|

حق‌خواهي زنان از شهرهاي مردانه

آزاده بهشتي . کارشناس شهري

عدد 13 در باور عمومي نحس است، اما معاونت برنامه‌ريزي و توسعه شهري شهرداري تهران در تازه‌ترين گزارش خود از آنچه در آينده براي تهران خواهد افتاد، پايتخت 1410 را شهري زنانه پيش‌بيني کرده ‌است. تا 13 سال آينده شهرهاي ايران، از جمله تهران، شکل زنانه‌اي به خود مي‌گيرند. اين در حالي است که امروزه موجوديت فيزيکي و اجتماعي شهرها تعلق کمتري به زنان دارد و کمتر متناسب با مشارکت زنان شکل‌گرفته ‌است. سهم کم‌رنگ زنان از شهر لابه‌لاي آلودگي هوا، ترافيک، زشتي ساختمان‌ها و کمبود فضاي شهري مناسب گم شده ‌است، اين در حالي است که اگر اين حق براي آنها در نظر گرفته‌ شود، نه تنها مشکلات شهري کمتر مي‌شود که به يک مؤلفه مهم در پيشرفت شهري که همان «حق شهر يا حق شهروندي» است، می‌رسیم.

به جرئت مي‌توان گفت انحصار فضاهاي شهري در اختيار مردان است و ناديده‌گرفتن زنان در طراحي شهري پيامدهايي به‌دنبال داشته که حضور آنها را در شهر کم‌رنگ کرده و حق زنان به شهر را غيرممکن يا دشوار ساخته است.
لوفِور، جامعه‌شناس و فيلسوف، «حق به شهر» را حقی جمعي مربوط به مکانی معين مي‌داند که شامل همه مي‌شود. اين حق به‌عنوان يکي از اجزای بيانيه حقوق بشر و به عنوان يک حق اساسي در قانون اساسي کشورهايي که قائل به اين حقوق هستند، وارد شده ‌است. خود لوفِور آن را «حق به زندگي شهري» مي‌نامد.
«حق به شهر» براي زنان يکي از مسائلي است که اخيرا در جغرافياي فمينيستي و ادبيات شهري با توجه به نظريه لوفِور مورد توجه قرار گرفته است. اينکه موجوديت فيزيکي و اجتماعي شهرها تعلق کمتري به زنان دارد و شهرها کمتر متناسب با مشارکت زنان شکل گرفته‌اند، باعث شد تا زنان با فکر به‌دست‌گرفتن اداره شهرها سهم خود را از ماهيت مردانه شهرها پس بگيرند.
ورود کم‌رنگ زنان به فضاهاي شهري با استفاده از هنر، فيلم، داستان‌نويسي و فعاليت‌هاي رسانه‌اي آغاز شد و به اعلام آمادگي براي اداره شهرها به عنوان شهردار انجاميد. آمارهاي معاونت برنامه‌ريزي و توسعه شهري شهرداري تهران از وضعيت زنان در آموزش عالي كشور نشان از تلاش آنها براي حضور در جامعه و ورود به بازار کار مي‌دهد، در سال‌هاي ١٣٩٠ تا ١٣٩٤ حضور زنان در مقاطع تخصصي و حرفه‌اي نسبت‌به سال‌هاي گذشته در مقايسه با مردان رشد مثبتي داشته است.
نگاهي به وضعيت اقتصادي زنان در گزارش اين معاونت نيز جالب است؛ نرخ مشاركت اقتصادي زنان در بازار كار رسمي و به‌تبع آن نرخ رشد تعداد زنان بيمه‌شده افزايش يافته است؛ به‌طوري‌كه نرخ رشد زنان بيمه‌شده در پنج سال اخير برابر 15/5 درصد و مردان بيمه‌شده برابر ٤/٤ درصد است؛ اين موضوع باعث شده كه نسبت جنسي بيمه‌شدگان كاهش و از 17/2 در سال ١٣٦٤ به ٤/٤ در سال ١٣٩٢ تغيير يابد.
اين گزارش نگاهي هم به حضور زنان در عرصه‌هاي مختلف شهري و اجتماعي دارد. نتايج منتشر‌شده در اين گزارش حكايت از آن دارد كه 6/3 درصد زنان، سالي چندبار و پنج‌درصد آنها ماهي يك‌بار به قهوه‌خانه و ١٢ درصد زنان ماهي يك‌بار به كافي‌شاپ مي‌روند. همچنين ٢٢ درصد زنان نيز ماهي چندبار به پارك مي‌روند و ٢١ درصد آنها ماهي چندبار به قصد گردش و قدم‌زدن در بازار و خيابان از خانه خارج مي‌شوند و جالب‌تر اينكه 9/5 درصد زنان سالي يك‌بار به بازديد از مكان‌هاي حيات‌وحش مي‌روند.
مقايسه ميانگين‌هاي ارائه‌شده در اين گزارش نشان مي‌دهد استقبال زنان شهر تهران از فعاليت‌هاي فراغتي بالا رفته است. از سوي ديگر، طبق آمار سرشماري در ايران، در سال‌هاي ١٣٧٥ تا ١٣٨٥ بيشترين درصد مهاجرت‌هاي درون‌مرزي زنان در ايران به شهر تهران اختصاص دارد. همين آمار نشان مي‌دهد زناني كه آموزش بيشتري ديد‌ه‌اند تمايل بيشتري به اين مهاجرت داشته‌اند. به همين دليل اكنون شهر تهران با نوعي تمركز سرمايه انساني زنانه نيز روبه‌رو است اين امر خود از جمله عواملي است كه موجب گسترش حضور و مشاركت زنان در فضاهاي شهري تهران شده‌ است.
در حال حاضر از يک‌هزار و ٢٠٠ شهر کشور فقط پنج زن سکان اداره شهرها را در اختيار دارند. يک زن در خوزستان شهردار شده و دو زن در استان سيستان‌وبلوچستان؛ دو زن نيز در تهران شهردار منطقه هستند.

نخستين شهردار زن ايران «زهرا صدراعظم نوري» بود که در سال 1375 با حکم غلامحسين کرباسچي، شهردار وقت تهران، بر مسند شهرداري منطقه 7 تهران نشست. او آن زمان 34 ساله بود. در جهان نيز اوضاع بهتر از ايران نيست، باوجوداين، از پاريس و رم تا بغداد، موجي از شهرداران زن سرکار آمده‌اند و گمانه‌زني‌هاي قديمي را درباره چيزي که براي شهرها مهم است، تغيير داده‌اند. آخرين شهردار زن، شهردار شهر رم ايتاليا، ويرجينيا راجي ايران‌تبار است که با رأي مستقيم مردم رم، شهردار منتخب كهن‌ترين و تاريخي‌ترين پايتخت دنيا شد.
وقتي از مگان بِري، شهردار نشويل در ايالت تنسي آمريکا پرسيده شد آيا در‌ سال گذشته تجربه هيچ‌گونه برخورد تبعيض جنسيتي را داشته‌ است يا نه؟ جواب داد: «زماني که از دفتر کارم بيرون مي‌آيم، مردم انتظار ندارند يک زن را ببينند. تعجب را در چشمانشان مي‌بينيد: اِ!... اين زنه، مرد نيست». اين تلاش‌ها در کنار مؤلفه‌هاي ارائه‌شده نشان مي‌دهد ساختار جنسيتي شهرها هرچند کند در حال به‌هم‌خوردن است.
زنان نيازها و نقش‌ها، هنجارها و مسائل اجتماعي مخصوص به خود را دارند و «حق به شهر» که اخيرا در جغرافياي فمينيستي مورد توجه قرار گرفته است، در کنار هنجارهاي فرهنگي ديگر، جنسيت را به‌عنوان يک متغير تعيين‌کننده در طبقه‌بندي شهري کنار زده و تلاش مي‌کند نشان دهد فارغ از جنسيت بايد حق شهروندان را در شهر به رسميت شناخت تا رسيدن زنان به حقوق اوليه شهري که از آنها سلب شده ‌است، روند سريع‌تري به خود بگيرد.

عدد 13 در باور عمومي نحس است، اما معاونت برنامه‌ريزي و توسعه شهري شهرداري تهران در تازه‌ترين گزارش خود از آنچه در آينده براي تهران خواهد افتاد، پايتخت 1410 را شهري زنانه پيش‌بيني کرده ‌است. تا 13 سال آينده شهرهاي ايران، از جمله تهران، شکل زنانه‌اي به خود مي‌گيرند. اين در حالي است که امروزه موجوديت فيزيکي و اجتماعي شهرها تعلق کمتري به زنان دارد و کمتر متناسب با مشارکت زنان شکل‌گرفته ‌است. سهم کم‌رنگ زنان از شهر لابه‌لاي آلودگي هوا، ترافيک، زشتي ساختمان‌ها و کمبود فضاي شهري مناسب گم شده ‌است، اين در حالي است که اگر اين حق براي آنها در نظر گرفته‌ شود، نه تنها مشکلات شهري کمتر مي‌شود که به يک مؤلفه مهم در پيشرفت شهري که همان «حق شهر يا حق شهروندي» است، می‌رسیم.

به جرئت مي‌توان گفت انحصار فضاهاي شهري در اختيار مردان است و ناديده‌گرفتن زنان در طراحي شهري پيامدهايي به‌دنبال داشته که حضور آنها را در شهر کم‌رنگ کرده و حق زنان به شهر را غيرممکن يا دشوار ساخته است.
لوفِور، جامعه‌شناس و فيلسوف، «حق به شهر» را حقی جمعي مربوط به مکانی معين مي‌داند که شامل همه مي‌شود. اين حق به‌عنوان يکي از اجزای بيانيه حقوق بشر و به عنوان يک حق اساسي در قانون اساسي کشورهايي که قائل به اين حقوق هستند، وارد شده ‌است. خود لوفِور آن را «حق به زندگي شهري» مي‌نامد.
«حق به شهر» براي زنان يکي از مسائلي است که اخيرا در جغرافياي فمينيستي و ادبيات شهري با توجه به نظريه لوفِور مورد توجه قرار گرفته است. اينکه موجوديت فيزيکي و اجتماعي شهرها تعلق کمتري به زنان دارد و شهرها کمتر متناسب با مشارکت زنان شکل گرفته‌اند، باعث شد تا زنان با فکر به‌دست‌گرفتن اداره شهرها سهم خود را از ماهيت مردانه شهرها پس بگيرند.
ورود کم‌رنگ زنان به فضاهاي شهري با استفاده از هنر، فيلم، داستان‌نويسي و فعاليت‌هاي رسانه‌اي آغاز شد و به اعلام آمادگي براي اداره شهرها به عنوان شهردار انجاميد. آمارهاي معاونت برنامه‌ريزي و توسعه شهري شهرداري تهران از وضعيت زنان در آموزش عالي كشور نشان از تلاش آنها براي حضور در جامعه و ورود به بازار کار مي‌دهد، در سال‌هاي ١٣٩٠ تا ١٣٩٤ حضور زنان در مقاطع تخصصي و حرفه‌اي نسبت‌به سال‌هاي گذشته در مقايسه با مردان رشد مثبتي داشته است.
نگاهي به وضعيت اقتصادي زنان در گزارش اين معاونت نيز جالب است؛ نرخ مشاركت اقتصادي زنان در بازار كار رسمي و به‌تبع آن نرخ رشد تعداد زنان بيمه‌شده افزايش يافته است؛ به‌طوري‌كه نرخ رشد زنان بيمه‌شده در پنج سال اخير برابر 15/5 درصد و مردان بيمه‌شده برابر ٤/٤ درصد است؛ اين موضوع باعث شده كه نسبت جنسي بيمه‌شدگان كاهش و از 17/2 در سال ١٣٦٤ به ٤/٤ در سال ١٣٩٢ تغيير يابد.
اين گزارش نگاهي هم به حضور زنان در عرصه‌هاي مختلف شهري و اجتماعي دارد. نتايج منتشر‌شده در اين گزارش حكايت از آن دارد كه 6/3 درصد زنان، سالي چندبار و پنج‌درصد آنها ماهي يك‌بار به قهوه‌خانه و ١٢ درصد زنان ماهي يك‌بار به كافي‌شاپ مي‌روند. همچنين ٢٢ درصد زنان نيز ماهي چندبار به پارك مي‌روند و ٢١ درصد آنها ماهي چندبار به قصد گردش و قدم‌زدن در بازار و خيابان از خانه خارج مي‌شوند و جالب‌تر اينكه 9/5 درصد زنان سالي يك‌بار به بازديد از مكان‌هاي حيات‌وحش مي‌روند.
مقايسه ميانگين‌هاي ارائه‌شده در اين گزارش نشان مي‌دهد استقبال زنان شهر تهران از فعاليت‌هاي فراغتي بالا رفته است. از سوي ديگر، طبق آمار سرشماري در ايران، در سال‌هاي ١٣٧٥ تا ١٣٨٥ بيشترين درصد مهاجرت‌هاي درون‌مرزي زنان در ايران به شهر تهران اختصاص دارد. همين آمار نشان مي‌دهد زناني كه آموزش بيشتري ديد‌ه‌اند تمايل بيشتري به اين مهاجرت داشته‌اند. به همين دليل اكنون شهر تهران با نوعي تمركز سرمايه انساني زنانه نيز روبه‌رو است اين امر خود از جمله عواملي است كه موجب گسترش حضور و مشاركت زنان در فضاهاي شهري تهران شده‌ است.
در حال حاضر از يک‌هزار و ٢٠٠ شهر کشور فقط پنج زن سکان اداره شهرها را در اختيار دارند. يک زن در خوزستان شهردار شده و دو زن در استان سيستان‌وبلوچستان؛ دو زن نيز در تهران شهردار منطقه هستند.

نخستين شهردار زن ايران «زهرا صدراعظم نوري» بود که در سال 1375 با حکم غلامحسين کرباسچي، شهردار وقت تهران، بر مسند شهرداري منطقه 7 تهران نشست. او آن زمان 34 ساله بود. در جهان نيز اوضاع بهتر از ايران نيست، باوجوداين، از پاريس و رم تا بغداد، موجي از شهرداران زن سرکار آمده‌اند و گمانه‌زني‌هاي قديمي را درباره چيزي که براي شهرها مهم است، تغيير داده‌اند. آخرين شهردار زن، شهردار شهر رم ايتاليا، ويرجينيا راجي ايران‌تبار است که با رأي مستقيم مردم رم، شهردار منتخب كهن‌ترين و تاريخي‌ترين پايتخت دنيا شد.
وقتي از مگان بِري، شهردار نشويل در ايالت تنسي آمريکا پرسيده شد آيا در‌ سال گذشته تجربه هيچ‌گونه برخورد تبعيض جنسيتي را داشته‌ است يا نه؟ جواب داد: «زماني که از دفتر کارم بيرون مي‌آيم، مردم انتظار ندارند يک زن را ببينند. تعجب را در چشمانشان مي‌بينيد: اِ!... اين زنه، مرد نيست». اين تلاش‌ها در کنار مؤلفه‌هاي ارائه‌شده نشان مي‌دهد ساختار جنسيتي شهرها هرچند کند در حال به‌هم‌خوردن است.
زنان نيازها و نقش‌ها، هنجارها و مسائل اجتماعي مخصوص به خود را دارند و «حق به شهر» که اخيرا در جغرافياي فمينيستي مورد توجه قرار گرفته است، در کنار هنجارهاي فرهنگي ديگر، جنسيت را به‌عنوان يک متغير تعيين‌کننده در طبقه‌بندي شهري کنار زده و تلاش مي‌کند نشان دهد فارغ از جنسيت بايد حق شهروندان را در شهر به رسميت شناخت تا رسيدن زنان به حقوق اوليه شهري که از آنها سلب شده ‌است، روند سريع‌تري به خود بگيرد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها