|

مجموعه‌آثار اميرحسن چهل‌تن در يك قاب

تاريخ‌نگاريِ تهران

شرق: اميرحسن چهل‌تن سالياني است كه در مقامِ يك نويسنده تمام‌وقت در حال نوشتن است، از سال 1355 كه نخستين كتابش، مجموعه‌داستان «صیغه» را منتشر كرد و بعد در سال ۱۳۵۷ «دخیل بر پنجره فولاد» را به چاپ سپرد، تا امروز كه چندين رمان مهمش بلاتكليف در انتظار مجوز انتشار مانده، دست از نوشتن برنداشته. او در اين چهار دهه و چند سال رمان و داستان كوتاه و نقد و مقالات متعددي نوشته و بسياري از آثار او به زبان‌هاي ديگر خاصه زبان آلماني منتشر شده‌اند. ازجمله آخرين ترجمه‌ها از آثار او، ترجمه رمان «طوطی سمج» به زبان آلماني است كه راوی يك‌ سال بعد از انقلاب است و ماجراي آن بین آبان 57 تا آبان 58 اتفاق می‌افتد. این کتاب نوعي مستند داستاني است که از ديد یک دانشجو تصویری از دوران انقلاب به‌دست می‌دهد. چهل‌تن جز اين، رمان‌هاي ديگري در انتظار مجوز نيز دارد كه ماحصلِ چهار دهه تجربه نويسندگي‌اش و اگر چاپ شود با رمان مطرحش «تهران شهر بي‌آسمان» تريلوژي تهران را شكل مي‌دهند. «تهران، خیابان انقلاب» و «آمریکایی‌کشی در تهران» عنوان دو رمان اخيرند. در اين ميانه اما نشر نگاه آثار منتشرشده اميرحسن چهل‌تن را در يك مجلد با قاب و طرح تازه منتشر كرده است. تا پيش از اين برخي از آثار چهل‌تن ناياب شده و برخي نيز مجوز بازنشر نداشته‌اند. مجموعه‌آثار «امیرحسن چهل‌تن» كه مجموعه‌اي جامع از داستان‌هاي اين نويسنده مطرح ارائه مي‌دهد و شامل ده اثر از اين نويسنده است و عناوين ‌آنها از اين قرار است: «دخیل بر پنجره فولاد»، «مهر گیاه»،‌ «تالار آیینه»، «ساعت پنج برای مردن دیر است»، «عشق و بانوی ناتمام»، «چند واقعیت باورنکردنی»، «تهران شهر بی‌آسمان»، «چیزی به فردا نمانده است»،‌ «دیگر کسی صدایم نزد» و «سپیده‌دم ایرانی». اميرحسن چهل‌تن نويسنده‌اي است كه به‌رغم آن‌كه آثار مهم اخيرش در محاق انتشار است، در تمام اين ساليان در ايران مانده و مدام از سانسور و تأثير مخرب آن بر ادبيات گفته است. او درباره معروف‌ترين رمانش يعني «تهران شهر بي‌آسمان» مي‌گويد: «از نسخه فارسیِ تهران، شهر بی‌آسمان، بخش‌های زیادی را ناچار شدم حذف کنم تا کتاب در ایران امکان انتشار پیدا کند. درواقع نسخه‌ای که این‌جا منتشر شده کم‌وبیش نصف شده است» و از اين‌رو «سپیده‌دم ایرانی» را كه بعد از چندين سال مجوز بازنشر گرفت، در قیاس با آنچه از «تهران، شهر بی‌آسمان» باقی مانده است، کار شاخص‌تر و مهم‌تری مي‌داند. «سپیده‌دم ایرانی» كه از آخرين رمان‌هاي منتشرشده او است بار نخست در سال 1384 نوشته شده است. این رمان، داستان «ایرج بیرشگ» از اعضاي حزب توده است و گرفتارشدنِ او در ماجرای ترور شاه در بهمن‌ماه 1327 كه او را ناگزير به فرار از ايران و اقامت در شوروي مي‌كند. ایرج در اردوگاهی در سیبری زنداني مي‌شود و 28 سال دور از وطن سپري مي‌كند. رمان با بازگشت ایرج به ایران در 27 بهمن 1357، پنج روز بعد از انقلاب، آغاز می‌شود. تهرانی که ديگر آن را نمي‌شناسد. همه‌چیز دگرگون شده، شکافی عميق بین ایرج و خانواده‌اش افتاده كه گويا پُرشدني نيست. ايده اوليه اين رمان را چهل‌تن از اسناد و کتاب‌هایی مي‌گيرد كه راجع به ترور شاه در پانزدهم بهمن 1327 خوانده و دريافته است ماجرای این ترور پُر از زواياي تاریک و گوشه‌های پنهان است. رمان «م‍ه‍ر گ‍ی‍اه» كه در سال 1377 براي بار نخست منتشر شد، نيز روايتي جسورانه و نمادين از سرگذشت يك زن و مصائب او در مواجهه با جامعه است كه بعد از چندين سال بازنشر شده است. از ديگر رمان‌هايي كه در اين مجموعه گرد آمده رمان «ت‍الار آي‍ی‍ن‍ه» است كه بار نخست در ۱۳۶۹ چاپ شده و «عشق و بانوی ناتمام» كه در سال 1381 براي اولين بار منتشر شد. جز رمان‌هاي چهل‌تن چندين مجموعه‌داستان از او نيز در مجموعه‌آثارش آمده است: «دیگر کسی صدایم نزد» كه بار نخست در سال 1371 منتشر شد، «چیزی به فردا نمانده است» كه سال 1381 به چاپ رسيد و دو مجموعه‌داستان اخير اين نويسنده، «ساعت پنج برای مردن دیر است» و «چند واقعیت باورنکردنی» كه در سال 1395 منتشر شدند. در تمام اين آثار، چهل‌تن با شناختي عميق از مفهوم «شهر» و «تاريخ» روايتي از تاريخ معاصر ما به‌دست داده يا لايه‌هاي زيرين شهر را پس زده است تا ما را در مواجهه با واقعيتِ وضعيتِ موجود قرار دهد. انتشار مجموعه‌آثار اميرحسن چهل‌تن جز اينكه امكان بازخواني آثار يكي از نويسندگان مطرح معاصر ما را فراهم مي‌آورد، در وانفسايي كه ادبيات اخير ما داعيه ظهور ادبيات تاريخي و شهري دارد، به ضرورتي مي‌ماند كه مي‌تواند باب بحث درباره ادبيات تاريخي و ادبيات شهري يا نسبت ادبيات با تاريخ يا شهر را پيش بكشد و از فاصله جدي آثار اخير با نمونه‌هاي مهم مواجهه ادبيات با تاريخ و شهر پرده بردارد.

شرق: اميرحسن چهل‌تن سالياني است كه در مقامِ يك نويسنده تمام‌وقت در حال نوشتن است، از سال 1355 كه نخستين كتابش، مجموعه‌داستان «صیغه» را منتشر كرد و بعد در سال ۱۳۵۷ «دخیل بر پنجره فولاد» را به چاپ سپرد، تا امروز كه چندين رمان مهمش بلاتكليف در انتظار مجوز انتشار مانده، دست از نوشتن برنداشته. او در اين چهار دهه و چند سال رمان و داستان كوتاه و نقد و مقالات متعددي نوشته و بسياري از آثار او به زبان‌هاي ديگر خاصه زبان آلماني منتشر شده‌اند. ازجمله آخرين ترجمه‌ها از آثار او، ترجمه رمان «طوطی سمج» به زبان آلماني است كه راوی يك‌ سال بعد از انقلاب است و ماجراي آن بین آبان 57 تا آبان 58 اتفاق می‌افتد. این کتاب نوعي مستند داستاني است که از ديد یک دانشجو تصویری از دوران انقلاب به‌دست می‌دهد. چهل‌تن جز اين، رمان‌هاي ديگري در انتظار مجوز نيز دارد كه ماحصلِ چهار دهه تجربه نويسندگي‌اش و اگر چاپ شود با رمان مطرحش «تهران شهر بي‌آسمان» تريلوژي تهران را شكل مي‌دهند. «تهران، خیابان انقلاب» و «آمریکایی‌کشی در تهران» عنوان دو رمان اخيرند. در اين ميانه اما نشر نگاه آثار منتشرشده اميرحسن چهل‌تن را در يك مجلد با قاب و طرح تازه منتشر كرده است. تا پيش از اين برخي از آثار چهل‌تن ناياب شده و برخي نيز مجوز بازنشر نداشته‌اند. مجموعه‌آثار «امیرحسن چهل‌تن» كه مجموعه‌اي جامع از داستان‌هاي اين نويسنده مطرح ارائه مي‌دهد و شامل ده اثر از اين نويسنده است و عناوين ‌آنها از اين قرار است: «دخیل بر پنجره فولاد»، «مهر گیاه»،‌ «تالار آیینه»، «ساعت پنج برای مردن دیر است»، «عشق و بانوی ناتمام»، «چند واقعیت باورنکردنی»، «تهران شهر بی‌آسمان»، «چیزی به فردا نمانده است»،‌ «دیگر کسی صدایم نزد» و «سپیده‌دم ایرانی». اميرحسن چهل‌تن نويسنده‌اي است كه به‌رغم آن‌كه آثار مهم اخيرش در محاق انتشار است، در تمام اين ساليان در ايران مانده و مدام از سانسور و تأثير مخرب آن بر ادبيات گفته است. او درباره معروف‌ترين رمانش يعني «تهران شهر بي‌آسمان» مي‌گويد: «از نسخه فارسیِ تهران، شهر بی‌آسمان، بخش‌های زیادی را ناچار شدم حذف کنم تا کتاب در ایران امکان انتشار پیدا کند. درواقع نسخه‌ای که این‌جا منتشر شده کم‌وبیش نصف شده است» و از اين‌رو «سپیده‌دم ایرانی» را كه بعد از چندين سال مجوز بازنشر گرفت، در قیاس با آنچه از «تهران، شهر بی‌آسمان» باقی مانده است، کار شاخص‌تر و مهم‌تری مي‌داند. «سپیده‌دم ایرانی» كه از آخرين رمان‌هاي منتشرشده او است بار نخست در سال 1384 نوشته شده است. این رمان، داستان «ایرج بیرشگ» از اعضاي حزب توده است و گرفتارشدنِ او در ماجرای ترور شاه در بهمن‌ماه 1327 كه او را ناگزير به فرار از ايران و اقامت در شوروي مي‌كند. ایرج در اردوگاهی در سیبری زنداني مي‌شود و 28 سال دور از وطن سپري مي‌كند. رمان با بازگشت ایرج به ایران در 27 بهمن 1357، پنج روز بعد از انقلاب، آغاز می‌شود. تهرانی که ديگر آن را نمي‌شناسد. همه‌چیز دگرگون شده، شکافی عميق بین ایرج و خانواده‌اش افتاده كه گويا پُرشدني نيست. ايده اوليه اين رمان را چهل‌تن از اسناد و کتاب‌هایی مي‌گيرد كه راجع به ترور شاه در پانزدهم بهمن 1327 خوانده و دريافته است ماجرای این ترور پُر از زواياي تاریک و گوشه‌های پنهان است. رمان «م‍ه‍ر گ‍ی‍اه» كه در سال 1377 براي بار نخست منتشر شد، نيز روايتي جسورانه و نمادين از سرگذشت يك زن و مصائب او در مواجهه با جامعه است كه بعد از چندين سال بازنشر شده است. از ديگر رمان‌هايي كه در اين مجموعه گرد آمده رمان «ت‍الار آي‍ی‍ن‍ه» است كه بار نخست در ۱۳۶۹ چاپ شده و «عشق و بانوی ناتمام» كه در سال 1381 براي اولين بار منتشر شد. جز رمان‌هاي چهل‌تن چندين مجموعه‌داستان از او نيز در مجموعه‌آثارش آمده است: «دیگر کسی صدایم نزد» كه بار نخست در سال 1371 منتشر شد، «چیزی به فردا نمانده است» كه سال 1381 به چاپ رسيد و دو مجموعه‌داستان اخير اين نويسنده، «ساعت پنج برای مردن دیر است» و «چند واقعیت باورنکردنی» كه در سال 1395 منتشر شدند. در تمام اين آثار، چهل‌تن با شناختي عميق از مفهوم «شهر» و «تاريخ» روايتي از تاريخ معاصر ما به‌دست داده يا لايه‌هاي زيرين شهر را پس زده است تا ما را در مواجهه با واقعيتِ وضعيتِ موجود قرار دهد. انتشار مجموعه‌آثار اميرحسن چهل‌تن جز اينكه امكان بازخواني آثار يكي از نويسندگان مطرح معاصر ما را فراهم مي‌آورد، در وانفسايي كه ادبيات اخير ما داعيه ظهور ادبيات تاريخي و شهري دارد، به ضرورتي مي‌ماند كه مي‌تواند باب بحث درباره ادبيات تاريخي و ادبيات شهري يا نسبت ادبيات با تاريخ يا شهر را پيش بكشد و از فاصله جدي آثار اخير با نمونه‌هاي مهم مواجهه ادبيات با تاريخ و شهر پرده بردارد.