جلوي انحلال پرسپوليس گرفته شد
هدايتي ژنرال سرخپوشي که آبي راهراه تن ميکند
شرق: «20 سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق»، حکمي است که قوه قضائيه براي فردي در نظر گرفته که تا چندي پيش رؤياي بزرگی در سر داشت؛ رؤياي مشهورشدن و نفر اولبودن در فوتبال ايران و باشگاه پرسپوليس! دادگاه متهمان اقتصادي از مدتها پيش در حال رسيدگي است و پروندهها يکي پس از ديگري با صدور احکامي سنگين مختومه ميشوند. جديدترين حکم صادرشده، اما براي فردي مشهور در حوزه فوتبال است؛ «حسين هدايتي». چهرهاي نامآشنا که اهالي فوتبال او را به خوبي ميشناسند. عابربانک فوتبال ايران در سال 1386 تصميم گرفت به فوتبال ورود کند. به واسطه هممحليبودن با علي پروين و دورشدن «سلطان» از پرسپوليس به واسطه حضور اکبر غمخوار، بهترين فرصت براي هدايتي بود تا با يک تير دو نشان بزند؛ او تصميم گرفت تيم قديمي اکباتان را در دسته اول با هدايت علي پروين خريداري کند و با تغيير نام به استيلآذين وارد رقابتهاي فصل 87-86 شد. بازگشت علي پروين به نيمکت مربيگري حتي در دسته يک نيز باعث شد تا بعد از مدتها تيمي در تهران بهجز پرسپوليس و استقلال صاحب تماشاگر شود. استيلآذين تا هفته پاياني صدرنشين گروه خود بود، اما در ديدار پليآف و در ورزشگاه تختي تهران قافيه را به سپاهان نوين واگذار کرد و از صعود به ليگ برتر بازماند. در فصل بعد اما استيلآذين با مربيگري نادر دستنشان موفق شد جواز حضور در ليگ برتر را کسب کند. در ليگ برتر با مربيگري استيلي و جذب بازيکنان سابق استقلال و پرسپوليس اتفاقا نتايج خوبي کسب کرد و در اولين تجربه حضور در ليگ برتر استيلي توانست تيم هدايتي را به رتبه پنجم برساند. هدايتي که حالا مزه شهرت در فوتبال را چشيده بود، بهيکباره تغيير رويه داد و با وعده خريد ختافه و نيوکاسل خوراک خوبي به رسانهها داد! بلندپروازيهاي استيلآذين اما باعث شد اين تيم وارد بحران عجيبي شود و طي يك فصل چهار مربي را تغيير داد. دخالتهاي هدايتي در بحثهاي فني منجر شد تا اين تيم در پايان فصل دوم حضورش در ليگ برتر به ليگ آزادگان سقوط کند. هدايتي اما دستبردار حضور در فوتبال نبود و بارها اعلام کرده بود که تمايل دارد به تيم محبوبش؛ يعني پرسپوليس کمک معنوي کند. در دوراني که مصطفوي مديرعامل پرسپوليس بود، هدايتي توانست به عضويت در هيئتمديره و رياست آن درآيد. با اختلافاتي که با مصطفوي داشت، سرانجام او را از کار برکنار کرد تا عباس انصاريفرد مديرعامل جديد باشگاه لقب بگيرد. ريختوپاشهاي اساسي در باشگاه و خريد ستارگان با قيمتهاي نجومي سرانجام خوبي را براي پرسپوليس نداشت. افشين قطبي هم در ميانه راه از باشگاه رفت تا افشين پيرواني سکان هدايت تيم را در دست بگيرد. پرسپوليس در نهايت نتوانست به مقام قهرماني برسد تا اواخر دهه 80 براي هدايتي چندان روشن هم نباشد.26 خرداد 91 اما خبري منتشر شد که حسين هدايتي قصد خريد 70 درصد سهام تيم فوتبال ملوان بندرانزلي را دارد. اين اتفاق سرانجام رخ داد و صادق درودگر از ميز مديريت استيلآذين به ملوان کوچ کرد. ملوان نتايج خوبي را با مربيگري فرهاد پورغلامي گرفته بود که بهيکباره او به دليل آنچه دخالتهاي محمد احمدزاده در بخش فني گفته شد، از سمت خود استعفا کرد و احمدزاده جاي او را گرفت. شکست 6 بر صفر ملوان در جام حذفي مقابل پرسپوليس، اين تيم را وارد بحران عجيبي کرد که در هفتههاي پاياني براي بقا در ليگ ميجنگيدند و در نهايت ملوان با کسب رتبه سيزدهم کار را به پايان رساند. سومين پروژه شکستخورده هدايتي در فوتبال اينبار در شمال کشور رقم خورد.در زمستان سال 93 جلسات متعددي براي واگذاري اين دو باشگاه پرسپوليس و استقلال به بخش خصوصي برگزار شد که طي آن چهار دور مزايده به انجام رسيد. در دو مزايده اول براي هيچکدام از دو تيم، خريداري پيشقدم نشد، اما در مزايده سوم براي پرسپوليس سه پاکت ارائه شد که يکي از آنها شرکت استيلآذين ايرانيان بود. پس از چندين روز کشوقوس اعلام شد رقباي استيلآذين براي خريداري پرسپوليس رد شدهاند و حسين هدايتي و شرکت استيلآذين ايرانيان بهعنوان تنها مشتري پرسپوليس منتظر بودند تا بهعنوان برنده مزايده معرفي شوند. سازمان خصوصيسازي سرانجام بعد از بررسيهاي صورتگرفته اهليت حسين هدايتي و شرکت استيلآذين را هم رد کرد تا مزايده سوم نيز بدون نتيجه به پايان برسد. مسئولان برگزاري مزايده، به دليل بدهيهاي بانکي هدايتي و اينکه سهام شرکت به نام فرزندان جوان هدايتي شده، اهليت استيلآذين را رد کردند. در مزايده چهارم حسين هدايتي تغييراتي را در هيئتمديره شرکت ايجاد کرد تا بلکه تأييد اهليت شود. در تاريخ ششم خردادماه 1393، ميرعلياشرف عبدالله پوريحسيني، رئيس وقت سازمان خصوصيسازي، اعلام کرد که براي دومينبار اهليت اين شرکت رد شده است. پيشنهاد هدايتي براي دومينبار رقم 336 ميليارد و 666 ميليون و 666 هزار تومان بود! چند هفته بعد هم رسما اعلام شد مزايده پنجمي در کار نخواهد بود و واگذاري دو باشگاه از دستور کار سازمان خصوصيسازي خارج شد.هدايتي اما قصد نداشت عقبنشيني کند. او در سال 95 کمکهاي گاه و بيگاهي به بازيکنان پرسپوليس ميکرد که مهمترين آن، انتشار فايل صوتي صداي مهدي طارمي بازيکن وقت پرسپوليس در برنامه 90 بود که عنوان کرده بود به نيت اينکه هدايتي به او کمک قابل توجه مالي کرده، از ترکيه به پرسپوليس بازخواهد گشت. بعدها هدايتي فاش کرد شخصا مبلغ يکميلياردو 200 ميليون تومان به طارمي داد تا با پرداخت اين مبلغ به تيم ريزاسپور بدون هيچ مشکلي رضايتنامه را بگيرد اما نميداند چه شد که اين پول به تيم ترکيهاي پرداخت نشد. در نيمفصل اما هدايتي سرانجام موفق شد با عقد قراردادي سهساله به صورت رسمي شرکت استيلآذين را به عنوان اسپانسر سوم باشگاه پرسپوليس معرفي کند تا از اين پس مبالغ پرداختي او به باشگاه شکل قانوني به خود بگيرد. در اواسط نيمفصل دوم اما ادامه اختلافات «عابربانک» با علياکبر طاهري مديرعامل وقت پرسپوليس منجر شد تا طاهري در اقدامي انفرادي قرارداد استيلآذين با باشگاه پرسپوليس را به صورت يکطرفه فسخ کند! اتفاقي که شايد بعدها اينطور به نظر رسيد که سود پرسپوليس تمام شد؛ هرچند ابهامات مالي در دوران طاهري بعد از گذشت سه سال هنوز هم حل نشده است.هدايتي فقط در فدراسيون فوتبال ورود نکرده بود که بعد از نااميدشدن از حضور در پرسپوليس، به سمت فدراسيون فوتبال رفت. کمکهاي نه چندان شفاف او بعدها رسانهاي شد که بخش بزرگي از قرارداد کيروش توسط عابربانک فوتبال ايران پرداخت شده بود. بعدها مشخص شد حواله چند خودروي 206 را نيز به کشتيگيران مدالآور در بازيهاي آسيايي پرداخت کرده است.آخرين سکانس از زندگي حسين هدايتي اما چندان هم براي او خوشايند نبود؛ باز هم تيتر يک رسانهها شد اما نه به عنوان «عابربانک» بلکه با نام «بدهکار بانکي».از کساني که در طول سالهای متمادي کنار حسين هدايتي به پول و شهرت کاذب رسيدند، هيچ يک در دادگاه کنارش نبودند، تماسي گرفته نشد و حتي پست اينستاگرامي هم برايش منتشر نشد. سفرهاي پهن بود و عدهاي بهره بردند اما به وقت پاسخگويي، عکسهاي دستهجمعي اطراف هدايتي تبديل به عکس تکنفره با لباس راهراه آبي شد. هرچند تنها کسي که از هدايتي حمايت ضمني کرد و البته با قاطعيت گفت يک ريال از پولهايي که هدايتي داده را پس نميدهد، علي پروين بود. سلطان فوتبال ايران با آن ادبيات خاص خود گفت: «به هيچ وجه پولهايي که هدايتي به ما داده را پس نميدهم چون هبه بوده و هيچکس هديه را برنميگرداند. او براي ورزش ايران زحمات زيادي کشيده و اميدوارم به زودي آزاد شود».عابربانکي که با اسم حمايت از خصوصيسازي وارد فوتبال و ورزش کشور شده بود، حالا به دليل اختلاس و اخلال در نظام اقتصادي کشور بايد 20 سال به زندان برود. شايد خوشحالترين افراد، هواداران پرسپوليس باشند که اگر در سال 95 «اهليت» هدايتي تأييد شده بود، مشخص نبود وضعيت و سرنوشت پرهوادارترين تيم فوتبال در آسيا و يکي از قديميترينها در ايران چه ميشد. به اين خاطر که بعيد نبود باشگاه پرسپوليس به دليل بخشي از دارايي حسين هدايتي بازپس گرفته شود و تا مرز انحلال برود. تصور کنيد تيتر زده ميشد: «پايان عصر پرسپوليس به مدت 20 سال!».
شرق: «20 سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق»، حکمي است که قوه قضائيه براي فردي در نظر گرفته که تا چندي پيش رؤياي بزرگی در سر داشت؛ رؤياي مشهورشدن و نفر اولبودن در فوتبال ايران و باشگاه پرسپوليس! دادگاه متهمان اقتصادي از مدتها پيش در حال رسيدگي است و پروندهها يکي پس از ديگري با صدور احکامي سنگين مختومه ميشوند. جديدترين حکم صادرشده، اما براي فردي مشهور در حوزه فوتبال است؛ «حسين هدايتي». چهرهاي نامآشنا که اهالي فوتبال او را به خوبي ميشناسند. عابربانک فوتبال ايران در سال 1386 تصميم گرفت به فوتبال ورود کند. به واسطه هممحليبودن با علي پروين و دورشدن «سلطان» از پرسپوليس به واسطه حضور اکبر غمخوار، بهترين فرصت براي هدايتي بود تا با يک تير دو نشان بزند؛ او تصميم گرفت تيم قديمي اکباتان را در دسته اول با هدايت علي پروين خريداري کند و با تغيير نام به استيلآذين وارد رقابتهاي فصل 87-86 شد. بازگشت علي پروين به نيمکت مربيگري حتي در دسته يک نيز باعث شد تا بعد از مدتها تيمي در تهران بهجز پرسپوليس و استقلال صاحب تماشاگر شود. استيلآذين تا هفته پاياني صدرنشين گروه خود بود، اما در ديدار پليآف و در ورزشگاه تختي تهران قافيه را به سپاهان نوين واگذار کرد و از صعود به ليگ برتر بازماند. در فصل بعد اما استيلآذين با مربيگري نادر دستنشان موفق شد جواز حضور در ليگ برتر را کسب کند. در ليگ برتر با مربيگري استيلي و جذب بازيکنان سابق استقلال و پرسپوليس اتفاقا نتايج خوبي کسب کرد و در اولين تجربه حضور در ليگ برتر استيلي توانست تيم هدايتي را به رتبه پنجم برساند. هدايتي که حالا مزه شهرت در فوتبال را چشيده بود، بهيکباره تغيير رويه داد و با وعده خريد ختافه و نيوکاسل خوراک خوبي به رسانهها داد! بلندپروازيهاي استيلآذين اما باعث شد اين تيم وارد بحران عجيبي شود و طي يك فصل چهار مربي را تغيير داد. دخالتهاي هدايتي در بحثهاي فني منجر شد تا اين تيم در پايان فصل دوم حضورش در ليگ برتر به ليگ آزادگان سقوط کند. هدايتي اما دستبردار حضور در فوتبال نبود و بارها اعلام کرده بود که تمايل دارد به تيم محبوبش؛ يعني پرسپوليس کمک معنوي کند. در دوراني که مصطفوي مديرعامل پرسپوليس بود، هدايتي توانست به عضويت در هيئتمديره و رياست آن درآيد. با اختلافاتي که با مصطفوي داشت، سرانجام او را از کار برکنار کرد تا عباس انصاريفرد مديرعامل جديد باشگاه لقب بگيرد. ريختوپاشهاي اساسي در باشگاه و خريد ستارگان با قيمتهاي نجومي سرانجام خوبي را براي پرسپوليس نداشت. افشين قطبي هم در ميانه راه از باشگاه رفت تا افشين پيرواني سکان هدايت تيم را در دست بگيرد. پرسپوليس در نهايت نتوانست به مقام قهرماني برسد تا اواخر دهه 80 براي هدايتي چندان روشن هم نباشد.26 خرداد 91 اما خبري منتشر شد که حسين هدايتي قصد خريد 70 درصد سهام تيم فوتبال ملوان بندرانزلي را دارد. اين اتفاق سرانجام رخ داد و صادق درودگر از ميز مديريت استيلآذين به ملوان کوچ کرد. ملوان نتايج خوبي را با مربيگري فرهاد پورغلامي گرفته بود که بهيکباره او به دليل آنچه دخالتهاي محمد احمدزاده در بخش فني گفته شد، از سمت خود استعفا کرد و احمدزاده جاي او را گرفت. شکست 6 بر صفر ملوان در جام حذفي مقابل پرسپوليس، اين تيم را وارد بحران عجيبي کرد که در هفتههاي پاياني براي بقا در ليگ ميجنگيدند و در نهايت ملوان با کسب رتبه سيزدهم کار را به پايان رساند. سومين پروژه شکستخورده هدايتي در فوتبال اينبار در شمال کشور رقم خورد.در زمستان سال 93 جلسات متعددي براي واگذاري اين دو باشگاه پرسپوليس و استقلال به بخش خصوصي برگزار شد که طي آن چهار دور مزايده به انجام رسيد. در دو مزايده اول براي هيچکدام از دو تيم، خريداري پيشقدم نشد، اما در مزايده سوم براي پرسپوليس سه پاکت ارائه شد که يکي از آنها شرکت استيلآذين ايرانيان بود. پس از چندين روز کشوقوس اعلام شد رقباي استيلآذين براي خريداري پرسپوليس رد شدهاند و حسين هدايتي و شرکت استيلآذين ايرانيان بهعنوان تنها مشتري پرسپوليس منتظر بودند تا بهعنوان برنده مزايده معرفي شوند. سازمان خصوصيسازي سرانجام بعد از بررسيهاي صورتگرفته اهليت حسين هدايتي و شرکت استيلآذين را هم رد کرد تا مزايده سوم نيز بدون نتيجه به پايان برسد. مسئولان برگزاري مزايده، به دليل بدهيهاي بانکي هدايتي و اينکه سهام شرکت به نام فرزندان جوان هدايتي شده، اهليت استيلآذين را رد کردند. در مزايده چهارم حسين هدايتي تغييراتي را در هيئتمديره شرکت ايجاد کرد تا بلکه تأييد اهليت شود. در تاريخ ششم خردادماه 1393، ميرعلياشرف عبدالله پوريحسيني، رئيس وقت سازمان خصوصيسازي، اعلام کرد که براي دومينبار اهليت اين شرکت رد شده است. پيشنهاد هدايتي براي دومينبار رقم 336 ميليارد و 666 ميليون و 666 هزار تومان بود! چند هفته بعد هم رسما اعلام شد مزايده پنجمي در کار نخواهد بود و واگذاري دو باشگاه از دستور کار سازمان خصوصيسازي خارج شد.هدايتي اما قصد نداشت عقبنشيني کند. او در سال 95 کمکهاي گاه و بيگاهي به بازيکنان پرسپوليس ميکرد که مهمترين آن، انتشار فايل صوتي صداي مهدي طارمي بازيکن وقت پرسپوليس در برنامه 90 بود که عنوان کرده بود به نيت اينکه هدايتي به او کمک قابل توجه مالي کرده، از ترکيه به پرسپوليس بازخواهد گشت. بعدها هدايتي فاش کرد شخصا مبلغ يکميلياردو 200 ميليون تومان به طارمي داد تا با پرداخت اين مبلغ به تيم ريزاسپور بدون هيچ مشکلي رضايتنامه را بگيرد اما نميداند چه شد که اين پول به تيم ترکيهاي پرداخت نشد. در نيمفصل اما هدايتي سرانجام موفق شد با عقد قراردادي سهساله به صورت رسمي شرکت استيلآذين را به عنوان اسپانسر سوم باشگاه پرسپوليس معرفي کند تا از اين پس مبالغ پرداختي او به باشگاه شکل قانوني به خود بگيرد. در اواسط نيمفصل دوم اما ادامه اختلافات «عابربانک» با علياکبر طاهري مديرعامل وقت پرسپوليس منجر شد تا طاهري در اقدامي انفرادي قرارداد استيلآذين با باشگاه پرسپوليس را به صورت يکطرفه فسخ کند! اتفاقي که شايد بعدها اينطور به نظر رسيد که سود پرسپوليس تمام شد؛ هرچند ابهامات مالي در دوران طاهري بعد از گذشت سه سال هنوز هم حل نشده است.هدايتي فقط در فدراسيون فوتبال ورود نکرده بود که بعد از نااميدشدن از حضور در پرسپوليس، به سمت فدراسيون فوتبال رفت. کمکهاي نه چندان شفاف او بعدها رسانهاي شد که بخش بزرگي از قرارداد کيروش توسط عابربانک فوتبال ايران پرداخت شده بود. بعدها مشخص شد حواله چند خودروي 206 را نيز به کشتيگيران مدالآور در بازيهاي آسيايي پرداخت کرده است.آخرين سکانس از زندگي حسين هدايتي اما چندان هم براي او خوشايند نبود؛ باز هم تيتر يک رسانهها شد اما نه به عنوان «عابربانک» بلکه با نام «بدهکار بانکي».از کساني که در طول سالهای متمادي کنار حسين هدايتي به پول و شهرت کاذب رسيدند، هيچ يک در دادگاه کنارش نبودند، تماسي گرفته نشد و حتي پست اينستاگرامي هم برايش منتشر نشد. سفرهاي پهن بود و عدهاي بهره بردند اما به وقت پاسخگويي، عکسهاي دستهجمعي اطراف هدايتي تبديل به عکس تکنفره با لباس راهراه آبي شد. هرچند تنها کسي که از هدايتي حمايت ضمني کرد و البته با قاطعيت گفت يک ريال از پولهايي که هدايتي داده را پس نميدهد، علي پروين بود. سلطان فوتبال ايران با آن ادبيات خاص خود گفت: «به هيچ وجه پولهايي که هدايتي به ما داده را پس نميدهم چون هبه بوده و هيچکس هديه را برنميگرداند. او براي ورزش ايران زحمات زيادي کشيده و اميدوارم به زودي آزاد شود».عابربانکي که با اسم حمايت از خصوصيسازي وارد فوتبال و ورزش کشور شده بود، حالا به دليل اختلاس و اخلال در نظام اقتصادي کشور بايد 20 سال به زندان برود. شايد خوشحالترين افراد، هواداران پرسپوليس باشند که اگر در سال 95 «اهليت» هدايتي تأييد شده بود، مشخص نبود وضعيت و سرنوشت پرهوادارترين تيم فوتبال در آسيا و يکي از قديميترينها در ايران چه ميشد. به اين خاطر که بعيد نبود باشگاه پرسپوليس به دليل بخشي از دارايي حسين هدايتي بازپس گرفته شود و تا مرز انحلال برود. تصور کنيد تيتر زده ميشد: «پايان عصر پرسپوليس به مدت 20 سال!».