به بهانه روز «زنان در رياضيات»
«مريم ميرزاخاني»؛ الگويي متواضع براي رياضيدانان جهان
زهرا گويا. استاد آموزش رياضي دانشگاه شهيد بهشتي
جناب آقای مهندس میرزاخانی پدر زندهیاد مریم میرزاخانی، در هر مراسمی که به مناسبت پرواز ناباورانه فرزندش برگزار ميشد، مصرانه ميخواست که از فرزندش اسطوره ساخته نشود و در عوض، وی به عنوان الگو شناسانده شود. بدین سبب در این نوشته، به بعضی از ویژگیهای شخصیتی روانشاد مریم میرزاخانی تنها در حد اشارهای پرداخته میشود که زنان و مردان ریاضیدان جوان میتوانند از آن الگو بگیرند. در چنین حالتی، به جای اسطوره که به تعبیر درست ایشان، «دستنیافتنی» است، زندگی کوتاه ولی پربار این ستاره ریاضی جهان، میتواند برای دیگران الگویی حرکتآفرین باشد. در سال 2017، نگارنده در خبرنامه «کميسيون بينالمللي تدريس رياضي» نوشت که «سازمانهاي بسياري در ايران، از تأسيس جايزهاي به نام مريم ميرزاخاني و اهداي هرساله آن به بااستعدادترين زن جوان ايراني در رياضي، حمايت کردند، ولي مريم ميرزاخاني متعلق به جهان است. در نتيجه، منصفانه نيست که از مريم، تنها يک قهرمان ملي بسازيم، يا آنکه جايزه را فقط بر اساس جنسيت تعريف کنيم. او به جامعه رياضي جهان و بهخصوص زنان رياضيدان، خدمت بزرگي کرده است. به باور من، ميراث او بايد منبع انگيزهبخشي براي تمام
زنان رياضيدان جوان در جهان شود». خوشبختانه، در سال 2018، از طرف «کمیته بانوان انجمن ریاضی ایران»، از «کمیته زنان ریاضی اتحادیه بینالمللی ریاضی» درخواست شد که روز تولد زندهیاد مریم میرزاخانی مصادف با 12 ماه می -22 اردیبهشت- «روز زنان در ریاضیات» در جهان نامیده شود که با اکثریت قریب به اتفاق آرای شرکتکنندگان تصویب شد. این اتفاق، فرصت مناسبی برای پرداختن به نقش الگوییِ مریم برای جامعه جوان ریاضی در سطح جهان به وجود آورد که در این مختصر، تنها به معرفی بعضی از مؤلفههای آن اشاره میشود.
چهره انساني رياضي: از جمله اهداف اصلي سال جهاني رياضي- 2000، تغيير تصور اجتماعي نسبت به رياضي بود و مريم ميرزاخاني، اين مهم را به برجستهترين شکلش محقق کرد، زيرا با مناسبات انساني و غيرتصنعياش، نمادي براي نشاندادن چهره انساني رياضي و رياضيدان شد و اين يکي از ميراثهاي جاودان ميرزاخاني بود (گويا، 2017). يکي از جنبههاي منحصربهفرد ميرزاخاني اين بود که يک نابغه معمولي بود! براي او هنر و رياضي هر دو زيباييهاي طبيعي بودند. او مادري مهربان، همسري نازنين، دختري بينظير براي والدينش، دوستي قابل اتکا، استادي همراه، دقيق و موشکاف و صدالبته يک رياضيدان جوان و الهامبخش بود. مريم براي رسيدن به قله، گاهي دويد، گاهي نشست و گاه و بيگاه، تنها چند قدم برداشت! حتي زماني که با بالاترين سرعت در حرکت بود، باز هم به نظر ميرسيد که هيچ عجلهاي ندارد! يکي ديگر از موهبتهايي كه مرحوم ميرزاخاني داشت، اين بود که آدمي بود مثل همه و در عين حال، هيچکس مثل او نبود! چه حالت دوگانهاي و چه دوگانه حيرتآوري! مريم ميرزاخاني، اکثر تصورات کليشهاي را نسبت به دانشمندان و بهخصوص زنان رياضيدان، در هم شکست و اين تابوشکني، يکي ديگر از
ميراثهاي ماندگار اوست. او ازدواج کرد و دختر دردانهاش را تا آخرين لحظات، در آغوش خود بزرگ کرد و اگرچه بسيار کوتاه، ولي با اثر جاودانه، اکسير محبت مادرانهاش را در جان او دميد و باقي گذاشت. او در عمر کوتاهش که چون آذرخش بود، هيچوقت «حال» و ضرورتهاي آن را براي آيندهاي نامعلوم به تعويق نينداخت. مريم به طرز ويژهاي، زندگي شخصي و حرفهاي خود را با هم درآميخته بود.
مبارزطلب: مريم به گونهاي زيست که به هيچ مانعي، اجازه مداخله در توقف کار و تلاش علمياش نداد. او هرگز اجازه نداد که بيمارياش، لحظهاي او را از خلقها و کشفهاي خيرهکنندهاش بازدارد. اشتياق او براي شکستن موانع علمي و درنورديدن عرصههاي ناشناخته، تا چند ماه قبل از آسمانيشدنش ادامه داشت. کسري رفيع، رياضيدان ايراني در دانشگاه تورنتو، نقل ميکند که در سال 2016، او و مريم ميرزاخاني، از خانه مريم در پالوآلتو، پياده به سمت گروه رياضي دانشگاه استانفورد ميرفتند تا در سخنراني ميخائيل گِروموف شرکت کنند. در آن زمان، بيماري مريم به استخوانها و کبدش سرايت کرده بود و درد بيامان، نشان از آن داشت که پروازش به سوي عالم باقي نزديک است. رفيع بيان ميکند که برايش شگفتانگيز بود که حتي در چنان شرايطي، «مريم خستگيناپذير قدم برميداشت تا آن سخنراني را گوش دهد!» و اين در حالي بود که «هر چند دقيقه يک بار، مريم مجبور بود روي نيمکتي دراز بکشد و کمي استراحت کند» (نيچر، 2017). اين روايت واقعي، شباهت عجيبي به داستاني دارد که به ابوريحان بيروني منتسب است. گويند او در لحظات آخر عمرش، از کسي مسئلهاي ميپرسد. آن فرد با تعجب از
ابوريحان سؤال ميكند که چگونه در دم آخر، باز هم علاقهمند به پرسيدن و دانستن است؟! نقل است که ابوريحان در جواب ميگويد: «بدانم و بميرم بهتر است، يا ندانم و بميرم؟!».
قدرشناس: يکي از ويژگيهاي قابل يادگيري مريم ميرزاخاني، قدرشناسي او بود. او در مصاحبههاي متعددي که انجام داد، هميشه بر تمام مؤلفههايي که به نوعي در موفقيتش نقش داشتند، تأکيد کرد و آنها را برشمرد. مريم قدردان پدر و مادر و خانواده، مدرسه، مدير، معلمان، دانشگاه در ايران و آمريکا، دوستان و همه و همه بود. اين خصلت بهخصوص براي ايرانيان در زمان حاضر نادر است و الگوي ارزندهاي براي کساني است که دائم، خود را قرباني شرايط ميدانند! و احساس ميکنند در حقشان ظلم شده است! ميرزاخاني در مصاحبهها و مکتوباتش، هميشه رعايت انصاف را كرد و از هر موقعيتي که چيزي ياد گرفته بود، با قدرشناسي ياد کرد.
گريزان از شهرت: مريم آنقدر از مرکز توجه قرارگرفتن بيزار بود که حتي خبر بيمارياش را هم که چند سال در حال مبارزه با آن بود، جز با خانواده و دوستان نزدیکش درمیان نگذاشت تا بتواند به دور از هياهو و در اوج بيماري، نابترين رياضيات را توليد کند و در عين حال، با همسر و فرزندش به زندگي خانوادگياش برسد. کرت مكميلان استاد راهنماي رساله مريم که خود نيز از برندگان جايزه فيلدز است، در مراسم بزرگداشت او در دانشگاه استانفورد گفت: «وقتي موقع اهداي جايزه فيلدز در سئول، در جایگاه قرار گرفتم تا کارهاي مريم را معرفي کنم، نگران بودم که آيا همه چيز خوب است و مريم از گفتههاي من رضايت دارد يا نه. ولي ديدم آناهيتا را در آغوش گرفته و اصلا به من گوش نميدهد!» وقتي هم که براي دريافت جايزه به جايگاه دعوت شد و دخترش را به پدرش داد، همه ديديم که از آن بالا با چشمان دريايياش، پيوسته آناهيتا را که در آغوش پدرش بود، نگاه ميکرد.
الهامبخش و جستوجوگر: در اداي احترام يونسکو نسبت به روانشاد مريم ميرزاخاني، بر جهانيبودن شخصيت وي تأکيد شده بود که «زندگياش الهامبخش زنان جوان در هر کجاي جهان و منبعي بيکران براي ترغيب همه کساني است که به ادامه تحصيل در علوم پايه يا رياضي، علاقهمندند. خاطره او نيز همچنان ميتواند مشوق آناني باشد كه ميبايد از موانع و كليشههاي هميشگي و بيپايه در باب ادامه تحصيل دختران جوان در رياضي يا علوم عبور كنند» (سايت رسمي يونسکو، 2016). احمد جلالي نيز به عنوان نماينده ايران در يونسکو (1396)، به نقش الگويي مريم اشاره كرد که «نگاهِ نابِ جستوجوگر مريم ميرزاخاني به افقهاي دوردست، همه و همه به ما ميگويند كه ميبايد در اين بهت و حسرت، فرصتي براي همانديشي فراهم آوريم تا ببينيم چگونه از تمامي خاطره او، از فروتني و خلوص و زلالي شخصيتش، سرمشقي بسازيم براي بچههايمان، تا ذائقه ذهني آنها براي چشيدن لذت دانش، پرورش يابد». وي سپس تأکيد کرد که براي حفظ ميراث مريم، لازم است سازوکارهايي مناسب براي رفع موانع شكوفايي استعدادهاي جوان انديشيده شود، «بهخصوص كه براي ميدانيافتن قابليتهاي معرفتيِ دختران جوان در بسياري از نقاط
جهان، همچنان نيازمند ژرفانديشي در فرهنگسازي اجتماعي هستيم».
مسئله حلكن: مريم ميرزاخاني در سال 1377 و زماني که دانشجوي دوره کارشناسي رياضي در دانشگاه صنعتي شريف بود، براي سخنراني و ايجاد انگيزه در شرکتکنندگان در سومين «گردهمايي شکوفههاي رياضي» در دانشگاه شهيد بهشتي که نزديک به هزار دانشآموز دوره متوسطه بودند، نگاهي عميق و زيبا به حل مسئله رياضي را عرضه کرد. وي در پاسخ به سؤال يکي از دانشآموزان که رمز موفقيتش را در المپياد رياضي و علاقهمندياش را نسبت به رياضي پرسيد، گفت: «تنها موقع کلنجاررفتن با فرايند حل مسئله است که به رياضي علاقهمند ميشويم و حتي اگر به راهحل نرسيم، چيزهاي جالب ديگري پيدا ميکنيم». وي سپس تأکيد کرد که «تا درگير فرايند حل مسئله نشويم، نميتوانيم به رياضي نزديک شويم و آن را دستنيافتني ميبينيم». مريم بعد از اتمام دوره دکتراي خود نيز در مصاحبهاي که از او در مورد حل مسئله رياضي سؤال شد، پاسخ داد «اصولا کار رياضي، به صورت خطي جلو نميرود. گاهي مثلا قرار است يک مقاله را تمام کنيد، يا بايد آخرين نسخههايش را آماده کنيد، خب بايد بيشتر کار کنيد»! ولي هشدار داد که «در ساير مواقع، اينطور نيست که اگر بيشتر کار کنيد، بهتر باشد. مهم اين است که
انگيزهتان را حفظ کنيد و به مسئلههايي که ميخواهيد حل کنيد، مدت طولانيتري فکر کنيد» و بدانيد که «ميزان پيشرفت ممکن است بعضي روزها زياد و بعضي روزها کم باشد». شگفتآور اينکه پس از 17 سال، وقتي جايزه فيلدز به مريم اهدا شد، در پاسخ به سؤال خبرنگاراني که از او راجع به رويکردش براي خلق اثباتهاي جديد پرسيدند، پاسخي داد که يادآور همان رويکرد زمان دانشجويياش به حل مسئله، البته اين بار، پختهتر و عميقتر بود. پاسخ او، نشان از پويايي، سيالي انديشه و ارزش و اهميت تفکر و تلاش هدفمند و از سر شوق و نه اجبار بود: «من دستورالعمل خاصي ندارم...اين دليلي است که چرا تحقيق، هم چالشبرانگيز و هم جذاب است. اين کار، مثل اين است که در جنگلي گم شدهايد و تلاش ميکنيد از تمام دانشي که داريد استفاده کنيد تا بتوانيد چند ترفند جديد پيدا کنيد و با مقداري شانس، ممکن است راهي براي خروج از آن بيابيد». (گزارش استانفورد، 12 آگوست 2014).
در حقیقت، کسی قابلیت الگوشدن دارد که نظرات نوآورانه و خلاق داشته و زندگیاش، بازتابی از همان نظرات باشد. برای مثال، بعضی از ویژگیهای شخصیتیِ زندهیاد مریم میرزاخانی که به آنها اشاره شد، تکههایی از یک لباس عاریتی و بیقواره بر تن وی نبودند! بلکه آنها جزئی از ماهیت وجودیاش بودند. مثلا مریم، کسی را ترغیب به تلاشگری و سختکوشی نمیکرد و برای این دو ویژگی، به خودی خود ارزش جداگانهای قائل نبود. ولی هرکس که زندگی حرفهای و شخصی وی را مطالعه کند، درمییابد که مریم، مصداق روشنی از تلاشگری و سختکوشی بود! برای مریم بدیهی بود که مسئله حلکن برای موفقیت خود، نیازمند تلاش و پشتکار است، اما تشخیص زمان و میزان آن، به عهده خودش است. مریم مسیر حرکت و موفقیت را خطی و گام به گام نمیدید و آن را تابع قاعدههای خشک نمیدانست. وی در عوض، فرایند حل مسئله را سیال و پر از پستی و بلندی تصور میکرد که در آن، انگیزه و علاقه و خواست درونی فرد برای رسیدن به قله و خروج از بنبست و گشودن راههای جدید، حیاتی است. در حقیقت، ارائه چهرهای انسانی از ریاضی و ریاضیدان، مبارزطلبی، قدرشناسی، گریزانی از شهرت، الهامبخشی و جستوجوگری و
حلکننده مسئله بودن، مؤلفههای الگویی است که زندهیاد مریم میرزاخانی، بدون تعارف نماد آن است. الگویی که تا همیشه میتواند روشنکننده راه پر فراز و فرود و دشوار ریاضیدانهایی باشد که تولید ریاضی ناب در جهان، وابسته به وجود آنان است.
در 31 جولاي 2018 و يک روز قبل از «کنگره بينالمللي رياضيدانان» که از اول تا هشتم آگوست 2018 در شهر ريودوژانيرو در برزيل تشکيل شد، اولين «نشست جهاني براي زنان در رياضي» توسط «کميته زنان در رياضي» اين اتحاديه برگزار شد. در اين نشست، خانم دکتر اشرف دانشخواه از طرف «کميته بانوان انجمن رياضي ايران» پيشنهاد داد که 12 مي مصادف با 22 ارديبهشت سالروز تولد زندهياد مريم ميرزاخاني، «روز زنان در رياضيات» ناميده شود و «کميته زنان در رياضي» از آن حمايت کند. اين پيشنهاد مورد تأييد اکثريت قريب به اتفاق شرکتکنندگان واقع شد و قرار شد که هر سال، تشکلهاي زنان در جوامع رياضي کشورهاي مختلف، با برگزاري مراسم در سطح ملي و بزرگداشت اين روز، زنان را تشويق به توسعه دستاوردهاي خود در رياضي کنند. در اين راستا، «گروه هماهنگي»اي براي بزرگداشت 12 ماه مي، شامل نمايندگاني از «زنان اروپايي در رياضي»، «انجمن زنان در رياضي»، «انجمن زنان آفريقايي در رياضي»، «زنان هندي و رياضي»، «گروه رياضي زنان در شيلي» و «کميته بانوان انجمن رياضي ايران» تشکيل شد. (هماهنگکننده ايران، خانم دکتر مژگان محمودي استاد گروه رياضي محض دانشگاه شهيد بهشتي و عضو کميته اجرائي انجمن رياضي ايران است). رئيس «کميته زنان در رياضي» تا ماه دسامبر 2022، «ماري فرانسوا روي» از دانشگاه رِنه واقع در فرانسه و معاون آن، کارولينا آرايوهو از مؤسسه ايمپا در ريودوژانيرو است. ساير اعضا از کشورهاي کانادا، ايالات متحده، گابن، کنيا، هند، ژاپن، ترکيه و استراليا هستند و رئيس «اتحاديه بينالمللي رياضي» کارلوس کِنيگ نيز، رابط بين کميته اجرائي اتحاديه با اين کميته است. گفتني است گزارش اولين نشست در قالب کتابي با عنوان «زنان و رياضي در جهان - 2018» توسط کارولينا آرايوهو، معاون کميته زنان و رياضي اتحاديه بينالمللي رياضي، تدوين شده و در سال 2019 (1398) چاپ خواهد شد. اين گزارش با هماهنگي «انجمن زنان در رياضي» تهيه شده و شامل سخنرانيهاي مدعوين و بحثهاي مطرحشده در ميزگرد اين نشست است. ويراستاران اين کتاب کارولينا آرايوهو، جورجيا بِنکارت، شريل پريگر و بتول تانباي هستند و قرار است انتشارات اشپرينگر، آن را چاپ کند. اين کتاب، به خاطره مريم ميرزاخاني اهدا شده و در آن آمده است که: «مريم ميرزاخاني اولين زن رياضيدان بود که در کنگره بينالمللي رياضيدانان 2014 در سئول، مدال فيلدز به او اهدا شد و نابهنگام، در 40سالگي در 14 جولاي 2017 درگذشت. نور درخشان مريم ميرزاخاني، الهامبخش مهمي براي شکلگيري نشست جهاني براي زنان در رياضي بود. او هميشه چراغ راهي براي زنان در رياضي خواهد بود. روحش آمرزيده باد».
جناب آقای مهندس میرزاخانی پدر زندهیاد مریم میرزاخانی، در هر مراسمی که به مناسبت پرواز ناباورانه فرزندش برگزار ميشد، مصرانه ميخواست که از فرزندش اسطوره ساخته نشود و در عوض، وی به عنوان الگو شناسانده شود. بدین سبب در این نوشته، به بعضی از ویژگیهای شخصیتی روانشاد مریم میرزاخانی تنها در حد اشارهای پرداخته میشود که زنان و مردان ریاضیدان جوان میتوانند از آن الگو بگیرند. در چنین حالتی، به جای اسطوره که به تعبیر درست ایشان، «دستنیافتنی» است، زندگی کوتاه ولی پربار این ستاره ریاضی جهان، میتواند برای دیگران الگویی حرکتآفرین باشد. در سال 2017، نگارنده در خبرنامه «کميسيون بينالمللي تدريس رياضي» نوشت که «سازمانهاي بسياري در ايران، از تأسيس جايزهاي به نام مريم ميرزاخاني و اهداي هرساله آن به بااستعدادترين زن جوان ايراني در رياضي، حمايت کردند، ولي مريم ميرزاخاني متعلق به جهان است. در نتيجه، منصفانه نيست که از مريم، تنها يک قهرمان ملي بسازيم، يا آنکه جايزه را فقط بر اساس جنسيت تعريف کنيم. او به جامعه رياضي جهان و بهخصوص زنان رياضيدان، خدمت بزرگي کرده است. به باور من، ميراث او بايد منبع انگيزهبخشي براي تمام
زنان رياضيدان جوان در جهان شود». خوشبختانه، در سال 2018، از طرف «کمیته بانوان انجمن ریاضی ایران»، از «کمیته زنان ریاضی اتحادیه بینالمللی ریاضی» درخواست شد که روز تولد زندهیاد مریم میرزاخانی مصادف با 12 ماه می -22 اردیبهشت- «روز زنان در ریاضیات» در جهان نامیده شود که با اکثریت قریب به اتفاق آرای شرکتکنندگان تصویب شد. این اتفاق، فرصت مناسبی برای پرداختن به نقش الگوییِ مریم برای جامعه جوان ریاضی در سطح جهان به وجود آورد که در این مختصر، تنها به معرفی بعضی از مؤلفههای آن اشاره میشود.
چهره انساني رياضي: از جمله اهداف اصلي سال جهاني رياضي- 2000، تغيير تصور اجتماعي نسبت به رياضي بود و مريم ميرزاخاني، اين مهم را به برجستهترين شکلش محقق کرد، زيرا با مناسبات انساني و غيرتصنعياش، نمادي براي نشاندادن چهره انساني رياضي و رياضيدان شد و اين يکي از ميراثهاي جاودان ميرزاخاني بود (گويا، 2017). يکي از جنبههاي منحصربهفرد ميرزاخاني اين بود که يک نابغه معمولي بود! براي او هنر و رياضي هر دو زيباييهاي طبيعي بودند. او مادري مهربان، همسري نازنين، دختري بينظير براي والدينش، دوستي قابل اتکا، استادي همراه، دقيق و موشکاف و صدالبته يک رياضيدان جوان و الهامبخش بود. مريم براي رسيدن به قله، گاهي دويد، گاهي نشست و گاه و بيگاه، تنها چند قدم برداشت! حتي زماني که با بالاترين سرعت در حرکت بود، باز هم به نظر ميرسيد که هيچ عجلهاي ندارد! يکي ديگر از موهبتهايي كه مرحوم ميرزاخاني داشت، اين بود که آدمي بود مثل همه و در عين حال، هيچکس مثل او نبود! چه حالت دوگانهاي و چه دوگانه حيرتآوري! مريم ميرزاخاني، اکثر تصورات کليشهاي را نسبت به دانشمندان و بهخصوص زنان رياضيدان، در هم شکست و اين تابوشکني، يکي ديگر از
ميراثهاي ماندگار اوست. او ازدواج کرد و دختر دردانهاش را تا آخرين لحظات، در آغوش خود بزرگ کرد و اگرچه بسيار کوتاه، ولي با اثر جاودانه، اکسير محبت مادرانهاش را در جان او دميد و باقي گذاشت. او در عمر کوتاهش که چون آذرخش بود، هيچوقت «حال» و ضرورتهاي آن را براي آيندهاي نامعلوم به تعويق نينداخت. مريم به طرز ويژهاي، زندگي شخصي و حرفهاي خود را با هم درآميخته بود.
مبارزطلب: مريم به گونهاي زيست که به هيچ مانعي، اجازه مداخله در توقف کار و تلاش علمياش نداد. او هرگز اجازه نداد که بيمارياش، لحظهاي او را از خلقها و کشفهاي خيرهکنندهاش بازدارد. اشتياق او براي شکستن موانع علمي و درنورديدن عرصههاي ناشناخته، تا چند ماه قبل از آسمانيشدنش ادامه داشت. کسري رفيع، رياضيدان ايراني در دانشگاه تورنتو، نقل ميکند که در سال 2016، او و مريم ميرزاخاني، از خانه مريم در پالوآلتو، پياده به سمت گروه رياضي دانشگاه استانفورد ميرفتند تا در سخنراني ميخائيل گِروموف شرکت کنند. در آن زمان، بيماري مريم به استخوانها و کبدش سرايت کرده بود و درد بيامان، نشان از آن داشت که پروازش به سوي عالم باقي نزديک است. رفيع بيان ميکند که برايش شگفتانگيز بود که حتي در چنان شرايطي، «مريم خستگيناپذير قدم برميداشت تا آن سخنراني را گوش دهد!» و اين در حالي بود که «هر چند دقيقه يک بار، مريم مجبور بود روي نيمکتي دراز بکشد و کمي استراحت کند» (نيچر، 2017). اين روايت واقعي، شباهت عجيبي به داستاني دارد که به ابوريحان بيروني منتسب است. گويند او در لحظات آخر عمرش، از کسي مسئلهاي ميپرسد. آن فرد با تعجب از
ابوريحان سؤال ميكند که چگونه در دم آخر، باز هم علاقهمند به پرسيدن و دانستن است؟! نقل است که ابوريحان در جواب ميگويد: «بدانم و بميرم بهتر است، يا ندانم و بميرم؟!».
قدرشناس: يکي از ويژگيهاي قابل يادگيري مريم ميرزاخاني، قدرشناسي او بود. او در مصاحبههاي متعددي که انجام داد، هميشه بر تمام مؤلفههايي که به نوعي در موفقيتش نقش داشتند، تأکيد کرد و آنها را برشمرد. مريم قدردان پدر و مادر و خانواده، مدرسه، مدير، معلمان، دانشگاه در ايران و آمريکا، دوستان و همه و همه بود. اين خصلت بهخصوص براي ايرانيان در زمان حاضر نادر است و الگوي ارزندهاي براي کساني است که دائم، خود را قرباني شرايط ميدانند! و احساس ميکنند در حقشان ظلم شده است! ميرزاخاني در مصاحبهها و مکتوباتش، هميشه رعايت انصاف را كرد و از هر موقعيتي که چيزي ياد گرفته بود، با قدرشناسي ياد کرد.
گريزان از شهرت: مريم آنقدر از مرکز توجه قرارگرفتن بيزار بود که حتي خبر بيمارياش را هم که چند سال در حال مبارزه با آن بود، جز با خانواده و دوستان نزدیکش درمیان نگذاشت تا بتواند به دور از هياهو و در اوج بيماري، نابترين رياضيات را توليد کند و در عين حال، با همسر و فرزندش به زندگي خانوادگياش برسد. کرت مكميلان استاد راهنماي رساله مريم که خود نيز از برندگان جايزه فيلدز است، در مراسم بزرگداشت او در دانشگاه استانفورد گفت: «وقتي موقع اهداي جايزه فيلدز در سئول، در جایگاه قرار گرفتم تا کارهاي مريم را معرفي کنم، نگران بودم که آيا همه چيز خوب است و مريم از گفتههاي من رضايت دارد يا نه. ولي ديدم آناهيتا را در آغوش گرفته و اصلا به من گوش نميدهد!» وقتي هم که براي دريافت جايزه به جايگاه دعوت شد و دخترش را به پدرش داد، همه ديديم که از آن بالا با چشمان دريايياش، پيوسته آناهيتا را که در آغوش پدرش بود، نگاه ميکرد.
الهامبخش و جستوجوگر: در اداي احترام يونسکو نسبت به روانشاد مريم ميرزاخاني، بر جهانيبودن شخصيت وي تأکيد شده بود که «زندگياش الهامبخش زنان جوان در هر کجاي جهان و منبعي بيکران براي ترغيب همه کساني است که به ادامه تحصيل در علوم پايه يا رياضي، علاقهمندند. خاطره او نيز همچنان ميتواند مشوق آناني باشد كه ميبايد از موانع و كليشههاي هميشگي و بيپايه در باب ادامه تحصيل دختران جوان در رياضي يا علوم عبور كنند» (سايت رسمي يونسکو، 2016). احمد جلالي نيز به عنوان نماينده ايران در يونسکو (1396)، به نقش الگويي مريم اشاره كرد که «نگاهِ نابِ جستوجوگر مريم ميرزاخاني به افقهاي دوردست، همه و همه به ما ميگويند كه ميبايد در اين بهت و حسرت، فرصتي براي همانديشي فراهم آوريم تا ببينيم چگونه از تمامي خاطره او، از فروتني و خلوص و زلالي شخصيتش، سرمشقي بسازيم براي بچههايمان، تا ذائقه ذهني آنها براي چشيدن لذت دانش، پرورش يابد». وي سپس تأکيد کرد که براي حفظ ميراث مريم، لازم است سازوکارهايي مناسب براي رفع موانع شكوفايي استعدادهاي جوان انديشيده شود، «بهخصوص كه براي ميدانيافتن قابليتهاي معرفتيِ دختران جوان در بسياري از نقاط
جهان، همچنان نيازمند ژرفانديشي در فرهنگسازي اجتماعي هستيم».
مسئله حلكن: مريم ميرزاخاني در سال 1377 و زماني که دانشجوي دوره کارشناسي رياضي در دانشگاه صنعتي شريف بود، براي سخنراني و ايجاد انگيزه در شرکتکنندگان در سومين «گردهمايي شکوفههاي رياضي» در دانشگاه شهيد بهشتي که نزديک به هزار دانشآموز دوره متوسطه بودند، نگاهي عميق و زيبا به حل مسئله رياضي را عرضه کرد. وي در پاسخ به سؤال يکي از دانشآموزان که رمز موفقيتش را در المپياد رياضي و علاقهمندياش را نسبت به رياضي پرسيد، گفت: «تنها موقع کلنجاررفتن با فرايند حل مسئله است که به رياضي علاقهمند ميشويم و حتي اگر به راهحل نرسيم، چيزهاي جالب ديگري پيدا ميکنيم». وي سپس تأکيد کرد که «تا درگير فرايند حل مسئله نشويم، نميتوانيم به رياضي نزديک شويم و آن را دستنيافتني ميبينيم». مريم بعد از اتمام دوره دکتراي خود نيز در مصاحبهاي که از او در مورد حل مسئله رياضي سؤال شد، پاسخ داد «اصولا کار رياضي، به صورت خطي جلو نميرود. گاهي مثلا قرار است يک مقاله را تمام کنيد، يا بايد آخرين نسخههايش را آماده کنيد، خب بايد بيشتر کار کنيد»! ولي هشدار داد که «در ساير مواقع، اينطور نيست که اگر بيشتر کار کنيد، بهتر باشد. مهم اين است که
انگيزهتان را حفظ کنيد و به مسئلههايي که ميخواهيد حل کنيد، مدت طولانيتري فکر کنيد» و بدانيد که «ميزان پيشرفت ممکن است بعضي روزها زياد و بعضي روزها کم باشد». شگفتآور اينکه پس از 17 سال، وقتي جايزه فيلدز به مريم اهدا شد، در پاسخ به سؤال خبرنگاراني که از او راجع به رويکردش براي خلق اثباتهاي جديد پرسيدند، پاسخي داد که يادآور همان رويکرد زمان دانشجويياش به حل مسئله، البته اين بار، پختهتر و عميقتر بود. پاسخ او، نشان از پويايي، سيالي انديشه و ارزش و اهميت تفکر و تلاش هدفمند و از سر شوق و نه اجبار بود: «من دستورالعمل خاصي ندارم...اين دليلي است که چرا تحقيق، هم چالشبرانگيز و هم جذاب است. اين کار، مثل اين است که در جنگلي گم شدهايد و تلاش ميکنيد از تمام دانشي که داريد استفاده کنيد تا بتوانيد چند ترفند جديد پيدا کنيد و با مقداري شانس، ممکن است راهي براي خروج از آن بيابيد». (گزارش استانفورد، 12 آگوست 2014).
در حقیقت، کسی قابلیت الگوشدن دارد که نظرات نوآورانه و خلاق داشته و زندگیاش، بازتابی از همان نظرات باشد. برای مثال، بعضی از ویژگیهای شخصیتیِ زندهیاد مریم میرزاخانی که به آنها اشاره شد، تکههایی از یک لباس عاریتی و بیقواره بر تن وی نبودند! بلکه آنها جزئی از ماهیت وجودیاش بودند. مثلا مریم، کسی را ترغیب به تلاشگری و سختکوشی نمیکرد و برای این دو ویژگی، به خودی خود ارزش جداگانهای قائل نبود. ولی هرکس که زندگی حرفهای و شخصی وی را مطالعه کند، درمییابد که مریم، مصداق روشنی از تلاشگری و سختکوشی بود! برای مریم بدیهی بود که مسئله حلکن برای موفقیت خود، نیازمند تلاش و پشتکار است، اما تشخیص زمان و میزان آن، به عهده خودش است. مریم مسیر حرکت و موفقیت را خطی و گام به گام نمیدید و آن را تابع قاعدههای خشک نمیدانست. وی در عوض، فرایند حل مسئله را سیال و پر از پستی و بلندی تصور میکرد که در آن، انگیزه و علاقه و خواست درونی فرد برای رسیدن به قله و خروج از بنبست و گشودن راههای جدید، حیاتی است. در حقیقت، ارائه چهرهای انسانی از ریاضی و ریاضیدان، مبارزطلبی، قدرشناسی، گریزانی از شهرت، الهامبخشی و جستوجوگری و
حلکننده مسئله بودن، مؤلفههای الگویی است که زندهیاد مریم میرزاخانی، بدون تعارف نماد آن است. الگویی که تا همیشه میتواند روشنکننده راه پر فراز و فرود و دشوار ریاضیدانهایی باشد که تولید ریاضی ناب در جهان، وابسته به وجود آنان است.
در 31 جولاي 2018 و يک روز قبل از «کنگره بينالمللي رياضيدانان» که از اول تا هشتم آگوست 2018 در شهر ريودوژانيرو در برزيل تشکيل شد، اولين «نشست جهاني براي زنان در رياضي» توسط «کميته زنان در رياضي» اين اتحاديه برگزار شد. در اين نشست، خانم دکتر اشرف دانشخواه از طرف «کميته بانوان انجمن رياضي ايران» پيشنهاد داد که 12 مي مصادف با 22 ارديبهشت سالروز تولد زندهياد مريم ميرزاخاني، «روز زنان در رياضيات» ناميده شود و «کميته زنان در رياضي» از آن حمايت کند. اين پيشنهاد مورد تأييد اکثريت قريب به اتفاق شرکتکنندگان واقع شد و قرار شد که هر سال، تشکلهاي زنان در جوامع رياضي کشورهاي مختلف، با برگزاري مراسم در سطح ملي و بزرگداشت اين روز، زنان را تشويق به توسعه دستاوردهاي خود در رياضي کنند. در اين راستا، «گروه هماهنگي»اي براي بزرگداشت 12 ماه مي، شامل نمايندگاني از «زنان اروپايي در رياضي»، «انجمن زنان در رياضي»، «انجمن زنان آفريقايي در رياضي»، «زنان هندي و رياضي»، «گروه رياضي زنان در شيلي» و «کميته بانوان انجمن رياضي ايران» تشکيل شد. (هماهنگکننده ايران، خانم دکتر مژگان محمودي استاد گروه رياضي محض دانشگاه شهيد بهشتي و عضو کميته اجرائي انجمن رياضي ايران است). رئيس «کميته زنان در رياضي» تا ماه دسامبر 2022، «ماري فرانسوا روي» از دانشگاه رِنه واقع در فرانسه و معاون آن، کارولينا آرايوهو از مؤسسه ايمپا در ريودوژانيرو است. ساير اعضا از کشورهاي کانادا، ايالات متحده، گابن، کنيا، هند، ژاپن، ترکيه و استراليا هستند و رئيس «اتحاديه بينالمللي رياضي» کارلوس کِنيگ نيز، رابط بين کميته اجرائي اتحاديه با اين کميته است. گفتني است گزارش اولين نشست در قالب کتابي با عنوان «زنان و رياضي در جهان - 2018» توسط کارولينا آرايوهو، معاون کميته زنان و رياضي اتحاديه بينالمللي رياضي، تدوين شده و در سال 2019 (1398) چاپ خواهد شد. اين گزارش با هماهنگي «انجمن زنان در رياضي» تهيه شده و شامل سخنرانيهاي مدعوين و بحثهاي مطرحشده در ميزگرد اين نشست است. ويراستاران اين کتاب کارولينا آرايوهو، جورجيا بِنکارت، شريل پريگر و بتول تانباي هستند و قرار است انتشارات اشپرينگر، آن را چاپ کند. اين کتاب، به خاطره مريم ميرزاخاني اهدا شده و در آن آمده است که: «مريم ميرزاخاني اولين زن رياضيدان بود که در کنگره بينالمللي رياضيدانان 2014 در سئول، مدال فيلدز به او اهدا شد و نابهنگام، در 40سالگي در 14 جولاي 2017 درگذشت. نور درخشان مريم ميرزاخاني، الهامبخش مهمي براي شکلگيري نشست جهاني براي زنان در رياضي بود. او هميشه چراغ راهي براي زنان در رياضي خواهد بود. روحش آمرزيده باد».