شورا؛ انسجام درونی، تعامل بیرونی
گفتوگو با علی اعطا، سخنگوی شورای اسلامی شهر تهران
کارشناسان شهری مصوبه شورای پیشین برای ایجاد برجباغها و نیز ایجاد کمیتههای شهرسازی و معماری را از زمینههای مهم آسیبزایی به محیط زیست شهری و تخلف از طرح جامع و تفصیلی شهر تهران میدانند. توقف مصوبه برجباغها و تغییر ساختار و کارکرد کمیتههای یادشده موضوعات مهم مورد تأکید علی اعطا سخنگوی شورا و رئیس کمیته معماری است.
با پایانیافتن دومین سال مدیریت اصلاحطلبان در شهرداری تهران شما این دوره را چگونه ارزیابی میکنید؟ به نظر شما مهمترین کامیابیها و ناکامیهای این دوره چه بوده است؟
اگر منظورتان از این ارزیابی، ارزیابی مجموعه مدیریت شهری، اعم از بخش اجرائی یعنی شهرداری و بخش مقرراتگذار و نظارتی یعنی شوراست، به نظر من بزرگترین چالش دوساله این مجموعه، تغییر مکرر شهرداران بوده که بیش از 15 ماه از این دوره 24ماهه را با چالش مواجه کرد. بالاخره بخش قابل توجهی از وقت و انرژی مجموعه صرف تبعات این جابهجاییها شد و درواقع میتوانست در دو سال اول که شهروندان حساسیت ویژهای نسبت به عملکرد و فعالیتهای منتخبان خود نشان میدهند، صرف مسائل دیگری شود. آذرماه سال قبل که شهردار سوم دکتر حناچی - اگر سرپرستها را در شمارش محاسبه نکنیم - حکم گرفت و مستقر شد و تدریجا بر اوضاع مسلط شد، به نظرم آرامآرام مسئله عملکردها و دستاوردها در اولویت قرار گرفت. با این حال، من فکر میکنم با وجود این چالش اصلی به چند نکته باید توجه کرد.
اولا به نظرم هر کدام از این تغییرات در این سطح، در حدی جدی بود که بتواند شورای پایتخت را که محل تضارب آراست، با وجود اینکه اعضایش از لیست واحدی بودند، دچار اختلافات جدی کند و از انسجام بیندازد. این شورا، ظرفیت تضارب واقعی آرا را دارد. بالاخره وقتی از بین فهرستی از گزینههای موجود که البته پرتعداد هم نیست، شما میخواهید شهردار انتخاب کنید، طبیعی است که اجماع دشوار است. اگر اجماع دشوار است؛ اما تفاهم ممکن است. این شورا انسجام دارد و راه تفاهم را میشناسد.
دوم اینکه؛ شورا رویکرد دارد. شورا در حوزه شهرسازی و معماری؛ در حوزه محیط زیست، در حوزه فرهنگی و اجتماعی و در حوزههای مأموریتی مختلف، رویکرد دارد و این رویکردها مبتنی بر شعارهایی است که در زمان انتخابات مطرح شد. مبتنی است بر برنامهای که ارائه شد و بعدها بخش مهمی از رویکردها را تشکیل داد و در تثبیت این رویکردها، به عنوان مثال در جلوگیری از شهرفروشی، در حفظ باغات، در تمرکز بر حملونقل عمومی و ریلی، در انضباط بودجه و مواردی از این دست که میتوان تشریح کرد، موفق عمل کرده است.
شورای جدید نسبت به شورای قبلی چه تغییراتی داشته است؟
شاید بشود گفت این شورا، شورای متخصصتری است. در شورای پیشین هم البته افراد متخصص در حوزههای محتلف حضور داشتند، اما در شورای پنجم لیستی که به عنوان لیست امید مطرح شد و رقابت کرد، یکی از ملاحظات در مورد آن توازن تخصصی بر مبنای حوزههای مأموریتی مدیریت شهری بوده است. بنابراین، اکثریت اعضای شورا، تخصص یا تجربه جدی مرتبط با حوزهای دارند که در آن حوزه در شورا فعالیت میکنند. نکته دیگر اینکه، لیست منتخب که منجر به تشکیل این شورا شد، ظرفیتی را به جوانان و زنان اختصاص داد. شش جوان در شورا حضور دارند. شش همکار از خانمها حضور دارند. طبیعتا همپوشانی هم دارند. اگر ظرفیت جوانان نبود، فضا برای امثال ما فراهم نمیشد كه در شورا حضور پیدا کنیم. اما فارغ از ترکیب شورا، این شورا ارتباط بهتری با تشکلهای مدنی و سمنها نسبت به دورههای قبل دارد، به گمانم ارتباط بهتری با رسانهها دارد و مسئله گزارش عملکرد به شهروندان و پاسخگویی به آنان را اولویت میداند. طبیعی است ممکن است ضعفهایی هم داشته باشد که باید در سال سوم تلاش کرد برطرف شود.
به نظر میرسد با توجه به اینکه بیشتر اعضای شورای شهر از لیست امید بودند با هم در مواردی اختلاف نظر بین اعضای شورا دیده میشود، بهطوری که چند وقت پیش یکی از اعضا اعلام کرد که ما اعضای یک لیست هستیم اما همسو و یکدست نیستیم. تحلیل شما از این موضوع چیست؟
به نظرم اگر اختلاف نظر وجود نداشته باشد عجیب است. اصلا فضیلت شورا به تضارب آراست. طبیعی است که 21 نفر در رابطه با برخی موضوعات نقطه نظرات متفاوتی داشته باشند و این طبیعت کار شورایی است. اتفاقا در اکثر مسائل در سطوح راهبردی اعضای شورا همسو و همجهت هستند و گاهی اگر اختلافی طرح میشود ناشی از این است که گفتوگوی کافی صورت نگرفته است. بالاخره صحن شورا محل گفتوگوست. این نکته را هم در نظر داشته باشیم که اعضای شورا از یک لیست آمدهاند، اما به لحاظ خاستگاه تخصصی، تجربی، فرهنگی و حتی نسلی، ممکن است در برخی رویکردها و موضعگیریها به دیدگاههای متفاوتی برسند. این هم امری طبیعی است. فضیلت شورا به گفتوگو است، به تضارب آراست. مشکل جایی است که تضاد و شکافی ایجاد شود و عمق پیدا کند. اما چنین نیست.
به نظر میرسد گفتوگو و تعامل شورا با مردم بسیار اندک است و تأثیرگذاری یا آگاهیرسانی برای افکار عمومی شهروندان محدود است. چرا مدیریت شهری اصلاحطلبان برخلاف انتظار، رسانهگریز و منفعل است؟
نمیدانم منظور شما از رسانهگریز و منفعلبودن چیست. اتفاقا اعضای شورا بیشترین ارتباط را با رسانهها دارند. اینکه اعضا ارتباط مستمر با شهروندان ندارند، شاید تا حدودی قابل بحث باشد؛ اما رسانهگریز نیستند. این حرف قطعا درست نیست. اما این انتقاد درست است که شورا نتوانسته است زیرساختهای لازم برای ارتباط با مردم را فراهم کند. اعضا بعضا بر مبنای پیگیریهای شخصی، مسائل برخی مناطق را دنبال میکنند یا مستمرا به مناطق مختلف میروند و با مردم ملاقات و به مشکلاتشان رسیدگی میکنند. اما اگر پیگیریهای فردی نباشد، شورا به لحاظ اجرائی سازوکاری برای این منظور ندارد و این انتقاد صحیح است.
ما البته سازوکارهایی برای ارتباط با مردم داریم. شورایاریها در محلات بیش از سه هزار عضو دارند و به صورت یک شبکه مویرگی، عملا باید در امتداد شورای شهر کار کنند، اما نمیکنند. شورا باید وقت بیشتری صرف شورایاریها کند. با سمنها ارتباطات خوبی داریم، اما شاید باید این ارتباط را تقویت کرد؛ اما ارتباط به معنای ارتباطات عمومی و رودررو با عموم شهروندان؛ ما در سال سوم این حوزه را تقویت خواهیم کرد.
بهعنوان سخنگوی شورا، آیا نسبت به دوره پیشین در حوزه ارتباط با افکار عمومی تفاوت یا مشخصه ملموسی قائل هستيد؟
در این دوره، جلسات شورا علنی شد. بیش از 160 جلسه برگزار شده و صرفا یک جلسه غیرعلنی بوده و آن هم به دلیل مکاتبات محرمانه یک نهاد نظارتی بوده است. این وجه تمایز این شورا از منظر توجه به امر شفافبودن امور است. خود من هم به عنوان سخنگوی شورا، اولا این وظیفه را برای خودم قائل بودهام که در نشستهای خبری منظم پاسخگوی پرسشهای رسانهها باشم. نشستهای خبری بهطور منظم برگزار میشود و معمولا انعکاس خوبی هم پیدا میکند. ضمن اینکه این دقت و توجه را داشتهایم که اولا در امر اطلاعرسانی، به گونهای عمل نشود که دچار نوعی التهابآفرینی و ماجراجویی رسانهای شویم. چراکه فضای عمومی خبری بهاندازه کافی آشفته هست و ثانیا، بهعنوان شورایی که بالاخره نماینده همه مردم تهران است، در پاسخگویی به رسانهها، فارغ از جهتگیری سیاسی آنها عمل کنیم و خود را پاسخگوی همه رسانهها بدانیم.
کارشناسان شهری مصوبه شورای پیشین برای ایجاد برجباغها و نیز ایجاد کمیتههای شهرسازی و معماری را از زمینههای مهم آسیبزایی به محیط زیست شهری و تخلف از طرح جامع و تفصیلی شهر تهران میدانند. توقف مصوبه برجباغها و تغییر ساختار و کارکرد کمیتههای یادشده موضوعات مهم مورد تأکید علی اعطا سخنگوی شورا و رئیس کمیته معماری است.
با پایانیافتن دومین سال مدیریت اصلاحطلبان در شهرداری تهران شما این دوره را چگونه ارزیابی میکنید؟ به نظر شما مهمترین کامیابیها و ناکامیهای این دوره چه بوده است؟
اگر منظورتان از این ارزیابی، ارزیابی مجموعه مدیریت شهری، اعم از بخش اجرائی یعنی شهرداری و بخش مقرراتگذار و نظارتی یعنی شوراست، به نظر من بزرگترین چالش دوساله این مجموعه، تغییر مکرر شهرداران بوده که بیش از 15 ماه از این دوره 24ماهه را با چالش مواجه کرد. بالاخره بخش قابل توجهی از وقت و انرژی مجموعه صرف تبعات این جابهجاییها شد و درواقع میتوانست در دو سال اول که شهروندان حساسیت ویژهای نسبت به عملکرد و فعالیتهای منتخبان خود نشان میدهند، صرف مسائل دیگری شود. آذرماه سال قبل که شهردار سوم دکتر حناچی - اگر سرپرستها را در شمارش محاسبه نکنیم - حکم گرفت و مستقر شد و تدریجا بر اوضاع مسلط شد، به نظرم آرامآرام مسئله عملکردها و دستاوردها در اولویت قرار گرفت. با این حال، من فکر میکنم با وجود این چالش اصلی به چند نکته باید توجه کرد.
اولا به نظرم هر کدام از این تغییرات در این سطح، در حدی جدی بود که بتواند شورای پایتخت را که محل تضارب آراست، با وجود اینکه اعضایش از لیست واحدی بودند، دچار اختلافات جدی کند و از انسجام بیندازد. این شورا، ظرفیت تضارب واقعی آرا را دارد. بالاخره وقتی از بین فهرستی از گزینههای موجود که البته پرتعداد هم نیست، شما میخواهید شهردار انتخاب کنید، طبیعی است که اجماع دشوار است. اگر اجماع دشوار است؛ اما تفاهم ممکن است. این شورا انسجام دارد و راه تفاهم را میشناسد.
دوم اینکه؛ شورا رویکرد دارد. شورا در حوزه شهرسازی و معماری؛ در حوزه محیط زیست، در حوزه فرهنگی و اجتماعی و در حوزههای مأموریتی مختلف، رویکرد دارد و این رویکردها مبتنی بر شعارهایی است که در زمان انتخابات مطرح شد. مبتنی است بر برنامهای که ارائه شد و بعدها بخش مهمی از رویکردها را تشکیل داد و در تثبیت این رویکردها، به عنوان مثال در جلوگیری از شهرفروشی، در حفظ باغات، در تمرکز بر حملونقل عمومی و ریلی، در انضباط بودجه و مواردی از این دست که میتوان تشریح کرد، موفق عمل کرده است.
شورای جدید نسبت به شورای قبلی چه تغییراتی داشته است؟
شاید بشود گفت این شورا، شورای متخصصتری است. در شورای پیشین هم البته افراد متخصص در حوزههای محتلف حضور داشتند، اما در شورای پنجم لیستی که به عنوان لیست امید مطرح شد و رقابت کرد، یکی از ملاحظات در مورد آن توازن تخصصی بر مبنای حوزههای مأموریتی مدیریت شهری بوده است. بنابراین، اکثریت اعضای شورا، تخصص یا تجربه جدی مرتبط با حوزهای دارند که در آن حوزه در شورا فعالیت میکنند. نکته دیگر اینکه، لیست منتخب که منجر به تشکیل این شورا شد، ظرفیتی را به جوانان و زنان اختصاص داد. شش جوان در شورا حضور دارند. شش همکار از خانمها حضور دارند. طبیعتا همپوشانی هم دارند. اگر ظرفیت جوانان نبود، فضا برای امثال ما فراهم نمیشد كه در شورا حضور پیدا کنیم. اما فارغ از ترکیب شورا، این شورا ارتباط بهتری با تشکلهای مدنی و سمنها نسبت به دورههای قبل دارد، به گمانم ارتباط بهتری با رسانهها دارد و مسئله گزارش عملکرد به شهروندان و پاسخگویی به آنان را اولویت میداند. طبیعی است ممکن است ضعفهایی هم داشته باشد که باید در سال سوم تلاش کرد برطرف شود.
به نظر میرسد با توجه به اینکه بیشتر اعضای شورای شهر از لیست امید بودند با هم در مواردی اختلاف نظر بین اعضای شورا دیده میشود، بهطوری که چند وقت پیش یکی از اعضا اعلام کرد که ما اعضای یک لیست هستیم اما همسو و یکدست نیستیم. تحلیل شما از این موضوع چیست؟
به نظرم اگر اختلاف نظر وجود نداشته باشد عجیب است. اصلا فضیلت شورا به تضارب آراست. طبیعی است که 21 نفر در رابطه با برخی موضوعات نقطه نظرات متفاوتی داشته باشند و این طبیعت کار شورایی است. اتفاقا در اکثر مسائل در سطوح راهبردی اعضای شورا همسو و همجهت هستند و گاهی اگر اختلافی طرح میشود ناشی از این است که گفتوگوی کافی صورت نگرفته است. بالاخره صحن شورا محل گفتوگوست. این نکته را هم در نظر داشته باشیم که اعضای شورا از یک لیست آمدهاند، اما به لحاظ خاستگاه تخصصی، تجربی، فرهنگی و حتی نسلی، ممکن است در برخی رویکردها و موضعگیریها به دیدگاههای متفاوتی برسند. این هم امری طبیعی است. فضیلت شورا به گفتوگو است، به تضارب آراست. مشکل جایی است که تضاد و شکافی ایجاد شود و عمق پیدا کند. اما چنین نیست.
به نظر میرسد گفتوگو و تعامل شورا با مردم بسیار اندک است و تأثیرگذاری یا آگاهیرسانی برای افکار عمومی شهروندان محدود است. چرا مدیریت شهری اصلاحطلبان برخلاف انتظار، رسانهگریز و منفعل است؟
نمیدانم منظور شما از رسانهگریز و منفعلبودن چیست. اتفاقا اعضای شورا بیشترین ارتباط را با رسانهها دارند. اینکه اعضا ارتباط مستمر با شهروندان ندارند، شاید تا حدودی قابل بحث باشد؛ اما رسانهگریز نیستند. این حرف قطعا درست نیست. اما این انتقاد درست است که شورا نتوانسته است زیرساختهای لازم برای ارتباط با مردم را فراهم کند. اعضا بعضا بر مبنای پیگیریهای شخصی، مسائل برخی مناطق را دنبال میکنند یا مستمرا به مناطق مختلف میروند و با مردم ملاقات و به مشکلاتشان رسیدگی میکنند. اما اگر پیگیریهای فردی نباشد، شورا به لحاظ اجرائی سازوکاری برای این منظور ندارد و این انتقاد صحیح است.
ما البته سازوکارهایی برای ارتباط با مردم داریم. شورایاریها در محلات بیش از سه هزار عضو دارند و به صورت یک شبکه مویرگی، عملا باید در امتداد شورای شهر کار کنند، اما نمیکنند. شورا باید وقت بیشتری صرف شورایاریها کند. با سمنها ارتباطات خوبی داریم، اما شاید باید این ارتباط را تقویت کرد؛ اما ارتباط به معنای ارتباطات عمومی و رودررو با عموم شهروندان؛ ما در سال سوم این حوزه را تقویت خواهیم کرد.
بهعنوان سخنگوی شورا، آیا نسبت به دوره پیشین در حوزه ارتباط با افکار عمومی تفاوت یا مشخصه ملموسی قائل هستيد؟
در این دوره، جلسات شورا علنی شد. بیش از 160 جلسه برگزار شده و صرفا یک جلسه غیرعلنی بوده و آن هم به دلیل مکاتبات محرمانه یک نهاد نظارتی بوده است. این وجه تمایز این شورا از منظر توجه به امر شفافبودن امور است. خود من هم به عنوان سخنگوی شورا، اولا این وظیفه را برای خودم قائل بودهام که در نشستهای خبری منظم پاسخگوی پرسشهای رسانهها باشم. نشستهای خبری بهطور منظم برگزار میشود و معمولا انعکاس خوبی هم پیدا میکند. ضمن اینکه این دقت و توجه را داشتهایم که اولا در امر اطلاعرسانی، به گونهای عمل نشود که دچار نوعی التهابآفرینی و ماجراجویی رسانهای شویم. چراکه فضای عمومی خبری بهاندازه کافی آشفته هست و ثانیا، بهعنوان شورایی که بالاخره نماینده همه مردم تهران است، در پاسخگویی به رسانهها، فارغ از جهتگیری سیاسی آنها عمل کنیم و خود را پاسخگوی همه رسانهها بدانیم.