و مناقصههای شهرداری داشتند، باید به شکل غیررسمی و ناامن به این اطلاعات دست پیدا میکردند. حالا با استقرار سامانه قراردادها و شفافیت، این راه بهراحتی برای رسانهها بهعنوان وجدان بیدار جامعه ایران باز است. از سوی دیگر، شهرداری تهران با رویکرد «شهری برای همه» گوش شنوایی در مواجهه با رسانهها دارد. برای بسط این واقعیت، چند مصداق در سالهای اخیر میتواند بهروشنی بر این رویکرد صحه بگذارد. از حدود دو سال پیش، انتقادهای رسانهها از تخریب خانههای تاریخی بالا گرفت. رسانهها سهم خودروهای شخصی در آلودگی هوای تهران را با جلب نظرات متخصصان مطرح میکردند. رسانهها از نبود زیرساختهای کافی برای دوچرخهسواری در شهر انتقاد میکردند. توجه بیش از حد به اتوبانسازی بهجای توسعه
مترو، همواره موضوع گلایه رسانهها از مدیریت شهری بود. بیتوجهی به نوسازی ناوگان تاکسیرانی و کمبود اتوبوس در حملونقل عمومی، همیشه جای گله داشت و تحقق شهرداری شیشهای جزء سرفصلهایی بود که متخصصان در زمین رسانهها سعی داشتند به گوش مدیران شهری برسانند. از طرف دیگر، توسعه شهر هوشمند، توسعه پیادهراهها و میدانگاهها، لغو قوانینی مانند تراکمفروشی در شهر و جذب درآمدهای ناپایدار، توجه به انسان و نیازهای آن در شهر بهجای خودرو و توجه به محیط زیست شکننده تهران از مسائلی بودند که رسانهها آنها را فریاد میزنند.
در واقع بخش زیادی از عملکرد امروز مدیریت شهری در دو سال اخیر، مدیون پل ارتباطی محکمی است که رسانهها در دو سال اخیر میان خود، مردم، متخصصان و مدیریت شهری ایجاد کردند. امروز شهرداری تهران از این ظرفیت بهعنوان یکی از بسترهای اصلی تصمیمگیری و برنامهریزی بهره میبرد. خرید و مرمت خانههای تاریخی، جلوگیری از تراکمفروشی، تسریع در فرایند پروژهها و ایجاد ایستگاههای متروی تهران، توجه به حملونقل عمومی، محدودکردن خودروهای شخصی با طرحهایی مانند طرح کاهش، تأکید و توجه به شفافیت و بسیاری از پروژههای موفق در سالهای اخیر، در واقع پاسخی بوده به نیازهای شهروندان که از طریق پل ارتباطی مردم، رسانهها و مدیران شهری محقق شده است.
شهرداری تهران در دوره جدید انتقاد را سیاهنمایی، گزارشهای مردمی را غیرواقعی، بررسی تخصصی در حوزه شهری را سیاستزدگی و توجه رسانهها به موضوعات شهری را مزاحمت نمیداند و عملکرد این نهاد در سالهای اخیر بازتابی است از آنچه رسانهها از دغدغههای اجتماعی ارائه دادهاند. در واقع این نگاه و این جلب مشارکت شهرداری تهران از رسانههای کشور، اتفاقی است که میتواند تهران را چند قدم به «شهری برای همه» نزدیکتر کند.
تهران ، شهری برای همه از همین منظر است که بیشترین نسبت را با رسانهها و به تبع آن با عموم شهروندان پیدا میکند، چرا که برای تحققش، مدیریت شهری به خوبی مطلع است که بدون مداخله و همراهی شهروندانش نمیتواند در مسیر بهبود و ارتقای سطح کیفی زندگی شهری قدم بردارد و مدیران شهری بدون همراهی و مداخله دلسوزانه و مسئولانه شهروندان نمیتوانند به اهداف ترسیم شده و رفع معضلات بسیط شهر تهران دست پیدا کنند. تهران، شهری برای همه از یک سو ایجاد مسئولیت دارد برای مدیران که شهر را برای یک گروه یا یک بخش از جامعه تلقی نکند و در تصمیمات و برنامهریزیها عموم جامعه و گروهها و بخشهای مختلف را در نظر بگیرند و از سوی دیگر مسئولیتی برای شهروندان و مخاطبین این شهر در بر دارد که این شهر شماست و باید در بهبود و ارتقای آن همه نقش داشته باشند و با نگاه دلسوزانه مسائل آن را پیگیری کرده و در راستای بهبود آن حضور فعالانه داشته باشند.